خامنهای تقلا برای پوشاندن بنبست و بیراهحلی
خامنهای تقلا برای پوشاندن بنبست و بیراهحلی
گزارش و گفتگو با علیرضا معدنچی
در برنامة تیک تاک امروز، میپردازیم به سخرانی دیروز ولی فقیه ارتجاع. خامنهای در دیدار با گروهی از پرسنل نیروی هوایی ارتش تحت امر خود طی سخنانی، ضمن لفاظیهای بسیار اما حرف مشخصی دربارة بحرانهای گریبانگیر رژیم نزد و باز هم تضادها و مشکلات رژیم را معوق و بلاتکلیف گذاشت.
تنها حرف مشخص خامنهای التماس و درخواست برای شرکت در نمایش و راهپیمایی ۲۲بهمن بود. «این دشمن شکن است، دشمن را مرعوب می کند. این نشاندهندهی عزم ملّی است، عزم ملّت ایران را نشان میدهد؛ نشاندهندهی حضورِ عمومی ملّت ایران در صحنه است. حضور ملّت در صحنه، برای دشمن شکننده است. این حضور بیستودوّم بهمن نشاندهندهی حضور عمده است؛ نشاندهندهی وحدت ملّی است». اما پس از این دم زدن از وحدت ملی، خامنهای در جملة بعد مجبور شد به وحوش رژیم خود که این روزها بر اثر بحرانهای فراگیر رژیم سخت به جان هم افتادهاند، تذکر دهد که از این نمایش به عنوان فرصتی برای تسویه حساب خود استفاده نکنند.
« من اینجا یک سفارشی هم بکنم؛ گاهی در راهپیمایی بیستودوّم بهمن دیده میشود که مثلاً جنابعالی از فلان آقا خوشتان نمیآید، او هم آمده در راهپیمایی مثل شما، بنا میکنید علیه او تظاهرات کردن و شعار دادن؛ این درست نیست؛ یک اختلاف نظری است، بالاخره شما او را قبول ندارید به هر دلیلی، فلان مسئول را، فلان رئیس را، فلان آقا را شما قبول ندارید، خیلیخب، اشکال ندارد؛ امّا جای تسویهحساب، راهپیمایی بیستودوّم بهمن نیست؛»
خامنهای در التماس و درخواست خود برای شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن، ناچار شد تحت این عنوان که «یک جاهایی گلهمندی هم هست» به فضای انفجاری جامعه اشاره کند. « ملّت ایران با همهی قدرت، پشت این انقلاب و پشت این نظام ایستاده؛ خب یک جاهایی گلهمندی هم هست، یک جاهایی ناراحتی هم هست، توقّعات هم هست».
آش این ادعای وقیحانه و همچنین طلب وحدت کلمه از نیروهای رژیم چنان شور بود که یکی از مهرههای باند خود خامنهای به نام سعید زیباکلام در صفحة تلگرام خود نوشت: « در مورد تذکر امروز رهبر انقلاب در رابطه با حفظ #وحدت در ۲۲ بهمن به نظرم وقتی سخنران تریبون اصلی که بدهکار است هرسال خودش تولید نفرت و کینه و اختلاف میکند، نمیشود به طلبکار(مردم) بگوییم امروز هیس تو هیچ چیز نگو!»
ولی فقیه ارتجاع به رغم دم زدن از ترساندن و مرعوب کردن دشمن، در جای دیگری از سخنان خود مجبور شد اعتراف کند که نیروهای خودش به شدت ترسیدهاند و خطاب به آنها چندین بار تکرار کرد که نترسید و دلهره نداشته باشید: «کار دشمن دلهره افکندن است. کار دشمن این است که دلهره بیندازد، بترساند، ناامید کند؛ این کار دشمن است، کار شیطان است؛ مال امروز هم نیست، همیشه بوده؛ در طول تاریخ و در طول تاریخ اسلام.
إِنَّما ذٰلِکُمُ الشَّیطانُ یُخَوِّفُ أَولِیاءَهُ -[آیهی] قرآن است- این، شیطان است که دوستان و پیروان خودش را میترساند؛ فَلا تَخافوهُم وَ خافونِ إِن کُنتُم مُؤمِنینَ؛(۶) [خدا میفرماید] شما که مؤمن هستید، از اولیای شیطان، از پیروان شیطان، از قدرتهایی که قدرتهای شیطانی هستند نترسید؛ از من بترسید، از انحراف از صراط مستقیم بترسید. اگر کسی از صراط مستقیم منحرف شد، این ترس دارد؛ چون وقتی شما از جادّهی مستقیم و صحیح و خوب و درست منحرف شدید، میافتید در بیابان؛ از این بترسید امّا از دشمن اصلاً نترسید؛ از دشمن نترسید.
خامنهای در قسمت دیگری از سخنان خود در جواب اظهارات چند روز پیش رئیس جمهور آمریکا که گفته بود سران رژیم ایران هنوز شعار مرگ بر آمریکا سر میدهند، در حالی که بزرگان آمریکا را مخاطب قرار داده بود، گفت که منظور از این شعار تنها افراد مشخصی از دولت آمریکاست.
«اولا بنده این را برای حضرات بزرگان امریکایی روشن کنم مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر ترامپ و جان بولتون و پمپئو مرگ بر اینها یعنی مرگ بر سردمداران ما با مردم آمریکا کاری نداریم مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر شما چندتایی که گروهی که دارید اداره میکنید کشورتان را مراد این است حالا در این دوره اینها هستند در دوره دیگر هم دیگران بحث ملت آمریکا نیست...».
خامنهای در قسمت دیگری از سخنان خود به جای تعیین تکلیف رژیم در مورد FATF و لوایح آن که یکی از شروط اروپا برای ادامة تعامل با رژیم است و در حال حاضر نهادهای رژیمش در گل آن گیر کردهاند، باز هم به شیوة دوپهلوگویی روی آورد و در حالی که تقصیر نافرجامی برجام را به گردن دولت روحانی میانداخت گفت: «توصیه ام این است که به اروپایی ها هم اعتماد نکنید در مورد آمریکا هم من از دو سه سال پیش که این بحثهای مذاکرات مربوط هسته ای برقرار بود دائما هم خصوصی به مسئولین میگفتم.
هم در جلسات عمومی در سخنرانی ها مکرر گفتم گفتم من اعتمادی ندارم به اینها. به اینها اعتماد نکنید به اینها اطمینان به حرفشان به قولشون به امضایشان به لبخند شون اعتماد نکنید اینها مورد اعتماد نیستند خب حالا نتیجه این شده که مسئولینی که اونروز مذاکره میکردند خودشون امروز دارند میگویند آمریکا غیر قابل اعتماد است.
خب از اول بایستی این غیر قابل اعتماد بودن را تشخیص میدادند حرکت میکردند امروز هم دارم راجع به اروپا میگویم غیر قابل اعتماد هستند نمیگویم درباره مسائل مورد ابتلاء و اینها ارتباط نداشته باشید نه بالاخره مایک دولتی هستیم».
اظهارات دو پهلوی خامنهای در مورد اروپا در شرایطی است که گماشتههای او اروپا را همدست آمریکا میدانند و روز گذشته امام جمعةکرج در نمایش جمعة این شهر گفت: «آمریکا و اروپا مانند قیچی عمل کرده و خواهان تکه تکه شدن نظام هستند. معلوم نیست چرا آقایان این مسئله را قبول نمی کنند؟». خامنهای در عین حال علت خشم خود از اروپاییها را هم برملا کرد، آنجا که گفت آنها از این رژیم ضدبشری مطالبة حقوق بشر را میکنند و در همین رابطه طلبکار حقوق بشر مردم فرانسه هم شد
ببینید توی خیابانهای پاریس مردم شون را دارند کور میکنند مردم تظاهر کننده ای که توی خیابانهای پاریس دارند حرکت میکنند بوسیله نیروهای مسلح دولت فرانسه مورد تهاجم قرار میگیرند بسیاری کور میشوند یعنی اینجور با مردم خودشون رفتار میکنند اونوقت از ما مطالبه حقوق بشر میکنند آخه شما چه کاره هستید که با حقوق بشر چه نسبتی دارید شما؟ که از یک کشور دیگه از یک ملت دیگه مطالبه حقوق بشر کنید شما اصلا میشناسید حقوق بشر را؟
نه امروز میشناسند نه در گذشته میشناختند نه در تاریخ شون می شناختند اینها اینجوری هستند یعنی با کمال وقاحت می ایستند یک چیزی را مطالبه میکنند طلبکاری میکنند با لحن خیلی خودخواهانه و تکبر آمیز هم ملاحظه میکنند اینها نمیشه به اینها اعتماد کرد نمیشه به اینها احترام گذاشت.
این گزارش و قسمتهای مختلفی از سخنرانی دیروز خامنهای رو دیدیم. سؤالهای مختلفی اینجا مطرح میشه؛ از جمله این که خامنهای برای حل چه مسألهیی به صحنه آمده بود و در شرایطی که رژیم درگیر بحرانها و مسائل بسیار حادی هست، چه تضادی رو میخواست حل بکنه؟
چرا در این شرایط بحرانی، خامنهای دوباره روی شعار «مرگ بر آمریکا» تاکید کرد؟ در شرایطی که چند روز بیشتر به کنفرانس ورشو و همچنین پایان مهلت رژیم برای پذیرش مقررات و قوانین FATF باقی نمونده، خامنهای چه خط کاری رو مشخص کرد. اینها سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با علیرضا معدنچی امیدواریم بتونیم به اونها جواب بدیم.
ج: هیچ جوابی نداد و دربارة مسائل و بحرانهای اصلی رژیم هیچ چیز نگفت. مثلاً درباره بحران گرانی و کمیابی کالاهای اساسی که همین یکی دو ماه پیش روحانی و سایر اعضای دولتش یکی پس از دیگری میآمدند و میگفتند که جای هیچ نگرانی نیست. همة کالاهای اساسی تامین شدند و حتی بیش از نیاز در انبارها موجود هستند، الان همه میبینند که اوضاع از چه قرار است و خود مهرهها و سردمداران رژیم هم ناچارند به وخامت وضع اعتراف کنند. در این مورد حرف خامنهای این بود که « نه اینکه حوادث را نمیشناسم و نمیدانم، گرفتاریها را نمیدانم، گرانیها را نمیبینم؛ چرا، اینها همه چیزهای واضحی است، اطّلاعات و خبرها به ما خیلی بیشتر از خیلی جاهای دیگر هم میرسد».
بعد هم که سعی کرد اوضاع انفجاری جامعه را به توقعات و گلهمندی و ناراحتی تقلیل داد. انگار نه انگار که مهرههای خود رژیم پشت سر هم نسبت به سیل و آتشفشانی که در راه است هشدار می دهند و سراپای رژیم از وحشت به لرزه افتاده است. نسبت به شرایط خارجی رژیم و دو سرفصلی که شما اشاره کردید هم خامنهای لام تا کام حرف نزد و انگار نه انگار که باز هم در خود رژیم میگویند و هشدار میدهند که یک ائتلاف و اجماع منطقهیی و بینالمللی علیه ما در حال شکل گرفتن است.
تنها حرف مشخص و مسألة اضطراری و فوری که خامنهای به آن پرداخت، راهپیمایی ۲۲بهمن بود؛ نمایشی که رژیم هر سال بیش از سال پیش به آن نیازمند میشود تا با به خیابان کشیدن نیروها و نانخورهای خسته و از رمقافتادة خود خامنهای بتواند ادعا کند که مردم همچنان پشت نظام هستند. این قبیل تبلیغات و راه انداختن نمایشهای رنگ باخته تنها جواب رژیم به اوضاع به شدت بحرانی و وخیم رژیم است.
ج: بله خامنهای در حالی که با ادب و احترام زیاد «حضرات بزرگان آمریکایی» را مخاطب قرار داده بود، توضیح داد که منظورش از شعار مرگ بر آمریکا، مرگ بر مردم آمریکا نیست، منظورش سردمداران کنونی آمریکاست. این حرف اگر چه ظاهرش تند و تیز است، اما در کنه آن ترس و نگرانی است. این حرف را شما مقایسه کنید با حرف خامنه ای که میگفت آمریکا شیطان بزرگ است. اگر واقعاً خامنهای نمیترسید باید به حرف خمینی استناد میکرد و آمریکا را به عنوان استکبار و کذا و کذا مورد حمله قرار میداد. این ضعف و این ترس، بخصوص در عدم اشاره به مسائل اصلی که الان روی میز است مثل کنفرانس ورشو و FATF و جواب به شروط اروپا در مورد سینتکس خودش را خوب نشان میدهد.
ج: این شیوة دوپهلو حرف زدن و تعیین تکلیف نکردن و انداختن توپ در زمین دولت شیوة همیشگی و شناخته شده خامنهای است. حرفی هم که خامنهای دربارة اروپا زد، تکرار حرف و موضع قبلیاش بود. چون نمیتواند مسأله را ببرد و تعیین تکلیف کند، میگوید من اعتماد ندارم اما بروید مذاکره کنید و برجام را هم مثال میزند و میگوید من همان زمان برجام به مسئولین گفتم که اینها قبال اعتماد نکنید. در حالی که در برجام هم وقتی که به نظر میرسید برجام عایداتی دارد.
خامنهای هول شد و برای بیرون کشیدن این عایدات خیالی از جیب روحانی آمد گفت اصلاً مذاکرات مخفیانه با آمریکا را من خودم از طریق یکی از محترمین منطقه، که منظورش عمان بود شروع کردم. اجازه بدهید عین عبارات خامنهای در دیدار با مقامات نظام را که در دوم تیر ۹۴ گفت و در سایت خود او درج شده، عیناً برایتان بخوانم: « این مذاکراتی که در واقع فراتر از مذاکرات ما با پنج به علاوهی یک است؛ مذاکرهی با آمریکاییها است.
متقاضیِ این مذاکرات آمریکاییها بودند. مربوط به زمان دولت دهم هم هست. قبل از آمدن این دولت این مذاکرات شروع شد. آنها درخواست کردند، واسطهای قرار دادند و یکی از محترمینِ منطقه، آمد اینجا با من ملاقات کرد، گفت که رئیسجمهور آمریکا با او تماس گرفته و از او خواهش کرده و گفته است که ما میخواهیم مسئلهی هستهای را با ایران حلّوفصل کنیم و تحریمها را هم میخواهیم برداریم...گفتیم خیلی خب، این دفعه هم امتحان میکنیم. مذاکرات اینجوری شروع شد».
و حالا که برجام شکست خورده خامنهای با نامردی تمام میگوید این کار روحانی و دولت او بود. در مورد اروپا و رابطه با اروپا هم عیناً وضع از همین قرار است. خامنهای با این دوپهلو گوییها میخواهد راه فرار را برای خود باز بگذارد که اگر خراب شد، بگوید من که گفته بودم! در حالی که همان طورکه ظریف اخیراً در مجلس گفت: ریز به ریز همة مذاکرات باخارجیها زیر نظر خامنهای انجام شده و انجام میشود.
ج: خیلی روشن است چون هیچ راه حلی برای هیچ کدام از آنها ندارد. مثلاً دربارة وضعیت انفجاری اقتصادی و اجتماعی چه کاری از دست خامنهای برمیآید؟ یاوة اقتصاد مقاومتی هم مدتهاست که رنگ باخته و مضحکه شده است. در برابر تحولات سیاسی هم هیچ راهی جز این ندارد که بنشیند و نظاره گر این باشد که زیر فشار تحریمها لحظه به لحظه به خفگی کامل افتصادی برسد. از سوریه هم که دارد دست و پایش را جمع میکند. در عراق هم به اعتراف زنگنه حتی طلب و قیمت گازی را که فروخته نمیتواند وصول کند. در چنین شرایطی تنها راهی که برای خامنهای باقی مانده تبلیغات است و بس!
موضع خامنهای بر سر اف.ای.تی اف، و تشدید وضعیت بنبست
سالگرد انقلاب بهمن و «۸۰میلیون مطالبهگر»
گزارش و گفتگو با علیرضا معدنچی
در برنامة تیک تاک امروز، میپردازیم به سخرانی دیروز ولی فقیه ارتجاع. خامنهای در دیدار با گروهی از پرسنل نیروی هوایی ارتش تحت امر خود طی سخنانی، ضمن لفاظیهای بسیار اما حرف مشخصی دربارة بحرانهای گریبانگیر رژیم نزد و باز هم تضادها و مشکلات رژیم را معوق و بلاتکلیف گذاشت.
خبر و نظر
تنها حرف مشخص خامنهای التماس و درخواست برای شرکت در نمایش و راهپیمایی ۲۲بهمن بود. «این دشمن شکن است، دشمن را مرعوب می کند. این نشاندهندهی عزم ملّی است، عزم ملّت ایران را نشان میدهد؛ نشاندهندهی حضورِ عمومی ملّت ایران در صحنه است. حضور ملّت در صحنه، برای دشمن شکننده است. این حضور بیستودوّم بهمن نشاندهندهی حضور عمده است؛ نشاندهندهی وحدت ملّی است». اما پس از این دم زدن از وحدت ملی، خامنهای در جملة بعد مجبور شد به وحوش رژیم خود که این روزها بر اثر بحرانهای فراگیر رژیم سخت به جان هم افتادهاند، تذکر دهد که از این نمایش به عنوان فرصتی برای تسویه حساب خود استفاده نکنند.
« من اینجا یک سفارشی هم بکنم؛ گاهی در راهپیمایی بیستودوّم بهمن دیده میشود که مثلاً جنابعالی از فلان آقا خوشتان نمیآید، او هم آمده در راهپیمایی مثل شما، بنا میکنید علیه او تظاهرات کردن و شعار دادن؛ این درست نیست؛ یک اختلاف نظری است، بالاخره شما او را قبول ندارید به هر دلیلی، فلان مسئول را، فلان رئیس را، فلان آقا را شما قبول ندارید، خیلیخب، اشکال ندارد؛ امّا جای تسویهحساب، راهپیمایی بیستودوّم بهمن نیست؛»
خامنهای در التماس و درخواست خود برای شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن، ناچار شد تحت این عنوان که «یک جاهایی گلهمندی هم هست» به فضای انفجاری جامعه اشاره کند. « ملّت ایران با همهی قدرت، پشت این انقلاب و پشت این نظام ایستاده؛ خب یک جاهایی گلهمندی هم هست، یک جاهایی ناراحتی هم هست، توقّعات هم هست».
ادعای وقیحانه
آش این ادعای وقیحانه و همچنین طلب وحدت کلمه از نیروهای رژیم چنان شور بود که یکی از مهرههای باند خود خامنهای به نام سعید زیباکلام در صفحة تلگرام خود نوشت: « در مورد تذکر امروز رهبر انقلاب در رابطه با حفظ #وحدت در ۲۲ بهمن به نظرم وقتی سخنران تریبون اصلی که بدهکار است هرسال خودش تولید نفرت و کینه و اختلاف میکند، نمیشود به طلبکار(مردم) بگوییم امروز هیس تو هیچ چیز نگو!»
ولی فقیه ارتجاع به رغم دم زدن از ترساندن و مرعوب کردن دشمن، در جای دیگری از سخنان خود مجبور شد اعتراف کند که نیروهای خودش به شدت ترسیدهاند و خطاب به آنها چندین بار تکرار کرد که نترسید و دلهره نداشته باشید: «کار دشمن دلهره افکندن است. کار دشمن این است که دلهره بیندازد، بترساند، ناامید کند؛ این کار دشمن است، کار شیطان است؛ مال امروز هم نیست، همیشه بوده؛ در طول تاریخ و در طول تاریخ اسلام.
إِنَّما ذٰلِکُمُ الشَّیطانُ یُخَوِّفُ أَولِیاءَهُ -[آیهی] قرآن است- این، شیطان است که دوستان و پیروان خودش را میترساند؛ فَلا تَخافوهُم وَ خافونِ إِن کُنتُم مُؤمِنینَ؛(۶) [خدا میفرماید] شما که مؤمن هستید، از اولیای شیطان، از پیروان شیطان، از قدرتهایی که قدرتهای شیطانی هستند نترسید؛ از من بترسید، از انحراف از صراط مستقیم بترسید. اگر کسی از صراط مستقیم منحرف شد، این ترس دارد؛ چون وقتی شما از جادّهی مستقیم و صحیح و خوب و درست منحرف شدید، میافتید در بیابان؛ از این بترسید امّا از دشمن اصلاً نترسید؛ از دشمن نترسید.
شعار مرگ بر آمریکا
خامنهای در قسمت دیگری از سخنان خود در جواب اظهارات چند روز پیش رئیس جمهور آمریکا که گفته بود سران رژیم ایران هنوز شعار مرگ بر آمریکا سر میدهند، در حالی که بزرگان آمریکا را مخاطب قرار داده بود، گفت که منظور از این شعار تنها افراد مشخصی از دولت آمریکاست.
«اولا بنده این را برای حضرات بزرگان امریکایی روشن کنم مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر ترامپ و جان بولتون و پمپئو مرگ بر اینها یعنی مرگ بر سردمداران ما با مردم آمریکا کاری نداریم مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر شما چندتایی که گروهی که دارید اداره میکنید کشورتان را مراد این است حالا در این دوره اینها هستند در دوره دیگر هم دیگران بحث ملت آمریکا نیست...».
خامنهای در قسمت دیگری از سخنان خود به جای تعیین تکلیف رژیم در مورد FATF و لوایح آن که یکی از شروط اروپا برای ادامة تعامل با رژیم است و در حال حاضر نهادهای رژیمش در گل آن گیر کردهاند، باز هم به شیوة دوپهلوگویی روی آورد و در حالی که تقصیر نافرجامی برجام را به گردن دولت روحانی میانداخت گفت: «توصیه ام این است که به اروپایی ها هم اعتماد نکنید در مورد آمریکا هم من از دو سه سال پیش که این بحثهای مذاکرات مربوط هسته ای برقرار بود دائما هم خصوصی به مسئولین میگفتم.
هم در جلسات عمومی در سخنرانی ها مکرر گفتم گفتم من اعتمادی ندارم به اینها. به اینها اعتماد نکنید به اینها اطمینان به حرفشان به قولشون به امضایشان به لبخند شون اعتماد نکنید اینها مورد اعتماد نیستند خب حالا نتیجه این شده که مسئولینی که اونروز مذاکره میکردند خودشون امروز دارند میگویند آمریکا غیر قابل اعتماد است.
اروپا
خب از اول بایستی این غیر قابل اعتماد بودن را تشخیص میدادند حرکت میکردند امروز هم دارم راجع به اروپا میگویم غیر قابل اعتماد هستند نمیگویم درباره مسائل مورد ابتلاء و اینها ارتباط نداشته باشید نه بالاخره مایک دولتی هستیم».
اظهارات دو پهلوی خامنهای در مورد اروپا در شرایطی است که گماشتههای او اروپا را همدست آمریکا میدانند و روز گذشته امام جمعةکرج در نمایش جمعة این شهر گفت: «آمریکا و اروپا مانند قیچی عمل کرده و خواهان تکه تکه شدن نظام هستند. معلوم نیست چرا آقایان این مسئله را قبول نمی کنند؟». خامنهای در عین حال علت خشم خود از اروپاییها را هم برملا کرد، آنجا که گفت آنها از این رژیم ضدبشری مطالبة حقوق بشر را میکنند و در همین رابطه طلبکار حقوق بشر مردم فرانسه هم شد
ببینید توی خیابانهای پاریس مردم شون را دارند کور میکنند مردم تظاهر کننده ای که توی خیابانهای پاریس دارند حرکت میکنند بوسیله نیروهای مسلح دولت فرانسه مورد تهاجم قرار میگیرند بسیاری کور میشوند یعنی اینجور با مردم خودشون رفتار میکنند اونوقت از ما مطالبه حقوق بشر میکنند آخه شما چه کاره هستید که با حقوق بشر چه نسبتی دارید شما؟ که از یک کشور دیگه از یک ملت دیگه مطالبه حقوق بشر کنید شما اصلا میشناسید حقوق بشر را؟
نه امروز میشناسند نه در گذشته میشناختند نه در تاریخ شون می شناختند اینها اینجوری هستند یعنی با کمال وقاحت می ایستند یک چیزی را مطالبه میکنند طلبکاری میکنند با لحن خیلی خودخواهانه و تکبر آمیز هم ملاحظه میکنند اینها نمیشه به اینها اعتماد کرد نمیشه به اینها احترام گذاشت.
گفتگوی سیاسی
این گزارش و قسمتهای مختلفی از سخنرانی دیروز خامنهای رو دیدیم. سؤالهای مختلفی اینجا مطرح میشه؛ از جمله این که خامنهای برای حل چه مسألهیی به صحنه آمده بود و در شرایطی که رژیم درگیر بحرانها و مسائل بسیار حادی هست، چه تضادی رو میخواست حل بکنه؟
چرا در این شرایط بحرانی، خامنهای دوباره روی شعار «مرگ بر آمریکا» تاکید کرد؟ در شرایطی که چند روز بیشتر به کنفرانس ورشو و همچنین پایان مهلت رژیم برای پذیرش مقررات و قوانین FATF باقی نمونده، خامنهای چه خط کاری رو مشخص کرد. اینها سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با علیرضا معدنچی امیدواریم بتونیم به اونها جواب بدیم.
س: در شرایطی که فقط ۴روز به کنفرانس ورشو و فقط یک هفته به اتمام مهلت رژیم برای تعیین تکلیف در مورد پیوستن به پیمان FATF باقی مونده و قاعدتاً خامنه ای باید به این موضوعات میپرداخت، سؤال این است که این مسائل را به چه صورت مطرح کرد و مستقیم یا غیرمستقیم چطور به اونا جواب داد؟
ج: هیچ جوابی نداد و دربارة مسائل و بحرانهای اصلی رژیم هیچ چیز نگفت. مثلاً درباره بحران گرانی و کمیابی کالاهای اساسی که همین یکی دو ماه پیش روحانی و سایر اعضای دولتش یکی پس از دیگری میآمدند و میگفتند که جای هیچ نگرانی نیست. همة کالاهای اساسی تامین شدند و حتی بیش از نیاز در انبارها موجود هستند، الان همه میبینند که اوضاع از چه قرار است و خود مهرهها و سردمداران رژیم هم ناچارند به وخامت وضع اعتراف کنند. در این مورد حرف خامنهای این بود که « نه اینکه حوادث را نمیشناسم و نمیدانم، گرفتاریها را نمیدانم، گرانیها را نمیبینم؛ چرا، اینها همه چیزهای واضحی است، اطّلاعات و خبرها به ما خیلی بیشتر از خیلی جاهای دیگر هم میرسد».
بعد هم که سعی کرد اوضاع انفجاری جامعه را به توقعات و گلهمندی و ناراحتی تقلیل داد. انگار نه انگار که مهرههای خود رژیم پشت سر هم نسبت به سیل و آتشفشانی که در راه است هشدار می دهند و سراپای رژیم از وحشت به لرزه افتاده است. نسبت به شرایط خارجی رژیم و دو سرفصلی که شما اشاره کردید هم خامنهای لام تا کام حرف نزد و انگار نه انگار که باز هم در خود رژیم میگویند و هشدار میدهند که یک ائتلاف و اجماع منطقهیی و بینالمللی علیه ما در حال شکل گرفتن است.
تنها حرف مشخص و مسألة اضطراری و فوری که خامنهای به آن پرداخت، راهپیمایی ۲۲بهمن بود؛ نمایشی که رژیم هر سال بیش از سال پیش به آن نیازمند میشود تا با به خیابان کشیدن نیروها و نانخورهای خسته و از رمقافتادة خود خامنهای بتواند ادعا کند که مردم همچنان پشت نظام هستند. این قبیل تبلیغات و راه انداختن نمایشهای رنگ باخته تنها جواب رژیم به اوضاع به شدت بحرانی و وخیم رژیم است.
س: ولی رسانهها گفتند که خامنهای به حرفهای دو روز پیش رئیس جمهور آمریکا جواب داد که این موضوع مهمی است؛ آیا این طور نیست؟
ج: بله خامنهای در حالی که با ادب و احترام زیاد «حضرات بزرگان آمریکایی» را مخاطب قرار داده بود، توضیح داد که منظورش از شعار مرگ بر آمریکا، مرگ بر مردم آمریکا نیست، منظورش سردمداران کنونی آمریکاست. این حرف اگر چه ظاهرش تند و تیز است، اما در کنه آن ترس و نگرانی است. این حرف را شما مقایسه کنید با حرف خامنه ای که میگفت آمریکا شیطان بزرگ است. اگر واقعاً خامنهای نمیترسید باید به حرف خمینی استناد میکرد و آمریکا را به عنوان استکبار و کذا و کذا مورد حمله قرار میداد. این ضعف و این ترس، بخصوص در عدم اشاره به مسائل اصلی که الان روی میز است مثل کنفرانس ورشو و FATF و جواب به شروط اروپا در مورد سینتکس خودش را خوب نشان میدهد.
س: در رابطه با اروپا هم که اروپا شروطی رو مشخص کرده، خامنهای واکنش نشون داد و به نظر میرسه که تند صحبت کرد؛ درست است؟
ج: این شیوة دوپهلو حرف زدن و تعیین تکلیف نکردن و انداختن توپ در زمین دولت شیوة همیشگی و شناخته شده خامنهای است. حرفی هم که خامنهای دربارة اروپا زد، تکرار حرف و موضع قبلیاش بود. چون نمیتواند مسأله را ببرد و تعیین تکلیف کند، میگوید من اعتماد ندارم اما بروید مذاکره کنید و برجام را هم مثال میزند و میگوید من همان زمان برجام به مسئولین گفتم که اینها قبال اعتماد نکنید. در حالی که در برجام هم وقتی که به نظر میرسید برجام عایداتی دارد.
خامنهای هول شد و برای بیرون کشیدن این عایدات خیالی از جیب روحانی آمد گفت اصلاً مذاکرات مخفیانه با آمریکا را من خودم از طریق یکی از محترمین منطقه، که منظورش عمان بود شروع کردم. اجازه بدهید عین عبارات خامنهای در دیدار با مقامات نظام را که در دوم تیر ۹۴ گفت و در سایت خود او درج شده، عیناً برایتان بخوانم: « این مذاکراتی که در واقع فراتر از مذاکرات ما با پنج به علاوهی یک است؛ مذاکرهی با آمریکاییها است.
شروع مذاکرات
متقاضیِ این مذاکرات آمریکاییها بودند. مربوط به زمان دولت دهم هم هست. قبل از آمدن این دولت این مذاکرات شروع شد. آنها درخواست کردند، واسطهای قرار دادند و یکی از محترمینِ منطقه، آمد اینجا با من ملاقات کرد، گفت که رئیسجمهور آمریکا با او تماس گرفته و از او خواهش کرده و گفته است که ما میخواهیم مسئلهی هستهای را با ایران حلّوفصل کنیم و تحریمها را هم میخواهیم برداریم...گفتیم خیلی خب، این دفعه هم امتحان میکنیم. مذاکرات اینجوری شروع شد».
و حالا که برجام شکست خورده خامنهای با نامردی تمام میگوید این کار روحانی و دولت او بود. در مورد اروپا و رابطه با اروپا هم عیناً وضع از همین قرار است. خامنهای با این دوپهلو گوییها میخواهد راه فرار را برای خود باز بگذارد که اگر خراب شد، بگوید من که گفته بودم! در حالی که همان طورکه ظریف اخیراً در مجلس گفت: ریز به ریز همة مذاکرات باخارجیها زیر نظر خامنهای انجام شده و انجام میشود.
س: خب چرا خامنهای به مسائل اصلی نمیپردازد؟
ج: خیلی روشن است چون هیچ راه حلی برای هیچ کدام از آنها ندارد. مثلاً دربارة وضعیت انفجاری اقتصادی و اجتماعی چه کاری از دست خامنهای برمیآید؟ یاوة اقتصاد مقاومتی هم مدتهاست که رنگ باخته و مضحکه شده است. در برابر تحولات سیاسی هم هیچ راهی جز این ندارد که بنشیند و نظاره گر این باشد که زیر فشار تحریمها لحظه به لحظه به خفگی کامل افتصادی برسد. از سوریه هم که دارد دست و پایش را جمع میکند. در عراق هم به اعتراف زنگنه حتی طلب و قیمت گازی را که فروخته نمیتواند وصول کند. در چنین شرایطی تنها راهی که برای خامنهای باقی مانده تبلیغات است و بس!
موضع خامنهای بر سر اف.ای.تی اف، و تشدید وضعیت بنبست
سالگرد انقلاب بهمن و «۸۰میلیون مطالبهگر»