اعتراف به شرایط سخت و تاثیر تحریمها

اعتراف به شرایط سخت و تاثیر تحریمها

گزارش و گفتگو با اسدالله مثنی

موضوع برنامة امروز اعترافات زنگنه وزیر نفت دولت روحانی و برخی واقعیتها در حوزة نفت است. ۷۲نفر از نمایندگان مجلس آخوندی، در نامه‌ای خطاب به سران قوای سه‌گانه رژیم و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام آخوندی کاسه و کوزه وضعیت اقتصادی دولت حسن روحانی را سر زنگنه وزیر نفت رژیم شکسته و به تعبیر دیگرخواستار برکناری زنگنه وزیر نفت رژیم شده‌اند. در جریان این دعوا، زنگنه نیز روز گذشته در یک نشست خبری حاضر شد و پرده را از گوشه‌یی از واقعیتهای موجود در زمینة نفت را کنار زد و حالت خفگی رژیم را به نمایش گذاشت

خبر و نظر


زنگنه وزیر نفت دولت روحانی روز گذشته (۱۶بهمن) در یک نشست خبری به طور کشافی از تاثیرات تحریمها حرف زده و از جمله گفته است تحریمهای سخت‌تر ازشرایط 8سال جنگ با عراق است. و این که حتی نزدیکترین متحدان رژیم مثل دولت کنونی عراق حاضر نیست کمترین کمکی برای دور زدن تحریمها به رژیم بکند، آه و ناله سر داد. قسمتی از حرفهای او شنیدنی است،‌گوش کنید: « درباره مذاکرات عراق با ایران موضوع برعکس بوده است. ما دو تا میدان کوچولو را گفتیم بیاین کار کنیم، همانها را هم نمی‌کنند. ما اصرار می‌کنیم و آن‌ها کاری نمی‌کنند. عراق بعد از تحریم ایران، سوآپ ۱۱ هزار بشکه‌ای کرکوک را به دلیل تحریم قطع کرده است.

ما الان داریم ماهی بیش از ۲۰۰ میلیون دلار گاز به عراق صادر می‌کند، پولش را نمی‌دهند. در حال حاضر ایران دو میلیارد دلار به دلیل فروش گاز و برق به عراق از این کشور طلبکار است. هر کشوری محذورات خودش را دارد. هیچ کشوری حاضر نیست خودش را فدای ما بکند. ما فقط خودمونرو فدای ملت باید بکنیم ما توقع داریم آنها بیایند خودشان را فدای ما بکنند؟ هیچ وقت نمی‌کنند». البته حرفها و آه و ناله‌های زنگنه و سایر مهره‌ها و مقامهای رژیم خیلی بیشتر است. او همچنین گفته است: «از اروپا، هیچ کشوری جز ترکیه از ایران نفت نمی‌خرد. یونان و ایتالیا ازسوی آمریکا معاف شده‌اند اما از ایران نفت نمی‌خرند و پاسخ تماس ما را هم نمی‌دهند».

توسعه فاز ۱۱


وزیر نفت رژیم در ادامه گفت: « برای توسعه فاز ۱۱ با چینی‌ها مکاتبه کردیم و آن‌ها پاسخ ندادند. درباره گاز به پاکستان هم آن‌ها کوتاهی کرده و تعهدهای خود را به صراحت اعلام کردند اما حتی یک متر خط لوله هم نکشیدند». این تنها زنگنه نیست که این چنین از وضعیت صادرات نفت، آه و ناله‌ می‌کند. پیش از او و ماه گذشته زمانی نیا معاون وزارت نفت رژیم هم اعتراف کرده بود: «متاسفانه فشار و نفوذ مالی آمریکا به حدی است که چین، هند، ژاپن، کره جنوبی و بقیه کشورهایی که برای واردات نفت ایران از آمریکا معافیت گرفته‌اند حاضر نیستند یک بشکه بیشتر از معافیتی که گرفته‌اند از ایران نفت خریداری کنند».

