قصه های مقاومت_احمدهوشی_ق1_940810

قصه های مقاومت _ احمدهوشی _ قسمت اول _ ۱۸ ۰۹ ۱۳۹۷


قصه های مقاومت - عشقی بی پایان


داشتم با دوستم حسین که خیلی وقت بود ندیده بودمش ، خاطرات گذشته را مرور می کردیم یک دفعه حسین گفت خوب است که بیایی چند تا از این خاطرات را در برنامه قصه های مقاومت بازگو کنی .اول می خواستم چند خاطره از برادر کوچکترم رحیم که خیلی دوستش داشتم و خیلی خاطره از او دارم ، نه بخاطربرادر تنی بودنش ، بخاطر مثل سایر مجاهدین ویژگیهای مجاهدیش، جنگاوری، عزم و اراده ای که داشت و قدرت تاثیر گذاری که در او بود ...........


[caption id="attachment_190026" align="alignnone" width="495"] قصه های مقاومت _ احمدهوشی _ قسمت اول _ ۱۸ ۰۹ ۱۳۹۷[/caption]
لطفا به اشتراک بگذارید: