واقعیتها و دروغهای بی‌دنده و ترمز روحانی – ۵آذر۱۳۹۷

واقعیتها و دروغهای بی‌دنده و ترمز روحانی – ۵آذر۱۳۹۷


گزارش و گفتگو با خسرو شکرالهی


هم‌میهنان گرامی، دوستان عزیز بیننده، گرمترین سلامها و درودهای خودم و همکارانم را تقدیمتون میکنم و بهترین‌ها رو براتون آرزو دارم. و اما موضوع گزارش و بحث امروز، وضعیت داغان اقتصادی و در برابرش ادعاهای روحانیه. به نظر می‌رسه هر قدر وضعیت اقتصادی وخیمتر و شرایط اجتماعی انفجاری‌تر می‌شود، به همان میزان ادعاهای خامنه‌ای و روحانی در مورد اقتدار نظام، خوبی اوضاع و این که اصلاً تحریمها به نفع رژیم شده و دشمنان در حال افول و زوال و نابودی‌اند، بیشتر و غلیظ‌تر می‌شود.

بخصوص روحانی مرتب ارقام و آمارهایی اعلام می‌کند که تنها می‌شود گفت که بر کلة‌ اونایی که فقط کمی از وضعیت اطلاع دارند، به قول معروف اسفناج سبز می‌شه. قبل از پخش گزارشی که در همین رابطه تهیه شده، خوبه به حرفهای وحشت آلود امروز آخوند صادق لاریجانی رئیس قوة قضاییه خامنه‌ای هم اشاره کنم که در ارتباط با اعتصاب کارگران هفته تپه و فولاد اهواز گفته: دشمن در پی سوءاستفاده از برخی مطالبات است و کارگران نباید اجازه دهند که مطالبات‌شان، بستر و بهانه‌ای برای استفاده ابزاری دشمنان و ایجاد بی نظمی در کشور شود.

و هشدار داده: « مسئله اقتصاد و معیشت، محور اصلی نفوذ دشمن و ضربات اوست» و در ادامه توپ رو به زمین دولت روحانی انداخته و اون رو مسئول حل مساله معیشت کارگران دانسته. و اما بپردازیم به گزارش امروز که توجهتون رو به اون جلب می‌کنم

گزارش


روز گذشته روحانی در دیدار با وزیران دولت و عده‌یی از اعضای مجلس ادعا کرد که تورم در ماه گذشته به یک سوم رسیده؛ باور این که روحانی این حرف را جلو دوربین تلویزیون گفته باشد، سخت است؛ اما گوش کنید: گوینده: « رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به تحریم و فشار دشمنان و شرایط سخت مردم افزود: خبر خوش این است که تورم یک ماهه در آبان نسبت به ماههای قبل یک سوم شد. پیش‌بینی هم این بود که باید از ماه آبان تورم به تدریج سیر نزولی طی کند. آقای روحانی تأکید کرد اگر بتوانیم در عمل بار را از دوش مردم برداریم به گونه‌یی که آنها احساس کنند قدم به قدم شرایط خوب می‌شود از این مقطع عبور خواهیم کرد».

ادعای روحانی در مورد یک سوم شدن تورم در ماه آبان در حالی است که مرکز آمار ایران روز دوم آذر یعنی ۳روز پیش اعلام کرد که نرخ تورم در آبان ماه، 34 و 9دهم یا تقریباً 35در صد بوده است. سایت حکومتی ساعت24 که از قضا در طیف باند روحانی و اصلاح طلبان قرار دارد، روز گذشته از نرخ تورم ۳۷ درصدی و افزایش ۵۶ درصدی گروه خوراکی‌ها خبر داده و می‌نویسد: «رشد افسارگسیخته قیمت‌ها در اقتصاد ایران، قدرت خرید بخش اعظم خانوارهای جامعه را با چالش عمده‌ای در تامین مخارج معیشتی مواجه کرده است.