هنوز از زمانی که زنگنه هم مثل روحانی پی‌در پی ادعا می‌کرد که تحریمها هیچ تأثیری بر ما نداشته و ما راههای زیادی برای دور زدن تحریمها داریم زمان زیادی نمی‌گذرد، که کسی فراموش کرده باشد، با این همه یادآوری عین جملات او خالی از لطف نیست. در روز ۴تیر زنگنه گفت:‌ تحریم‌ها تاکنون تأثیری بر روی صادرات نفت نداشته». و روز ۱۷تیر هم به گزارش صدا و سیمای رژیم دوباره تکرار کرد: «در مقابل با سیاست‌های نفتی آمریکا ما هم کارهای خود را به پیش می‌بریم و تاکنون تغییر عمده‌ای در مقدار تولید و فروش نفت خام ایران حاصل نشده است». بیشتر از زنگنه، این ضد و نقیض گویی‌های روحانی در مورد تحریمهاست که جلب توجه می کند.

شرایط سخت


روحانی در سخنرانی ۲۲مهر خود در دانشگاه تهران گفت که او هیچ نگرانی بابت اجرایی شدن تحریم‌های جدید آمریکا ندارد. و به مردم هم اطمینان خاطر داد که: «آمریکا هر کاری خواسته علیه ما انجام داده است نه قبل از ۱۳آبان قبل از ۱۳ مهر انجام داده و همه کارها را کرده است. چیزی به نام ۱۳آبانی نیست که مردم را نگران بکند و همه اش تبلیغات است.».

اما حالا این خود روحانی است که هر بار سخنرانی می‌کند از شرایط سختی که تحریمها به وجود آورده آه و فغان سر می‌دهد. البته کارشناسان اقتصادی همسو با او، در این باره بیشتر و صریحتر حرف می‌زنند. از جمله یکی از آنها به نام صادق‌الحسینی در نشستی با وزیر امور اقتصادی و دارایی اعتراف می‌کند: « شرایط حال حاضر ما از دوران جنگ سخت تر است؛ تحریم ها سخت تر است... و ما با این که می‌دانستیم قرار است تحریم شویم ولی آمادگی لازم را کسب نکردیم».

وی می‌افزاید:‌ «باید به سمت جراحی بزرگ برویم. اگر سال آینده مشکلات سال ۹۶ تکرار شد دیگر برقراری بسته حمایتی ارزش نخواهد داشت». اما جراحی بزرگ و تصمیم بزرگ چیزی نیست که از ولی فقیه ساخته باشد. همین وضعیت موجب شده که یکی از کارشناسان همسو با باند روحانی به نام ناصر فکوهی بگوید: :همه چیز گویی معلق است و همه در انتظار چیزی که معلوم ‏نیست چیست، به سر می‌برند. وقتی اوضاع نامطلوب باشد و هیچ چشم ندازی هم برای خروج از تونل وجود نداشته ‏باشد».

گفتگوی سیاسی


این حرفها با این صراحت راجع به وضعیت اقتصادی، اونم از زبان یکی از وزیران دولت روحانی خیلی تعجب‌آوره؛ چون روحانی خطش طی این مدت امیددرمانی بوده و این که مرتب می‌خواد وانمود بکنه که اوضاع خیلی خوبه و جای هیچ نگرانی نیست. بنابراین سؤالهای زیادی مطرح می‌شه از جمله این که پشت این اعترافهای تکان دهنده آیا هدف دیگری نهفته است؟ واقعیت بخصوص در زمینة اقتصادی چیه؟ و مگر قبلاً خود همین زنگنه ادعا نمی‌کرد که ما تدابیر و ابتکارات زیادی در مورد دور زدن تحریمها داریم، پس چرا الان این طوری حرف می‌زنه و پیامش چیه؟ و در نهایت رژیم چه خطی رو در این رابطه در پیش گرفته و چه مسیری رو می‌خواد بره؟ اینها سوالاتی است که ما در گفتگوی امروز خودمون با اسدالله مثنی در میان می‌گذاریم.

س: حرفهای دیروز زنگنه که بخشی از اون در این گزارشی که دیدیم آمده بود، کاملاً در تعارض با حرفها و ادعاهای قبل او و ادعاهای روحانی است، اما واقعیت چیه؟ آیا واقعیت چیزی بین این دو سر طیفه؟


ج: نخیر واقعیت بسا بدتر از این است که الان زنگنه دارد اعتراف می‌کند و حتی بدتر و وخیمتر از چیزی است که در گزارش شما هم آمده بود؛ اجازه بدین به قسمتهایی از حرفهای زنگنه که در همین گزارش لابد به دلیل محدودیت زمان نیامده بود، اشاره کنم: زنگنه از جمله در جواب سؤالات خبرنگاران رسانه‌های باند رقیب وقتی که آنها مطرح کردند که چرا با شرکتهای چینی و روسی قرارداد امضا نمی‌کنید؟

گفت: «کدام قرارداد بوده که طرف مقابل خواسته و ما امضا نکردیم؟ وقتی طرف مقابل حاضر نیست امضا کند، من چه کاری می‌توانم انجام دهم؟» و با اشاره به نامه‌ای که توسط ٧٢ عضو مجلس ارتجاع (همانها که درخواست استیضاح زنگنه را دارند) نوشته شده، گفت که من هم با چینی‌ها و هم با روس‌ها حاضر به همکاری بودم اما طرف مقابل هم باید بپذیرد». و اضافه کرد: « برای توسعه فاز ۱۱ با چینی‌ها مکاتبه کردیم و آن‌ها پاسخ ندادند. درباره گاز به پاکستان هم آن‌ها کوتاهی کرده و تعهدهای خود را به صراحت اعلام کردند اما حتی یک متر خط لوله هم نکشیدند».

اما در واقع جان کلام حرفهای زنگنه آنجا بود که به رابطه رژیم با عراق اشاره کرد. عراقی که حیاط خلوت رژیم محسوب می‌شد اما الان حتی پول گازی را هم که از رژیم می‌خرد و خریده و به گفتة زنگنه ۲میلیارد دلار از این بابت به رژیم بدهی دارد را، از ترس تحریمهای آمریکا حاضر نیست بپردازد. از روی این می‌توان خواند که کیفیت رابطة رژیم با کشورهای اروپایی و با سایر مشتریان نفت به چه صورت است.

س: خب این حرفهایی که شما به نقل از زنگنه گفتید، به اندازة کافی تکان دهنده است، اما شما گفتید که واقعیت بدتر از اینهاست. آن واقعیتهای بدتر چیست؟


ج: واقعیت این است که در حال حاضر صادرات نفت به زیر یک میلیون بشکه رسیده و تا ۳ماه دیگر که معافیت ۸کشور خریدار نفت ایران به پایان می‌رسد، این میزان از نیم میلیون بشکه هم پایین تر خواهد رفت. واقعیت این است که رژیم بودجة خود را بر اساس صادرات یک و نیم میلیون بشکه بسته و با این همه میزان کسری به نیمی از بودجه می‌رسد. تصور کنید که اگر صادرات نفت به یک سوم پیش‌بینی شده در بودجه برسد چه خواهدشد.

واقعیت این است که شیوه‌هایی که رژیم قبل از برجام برای دور زدن تحریمها استفاده می‌کرد لو رفته و آمریکا همة آن راهها را کور کرده یا در حال کور کردن است. جدیت تحریمها هم به کلی متفاوت از دور قبلی است به طوری که خود زنگنه هم اعتراف می‌کندکه همان کشورهای معاف از تحریم هم حاضر نیستد حتی یک لیتر بیشتر نفت بخرند و قس...

س: تناقض این حرفهای امثال زنگنه با سرمایه گذاری زیادی که روی امید درمانی کرده بودند و از خود خامنه ای تا روحانی و بقیة سردمداران مرتبا تبلیغ می کردند که اوضاع خوب است، چه پیامی دارد؟


ج: سؤال خوبیه. چون واقعا روی امیددرمانی به قول شما سرمایه گذاری زیادی کردن، علتش هم اینه که چون هیچ راه حلی برای خروج از بن بست کنونی ندارن، هیچ راه حلی برای پاسخ به شرایط انفجاری جامعه ندارن. چون نه می خوان و نه می تونن یک ذره با فساد عظیمی که از بالاترین نقطة رژیم یعنی خود خامنه ای و بیتش شروع می شه و در سراسر پیکر و تار و پود رژیم جریان داره فاصله بگیرن، در نتیجه تنها راه و تنها چاره شون برای مهار این وضعیت دروغ درمانی و امید درمانی و باید درمانی و سلسله یی از این درمانهایی است که خود خامنه ای اسمش رو گذاشته بود پروپاگاندا و ضرورت پروپاگاندا برای این که بتونن سیاه رو سفید نشون بدن.

