بودجه گوشت قربانی مافیاها – ۲۸آذر۱۳۹۷

بودجه گوشت قربانی مافیاها – ۲۸آذر۱۳۹۷

گزارش و گفتگو با علیرضا معدنچی


بینندگان عزیز سیمای آزادی خدمت شما سلام میکنم و براتون آرزوی سلامتی و موفقیت دارم. امروز هم در برنامة تیک تاک در خدمت شما هستم تا نگاهی داشته باشیم به مهمترین موضوع سیاسی روز؛ موضوعی که امروز به اون خواهیم پرداخت، کشاکش جنگ و کشمکش باندهای مافیایی بر سر بودجة سال آینده است. لایحة بودجه ابتدا قرار بود روز 15آذر به مجلس داده شود که به تأخیر افتاد؛ روز 25آذر کلیات این لایحه تحویل مجلس شد. اما روز دوشنبه 26آذر علی لاریجانی، رئیس‌مجلس ارتجاع خبرداد که خامنه‌ای نکاتی درباره بودجه داشته که براساس این نکات بودجه باید اصلاح می‌شد.

به هر حال لایحة بودجة 98 محل بحث و کشمکش باندها و عناصر رژیم است و از خلال جنگ و درگیری باندهای مختلف بر سر بودجه که معاون اول روحانی آن را گوشت قربانی نامیده بود، برخی واقعیتهای مربوط به بودجه سال گذشته و بودجة سال آینده برملا شده است. گزارشی در این باره:

گزارش


روز گذشته بخشی از جلسة علنی مجلس ارتجاع به بحث بودجه اختصاص داشت؛ رئیس دیوان محاسبات رژیم گزارشی از اجرا و تحقق بودجة 97 را به مجلس ارائه داد: «باید و نبایدهای بودجه97 و ضرورت تبدیل برای بودجة 98. عادل آذر: منابع، مصارف... امروز آغاز جلسة علنی بهارستان با ارائة گزارش عملکرد 8ماهة بودجة 97 همراه شد.

رئیس دیوان محاسبات،‌ درصد تحقق آمار و ارقام بودجه ای را تا اینجای کار حدود 58درصد اعلام کرد و به ارائة فهرستی از آسیبهای بودجة 97 پرداخت :‌ عادل آذر: این فهرست رو که اگر در یک نگاه اگر عنایت بکنید، وابستگی شدید بودجة ما به نفت، آمارش رو خواهیم داد. حجم بالای معافیتهای مالیاتی و گمرکی، تأمین کسری بودجه از محل انتشار اوراق مالی اسلامی، اتکای بودجه به منابع غیرواقعی».

به این ترتیب بودجه97 تمام شاخصهای یک بودجة صوری و شکست خورده را با هم در خود داشت، اکنون بببینیم بودجة‌ 98 چه معجونی است. برخی سردمداران رژیم مانند جهانگیری معاون اول روحانی اعتراف می‌کنند که بودجه گوشت قربانی است، یعنی باندهای غارتگر بر سر آن ریخته‌اند و مانند درندگان هر کدام بخشی از آن می‌کنند و می‌بلعند.

روزنامة ابتکار (28آذر) ضمن انعکاس اظهارات جهانگیری، پرسیده است: «این نهادهای موازی تا چه حد دارای قدرت هستند که دولت و مجلس توان تحمیلِ تاوان جنگ اقتصادی را به آن‌ها ندارند. بدون شک مردم نه‌تنها به تنهایی توان پرداخت هزینه این نبرد نابرابر را ندارند که این تبعیض، اعتمادشان به هر کنش دولت برای عبور از این شرایط را از بین خواهد برد».

اما این فقط یک نمود از یک واقعیت بسا بزرگتر است؛ یکی از کارشناسان اقتصادی رژیم به نام فرشاد مؤمنی طی سخنانی در یک همایش اقتصادی، مشکل اصلی اقتصاد را یک ارادة برنامه‌گریزی مشکوک دانسته و می‌گوید: یکی از بدیهیات اقتصاد ایران این است که ما فقط مشکل نرخ ارز نداریم و ده‌ها مشکل و بحران وجود دارد که جزیره‌های جدا از هم نیستند‌‌. در دهه‌های گذشته بارها به مسوولان گفته شده که اراده برنامه‌گریزی در شرایط کنونی یک اراده مشکوک است‌‌».

این بیان اشارة تلویحی به بی‌حساب و کتابی عمدی برای دست باز داشتن در چپاول و غارت است. سرمقالة‌ روزنامة جهان صنعت (27آذر) این واقعیت را با عبارت «‌چنبره مدیریت هیاتی بر بودجه‌نویسی کشور» بیان کرده است. در قسمتی از این مقاله آمده است: «همواره این موضوع عنوان می‌شود که چرا همگام با کاهش نرخ ارز، قیمت کالاها نیز کاهش نمی‌یابد، این موضوع به دلیل شرایط بلاتکلیف موجود است که باعث می‌شود هیچ چیز قاعده‌مند رفتار نکند و چون مناسبات شکل‌گرفته کاملا مافیایی است، در این آشفتگی ذهنی و اجرایی آنچه به آن خدشه وارد نمی‌شود منافع مافیاهاست و آنچه هرگز اتفاق نمی‌افتد منافع مردم و تولیدکنندگان و آینده توسعه کشور است».

یکی از اعضای مجلس ارتجاع در جلسة علنی امروز این واقعیت را با عبارت رقیق ناکارآمدی بیان کرد و گفت: «در لایحه بودجه گفته میشود منطق اداره کشور را نشان میدهد، سالهاست که در مجلس شاهد ناکارآمدی نظام بودجه ریزی هستیم ولی در عمل هیچ تغییر و تحولی در آن صورت نمیگیرد و همیشه این مسیر ناموفق تکرار میگردد و میتوان گفت اگر این مسیر تغییر نکند تا صد سال دیگر هم مشکلات رفع نخواهد شد». به این ترتیب بودجه نه نقشه مسیر اقتصادی کشور، بلکه برآیند برخورد و تضاد منافع باندهای مافیایی حاکم است که هر کدام تلاش می کنند سهم بیشتری از این گوشت قربانی را به دست بیاورند.‌‌

گفتگوی سیاسی


این گزارش رو دیدیم و شنیدیم؛ اولین سؤالی که به ذهن می‌رسه اینه که قبلاً تنها نیروهای معتقد به سرنگونی رژیم بودند که می‌گفتند چیزی به عنوان برنامه و بودجه در این رژیم معنی نداره و تعبیرهایی مانند این که بودجه و اقتصاد کشور به مثابه غنیم و گوشت قربانی باندهای حاکم هستند رو تنها مجاهدین میگفتند؛ چی شده که همان حرفها رو ما امروز از زبان مهره‌ها و حتی بالاترین مقامهای رژیم می‌شنویم؟ بحث و گفتگوی امروز ما با علیرضا معدنچی حول همین موضوع است. با ما در این گفتگو همراه باشید.

س: ظاهراً بر سر بودجه یک کشمکشی هست، ارائة‌ بودجه در مجلس دو بار است که به تعویق می‌افتد؛ این کشمکش بر سر چیه؟


ج: نعمتی، سخنگوی هیأت رئیسه مجلس ارتجاع، روز چهارشنبه ۲۱ آذر، خبر داده بود که ارائه لایحه بودجه ۹۸ به مجلس به بعد از «اعمال اصلاحات مدنظر» رهبری موکول شده است. از مجموعة فاکتهایی که در همین روزهای اخیر داشتیم، می‌شود نتیجه گرفت که دعوای اصلی بر سر سهم یا در واقع افزایش سهم ارگانهای نظامی و امنیتی است. عنوان یک مقالة کیهان خامنه‌ای این است: «بودجه 98 با شرایط خاص کشور بیگانه است». پورابراهیمی از اعضای باند خامنه‌ای در مجلس هم در این رابطه تأکید کرد: در شرایط خاص تحریم و جنگ اقتصادی باید بودجه‌ریزی خاص در دستور کار قرار گیرد.

این شرایط خاص همان است که خامنه‌ای در سخنرانی چهارشنبة گذشته خود عنوان کرد و نسبت به خطری که موجودیت رژیم در سال98 را تهدید می‌کند، هشدار داد و آماده باش اعلام کرد. نقوی حسینی طی سخنانی که در همان مطلب کیهان چاپ شده درباره این موضوع اظهار کرد: «ما کشوری هستیم که علنا تهدید می‌شویم، چنین کشوری باید در حوزه دفاعی بسیار قوی عمل کند، اما دولت در این موارد مجلس را دور می‌زند!

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با‌ اشاره به اینکه اعتبارات دفاعی به دو بخش امور جاری و توسعه‌ای تقسیم می‌شود، به عملکرد دولت در تأمین هزینه‌های توسعه‌ای این حوزه‌اشاره کرد و افزود: دولت اعتبارات الزام‌آور دفاعی را در قالب سهم صندوق توسعه ملی لحاظ می‌کند و مجلس را در تنگنا قرار می‌دهد که سهم امور دفاعی را در بودجه صندوق تصویب کند!». بنابراین تصحیحاتی هم که گفته شده خامنه‌ای در بودجه وارد کرده بایستی ناظر بر همین امر باشد.

به نوشتة روزنامة رسالت امروز پاسدار وحیدی رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی گفته: افزایش بودجه دفاعی برای دفع تهدیدات محیط پیرامونی ضروری است. پاسدار وحیدی در گفتگو با خبرگزاری آنا،‌ «با اشاره به اهمیت افزایش بودجه دفاعی در سال آینده گفت: خامنه‌ای در بیانات خود بر افزایش بودجه دفاعی تأکید کرده‌اند و با بررسی و تجزیه‌وتحلیل رویدادهای منطقه به این نتیجه خواهیم رسید که باید نگاه ویژه‌ای به افزایش توان دفاعی داشته باشیم».

س: در بودجة امسال یک واقعیت سرسختی که وجود دارد تحریمهاست. که بر اثر آن صادرات نفت سیر نزولی خواهد داشت و هر اندازه هم که رژیم نفت بفروشد،‌ نمی‌تواند پول آن را نقداً دریافت کند. این تضاد را رژیم چطور می‌خواهد در بودجه حل کند؟


ج: بله این واقعیت سرسخت بخشی از بن‌بست همه جانبه‌ای است که رژیم با ان مواجه است. از طرفی درآمدها که اساساً متکی به فروش نفت است، به شدت کم شده و بایستی از بودجة همة دستگاهها زد. اما به دلیل همین شرایط رژیم نه تنها از بودجة ارگانهای نظامی و انتظامی و امنیتی خود کم نمی‌کند، بلکه مداوماً آنها را افزایش هم می‌دهد. بنابراین از بخشهای خدماتی و عمرانی برمی‌دارد و به حلقوم سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و ارتش و وزارت اطلاعات می‌ریزد. بخشی از اینها با غارت مردم و افزایش سرسام آور مردم حاصل می‌شود. اما واقعیت این است که وقتی درآمد نفت نیست، با هر اندازه فشار درآمدهای مالیاتی هم قابل وصول نیست.

دیگر از اعضای مجلس ارتجاع به نام سلیمی هم گفت، براساس قانون برنامه ششم توسعه، باید حداقل ۳۴ درصد از درآمدهای حاصل از فروش نفت به صندوق توسعه ملی واریز شود، اما دولت در لایحه بودجه سال ۹۸، این میزان را به ۱۰ درصد کاهش داده است که این اقدام «خلاف قانون» است.

اما جالب است که این برداشت از صندوق توسعه و اختصاص آن به هزینه‌های نظامی طبق دستور خامنه‌ای صورت گرفته است. سال گذشته خامنه‌ای دستور داد ۴ میلیارد دلار از موجودی صندوق توسعه ملی برای مقاصد نظامی، صدا و سیما برداشت شود. و این البته علاوه بر بودجه رسمی این دستگاهها بود. چون بودجه‌های نظامی و صدا و سیما در بودجه عمومی کشور محاسبه شده است.

سال گذشته دو و نیم میلیارد دلار از این مبلغ برداشتی به مقاصد نظامی اختصاص یافت و کارشناسان گفتند که این بودجه برای تأمین هزینه‌های جنگ در سوریه برداشت شده است. از همین روست که روزنامة جهان صنعت (28آذر) می‌نویسد:‌ «سال آینده را می‌توان بدترین سال مالی برای دولت دانست‌. فشار وارده از سوی تحریم‌های آمریکا با تحت فشار قرار دادن منابع درآمدی دولت و وارد آوردن شوک‌های منفی به صندوق ذخایر ارزی وی، کسری منابع بودجه دولت را اجتناب‌ناپذیر می‌کند‌.

کارشناسان و صاحب‌نظران بسیاری نیز این روزها با انتقاد از نحوه بودجه‌ریزی دولت برای سال آینده، هشدار می‌دهند که برنامه دخل و خرج سال آینده دولت توان تحمل شرایط تحریم را ندارد که این موضوع می‌تواند اقتصاد را با مخاطرات جدی روبه‌رو سازد»‌. و با توجه به این بن‌بست است که بعضی کارشناسان رژیم مثل علی بیگدلی صراحتاً و رو در روی خامنه‌ای می‌گویند «نه راه پیش داریم نه راه پس، تنها راهکار مذاکره با آمریکاست... دیر یا زود باید در این راه گام بگذاریم».

س: اجازه بدید من سؤالی را که ابتدا مطرح کردم، دوباره تکرار کنم: چی باعث شده که امروز نه فقط کارشناسان و مهره‌های رژیم بلکه حتی بالاترین سردمداران حکومت حرفهایی را که فقط مجاهدین می‌گفتند، عیناً تکرار می‌کنند؟


ج: علت آن همین بن‌بست است. علت آن این است که دیگر این واقعیتها را نمی‌توان پنهان کرد. در عین حال نشان می‌دهد که حرفها و ارزیابیهای مجاهدین تا کجا از اصالت و حقانیت برخوردار است و این تنها در زمینه اقتصاد و بودجه نیست در همة زمینه‌هاست. این که این رژیم نه بودجه و برنامه دارد تا آنجا جدی است که در زمان احمدی‌نژاد سازمان برنامه و بودجه را رسما منحل کردند. کما این که در قوة قضاییه هم یک چند مرحلة دادستانی را منحل کردند. چون واقعاً همة اینها در نظام استبداد مطلقة ولایت فقیه زاید و دست و پاگیر است. اما این اقدامات نمی‌تواند واقعیت اصلی را که این رژیم قرون وسطایی در تناقض و تضاد با عصر حاضر و با مقتضیات جامعة ایران است، بپوشاند و دیر یا زود و البته زود این تضاد با نفی انقلابی این رژیم حل خواهد شد.

بحرانهای دامنگیر رژیم ایران از اف ای تی اف و تحریمهای آمریکا تا بودجه ۹۸

غارتگری، عامل توقف پروژه‌های عمرانی!
لطفا به اشتراک بگذارید: