کنفرانس ورشو چه عواقبی برای ایران دارد؟ گفتگو با مهدی عقبایی

کنفرانس ورشو و تعمیق وحشت

گزارش و گفتگو با مهدی عقبایی

در برنامة تیک تاک امروز، می‌پردازیم به ادامة پیامدهای کنفرانس ورشو در رژیم. البته کنفرانس ورشو دو روز پیش به پایان رسید، ولی فریادهای وحشت رژیم از همه جا به گوش می‌رسد، دیروز از مجلس ارتجاع و امروز از روزنامه‌های و سایتهای رژیم و این تازه بخش مرئی این ابراز وحشت است. ابتدا گزارشی در این باره:

خبر و نظر


روزنامة آرمان (۲۷بهمن) در مقاله‌یی به قلم علی خرم از دیپلوماتهای سابق وابسته به باند اصلاح طلب، وحشت شدید خود از اجلاس ورشو و پیامدهای آن علیه رژیم را برملا کرده و با هشدار نسبت ائتلاف سازی علیه رژیم و این که «ماهیت این اجلاس و هدفی که پیگیری نمود در ۳۰سال گذشته بی‌سابقه محسوب می‌شود» می‌نویسد: « مایک پمپئو، در کنفرانس مطبوعاتی ورشو اعلام داشت در این کنفرانس یک نفر نبود که از ایران دفاع نماید و هرچه راجع به ماهیت ایران گفتیم، هیچ‌کس مخالفت نکرد».

در ادامة این مقاله می‌خوانیم: «آمریکا و متحدینش قصد دارند پس از صحنه اول نمایش تبلیغاتی، ائتلافی سیاسی علیه ایران به‌وجود آورند تا زمینه برای مشروعیت درگیری احتمالی فراهم شود و در آن‌صورت هیچ‌کس اندیشه اعتراض به خود راه ندهد».
روزنامة آرمان سپس با اشاره به این که حضور مجاهدین و تظاهرات مخالفان در ورشو به منظور نشان دادن عدم مشروعیت نظام به جهانیان می‌باشد، افزود:‌ «جمهوری اسلامی باید تشکیل این اجلاس را اقدامی در راه مشروعیت زدایی از خود تفسیر نماید...برنامه‌ریزان آمریکا سعی دارند جامعه ایران را پلوریزه نموده و اجلاس ورشو و تظاهرات مخالفان را پیام مهم به مردم ایران برای حرکت به سوی اهداف خودشان تغییر دهند».

یکی دیگر از مهره‌های باند اصلاح‌طلب به نام زیدآبادی نیز طی مطلبی در کانال تلگرامی خود که در رسانه‌های این باند هم منعکس شده، وحشت خود را از کنفرانس ورشو و نتایج آن ابراز کرده است. نامبرده با بیان این که «سخنرانی مقام‌های آمریکایی در کنفرانس ورشو لحن تند و بسیار گزنده‌ای در برابر (رژیم) ایران داشت» می‌افزاید: «اهمیت کنفرانس ورشو را صرفاً نباید در نوع مواضع علنی مایک پنس و مایک پمپئو که در مجموع حاوی افشای نکتة تازه‌ای از استراتژی آمریکا در برابر ایران و یا به طور کلی خاورمیانه نبود، جستجو کرد.

دلخوشی نظام


بر این اساس، به نظر می‌رسد هدف اصلی کنفرانس نه در اظهارات و سخنرانی‌های علنی بلکه در جلسات و کارگروه‌های محرمانه و پشت پرده پیگیری شده است». زیدآبادی با اشاره به رسانه‌های حکومتی و «دلخوش داشتن آنها به اینکه اروپایی‌ها در سطحی پایین در آن شرکت داشته و یا در بیانیة پایانی کنفرانس نامی از ایران برده نشده است»

این برخورد را، چشم بستن به روی واقعیت‌ها خوانده موضع رژیم مبنی بر این که «می‌خواهد همچنان خود را به عنوان مخالف سرسخت هرگونه راه حل سیاسی و مسالمت‌آمیز برای مسئله فلسطین معرفی کند» را زیر سؤال برده و به زعم خود درمان را هم این چنین مطرح می‌کند: «درمان آن فقط با یک جمله کوتاه و صریح و رسمی از طرف ایران یعنی اعلام «حمایت از تأسیس کشور مستقل فلسطینی در سراسر کرانه باختری و بیت‌المقدس شرقی» امکانپذیر است!».

رضا بابایی از مهره‌های باند اصلاح طلب که رسانه‌های این باند از او به عنوان پژوهشگر فرهنگی نام می‌برند، یادداشت خود در کانال تلگرامی اش را با این جمله شروع می‌کند که «آشتی اعراب و اسرائیل، همیشه آرزوی استراتژیک آمریکا و اروپا و حتی روسیه بوده» خاطرنشان می‌کند: «در چند دهة گذشته، آمریکا با بزرگ‌نمایی خطر (رژیم) ایران برای کشورهای عرب، به‌ویژه شیخ‌نشین‌های خلیج فارس، گامی بزرگ به سوی آن آرزوی دیرینه برداشته است. اکنون دشمنی با اسرائیل در میان کشورهای عرب، جای خود را به دشمنی با (رژیم) ایران و هلال شیعی داده است».

بابایی می‌افزاید: « ترامپ، این پیروزی بزرگ را بیش از همه مدیون سیاست‌‌های ایران در منطقه است. رفتار ما با کشورهای عرب، به‌ویژه عربستان (از حمله به سفارت‌‌‌خانه تا تبریک ائمه جمعه مرگ پادشاه عربستان را در تریبون‌های رسمی)، بازی در زمین ترامپ و اسرائیل بود». یادداشت مزبور با این جمله وحشت‌آلود به پایان می‌رسد: «هنوز نمی‌دانیم در کمیسیون‌های محرمانة کنفرانس (ورشو) چه گذشته است».

دیپلماسی رژیم


روزنامة جهان صنعت (۲۷بهمن) نیز سرمقالة خود با عنوان « دیپلماسی ایران؛ از ورشو تا مونیخ» با این هشدار که در کنفرانس مونیخ نیز همچون کنفرانس ورشو خطر در کمین رژیم است، می‌نویسد: « نباید انتظار داشت که واشنگتن بخواهد از تعقیب و تداوم سیاست ایران‌هراسی و در نتیجه ایران‌آزاری در نشست مونیخ اجتناب کند»‌. جهان صنعت با زیرسؤال بردن ضمنی برنامة موشکی و سیاست منطقه‌یی باند حاکم می‌نویسد: « غیرمنتظره نیست که واشگتن بخواهد با تغییر رویکرد خود از یکجانبه‌گرایی به چندجانبه‌گرایی، فشار علیه ایران در کنفرانس مونیخ را دوچندان کند‌.

مهم‌ترین اهرمی که واشنگتن در دست دارد، برنامه موشکی ایران و سیاست نفوذ منطقه‌ای آن در غرب آسیاست‌. در این ارتباط آن‌گونه که از سطح مواضع اعلامی اعضای اروپایی برجام و واشنگتن پیداست، آنان یکصدا و در راهبردی مشترک برنامه موشکی ایران را عامل اصلی اختلال در نظم ژئوپلیتیکی در منطقه غرب آسیا می‌دانند که هم می‌تواند برای حیات سرزمینی اروپا و آمریکا و هم متحدان مخاطره‌آفرین باشد‌».

گفتگوی سیاسی


این گزارشی که دیدیم، حاکی از این بود که دو روز پس از کنفرانس ورشو، واکنشهای هراس‌آلود رژیم نه تنها فروکش نکرده، بلکه به نظر می‌رسه عمیقتر شده و هشدارها نسبت به خطیر بودن اوضاع بالا گرفته. علت چیه؟ آیا با کنفرانس مونیخ که در حال انجامه و ظریف هم از طرف رژیم در اون شرکت داره، امکان این هست که راهی برای رژیم برای خروج از این وضعیت پیدا بشه؟ و متوقف شدن و تعلیق مجدد لایحة پالرمو از لوایح ۴گانة «FATF» چه تأثیری بر این وضعیت خواهد داشت.

س: با این که کنفرانس ورشو روز پنجشنبه به پایان رسید، اما واکنشهای رژیم همچنان ادامه دارد و دیروز شاهد این بودیم که دامنة ابراز وحشت حتی به نمایشهای جمعة رژیم هم کشیده شده بود و امروز در روزنامه‌ها و رسانه‌های حکومتی این ابراز وحشت خیلی بارز بود. در حالی که رژیم در تبلیغاتش میگه کنفرانس ورشو شکست خورده، ادامة این سوز و گداز و وحشت چه معنی دارد؟


ج: به نظر من طبیعی است که با گذشت زمان، حرفهای تبلیغاتی در مورد شکست کنفرانس ورشو و انزوای آمریکا فروکش کند و بالعکس ابراز و حشت و نگرانی غلبه پیدا کند و بارزتر شود. در بازتابهای رسانه‌یی هم می‌بینیم که وجوه عمیقتر از نتایج این کنفرانس مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته.

که اجازه بدین من به بعضی موارد آن اشاره کنم: علی خرم دیپلمات پیشین رژیم با اذعان به این که حضور و تظاهرات مجاهدین در ورشو به منظور نشان دادن عدم مشروعیت نظام به جهانیان بود نوشت:« «جمهوری اسلامی باید تشکیل این اجلاس را اقدامی در راه مشروعیت زدایی از خود تفسیر نماید... برنامه‌ریزان آمریکا سعی دارند جامعه ایران را پولاریزه و قطبی نموده و اجلاس ورشو و تظاهرات مخالفان را پیام مهم به مردم ایران برای حرکت به سوی اهداف خودشان تغییر دهند».

به این ترتیب نامبرده با این بیان آشکارا از این نگران است که این ائتلاف بین المللی که در ورشو شکل گرفته، تأثیرات خودش را در داخل کشور و در نیرو دادن به حرکتهای اعتراضی و نهایتاً قیام مردم به جان آمده، بگذارد.

دفاع از رژبم


همین فرد (علی خرم) به نقل از پمپئو خاطرنشان می کند که در کنفرانس ورشو هیچ یک از نمایندگان بیش از ۶۰ کشوری که حضور داشتند از رژیم هیچ دفاعی نکرد و در این رابطه به رژیم هشدار می‌دهد که حتی کشورهایی که در ظاهر ابراز دوستی با رژیم می‌کنند، در عمل رو در روی رژیم هستند و انزوای بین‌المللی و منطقه‌یی رژیم خیلی جدی و خطرناک است.

و یک کارشناس سیاسی دیگر رژیم به نام قاسم محبعلی که او هم از دیپلومات های سابق رژیم است در روزنامة ایران (۲۷بهمن) ارگان دولت روحانی هشدار می‌دهد: «اگر آنان موفق شوند که این ائتلاف را تشکیل دهند، طبیعتاً فشارها بر نظام افزایش پیدا می‌کند و در کنار محاصره اقتصادی که امریکایی‌ها دنبال آن هستند، ممکن است یک محاصره سرزمینی هم علیه نظام به وجود بیاورند». و توصیه می‌کند که رژیم برای مقابله با این انزوا، باید از یک طرف مناسبات خود را با چین و روسیه و از طرف دیگر با اروپا توسعه بدهد.

س: در حال حاضر کنفرانس بین‌المللی امنیتی در مونیخ آلمان جریان دارد و ظریف وزیر خارجة رژیم هم در اون شرکت کرده؛ آیا رژیم انتظار دارد که از طریق کنفرانس مونیخ می‌تواند ضربة ناشی از کنفرانس ورشو رو جبران کند؟


ج: اگر واقعاً چنین انتظاری داشته باشد، خیال خامی است چون این واقعیت را باید در نظر گرفت که سیاست مماشات که هنوز در اروپا نیمه جانی دارد، در ورشو یک ضربة کاری خورد و اروپاییها نسبت به قبل از ورشو و با توجه به اخطارهای تند معاون رئیس جمهور آمریکا، نمی‌توانند در خط مماشات مثل قبل زیر بال رژیم را بگیرند.

بخصوص امروز پنس در سخنرانی خود در کنفرانس مونیخ، همان مواضع تند خود در ورشو را تکرار کرد و از جمله با تاکید بر این که رژیم ایران دولت جلودار حامی تروریزم در جهان است و تهدید اصلی صلح و امنیت در جهان است، گفت:
ما در ورشو تعهد دادیم که با رژیم ایران مقابله کنیم و همه موافق بودند. من در ورشو گفتم زمان عمل رسیده است معاون رئیس جمهور آمریکا همچنین به اروپا هشدار دار که «باید نقض تحریمها را متوقف کند؛ چرا که این رژیمی بیرحم و وحشی است».

اگر چه رژیم در تبلیغات خود، روی اختلاف نظر اروپا و آمریکا و این که بعضی کشورهای اروپایی در سطح پایین‌تری از وزیران خارجه در اجلاس ورشو شرکت کرده بودند، تاکید می‌کند. اما برخی کارشناسان سیاسی رژیم هشدار می‌دهند مبادا خودش فریب تبلیغاتی را که خودش می‌کند بخورد.

اروپا پشت سر آمریکا


در همین رابطه یکی از کارشناسان رژیم به نام محسن جلیلوند طی مصاحبه‌یی با سایت حکومتی «دیپلماسی ایرانی» با اشاره به سابقة روابط اروپا و آمریکا و این که اروپا همیشه پشت سر آمریکا حرکت کرده گفت:‌ «همین کشورهای اروپایی اکنون در خصوص توان موشکی و دفاعی و نیز دیپلماسی منطقه‌یی (ما) به مراتب از ترامپ انتقادات بیشتری را دارند».

و به رژیم هشدار می‌دهد که اگر مثل قبل بخواهد بر روی موشکی و سیاست منطقه‌یی خود اصرار کند، اروپا بیش از پیش به طرف امریکا خواهد رفت و این برای رژیم خطرناک است. از اینها که بگذریم، اساساً سمت و سوی تحولات و روند تغییر تعادل قوا در منطقه و جهان، بخصوص بعد از قیام دی ماه ۹۶و با استمرار آن در طول سال ۹۷و چشم‌اندازش در سال ۹۸که حتی خامنه‌ای هم به آن اذعان کرد و نسبت به خطر در سال۹۸ هشدار داد، در جهتی نیست که انتظار داشته باشیم، مثلاً در مونیخ وضعیت رژیم بهبود پیدا کند و انزوایش کمتر شود. چرا که رژیم دست از سیاستهای خود برنداشته و همچنان بر سیاست صدور تروریسم اصرار می‌ورزد.

س: مجمع تشخیص امروز تشکیل جلسه داد و دوباره لایحة پالرمو را مورد بحث قرار داد، اما باز هم نوانست به نتیجه بسه و تصمیم گیری رو به آینده و به دو هفتة دیگر موکول کرد. این در شرایط کنونی چه پیامی و چه نتیجه‌یی دارد؟


ج: پیام واضحش این است که رژیم در بن‌بست است و از هیچ طرفی قادر به حرکت نیست. اگر مجمع امروز می‌توانست این لایحه را تصویب کند یا حتی رد کند، نشانة این بود که در یک جهت توانسته در میان خودش به یک نتیجه برسد و ولی فقیه توانسته یک باند را سر جایش بنشاند و خط مورد نظرش را پیش ببرد. اما وقتی مجمع برای سومین بار باز هم نتوانست به نتیجة مشخصی برسد. آن هم درحالی که طبق قرار قبلی فردا می‌بایست تصمیم خود را در مورد قرار دادن رژیم در لیست سیاه خود تصمیم بگیرد؛ این گویایی چیست؟ خیلی روشن نشانة تضعیف شدید موقعیت ولی فقیه است که قادر نیست از هیچ طرفی تضاد را ببرد.

طبعاً همین معنا را طرفهای خارجی هم خیلی خوب می‌گیرند و به همین جهت وزن و موقعیت رژیم در تعادل قوا باز هم پایینتر میآید. اخیراً هم روحانی و هم ظریف و هم فلاحت پیشه رئیس کمیسیون امنیت و روابط خارجی مجلس ارتجاع و هم قاسمی سخنگوی وزارت خارجه یکی پس از دیگری با منت کشی و التماس و درخواست خواستار باز کردن باب گفتگو و ایجاد روابط مسالمت‌امیز با کشورهای منطقه و مشخصاً عربستان و امارات شدند، آن هم در شرایطی که این دو کشور در اجلاس ورشو و به عبارت دیگر در ائتلاف ضد رژیم شرکت داشتند، که گویای موقعیت بسیار ضعیف رژیم در تعادل قواست، با شرایط باید انتظار داشت که این تعادل بیش از پیش به زیان رژیم تغییر کند و این بحران درونی رژیم را بیش از پیش تشدید خواهد کرد.

بیشتر بخوانید :

کنفرانس ورشو نتایج و پیامدها

مایک پنس: ما در ورشو تعهد دادیم که با رژیم ایران مقابله کنیم
لطفا به اشتراک بگذارید: