شکست نظام ولایت فقیه در سیاست خارجی
شکست نظام ولایت فقیه در سیاست خارجی
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
در برنامة تیک تاک امروز، میپردازیم به شکست رژیم در سیاست خارجی و بخصوص سیاست سرمایهگذاری بر روی شکاف بین آمریکا و اروپا و آویختن به دامن اروپا. لابد در خبرها شنیدید که روز گذشته دفتر خامنهای پس از ۸ ماه قسمتهایی از اظهارات او خطاب به اعضای دولت روحانی را منتشر کرد. خامنهای در سخنان خود اعترافهای آشکاری به شکست سیاست خارجی رژیم بخصوص در رابطه با کشورهای اروپایی کرده. در همین حال گزارشها حاکی از تشدید تنش در روابط رژیم با کشورهای اروپایی و تنگتر شدن حلقة انزوای رژیم است. گزارشی در این باره:
ما یک روز مشکل اقتصادی کشور را موکول کردیم به برجام، [امّا] برجام نتوانست مشکل اقتصادی کشور ما را برطرف کند و به ما کمک قابل توجّهی بکند؛ و نتیجه این شد که مردم نسبت به برجام شرطی شدند، که وقتی آن بابا [رئیس جمهور آمریکا] می خواهد از برجام خارج بشود، تا مدّتی که او می گوید خارج میشوم، ما همین طور دچار تلاطم در بازار خواهیم بود؛ ما شرطی شده ایم دیگر، مردم را ما شرطی کرده ایم.
حالا هم بسته ی اروپایی ؛ بستة اروپایی بیاد نیاد، ما کارهایی داریم در کشور، گره نزنید بهبود اقتصاد کشور را به چیزی که از اختیار ما خارج است. من به آقای رئیس جمهور هم گفتم که اینها همان نوامبری را که از اوّل گفتند، همان را دارند دنبال می کنند -که تا نوامبر ادامه بدهند- بعد که همه چیز تثبیت شد و تحریم ها جا افتاد، بعد یک چیزکی مثلاً بدهند یا ندهند. دنبال این هستند و این، خباثت اینها است.
خامنهای پس از شرح کشافی دربارة خباثت اروپاییها و فریبکاری آنها اما اضافه کرد: عقیده ی من در زمینه ی ارتباطات دیپلماسی این است که ارتباطات باید روزبه روز تقویت بشود و توسعه پیدا کند و فعلیّت پیدا کند و گسترش پیدا کند؛ عقیده ی من این است. عقیده ی من کنار رفتن و قطع کردن و مانند اینها نیست؛ جز در یک موارد معدودی مثل آمریکا، در غیر این موارد عقیده ام این نیست؛ رابطه با شرق تقویت بشود، با غرب تقویت بشود؛ هر چه می توانیم تحرّک عملیّاتی و هدفمند دیپلماسی بایستی افزایش پیدا کند، یعنی تحرّک دیپلماسی کشور باید افزایش پیدا کند».
اما به رغم این اظهار امیدواریها نسبت به تقویت و گسترش ارتباط با اروپاییها، روز گذشته رژیم پس از ۸ماه نسبت به اخراج دو دیپلوماتش توسط هلند واکنش نشان داد و به عنوان مقابله به مثل دو کارمند سفارت هلند در تهران را اخراج کرد. هلند نیز بلافاصله سفیر خود از تهران را فراخواند.
ظریف وزیر خارجه رژیم شب گذشته طی اظهاراتی در تلویزیون رژیم با لحنی که ناامیدی و نارضایتی در آن موج میزد گفت که اخراج دیپلوماتهای هلندی را بنا به دستور انجام داده است: «بر اساس تصمیمی که به وزارت خارجه ابلاغ شد، دو نفر از دیپلماتهای هلند را در واکنش به اخراج غیرقانونی دیپلماتهای ایرانی، اخراج کردیم».
ظریف در همین اظهارات وقتی دربارة سخنان ۸ماه پیش خامنهای مورد سؤال قرار گرفت هم گفت که در کلیة موارد تابع دستورات خامنهای بوده است: ظریف: از ابتدا بنده در تمام صحبتهام گفتم که ما مطالبه از اروپاییها داریم و از غرب، اما منتظر اونها نمانده و نخواهیم ماند؛ما از ابتدا و حتی از زمان تصویب برجام و بعد از اون ارتباطات گستردهیی با همة دنیا داشتیم به خاطر این که معتقدیم امروز در دنیا همه جانبه گرایی باید حاکم باشه و نه این که نگاهها به یک طرف فقط باشد، این سیاست رو ادامه دادیم، انشاالله این سیاست رو ادامه هم ادامه خواهیم داد. حتما فرمایشات مقام معظم رهبری چراغ راه ما بوده؛ از زمانی که ایشون فرمودند توجه بیشتری شده».
