پس گرفتن استعفا توسط ظریف و تعمیق بحران

پس گرفتن استعفای ظریف تعمیق بحران

گزارش و گفتگو با میثم ناهید

در برنامة امروز می‌پردازیم به ماجرای استعفای ظریف و پس گرفتن این استعفا که به نظر می‌رسد پس از دو روز با نپذیرفتن استعفا از سوی روحانی، به پایان خود رسید؛ اما آیا بحرانی که این استعفا زاییدة آن بود هم به پایان می‌رسد یا تشدید و تعمیق می‌شود؟ گزارشی در این باره

خبر و نظر


امروز حسن روحانی با نوشتن نامه‌یی به ظریف، استعفای او را رد کرد و خواستار بازگشت او به کار شد. در این نامه با تأیید موضع ظریف در اعتراض به حاشیه رانده شدن وزارت خارجه از سیاست اهتمام جنابعالی به حفظ شان و اعتبار وزارت امور خارجه ، و جایگاه شخص وزیر امور خارجه به عنوان بالاترین مقام مسوول در اجرای سیاست خارجی کشور ، قابل درک و مورد تایید اینجانب است.

روحانی در این نامه ضمن تقدیر و تمجید بسیار از ظریف، اظهارات چندی پیش خامنه‌ای که ظریف را "امین، غیور ، شجاع و متدین" نامیده بود، یادآوری کرده و افزوده است: « پذیرش استعفای جنابعالی را بر خلاف مصالح کشور می دانم و با آن موافقت نمی کنم.

پس از نامة روحانی، ظریف طی یادداشتی در پست اینستاگرام خود به طور تلویحی استعفای خود را پس گرفت و ضمن ابراز تشکر از حمایتهای بی‌دریغ دوستان و مسئولان محترم،‌ ابراز امیدواری کرد که وزارت خارجه با درایت و هدایت ولی فقیه و ریاست جمهوری بتواند کلیة مسئولیتهای خود را در چارچوب قانون اساسی، قوانین کشور و سیاستهای کلی با اقتدار و صلابت به انجام رساند». تصاویری هم که از حضور ظریف در مراسم استقبال از نخست‌وزیر ارمنستان انتشار یافته، پس گرفتن استعفا و بازگشت ظریف را تأیید می‌کند.

ضربه به کل رژیم


اما اظهار نظرها دربارة استعفای ظریف در هر دو باند حاکی از این است که این ماجرا ضربه‌یی به کل رژیم بوده و بحران درونی رژیم را تشدید و تعمیق کرده است. باند خامنه‌ای خشم خود از همزمانی استعفای ظریف با سفر بشار اسد جنایتکار به تهران را پنهان نمی‌کنند و می‌گویند «چه موقع قهر بود؟».

وطن امروز(۸بهمن) می نویسد: «با ما شوخی دارید آقای ظریف؟ فکر می‌کنید اکنون زمان خوبی برای این شوخی‌هاست؟... براستی فردی که قریب ۶ سال یک ملت ۸۰ میلیونی را معطل خود و برنامه‌‌های برجامش کرده است، چگونه می‌تواند یک‌شبه و ناگهان، به دلیل یک ناهماهنگی بزند زیر میز بازی؟!».

روزنامة جوان (۸بهمن) وابسته به سپاه پاسداران نوشت: « مدعیان تجربه‌آموخته سیاست خارجی در بیخ گوش رئیس‌جمهور ... دست‌به‌دست هم دادند تا احساسات ظریف غلیان نماید و انتقام خود را از برد رسانه‌ای سفر اسد بگیرد». جوان سپس می‌افزاید: « وقتی جناب مشاور رئیس‌جمهور (حسام‌الدین آشنا) از «امان از ناهماهنگی‌ها» در دولت می‌گوید و ظریف نیز از همین موضوع رنج می‌برد و معاون اول نیز خود را بی‌اختیار از تعویض منشی می‌داند، باید از روحانی پرسید واقعاً در دولت چه خبر است؟ این خبر‌ها چه ضربه‌ای به تصمیم‌گیری‌ها و لزوم فراغت بال برای حل مشکلات کشور می‌زند؟».

قهر کردن


پیروز مجتهدزاده از کارشناسان سیاسی نیر طی گفت‌وگویی می‌گوید: « باید بدانید در شش سال گذشته آقای ظریف هر دو هفته یکبار قهر کرد و به هر دلیلی کنار می رفت و آقای حسن روحانی با پیغام و پسغام و پیام او را به جلسه فرا می خواند... برخی می گویند وی فردی احساسی ست، من می گویم این سخن درست نیست، ظریف انسان ضعیفی است». در باند خود روحانی هم استعفای ظریف و بازگشت او را ضربه‌یی به نظام و به موقعیت خود ظریف ارزیابی می‌کنند.

روزنامة ابتکار تحت عنوان: «یک شکاف سیاسی» به قلم مهدی مطهرنیا می‌نویسد: «بازگشت محتمل ظریف تنها می‌تواند، او را در تاریخ با ظرافت خاصی به فراموشی بسپارد. به اعتقاد من اگر ظریف دوباره قصد داشته باشد به عنوان وزیر خارجه به دستگاه دولت باز گردد، با ترتیبی که او استعفای خود را اعلام کرده، پایان خود را در تاریخ سیاسی ایران رقم خواهد زد». این مقاله در ادامه‌ تصریح می‌کند که استعفا یا بازگشت ظریف هیچ تاثیری در تعیین سیاست خارجی رژیم ندارد؛ عنصر تعیین کننده تصمیم دربارة ارتباط با آمریکاست.

مطهرنیا می نویسد: « در این مرحله و با توجه به استعفای وزیر خارجه، یک سوال مطرح می‌شود و آن این است که آیا باید انتظار تغییرات گسترده در روند سیاست خارجی ایران را داشت؟ پاسخ من این است که سیاست خارجی ایران در دست دولت نیست که با رفتن وزیر خارجه و یا حتی رئیس‌جمهوری، تغییر کند.

سیاست خارجی ایران به جبر به سمت و سویی می‌رود که باید تصمیمات نهایی در این عرصه در ارتباط با آمریکا طی شش ماه آینده گرفته شود... بنابراین وضعیت کنونی ایران چهارراه تلاقی تحولات و تغییرات متفاوت گریزناپذیری است که آینده ایران را تحت الشعاع قرار می‌دهد.

گفتگوی سیاسی


این گزارش رو دیدیم، ظاهراً ماجرایی که در دو شنبه شب گذشته با اقدام غیرمنتظرة ظریف و استعفای او شروع شده بود، با عدم پذیرش اون از طرف روحانی و با پس گرفتن استعفا هر چند تلویحی و غیرمستقیم به نظر می‌رسه تمام شده؛ اما آیا واقعاً بحرانی که موجب این استعفا شده بود هم تمام شده یا حادتر شده و کلاً با این استعفا چه چیزهایی روشن شد؟ یا همچنان در پردة ابهام موند و آیا رژیم از این ماجرا قوتر و منسجم‌تر بیرون آمد یا ضعیفتر و بحران‌زده‌تر اینها سؤالاتی است که امیدوارم در گفتگوی امروزمون با میثم ناهید بتونیم به اونها جواب بدیم. با ما در این گفتگو همراه باشید

س: روحانی امروز با استعفای ظریف مخالفت کرد. ظریف هم گفت «هیچ دغدغه‌ای جز اعتلای سیاست خارجی ندارم!». آیا این به معنی بازگشت قطعی ظریف است؟


ج: اینکه ظریف پاسخ کلی داده و به صراحت موضع نگرفته، جای تامل و بحث داره و معنی‌دار هست. اما معنی این حرف مشخصا برگشت است. ضمن اینکه حضورش در مراسم استقبال از نخست‌وزیر ارمنستان هم مهر تاییدی بر بازگشتش هست.
اما اگر یک پله به عمق بریم، همین صریح و روشن صحبت نکردن و موضع نگرفتن معناداره. چرا امروز روحانی با استعفای ظریف مخالف کرد، اما دیروز که صحبت مفصلی هم داشت، مخالفت خودش رو اعلام نکرد؟

چرا ظریف از ابتدا هم واژه «استعفا» رو بکار نبرد؟ چرا الان هم به روشنی نمی‌گه استعفا رو منتفی کردم یا اینکه به صراحت بگه برگشتم؟ این مواضع مبهم، می‌تونه معانی و اهداف مختلفی داشته باشه. اما به طور مشخص اگه به کنه موضوع بریم، نمودی از یک واقعیت هست. اون واقعیت چیه؟ الان رژیم درگیر بحرانهای بسیار زیادی هست. اما این وضعیت نشون میده بحران رژیم عمیق‌تر از آن چیزیست که حتی در ظاهر پیداست.

س: منظورتون مشخصا کدوم بحرانه؟


ج: بحران دوراهی- بحران «بی‌راه‌حلی». به طور خاص هم عاجل‌ترین بحرانی که رژیم با اون درگیر هست، FATF هست. اما شاهد هستیم که هنوز رژیم پس از ۲سال هیچ تصمیم مشخصی نگرفته تا جاییکه در بیانیه هفته گذشته FATF ضمن تاکید بر اینکه ۴ماه آینده آخرین فرصت رژیمه و بدون پذیرش هیچ‌کدوم از استثناهای رژیم تاکید کرد اگر رژیم به تمامی شروط هفتگانه FATF تن نده، به طور خودکار وارد لیست سیاه میشه. اما وقتی می‌گیم بحران عمیق، از این سوال ناشی میشه که بالاخره چرا خامنه‌ای درباره برجام یا FATF تصمیم نهایی رو نمی‌گیره؟

س: شما می‌گیرد بحران عمیق‌تر از اون چیزیه که حتی دیده میشه. اما الان با بازگشت ظریف، آیا نمیشه گفت بحران دست‌کم تخفیف پیدا کرده؟


ج: حل بحران یا تخفیف اون در دنیای سیاسی معنی و الزام مشخص داره. اون الزام چیه؟ اینه که رژیم بالاخره در مورد دوراهی‌هایی که در برابرش هست تصمیم قاطع بگیره. نه اینکه در یک درجا زدن به شدت فرسایشی، حتی توان تصمیم‌گیری نداشته باشه. اجازه بدین یک نیم‌نگاهی به همین FATF بکنیم. الان درست ۲سال هست که این موضوع روی میز رژیمه. در نهایت هم رژیم ۲ راه در پیش رو داره.

اول: پذیرش تمامی شروط FATF و تصویب لوایح چهارگانه. خروجی این مسیر رو شریعتمداری نشون داد: دیگر نمی‌توانیم به سپاه پاسدارن و قدس و وزارت دفاع و ارشاد حتی پول بدهیم! (۲۸بهمن) دوم: رد لوایح FATF خروجی این وضعیت را دیروز آخوند روحانی توضیح داد: «اگر ارتباط ما با گروه اقدام مالی قطع شود تمام ارتباطات بانکی ما مشکل می شود» بعد هم گفت اگر تن به FATF ندیم یعنی باید با چمدان پول جابجا کنیم، با چمدان هم میشه یک قطعه رو خرید، اما خرید مجموعه‌ای کالا محال است. حتی توضیح داد که این یک «خودتحریمی»‌ علاوه بر تحریمهای سخت آمریکا علیه رژیم هست.

راه سومی نیست. پس چرا خامنه‌ای و رژیم بالاخره تصمیم نهایی نمی‌گیرن؟ درحالیکه، هر چه زمان می‌گذره، هزینه هر تصمیمی در اون دوراهی هم بالاتر میره. برای نمونه فرض کنید همون ۲سال پیش خامنه‌ای قاطعانه تصمیم می‌گرفت به FATF تن نده. خروجی‌ش میشد افزایش جدی فشارهای جهانی، قطع رابطه بانکی و...

تشدید در ریزش


اما دست‌کم باعث می‌شد از نظر داخلی یک غده سرطانی در بدن رژیم نباشه که پیاپی عامل تشدید جنگ باندی، جنگ میان مجلس و شورای نگهبان، کشیده شدن پای مجمع تشخیص به این جنگ و دعوا درون همین مجمع و خروجی همه اینها: یعنی تشدید ریزش در بدنه نظام. از طرف دیگر، در نهایت هم که آمریکا با خروج از برجام و اعمال تحریمها رابطه بانکی رژیم رو هم قطع کرد. آیا خامنه‌ای اینها رو نمی‌فهمه؟ چرا دقیقا می‌فهمه. اما چرا نمی‌تونه تصمیم نهایی بگیره؟

آخر تصمیمات استراتژیک و مقابله‌جویی نیاز به یک آجر سفت زیر پاش داره. مثلا اگر بمب اتم داشت، حتما می‌تونست. اصلا از اول هم برای همین اینقدر دنبال بمب اتم بود. که با افشاگریهای مجاهدین میزش واژگون شد و زیر پاش خالی شد.
پس وقتی می‌گیم بحران عمیق‌تر از این حرفهاست، یعنی همین وضعیت. برای همین امروز روزنامه ابتکار نوشت: « بنابراین وضعیت کنونی ایران چهارراه تلاقی تحولات و تغییرات متفاوت گریزناپذیری است که آینده ایران را تحت الشعاع قرار می‌دهد!»

عمق بن بست


حالا ربطش به عدم صریح موضع گرفتن ظریف چیه؟ اون هم که عمق بن‌بست و «بی‌راه‌حلی» نظام رو می‌فهمه،‌ می‌خواد مسیرها رو در برابر خودش باز بذاره. اگه خاطرتون باشه خامنه‌ای ۱۹ بهمن به «دولتی‌ها» و «مسئولین» هشدار داد که «وحشت نکنید» از دشمن نترسید! در سخنرانی اخیرش در روز ۶اسفند هم گفت: « توصیه‌ی من به همه‌ی کسانی که مدیریتی دارند، مسئولیتی دارند، چه در قوه‌ مجریه، چه در قوه قضاییه، چه در مدیریتهای گوناگون، این است که افسردگی و ملالت را و بی‌حوصلگی را از خودشان دور کنند، ناامیدی را از خودشان دور کنند».

این اعتراف خامنه‌ای مبنی بر این که مسئولان نظام در هر سه قوه، ترسیده‌اند، ناامید و افسرده هستد، خیلی قابل تأمل است. یعنی ترس و وحشت که ناشی از اشراف به عمق بحرانهای رژیم و بی راه حلی و بن‌بست مطلق توسط سران رژیمه، باعث شده در بالاترین سطوح رژیم چنین وضعیتی پیش بیاد. داستان استعفا و عدم صریح صحبت کردن ظریف هم در همین دستگاه هست. نگرانی و وحشتی که از عمق بن‌بست رژیم دارن و این وضعیت روز به روز هم بدتر می‌شود.

س: آیا پس از این کشاکش، بالاخره حتی تاکتیکی، بازگشت ظریف به نفع رژیم شد؟


ج: خب باید ببینیم که آیا با این استعفا و پس گرفتن آن مسأله‌یی در رژیم حل شد؟ یا گره دیگری بر گره‌ها و بحرانهای رژیم اضافه شد؟ اگر نگاهی به انبوه مطالب و موضعگیریهای ایادی و رسانه های هر دو باند رژیم می‌بینیم که پاسخ این است که رژیم خیلی متشتت‌تر و بحران‌زده‌تر از این قضیه بیرون آمد و بحران عمیقتر شد و ذخیره شد. یک قلم این که سفر بشار اسد که رژیم می‌خواست از آن در این موقعیت به عنوان برگ برندة‌خودش استفاده بکنه، به کامش زهر شد. واکنشهای رسانه‌های رژیم در این مورد کاملاً صراحت دارند.

روزنامة وطن امروز (۸ اسفند) با غیظ و غضب از این که استعفای ظریف همزمان با سفر بشار اسد آن را خراب کرد و تحت الشعاع قرار داد می نویسد: آقای ظریف! از این باد در قفس کردن چه سود؟! با ما شوخی دارید؟ فکر می‌کنید اکنون زمان خوبی برای این شوخی‌هاست؟ یا اینکه می‌خواهید ما را دست بیندازید دم عیدی؟!

و اضافه می‌کند:‌ نسبت استعفای آقای ظریف با منافع ملی مشخص است. در بلندمدت طبعا اتفاق خاصی نخواهد افتاد و وزارت امور خارجه با همان دست‌فرمان گذشته هدایت خواهد شد. در کوتاه‌مدت اما استعفای ظریف این مزیت را دارد که توجه جهان از سفر پیروزمندانه اسد را به خبر قهری بچگانه توسط دیپلماتی حرفه‌ای(!) بدل کرده است...».

قضاوتها در باند خود روحانی از این هم سخت‌تر است:


صادق ملکی یک کارشناس باند روحانی با اشاره به سفر دیکتاتور سوریه به ایران نوشت: «خبر استعفای ظریف نه تنها این سفر را به حاشیه برد بلکه سبب شد اختلاف عمیق در حاکمیت دوگانه در ایران، علنی شده و ابعاد آن به عرصه عمومی کشیده شود». این کارشناس حکومتی در ادامه ضمن حمله به ظریف به خاطر استعفایش افزوده است:« عمل ظریف با توجه به شرایط کشور و حاشیه‌ های این استعفا قابل تایید نیست. ظریف چه برود، که رفت، نقطه ضعف عمیقی را در ساختار نظام به رخ جهانیان کشیدکه مهندسی ترمیم آن بسیار سخت خواهد بود».

و مطهرنیا از کارشناسان این باند با طرح این سؤال که آیا باید انتظار تغییرات گسترده در روند سیاست خارجی ایران را داشت؟ پاسخ من این است که سیاست خارجی ایران در دست دولت نیست که با رفتن وزیر خارجه و یا حتی رئیس‌جمهوری، تغییر کند. ( منظورش این است که در سیاست خارجی تنها خامنه‌ای تصمیم گیرنده است) و در ادامه خاطرنشان می‌کند که مسألة اصلی سیاست خارجی رژیم هم ارتباط با آمریکاست که حداکثر طی 6ماه آینده باید در مورد آن تصمیم گیری شود.

مطالب مرتبط:

استعفای ظریف از علائم مرحله پایانی رژیم ایران

جواد ظریف استعفایش را پس گرفت‎
لطفا به اشتراک بگذارید: