شصت و پنجمین محکومیت بین‌المللی – ۲۷آذر۱۳۹۷

شصت و پنجمین محکومیت بین‌المللی – ۲۷آذر۱۳۹۷

گزارش و گفتگو با میثم ناهید


هم‌میهنان گرامی، دوستان عزیز بیننده، سلام و درود بر شما. امروز در برنامة تیک تاک در خدمت شما هستم تا نگاهی داشته باشیم بر مهمترین موضوع سیاسی روز که عبارت است از 65محکومیت بین‌المللی فاشیسم مذهبی حاکم؛ لابد در خبرها شنیدید که روز گذشته 26 آذر 97، اجلاس رسمی مجمع عمومی ملل متحد در نیویورک که عالیترین مرجع بین المللی است برای شصت و پنجمین بار، قطعنامة محکومیت رژیم آخوندی را به تصویب رساند. این قطعنامه که با84رای مثبت به تصویب رسید در بالاترین سطوح سیاسی و دیپلوماتیک انعکاس داشت و واکنشهای زبونانة رژیم را هم برانگیخت. گزارشی در این باره:

گزارش


قطعنامه مجمع عمومی ملل متحد مورخ 17دسامبر 2018، نقض سیستماتیک حقوق بشر و آزادیهای اساسی مردم ایران توسط رژیم آخوندی و شمار بالای اعدامها، اعدام افراد زیرسن قانونی، اعدام افراد براساس اعترافات اجباری، اعدامهای وحشیانه در ملا عام و هم چنین شکنجه و رفتار بیرحمانه در زندانهای این رژیم را محکوم میکند. این قطعنامه هم‌چنین به استفاده مفرط از زور و قهر علیه معترضان و قتل بازداشت شدگان در زندانها پرداخته و دیکتاتوری آخوندی را به آزاد کردن «کسانی که به‌خاطر شرکت در اعتراضات» دستگیر شده‌اند فرامی‌خواند.

در این قطعنامه بر لزوم از بین‌بردن تمامی اشکال تبعیض و سایر نقض‌های حقوق بشر علیه زنان و دختران ایران و اقلیت‌ها و بر لزوم بازدید گزارشگر ویژة سازمان ملل از ایران تحت حاکمیت آخوندها، تاکید شده و در آن آمده است: (مجمع عمومی) تصمیم دارد به بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران ادامه بدهد. جاوید رحمان گزارشگر ویژة ملل متحد دربارة وضعیت حقوق بشر در ایران تحت حاکمیت آخوندها، در اوایل مهرماه گذشته نخستین گزارش خود درباره وضعیت حقوق بشر در ایران را به سازمان ملل ارائه کرد.

جاوید رحمان در این گزارش که ماه گذشته در کمیته سوم ملل متحد بررسی شد، جنبه‌های مختلف وضعیت فاجعه‌بار حقوق بشر در ایران را مطرح کرده بود. کمیته سوم بر اساس این گزارش رژیم را محکوم کرد. این قطعنامه به گزارش آنتونیو گوترز، دبیرکل سازمان ملل در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران نیز اشاره شده و آمده است، حکومت ایران طی یک سال اخیر اقدامات علیه معترضان، روزنامه نگاران و فعالان حاضر در شبکه های اجتماعی را تشدید کرده است.
همچنین در این قطعنامه نسبت به تداوم اعدام نوجوانان زیر ۱۸سال، ابراز نگرانی شده است.

تلویزیون رژیم هم ناگزیر نسبت به این قطعنامه واکنش نشان داد و ضمن تلاش برای کوچک جلوه دادن این محکومیت بین‌المللی از آن شکوه و شکایت کرد: «سازمان ملل به قطعنامة ضد ایرانی توسط کانادا با اکثریت ضعیف، رأی مثبت داد؛ این قطعنامه که پیشتر به بهانة دعاوی حقوق بشری در کمیتة سوم مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شده بود، با 84رأی موافق، 30رأی مخالف و 68رأی ممتنع به تصویب رسید. کانادا رابطة دیپلوماتیک با ایران ندارد و به نوعی مسئولیت پیشبرد خشونتهای حقوق بشری غرب با ایران را بر عهده دارد. نمایندة دائم ایران در سازمان ملل با سیاسی خواندن این قطعنامه خواستار جلوگیری از استفادة ابزاری از حقوق بشر علیه کشورها شد».

نماینده رژیم طی اظهاراتی که تلویزیون رژیم تنها بخشی از آن را پخش کرد، ضمن سوز و گداز از این محکومیت، آن را «تاسفبار» و یک تصمیم جانبدارانه» توصیف کرد و افزود: «می خواهند روی مردم من (بخوانید نظام) فشار سیاسی بگذارند و از حقوق بشر سوءاستفاده کنند». خبرگزاری حکومتی ایلنا از واکنش بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امورخارجه رژیم به تصویب این قطعنامه خبر داده است. قاسمی گفت: این قطعنامه بدون در نظر گرفتن «واقعیات موجود ایران» و مبتنی بر «نگرشی گزینشی، تبعیض آمیز، غرض ورزانه و با اهداف سیاسی» تهیه و تصویب شده است.

سخنگوی وزارت امورخارجه همچنین این نهاد و کشورهای مختلف را به «استفاده ابزاری از حقوق بشر» متهم کرد. قطعنامة مجمع عمومی ملل متحد در محکوم کردن نقض حقوق بشر توسط فاشیسم دینی حاکم بر ایران در مجامع سیاسی نیز انعکاس یافته است. وزارت خارجه آمریکا در صفحه فارسی توئیتر خود با انتشار عکسی که روی آن نوشته «در کنار مردم ایران ایستاده ایم» از رای کشورها علیه رژیم ایران در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد استقبال کرد.توئیتر فارسی وزارت خارجه آمریکا نوشت: ۸۵ کشور از جمله آمریکا، دانمارک، کانادا، آلمان، فرانسه، بریتانیا، استرالیا، ژاپن و یمن جزو کشورهایی بودند که به این قطعنامه رای موافق دادند.

این حساب توئیتری همچنین از هشتگ #درکنارمردم در پست توئیتری خود استفاده کرده است. شایان ذکر است که خانم مریم رجوی روز شنبه۲۴ آذر طی سخنانی در یک کنفرانس ویدئویی سراسری با حضور جوامع ایرانی در بیش از 40شهر در سه قارة اروپا، آمریکای شمالی و استرالیا برگزار شد. با اشاره به موضوع نقض و پایمال کردن مستمر حقوق بشر در دیکتاتوری آخوندی، ضرورت ارجاع پروندة رژیم به شورای امنیت ملل متحد را مورد تأکید قرار داده و گفتند: « پرونده جنایت‌های ادامه دار این رژیم علیه بشریت باید به شورای امنیت ملل متحد ارجاع شود. خامنه‌ای و روحانی و دیگر سران رژیم باید در برابر عدالت قرار گیرند.

احترام به بیانیه جهانی حقوق بشر که چند روز پیش هفتادمین سالگرد تأسیس آن بود، ایجاب می‌کند که مهم‌ترین ناقض حقوق بشر در جهان امروز که تابحال ۶۵بار در ملل متحد محکوم شده، از سوی همه کشورهای جهان طرد شود».

گفتگوی سیاسی


همون طور که در این گزارش هم دیدیم، دیروز رژیم آخوندی برای شصت و پنجمین بار در مجمع عمومی سازمان ملل، به خاطر نقض حقوق‌بشر محکوم شد. چرا سخنگوی وزارت خارجه رژیم در این رابطه از «استفاده ابزاری» نام برد؟ آیا این محکومیت تاثیر سیاسی داره؟ به چه صورت؟ رژیم تا امروز ۶۴بار دیگر هم محکوم شده. پس محکومیت اینبار چه تاثیری داره؟ این پرسشها رو با میثم ناهید در میان می گذاریم.

س: سخنگوی وزارت خارجه رژیم در اولین واکنش سازمان ملل رو به «استفاده ابزاری از حقوق‌بشر و سازو کارهای بین‌المللی» متهم کرد. چرا؟ چون روشنه که این حرف خریدار نداره!


ج: بله اما قاسمی قبلش یک حرف دیگه هم زده. میگه: «این قطعنامه بدون در نظرگرفتن واقعیات موجود ایران، مبتنی بر نگرشی گزینشی... و با اهداف سیاسی تهیه و تصویب شده است!» اگه دقت کنید میگه «با اهداف سیاسی» یعنی انکار واقعیت جنایات ضدبشری رژیم‌. بدون در نظر گرفتن واقعیات سیاسی هم معنی اش این است که می‌خواهد ادعا کند که گویا یک جناح مدره در رژیم وجود دارد و اینها دارند تلاش می‌کنند که وضعیت حقوق بشر را بهبود بدهند.

س: این شصت و پنجمین محکومیت رژیمه. این قطعنامه‌ها چه تأثیری بر رژیم دارند؟ چیزی که ما می‌بینیم این است که رژیم همچنان به جنایات خودش ادامه می‌دهد.


ج: قطعنامه‌های هم تاثیر خودشان را داشتن و دارن اما البته نباید انتظار داشت که با این محکومیتها رژیم به کلی دست از سرکوب و جنایت برداره؛ سرکوب و اختناق برای این رژیم مثل خون و مثل اکسیژن حیاتیه. همین که 65 بار است که این رژیم در جامعه جهانی به عنوان یک رژیم ناقض حقوق‌بشر شناخته میشه، از یک طرف معامله با این رژیم رو برای مماشاتگران سخت و پرهزینه می کند و از طرف دیگر دست رژیم را در سرکوب و اعدام بیشتر می‌بندد. تاثیر همون محکومیتهای قبلیه. اون محکومیتها هم بنا شده بر خون ۱۲۰هزار شهید و رنج و شکنجه‌ای هست که مردم ایران متحمل شدن.