در همین حال رسانههای رژیم یک گزارش روزنامة الشرق الاوسط را انعکاس دادند که بر اساس آن «چهار کشور اروپایی، شامل فرانسه، انگلیس، آلمان و ایتالیا از رژیم ایران خواستهاند مواضع خود را در لبنان، سوریه، یمن و عراق را تعدیل و بر اساس توافقنامه وین (درباره روابط سیاسی) روابط خود را با این کشورهای تنظیم کند.»
بنا به همین گزارش: « نخستین درخواست اروپاییها این است که «رژیم ایران باید خطر نیروهای نظامی منطقهای خود در لبنان، سوریه، عراق و یمن را بپذیرد». دوم اینکه اروپا برنامه رژیم ایران برای توسعه موشکهای بالستیک و همچنین توسعه، استقرار و ساخت چنین موشکهایی در کشورهایی که نیروی نظامی در آنها دارد را رد میکند. «کنار گذاشتن تهدید موجودیت و امنیت اسرائیل» سومین شرط اروپاییها برای عادیسازی روابط با رژیم است».
در همین حال بهرام قاسمی سخنگوی وزارت خارجه رژیم روز گذشته در نشست هفتگی خود با خبرنگاران هنگامی که درباره گزارش روزنامه الشرق الاوسط و ادعای این روزنامه مبنی بر اینکه رژیم اخیراً به صورت مرتب نشستهایی را با گروه E۴ داشته و این گروه برای رژیم ایران شرط و شروطهایی را گذاشته است، گفت: من اطلاعی در مورد آنچه که مطرح شده ندارم. مگر آن چیزی که در برخی از رسانهها منتشر شده است. قاسمی افزود: ما تلاش کرده ایم به آنها تفهیم بکنیم که نفوذ ایران که در منطقه صورت می گیرد در برابر اقدامات اسرائیل است، نفوذ ایران بیشتر جنبه ذاتی و معنوی و مردمی دارد».
از سوی دیگر عبدالرحمان الراشد سردبیر سابق روزنامه الشرق الوسط طی مطلبی که در شماره روز شنبه این روزنامه به چاپ رسیده، فاش کرد: حسن نصرالله رهبر «حزبالله» لبنان با زنانی از هیئتهای زنان درباره مضیقه های حزبش و کمبود حمایت مالی سخن گفتهاست. او اعتراف کرده که اینها نتیجه فقیرسازی، گرسنگی دادن و محاصرهای است که هدفش «فشار و تسلط بر ماست» و «ما باید در برابر هم بردبار باشیم و بچهها نباید توقع پول زیاد از پدرانشان داشته باشند».
همون طور که دیدیم، دفتر خامنهای در یک اقدام غیرمعمول، حرفهای روحانی خطاب به روحانی و اعضای دولت او در تیر ماه گذشته را پس از 8ماه منتشر کرده؛ سؤالاتی در این رابطه مطرح میشود، از جمله این که چرا خامنهای مبادرت به انتشار حرفهایی که آن موقع تشخیص داده بودند، نباید علنی بشود، کرده است؟ اظهارات خامنهای و بخصوص انتشار آنها در حال حاضر گویای چه واقعیتهایی است؟ اینها از جمله سؤالاتی است که با مهمان برنامة امروز میثم ناهید در میان میگذاریم؛ با ما در این گفتگو همراه باشید
ج: بله در ظاهر به هم ربط نداشتند. اما در عمق یک به همپیوستگی بین تمامی این موارد هست. یعنی یک پدیدهای مرکزی وجود دارد که تمامی این موارد دور آن گرد آمده و از این طریق به هم مربوط میشوند و نه تنها مربوط میشوند و روی هم تاثیر متقابل میگذارند. برای نمونه پخش صحبتهای ۸ماه پیش خامنهای نشان میدهد که رژیم در زمینه برجام و بسته اروپایی شکست خورده و خامنهای با علنی کردن این حرفها میخواهد از خودش سلب مسئولیت کند و آن را به گردن روحانی و دولت او بیندازد.
مقابله به مثل رژیم و اخراج دو کارمند سفارت هلند در تهران، آن هم پس از ۸ماه که احضار سفیر هلند از تهران را به دنبال داشت، نشان میدهد که با وجود تمام تلاشهای رژیم برای حفظ رابطه با اروپا، اما در این زمینه هم رژیم شکست خورده. بهویژه در شرایطی که چندین دیپلمات و مامور رژیم توسط اروپا تا امروز اخراج شدند، فرانسه هم ماههاست سفیری در تهران مشخص نکرده، نشان میدهد رژیم نه تنها نتوانسته بحران قبلی رابطهاش را اروپا را حل کند، بلکه در یک بنبست و سراشیب، رابطهاش با اروپا هرچه تیرهتر و بحرانیتر میشود.
حتی در عرصة داخلی، ببینید الان مدتیست که این بحث مطرح است که رئیسی به عنوان رئیس قضاییه نظام اعلام بشود. اما تا همین امروز نه خودش رسما اعلام کرده، نه حتی دیروز که خامنهای در جواب نامة آملی لاریجانی نامه نوشت و در آن، به رفتن آملی لاریجانی اشاره کرد، اما هیچ اسمی از رئیسی به عنوان جایگزین اون نیاورد. خب این عجیبه. معمولا نامه رو خطاب به کسی که میاد مینویسند، بعد میگن از فلانی هم که تا الان در این مسند بوده تقدیر میکنیم.
اما همین اعلام رسمی نکردن، دست کم تا این نقطه، خودش گویای تضادهای بسیار زیاد داخلی در برابر خامنهای و رژیمه. پس تمام این موارد نشون میده که رژیم با یک مجموعه جدی از بحرانهای عمیق و در هم تنیده روبرو هست که یک پدیده همه این بحرانها رو بهم پیوند میده. برای همین به نظر من اتفاقا این گزارش هرچند در ظاهر به موارد مختلفی اشاره کرده بود، اما یک پدیده مشترک رو مثل نخ تسبیح در به رشته کشکیدن اونها نشون میداد.
ج: در یک جمله: به گل نشستن کشتی نظام! یک نگاه به صحبتهای خامنهای بکنید: اینکه بعد از ۸ماه صحبتهاش رو علنی میکنن که گفته به اروپا اعتمادی نیست و اینها هم دنبال خدعه و... علیه نظام هستند، برای اینه که چون الان هم برجام، هم بسته اروپایی (اینستکس) شکست خورده، میخوان بگن مقصر خامنهای نیست. اما این فرع قضیه است. اصل داستان چیز دیگریست.
اصل اعترافی است که خامنهای کرده. کدوم اعتراف؟ به روشنترین بیان به شکست رابطه با غرب و شرق اعتراف میکنه. میگه: «من به آقای رئیسجمهور هم گفتم که اینها همان نوامبری را که از اوّل گفتند، همان را دارند دنبال میکنند -که تا نوامبر ادامه بدهند- بعد که همه چیز تثبیت شد و تحریمها جا افتاد، بعد یک چیزکی مثلاً بدهند یا ندهند».
بعد هم میگه ترامپ میخواست به ترزا می بگه فشار روی ایران رو زیاد کنن، اما پیش از ترامپ ترزا می به ترامپ همین رو میگه. خب مگه این همون رژیمی نیست که طی ۸ماه گذشته خودش رو به هر در و دیواری زد تا برای باز گذاشتن دستکم یک آبباریکه، ساز و کار اروپایی رو عملی کنه؟ اگر واقعا حتی به یک دستآورد مینیمم هم رسیده بود، آیا صحبتهای ۸ماه پیش خامنهای رو علنی میکردن؟
یا در زمینه اقتصادی، اینکه رژیم مدتهای پول و حقوق اقشار محروم رو نمیده، چیز جدیدی نیست؛ اما در تمام این چند دهه، حتی در سختترین شرایط رژیم، هیچوقت پول مزدوران منطقهای یا به به قول خامنهای «عمق استراتژیک نظام» رو نه تنها قطع نمیکردن، نه تنها کم نمیکردن، بلکه بیشتر هم میکردن. گواهش بودجه هر سال رژیم! هر سال بودجه سپاه و بسیج و نیروی قدس افزایش داشته.
حسن نصرلله میاد به روشنی میگه وضعیت بودجهمون خرابه، پول نداریم، باید از هزینهها کم کنیم. پول حزبالله از کجا میآمد؟ خود نصرالله گفت: تمام پول ما، از سلاح و پوشاک و غذا و... از جمهوری اسلامی ایران میاد. بعد هم تاکید کرد «تا ایران پول داره، ما هم داریم!». حالا چی شده که میگه اوضاع خرابه، پول نداریم و باید از هزینهها کم کنیم؟
هیچی! «ایران (رژیم) دیگه پولی نداره!» یعنی شدیدترین تحریمهای تاریخ، که شریان پولرسانی به دستگاه سرکوب و تروریسم رژیم رو هدف قرار داده، تنها بعد از ۴ ماه اجرایی شدن چنان عمل کرده که رژیم پولی نداره حتی به حزبالشیطان بده. یعنی عمق استراتژیک رژیم در حال فرو ریختن است. پس اون از وضعیت بینالمللی، این از وضعیت اقتصادی!
راهحل؟ هیچی! سقف کاری که انجام دادن اینه که با پخش صحبتهای ۸ماه پیش خامنهای، مقداری اون رو سفیدسازی کنن و تقصیرات رو گردن باند رقیب بندازن. پس اون پدیده مشترک بین موارد مختلف بحرانهای رژیم که پخش شد، بحران بنبست، بحران بیراهحلی هست.
ج: فکر نکنم تناقض در توضیحاتی باشه که عرض کردم! تناقض در خود خامنهای هست. از یک طرف اروپا رو خبیث و خائن معرفی میکنه، از یک طرف میگه برید رابطه داشته باشید! البته هرچند متناقضه، اما بسیار هم قانونمنده! چرا؟ چون بر میگرده به همون پدیده مرکزی! یعنی بحران بی راهحلی! اگه راهحل داشت چه نیازی به این تناقضگویی؟ چون راهحل نداره به تناقض بافی میافته.
یک نکته دیگه: اگه دقت کنید طی ۱۰ روز گذشته ۲نمود جدی از اعتراف به در گل نشستن کشتی نظام بوده. اول: استعفای ظریف فارغ از خود موضوع، وقتی به قول خودشون جلودار دیپلماسی نظام دست بالا میکنه نشون میده هیچ راه برون رفتی از بحرانهای نظام، به ویژه بحران بینالمللی وجود نداره.
دوم: پخش صحبتهای ۸ماه پیش خامنهای، که به روشنی میگه رابطه با اروپا جواب نداره. نتیجة استعفای ظریف چی بود جز تشدید و تعمیق بحران، دیروز ظریف در وزارت خارجه صحبت کرده و اونجا بلندتر و صریحتر از قبل غرولند کرده که: « در دنیا باید احساس شود که حرف وزارت امور خارجه حرف کل کشور و حاکمیت است و این وزارتخانه مسئول روابط خارجی کل کشور است نه اینکه هر دستگاهی در داخل و یا خارج از دولت سیاست خارجی خودش را دارد و ما صرفاً مسئول سیاست خارجی وزارت خارجه هستیم. در آن صورت به وزارت خارجه نیازی نیست».
رژیم در گرداب مجموعهای از بحرانها دست و پا میزنه. خود بحرانها بسیار جدی هستند، اما موضوع جدیتر نداشتن راهحل و راه برونرفت از اونهاست. خروجی این نداشتن راه برونرفت میشود: این ۲ اعتراف جدی طی تنها ۱۰روز. از طرفی، این بحران بیراهحلی خنثی نیست. یعنی پیاپی باعث تشدید بحرانهای نظام میشه.
یکی از بحرانها جنگ شدید باندیه. تا جاییکه روحانی با طعنه به باند خامنهای در رابطه با FATF و برجام میگه: «نمی شود کشور را به دست ۱۰-۲۰ نفر داد و هر تصمیمی که گرفتند، بگوییم تابعیم!». خامنهای هم از زبان علمالهدی جوابش رو میده: «روزی گفتید تا برجام نشود، هیج چیز درست نمیشود و حتی گفتید مشکل آب با برجام حل میشود حالا امروز میگوئید مشکل گوشت با FATF حل میشود و میگوئید پولش را ندارید گوشت را آزاد کنید؟ مگر آن حل شد؟»
بنابر این رژیم در تمامیت خود در یک چرخ فروبرنده قرار گرفته، بحرانها بیداد می کنه، هیچ راه برونرفتی نیست و هر چه بیشتر پیکره این نظام به آخر خط رسیده، فرسودهتر میشه. روندی که راه رو هرچه بیشتر برای قیام و ضربات کاری کانونهای شورشی باز میکنه.
مطالب مرتبط
بنبست، هراس و سردرگمی در سیاست خارجی-گزارش خبری ۲۴اسفند۱۳۹۶
FATF، نمودی از بحران بیراهحلی
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
در برنامة تیک تاک امروز، میپردازیم به شکست رژیم در سیاست خارجی و بخصوص سیاست سرمایهگذاری بر روی شکاف بین آمریکا و اروپا و آویختن به دامن اروپا. لابد در خبرها شنیدید که روز گذشته دفتر خامنهای پس از ۸ ماه قسمتهایی از اظهارات او خطاب به اعضای دولت روحانی را منتشر کرد. خامنهای در سخنان خود اعترافهای آشکاری به شکست سیاست خارجی رژیم بخصوص در رابطه با کشورهای اروپایی کرده. در همین حال گزارشها حاکی از تشدید تنش در روابط رژیم با کشورهای اروپایی و تنگتر شدن حلقة انزوای رژیم است. گزارشی در این باره:
خبر و نظر
ما یک روز مشکل اقتصادی کشور را موکول کردیم به برجام، [امّا] برجام نتوانست مشکل اقتصادی کشور ما را برطرف کند و به ما کمک قابل توجّهی بکند؛ و نتیجه این شد که مردم نسبت به برجام شرطی شدند، که وقتی آن بابا [رئیس جمهور آمریکا] می خواهد از برجام خارج بشود، تا مدّتی که او می گوید خارج میشوم، ما همین طور دچار تلاطم در بازار خواهیم بود؛ ما شرطی شده ایم دیگر، مردم را ما شرطی کرده ایم.
حالا هم بسته ی اروپایی ؛ بستة اروپایی بیاد نیاد، ما کارهایی داریم در کشور، گره نزنید بهبود اقتصاد کشور را به چیزی که از اختیار ما خارج است. من به آقای رئیس جمهور هم گفتم که اینها همان نوامبری را که از اوّل گفتند، همان را دارند دنبال می کنند -که تا نوامبر ادامه بدهند- بعد که همه چیز تثبیت شد و تحریم ها جا افتاد، بعد یک چیزکی مثلاً بدهند یا ندهند. دنبال این هستند و این، خباثت اینها است.
خامنهای پس از شرح کشافی دربارة خباثت اروپاییها و فریبکاری آنها اما اضافه کرد: عقیده ی من در زمینه ی ارتباطات دیپلماسی این است که ارتباطات باید روزبه روز تقویت بشود و توسعه پیدا کند و فعلیّت پیدا کند و گسترش پیدا کند؛ عقیده ی من این است. عقیده ی من کنار رفتن و قطع کردن و مانند اینها نیست؛ جز در یک موارد معدودی مثل آمریکا، در غیر این موارد عقیده ام این نیست؛ رابطه با شرق تقویت بشود، با غرب تقویت بشود؛ هر چه می توانیم تحرّک عملیّاتی و هدفمند دیپلماسی بایستی افزایش پیدا کند، یعنی تحرّک دیپلماسی کشور باید افزایش پیدا کند».
واکنش هلند
اما به رغم این اظهار امیدواریها نسبت به تقویت و گسترش ارتباط با اروپاییها، روز گذشته رژیم پس از ۸ماه نسبت به اخراج دو دیپلوماتش توسط هلند واکنش نشان داد و به عنوان مقابله به مثل دو کارمند سفارت هلند در تهران را اخراج کرد. هلند نیز بلافاصله سفیر خود از تهران را فراخواند.
ظریف وزیر خارجه رژیم شب گذشته طی اظهاراتی در تلویزیون رژیم با لحنی که ناامیدی و نارضایتی در آن موج میزد گفت که اخراج دیپلوماتهای هلندی را بنا به دستور انجام داده است: «بر اساس تصمیمی که به وزارت خارجه ابلاغ شد، دو نفر از دیپلماتهای هلند را در واکنش به اخراج غیرقانونی دیپلماتهای ایرانی، اخراج کردیم».
ظریف در همین اظهارات وقتی دربارة سخنان ۸ماه پیش خامنهای مورد سؤال قرار گرفت هم گفت که در کلیة موارد تابع دستورات خامنهای بوده است: ظریف: از ابتدا بنده در تمام صحبتهام گفتم که ما مطالبه از اروپاییها داریم و از غرب، اما منتظر اونها نمانده و نخواهیم ماند؛ما از ابتدا و حتی از زمان تصویب برجام و بعد از اون ارتباطات گستردهیی با همة دنیا داشتیم به خاطر این که معتقدیم امروز در دنیا همه جانبه گرایی باید حاکم باشه و نه این که نگاهها به یک طرف فقط باشد، این سیاست رو ادامه دادیم، انشاالله این سیاست رو ادامه هم ادامه خواهیم داد. حتما فرمایشات مقام معظم رهبری چراغ راه ما بوده؛ از زمانی که ایشون فرمودند توجه بیشتری شده».
در همین حال رسانههای رژیم یک گزارش روزنامة الشرق الاوسط را انعکاس دادند که بر اساس آن «چهار کشور اروپایی، شامل فرانسه، انگلیس، آلمان و ایتالیا از رژیم ایران خواستهاند مواضع خود را در لبنان، سوریه، یمن و عراق را تعدیل و بر اساس توافقنامه وین (درباره روابط سیاسی) روابط خود را با این کشورهای تنظیم کند.»
پذیرش خطر
بنا به همین گزارش: « نخستین درخواست اروپاییها این است که «رژیم ایران باید خطر نیروهای نظامی منطقهای خود در لبنان، سوریه، عراق و یمن را بپذیرد». دوم اینکه اروپا برنامه رژیم ایران برای توسعه موشکهای بالستیک و همچنین توسعه، استقرار و ساخت چنین موشکهایی در کشورهایی که نیروی نظامی در آنها دارد را رد میکند. «کنار گذاشتن تهدید موجودیت و امنیت اسرائیل» سومین شرط اروپاییها برای عادیسازی روابط با رژیم است».
در همین حال بهرام قاسمی سخنگوی وزارت خارجه رژیم روز گذشته در نشست هفتگی خود با خبرنگاران هنگامی که درباره گزارش روزنامه الشرق الاوسط و ادعای این روزنامه مبنی بر اینکه رژیم اخیراً به صورت مرتب نشستهایی را با گروه E۴ داشته و این گروه برای رژیم ایران شرط و شروطهایی را گذاشته است، گفت: من اطلاعی در مورد آنچه که مطرح شده ندارم. مگر آن چیزی که در برخی از رسانهها منتشر شده است. قاسمی افزود: ما تلاش کرده ایم به آنها تفهیم بکنیم که نفوذ ایران که در منطقه صورت می گیرد در برابر اقدامات اسرائیل است، نفوذ ایران بیشتر جنبه ذاتی و معنوی و مردمی دارد».
از سوی دیگر عبدالرحمان الراشد سردبیر سابق روزنامه الشرق الوسط طی مطلبی که در شماره روز شنبه این روزنامه به چاپ رسیده، فاش کرد: حسن نصرالله رهبر «حزبالله» لبنان با زنانی از هیئتهای زنان درباره مضیقه های حزبش و کمبود حمایت مالی سخن گفتهاست. او اعتراف کرده که اینها نتیجه فقیرسازی، گرسنگی دادن و محاصرهای است که هدفش «فشار و تسلط بر ماست» و «ما باید در برابر هم بردبار باشیم و بچهها نباید توقع پول زیاد از پدرانشان داشته باشند».
گفتگوی سیاسی
همون طور که دیدیم، دفتر خامنهای در یک اقدام غیرمعمول، حرفهای روحانی خطاب به روحانی و اعضای دولت او در تیر ماه گذشته را پس از 8ماه منتشر کرده؛ سؤالاتی در این رابطه مطرح میشود، از جمله این که چرا خامنهای مبادرت به انتشار حرفهایی که آن موقع تشخیص داده بودند، نباید علنی بشود، کرده است؟ اظهارات خامنهای و بخصوص انتشار آنها در حال حاضر گویای چه واقعیتهایی است؟ اینها از جمله سؤالاتی است که با مهمان برنامة امروز میثم ناهید در میان میگذاریم؛ با ما در این گفتگو همراه باشید
س: در گزارشی که دیدیم، فاکتهای مختلفی در زمینههای مختلف، از حرفهای خامنهای تا اخراج دیپلماتهای رژیم و... بود. دستکم در ظاهر این موارد ربطی به هم ندارند. پس هدف چه بود؟
ج: بله در ظاهر به هم ربط نداشتند. اما در عمق یک به همپیوستگی بین تمامی این موارد هست. یعنی یک پدیدهای مرکزی وجود دارد که تمامی این موارد دور آن گرد آمده و از این طریق به هم مربوط میشوند و نه تنها مربوط میشوند و روی هم تاثیر متقابل میگذارند. برای نمونه پخش صحبتهای ۸ماه پیش خامنهای نشان میدهد که رژیم در زمینه برجام و بسته اروپایی شکست خورده و خامنهای با علنی کردن این حرفها میخواهد از خودش سلب مسئولیت کند و آن را به گردن روحانی و دولت او بیندازد.
مقابله به مثل رژیم و اخراج دو کارمند سفارت هلند در تهران، آن هم پس از ۸ماه که احضار سفیر هلند از تهران را به دنبال داشت، نشان میدهد که با وجود تمام تلاشهای رژیم برای حفظ رابطه با اروپا، اما در این زمینه هم رژیم شکست خورده. بهویژه در شرایطی که چندین دیپلمات و مامور رژیم توسط اروپا تا امروز اخراج شدند، فرانسه هم ماههاست سفیری در تهران مشخص نکرده، نشان میدهد رژیم نه تنها نتوانسته بحران قبلی رابطهاش را اروپا را حل کند، بلکه در یک بنبست و سراشیب، رابطهاش با اروپا هرچه تیرهتر و بحرانیتر میشود.
عرصه داخلی
حتی در عرصة داخلی، ببینید الان مدتیست که این بحث مطرح است که رئیسی به عنوان رئیس قضاییه نظام اعلام بشود. اما تا همین امروز نه خودش رسما اعلام کرده، نه حتی دیروز که خامنهای در جواب نامة آملی لاریجانی نامه نوشت و در آن، به رفتن آملی لاریجانی اشاره کرد، اما هیچ اسمی از رئیسی به عنوان جایگزین اون نیاورد. خب این عجیبه. معمولا نامه رو خطاب به کسی که میاد مینویسند، بعد میگن از فلانی هم که تا الان در این مسند بوده تقدیر میکنیم.
اما همین اعلام رسمی نکردن، دست کم تا این نقطه، خودش گویای تضادهای بسیار زیاد داخلی در برابر خامنهای و رژیمه. پس تمام این موارد نشون میده که رژیم با یک مجموعه جدی از بحرانهای عمیق و در هم تنیده روبرو هست که یک پدیده همه این بحرانها رو بهم پیوند میده. برای همین به نظر من اتفاقا این گزارش هرچند در ظاهر به موارد مختلفی اشاره کرده بود، اما یک پدیده مشترک رو مثل نخ تسبیح در به رشته کشکیدن اونها نشون میداد.
س: اون پدیده مشترک چیه؟
ج: در یک جمله: به گل نشستن کشتی نظام! یک نگاه به صحبتهای خامنهای بکنید: اینکه بعد از ۸ماه صحبتهاش رو علنی میکنن که گفته به اروپا اعتمادی نیست و اینها هم دنبال خدعه و... علیه نظام هستند، برای اینه که چون الان هم برجام، هم بسته اروپایی (اینستکس) شکست خورده، میخوان بگن مقصر خامنهای نیست. اما این فرع قضیه است. اصل داستان چیز دیگریست.
اصل اعترافی است که خامنهای کرده. کدوم اعتراف؟ به روشنترین بیان به شکست رابطه با غرب و شرق اعتراف میکنه. میگه: «من به آقای رئیسجمهور هم گفتم که اینها همان نوامبری را که از اوّل گفتند، همان را دارند دنبال میکنند -که تا نوامبر ادامه بدهند- بعد که همه چیز تثبیت شد و تحریمها جا افتاد، بعد یک چیزکی مثلاً بدهند یا ندهند».
بعد هم میگه ترامپ میخواست به ترزا می بگه فشار روی ایران رو زیاد کنن، اما پیش از ترامپ ترزا می به ترامپ همین رو میگه. خب مگه این همون رژیمی نیست که طی ۸ماه گذشته خودش رو به هر در و دیواری زد تا برای باز گذاشتن دستکم یک آبباریکه، ساز و کار اروپایی رو عملی کنه؟ اگر واقعا حتی به یک دستآورد مینیمم هم رسیده بود، آیا صحبتهای ۸ماه پیش خامنهای رو علنی میکردن؟
یا در زمینه اقتصادی، اینکه رژیم مدتهای پول و حقوق اقشار محروم رو نمیده، چیز جدیدی نیست؛ اما در تمام این چند دهه، حتی در سختترین شرایط رژیم، هیچوقت پول مزدوران منطقهای یا به به قول خامنهای «عمق استراتژیک نظام» رو نه تنها قطع نمیکردن، نه تنها کم نمیکردن، بلکه بیشتر هم میکردن. گواهش بودجه هر سال رژیم! هر سال بودجه سپاه و بسیج و نیروی قدس افزایش داشته.
اما الان چه اتفاقی افتاده؟
حسن نصرلله میاد به روشنی میگه وضعیت بودجهمون خرابه، پول نداریم، باید از هزینهها کم کنیم. پول حزبالله از کجا میآمد؟ خود نصرالله گفت: تمام پول ما، از سلاح و پوشاک و غذا و... از جمهوری اسلامی ایران میاد. بعد هم تاکید کرد «تا ایران پول داره، ما هم داریم!». حالا چی شده که میگه اوضاع خرابه، پول نداریم و باید از هزینهها کم کنیم؟
هیچی! «ایران (رژیم) دیگه پولی نداره!» یعنی شدیدترین تحریمهای تاریخ، که شریان پولرسانی به دستگاه سرکوب و تروریسم رژیم رو هدف قرار داده، تنها بعد از ۴ ماه اجرایی شدن چنان عمل کرده که رژیم پولی نداره حتی به حزبالشیطان بده. یعنی عمق استراتژیک رژیم در حال فرو ریختن است. پس اون از وضعیت بینالمللی، این از وضعیت اقتصادی!
راهحل؟ هیچی! سقف کاری که انجام دادن اینه که با پخش صحبتهای ۸ماه پیش خامنهای، مقداری اون رو سفیدسازی کنن و تقصیرات رو گردن باند رقیب بندازن. پس اون پدیده مشترک بین موارد مختلف بحرانهای رژیم که پخش شد، بحران بنبست، بحران بیراهحلی هست.
س: شما میگید رابطه با اروپا شکست خورده، اما خامنهای در همین صحبتهاش تاکید کرد که طرفدار دیپلماسی هستم و بروید و رابطه داشته باشید. پس این حرف شما که متناقض هست!
ج: فکر نکنم تناقض در توضیحاتی باشه که عرض کردم! تناقض در خود خامنهای هست. از یک طرف اروپا رو خبیث و خائن معرفی میکنه، از یک طرف میگه برید رابطه داشته باشید! البته هرچند متناقضه، اما بسیار هم قانونمنده! چرا؟ چون بر میگرده به همون پدیده مرکزی! یعنی بحران بی راهحلی! اگه راهحل داشت چه نیازی به این تناقضگویی؟ چون راهحل نداره به تناقض بافی میافته.
یک نکته دیگه: اگه دقت کنید طی ۱۰ روز گذشته ۲نمود جدی از اعتراف به در گل نشستن کشتی نظام بوده. اول: استعفای ظریف فارغ از خود موضوع، وقتی به قول خودشون جلودار دیپلماسی نظام دست بالا میکنه نشون میده هیچ راه برون رفتی از بحرانهای نظام، به ویژه بحران بینالمللی وجود نداره.
دوم: پخش صحبتهای ۸ماه پیش خامنهای، که به روشنی میگه رابطه با اروپا جواب نداره. نتیجة استعفای ظریف چی بود جز تشدید و تعمیق بحران، دیروز ظریف در وزارت خارجه صحبت کرده و اونجا بلندتر و صریحتر از قبل غرولند کرده که: « در دنیا باید احساس شود که حرف وزارت امور خارجه حرف کل کشور و حاکمیت است و این وزارتخانه مسئول روابط خارجی کل کشور است نه اینکه هر دستگاهی در داخل و یا خارج از دولت سیاست خارجی خودش را دارد و ما صرفاً مسئول سیاست خارجی وزارت خارجه هستیم. در آن صورت به وزارت خارجه نیازی نیست».
نتیجه:
رژیم در گرداب مجموعهای از بحرانها دست و پا میزنه. خود بحرانها بسیار جدی هستند، اما موضوع جدیتر نداشتن راهحل و راه برونرفت از اونهاست. خروجی این نداشتن راه برونرفت میشود: این ۲ اعتراف جدی طی تنها ۱۰روز. از طرفی، این بحران بیراهحلی خنثی نیست. یعنی پیاپی باعث تشدید بحرانهای نظام میشه.
یکی از بحرانها جنگ شدید باندیه. تا جاییکه روحانی با طعنه به باند خامنهای در رابطه با FATF و برجام میگه: «نمی شود کشور را به دست ۱۰-۲۰ نفر داد و هر تصمیمی که گرفتند، بگوییم تابعیم!». خامنهای هم از زبان علمالهدی جوابش رو میده: «روزی گفتید تا برجام نشود، هیج چیز درست نمیشود و حتی گفتید مشکل آب با برجام حل میشود حالا امروز میگوئید مشکل گوشت با FATF حل میشود و میگوئید پولش را ندارید گوشت را آزاد کنید؟ مگر آن حل شد؟»
بنابر این رژیم در تمامیت خود در یک چرخ فروبرنده قرار گرفته، بحرانها بیداد می کنه، هیچ راه برونرفتی نیست و هر چه بیشتر پیکره این نظام به آخر خط رسیده، فرسودهتر میشه. روندی که راه رو هرچه بیشتر برای قیام و ضربات کاری کانونهای شورشی باز میکنه.
مطالب مرتبط
بنبست، هراس و سردرگمی در سیاست خارجی-گزارش خبری ۲۴اسفند۱۳۹۶
FATF، نمودی از بحران بیراهحلی