تشدید تنش و صدور تناقض به اروپا
تشدید تنش و صدور تناقض به اروپا – ۳۰دی ۱۳۹۷-گزارش و گفتگو با اسدالله مثنی- اروپا طی چند روز آینده SPV یا ساز و کار خودش را ارائه خواهد کرد
این روزها در حالی که صحبت از این است که اروپا طی چند روز آینده SPV یا ساز و کار خودش را ارائه خواهد کرد، اما ابرهای تیرهیی بر روابط رژیم با کشورهای اروپای و حتی بر FATF سایه انداخته و در حالی که در درون رژیم کشمکش بر سر تصویب یا رد لوایح FATF بالا گرفته، در داخل اروپا هم شکافها بر سر چگونگی برخورد با رژیم عمیقتر شده است؛ گزارشی در این باره:
خبر و نظر
سایت حکومتی بهار (۲۹دی) وابسته به باند اصلاحطلبان حکومتی با اشاره به تنش فزاینده در روابط بین رژیم و اروپا، تحت عنوان « تحریمهای تازه اروپا علیه ایران در راه است». نوشت: با رد هشدار اتحادیه اروپا در خصوص برنامه موشکی و عملیات ترور از سوی ایران، روابط دو طرف چنان پرتنش شده است که دیپلماتهای غربی از بررسی برنامه تحریمهای تازه اروپا علیه ایران خبر میدهند».
این مقاله با اشاره به سفر دو هفته پیش نمایندگانی از کشورهای فرانسه، بریتانیا، آلمان، دانمارک، هلند و بلژیک به تهران، برای ابلاغ دو پیام مهم اعضای اتحادیه اروپا به وزارت خارجه (رژیم) مینویسد: «این دو پیام شامل پایان صبر اتحادیه اروپا در برابر ادامه آزمایشهای موشکی ایران و تلاش این کشور برای انجام ترور در خاک اتحادیه اروپا بوده است.
هر چند مقامهای وزارت خارجه تاکنون حاضر به اطلاعرسانی در مورد این نشست نشده اند ولی یکی از دیپلماتهای اعزامی در خصوص نتایج این سفر گفت که ما باید نگرانیهایمان را به مقامات ایرانی اعلام میکردیم، هر چند که خوشایند آنها نبود و اتفاقهای زیادی رخ داد که نمودار وخامت روابط اتحادیه اروپا با ایران است. در همین حال یک دیپلمات بریتانیایی گفت که کشورش به همراه فرانسه و آلمان احساس میکند که دور اول تلاشهای دیپلماتیک برای همکاری با ایران ناامیدکننده بوده و نتوانسته منجر به برداشتن گامهای سازنده از سوی ایران شود.
یک سایت دیگر اصلاح طلبان به نام فرارو نیز روز گذشته نوشت: « مقامات اروپایی در هفتههای اخیر، با برجسته کردن مسئله برنامه موشک بالستیکی ایران و همچنین عملیات ترور ادعایی در خاک اروپا، سطح تنشها با (رژیم) ایران را بالا برده و قرار است در آینده از این هم بالاتر ببرند.. و حتی قرار است کشورهای اروپایی به طور دسته جمعی، در ۲۱ ژاویه، بیانیهای منتشر کنند که در آن آزمایشهای موشکی و سیاست ایران در منطقه محکوم شود..».
این مقاله با اشاره به تناقض موجود در سیاست اتحادیة اروپا در قبال رژیم اشاره کرده و مینویسد: «اروپاییها به موازات تلاش برای رونمایی از SPV، خود را برای صدور یک بیانیه مشترک علیه برنامه موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران و نیز اعمال تحریمهای جدید بر تهران در روزهای آینده آماده میکنند. بنا به گفته منابع اروپایی، اختلاف در اتحادیه اروپا بر سر این است که از دو اقدام - رونمایی از SPV و صدور بیانیه محکومکننده- کدام یک زودتر اعلام شود.