تازه‌ترین آمار بانک مرکزی از شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی تا پایان مهرماه سال جاری نشان می دهد که خیز تورمی از نخستین ماه سال شروع شده و با گذشت هفتمین ماه سال نیز کماکان به رشد قیمتی خود در اقتصاد ادامه می‌دهد».
این رسانة‌ حکومتی سپس به افزایش قیمت شماری از اقلام مواد غذایی اشاره کرده که برخی از آنها از این قرار است:
قیمت یک نان سنگک از ۸۰۰ تومان به هزار و ۲۰۰ تومان رسیده، یعنی 50درصد گرانتر شده است.
یک کیلو برنج خارجی ۸ هزار و ۷۰۰ تومان با ۵١ درصد افزایش قیمت،
یک کیلو سیب زمینی ۳ هزار و ۵۰۰ تومان با ١۰۶ درصد افزایش قیمت،
یک کیلو رب گوجه فرنگی ١۷ هزار و ۲۰۰ تومان با ۲۲۸ درصد افزایش قیمت،
یک کیلو خیار ۳ هزار و ١۰۰ تومان با ۴۷ درصد افزایش قیمت،
یک کیلو گوجه فرنگی ۴ هزار و ۴۰۰ تومان با ١۴۷ درصد افزایش قیمت».

این رسانة حکومتی می‌افزاید: «مردم در برابر رشد شتابان نرخ کا لا ها وخدمات بی پناه شده و راهی برای جبران کاهش قدرت خرید نمی یابند». در مهر ماه گذشته 50تن از کارشناسان و اقتصاددانان طی نامه‌ی سرگشاده‌یی به روحانی نیبت به «بروز یک فاجعة ملی» به او هشدار دادند. این نامه که بر بحران قیمت ارز و اثرات مخرب آن بر اقتصاد کشور و معیشت ایرانیان متمرکز است. جهشهای نرخ ارز طی ماه های اخیر را "بازی خطرناک با نرخ ارز" دانسته و هشدار داده بودند که ادامه آن تبعاتی چون "تورم ۶۰ درصدی"، "رفتن نیمی از جمعیت به زیر خط فقر مطلق" و مواجهه مردم ایران با بالاترین نرخ تورم بعد از جنگ جهانی دوم در پی خواهد داشت.

حسین راغفر یکی از اقتصاددانان حکومتی در 28مهر ماه گذشته هشدار داد: «شورش و قحطی در راه است، جامعة ایران قابل دوام نیست». این اقتصاددان حکومتی گفته است نرخ تورم در مهر ماه گذشته به ۵۰ درصد رسید و تا پایان سال به ۸٠ تا ۹٠ درصد بالغ خواهد شد. راغفر بزرگترین معضل اقتصادی کشور را نظام تصمیم گیری دانسته که به گفتة او شکل دهنده "اقتصاد رفاقتی" و "حافظ منافع دوستان، بستگان، خانواده و احزاب" در قدرت است.

وی به عنوان نمونه به تصمیم مشترک دولت و مجلس در مورد نرخ ارز اشاره کرد که در نتیجة این تصمیم گیری صد هزار میلیارد تومان رانت ارزی به جیب صاحبان صنایع پتروشیمی رفته است. به گفته او وضعیت کشور اکنون از مرحله بحران گذشته و به آستانه فاجعه رسیده است. نماد این فاجعه به گفته راغفر قحطی و انواع شورش های در راه است. او افزایش خودسوزی و افسردگی و همچنین رشد مهارگسیخته جرایم و تشدید ناامنی از جمله ناامنی اقتصادی و بالاخره فرار مغزها را از مصادیق یک شورش عمومی خوانده و افزوده است : کارگری که حقوق نمی گیرد راهی جز شورش ندارد.

گفتگوی سیاسی

س: روحانی روز گذشته در صحبت با وزیران دولت و عده‌یی از نمایندگان مجلس ارتجاع مدعی شد که تورم در آبان ماه نسبت به ماههای قبل یک سوم شده است. این ادعا تا چه حد واقعیت دارد؟

ج:‌این ادعا کذب محض است. آخوند روحانی برای این که بتوان چنین دروغ آشکاری را بر زبان بیاورد ناچار شده حرفی چند پهلو بزند و بگوید « تورم یک ماهه در آبان نسبت به ماههای قبل یک سوم شد». در این ادعا معلوم نیست تورم نسبت به کدام ماه یک سوم شده است. چون نرخ تورم را یا بر اساس »نقطه به نقطه» اعلام می کنند؛ یا به عنوان «تورم ۱۲ ماهه» عنوان می کنند یا تورم ماهانه.

تورم نقطه به نقطه نشان‌دهنده‌ میزان افزایش هزینه‌ها برای خرید یک «مجموعه کالا و خدمات یکسان» نسبت به زمان مشابه در سال گذشته است. نرخ تورم ۱۲ماهه که به آن تورم سالیانه نیز می‌گویند با محاسبه متوسط هزینه ها در ۱۲ ماه منتهی به ماه مشخص و مقایسه آن با متوسط هزینه ها در همان مقطع زمانی در سال قبل است. تورم ماهانه هم نرخ تورم منتهی به هر ماه است و از محاسبه درصد تغییر متوسط شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در دوازده ماه منتهی به هر ماه مورد نظر نسبت به دوره مشابه قبل به دست می آید.

این ارقام را هم بانک مرکزی رژیم و هم مرکز و هم بسیاری از مراجع اقتصادی دیگر منتشر می کنند و در آمار منتشر شده از جانب هیچکدام از مراجع چنین ادعایی که روحانی کرد به چشم نمی خورد. مثلا بانک مرکزی رژیم اعلام کرده است که نرخ تورم ماهانه در آبان 18.4 درصد بوده است و در مهر 15.9 و در شهریور ماه 13.5 و در مرداد 11.5 درصد. ملاحظه می کنید هیچکدام از این ارقام رسمی که همیشه هم با رقم سازیهای آخوندی تلاش می کنند ابعاد واقعی تورم در آنها برملا منعکس نشود چنین ادعایی را که روحانی کرده است نشان نمی‌دهند.

در مورد تورم نقطه به نقطه و تورم سالیانه (در ۱۲ ماه منتهی به آبان) هم خوب است به ارقام ارائه شده از مرکز آمار رژیم اشاره کنم.‌ این مرکز گزارش کرده است:‌ نرخ تورم در آبان ۹۷ نسبت به ماه گذشته افزایش داشته است. این مرکز نرخ تورم نقطه به نقطه در آبان ماه را ۳۴.۵ درصد اعلام کرد که نسبت به تورم نقطه به نقطه در مهرماه گذشته ۲.۶ درصد رشد داشته است. همین مرکز نرخ تورم دوازده ماهه در پایان آبان‌ماه ۱۳۹۷ را ۱۵.۶ درصد اعلام کرده است که آن هم نسبت به میزان محاسبه شده در ماه گذشته ۲.۲ واحد افزایش داشته است.

پس ملاحظه می کنید نه تورم ماهانه، نه تورم نقطه به نقطه و نه تورم سالیانه حتی بر اساس آمار رسمی رژیم حاکی از چنین ادعایی که روحانی می کند نیست و این ادعا را باید دروغ محضی دانست که آخوند روحانی در چارچوب شگردی که خودش اسمش را «امید درمانی» گذاشته است این روزها به عنوان وظیفه اصلی رئیس جمهور آخوندها به آن مشغول است.

س: مردم ایران که با گوشت و پوست خود وضعیت فقر و گرسنگی و بیکاری را حس می کنند؛ منابع خود رژیم هم که این حرفها را رد می کنند، هر کسی هم که الفبای اقتصادی را هم بداند می‌تواند بفهمد که ادعای کاهش تورم با افزایش قیمتها که در بازار همه شاهدش هستند همخوان نیست، و این ادعاها بسیار لو رفته و مضحک است. اما چرا باز آخوند روحانی در بحبوحه انواع و اقسام بحرانها باز به چنین دروغهایی که عمری هم نمی توانند داشته باشند و یک شبه توسط خود باندهای رقیب مفتضح می‌شوند رو میاورد؟

ج: هم روحانی و هم خامنه ای نسبت به پیش بردن این سیاست «امید درمانی» بی شکاف هستند و بر آنند که آن را به هر قیمتی به پیش ببرند. در این شگرد مهم نیست ادعاهایشان چقدر رسوا و مفتضح باشند بلکه هدف همان است که خامنه ای در تیر ماه گذشته آن را «هنر پروپاگاندا سفید خواندن سیاه» می‌نامید. در ۶تیرماه خامنه ای در جمعی از عوامل حکومتی گفت: «امروز در دنیا با پروپاگاندا و تبلیغات سیاه را سفید جلوه می‌دهند... شما هم باید با تبلیغات هنرمندانه و به کار گرفتن یک تیم قوی همین کار را بکنید».

