اوجگیری دوباره زمزمههای مذاکره
اوجگیری دوباره زمزمههای مذاکره – ۴بهمن۱۳۹۷
گزارش و گفتگو با احمد گل افشار
سلام میکنم به شما هموطنان و بینندگان عزیز سیمای آزادی. خوشحالم که بینندة برنامة ما هستید. موضوعی که در برنامة تیک تاک امروز برای بحث و گفتگو در نظر گرفتیم، صداهایی است که این روزها در مورد ضرورت گفتگو با آمریکا، بالا گرفته و در واقع این موضوع و این حرف، در حال حاضر به طور آشکاری میگویند که نظام به دست خودش، خود را در دنیا مطرود و منزوی کرده و دشمنان بسیار برای خودش درست کرده، اما حتی یک دوست هم ندارد که نتیجة آن همین فقر و فلاکت سیاهی است که دامنگیر همة مردم شده. ابتدا گزارشی را در این باره ببینیم:
سفیر سابق رژیم در آلمان طی گفتگویی با خبرگزاری حکومتی ایسنا، صراحتاً خواستار کنار گذاشتن شعر و شعارهای دجالگرانه و مذاکرات مستقیم با آمریکا شد. وی که علی ماجدی نام دارد و حدود دو ماه پیش بازنشسته شده و به ایران بازگشته در این مصاحبه که روز گذشته منتشر شد، با اشارة آشکار به خامنهای گفت: «در مقطعی که ترامپ بر روی کار آمد، خیلیها می گفتند که ایران نباید خود را برابر آمریکا قرار دهد، ولی کسانی که ایران را به این سمت بردند بر اساس یک تفکر اشتباه فکر میکردند که این به نفع کشور است».
ماجدی افزود: «متاسفانه ما فقط یاد گرفتهایم دشمنی کنیم در حالی که باید بپذیریم آمریکا هژمونی برتر دنیا است. ما چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم این یک حقیقت است و از عدم تعامل ایران با قدرتهای هژمون، دیگران سود میبرند».
این دیپلومات بازنشسته با بیان این که « باید نوع نگاهمان را به دنیا با توجه به وضعیت بینالمللی تغییر دهیم» تصریح کرد: «ما باید بپذیریم که دنیا با نوع نگاه ما مشکل دارد. ما باید نوع نگاهمان به دنیا را با توجه به وضعیت بینالمللی تغییر دهیم و تا زمانی که نوع نگاهمان تغییر نکند، این مشکلات همچنان وجود خواهد داشت».
ماجدی در پاسخ به این سؤال خبرنگار که آیا رژیم «باید وارد مذاکره مجدد با آمریکا در رابطه با موضوع برجام میشد؟» گفت: «به نظر من مشکلی نداشت که ما وارد مذاکره شویم. ما همیشه نشان دادهایم که وقتی دچار اجبار می شویم مذاکره میکنیم چرا باید این گونه باشد؟ ما حتی نتوانستیم طی این مدت اعتماد اروپاییها را جلب کنیم. اروپایی ها با ما کار میکنند ولی به ما اعتمادی ندارند».
یکی دیگر از دیپلوماتهای سابق رژیم به نام افشار سلیمانی نیز طی مصاحبهیی خواستار مذاکره رژیم با آمریکا شد و گفت: «در حالی که واشنگتن برای مهار روسیه، چین، هند و بازیهای منطقه ای و مسایل مربوط به انرژی، به ایران نیاز دارد، به دلیل اختلافات موجود سراغ آنها و سایر کشورها می رود و آنها نیز عمدتا یا توان ایستادگی در برابر امریکا را ندارند یا بر سر ایران با امریکا مصالحه و معامله می کنند (در حالی که) ایران می تواند در رابطه با موضوعات مبتلابه با این کشور (یعنی آمریکا) وارد مذاکره و معامله شود».
سلیمانی که سفیر سابق رژیم در جمهوری آذربایجان میباشد، در قسمت دیگری از این مصاحبه که با سایت حکومتی «دیپلوماسی ایرانی» به عمل آورده میافزاید: « ایران باید... تنش زدایی پیشه کند و مانع شکل گیری اتحاد منطقه ای و بین المللی علیه خود شود و بهانه به دست امریکا و دیگر سلطه گران ندهد».
وی سیاست موسوم به نگاه به شرق را که عمدتاً باند خامنهای به آن آویخته را به چالش کشیده و با اشاره به انزوای رژیم در جهان تصریح میکند: «نه تنها اروپا و روسیه و چین و هند توان ایستادگی در برابر امریکا را ندارند بلکه همه این کشورها در موارد متعددی به میزان متفاوت مواضع یکسانی در برابر ایران دارند و دوستان منطقه ای و جهانی ایران در کمترین تعداد و سطح قرار دارند».
یکی از سایتهای حکومتی به نام عصر ایران طی مقالهیی انزوای رژیم در عرصة بینالمللی را نتیجة دشمن تراشیها و دیدگاهها و سیاستهای ارتجاعی رژیم دانسته است. این مقاله حرف رئیس جمهور قبلی اندونزی که وقتی سمت خود را ترک کرد گفت: من خوشحالم که اندونزی حتی یک دشمن ندارد بلکه همه جا میلیون ها دوست دارد» دستمایة حرف خود کرده و میافزاید: «آیا ما هم می توانیم جمله رئیس جمهور سابق اندونزی را تکرار کنیم؟ مگر کشورهایی که مانند ما این همه دشمن ندارند، آرمان و هدف و ارزش ندارند؟».
عصر ایران در حالی که از نظام آخوندی به عنوان ایران نام میبرد میافزاید: « ایران ما درگیر دشمنی ها و دشمنان متعددی در منطقه و جهان است و نتیجه دشمنی ها را نیز فرد فرد مردم ایران در زندگی شان لمس می کنند... نمی شود با دهها کشور دنیا دچار تنش بود ما نیز چاره ای جز دوستی و تنش زدایی با جهان نداریم. اگر دشمن داشته باشیم، باید هم انتظار دشمنی و کارشکنی از آنها داشته باشیم». عصر ایران با بیان این که «دنیای امروز، دنیای روابط است» صراحتاً بر مذاکره و معامله به عنوان تنها راه حل تأکید کرده و آن را در گرو اصلاح این باوز میداند که «برای حفظ ارزش های دینی و ملی مان، نیازی به داشتن دشمن نداریم».
در این گزارشی که دیدیم، به وضوح پیدا بود که زمزمههای مذاکره با آمریکا دیگه از زمزمههای خجولانه به صداهای بلندی که مخاطب و متهمش خود خامنهایه، تبدیل شده. سؤالاتی که در این رابطه مطرح میشه اینه که آیا این یک وضعیت و موقعیت جدید در رژیمه؟ تفاوت صحبت از مذاکره با آمریکا با قبل، که این موضوع مطرح میشد، چیه؟ این که این صداها این قدر بلند شده، چیه؟ و چرا و چه عواملی باعث شده که رژیم و ولی فقیه در چنین موقعیتی قرار بگیره؟. اینها سؤالهایی است که در گفتگوی امروز خودمون با احمد گل افشار سعی میکنیم به اونها جواب بدیم.
ج: بله، اولین وجهش این است که صداها همون طور که شما هم اشاره کردید، دیگر نه زمزمه یا ایما و اشاره بلکه صداهایی بلند وحرفهای صریح و روشنه؛ دوم این که این حرفها را افراد حاشیهیی و رانده شده مثل تاجزاده و زیدآبادی و امثالهم نمیزنند بلکه دیپلوماتهای همین رژیم که تا دو ماه پیش هم سفیر و شاغل بودهاند میزنند. سوم این که انگشت اتهام را مستقیما به جانب خود خامنهای میگیرند، البته از او نام نمیبرند، اما اشاراتشان خیلی روشن است؛ چهارم این که میگویند ما باید شعر و شعارهای دجالگرانه را کنار بگذاریم و خود ما علت ایجاد این وضعیت و فقر و فلاکت مردم هستیم.
اجازه بدهید من جملاتی از حرفهای اینها را که بعضی از آنها در این گزارش هم آمده بود، نقل کنم: علی ماجدی سفیر سابق رژیم که تا همین دو ماه پیش هم در این سمت بوده، میگوید: - ما فقط یاد گرفتهایم دشمنی کنیم. باید بپذیریم که آمریکا هژمونی برتر دنیاست. ما چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم این یک حقیقت است و ما به جای این که این واقعیت را انکار کنیم، باید با آن کنار بیاییم.