س:این قطنامه و این محکومیت با محکومیتهای قبلی چه فرقی دارد؟


ج: قطعنامه اینبار یک تفاوت عمده با قبلیها دارد. قعطنامه‌های قبلی در دنیایی تصویب می‌شدن که وجه غالب در اونها سیاست مماشات بود. سیاست مماشات هم برای رژیم به عنوان یک ضربه‌گیر اساسی عمل می‌کرد و ضرب سیاسی اینگونه قطعنامه‌ها را می‌گرفت. اما الان که سیاست مماشات مغلوبه شده، دیگه رژیم اون ضربه‌گیر رو نداره. برای همین هم هست که قاسمی تاکید می‌کنه بر «استفاده ابزاری و سیاسی از این قطعنامه!». اگر حرفش رو ترجمه کنیم میگه: اول: تاثیر سیاسی روی نظام دارد
دوم: اهرمی برای فشارهای بعدی به رژیم خواهد بود. یعنی تاثیر اعتراف به این که تاثیر مادی و عملی (ابزاری) داره.

س: چطور؟ یعنی چطوری تاثیر عملی خواهد داشت؟


ج: اگه نگاهی به وضعیت تمامیت رژیم بکنیم، تاثیر عملی این قعطنامه و اینگونه ضربات به رژیم بهتر روشن میشه. الان رژیم به قول روحانی در شرایط سخت و بحرانی قرار دارد. خودشون میگن در یک گردنه سخت. از یک طرف قیامی هست که الان به یکسالگی رسیده و تو این مدت رژیم نتونسته اون رو مهار کنه و هر روز از یک جا زبانه می‌کشد. حتی کارگران فولاد رو شاهد هستیم که مجبور شد بعد از 37روز رو بیاره به دستگیری شبانه که براش خیلی خطرناکه. چرا تو این ۲ماه نکرد؟ چون می‌دونه این کار شاید در بهترین حالت چندروزی آب روی آتیش باشه، اما بعدش با شدت و رادیکالیسم بیشتر شعله ور می‌شه. اما مجبور شد. چون در مقابلش بحرانی جدی داره به نام «قیام»

از طرف دیگر رژیم با یک انزوای بی‌مانند جهانی روبروست. خروجی این انزوا هم شده شدیدترین تحریمهای تاریخ. این بحرانها هم با هم یک بهم‌پیوستگی دارن. یعنی هر کدوم بحران دیگه رو تشدید می‌کنن. آیا اینها تصادفی گذرا هست؟ به هیچ وجه. قیام که روشنه. حرف مردم ایران که در قیامهای مختلف گفته شده اینه که «دیگه تمومه ماجرا» و «آخوند باید گم بشه». پس رژیم اینجا مانوری نمی‌تونه بکنه. در مورد جامعه جهانی هم خامنه‌ای روز ۲۱ آذر بحث از یک «نقشه» و طراحی کرد.

«نقشه اینها این است که بلکه بتوانند به کمک تحریم و بکمک کارهای ضد امنیتی و اینها در جمهوری اسلامی در کشور... دو دستگی و اختلاف و جنگ داخلی و مشکلات ایجاد کنند هدفشان این است ... مقصودشون این بود که ما در تابستان به سراغ ایران میرویم و نقشه های ما در ایران تحقق پیدا خواهد کرد یعنی همین اختلاف و دعوا و این بکش تو خیابان و آن رو بیار توی عرصه و این گروه با آن گروه، با ان گروه جنگ راه بیندازیم، دعوا راه بیندازیم».

روشنه که ترس اصلی از اعترضات اقشار به جان امده از به خیابان آمدن آنها و از نقش مجاهدین و کانونهای شورشی (آنجا که به اقدامات ضدامنیتی اشاره می‌کند) در سمت دادن به این وضعیت انفجاری است است.
با این وجود رژیم در حساب و کتابهای خودش روی کند کردن مواضع بین‌المللی علیه خودش . یا روشن‌تر بگم، ایجاد شکاف در جامعه جهانی حساب می‌کند.

س: آیا رژیم چنین توانی داره که در جامعه جهانی شکاف ایجاد کنه؟


ج: چون راه دیگه‌ای نداره، تلاش میکنه. روی یک حلقه ضعیف هم حساب میکنه. یعنی اروپا. بهرحال رژیم حساب می‌کنه در اروپا روی اون تتمه سیاست مماشات هنوز هست و می‌تونه روی اون مانور کنه با این هدف که بین اروپا و آمریکا بر سر تحریمها و فشار بر رژیم شکافی ایجاد کنه. اما پارادوکس داستان کجاست؟ در بن‌بستی که خود رژیم در اون گرفتار هست.

از یک طرف اگه می‌خواد اروپا رو هرچه بیشتر در جبهه خودش بیاره تا شکاف رو ایجاد کنه،‌ لازمه‌اش اینه‌که به قوانین و اصول پایه‌ای اروپا احترام بذاره. یعنی اقدامات تروریستی نکنه،‌ به حقوق‌بشر احترام بذاره و...اما اینها دقیقا مواردی هست که بنای نظام ولایت روی اونها بنا شده. در حقیقت فنداسیون رژیم ولایت‌فقیه هستند. ذره‌ای کوتاه آمدن از آنها=فروریختن این بنای متزلزل. برای همین شاهد هستیم در اوج مذاکره با اروپا بر سر برجام،‌ یکباره دست به چند فقره توطئه تروریستی علیه گردهمایی مجاهدین در پاریس و بعد هم در دانمارک و...می‌زند.

تا جاییکه همون اروپایی که قراره جلوی تحریمهای آمریکا رو بگیره، خودش مجبور میشه علیه رژیم خط تحریم رو در پیش بگیره. یا در زمینه حقوق‌بشر. به ویژه چون دولتهای اروپایی می‌دونن اگر مقداری در این زمینه کوتاه بیان،‌ به شدت زیر فشار افکار عمومی‌شون قرار می‌گیرن و این میتونه روی نتیجه انتخابات تاثیر بذاره، در این مورد بسیار حساسه. اما رژیم اینجا هم گرفتار تناقض ماهوی خودش میشه. به این شکل که چون می‌دونه اگه مقداری به حقوق‌بشر احترام بذاره (که ماده‌اش هم یعنی کوتاه آمدن ولو یک گام از سرکوب) ضربه به موجودیت خودش است،‌ به هیچ وجه نمی‌تونه چنین کاری بکنه.

همین دو روز گذشته شاهد هستیم که کارگران فولاد اهواز رو که تنها حق و حقوق‌ خودشون رو می‌خوان، دستگیر میکنه. تا جاییکه وزارت خارجه آمریکا موضع می‌گیره. خب با این وضعیت، وقتی این قطعنامه هم علیه نقض حقوق‌بشر رژیم تصویب می‌شود، باز هم دست رژیم در پیشبرد خط حساب روی اروپا برای ایجاد شکاف با آمریکا بسته‌تر میشه. چند روز پیش علی خرم گفته بود آخه اگه ما می‌خوایم با اروپا کار کنیم، دیگه طرح بمب‌گذاری تو گردهمایی مجاهدین و این چیزها برای چیه!؟ یعنی انگشت می‌ذاره روی همون پارادوکس رژیم.

س: شما الان به صحبتهای خامنه‌ای اشاره کردید که گفته آمریکا به کمک مجاهدین اون خط و نقشه رو پیش می‌بره. دقیقا منظورش چیه؟


ج: چسبوندن آمریکا به مجاهدین که ضدتبلیغ رژیم برای مخدوش کردن خط براندازی مجاهدینه. اصلا قانونمند این دو بهم نمی‌تونن ربط داده بشن. چرا؟ چون دو خط مختف است. خط مجاهدین=براندازی. خط آمریکا=تغییر رفتار. البته سوزش رژیم و حرف اصلی خامنه‌ای اینه که چرا جامعه جهانی و آمریکا هر روز به خط مجاهدین نزدیک‌تر میشن! حرفش هم اینه که این وضعیت بحرانی رو مجاهدین برای رژیم به وجود آوردن. ‌ محمدجواد لاریجانی در رابطه با مراحل مقدماتی همین قطعنامه گفت: «جاوید رحمان در گزارش خود رسما از مجاهدین به عنوان فعالان حقوق‌بشری حمایت کرد!»

چندی پیش هم شاهد بودیم که عفو بین‌الملل در یک گزارش بی‌سابقه و مفصل، به قتل‌عام ۶۷ پرداخت و در این گزارش حدود ۴۰۰ بار نام مجاهدین برده شده. گزارشی که پایه و اساسش خون ۳۰هزار مجاهد و مبارز سربدار هست. بنابراین وقتی خامنه‌ای حرف از نقشه‌ای‌ میزنه که در ابعاد جهانی علیه رژیم به وسیله مجاهدین در حال پیش رفتنه، منظورش دقیقا این نقش کیفی هست.

قطعنامه محکومیت رژیم در مجمع عمومی در یک نگاه ۲۷آذر ساعت ۱۰۳۰

تصویب شصت و پنجمین قطعنامه محکومیت نقض حقوق‌ بشر در ایران در مجمع عمومی ملل متحد
لطفا به اشتراک بگذارید: