اذعان خامنهای به ترس و لرز مسئولان نظام
اذعان خامنهای به ترس و لرز مسئولان نظام
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
در برنامة تیک تاک امروز، میپردازیم به اظهارات روز گذشتة ولی فقیه ارتجاع. لابد در خبرها شنیدید که دیروز خامنهای به بهانة مناسبت سالگرد قیام مردم تبریز در ۲۹بهمن سال۵۶ به صحنه آمد و در سخنرانی برای شماری از نیروهایش، به بعضی از مسائلی که رژیم با آنها مواجه است، اشاره کرد و به خیلی از مهمترین بحرانهای رژیم هم هیچ اشارهیی نکرد. ابتدا گزارشی داریم در این باره:
با وجود گذشت یک هفته از نمایش حکومتی ۲۲بهمن، خامنهای به تفصیل دربارة آن صحبت کرد و آن را یک حرکت سیاسی و امنیتی توصیف کرد، و مدعی شد که امسال نسبت به پارسال جمعیت بیشتری به خیابان آمده بودند و از آن نتیجه گیری کرد که رژیم آسیبی نمیبیند، اما از این که خبرگزاریها به جای عدد دلخواه او، این نمایش را هزاران نفره توصیف نمودهاند ابراز خشم و غیظ کرد.
«دشمن میبینه البته کتمان میکنند در تبلیغات، در تبلیغات میگن هزاران نفر آمدند به خیابونهای ایران، دیگه نمیگن میلیونها نفر در همة شهرها در مجموع دهها میلیون آمدند به خیابون، این رو نمیگه اما میفهمه، دشمن میفهمه و همه میدانند در دنیا اون کشوری که مردمش این جور متحد در میدان باشند هیچ آسیبی از کید دشمن نمیشه به اون زد. اینو همه میدونند. یعنی این حضور شما در صحنة سیاسی کشور و در صحنة انقلابی کشور و در یادبود ۲۲بهمن، این یک حرکت سیاسی و امنیتی مهمی بود که به وسیلة ملت ایران انجام گرفت».
خامنهای در قسمت دیگری از سخنان خود به کنفرانس ورشو اشاره کرد و آن را شکست خورده و نشانة ضعف آمریکا توصیف کرد. « دولتمردان ضعیف العقل یا احمق درجه یک عصبانی میشن امریکا از برخی دولتهای همکار خود و دولتهای ضعیف و مرعوب برای نشست ورشو و تصمیم گیری ضد ایران دعوت کردند اما این نشست به هیچ نتیجه ای نرسید و همه اینها نشانه ضعف است و دشمن که در حالت ضعف دچار عصبانیت می شود، شروع به جنجال و فحاشی می کند.
به نتیجه هم نمیرسه».
ولی فقیه ارتجاع به رغم این ادعاها، اما اعتراف کرد که همین باصطلاح جنجالها دل مسئولان رژیم را خالی کرده و آنها را وحشتزده نموده است: «دشمن ضعیفه، وقتی ضعیفه هارت و هورت زیاد میکنه، این جنجال نبایستی دل فلان مسئول را خالی بکند و یا فلان جوان را دچار اشتباه و خطا کند.
«فریب دشمن رو نخورند، خدعه دشمن رو قبول نکنند، امروز شما ملاحظه میکنید غربیها به معنی واقعی کلمه دارند خدعه میکنند. تکلیف امریکاییها که مشخص است زیرا شمشیر را از رو بسته اند؛ اروپاییها هم دارند خدعه میکنند. من نمیگم چه کار کنند، بنشینند فکر کنند مواظب باشند مخدوع نشوند». «هم فریب نخورند، هم وحشت نکنند از دشمن»
ولی فقیه ارتجاع به کانون اصلی وحشت مقامات رژیم تنها با چند کلمه و خیلی مختصر اشاره کرد و گفت: «مشکلاتی که وجود داره همش قابل رفعه از گرانیها، کاهش ارزش ریال و مسائل تولید داخلی قابل حل است اما نیازمند، صبر، تدبیر، اتحاد و جدیت مسئولان در حرکت لازم دارد».
روحانی در سفر به استان هرمزگان در خلال حرف درمانی و امید درمانیهای خود ناگزیر شرایط رژیم و وضعیت اقتصادی را به میدان جنگ تشبیه کرد و گفت: « در شرایط جنگی خمپاره و توپ می آید و بمباران و گلوله های مستقیم وجود دارد و عدهای شهید، مجروح و یا مفقود می شوند. اما آیا در حین جنگ می توان گفت که جنگ و استقلال کشور را رها کنیم و به فکر چیزهای جزئی تر باشیم. باید شرایط کشور را درک کنیم و ببینیم در چه وضعیت و شرایطی هستیم».
اما آنچه را که خامنهای و روحانی از بیان صریح علت و منشأ وحشت سرکردگان رژیم خودداری میکنند، برخی مهرههای رژیم با صراحت بیشتری اعتراف میکنند. در همین رابطه در میزگردی که توسط اعتمادآنلاین با عنوان چهارراه اصلاح طلبی با حضور سه تن از مهرههای باند اصلاح طلب، سعید حجاریان، علیرضا علوی تبار و مصطفی تاج زاده برگزار شده بود، حجاریان در بحثی پیرامون انتخابات آینده گفت: «مشکل مشروع و نامشروع بودن انتخابات نیست.
من گمان دارم، سال آینده همین روزها، فشارهای اقتصادی و معیشتی بر مردم زیاد می شود و آن ها فارغ از بحث سیاسی نه تنها به صندوق رأی بلکه از تمام سیستم اداره کشور قطع امید می کنند. یعنی، نه اصول گرا و اصلاح طلب می شناسند و نه به مجلس و دولت اهمیت می دهند. از این جهت انتخابات از معنا تهی می شود. ما باید توجه کنیم، دولت به لحاظ درآمدی با مشکلات جدی روبرو است و ممکن است به خاطر فشارها وا برود؛ شاید اصلاً روحانی دوام نیاورد
در این گزارش حرفهای خامنهای رو و در ارتباط با اون فاکتهایی رو هم دیدیم و شنیدیم. سؤالاتی که اینجا مطرح میشه اینه که مضمون حرفهای خامنهای چی بود؟ بحرانها و مسائل مبتلابه رژیم چه بازتابی در حرفهای خامنهای داشت؟ خامنهای برای این بحرانها چه راه حلهای ارائه داد؟ اینها سؤالهایی است که امیداریم در گفتگوی امروز با میثم ناهید بتونیم به اونها جواب بدیم:
ج: اول روی این نکته باید انگشت گذاشت که خامنهای در شرایطی صحبت کرد که بحرانها در رژیم در نقطه اوج خودشون هستن. اما خامنهای هیچ اشارهای به اصلیترین مسائل رژیم نکرد و هیچ راهحلی هم برای خروج از بحرانها ارائه نکرد.
اما به طور خلاصه میشه صحبتهاش رو در چند محور دستهبندی کرد:
-به نمایش ۲۲بهمن مفصل پرداخت و از این گله کرد که چرا دشمنان و رسانههای خارجی گفتن فقط چندهزار نفر در آن شرکت کردند.
-نسبت به اجلاس ورشو ابراز نگرانی کرد. البته با زبان معکوس.
-اعتراف به اینکه خروجی اوضاع بحرانی رژیم به صورت ترس و وادادگی درون نظام در حال نمایان شدن است و الان این ترس و وادادگی به بالاترین مقامات رژیم (به قول خودش «مسئولان») رسیده است.
ج: علت پرداختن به نمایش ۲۲بهمن، آن روی سکه نپرداختن به مسائل و بحرانهای اصلی رژیمه. مانند شرایط انفجاری جامعه-تحریمهای خفه کننده علیه رژیم-تضادهای شدید درونی -فروپاشی اقتصادی-انزوای شدید جهانی-سراب اروپا برای نجات برجام و... و مهمتر از همه، عدم ارائه هیچ راهحلی برای عبور از این بحرانها. حالا چرا اینقدر مفصل به نمایش ۲۲بهمن پرداخت؟ میخواست آنرا جایگزین همون راهحل نداشته کند.
یعنی با های و هوی بر سر یک نمایش (که به گفته رسانههای جهانی نسبت به هرسال هم کسادتر بود) میخواهد دود استتار بزند تا «نداشتن راهحل» را مقداری بپوشاند. برای همین هم شاهدیم که همزمان آخوند روحانی هم در هرمزگان اول وضعیت رژیم رو به شرایط جنگی تشبیه میکنه که از هر طرف خمپاره و گلوله بر آن میباره، عدهای هم کشته و مجروح و مفقود شدن، اما بعد بدون دادن راهحلی عملی فقط میگه: ما از این شرایط عبور خواهیم کرد!
یا آخوند آملی لاریجانی به «نباید درمانی» پناه برده و میگه نباید کارخانهها بسته شود نباید کارگرها بیکار بشن و از پیامدهای سیاسی و امنیتی آن ابراز وحشت میکند و... در حالیکه، خامنهای به عنوان راس هرم قدرت نظامی که در عرصههای داخلی و بینالمللی با بحرانهای جدی روبروست، وقتی به صحنه میاد باید بر اساس راهحلی مشخص و عملی، خط مشخص کند. اما چون راهحلی ندارد، برای پر کردن حفرههای متعدد در نظامش، تلاش میکند با تبلیغات و جو سازی نمایش شکستخورده ۲۲بهمن را جایگزین آن کند.
ج: اتفاقا به نظر من منظورش روحانی نبود. بلکه به طیفی گسترده از بالاترین مقامات رژیم اشاره میکرد که به خاطر وضعیت بحرانی و بیچشماندازی نظام، ترسیده و وارفتن. چرا؟ چون خود روحانی هم الان همسو با خامنهای درحال امیددرمانی هست.
از طرفی، اگر هم مورد ترس سران رژیم تک نمود بود، چه نیازی بود خامنهای در علن از «ترس مسئولان از دشمن» بگوید؟ پس معلومه موضوع ترس و وارفتگی الان در رژیم نه تنها فراگیر شده، بلکه از بدنه نظام به بالا و راس نظام کشیده شده.
اگه خاطرتون باشه خود روحانی روز ۹ اردیبهشت امسال هم اشارهای به این وضعیت کرد. اونجا که گفت وزرا رو به دو دسته تقسیم کردم که یک دسته ناامید هستن. بعد هم به طور مشخص گفت: «یک عده از وزرا از اول سال، نوایشان نوای ناامیدی است میگویند امسال بودجه کم است، نفت ارزان شد و نفروختیم و مالیات چه شد تمام اول و آخر وسط دولت سخن ناامیدی است...»
این تازه مربوط به ۱۰ماه پیش بود که تحریمها بر نگشته بود، حتی آمریکا از برجام خارج نشده بود، دلار هنوز ۳-۴هزار تومان بود، نه ۱۳-۱۴هزار تومان، رژیم هنوز روزانه نزدیک ۲ونیم میلیون بشکه نفت میفروخت، نه اینکه مثل الان زیر یک میلیون بشکه رسیده باشه و با سرعت هم به سمت صفر در حال سقوط باشه، رژیم از شرق و اروپا هنوز ناامید نشده بود، نه اینکه مثل الان به روشنی خامنهای بگه به اروپا هم امیدی نداره و در رابطه با شرق هم حتی بانکها و شرکتهای روسی و چینی هم باهاش قطع رابطه کنن.
الان که خود روحانی میگه در شرایط جنگی هستیم. میگه مثل اینکه در حال خمپارهباران و گلولهباران هستیم. بحث از کشته و مجروح و مفقود میکنه. در شرایطی که کنفرانس ورشو با حضور ۷۰کشور با اجماع کامل علیه رژیم برگزار شده. در شرایطی که در کنفرانس مونیخ باز هم رژیم رو کوبیدند.
همین امروز آخوند مکارم شیرازی گفت: «شرایط سخت را برای مردم تبیین کنیم. بدانیم راه برگشتی نداریم!» پس خیلی روشنه الان این ناامیدی، ترس و وحشت از آینده تیره و تار نظام، چطور تبدیل به یک فوبیا و وحشت فراگیر، اونهم در بالاترین سطوح رژیم شده باشه که خامنهای بیاد و به اون اعتراف کنه.
ج: بله، یک نمونه بارز وضعیت ظریف در کنفرانس مونیخ است. بعضی از رسانههای جهان از بهمریختگی و عصبانیت ظریف گفتن. ظریف هم کسی نیست که متوجه نباشد این بهم ریختگی و عصبانیت چه پیام منفی سیاسی برای رژیم دارد. اما اوضاع آنقدر بهم ریخته و بحرانیست که کار از این حرفها گذشته.
به همین مورد ظریف نگاه کنید. چون بهتر از هر کس از وضعیت بحرانی و بیراهحلی نظام خبر دارد، بهتر از هر کس میداند رژیم بر روی چه گسل خطرناک اجتماعی قرار دارد، بهتر از هر کس انزوای جهانی نظام را لمس میکند، بهتر از هرکس پیام ورشو و مونیخ را میگیرد، بهتر از هر کس نقش مجاهدین را در سمت و سو دادن تمامی این بحرانها در جاده سرنگونی میداند، حتی نمیتواند خودش را کنترل کند.
با عصبانیت در برابر انبوهی شخصیت و مقام سیاسی میگوید آمریکا و اروپا چرا مجاهدین را از لیست تروریستی خارج کردند؟ چرا جولیانی در تظاهرات مجاهدین در ورشو سخنرانی میکند؟ بعد هم نتیجه میگیرد همینها نشان میدهد هدف تغییر نظام است و مجاهدین و جامعه جهانی دارند در این مسیر حرکت میکنند.
با این ملاحظه که جامعه جهانی هیچگاه در مسیر سرنگونی رژیم حرکت نکرده، برعکس همیشه در مسیر مماشات با رژیم حرکت کرده. اما این سیاستهای اصولی، پایداری و پرداخت بهای مجاهدین بوده که در گام اول سیاست مماشات را به شکست کشانده، در گام بعد هم این سیاست را به سمت سرنگونی جهت داده.
تازه این ظریف هست که در دنیای دیپلماتیک میفهمد این عصبانیت چه پیام منفی دارد، ببینید وضع در سایر مقامات رژیم چگونه است. برای همین خامنهای از ترس مسئولان میگوید.
حسن روحانی ضمن اذعان به مشکلات تحریمهای آمریکا، روی پرتاب موشک تأکید کرد
بلوف درمانی بیرمق خامنهای پس از چهل سال شکست و رسوایی: مذاکره با آمریکا جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
در برنامة تیک تاک امروز، میپردازیم به اظهارات روز گذشتة ولی فقیه ارتجاع. لابد در خبرها شنیدید که دیروز خامنهای به بهانة مناسبت سالگرد قیام مردم تبریز در ۲۹بهمن سال۵۶ به صحنه آمد و در سخنرانی برای شماری از نیروهایش، به بعضی از مسائلی که رژیم با آنها مواجه است، اشاره کرد و به خیلی از مهمترین بحرانهای رژیم هم هیچ اشارهیی نکرد. ابتدا گزارشی داریم در این باره:
خبر و نظر
با وجود گذشت یک هفته از نمایش حکومتی ۲۲بهمن، خامنهای به تفصیل دربارة آن صحبت کرد و آن را یک حرکت سیاسی و امنیتی توصیف کرد، و مدعی شد که امسال نسبت به پارسال جمعیت بیشتری به خیابان آمده بودند و از آن نتیجه گیری کرد که رژیم آسیبی نمیبیند، اما از این که خبرگزاریها به جای عدد دلخواه او، این نمایش را هزاران نفره توصیف نمودهاند ابراز خشم و غیظ کرد.
«دشمن میبینه البته کتمان میکنند در تبلیغات، در تبلیغات میگن هزاران نفر آمدند به خیابونهای ایران، دیگه نمیگن میلیونها نفر در همة شهرها در مجموع دهها میلیون آمدند به خیابون، این رو نمیگه اما میفهمه، دشمن میفهمه و همه میدانند در دنیا اون کشوری که مردمش این جور متحد در میدان باشند هیچ آسیبی از کید دشمن نمیشه به اون زد. اینو همه میدونند. یعنی این حضور شما در صحنة سیاسی کشور و در صحنة انقلابی کشور و در یادبود ۲۲بهمن، این یک حرکت سیاسی و امنیتی مهمی بود که به وسیلة ملت ایران انجام گرفت».
خامنهای در قسمت دیگری از سخنان خود به کنفرانس ورشو اشاره کرد و آن را شکست خورده و نشانة ضعف آمریکا توصیف کرد. « دولتمردان ضعیف العقل یا احمق درجه یک عصبانی میشن امریکا از برخی دولتهای همکار خود و دولتهای ضعیف و مرعوب برای نشست ورشو و تصمیم گیری ضد ایران دعوت کردند اما این نشست به هیچ نتیجه ای نرسید و همه اینها نشانه ضعف است و دشمن که در حالت ضعف دچار عصبانیت می شود، شروع به جنجال و فحاشی می کند.
به نتیجه هم نمیرسه».
اعتراف به وحشتزدگی
ولی فقیه ارتجاع به رغم این ادعاها، اما اعتراف کرد که همین باصطلاح جنجالها دل مسئولان رژیم را خالی کرده و آنها را وحشتزده نموده است: «دشمن ضعیفه، وقتی ضعیفه هارت و هورت زیاد میکنه، این جنجال نبایستی دل فلان مسئول را خالی بکند و یا فلان جوان را دچار اشتباه و خطا کند.
«فریب دشمن رو نخورند، خدعه دشمن رو قبول نکنند، امروز شما ملاحظه میکنید غربیها به معنی واقعی کلمه دارند خدعه میکنند. تکلیف امریکاییها که مشخص است زیرا شمشیر را از رو بسته اند؛ اروپاییها هم دارند خدعه میکنند. من نمیگم چه کار کنند، بنشینند فکر کنند مواظب باشند مخدوع نشوند». «هم فریب نخورند، هم وحشت نکنند از دشمن»
ولی فقیه ارتجاع به کانون اصلی وحشت مقامات رژیم تنها با چند کلمه و خیلی مختصر اشاره کرد و گفت: «مشکلاتی که وجود داره همش قابل رفعه از گرانیها، کاهش ارزش ریال و مسائل تولید داخلی قابل حل است اما نیازمند، صبر، تدبیر، اتحاد و جدیت مسئولان در حرکت لازم دارد».
امید درمانی
روحانی در سفر به استان هرمزگان در خلال حرف درمانی و امید درمانیهای خود ناگزیر شرایط رژیم و وضعیت اقتصادی را به میدان جنگ تشبیه کرد و گفت: « در شرایط جنگی خمپاره و توپ می آید و بمباران و گلوله های مستقیم وجود دارد و عدهای شهید، مجروح و یا مفقود می شوند. اما آیا در حین جنگ می توان گفت که جنگ و استقلال کشور را رها کنیم و به فکر چیزهای جزئی تر باشیم. باید شرایط کشور را درک کنیم و ببینیم در چه وضعیت و شرایطی هستیم».
اما آنچه را که خامنهای و روحانی از بیان صریح علت و منشأ وحشت سرکردگان رژیم خودداری میکنند، برخی مهرههای رژیم با صراحت بیشتری اعتراف میکنند. در همین رابطه در میزگردی که توسط اعتمادآنلاین با عنوان چهارراه اصلاح طلبی با حضور سه تن از مهرههای باند اصلاح طلب، سعید حجاریان، علیرضا علوی تبار و مصطفی تاج زاده برگزار شده بود، حجاریان در بحثی پیرامون انتخابات آینده گفت: «مشکل مشروع و نامشروع بودن انتخابات نیست.
من گمان دارم، سال آینده همین روزها، فشارهای اقتصادی و معیشتی بر مردم زیاد می شود و آن ها فارغ از بحث سیاسی نه تنها به صندوق رأی بلکه از تمام سیستم اداره کشور قطع امید می کنند. یعنی، نه اصول گرا و اصلاح طلب می شناسند و نه به مجلس و دولت اهمیت می دهند. از این جهت انتخابات از معنا تهی می شود. ما باید توجه کنیم، دولت به لحاظ درآمدی با مشکلات جدی روبرو است و ممکن است به خاطر فشارها وا برود؛ شاید اصلاً روحانی دوام نیاورد
گفتگوی سیاسی
در این گزارش حرفهای خامنهای رو و در ارتباط با اون فاکتهایی رو هم دیدیم و شنیدیم. سؤالاتی که اینجا مطرح میشه اینه که مضمون حرفهای خامنهای چی بود؟ بحرانها و مسائل مبتلابه رژیم چه بازتابی در حرفهای خامنهای داشت؟ خامنهای برای این بحرانها چه راه حلهای ارائه داد؟ اینها سؤالهایی است که امیداریم در گفتگوی امروز با میثم ناهید بتونیم به اونها جواب بدیم:
س: مضمون صحبتهای خامنهای چه بود؟
ج: اول روی این نکته باید انگشت گذاشت که خامنهای در شرایطی صحبت کرد که بحرانها در رژیم در نقطه اوج خودشون هستن. اما خامنهای هیچ اشارهای به اصلیترین مسائل رژیم نکرد و هیچ راهحلی هم برای خروج از بحرانها ارائه نکرد.
اما به طور خلاصه میشه صحبتهاش رو در چند محور دستهبندی کرد:
-به نمایش ۲۲بهمن مفصل پرداخت و از این گله کرد که چرا دشمنان و رسانههای خارجی گفتن فقط چندهزار نفر در آن شرکت کردند.
-نسبت به اجلاس ورشو ابراز نگرانی کرد. البته با زبان معکوس.
-اعتراف به اینکه خروجی اوضاع بحرانی رژیم به صورت ترس و وادادگی درون نظام در حال نمایان شدن است و الان این ترس و وادادگی به بالاترین مقامات رژیم (به قول خودش «مسئولان») رسیده است.
س: شما گفتید که خامنهای به بحرانها و مهمترین مسائل رژیم نپرداخت. اما مفصل به نمایش ۲۲بهمن رژیم پرداخت. آنهم نمایشی که به قول رسانههای بینالمللی کساد بود. چرا؟
ج: علت پرداختن به نمایش ۲۲بهمن، آن روی سکه نپرداختن به مسائل و بحرانهای اصلی رژیمه. مانند شرایط انفجاری جامعه-تحریمهای خفه کننده علیه رژیم-تضادهای شدید درونی -فروپاشی اقتصادی-انزوای شدید جهانی-سراب اروپا برای نجات برجام و... و مهمتر از همه، عدم ارائه هیچ راهحلی برای عبور از این بحرانها. حالا چرا اینقدر مفصل به نمایش ۲۲بهمن پرداخت؟ میخواست آنرا جایگزین همون راهحل نداشته کند.
یعنی با های و هوی بر سر یک نمایش (که به گفته رسانههای جهانی نسبت به هرسال هم کسادتر بود) میخواهد دود استتار بزند تا «نداشتن راهحل» را مقداری بپوشاند. برای همین هم شاهدیم که همزمان آخوند روحانی هم در هرمزگان اول وضعیت رژیم رو به شرایط جنگی تشبیه میکنه که از هر طرف خمپاره و گلوله بر آن میباره، عدهای هم کشته و مجروح و مفقود شدن، اما بعد بدون دادن راهحلی عملی فقط میگه: ما از این شرایط عبور خواهیم کرد!
یا آخوند آملی لاریجانی به «نباید درمانی» پناه برده و میگه نباید کارخانهها بسته شود نباید کارگرها بیکار بشن و از پیامدهای سیاسی و امنیتی آن ابراز وحشت میکند و... در حالیکه، خامنهای به عنوان راس هرم قدرت نظامی که در عرصههای داخلی و بینالمللی با بحرانهای جدی روبروست، وقتی به صحنه میاد باید بر اساس راهحلی مشخص و عملی، خط مشخص کند. اما چون راهحلی ندارد، برای پر کردن حفرههای متعدد در نظامش، تلاش میکند با تبلیغات و جو سازی نمایش شکستخورده ۲۲بهمن را جایگزین آن کند.
س: خود خامنهای قبلا گفته بود باید از دولت حمایت کرد. اما چرا دیروز گفت «مسئولان از دشمن نترسند» آیا منظورش روحانی بود؟
ج: اتفاقا به نظر من منظورش روحانی نبود. بلکه به طیفی گسترده از بالاترین مقامات رژیم اشاره میکرد که به خاطر وضعیت بحرانی و بیچشماندازی نظام، ترسیده و وارفتن. چرا؟ چون خود روحانی هم الان همسو با خامنهای درحال امیددرمانی هست.
از طرفی، اگر هم مورد ترس سران رژیم تک نمود بود، چه نیازی بود خامنهای در علن از «ترس مسئولان از دشمن» بگوید؟ پس معلومه موضوع ترس و وارفتگی الان در رژیم نه تنها فراگیر شده، بلکه از بدنه نظام به بالا و راس نظام کشیده شده.
اگه خاطرتون باشه خود روحانی روز ۹ اردیبهشت امسال هم اشارهای به این وضعیت کرد. اونجا که گفت وزرا رو به دو دسته تقسیم کردم که یک دسته ناامید هستن. بعد هم به طور مشخص گفت: «یک عده از وزرا از اول سال، نوایشان نوای ناامیدی است میگویند امسال بودجه کم است، نفت ارزان شد و نفروختیم و مالیات چه شد تمام اول و آخر وسط دولت سخن ناامیدی است...»
این تازه مربوط به ۱۰ماه پیش بود که تحریمها بر نگشته بود، حتی آمریکا از برجام خارج نشده بود، دلار هنوز ۳-۴هزار تومان بود، نه ۱۳-۱۴هزار تومان، رژیم هنوز روزانه نزدیک ۲ونیم میلیون بشکه نفت میفروخت، نه اینکه مثل الان زیر یک میلیون بشکه رسیده باشه و با سرعت هم به سمت صفر در حال سقوط باشه، رژیم از شرق و اروپا هنوز ناامید نشده بود، نه اینکه مثل الان به روشنی خامنهای بگه به اروپا هم امیدی نداره و در رابطه با شرق هم حتی بانکها و شرکتهای روسی و چینی هم باهاش قطع رابطه کنن.
در اون وضعیت روحانی میگفت نیمی از وزراش ناامید هستند.
الان که خود روحانی میگه در شرایط جنگی هستیم. میگه مثل اینکه در حال خمپارهباران و گلولهباران هستیم. بحث از کشته و مجروح و مفقود میکنه. در شرایطی که کنفرانس ورشو با حضور ۷۰کشور با اجماع کامل علیه رژیم برگزار شده. در شرایطی که در کنفرانس مونیخ باز هم رژیم رو کوبیدند.
همین امروز آخوند مکارم شیرازی گفت: «شرایط سخت را برای مردم تبیین کنیم. بدانیم راه برگشتی نداریم!» پس خیلی روشنه الان این ناامیدی، ترس و وحشت از آینده تیره و تار نظام، چطور تبدیل به یک فوبیا و وحشت فراگیر، اونهم در بالاترین سطوح رژیم شده باشه که خامنهای بیاد و به اون اعتراف کنه.
س: درسته که خامنهای به این ترس اشاره کرد، اما بهرحال باید نمود بیرونی هم داشته باشه...
ج: بله، یک نمونه بارز وضعیت ظریف در کنفرانس مونیخ است. بعضی از رسانههای جهان از بهمریختگی و عصبانیت ظریف گفتن. ظریف هم کسی نیست که متوجه نباشد این بهم ریختگی و عصبانیت چه پیام منفی سیاسی برای رژیم دارد. اما اوضاع آنقدر بهم ریخته و بحرانیست که کار از این حرفها گذشته.
به همین مورد ظریف نگاه کنید. چون بهتر از هر کس از وضعیت بحرانی و بیراهحلی نظام خبر دارد، بهتر از هر کس میداند رژیم بر روی چه گسل خطرناک اجتماعی قرار دارد، بهتر از هر کس انزوای جهانی نظام را لمس میکند، بهتر از هرکس پیام ورشو و مونیخ را میگیرد، بهتر از هر کس نقش مجاهدین را در سمت و سو دادن تمامی این بحرانها در جاده سرنگونی میداند، حتی نمیتواند خودش را کنترل کند.
با عصبانیت در برابر انبوهی شخصیت و مقام سیاسی میگوید آمریکا و اروپا چرا مجاهدین را از لیست تروریستی خارج کردند؟ چرا جولیانی در تظاهرات مجاهدین در ورشو سخنرانی میکند؟ بعد هم نتیجه میگیرد همینها نشان میدهد هدف تغییر نظام است و مجاهدین و جامعه جهانی دارند در این مسیر حرکت میکنند.
حرفش هم کاملا درست است.
با این ملاحظه که جامعه جهانی هیچگاه در مسیر سرنگونی رژیم حرکت نکرده، برعکس همیشه در مسیر مماشات با رژیم حرکت کرده. اما این سیاستهای اصولی، پایداری و پرداخت بهای مجاهدین بوده که در گام اول سیاست مماشات را به شکست کشانده، در گام بعد هم این سیاست را به سمت سرنگونی جهت داده.
تازه این ظریف هست که در دنیای دیپلماتیک میفهمد این عصبانیت چه پیام منفی دارد، ببینید وضع در سایر مقامات رژیم چگونه است. برای همین خامنهای از ترس مسئولان میگوید.
حسن روحانی ضمن اذعان به مشکلات تحریمهای آمریکا، روی پرتاب موشک تأکید کرد
بلوف درمانی بیرمق خامنهای پس از چهل سال شکست و رسوایی: مذاکره با آمریکا جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت