فرصت سوزی اروپا و امید واهی رژیم

گفتگوی سیاسی- فرصت سوزی اروپا و امید واهی رژیم – ۲۱آبان۱۳۹۷


گزارش و گفتگو با خسرو شکرالهی


 

گزارش را دیدیم. الان جای این سوال هست که چشم انداز بستة‌ اروپایی یا آنچه که بهش سازوکار اروپا می گن چیه؟ بالاخره چیزی دست رژیم را می گیره؟ و می تونه با این بسته یا سازوکار خودش را از خفگی اقتصادی در ببره؟ در این مورد گفتگویی داریم با خسرو شکراللهی.

س: از اردیبهشت ماه که آمریکا از برجام خارج شد و رژیم اعلام کرد که در برجام می ماند و با کمک شرکای اروپایی برجام، از مواهب برجام بهره مند میشه، تا امروز موضوع اتحادیه اروپا و اینکه همکاری برجامی اش با رژیم به کجا میرسه بارها مطرح شده و در این مدت هم یک از موضوعات ثابت مخاصمات درونی رژیم بوده. الان آخرین وضعیت در رابطة رژیم و اروپا به چه صورته؟

ج : بله در این ششماه که تحریم‌ها شروع شده، این رابطه هم چندین بار متحول شده. اولش که روحانی با توپ پر و البته برای مصرف داخلی گفت حداکثر چند هفته بیشتر به اروپایی ها فرصت نمی دیم که راهکار حفظ برجام را بیاورند. و شرط و شروط هم برای اتحادیه گذاشت که در این راهکارشون باید فروش آزاد نفت، رابطه اش با بانکهای جهانی و گردش پولش تضمین شده باشه و الا از برجام خارج خواهد شد. اما چند هفته مهلتش به دوماه که رسید و دید خبری نشده باز گفت ما زیاد نمی توانیم صبر کنیم. مدتی بعد که اعلام شد اتحادیه اروپا یک بستة برای رابطه با رژیم تهیه کرده بدون اینکه بگه داخل این بسته چی هست روحانی گفت« این بسته خواسته های ما را برآورده نمی کنه».

جالبه که روحانی از طرف دیگه هم زیر فشار دلواپسها بود که می پرسیدند چی شد؟ دو بار خود خامنه‌ای به این موضوع در حضور روحانی اشاره کرد که حمایت بدون اقدام عملی معنی نداره. با این حال روحانی در یکی از جدیدترین موضعگیریهاش در مورد اتحادیه اروپا گفت «سنگ تمام گذاشتند». آنچه که در واقعیت و در عمل از این بسته به رژیم رسیده یک ۱۸ میلیون یورو هست که اونهم بهش ندادند.

در حسابی ریختن تا رژیم بتونه از خود اتحادیه اروپا کالاهایی که منظور انساندوستانه داره و تحریم ها را نقض نمی کنه را بخره. که این موضوع بنزینی شد بر آتش جنگهای باندی. گفتند این کار توهین به نظامه، تحقیر نظامه. خلاصه اینکه همانطور که در گزارش شما هم منعکس شده عملا چیزی دست رژیم را نگرفته و بسته یا سازوکار اروپا برای رژیم حاصلی نداشته است.

س: پس این سازوکار که می گویند مدتی است اتحادیه اروپا تصویب کرده و منتظر اجرایی شدنش هستند چیه؟

ج: این همان است که قرار بود تا قبل از 13آبان شروع دور جدید تحریمها اجرایی شود. ما چند روز بعد از 13 آبان روی کاغذ و به لحاظ سیاسی تصویب شد اما اجرایی آنرا به اواخر زمستان موکول کردند. و دور جدیدی از جنگهای باندی در درون نظام بالا گرفت. برای نمونه همین امروز روزنامه های رژیم به نقل از حبیبی سردمدار باند موتلفه نوشته اند که «فرصت سوزی اروپایی اظهرمن الشمس است و بعد هم با طعنه به روحانی گفته: «هشدار رهبری به کسانی که دل در گرو سازش دارند یا احتمال می‌دهند می‌شود با آمریکا گفت‌وگو کرد و آنها را سر عقل آورد جدی است».

باندهای حکومتی همه اذعان کرده اند که این «سازوکار» اروپا در واقع همان نفت در برابر غذاست. کاری برای لغو تحریم ها صورت نگرفته. تازه همین «سازوکار» هم به گفتة رسانه‌های حکومتی به قدری توی هواست که هیچ کشور اروپایی ازترس تحریمهای آمریکا حاضر نشده دفتری برای تبادلات این سازوکار در کشور خودش تاسیس کنه.

س: پس وقتی «سازوکار» واقعیت نداره چرا رژیم اینقدر شکست آمریکا و دور زدن تحریمها از این طرق را در بوق می کنه؟

ج: پاسخ را در یک کلام خود روحانی با توصیة «امید درمانی» به رسانه ها و مقامات رژیم داده. رژیم در بحران بی راه حلی الان در فکر اینکه که چطور شب را صبح و صبح را به شب برسونه. تنها راه حلی که براش مونده وعده های پوشالی. که ازقضا نسبت به این روش رسانه های باند خودش هم بهش هشدار داده اند. همین دیروز نصرت الله تاجیک دیپلمات بازنشسته همسو با باند روحانی گفته بود:« باید بدانیم در این میان قدرت اروپا مطلق نیست در ادامه راه گفتاردرمانی مطلوب نیست و حکومت و دولت باید طرح‌های اجرایی برای کشور داشته باشند».

چون الان رژیم به جایی رسیده که هیچ راه حلی از دورنش برای حل معضلات اقتصادی در نمیاد. معضلات اقتصادی که میگم یک قلمش به قول خودشون سونامی بیکاری فارغ التحصیلانه، یک قلمش سونامی تعیطیلی کارگاهها و کارخانه هاست، رژیم برای پاسخگویی به مطالبات مردم عملا راه حلی نداره.رو به داخل روی به گفتار درمانی و امید درمانی آورده. و رو به خارج هم چشمش را به اتحادیه اروپا دوخته. چون بحرانهای اقتصادیش به درجه یی رسیده اند که کلید حلشون راه حلهای اقتصادی نیست، سیاسی است. دیروز علی خرم کادر سابق وزارت خارجه رژیم از ضرورت تغییر روش صحبت کرده بود.

س: قبل از تحریمهای آمریکا شاهد بودیم که شرکتهای زیادی هجوم آورند تا بازارهای رژیم را بگیرند، ولی بعد مدتی دیدیم که یکی یکی برگشتند و الان چیزی نمونده. آیا ترس از تحریمها دلیل رفتنشون بود؟

ج: قبل از تحریمها که شرکتها هجوم آوردند هجومشان برای بررسی زمینه سرمایه گذاری در رژیم بود. هیچکدام برای سرمایه گذاری های استراتژیک و طولانی مدت نیامده بودند. همه به دنبال سرمایه گذاری های سودآور کوتاه مدت بودند. اما در عمل دیدند که در این رژیم اساسا زیر ساخت سالمی برای سرمایه گذاری وجود نداره. فساد سرتاپای سیستم بانکی و بازرگانی را برداشته. دزدی های نجومی همراه با پولشویی‌های سیستماتیک در این بانک ها و کلا ساختار غیر استاندارشان در اثر قطع رابطه با سیستم بانکداری جهانی باعث شد که این شرکت ها یکی یکی برگردند و از خیر سرمایه گذاری در رژیم بگذرند.

دیروز روزنامه حکومتی جهان صنعت نوشته بود« ما نه به توسعه اقتصادی دست یافتیم نه توسعه سیاسی‌. اقتصاد کماکان بدون فروش نفت ورشکسته است». خب در این چنین وضعیتی یعنی اقتصادی مبتنی بر فساد و رانت تصور هرگونه گشایش اقتصادی ولو با فرض رفع تحریمها هم برای رژیم متصور نیست.

 
لطفا به اشتراک بگذارید: