وحشت، هشدار و شرایط انفجاری جامعه
گزارش و گفتگو با خسرو شکرالهی- وحشت، هشدار و شرایط انفجاری جامعه – ۳آبان۱۳۹۷
بینندگان عزیز خدمت شما سلام میکنم. در هر جا که هستید آرزوی شادکامی و بهروزی براتون دارم. خوشحالم که در برنامة تیک تاک امروز در خدمت شما هستم تا نگاهی داشته باشیم به مهمترین موضوع سیاسی روز. موضوعی که در گزارش و گفتگوی برنامة امروز به اون خواهیم پرداخت، ابراز وحشت فزایندة مهرهها و سردمداران رژیم است... از وضعیت انفجاری جامعه و به هم پیوستن حلقات اعتصابها و اعتراضهای اقشار به جانآمدة مردم.
در این میان البته خامنهای و روحانی جدای از بقیة مهرهها و سردمداران رژیم تلاش میکنند با سیلی صورت نظام رو سرخ نگهدارند و وانمود کنند که اوضاع خوبه و هیچ بحران و بنبستی در کار نیست. کما این که دیروز هم روحانی طی سخنانی در جلسة هیأت دولت، دوباره سعی کرد فضای مثبتی ارائه بده و در همین رابطه از تحرکات دم زد که «هم برای تولید بیشتر و صادرات بیشتر و هم برای تسهیل زندگی راحت تر مردم و اشتغال بیشتر» مؤثر هست؛ اما به رغم این امید درمانی، اظهارات سایر مهرهها و مطالب رسانههای رژیم چیز دیگری را نشون میده. گزارشی داریم از هشدارهای آمیخته با وحشت سردمداران و مهرههای رژیم:
گزارش:
روحانی روز سهشنبة گذشته در ادامة خط امیددرمانی خود، با تعدادی از اساتید دستچینشدة دانشگاهها دیدار کرد و از آنها خواست با تبلیغات حکومتی و امیددرمانی او ملحق شوند، «موفقیتها و دستاوردها را تبلیغ کنند» و «واقعیتها و مشکل را در همان حدی که هست و نه بیشتر، بیان کنند». و با تأکید بر سانسور و اختناق گفت که نباید اجازة سیاهنمایی داد. «آقای روحانی با تأکید بر این که جامعة ایران جامعة نیرومندی است و نباید اجازه داد برخی آینده را برای مردم سیاه ترسیم کرده و آنان را نگران سازند. جامعه ما نباید نگران فردا باشد ؛ جامعه ای که بیش از امروز، نگران فردا باشد باعث میشود همین نگرانی از فردا، امروز آن را نیز برهم بزند.
اما واقعیت آن است که وحشت از شرایط انفجاری جامعه سراپای نظام را فرا گرفته و از مراجع و آخوندهای حوزه گرفته تا اعضای مجلس ارتجاع، تا امام جمعهها و همان دانشگاهیان حکومتی که روحانی برای امیددرمانی از آنها استمداد کرده بود، همه هشدار میدادند که شرایط بسیار خطرناک است و اقشار مختلف به جان آمده، در آستانة خیزش و قیاماند. در همین رابطه دو روز پیش همتی رئیس کل بانک مرکزی رژیم به قم شتافت تا مراجع و آخوندهای وحشتزده را آرام کند. گوینده: معیشت مردم دغدغه مراجع و علما
رئیس کل بانک مرکزی امروز با علما و مراجع از جمله آیات عظام مکارم شیرازی ، نوری همدانی ، جوادی آملی، وحید خراسانی ، علوی گرگانی، علوی بروجردی و نیز حجت الاسلام والمسلمین جواد شهرستانی و آیت الله اعرافی مدیر حوزه علمیه قم دیدار و گفتگو کرد. همتی با گزارش کاملی از کارهای انجام گرفته برای ایجاد ثبات در اقتصاد و توجه به معیشت مردم راهی قم شده بود.
امام جمعة خامنهای در لواسان نسبت به وقوع اعتصابهای سراسری که در حال وقوع است، هشدار داد و گفت: « یکی از طرحهای دشمن راهاندازی اعتصابات سراسری است، آنان اگر بتوانند حوادث مختلفی را پیدرپی و کنار هم بچینند به هدف شوم خود یعنی سرنگونی نظام نزدیک میشوند. در مجلس ارتجاع نیز شاهد فریاد و فغان برخی اعضای مجلس از اعتراضات اقشار مردم بودیم.
مسئله بعدی موضوع اعتراضات صنفی است. اعتراضات فرهنگیان عزیز مربوط به مشکلات معیشتی و نظام آموزشی کشوره. اعتراضات دانشجویان دانشگاه آزاد بعلت اشتباه و سوء مدیریت مسؤلین امره. اعتراضات کامیون داران موضوع سر سام آور هزینه های ماشین و عادلانه نبودن گرایه هاست. اعتراضات کارگری در آثر پرداخت نشدن دستمزد و سوء مدیریت مسؤلین اقتصادیست. این ها نه اعتراض سیاسی دارند و نه نیت برآندازی و نه فریب خورده دشمن. شرایط سخت زندگی و وجود تبعیض و اشتباه مسؤلین آن ها را وادار به اعتراض کرده، لذا نباید بصورت قهری و دستیگیری و زندان با آن ها برخورد بشه».
در دیدار روحانی با دانشگاهیان و جامعهشناسان حکومتی، به رغم این که روحانی از آنها خواسته بود که باصطلاح موفقیتهای نظام را تبلیغ کنند و سیاه نمایی نکنند، اما واقعیتها چنان بود که در اظهارات آنها بالاجبار بیرون میزد. بخشهایی از اظهارات آنها که در روزنامة ایران ارگان دولت روحانی درج شده از این قرار است: علی محمد حاضری: «آنچه امروز مردم با آن مواجه هستند، این است که به نظر میرسد دولت یا رئیس جمهوری به اندازه کافی اهتمام برای تحقق وعدههای داده شده را ندارد یا لااقل مردم اهتمامی مشاهده نمیکنند».
علی جنادله: «نیروها و اقشاری همچون زنان، جوانان، قومیتها و اقشار محروم که تاکنون جریانهای عمده سیاسی را به نمایندگی برای پیگیری مطالباتشان پذیرفته بودند، به این نتیجه رسیدهاند که خود به صورت مستقل دست به کنشگری بزنند...
اعتراضات پراکنده و متناوبی که در جامعه شاهدشان هستیم، در غیاب وجود نیروها و مجراهای مشخص و به رسمیت شناخته شده برای بیان و هدایت و پیگیری مطالبات میتواند به بینظمیهای غیرقابل کنترلی منجر شوند که هر آن پتانسیل تبدیل شدن به ناآرامیهای فراگیر و گسترده را دارند».
حسین سراج زاده: «ناامیدی از عملکرد این دولت و ناامیدی از اصلاحپذیری حکومت، فقط به دولت و حکومت آسیب نمیزند بلکه... جامعه را متمایل به رویکردهای رادیکال برای تغییر و حکومت را در فرآیندهای سرمایه سوز و مخرب حفظ حکومت به قهر و جبر پیش میبرد».
گفتگوی سیاسی
این گزارش رو شنیدیم، که حاوی حرفهای روحانی و سایر مهرهها و سردمداران رژیم بود، که البته حرفهای روحانی در چارچوب امید درمانی بود و با حرفهای بقیه متفاوت بود و در حالی که روحانی از تحرکات جدیدی که شروع شده، صحبت میکرد، اما آنهای دیگر فضایشان ناامیدی و ابراز وحشت بود. ما گفتگوی امروز خودمون با خسرو شکراللهی رو به همین موضوع اختصاص دادیم:
س: روحانی دیروز هم در صحبتی که در جلسة هیأت دولت داشت، خیلی از جلساتی که روز قبلش با اساتید و جامعه شناسان حکومتی و پیش از اون هم با اقتصاددانها داشت ابراز رضایت کرد و گفت که سایر وزیران هم باید با دانشگاهیان و اساتید و حتی دانشجویان صحبت و مشاوره داشته باشند. از این جلساتی که روحانی به اونها اشاره می کرد مگر چه راه حلی در آمد که روحانی این طور صحبت میکرد؟
ج: همین حرفهای روحانی و ابراز رضایت او هم در چارچوب امید درمانی است، و گر نه تا جایی که هم به اقتصادانها و هم به جامعهشناسان برمی گردد همة آنها از وضعیت به شدت ابراز ناامیدی و وحشت میکردند که در همین گزارشی که شنیدیم آمده بود و من فقط به بعضی از اظهارات آنها اشاره میکنم:
- یکی از آنها (سعید معیدفر) گفت: هزاران مشکل داریم، اما هیچ کس نمیتواند راه حلی ارائه کند.
- علی محمد حاضری: هرگونه راه حل کارشناسی برای موضوعات مختلف کشور از جمله موضوعات مالی و اقتصادی، قبل از هر چیز مستلزم اعتماد جامعه و مردم به سیاستگذاران است. آنچه امروز در جامعه ما آسیب دیده است، اتفاقاً همین اعتماد است.
- مقصود فراستخواه: مسأله اصلی جامعه ایران هنوز همچنان شکاف ملت و دولت است...
چرخدنده ساعت دولت شما ایراد پیدا کرده و مرتب از زمان جامعه عقب میماند، جامعه ایران در حال تحول است در حالی که زمان دولت با زمان جامعه تنظیم نشده است.
و... تقریباً تمام حرفهای این کارشناسان علوم اجتماعی در همین حدود بود کما این که حرفهای اقتصاددانها هم.. که دستگاه فکریشان و ارزیابی شان به کلی با دستگاه فکری خامنهای و روحانی متفاوت است. دستگاه این دو، مبتنی است بر تبلیغات و پروپاگاندا و معکوس جلوه دادن واقعیتها.
س: چرا شاهد چنین تفاوت فضایی بین حرفهای روحانی و مهرهها و کارشناسان حکومتی در زمینههای اقتصادی و اجتماعی هستیم؟ چون اونها هم که مهرههای همین نظامند و خواستار حفظ و ابقای همین نظام هستند!
ج: مقصود روحانی که با اینها نشست میگذارد این نیست که حرفهای آنها را بشنود و توصیههای آنها را به کار ببندد. اولاً از خود این جلسات هدف تبلیغاتی دارد که بگوید من با همة نخبگان مینشینم و حرفهای آنها را گوش می دهم و راه حل در میآورم و همین شیوه را به وزرایش هم پیشنهاد میکند. و از این اساتید فن هم میخواهد که با او در تبلیغات همراه و هماهنگ بشوند و از باصطلاح موفقیتها حرف بزنند. به قول خودش سیاهنمایی نکنند یعنی واقعیتها را بازگو نکنند. ولی مخاطبانش که میفهمند اینها تماما جنگ روانی و پروپاگانداست برای حفظ آبروی خودشان هم که شده زیر بار نمیروند.
کما این که دیدهاید حامیان دو آتشة روحانی هم که تا همین اواخر تبلیغش را میکردند، الان به او اعتراض و انتقاد میکنند که چرا واقعیتها را به مردم نمیگوید. به نظر من تفاوت روحانی و خامنهای و سران نظام با این مهرهها در این است که این کارشناسان و مهرهها ممکن است ابراز ناامیدی کنند هنوز نمیدانند که وضع تا کجا خراب است. روحانی و خامنهای که دستشان توی کار است این را میدانند و میفهمند که به قول زیباکلام اگر علمای اقتصاد و جامعه شناسی هم جمع شوند نمی توانند رژیم را از این گرداب خارج کنند، تنها چاره را در تبلیغات و پرو پاگاندا میدانند. بنابراین روحانی در دانشگاه تهران خیلی صریح گفت که نظام مثل یک بیمار رو به موت است که تنها باید به او باصطلاح امید داد. امید واهی! چون به قول خودش این ۲۰ درصد درمان است!
در چنین شرایطی مردم هم که در عمل و به تجربه این را دریافتهاند که رژیم نه میخواهد و نه میتواند کمترین مسألهیی را حل کند بیش از پیش به اعتراض و اعتصاب روی میاوردند چون به تجربه دریافتهاند که تنها از این طریق است که میتوانند به حقشان یا به قسمتی از حقشان دست پیدا کنند.
س: خب با این توصیفی که شما از وضعیت کردید به نظر میرسه که فاصلة مردم و اقشار به ستوه آمده با رژیم روز به روز عمیقتر میشه. از یک طرف رژیم که نمیخواد و نمیتواند به مطالبات مردم جواب بده و از طرف دیگه اقشاری که مطالبات خودشون رو دارند و معمولا هم این مطالبات جواب پیدا نمیکند، آیا شاهد یک دور و کور هستیم؟
ج: نخیر به هیچوجه دور و کوری در کار نیست. آنچه که هست پیشرفت مداوم مقاومت مردمی و رشد و گسترش آن است و در مقابل تضعیف و از هم گسیختگی رژیم که در همة عرصهها میتوانیم آن را ببینیم. در از هم گسیختگی دولت روحانی تا التماس و درخواست پاسدار سلامی که به هارت و پورتش شناخته می شد ولی دیدیم که در آخرین سخنرانی خود در نمایش جمعة تهران چطور عجز و لابه می کرد که مردم آرام باشید، اتفاقی نیفتاده و...
برای این که این رشد و گسترش مقاومت مردمی از قیام دی ماه تا کنون قدری ملموس شود اجازه بدهید من مرور کوتاهی بکنم به همین تحولات این چند ماه: اگر چه جوشش قیام در هریک از شهرها و کانونها و اقشار شورشی دارای ویژگهای بارزی از تپیدنهای یک جامعه انقلابی هستند و هریک به نوبه خود برگشت ناپذیری اوضاع به قبل از قیام دیماه را نشان می دهند، اما شورش خونین کازرون، اعتصاب سراسری کامیونداران و خیزش بازار تهران و پس از آن اعتصاب سراسری معلمان به طور فوق العاده یی حائز اهمیت اند.
در کازرون رویارویی توده یی با شرکت همه اقشار جامعه، در مدتی کوتاه به یک قیام خونبار مردمی در برابر تمامیت رژیم، با خروش «وای به روزی که مسلح شویم» و... اوج گرفت. اعتصاب سراسری کامیونداران از مطالبات معین صنفی علیه تعرض استثمارگرانه به معیشت و حقوق رانندگان زحمتکش شروع شد و در گسترش و تداوم خود به رخدادی بی سابقه در تاریخ معاصر ایران تبدیل شد. بعد اعتصاب یک پارچه بازار تهران را شاهد بودیم که رژیم ولایت فقیه را در قلب اقتصادی – اجتماعی کشور یعنی بازاری که پایگاه سنتی خود تصورّش می کرد، به چالش کشید.
بعد اعتصاب اعلام شده معلمان و پشتیبانی دانش آموزان از آنها را داشتیم که خبر از یک ارتقای کیفی در جنبش آزادیخواهانه مردم ایران میداد. به این ترتیب اعتلای شتابان اعتراضها از مطالبات صنفی یا محلی به رویارویی مستقیم با حکومت و نمایندگان سیاسی آن، مانند همه اعتراضهای بزرگ توده ای نشان می دهد که جامعه به سرچشمه مشکلات خود آگاهی یافته و در برابر گزینه هایی که باندهای حکومتی و دستگاه های اطلاعاتی برای انحراف اذهان معرفی می کنند، مصونیت یافته است. علاوه براین در این سه برآمد انقلابی، چشم انداز پیروزی به یمن اتحاد سراسری و پیشگامی و هژمونی راه حل و راهبرد واقعا انقلابی خود را با وضوحی درخشان نشان داد.
این حرکتها و اعتصابها در روند رشد و تکامل خود از تشکل و سازمانیافتگی، و از چشم انداز به هم پیوستن اقشار مختلف خبر میدهد و ناقوس پایان دیکتاتوری آخوندی به صدا در آورده و بستر پیشروی کانونهای شورشی را هر چه مهیاتر میسازد . کانونهایی که اهرم و ابزار استراتژیک به زیر کشیدن این حاکمیت پوسیده است.