حرفهای روحانی که رژیم را هم به بیماری رو به مرگی تشبیه می کرد که باید به آن امید داد وصراحتاً می گفت شاید گفتار درمانی راه حل نباشد اما امید درمانی راه حل است را هنوز همه به یاد داریم. واقعیت این است که رژیم در مواجه به بحرانهای هولناک اقتصادی و اجتماعی که گریبان او را رها نمی کنند هیچ راه حلی ندارد. ادعاهای آنها حاوی هیچ سیاست و راه حلی نسبت به هیچکدام از بحرانهای رژیم در بر ندارد. هدف از این تکرار این قبیل ادعاها رسوا دو چیز است :

اول این که با دروغهای گوبلزی سیاه «هنرمندانه» سفید نشان داده شود. مخاطب این حرفها هم نه مردم که با گوشت و پوست خود شرایط دهشتناک اقتصادی را حس می کنند و اقشار محروم آن را در سفره خالی خود و پیکرهای نحیف و بیمار عزیران خود می بینند؛ بلکه مخاطب عوامل روحیه باخته رژیم هستند که باید به آنها نشان داد که نظام هیچ «بن بستی» ندارد تا آنها در صحنه سرکوب و جنایت باقی بمانند و رژیم اهرم اصلی بقای خود را که سرکوب است از دست ندهد.

هدف دوم هم همان است که پیش از آن باز خامنه ای با صراحت گفته بود و عوامل رژیم را برحذر داشته بود که اجازه ندهند مردم از واقعیتها مطلع شوند تا «نگران و مضطرب نشوند» تا رژیم بتواند دفع الوقت بکند و این ستون به آن ستون را به امید فرجی طی کند.

س: شما به بحرانهای هولناک گریبانگیر رژیم اشاره کردید منظور کدام بحرانها است؟

ج: این بحرانها را سران، کارگزاران و کارشناسان رژیم بارها عنوان کرده اند و از آنها گاه با عنوان «ابر چالش» نام برده اند. اگر به اعترافاتی که همین منابع طی روزهای اخیر با اوج گیری بحران در جامعه کارگری ایران به زبان آورده‌اند مرور کنید گوشه یی از این بحرانها اشکار می شود:

• در زمینه انهدام تولید و صنایع:
مازیار بیگلو، دبیر انجمن قطعه‌سازان ایران: در هفت ماه ابتدای سال جاری دست‌کم صد هزار کارگر قطعه‌ساز بیکار شده‌اند و علت اصلی آن کاهش تیراژ تولید و عدم دسترسی این صنایع به مواد اولیه بوده است. با ادامه روند کنونی احتمال بیکاری نیمی از ۸۰۰ هزار کارگر شاغل این بخش منتفی نیست.

حسین راغفر پژوهشگر اقتصادی در گفتگو با خبرگزاری حکومتی ایلنا در۵آذر به فروپاشی بخش تولید و نابودی بیش از یک میلیون و صد هزار شغل تنها در بخش صنایع خودروسازی و فلزات اشاره کرد و گفت: در ماه‌های آینده تا حدودی فروپاشی بخش تولید را خواهیم داشت. خیلی از تولیدکنندگان مجبور به تعطیلی واحدهای خود خواهند شد و به نظر من بزرگترین میزان بیکاری و گسترش آن را شاهد خواهیم بود.

• تخریب کشاورزی: این روزها شاهد اعتراض کشاورزان شرق اصفهان هستیم که در اعتراض خود به غارت آب کشاورزی خود توسط باندهای دزد رژیم با نیروهای سرکوب رژیم درگیر شده اند. عوامل رژیم اعتراف کرده بودند که زندانهای اصفهان پر است از کشاورزانی که به دلیل این که نتوانسته‌اند بر اثر بی آبی محصول به دست بیاورند و دیون خود را به ارگانهای رنگ و وارنگ چپاولگر آخوندی پرداخت کننند در زندان هستند.

واقعیت این است که یک قلم رژیم تبهکار آخوندی بدون داشتن هر گونه طرح و برنامه برای جلوگیری یا کاهش بحران آب، هم‌چنان با ادامه دادن به سیاستهای خانمان بربادده باندهای غارتگر آب، کشاورزی را با ابعاد تخریبی بزرگ مواجه کرده است. خبرگزاری حکومتی ایسنا ۹اسفند ۹۶ تحت عنوان ۹۷درصد کشور گرفتار خشک‌سالی است به‌نقل از یکی از کارگزاران حکومتی چنین اعتراف می‌کند: «بخش‌های وسیعی از استانهای خوزستان، ایلام، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی و خراسان شمالی، اصفهان، مرکزی، زنجان با خشکسالی بسیار شدید دست و پنجه نرم می‌کنند».

• بیکاری نیز یکی دیگر از این بحرانهای دهشتناک است یکی از کارشناسان رژیم روز ۵آذر در گفتگو با یک سایت حکومتی به نام ساعت ۲۴ نرخ واقعی بیکاری را در ایران ۴۵درصد عنوان کرد. او تأکید کرد که آمار و ارقامی که منابع رسمی رژیم برای بیکاری ارائه می کنند واقعیت را منعکس نمی کند چرا که در این آمار هر کسی که هفته‌ای یک ساعت کار کرده باشد.

و یا دانشجویان و محصلان همه به عنوان شاغل در نظر گرفته می‌شوند و همچنین افرادی که بدون دریافت مزد برای یکی از اعضای خانوار خود که با وی نسبت خویشاوندی دارند، کار می کنند وحتی سربازان وظیفه نیروهای نظامی همه را شاغل محسوب کرده اند و اگر این رقم سازیهای جعلی را کنار بگذاریم خواهیم دید که نرخ بیکاری واقعی که براساس معیار ایجاد درآمد برای افراد محاسبه شود، در حالت خوشبینانه بالای ۴۵ درصد بعنوان جمعیت بیکار در نظر گرفته خواهد شد. عوامل رژیم از بیکاری به عنوان «سونامی» اسم می برند و یا می گویند «ابر چالش بیکاری»

ورشکستگی بانکها بحران دیگری است. حسین راغفر کارشناس اقتصادی رژیم به وضعیت ورشکستگی بانکها این طور اعتراف می کند: بانکها توان ایستادن روی پای خود را ندارد. در واقع آنچه در حال اتفاق افتادن است، نجات نظام بانکی از جیب مردم و به هزینه مردم است. آیا از نظامی که ورشکسته است و با حمایت دولت سرپاست می‌توان انتظار حمایت از تولید را داشت؟! این فهرست را میتوان همچنان ادامه داد از بحران محیط زیست تا ورشکستگی صندوقهای باز نشستگی از «سونامی فقر» تا «سونامی فساد» و...

س: علت اتخاذ چنین سیاستهایی که شما می گید به انهدام تولید منجر شده چه بوده است و چه انگیزه هایی پشتش بوده است؟

ج: انگیزه پشتش غارت بیشتر است. باندهای چپاولگر رژیم از یک چرخه اقتصادی مشخص جیبهای خود را پر می کنند که اولین پیامد آن انهدام تولید است. این چرخه فروش نفت و هزینه کردن درآمدهای آن برای واردات است. باندهای مافیایی حاکم از این طریق سودهای کلان میلیاردی به جیب می زنند که خودشان اعتراف می کنند سود صد در صدی می برند. در حالی که تمامی کشورهای صنعتی یا کشورهای پیشرفته سود حاصل از تولید چیزی بین ۶ تا ۹ درصد است. بنابراین به قیمت انهدام تولید آخوندهای حاکم جیبهای خود را پر کرده اند.

ادعای دروغ روحانی-۲۰دقیقه

روحانی؛ ادامه تلاشهای رسوا برای وارونه جلوه دادن واقعیت‌ها

 
لطفا به اشتراک بگذارید: