هشدار! ما به سمت شورش پیش میرویم
گزارش و گفتگو با علیرضا معدنچی
فریادهای هشدار و آژیرهای اعلام خطر از هر جانب رژیم بلندتر و گوشخراشتر از همیشه به گوش میرسد. اگر پیش از این مهرههای دست دوم سوم و کارشناسان رژیم بودند که آژیر خطر را به صدا درمیآورند، امروز این هشدارها را از بالاترین مقامهای رژیم هم میتوان شنید. یکی از مهرههای رژیم چندی پیش گفت مسئولان بیش از مردم از اوضاع ناامیدند، اما به روی خود نمیآورند. اما به نظر میرسد اوضاع نظام چنان ناامیدکننده شده که الان دیگر همان مسئولین هم قادر به حفظ ظاهر نیستند و علناً از ناامیدی خود از هر گونه بهبود اوضاع حرف میزنند.
اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی از جمله مقامهای رژیم است که تا به حال سعی میکرد با سیلی صورت رژیم را سرخ نگهدارد، اما دیروز در دیداری با اعضای ادوار پیشین مجلس ارتجاع با اشاره به شرایط خطرناک رژیم گفت: شرایط کشور از نظر من شرایطی پیچیده و چندوجهی و خطیر است.
جهانگیری با اشاره به همزمانی بحرانهای مختلف که از همه طرف رژیم را فرا گرفته اضافه کرد: «وضع جدید یک تداخل از همه عوامل مختلف است. مسائل سیاسی و اقتصادی و بینالمللی و منطقهای همه با هم درآمیخته شده و شرایط جدید را برای کشور به وجود آوردهاند... وی با اشاره به این که شرایط طوری است که هر سیاستی هم که در پیش بگیریم به دلیل بیاعتمادی و مقاومت مردم با شکست مواجه میشود، گفت: «ما دچار فرسایش سرمایههای اجتماعی شدهایم که از فرسایش اقتصادی زیانبارتر هست. وقتی سرمایههای اجتماعی دچار آسیب میشود شما هر سیاستی هم که تدوین کنید آن پاسخی که میخواهید را نمیگیرد».
یکی از اعضای مجلس ارتجاع به نام محمود صادقی از باند اصلاح طلب با اشاره به شدت وخامت اوضاع، گفت: «به دولتمردان میگویم چرا مردم را در خواب نگه میدارید؟ باید هشدار دهیم که روزهای سختی را پیشرو داریم. در ماههای پیشرو با کسری بودجه کم سابقه مواجه هستیم و باید ببینیم نظام چگونه با این شرایط مواجه میشود».
صادقی که خودش در اردوی اصلاح طلبان محسوب میشود، با قطع امید از این جماعت گفت: «اصلاحطلبان فقط هدفشان به قدرت رسیدن است و وقتی به قدرت میرسند دیگر برنامه ندارند. ما غافل هستیم که شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» شعار بدنه جامعه است».
او در این سخنان لگدی هم حوالة ولی فقیه کرد که از سوریه و عراق به عنوان عمق استراتژیک نظام نام برده و میلیاردها دلار را به چاه ویل این عمق استراتژیک ریخته گفت: «امیدواریم عمق استراتژی خودمان را به جای سواحل مدیترانه در جامعه خودمان جستجو کنیم».
یکی از مهرهها و کارشناسان اقتصادی رژیم به نام راغفر طی اظهاراتی که امروز در رسانههای حکومتی با این هشدار که «به سمت شورش پیش میرویم» خطاب به مقامات رژیم اعلام خطر کرد: اگر امروز شاهد وضعیت بحرانی هستیم که به نظر من فراتر از بحران است، اخطار میدهیم مانع بروز فاجعه شوند».
یکی دیگر از اقتصاددانان حکومتی به نام فرشاد مؤمنی نیز که به نظر میرسد راه نجات نظام را یافته، میگوید:
«راه نجات ایران در این دولت، از توسعه عادلانه میگذرد... اما او عملیاتی شدن این راه حل را تا مرز غیر ممکن دشوار دانست و افزود: «به این دلیل که کسانی که در سه دههی گذشته قدرت، ثروت و منزلت را قبضه کردهاند، در برابر هر نوع اقدام اصلاحی مقاومت خواهند کرد. با این آرایش قوا در کشور و این نظام تصمیمگیری نمیتوان مشکلاتی را که از تصمیمات خود این نظام تصمیمگیری و اجرایی نشات گرفته شده را حل و فصل کرد».
به عبارت دیگر وی با ایما و اشاره به این واقعیت اذعان میکند که تا وقتی نظام ولایت فقیه بر سر کار است هیچ امیدی به کمترین بهبودی در وضعیت نمیتوان داشت.
همین واقعیت را راغفر هم به این صورت بیان میکند:
متهم اصلی نظام تصمیمگیری اساسی (بخوانید ولی فقیه) است. آنها که نرخ ارز را تعیین میکنند و تصمین میگیرند منابع نفت کجا مصرف شود. تسهیلات بانکی را با چه نرخی به چه کسی بدهیم. امکانات را به چه کسی بدهیم».
جالب است که جهانگیری معاون اول روحانی هم در همان سخنانی که گفتیم، با ایما و اشاره، آدرس ولیفقیه را به عنوان منشأ شرایط بحرانی کنونی میدهد و میگوید: مهم است که چه جهتی در پیش روی این شرایط قرار دارد. جهت پیش رو بستگی به نقش آفرینان دخیل در آینده کشور دارد که چه تصمیمی میخواهند بگیرند.
گفتگوی سیاسی روز
از گزارشی که پخش شد این طور به نظر میرسه که هشدارها و اعلام خطرها نسبت به وضعیت رژیم خیلی بالا گرفته و شامل بالاترین مقامهای رژیم هم شده؛ گفتگوی امروز ما با علیرضا معدنچی به این موضوع و چرایی اون اختصاص دارد
س: در حالی که هم خامنهای و هم روحانی میگن که از حرفهای ناامید کننده باید خودداری کرد و پروپاگاندای امیدبخش کرد و بر امیددرمانی تأکی میکنند، چرا باز شاهد این هستیم که مهرهها و مقامهای رژیم از هر دو باند با این هشدارها و اعلام خطرها در واقع در جهت معکوسی حرکت میکنند؟
ج: شدت و حدت واقعیتهای سرسخت جایی برای امیددرمانی روحانی و پروپاگاندای خامنهای باقی نگذاشته و واقعیتها از هر طرف بیرون میزنه و فوران میکنه. بنابراین در برابر این امیددرمانی واهی کسانی هم هستند که میگن آقا این شیوه در یک قدم بعدش به ضد خودش تبدیل میشه و بی اعتمادی و ناامیدی مردم را تشدید میکند.
حرف زیبا کلام:
حرف یکی از اعضای مجلس ارتجاع به نام محمود صادقی از باند اصلاح طلب با اشاره به شدت وخامت اوضاع، گفت: «به دولتمردان میگویم چرا مردم را در خواب نگه میدارید؟ باید هشدار دهیم که روزهای سختی را پیشرو داریم. در ماههای پیشرو با کسری بودجه کم سابقه مواجه هستیم و باید ببینیم نظام چگونه با این شرایط مواجه میشود».
س: این واقعیتهای سرسخت که شما اشاره میکنید و در صحبتهای جهانگیری معاون اول روحانی هم به عنوان شرایط حساس و خطیر این روزها بهش اشاره شده بود، چیه؟
ج: در استانة دور جدید تحریمها یک بحران حاد اقتصادی سخت تر از بحران کنونی در راه است:
جهانگیری: شرایط فعلی محصول عوامل اقتصادی نیست. هرکس درباره شرایط کشور صحبت میکند نهادها و آثار اقتصادی را پیش میکشند و سعی میکنند بگویند شرایط فعلی به خاطر وضعیت اقتصاد است.
ما دچار فرسایش سرمایههای اجتماعی شدهایم که از فرسایش اقتصادی زیانبارتر هست. وقتی سرمایههای اجتماعی دچار آسیب میشود شما هر سیاستی هم که تدوین کنید آن پاسخی که میخواهید را نمیگیرد وقتی سیاستها با امید مردم هم جهت نباشد جواب نمیدهد.
راغفر خطاب به مسئولان تصریح کرد: اگر امروز شاهد وضعیت بحرانی هستیم که به نظر من فراتر از بحران است، اخطار میدهیم مانع بروز فاجعه شوند.
آنچه که در شرایط کنونی اتفاق افتاده، پیامدهای گستردهای دارد. من متهم به ایجاد ناامنی میشوم. قحطی از طریق افزایش قیمت ارز در راه است.
س: به این ترتیب به نظر میرسه که جدای از تقسیم بندی باندی که همیشه داشتیم، یک تقسیم بندی جدیدی حول دو روش شکل گرفته و اونم اینه که یک عده روی امیددرمانی تاکید میکنند یک عده هم میگن باید به مردم گفت که اوضاع از چه قراره و مردم رو باید هوشیار کرد. آیا همین طوره؟
ج: نخیر باندها و منافع آنها سر جایش است، مثلا در همین روزها شاهد هستیم که باندها بر سر مسائل مختلف با هم درگیرند. در ارتباط با حرفهای جهانگیری که گفته بود به خاطر ایران (یعنی حفظ نظام) همه با هم باشیم. مهدی کوچکزاده خطاب به جهانگیری: آن زمان که برای لاپوشانی بی عرضگی هایتان ناجوانمردانه هر تهمت و توهینی را که خود شایسته آن بودید، همراه با مشتی احمق و ساده لوح، نثار دولت احمدینژاد کردید، باید میدانستید که مردم با کسی عقد اُخوت نبستهاند.
اگر راست میگویید و میتوانید از شهوت قدرت و مقام، دل بردارید، دست از کاری که صلاحیت و شایستگی و عرضه آن را ندارید بشویید و با عذرخواهی از پیشگاه ملت، خصوصا مردمی که به شما رأی دادند و به جای امید، خیانت دیدند، بروید ومشغول کار دیگری بشوید!
از طرف دیگر باند اصلاح طلب با ایما و اشارهیی که رفته رفته صریحتر میشود علت این بحرانها را وجود ولی فقیه میدانند و مثلا راغفر میگوید: متهم اصلی نظام تصمیمگیری اساسی است. آنها که نرخ ارز را تعیین میکنند و تصمین میگیرند منابع نفت کجا مصرف شود. تسهیلات بانکی را با چه نرخی به چه کسی بدهیم. امکانات را به چه کسی بدهیم.
اما شدت بحرانها باعث تفرق و از هم گسیختگی در درون باندها شده است.
آنها در زمینههای مختلف با هم درگیرند از اقتصاد تا امور سیاسی و اجتماعی، به عنوان نمونه به استعفای آخوندی وزیر مسکن و شهرسازی روحانی نگاه کنید که در استعفا نامهاش به اختلافات عمیق خود با روحانی اشاره کرده و میگوید: « در ارتباط با سیاست دخالت حداکثری دولت در بازار و روش ساماندهی امور اقتصادی به لحاظ شرایط موجود کشور نیز امکان هماهنگی ندارم.
من بر این اعتقاد هستم که ۳ اصل پایبندی به قانون، احترام به حقوق مالکیت و اقتصاد بازار رقابتی را در هیچ شرایطی نباید زیر پا گذاشت. آنچه که در تدبیر شرایط سخت جدید ناشی از تحریمهای آمریکا شاهدیم دقیقاً نقض همین ۳ اصل است.