طوفان خشم و نارضایتی در سراسر کشور

گزارش و گفتگو با رضا هفت برادران- طوفان خشم و نارضایتی در سراسر کشور – ۲۰آبان۱۳۹۷


 

هم‌میهنان عزیز، دوستان و بینندگان گرامی سیمای آزادی، از طرف خودم و همکارانم بهترین سلامها و درودها رو تقدیم شما می‌کنم. خیلی خوشحالم که در برنامة امروز تیک تاک در خدمت شما هستم. موضوعی که امروز اون رو مورد بررسی و بحث قرار می‌دیم، امواج خشم و نارضایتی اقشار مختلف مردم به جان آمده در سراسر میهنه که در حال اعتراض و اعتصابند. با آن که رژیم با انواع فشارها و تهدیدها درصدد جلوگیری از شکل‌گیری این اعتصابها و ادامة آنها بوده، اما اعتصابها و حرکتهای اعتراضی در سراسر کشور روز به روز در حال گسترش است و سردمداران غارتگر رژیم همچنان به گفتار درمانی و امیددرمانی خود ادامه می‌دهند و بر این آتش نفت می‌پاشند. گزارشی در این باره:

گزارش


رانندگان کامیون امروز یازدهمین روز از چهارمین دور اعتصاب خود را در ۷۵ شهر کشور پشت سر گذاشتند. خواستة اصلی رانندگان در دور جدید اعتصاب، آزادی رانندگان دستگیر شده در مهر ماه گذشته است. کارگران نیشکر هفت‌تپه امروز برای هفتمین روز متوالی در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات خود به اعتصاب خود ادامه دادند. کارگران گروه ملی فولاد اهواز نیز امروز برای دومین روز در مقابل ساختمان استانداری رژیم در اهواز دست به تجمع اعتراضی زدند. کارگران پروژه خط شش قطار شهری تهران در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق‌شان تجمع اعتراضی برپا کردند.

همچنین در تهران بخشهایی از بازار و مغازه‌داران خیابان ۱۵خرداد در اعتراض به گرانی و نداشتن جنس و مشتری دست به اعتصاب زدند. علاوه بر بازاران تهران، بازاریان بیرجند، سبزوار و آستارا نیز در اعتراض به گرانی و وضعیت نابسامان اقتصادی اعتصاب کردند. کشاورزان محروم شهرها و روستاهای اطراف اصفهان و حوزة زاینده‌رود از قهدریجان تا ورزنه و از نجف آباد تا خوراسگان... به تظاهرات و تحصن خود در اعتراض به محرومیت از حقابه‌ها و شرایط دشوار معیشتی‌شان ادامه دادند.

همچنین در اصفهان رانندگان تاکسی، در کرمانشاه، کارمندان آتش نشانی و کارگران پتروشیمی بیستون، در تهران و رشت و چند شهر دیگر، غارت‌شدگان مؤسسه‌های غارتگر تجمعهای اعتراضی برپا کردند و علیه سردمداران دزد و غارتگر رژیم شعار دادند. این شرایط انفجاری موجب هراس و وحشت مهره‌ها و سردمداران رژیم شده و آنها ضمن اشک تمساح ریختن شیادانه برای مردم محروم و غارت شده، ملتمسانه از آنها می‌خواهند صبر و بردباری نشان دهند.

ما از مسئولین محترم می خواهیم یک مقداری حقوقهای نجومی را کم کنند یک مقداری برجها و خرجهای بی جا را کم کنند ملت واقعا بعضی شون در ناتوانی اند تو اجاره منزلشون ناتوان هستند تو خورد و خوراک زندگی شون عاجز و ناتوان اند یک مقداری همت بیشتر، تلاش بیشتر برای اینکه این ملت بصورتی که نتوانند تحمل کنند زیر فشار قرار نگیرند ما از مسئولین تقاضا می کنیم همت بیشتر بکنند از شما مردم هم تقاضا می کنیم صبر،!! بردباری!!

اما این اظهارات وحشت آلود و در عین حال شیادانه، نه تنها تأثیر خود را از دست داده، بلکه همچون نفت بر آتش، خشم و انزجار مردم را شعله‌ورتر می‌سازد. چندی پیش در همین نمایش جمعة اصفهان کشاورزان محروم هنگامی که با همین قبیل توصیه‌های دجالگرانة امام جمعه مواجه شدند، پشت خود را به او کردند و شعار دادند: «رو به میهن، پشت به دشمن!»

هراس از شعله کشیدن قیام رژیم را وادار به عقب‌نشینی‌هایی در برابر اعتراضات اقشار مختلف مردم کرده است. از جمله در پی برگزاری تحصن سراسری معلمان ایران در روزهای ۲۲ و ۲۳ مهرماه، شش معلم سقزی که به اتهام “اخلال در نظم عمومی” دادگاهی شده بودند، طبق رای صادره دادستانی دادسرای عمومی و انقلاب سقز از این اتهام تبرئه شدند. در رویدادی دیگر وزارت اطلاعات از ترس بالا گرفتن اعتراضات معلمان و سایر اقشار مردم، فرهنگی سرشناس مشهد، هاشم خواستار را که در روز اول آبان دستگیر کرده بود، روز گذشته آزاد. رسانه‌های هر دو باند رژیم امروز نسبت به خطر انفجار اجتماعی به رژیم هشدار داده‌اند.

روزنامة جمهوری در سرمقالة امروز خود با اشاره به خانوا خانواده‌هائی که نمی‌توانند شکم بچه‌های خود را سیر کنند و بسیاری از آنها شب‌ها با شکم گرسنه می‌خوابند... و در کنار این خیل عظیم محروم، کسانی در همین تهران وجود دارند که فقط برای شستشوی سگ هایشان میلیون‌ها تومان هزینه می‌کنند و خودروهای چند میلیاردیشان هر سال چند بار تغییر می‌کند».

این روزنامة حکومتی آدرس این غارتگران را نیز در جناحهای حاکم داده و می‌افزاید: «به زندگی جناح‌های سیاسی مطرح کشور نگاهی بیاندازید و ببینید که اکثر آنها بالای شهرنشین هستند، بهترین خانه‌ها و امکانات رفاهی را در اختیار دارند و مشکلی از نظر مادی ندارند. این افراد چگونه می‌توانند از درد محرومین با خبر شوند و برای حل مشکلات آنها اقدامی نمایند؟». و روزنامة ابتکار در شماره دیروز خود هشدار داد: «فشار اقتصادی به حدی است که مردم دیگر از جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلبی، اصولگرایی و اعتدالی عبور کرده‌اند و این مسئله برای آینده نه چندان دور نگران کننده است.

گفتگوی سیاسی


گزارشی که الان دیدیم، بیانگر گستردگی اعتصابها و حرکتتهای اعتراضی اقشار مختلف مردم بود؛ و دیدیم که این وضعیت موجب وحشت سردمداران و مهره ها و رسانه‌های رژیم هم شده؛ این وضعیت بیانگر چیه؟ رژیم در قبال اون چه تدبیر و چه راهی رو می‌خواد در پیش بگیره و چشم انداز و روند تحول اوضاع به چه سمتی هست؟

س: در حرفهای کارگزاران و رسانه های رژیم مرتبا تاکید میشه بر ضرورت جلب اعتماد مردم. حتی خود روحانی هم از رسانه های و کارگزاران حکومتی خواست «امید درمانی» کنند. آیا رژیم در زمینه همین امید درمانی و جلب اعتماد موفق بوده یانه؟


ج: از همین گزارشی که پخش کردید میشه دید که این تلاشها هیچ تاثیری نداشته. اگر تاثیری می داشت لااقل شاهد کم شدن تعداد اعتراضها و کاهش عمق گستردگی آنها باید می بودیم. یک قلم روز گذشته از تاکسی رانها تا کارمندان آتش نشانی، کارگران شهرداری ، کامیونداران، کشاورزان اصفهان و بازاریان در تهران بیرجند، سبزوار و آستارا و برخی محلات تهران، کارگران نیشکر هفته و کارگران فولاد اهواز، دانشجویان دانشگاه آزاد و خانواده زندانیان سیاسی در اعتراض و اعتصاب بودند. روزهای قبلش هم همین اقشار همراه با کارگران هفته تپه، کارگران راه آهن، بازنشستگان در اعتراض بودند.

در همین ماه آبان از روز ۴تا 11 آبان جمعا 127 مورد اعتراض و اعتصاب در شهرهای مختلف و توسط اقشار مختلف شکل گرفته. که یک قلمش اعتصاب کامیونداران بوده که در 75شهر و 19 استان گسترده بوده، در دو هفته گذشته غارتگرشدگان کاسپین در تهران و اردبیل، و غارتشدگان ثامن و چند موسسة دیگر در تهران درمقابل وزارت صنعت تجمع اعتراضی کردند. درکنار اینها بازنشستگان بانک ها را داشتیم که به فاصله عمیق حقوقشون با خط فقر اعتراض داشتند. این اعتراضها یک روند رو به رشد، گسترش یابنده و عمومی تری به خودشون گرفته اند. آنهم در شرایطی که رژیم تمام تلاشش را برای جلوگیری از این اعتراضات کرده.

س: چرا این وعده ها و امید دادنها موثر نیست، الان که دولت به گفتة خودش برای حمایت از اقشار ضعیف درهمین روزها قراره بستة حمایتی به مردم نیازمند و تا عید هم یک بستة دیگه میده. آیا اینها موثر هست؟


پاسخ دو: این وعده ها و حتی این بستة حمایتی قبل از اینکه بخواد اعتمادی از مردم برای رژیم به بار بیاره، بیشتر مثل بنزین بر آتش خشم اونها عمل می کند. در شرایطی که رییس کمیسیون اقتصادی مجلس میگه کالاهای اساسی 30تا50درصد افزایش داشته، و به گفته پاپی زاده عضو کمیسیون کشاورزی مجلس قیمتهای لبینات به صورت هفتگی افزایش پیدا می کنه و روزنامة حکومتی جهان صنعت نوشته «افزایش قیمت انواع کالاهای اساسی همچون گوشت، برنج، مواد پروتئینی و‌... در بازار ادامه دارد.

حتی نگاهی به بازار میوه و تره‌بار نیز نشان می‌دهد که امکان خرید بسیاری از میوه‌ها از دست برخی از اقشار سطح جامعه خارج شده است». و بعد نتیجه گرفته« کارشناسان بر این باور هستند که با توجه به روند افزایش قیمت کالاها به صورت هفتگی، ارائه بسته‌های حمایتی از سوی دولت هم نمی‌تواند چندان تاثیری در معیشت مردم داشته باشد».

روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی که از اساس به ماهیت این سیاستهای حمایتی اعتراف کرده و از جمله نوشته:« سیاست اقتصادی کشور – نه فقط در این دولت یا دولت قبل - بلکه بطور کلی بر دفاع از محرومین مبتنی نیست. کشوری که سیاست اقتصادی مبتنی بر دفاع از محرومین دارد، میلیون‌ها خانواده زیر خط فقر ندارد». از این اعترافات تو رسانه های حکومتی خیلی زیاده که همه اقرار می کنند به نمایشی بودن این اقدامات به اصطلاح حمایتی رژیم از اقشار محروم و نسبت به خشم انفجاری مردم به نظام هشدار میدن.

س: ولی جهانگیری گفته تا تابستان اوضاع درست میشه، لابد طرح مشخص داره؟


ج: ببینید این وعده های توخالی مصداق بزک نمیر بهار میاده. از این وعده ها زیاد دادن. ولی هیچ برنامه‌یی ندادن. همین جهانگیری که هفته قبل گفته بود اختیار تعویض منشی اش را هم ندارد روی چه اساسی از این وعده ها می دهد؟ این وعده اگر این نظام کمی، فقط کمی از غارتگری و چپاولگری اش بر می داشت، می شد درصدی محقق بشه. تو این رژیم همه دزدند. تنها برنامه ریزی که دارند برای پر کردن جیب خودشون و مزدورانی است که بقای اونها را تضمین می کنند. بنابراین اینکه می گید لابد جهانگیری طرح مشخصی داره، اگه داشت که اعلام کرده بود.

واقعیت همینه است که رئیس جمهور سابق همین نظام احمدی نژاد تازگی ها اعتراف کرده و گفته« ما مشکلی که داریم اصلاً طرح جامع یا تئوری و نظریه برای اداره کشور، چی بنویسم نداریم واقعاً. حالا بدتر از این اش هم این است که نمی خواهیم هم داشته باشیم». احمدی نژاد به درهم ریختگی و ملوک الطوایفی درون نظام هم اعتراف کرده و گفته:« معلوم نیست کی تصمیم می گیرد تو کشور، کجا، چطوری. موازی تصمیم می گیرند، در طول هم تصمیم می گیرند هم افزایی است، تقابل است . اصلاً چطوری است، مسؤل کی است در مقابل تصمیمات. اختیارات کجاست، مسؤلیت ها کجا است. توازنش کجا است. سلسه مراتبش کجاست».

این اعترافها خیلی واضحند و نیاز به تفسیر ندارند. فقط روزنامه جمهوری اسلامی آنروی سکة این بی نظمی، یعنی نظم در غارت و چپاول را بهش اعتراف کرده و نوشته«این فاصله طبقاتی شرم آور در شرایطی هر روز بیشتر می‌شود که جناح‌های اصلی و مطرح سیاسی کشور در اوج برخوردار بودن از بهترین امکانات زندگی هر روز بر طبل اختلاف می‌کوبند و برای تصاحب قدرت به جدال مشغولند». نتیجه یی که از این وضعیت می شه گرفت اینه که اعتراض و اعتصابهای بیشتری در راه است. خیلی عمیق تر و گسترده تر و همانطور که در تظاهرات معلمان و کامیونداران دیدیم سازمان یافته تر.
لطفا به اشتراک بگذارید: