هشداربه آتشی که به دامن رژیم می افتد
گزارش خبری:هشداربه آتشی که به دامن رژیم می افتد
صدای آژیرهای خطر مستمراً از همه طرف در رژیم به گوش میرسد و مهرهها و رسانههای رژیم از هر دو باند دائماً به همدیگر هشدار میدهند که اوضاع خراب است، از اقتصاد چیزی بر جا نمانده، جامعه در حال انفجار است، دشمنان در کمیناند و... خلاصه رژیم رو به سرنگونی است. در این میان بعضیها هم به خود فشار میآورند و راه حل ارائه میکنند. راه حل هم اغلب این است که یا روحانی استعفا بدهد یا خامنهای از قدرتش دست بردارد. گاهی هم راه حلی که میدهند این است که مسئولان از مردم عذرخواهی کنند. که اینها همه با یک پیچ، به یک مقصد میرسند؛ سرنگونی! گزارشی را در این باره میبینیم:
یکی از مهرههای به حاشیه رانده شدة نظام، به نام تاجزاده معاون وزارت کشور در دولت خاتمی و از اعضای باند فاشیستی موسوم به مجاهدین انقلاب اسلامی طی مصاحبهیی طولانی با تأیید این که در رژیم همه از هم میپرسند «چه میشود؟»
میگوید: «من با تعدادی از مسئولان که ارتباط دارم و میتوانم بگویم اگر آنها بیشتر از من نگران نباشند کمتر نیستند. اما همانطور که میدانید در جمهوری اسلامی دو دسته مقامات داریم. دسته اول قدرت دارند اما مسئولیتی متوجه خود نمیبینند (بخوانید خامنهای). دسته دوم مسئولیت دارند ولی اختیارات لازم را ندارند (بخوانید روحانی). بخش اول را میتوان کانون و هسته سخت قدرت نامید. این هسته هم خوشبختانه چند صباحی است متوجه وخامت اوضاع شده است».
تاجزاده که مدتی است به زعم خودش برای نجات رژیم آستین بالا زده، سپس یک ایدة مشعشع به روحانی پیشنهاد میکند؛ این که از خامنهای درخواست کند «تصمیمگیری در سیاست خارجی را به او واگذار کند و مثلا فرصت یکساله بدهد تا با ترامپ وارد مذاکره شود. اگر جواب گرفت و تحریم را برطرف کرد که کرده اما اگر جواب نگرفت مسئولیت بپذیرد و حتی اگر لازم شد کنار برود». به همین سادگی!
یکی دیگر از مهرههای باند اصلاح طلب به نام زیدآبادی که به نظر واقعبینتر میرسد، طی مصاحبهیی نسبت به هر گونه تغییری در رژیم ابراز ناامیدی میکند و میگوید: «تغییر کابینه هیچ کمکی به تغییر شرایط نمیکند. روحانی در مناسباتی قرار گرفته که کاری از آن برنمی آید جز بغرنجتر کردن شرایط»
زیدآبادی سپس نهایت ناامیدی خود را با عنوان کردن این که هیچ توصیهیی جز استعفای روحانی ندارد ابراز میکند و میگوید: «اگر توصیهای داشتم؛ او را به استعفا دعوت نمیکردم!».
یکی دیگر از مهرههای باند اصلاح طلب احمد خرم از وزیران دولت خاتمی هم طی اظهاراتی، ضمن اشاره به خرابکاریهای رژیم در به باد دادن امکانات و ثروتهای کشور و شکاف بین مردم و حاکمیت میگوید: «امروز اعتراضاتی را که بعضاً در فضای عمومی جامعه میبینید یا آنها را در فضاهای مجازی شاهد هستید، نشانه کاهش اعتماد عمومی است. نکته قابل توجه و البته نگرانکننده اینجاست که این اعتراضات بهصورت گسترده و با محوریت مسائل معیشتی و اقتصادی وجود دارد».
وی سپس هشدار میدهد: «بیاعتمادی آغاز ماجراست. غفلت کنیم تبدیل به بدبینی خواهد شد. در این میان براندازان هم که فرصت عرض اندام پیدا کردهاند، روی این موضوع که نظام توانمندی و کارآمدی لازم را برای حل مشکلات کشور ندارد، مانور زیادی میدهند».
یأس و ناامیدی از هر گونه تغییر و وحشت از چشمانداز تیرة نظام، خاص باند اصلاح طلب نیست. یکی از اعضای مجلس از باند خامنهای را هم ببینید که در یکی از رسانههای مجازی این باند چطور حرف میزند؛ او که یحیی کمالیپوز نام دارد، میگوید: «۸۰ درصد مشکلاتی که کشور ما امروز با آن دست به گریبان است ریشه در این دارد که مردم اعتماد خود را به حاکمیت از دست دادهاند و این اعتماد یک شبه باز نمیگردد... مسوولین ما خوب عمل نکردند و باید این واقعیت را قبول و از مردم هم عذرخواهی کنند... در غیر این صورت من با این وضعیت به بهبود اوضاع امیدوار نیستم... اگر مسوولان این روند را ادامه دهند و گوششان را بگیرند و چشمشان را ببندند مطمئنا این آتش قبل از هر کسی به دامن خود آنها می افتد».