اعتراف به این که دنیا با نوع نگاه ما مشکل دارد. ما باید نوع نگاهمان به دنیا را با توجه به وضعیت بینالمللی تغییر دهیم و تا زمانی که نوع نگاهمان تغییر نکند، این مشکلات همچنان وجود خواهد داشت. اعتراف به این که مشکل روابط خارجی رژیم تنها به آمریکا محدود نمیشود، بلکه اروپا هم با رژیم مشکل دارد و رژیم نتوانسته اعتماد اروپاییها را (حتی آنهایی که با رژیم کار میکنند) را جلب کند. که در این مورد سفیر سابق رژیم در آلمان به اقدامات تروریستی رژیم در اروپا اشاره میکند.
یا افشار سلیمانی که او هم سفیر سابق است میگوید: - ما باید با آمریکا در همه زمینهها وارد مذاکره و معامله شویم. - سیاست نگاه به شرق را زیر سؤال می برد و او هم میگوید کشورهایی مانند روسیه و چین و هند و غیره، توان ایستادن در برابر آمریکا را ندارند و به علاوه آنها هم علیه ما موضع دارند و بخصوص به سیاست روسیه اشاره میکند که هر جا منافعش اقتضا کرده، رژیم را قربانی کرده.
ج: منظور همان رؤیای احمقانة خمینی در مورد بسط ولایت خودش به سراسر جهان اسلام و رؤیای ابر قدرت شدن منطقهای است. منظور شعر و شعارهای دجالگرانه با رنگ و لعاب دینی و اسلامی است، آن هم در شرایطی که فساد و تباهی از سر و روی این رژیم بالا میرود و خودشان هم به آن اعتراف میکنند. شعر و شعارهایی مثل «جهان را سراسر مسلمان میکنیم» که ولی فقیه برای شیره مالیدن بر سر نیروهای خودش راه انداخته، اما خودش در آن گیر افتاده و خودش مذاکره با شیطان بزرگ را تابو کرده، اما هر جا که مجبور شده، رفته پنهانی مذاکره کرده و زانو هم زده، مفصل هم غلط کردم گویی کرده.
مثلاً علی ماجدی گفته: ما همیشه نشان دادهایم که وقتی دچار اجبار می شویم مذاکره میکنیم. و افشار سلیمانی هم با ذکر موارد خفت بار قبلی گفته: این بار هم تصمیم گیران نظام مجبور خواهند شد تحت تاثیر فشارها و مشکلات ناشی از آن بار دیگر همچون بیانیه الجزایر، قطعنامه ۵۹۸و برجام، تن به مذاکرات بدهند و سایت حکومتی عصر ایران هم رژیم را با سایر کشورهای اسلامی مقایسه کرده و می گوید مگر آنها مسلمان نیستند یا کمتر از ما مسلماناند؟
مثلاً اندونزی که پرجمعیت ترین کشور مسلمان است یک دشمن ندارد، بلکه رژیم یک دوست ندارد و همة دنیا را دشمن خود کرده است و بهای این سیاست را که البته سرپوش جنایت و سرکوب در داخل و تروریسم و جنگافروزی در خارج است، مردم ایران با پوست و گوشت خود و با فقر و گرسنگی که در یک قرن اخیر سابقه نداشته، پرداختهاند.
ج: معنایش ضعف شدید رژیم و بنبست همه جانبهیی است که در آن گیر افتاده و نه راه پیش دارد و نه راه پس. و بخصوص ضعف و بیچارگی خامنهای به عنوان ولی فقیه نظام و شکستن تابوی او در کشاکش تضادها و بحرانهاست. در واقع بر اثر این کشاکشها، پیچ و مهرههای نظام شل شده و هر روز از یک جا از درون یا از لایههای نزدیک رژیم صدای مخالفت با ولی فقیه بلند میشود.
از مجلس ارتجاع تا حوزههای آخوندی و از طلاب و سطوح مختلف آخوندی تا سطح مراجع تا کسانی مثل همینها که گفتم از دیپلوماتها و عوامل اصلی پیشبرد سیاست خارجی رژیم بودهاند تا... حتی وزیران دولت روحانی که 8نفرشان نامه به خامنهای نوشتهاند و خواستار دخالت آشکار او برای ختم غائلة افایتیاف و لوایح آن شدهاند. این شرایط از جهاتی آخرین مراحل رژیم شاه را به یاد میآورد که چطور یک مرتبه از داخل مجلس رژیم شاه که به بله احسنت گو شهرت داشت، صداهای اعتراض و مخالفت بلند شد.
ج: شکی نیست که علت اصلی که کارگزاران بالای رژیم را این چنین وحشتزده کرده، شرایط انفجاری جامعه است. شرایطی که به اعتراف روحانی با قیام دی ماه یک مرتبه همه چیز را در سپهر سیاسی و اجتماعی ایران در داخل وخارج کشور تغییر کرد.
در واقع قیام دی ماه بود که باعث شد سیاست مماشات هم فرو بریزد و مهر باطل بخورد و بعد از آن بود که دولت آمریکا هم دیگر از تمدید لغو تحریمها خودداری کرد و از برجام خارج شد و دولتمردان آمریکا، از رئیس جمهور تا بقیه گفتند که دولت اوباما صدای مردم ایران را نشنید، اما ما در کنار مردم ایران ایستادهایم.
و میبینیم که با استمرار قیام که خودش را در قیام کازرون و خوزستان و... در حرکتهای اعتراضی هفت تپه و اهواز و بازاریان تهران و کردستان و رانندگان کامیون و معلمان و اقشار مختلف نشان داد، الان کد «مردم ایران» و «خواست مردم ایران» به عبارت و کد موضعگیریهای دولتمردان و سیاستمداران کشورهای مختلف تبدیل شده است.
البته روشن است که این نه خود به خودی و نه خلق الساعه است. این قیامی است که سر و سازمانده و نیروی متشکل کننده و کانونهای شورشی خود را دارد که بیوقفه پیش میروند و رژیم را از همه طرف به محاصرة خود درآورده و سرنوشت محتومش را رقم میزنند.
چشمک و چراغ روحانی برای مذاکره – ۲۶دی۱۳۹۷
سفیر سابق رژیم ایران در آلمان: اروپا مدارکی دارد که ما نمیتوانیم رد کنیم
گزارش و گفتگو با احمد گل افشار
سلام میکنم به شما هموطنان و بینندگان عزیز سیمای آزادی. خوشحالم که بینندة برنامة ما هستید. موضوعی که در برنامة تیک تاک امروز برای بحث و گفتگو در نظر گرفتیم، صداهایی است که این روزها در مورد ضرورت گفتگو با آمریکا، بالا گرفته و در واقع این موضوع و این حرف، در حال حاضر به طور آشکاری میگویند که نظام به دست خودش، خود را در دنیا مطرود و منزوی کرده و دشمنان بسیار برای خودش درست کرده، اما حتی یک دوست هم ندارد که نتیجة آن همین فقر و فلاکت سیاهی است که دامنگیر همة مردم شده. ابتدا گزارشی را در این باره ببینیم:
خبر و نظر
سفیر سابق رژیم در آلمان طی گفتگویی با خبرگزاری حکومتی ایسنا، صراحتاً خواستار کنار گذاشتن شعر و شعارهای دجالگرانه و مذاکرات مستقیم با آمریکا شد. وی که علی ماجدی نام دارد و حدود دو ماه پیش بازنشسته شده و به ایران بازگشته در این مصاحبه که روز گذشته منتشر شد، با اشارة آشکار به خامنهای گفت: «در مقطعی که ترامپ بر روی کار آمد، خیلیها می گفتند که ایران نباید خود را برابر آمریکا قرار دهد، ولی کسانی که ایران را به این سمت بردند بر اساس یک تفکر اشتباه فکر میکردند که این به نفع کشور است».
ماجدی افزود: «متاسفانه ما فقط یاد گرفتهایم دشمنی کنیم در حالی که باید بپذیریم آمریکا هژمونی برتر دنیا است. ما چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم این یک حقیقت است و از عدم تعامل ایران با قدرتهای هژمون، دیگران سود میبرند».
این دیپلومات بازنشسته با بیان این که « باید نوع نگاهمان را به دنیا با توجه به وضعیت بینالمللی تغییر دهیم» تصریح کرد: «ما باید بپذیریم که دنیا با نوع نگاه ما مشکل دارد. ما باید نوع نگاهمان به دنیا را با توجه به وضعیت بینالمللی تغییر دهیم و تا زمانی که نوع نگاهمان تغییر نکند، این مشکلات همچنان وجود خواهد داشت».
ماجدی در پاسخ به این سؤال خبرنگار که آیا رژیم «باید وارد مذاکره مجدد با آمریکا در رابطه با موضوع برجام میشد؟» گفت: «به نظر من مشکلی نداشت که ما وارد مذاکره شویم. ما همیشه نشان دادهایم که وقتی دچار اجبار می شویم مذاکره میکنیم چرا باید این گونه باشد؟ ما حتی نتوانستیم طی این مدت اعتماد اروپاییها را جلب کنیم. اروپایی ها با ما کار میکنند ولی به ما اعتمادی ندارند».
یکی دیگر از دیپلوماتهای سابق رژیم به نام افشار سلیمانی نیز طی مصاحبهیی خواستار مذاکره رژیم با آمریکا شد و گفت: «در حالی که واشنگتن برای مهار روسیه، چین، هند و بازیهای منطقه ای و مسایل مربوط به انرژی، به ایران نیاز دارد، به دلیل اختلافات موجود سراغ آنها و سایر کشورها می رود و آنها نیز عمدتا یا توان ایستادگی در برابر امریکا را ندارند یا بر سر ایران با امریکا مصالحه و معامله می کنند (در حالی که) ایران می تواند در رابطه با موضوعات مبتلابه با این کشور (یعنی آمریکا) وارد مذاکره و معامله شود».
سلیمانی که سفیر سابق رژیم در جمهوری آذربایجان میباشد، در قسمت دیگری از این مصاحبه که با سایت حکومتی «دیپلوماسی ایرانی» به عمل آورده میافزاید: « ایران باید... تنش زدایی پیشه کند و مانع شکل گیری اتحاد منطقه ای و بین المللی علیه خود شود و بهانه به دست امریکا و دیگر سلطه گران ندهد».
وی سیاست موسوم به نگاه به شرق را که عمدتاً باند خامنهای به آن آویخته را به چالش کشیده و با اشاره به انزوای رژیم در جهان تصریح میکند: «نه تنها اروپا و روسیه و چین و هند توان ایستادگی در برابر امریکا را ندارند بلکه همه این کشورها در موارد متعددی به میزان متفاوت مواضع یکسانی در برابر ایران دارند و دوستان منطقه ای و جهانی ایران در کمترین تعداد و سطح قرار دارند».
یکی از سایتهای حکومتی به نام عصر ایران طی مقالهیی انزوای رژیم در عرصة بینالمللی را نتیجة دشمن تراشیها و دیدگاهها و سیاستهای ارتجاعی رژیم دانسته است. این مقاله حرف رئیس جمهور قبلی اندونزی که وقتی سمت خود را ترک کرد گفت: من خوشحالم که اندونزی حتی یک دشمن ندارد بلکه همه جا میلیون ها دوست دارد» دستمایة حرف خود کرده و میافزاید: «آیا ما هم می توانیم جمله رئیس جمهور سابق اندونزی را تکرار کنیم؟ مگر کشورهایی که مانند ما این همه دشمن ندارند، آرمان و هدف و ارزش ندارند؟».
عصر ایران در حالی که از نظام آخوندی به عنوان ایران نام میبرد میافزاید: « ایران ما درگیر دشمنی ها و دشمنان متعددی در منطقه و جهان است و نتیجه دشمنی ها را نیز فرد فرد مردم ایران در زندگی شان لمس می کنند... نمی شود با دهها کشور دنیا دچار تنش بود ما نیز چاره ای جز دوستی و تنش زدایی با جهان نداریم. اگر دشمن داشته باشیم، باید هم انتظار دشمنی و کارشکنی از آنها داشته باشیم». عصر ایران با بیان این که «دنیای امروز، دنیای روابط است» صراحتاً بر مذاکره و معامله به عنوان تنها راه حل تأکید کرده و آن را در گرو اصلاح این باوز میداند که «برای حفظ ارزش های دینی و ملی مان، نیازی به داشتن دشمن نداریم».
گفتگوی سیاسی
در این گزارشی که دیدیم، به وضوح پیدا بود که زمزمههای مذاکره با آمریکا دیگه از زمزمههای خجولانه به صداهای بلندی که مخاطب و متهمش خود خامنهایه، تبدیل شده. سؤالاتی که در این رابطه مطرح میشه اینه که آیا این یک وضعیت و موقعیت جدید در رژیمه؟ تفاوت صحبت از مذاکره با آمریکا با قبل، که این موضوع مطرح میشد، چیه؟ این که این صداها این قدر بلند شده، چیه؟ و چرا و چه عواملی باعث شده که رژیم و ولی فقیه در چنین موقعیتی قرار بگیره؟. اینها سؤالهایی است که در گفتگوی امروز خودمون با احمد گل افشار سعی میکنیم به اونها جواب بدیم.
س: زمزمههای مذاکره با آمریکا که همیشه از رژیم به گوش میرسید، آیا این صحبتهایی که اخیراً در این باره میشه، وجه جدیدی دارد؟
ج: بله، اولین وجهش این است که صداها همون طور که شما هم اشاره کردید، دیگر نه زمزمه یا ایما و اشاره بلکه صداهایی بلند وحرفهای صریح و روشنه؛ دوم این که این حرفها را افراد حاشیهیی و رانده شده مثل تاجزاده و زیدآبادی و امثالهم نمیزنند بلکه دیپلوماتهای همین رژیم که تا دو ماه پیش هم سفیر و شاغل بودهاند میزنند. سوم این که انگشت اتهام را مستقیما به جانب خود خامنهای میگیرند، البته از او نام نمیبرند، اما اشاراتشان خیلی روشن است؛ چهارم این که میگویند ما باید شعر و شعارهای دجالگرانه را کنار بگذاریم و خود ما علت ایجاد این وضعیت و فقر و فلاکت مردم هستیم.
اجازه بدهید من جملاتی از حرفهای اینها را که بعضی از آنها در این گزارش هم آمده بود، نقل کنم: علی ماجدی سفیر سابق رژیم که تا همین دو ماه پیش هم در این سمت بوده، میگوید: - ما فقط یاد گرفتهایم دشمنی کنیم. باید بپذیریم که آمریکا هژمونی برتر دنیاست. ما چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم این یک حقیقت است و ما به جای این که این واقعیت را انکار کنیم، باید با آن کنار بیاییم.
اعتراف به این که دنیا با نوع نگاه ما مشکل دارد. ما باید نوع نگاهمان به دنیا را با توجه به وضعیت بینالمللی تغییر دهیم و تا زمانی که نوع نگاهمان تغییر نکند، این مشکلات همچنان وجود خواهد داشت. اعتراف به این که مشکل روابط خارجی رژیم تنها به آمریکا محدود نمیشود، بلکه اروپا هم با رژیم مشکل دارد و رژیم نتوانسته اعتماد اروپاییها را (حتی آنهایی که با رژیم کار میکنند) را جلب کند. که در این مورد سفیر سابق رژیم در آلمان به اقدامات تروریستی رژیم در اروپا اشاره میکند.
یا افشار سلیمانی که او هم سفیر سابق است میگوید: - ما باید با آمریکا در همه زمینهها وارد مذاکره و معامله شویم. - سیاست نگاه به شرق را زیر سؤال می برد و او هم میگوید کشورهایی مانند روسیه و چین و هند و غیره، توان ایستادن در برابر آمریکا را ندارند و به علاوه آنها هم علیه ما موضع دارند و بخصوص به سیاست روسیه اشاره میکند که هر جا منافعش اقتضا کرده، رژیم را قربانی کرده.
س: در حرفهای اینها به کرات به «نوع نگاه» رژیم اشاره شده که از آن به عنوان علت طرد و انزوای رژیم یاد میکنند، منظور چیه؟
ج: منظور همان رؤیای احمقانة خمینی در مورد بسط ولایت خودش به سراسر جهان اسلام و رؤیای ابر قدرت شدن منطقهای است. منظور شعر و شعارهای دجالگرانه با رنگ و لعاب دینی و اسلامی است، آن هم در شرایطی که فساد و تباهی از سر و روی این رژیم بالا میرود و خودشان هم به آن اعتراف میکنند. شعر و شعارهایی مثل «جهان را سراسر مسلمان میکنیم» که ولی فقیه برای شیره مالیدن بر سر نیروهای خودش راه انداخته، اما خودش در آن گیر افتاده و خودش مذاکره با شیطان بزرگ را تابو کرده، اما هر جا که مجبور شده، رفته پنهانی مذاکره کرده و زانو هم زده، مفصل هم غلط کردم گویی کرده.
مثلاً علی ماجدی گفته: ما همیشه نشان دادهایم که وقتی دچار اجبار می شویم مذاکره میکنیم. و افشار سلیمانی هم با ذکر موارد خفت بار قبلی گفته: این بار هم تصمیم گیران نظام مجبور خواهند شد تحت تاثیر فشارها و مشکلات ناشی از آن بار دیگر همچون بیانیه الجزایر، قطعنامه ۵۹۸و برجام، تن به مذاکرات بدهند و سایت حکومتی عصر ایران هم رژیم را با سایر کشورهای اسلامی مقایسه کرده و می گوید مگر آنها مسلمان نیستند یا کمتر از ما مسلماناند؟
مثلاً اندونزی که پرجمعیت ترین کشور مسلمان است یک دشمن ندارد، بلکه رژیم یک دوست ندارد و همة دنیا را دشمن خود کرده است و بهای این سیاست را که البته سرپوش جنایت و سرکوب در داخل و تروریسم و جنگافروزی در خارج است، مردم ایران با پوست و گوشت خود و با فقر و گرسنگی که در یک قرن اخیر سابقه نداشته، پرداختهاند.
س: این که صداهای مذاکره الان در رژیم بلند شده، چه اهمیتی و چه معنایی دارد؟
ج: معنایش ضعف شدید رژیم و بنبست همه جانبهیی است که در آن گیر افتاده و نه راه پیش دارد و نه راه پس. و بخصوص ضعف و بیچارگی خامنهای به عنوان ولی فقیه نظام و شکستن تابوی او در کشاکش تضادها و بحرانهاست. در واقع بر اثر این کشاکشها، پیچ و مهرههای نظام شل شده و هر روز از یک جا از درون یا از لایههای نزدیک رژیم صدای مخالفت با ولی فقیه بلند میشود.
از مجلس ارتجاع تا حوزههای آخوندی و از طلاب و سطوح مختلف آخوندی تا سطح مراجع تا کسانی مثل همینها که گفتم از دیپلوماتها و عوامل اصلی پیشبرد سیاست خارجی رژیم بودهاند تا... حتی وزیران دولت روحانی که 8نفرشان نامه به خامنهای نوشتهاند و خواستار دخالت آشکار او برای ختم غائلة افایتیاف و لوایح آن شدهاند. این شرایط از جهاتی آخرین مراحل رژیم شاه را به یاد میآورد که چطور یک مرتبه از داخل مجلس رژیم شاه که به بله احسنت گو شهرت داشت، صداهای اعتراض و مخالفت بلند شد.
س: چه عواملی موجب شده که رژیم به چنین موقعیتی و به چنین نقطهیی برسه که از درون خودش چنین حرفهایی عنوان بشه؟
ج: شکی نیست که علت اصلی که کارگزاران بالای رژیم را این چنین وحشتزده کرده، شرایط انفجاری جامعه است. شرایطی که به اعتراف روحانی با قیام دی ماه یک مرتبه همه چیز را در سپهر سیاسی و اجتماعی ایران در داخل وخارج کشور تغییر کرد.
در واقع قیام دی ماه بود که باعث شد سیاست مماشات هم فرو بریزد و مهر باطل بخورد و بعد از آن بود که دولت آمریکا هم دیگر از تمدید لغو تحریمها خودداری کرد و از برجام خارج شد و دولتمردان آمریکا، از رئیس جمهور تا بقیه گفتند که دولت اوباما صدای مردم ایران را نشنید، اما ما در کنار مردم ایران ایستادهایم.
و میبینیم که با استمرار قیام که خودش را در قیام کازرون و خوزستان و... در حرکتهای اعتراضی هفت تپه و اهواز و بازاریان تهران و کردستان و رانندگان کامیون و معلمان و اقشار مختلف نشان داد، الان کد «مردم ایران» و «خواست مردم ایران» به عبارت و کد موضعگیریهای دولتمردان و سیاستمداران کشورهای مختلف تبدیل شده است.
البته روشن است که این نه خود به خودی و نه خلق الساعه است. این قیامی است که سر و سازمانده و نیروی متشکل کننده و کانونهای شورشی خود را دارد که بیوقفه پیش میروند و رژیم را از همه طرف به محاصرة خود درآورده و سرنوشت محتومش را رقم میزنند.
چشمک و چراغ روحانی برای مذاکره – ۲۶دی۱۳۹۷
سفیر سابق رژیم ایران در آلمان: اروپا مدارکی دارد که ما نمیتوانیم رد کنیم