در باند خامنهای دو رویکرد متفاوت نسبت به SPV و رابطه با اروپا وجود دارد. دلواپسان بر بیفایده بودن SPVو رابطه با اروپا اصرار میورزند و میگویند باید هر چه زودتر از برجام خارج شد، اما نزدیکان خامنهای که قاعدتاً موضع او را منعکس میکنند، موضع گلایه آمیز نسبت به اروپا دارند و درخواستشان این است که اروپا به تعهدات خود عمل کند.
کمال خرازی از نزدیکان خامنهای و رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در دیدار با یک هیأت ایتالیایی از عملی نشدن SPV سازوکار ویژه مالی اروپا ابراز نگرانی کرد. وی افزود: «اینکه دولتهای اروپایی توان حمایت و هدایت شرکتهای اروپایی را برای همکاری با ایران ندارند، قابل دفاع و پذیرش نیست. خرازی به تهدید متوسل شد و گفت: ««شکست برجام، امنیت اروپا را نیز تحتالشعاع قرار خواهد داد؛ منافع اروپا ایجاب میکند که گامهای عملی در قبال برجام بردارد».
در جریان این کشمکشها و آشفته بازار ناشی از آن، مراجع حکومتی نیز به میدان آمده و علیه FATF بیانیه میخوانند: «آیتالله نوری همدانی ، هوشیاری حوزه را در قبال مسائل روز ضروری دانست و گفت حوزه علمیه بدار است و با رصد رخدادهای ملی و بینالمللی در قبال آن عکسالعمل نشان میدهد. این مرجع تقلید امروز در ابتدای درس خارج فقه خود گفت: FATF معاهدهیی ظالمان است و تصویب آن به صلاح کشور نیست و ما نمیتوانیم سکوت کنیم».
یکی دیگر از مهرههای دلواپسان به نام یاسر جبراییلی با رد SPV و برجام منویسد: «اگر بخواهیم SPV را در یک جمله توضیح دهیم باید بگوییم مکانیسمی برای مبادلة غذا و داروست که قبل از برجم بون آن نیز این مبادلات جاری بود و اساساً مشمول تحریم نبودد که ساز و کار ویژه بخواهد. الان هم مشمول تحریم نیست. ازوپاییها به صراحت میگویند نمیخواهند تحریمهای آمریکا نقض شود».
گفتگوی سیاسی
در این گزارشی که الان دیدیم، به وضوح پیدا بود که هم رژیم و هم کشورهای اروپایی در تعامل با همدیگه دچار تناقضها و دشواریهایی هستند. تکلیف SPV یا ساز و کار اروپایی یا بستة ویژة مالی اروپا برای رژیم هنوز مشخص نیست. این که حاوی چیه و کی داده میشه؟ و این که اصلاً اروپا چه خطی رو با رژیم داره میره؟ مورد سؤاله؛ چون از یک طرف مضمون این ساز وکار مقابله با تحریمهای آمریکاست،
ولی از طرف دیگه اروپا خودش میخواد تحریمهایی رو علیه رژیم اعمال بکنه و این که بالاخره قضایا به چه سمت و سویی داره پیش میره و چطور میخواد حل و فصل بشه؟ اینها سؤالاتی است که امیدواریم در گفتگوی امروزمون با اسدالله مثنی بتونیم به اونها جواب بدیم.
س: همون طور که اشاره کردم، هم در رژیم و هم در سیاست اروپا در رابطه با رژیم تناقضهای آشکاری دیده میشه؛ تناقضهای رژیم که مشخصه و دربارهش زیاد صحبت کردیم؛ میخواستم که لطفا شما بگید تناقضهای سیاست اروپا به چه صورتی است؟
ج: تناقض خیلی برجسته این است که اروپا از یک طرف میخواهد با تحریمهای آمریکا مقابله کند و راهی برای رژیم باز کند و مضمون ساز و کار اروپایی اصلاً این است، اما از آن طرف اتحادیة اروپا خودش مستقلاً تحریمهایی را علیه رژیم تصویب کرده و میخواهد به مرحلة اجرا بگذارد.
از طرف دیگر در حالی که آمریکا را به نرمش و انعطاف در برابر رژیم فرامیخواند، خودش چنان که دیدیم مجبور میشود در یک اقدام که به لحاظ رویههای دیپلوماتیک خیلی غیرمعمول است، نمایندگانی مرکب از ۶کشور اروپایی را به تهران بفرستد و به رژیم در مورد پروژة موشکهای بالستیک و دخالتهای منطقهیی شدیداً هشدار بدهد که صبر و تحمل ما در برابر این اقدامات در حال لبریز شدن است.
نتیجه این که در حالی که قرار بود SPV یا بستة اروپایی تا آخر سال2018 اجرایی شود، هنوز خبری از آن نیست و متناوباً خبرهای متناقضی از این که این بسته عنقریب رونمایی و اجرایی میشود و تکذیبهای بعدی که چنین چیزی در جریان نیست، منتشر میشود.
س: منشأ این تناقضات در سیاست اروپا چیه؟
ج: البته در وهلة اول منشأ هر پدیده را بایستی در درون خود آن پدیده جستجو کرد. در این مورد هم ریشة این تناقض در خود اروپا و در سیاست مماشات است که هنوز اروپا خود را با آن یک سویه نکرده و به خاطر منافع کلانی که از روابط اقتصادی با رژیم وطنفروش آخوندی دارد، نمیتواند یا تا به حال نتوانسته با فاشیسم مذهبی تروریستی آخوندها سیاست یکسویه و قاطعانهیی را آن چنان که در آمریکا شاهد آن هستیم پیش ببرد و در نتیجه به نعل و به میخ میزند.
سیاست مماشات بر اساس فرض باطل وجود یک جناح مدره در درون رژیم استوار است و تا الان چنین بوده که همیشه یک کسی را پیدا میکند، این جناح مدره یک بار اسمش رفسنجانی بود، یک بار خاتمی و الان هم روحانی، در حالی که همیشه هم روشن میشود که تمام باندهای رژیم سر و ته یک کرباسند. مثلاً حرفهای اخیر روحانی در مورد موشکی و این که موشک افتخار ماست، ساختهایم و می سازیم یا حرفهایش در مورد جنگافروزیهای رژیم در سوریه و عراق و یمن!
اگر روی دست رجزخوانیهای سرکردههای سپاه مانند جعفری و قاسم سلیمانی و سلامی نباشد، هیچ کمتر از آنها نیست. کما این که در مورد تروریسم رژیم در خاک اروپا و دفاع از آن هم هیچ تفاوتی بین روحانی و ظریف با سرکردههای نیروی تروریستی قدس دیده نمیشود.
اما واقعیت این است رژیم هم به عنوان یک شرط تعیین کننده و یک عامل بیرونی، مرتب به این تناقض در سیاست اروپا دامن میزند. فیالمثل چه با اقدامات و چه با موضعگیریهای مداوم خود از فرستادن موشک به هوا تا فرستادن تروریست به کشورهای اروپایی و آمریکا، دست طرفداران سیاست قاطعیت در برابر رژیم را پر میکند و به سیاست مماشات ضربه میزند و اصحاب مماشات را که باید به افکار عمومی کشور خودشان هم جواب بدهند، در وضعیت بغرنجی قرار میدهد که قادر نیستند علناً از رابطه با این رژیم ضدبشری و تروریست دفاع کنند.
س: خب روشنه که این تناقض به هر حال به یک سمت باید حل بشه؛ آن سمت کدام است؟ این روند به کجا منتهی میشه؟
ج: بله درست است، این وضعیت متناقض و این سیاست متناقض ناپایدار است و نمی تواند ادامه پیدا کند. به نظر میرسد که کلید یک سویه شدن این تناقض هم در طرف رژیم است. که به هر حال دیر یا زود بایستی تعیین تکلیف کند. که راه تسلیم را میخواهد برود و جامهای زهر موشکی و منطقهیی و حقوق بشر را سر میکشد یا خط انقباض را در پیش میگیرد، یعنی در موشکی و سیاست منطقهیی، گردنکشی میکند؟
این طبعاً اروپا را هم یکسویه میکند. اما نکته این جاست که رابطه رژیم با اروپا و موضع رژیم با آمریکا، با اتمی یا هر پدیدة دیگری یک رابطه خطی نیست، یک رابطة مثلثی است، ضلع سوم این مثلث که هر موضعگیری چه از جانب رژیم یا هر طرف خارجی لاجرم از آن عبور میکند و قویاً تحت تأثیر آن است. ضلع مردم و مقاومت سازمانیافتة ایران و نیروی محوری آن، سازمان مجاهدین خلق ایران و آلترناتیو شورای ملی مقاومت است.
کما این که اگر در عالم فرض، اگر مجاهدین و مقاومت را از این معادله کنار بگذاریم، اصلاً تحولات سیاسی در این مجرا نمیافتاد و مسیری را که تا کنون طی کرده، طی نمیکرد. این در مورد تحولات این دهه صادق است ولی از قیام دی ماه به بعد واقعیتی است که همگان آن را به چشم میبینند و خود رژیم در بالاترین سطح به آن اذعان میکنند.
از خود خامنهای که در سخنرانی ۱۹ دی ماه سال گذشته از مجاهدین به عنوان رأس سوم مثلث قیام و عنصر تعیین کنندة آن اشاره کرد؛ تا روحانی که در سخنرانی ۶شهریور ماه امسال در مجلس گفت: « کشور در مسیر آرامی حرکت می کرد... اما یک مرتبه همه چیز تغییر کرد؟ تاریخ این تغییر ۵ دیماه ۳۹۶ است... ۵ دی ۹۶ بود که مردم دیدند ناگهان عدهای آمدند، شعار میدهند و بعد شعارهای هنجارشکنانه دادند».
این واقعیتی است که در تمام موضعگیریهای رژیم طی این مدت مداوماً تکرار شده است و شما میبینید که رژیم اصلاً مدعی است که این مجاهدین هستند که سیاست کاخ سفید را تعیین می کند و بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا خط و خطوط خود را از بولتنهای مجاهدین رونویسی میکند. و اجلاس ورشو که قرار است ماه آینده برگزار شود، گردانندهاش مجاهدین هستند و میبینیم که وقتی سخنگوی وزارت خارجه رژیم در این مورد موضعگیری میکند. بر نقش مجاهدین تاکید میکند و آن را غیرقابل تحمل میخواند.
از بیان احمقانة رژیم که بگذریم، این حرفها اعتراف به این واقعیت است که آنچه مجاهدین طی این ۴دهه در مورد واقعیت مسألة ایران میگفتند، امروز بر مسند قبول جامعة بینالمللی نشسته و اگر سیاست مماشات در اروپا یا هر جای دیگر در گردن نهادن به آن سختجانی کند، نهایتاً چارهیی جز پذیرش آن نخواهد داشت.
خلاصه کنم در جواب این که سؤال کردید سمت و سوی تحولات چه مسیری را نشان میدهد و چه فلشی دارد؟ باید عرض کنم که سمت و سو همچنان که در مورد سیاست آمریکا بعد از همة کش و قوسها دیدیم، در اروپا هم لامحاله به رسمیت شناختن حق مقاومت مردم ایران برای سرنگونی فاشیسم دینی و دستیابی به آزادی است. اروپا یا هر طرف دیگری اگر هر خط دیگری برود، به قول معروف تنها عرض خود برده و زحمت مردم ایران را داشته است.
تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران در یک نگاه ۳۰دی ساعت۱۰۳۰
رژیم در مدار انزوا