خب حالا تو این وضعیت اگر بیان بگن اوضاع خیلی خیلی خرابه در واقع همة این سرمایه گذاری و تنها راه حل خودشون رو خراب کردن. حالا چرا؟ چرا یک وزیر مهم روحانی که باید در امیددرمانی نقش بسیار مهمی رو ایفا کنه و بگه نه وضع نفت خوبه و خلاصه تبلیغات بکنه، میاد می گه اوضاع خرابه؟

علت به نظر من فشار واقعیته. واقعیت یعنی همون خفگی اقتصادی که روز به روز رژیم داره بهش نزدیک می شه. یعنی حلقة طنابی که به گردن رژیم افتاده روز به روز داره تنگتر و تنگتر می شه و طبیعیه که کم کم صدای آه و ناله بلند می شه و واکنشهای جدی جای خودش رو به اون تبلیغات پوشالی می ده. چون واقعیت از پرده کم کم بیرون میفته و اگر هم چیزی نگه خودش بیشتر گویا خواهد بود و عملکرد خطرناکتری می تونه داشته باشه.

س: اینها قبلا ادعا می کردند که با الگو برداری از اوراق قرضة دکتر مصدق با کمک مردم مشکل را حل خواهند کرد، در این مورد چه نظری دارید؟


ج: این که بیشتر به جوک شباهت داره و بیشتر خنده داره. مردمی که اینها ادعا می کنن میان و ازشون چیزی شبیه به اوراق قرضه می خرن همین الان در کف خیابانها دارن علیه این نظام و چپاولگریهای این نظام فریاد می زنن. از این گذشته اینها منتظر این که از مردم درخواست اوراق قرضه بکنن نمودن و هرچی توی جیب و سفرة مردم بوده پیشاپیش چپاول کردن و الان بخش عمده یی از مردم حتی نون خالی رو به سختی می تونن برای سفره‌شون فراهم کنن. پس این ادعا به شکل مضاعف مسخره و خنده داره.

س: این خفگی اقتصادی که می گویید به چه معنی است و چه سرانجامی دارد؟


ج: خفگی اقتصادی یعنی نقطه یی که راه نفس اقتصادی رژیم بالکل بسته می شه. اقتصاد ایران تحت حاکمیت آخوندها آن طور که کارشناسان خود این رژیم می گن، تبدیل شده به یک اقتصاد اولا وابسته به نفت، ثانیا اقتصاد واردات محور (این عبارت مربوط به خود کارشناسان یا سردمداران رژیمه) یعنی اقتصادی که منبع درآمدش در اساس نفته یا حالا تا حد اندکی مشتقات نفت و از طرف دیگه به دلیل انهدام تولید و انهدام بخش بزرگی از کشاورزی اقتصاد وابسته شده به واردات.

یعنی باید رژیم بتونه نفت صادر کنه، پول نفت برگرده، با استفاده از پول نفت سایر کالاها رو خرید بکنه و وارد بکنه. حالا وقتی این شریانها یعنی رفتن نفت و بازگشت پول بسته می شه درست مثل انسانی که جلو دم و باز دمش گرفته بشه می ره به سمت خفگی. اما این پیامدهای این خفگی چی هست. نمونه اش داستان برجامه که وقتی در سال ۹۲ اندکی به سمت خفگی رفت به قول خودشون روی زانوهای خونین رفت پای میز مذاکراتی که به مدت ۱۰سال از اون سر باز زده بود.

یعنی این خفگی رژیم رو می بره پای تعیین تکلیف و تعیین تکلیف هم یعنی این که مجبور می شه به یکی از دو راه کوتاه اومدن و تسلیم و مذاکره یا انقباض بره که هرکدوم از این راهها انتهاش پایان رژیمه. یعنی در این وضعیت رژیم اون قدر ضعیف می شه و زمین گیر می شه که ارتش آزادی و مردم می تونن با سادگی ضربة نهایی رو به این رژیم وارد کنن.

 

حسن روحانی اذعان کرد که شرایط عادی نیست و شرایط سخت تحریم است

سردرگمی و صف‌بندی باندها در بن‌بست FATF
لطفا به اشتراک بگذارید: