عبور از مرحله؟ از زبان رژیم
گزارش و گفتگو با علیرضا معدنچی دربرنامه تیک تاک– ۱۶آبان۱۳۹۷
بینندگان عزیز سیمای آزادی خدمت شما سلام میکنم و براتون آرزوی سلامتی، و موفقیت دارم. امروز هم در برنامة تیک تاک در خدمت شما هستم تا نگاهی داشته باشیم به مهمترین موضوع سیاسی روز که موقعیت کنونی رژیم در مرحلة کنونی و پس از شروع دور جدید تحریمها از دو روز پیشه.
شب گذشته تلویزیون رژیم سخنرانیها و اظهارات بالاترین مقامات رژیم با مضمون امیددرمانی را یکی بعد از دیگری پخش کرد تا نشان دهد که با شروع تحریمها نه تنها هیچ اتفاقی برای نظام نیفتاده و نخواهد افتاد، بلکه اولاً نظام به خوبی و خوشی از این مرحله عبور خواهد کرد؛ ثانیاً تحریمها برای رژیم خیلی هم مثبت است و ثالثاً این آمریکاست که در معرض انزوا و سراشیب سرنگونی قرار گرفته است. اما در این میان حرفها در بدنة رژیم و از زبان کارشناسان سیاسی و اقتصادی حکومت چیز دیگری است. گزارشی در این باره:
گزارش
تلویزیون رژیم شب گذشته ابتدا حرفهای علی لاریجانی رئیس مجلس ارتجاع را پخش کرد که مدعی بودا تحریمها به نفع رژیم است: «رئیس مجلس: «مقاوم شدن اقتصاد کشور بهترین راه مقابله با تحریمهای ظالمانه و خلاف مقررات جهانی»
لاریجانی: «این تحریمها گاهی به نفع اقتصاد کشور هست، اگر درست بفهمیم؛ اگر بستر رو برای حضور مردم فراهم کنیم که انشاالله فراهم میشه؛ این تعداد نیروی متخصص در کشور وجود داره، اینها فعال بشن،این استعداد کشور ما بالفعل میشه اون وقت یک کشور مقاوم میشه اون وقت نمیتونن با تحریم با ایران مواجه بشن»
از روضهخوانیهای پوچ مشارکت مردم و فراهم کردن بستر برای حضور مردم که بگذریم... نکتة جالب در حرفهای لاریجانی این بود که او دیگر از تکرار یاوة اقتصاد مقاومتی که در داخل خود رژیم هم تبدیل به جوک شده خودداری کرد و از مقاوم شدن اقتصاد حرف زد. روز گذشته ظریف وزیر خارجة رژیم هم یک پیام ویدیویی پر کرده و در رسانههای حکومتی و فضای مجازی پخش کرد و در آن چند بار آمریکای بیچاره و مستأصل را سرنگون کرد.
«وزیر خارجه در پیامی تصویری خطاب به ملت ایران تصریح کرد: «مردم ایران تاریخساز هستند و دولت آمریکا پشیمان خواهد شد». ظریف: این نشاندهنده استیصال دولت آمریکاست از اینکه دنیا در برابر دولت آمریکا ایستاده هیچ کس به چز چند کشور کوچک و رژیم صهیونیستی در منطقه ما آمادگی این را نداشته که از اقدامات امریکا پیروی کند و ما دیروز در لحن و صحبت وزیر خارجه و وزیر خزانه داری آمریکا این تنهایی و عصبانیت را از جماع بینالمللی علیه یکجانبه گرایی آمریکا مشاهده کردیم».
ظریف در این اظهارات ویدیویی در خلال امیددرمانیها، اما ناامیدی خود از دیگران یا همان اروپاییها را هم این گونه بروز داد: ظریف: «دولت این وظیفه را دارد چه دیگران همراهی کنند یا نکنند زمینه را برای زندگی راحت مردم و کمترین اثر از تحریمها فراهم کند. مجری: «اقای ظریف در پایان روزهای بدی را برای آمریکا پیشبینی کرد». دیروز اسحاق جهانگیری معاون روحانی هم روضة آمریکای منزوی و عبور از شرایط و مرحلة کنونی را خواند.
گویندة رژیم: معاون اول رئیس جمهور در این مراسم تأکید کرد آمریکا در تحریم ایران منزوی و تنهاست و جز رژیم صهیونیستی و یکی دو دولت منطقه تقریبا هیچ دولتی از تحریمها حمایت نکرده است. این اولین نمایش سیاسی پیروزی ایران علیه آمریکا است. با اتحاد و همراهی مردم از شرایط پیش رو عبور خواهیم کرد و با کمک اصناف و ساماندهی نظام توزیع از افزایش بیرویة قیمتها جلوگیری میکنیم».اما وقتی از نوک هرم قدرت کمی پایینتر میآییم و به بدنة نظام و بخصوص کارشناسان سیاسی و اقتصادی میرسیم، حرفها متفاوت است و امیددرمانی و انشاالله درمانی سردمداران نظام رنگ میبازد و جای خود را به ابراز وحشت و کشیدن آژیر سرنگونی میدهد.
یکی از مهرههای رژیم از باند اصلاح طلب به نام احمد زیدآبادی، سردمداران نظام را مورد اعتراض قرار میدهد که با نادیده گرفتن خطر و انکار عواقب تحریمها، نظام را به جای بدی میکشانند. وی میگوید: «نادیده گرفتن ترامپ و انکار تأثیر تحریمها و تقلیل ماجرا به جنگ روانی به نظرم هیچ کمکی در این شرایط به کشور ما نمیکند. در این میان، بخصوص محمد جواد ظریف به جای برخاستن از دنده انکار و اظهار نظرهای توأم با خشم و عصبانیت که در دنیای ما ره به جایی نمیبرد؛ بهتر است چشم آن دسته از کارگزاران نظام را که درک روشنی از صحنة بین المللی ندارند؛ بر روی واقعیت ها باز کند؛ نه اینکه خود نیز به چشم آنان خاکستر بپاشد!».
یکی از کارشناسان سیاسی به نام فریدون مجلسی از اعضای ادوار پیشین مجلس ارتجاع با اشاره به این که تحریمهای این دور جدیتر از دورههای قبلی است، به شرایط انفجاری جامعه اشاره کرده و میگوید: «متاسفانه این را هم باید بگویم که یکی از دیگر تفاوت های آینده این تنش، عدم وجود امید در جامعه ایران به دلیل وجود برخی رفتارهای سوء دولتمردان و مسئولین و نیز شرایط متشتت اقتصادی و معیشتی است...
و این نکته میتواند تاثیر مخرب جدی خود را داشته باشد. مضافا این که شکل گیری برخی اعتراضات و اعتصابات از جمله رانندگان کامیون، معلمان، کارگران تأسیسات نفتی، کارگران صنایع شیمیایی، کشاورزان و دیگر اقشار آینده مبهمی را پیش روی کشور گذاشته اشت که با بیشتر شدن فشارها از امروز معلوم نیست که شرایط داخلی از نظر اجتماعی و حتی امنیتی به کدام سمت و سو خواهد رفت؟».
گفتگوی سیاسی
این گزارش رو دیدیم، خیلی روشن بود که سردمداران رژیم چه تلاش و تقلایی میکنند که بگن اوضاع عادیه، اصلاً تحریمها همون طور که لاریجانی گفت خوب هم هست، باعث پیشرفت میشه و غیره... ولی این نحوة برخورد با قضیه سؤالات زیادی رو به ذهن متبادر میکنه: مثلاً این که واقعاً از کجا اینها این طور حرف میزنند؟ به قول معروف پشتشون به کجا گرمه؟ آیا زیر کاسه نیمکاسهیی نیست؟
آیا اون زیر در حال مذاکرات پنهانی و مخفیانه نیستند؟ اگر چنین چیزی پشت پرده در جریان نیست، آیا این شیوة انکار واقعیتها که رژیم در پیش گرفته روی سر خودش آوار نمیشود؟ آیا نیروهای خودش را خام و غافلگیر نمیکند؟ و در این شرایط، معادلات سیاسی و اجتماعی ایران به چه صورت رقم میخورد؟ اینها سؤالاتی است که امیدوارم در گفتگوی امروز با علیرضا معدنچی بتونیم برای اونها جواب پیدا کنیم.
س: اختلاف خیلی زیادی بین اظهارات سردمداران و مهرههای رژیم با ارزیابیهای کارشناسان و رسانههای خارجی وجود دارد، علت این اختلاف خیلی فاحش چیه؟
ج:اشارهیی به مقاله لوموند شماره یکشنبه ۱۳آبان «جامعه ایران میان تحریمهای آمریکا و حکومت؛ ایرانیها امید خود را از دست دادهاند» سقوط ارزهای معتبر خارجی در بازار ایران، بیکاری گسترده، ... اقتصاد ایران را که از تحریمهای پیشین آمریکا شدیداً تأثیر پذیرفته، با موج دوم تحریمهای آمریکا که از ۵ نوامبر/ ۱۴ آبان آغاز میشود مواجه کرده است. این در شرایطی است که ناخشنودی مردمی از موج سرکوبها و مسامحه حکومت به شدت افزایش یافته است.
ایران شاهد اعتراضات گاهی خشونتآمیز بوده است. با نزدیک شدن تحریمها، تنش در جامعه ایران در پایان سال ٢٠۱٧ به یکباره بالا گرفت. امروز جامعه ایرانی به سوی ناامیدی پیش میرود. حکومت نیر نشانههای بیقراری از خود نشان می دهد. در همین حال، تظاهرات و اعتصابات افزایش مییابد. از جمله میتوان به اعتصاب رانندگان کامیون، معلمان، کارگران تأسیسات نفتی، کارگران صنایع شیمیایی، صنایع شکر، کشاورزان و روستائیانی که با خشکسالی بیسابقه مواجه شدهاند، بازنشستگان بانکهای دولتی که که حقوق بازنشستگی خود را دریافت نکردهاند.
نتایج بد اقتصادی ایران [تحت فشارهای تحریمی آمریکا]، اوضاع جدیدی رادر جامعه ایران ترسیم می کند. اوضاع بد اقتصادی خرابتر میشود و در همان حال نظام سیاسی ایران به سوی انسداد پیش میرود. این تنها بین حرفهای سردمداران با خارجی ها نیست در داخل رژیم هم کارشناسان و...
یکی از کارشناسان سیاسی به نام فریدون مجلسی از اعضای ادوار پیشین مجلس ارتجاع با اشاره به این که تحریمهای این دور جدیتر از دورههای قبلی است، به شرایط انفجاری جامعه اشاره کرده و میگوید: «متاسفانه این را هم باید بگویم که یکی از دیگر تفاوت های آینده این تنش، عدم وجود امید در جامعه ایران به دلیل وجود برخی رفتارهای سوء دولتمردان و مسئولین و نیز شرایط متشتت اقتصادی و معیشتی است...
و این نکته میتواند تاثیر مخرب جدی خود را داشته باشد. مضافا این که شکل گیری برخی اعتراضات و اعتصابات از جمله رانندگان کامیون، معلمان، کارگران تأسیسات نفتی، کارگران صنایع شیمیایی، کشاورزان و دیگر اقشار آینده مبهمی را پیش روی کشور گذاشته اشت که با بیشتر شدن فشارها از امروز معلوم نیست که شرایط داخلی از نظر اجتماعی و حتی امنیتی به کدام سمت و سو خواهد رفت؟».
س: حرف شما این است که واقعیت یکی بیش نیست و حرفهایی که سردمداران رژیم میزنند بلوف است. پس علت این که اینها این طور حرف میزنند چیه؟ پس این جور حرف زدن چه دردی از اینها دوا میکند چه مشکلی راحل میکند؟
ج: چند بار دیگر خامنهای و روحانی بگویند امید درمانی و این هم قبل از هر چیز برای نیروهای خودشان است. اگر یک گام از این جور حرفها کوتاه بیایند و قدری از واقعیت را هم بپذیرند رژیم داغان میشود
س: آیا احتمال نمیدهید این طور حرف زدن ناشی از این است که پشتشان به جایی گرم است؟ یعنی که پشت پرده مذاکراتی و معاملهیی در جریان است؟
ج: باشد یا نباشد؟ ولی اگر پشت پرده چیزی بود قاعدتا نبایسستی این قدر سرآسیمه باشند؟ این موضوع درجه اول نیست. چون تغییری در معادله نمیدهد. بالاخره هر راهی که برود مقاومت ایران خودش را میتواند منطبق کند. اگر رژیم تسلیم شود اصل موضوع چیست؟ اصل موضوع را به روشنی میتوان در شکافتن هستة قیامی که از دیماه 96 سراپای رژیم را درنوردیده و به لرزه سرنگونی افکنده است، دریافت. رژیم آخوندها در تمامیت و با تمام دستهبندیهایش بطور کیفی تضعیف شده است. این تضعیف درمان ناپذیر است و رژیم در هزارتوی بحرانها در بنبست بسر میبرد. بنبست همان چیزی است که خامنهای آنرا مشکل و عیب اصلی میداند و البته منکر آنست
بسیار خوب، اگر بنبست در کار نیست چه جای نگرانی است! اما باشد تا ببینیم و تعریف کنیم.... رژیم ولایت در این بحبوحه به چه مسیری میرود؟ واضح است که از خدا میخواهیم دشمن ما عقب بنشیند و وا برود. در اینصورت البته سریعاً انطباق پیدا میکنیم اما باید بنا را بر سرکوب و انقباض گذاشت . اما جواب سؤال را خامنه ای از قبل داده است که چاره ای جز سرکوب و انقباض و روی آوردن به تروریسم ندارد : اگر هم مسیر انقباض برود.
اینجاست که کانونهای شورشی بعنوان جرقه و آتشزنة قیامها وارد کار میشوند. این نوک هرم قیامها و معین عمل سمتدهنده و راهنماست. عامل استمرار و تضمین پیشرفت و پیروزی است. از تثبیت و تکثیر و ترکیب آنها با یکدیگر در شهرهای شورشی یکانهای ارتش آزادی پدید میآید.