یادآوری بیاینه شورای ملی مقاومت در مورد شکست رئیسی در انتخابات ۹۶

یادآوری بیاینه شورای ملی مقاومت در مورد شکست رئیسی در انتخابات ۹۶


یادآوری می کنیم که در بیانیه شورای ملی مقاومت ایران در مرداد ماه سال ۹۶ در باره مهندسی خامنه ای برای رئیس جمهور کردن رئیسی و شکست مهندسی خلیفه ارتجاع براثر کارزار تحریم و جنبش دادخواهی آمده است.

۴- هدف خامنه ای از کاندیدا کردن آخوند ابراهیم رئیسی یکی از اعضای هیأت مرگ در قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷، یکپایه کردن ولایتش بود و او را گزینه منحصر به فردی بعداز شکست ریل گذاری دوران احمدی نژاد در گرداب بحرانهای درونی و بیرونی نظام تشخیص داده بود. از همین رو پس از مرگ طبسی، ابراهیم رئیسی را به تولیت استان قدس رضوی، که از بالاترین کرسیها در سلسله مراتب آخوندی و اقتصادی رژیم است، گماشت.

سرانجام پس از یک سلسله کشمکشها، جمنا رئیسی و قالیباف را کاندیداهای خود معرفی کرد و از همان ابتدا گفته می شد که قالیباف معاون رئیسی در ریاست جمهوری خواهد شد. همزمان توپخانة ولی فقیه شروع به کار کرد و ضمن آتشباری به سوی روحانی تبلیغات گسترده یی برای رئیسی به راه انداخت.

۶- در بسیج خامنه ای برای تبدیل رئیسی به کاندیدای جناح غالب و سپاه پاسداران، مراکز قدرت و بخشی بزرگی از پایوران و سرکردگان نظام ولایت فقیه در رسانه ها و محافل حکومتی به حمایت علنی از او پرداختند.

۷- شخص خامنه ای در عمل در رأس باند حاکم قرار گرفت و در صحبتهای خود، یک خط در میان، ضمن حمله و طعنه به روحانی، آدرس کاندیدای خود را مشخص می کرد. ترانزیشن

۹- در مناظره ها، باندهای رقیب و شریک در هرم قدرت و ثروت چنان علیه یکدیگر دست به افشاگری زدند که دود آن بیش از همه به چشمان ولی فقیه رفت و البته با نوری که در اثر این افشاگریها به اسرار حاکمیت تابیده شد، مردم بیش از هر زمان دیگر با حاکمیت ولایت فقیه آشنا شدند. مسأله مهم این بود که «خودیها» رو در روی هم قرار گرفته بودند و بر هم تیغ می کشیدند.

این افشاگریهای بی سابقه در تلویزیون حکومتی، به ویژه در مناظرة سوم، مهندسی انتخاباتی خامنه ای را دچار مشکل کرد. روحانی قبل از مناظره سوم در واکنش به حملات باند رقیب و کارهای سپاه و بسیج به نفع رئیسی در کشمکشهای انتخاباتی، در روز دوشنبه ۱۸ اردیبهشت در سخنانی بی پیشینه در همدان، موضوع اعدام و زندان در۳۸سال حاکمیت آخوندی را مطرح کرد و بدین ترتیب بنیادهای ولایت خامنه ای را زیر سؤال برد. روحانی با شیادی از تنفر و انزجار مردم استفاده کرد و با طرح برخی از مسائلی که مخالفان نظام سالهاست مطرح می کنند، اقدام به چند فقره کلاهبرداری کرد تا بتواند نیروی خاکستری را از جبهه گسترده تحریم به سمت خود متمایل کند. او در مناظره سوم به شدت به رئیسی تاخت و از او خواست که از «بازی با امام رضا لااقل دست بردارد» و گفت که «دل علما ] بخوانید آقای منتظری[ ازشما خون است».

سخن گفتن از ۳۸سال اعدام و زندان یا چپاول ۹۶درصد مردم توسط اقلیت ۴درصدی حاکم و فاش گویی در مورد کلان دزدیهای حکومتی، در عمل سبب آن شد که خواسته ها و مطالبات مبرم مردم و واقعیت فساد و جنایت در ولایت قتل عام، بیش از هر زمان تا دور افتاده ترین نقاط کشور رسوخ کند و البته توازن قوا به زیان آخوند جلادی که ولی فقیه از او حمایت می کرد، تغییر کند.


ضربه کاری را خامنه ای زمانی دریافت کردکه پس از «اعلام حمایت رسمی جامعه مدرسین» قم از آخوند جنایتکار رئیسی، بزرگ عمامه داران قم و اکثریت این جریان با ذکر اسم خود آن را تکذیب و اعلام کردند که آن را «دقیق و قرین با واقع» نمیدانند وآن را «بد اخلاقی انتخاباتی» توصیف کردند. به این ترتیب کسانی که حتی در گذشته همراه و حامی خامنه ای بودند حاضر نشدند از رئیسی جنایتکار حمایت کنند

بیانیه سی وششمین سالگرد تاسیس شورای ملی مقاومت ایران- فصل دوم:

کارزار دادخواهی و شعار «نه جلاد نه شیاد»، پرچمی علیه ولایت خامنه ای

۱۱-کارزار دادخواهی شهیدان قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۹۷ در یکسال گذشته ابعاد گسترده یی پیدا کرد و به همگان نشان داد رژیم ولایت فقیه رژیم قتل عام است. این کارزار بزرگترین جنایت سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم را که رژیم تلاش می کرد به فراموشی بسپارد، به یک مطالبه سیاسی فراگیر در داخل کشور تبدیل کرد. به نحوی که دادخواهی قتل عام زندانیان سیاسی دیگر نه یک خواست نخبگان مخالف نظام بلکه یک خواست گسترده توده یی و عمومی است.

در سطح بین المللی نیز کارزار دادخواهی، این نسل کشی و جنایت علیه بشریت را به یک موضوع عمده سیاسی و حقوق بشری تبدیل کرد است.

نمایش انتخابات ریاست جمهوری رژیم ولایت فقیه، این بار از ابتدا تا انتها، با پرونده قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ گره خورده بود. نفرت و انزجار عمومی از رئیسی و ترس رژیم از دادخواهی به حدی بود که بسیاری از آخوندها و حتی مهره های قدرتمند باند خامنه ای حاضر به حمایت از رئیسی نشدند.

کارزار دادخواهی و تحریم با شعار نه جلاد نه شیاد، هم چنین این فرصت نادر را در یک بزنگاه حساس سیاسی به مردم داد تا از شکاف عمیق درون حاکمیت استفاده کنند و با حرکتهای مستقل، ستیز خود با استبداد دینی را نشان دهند و همزمان مهر «شیادی موقوف» بر کارنامه روحانی و باند میانی بزنند.

اکنون نظریه پردازان هردو باند حاکمیت اذعان دارند که انزجار اجتماعی از ۳۸سال اعدام و زندان به طور عام و سابقه آخوند ابراهیم رئیسی به عنوان جلاد زندانیان سیاسی قتل عام شده در سال۶۷ به طور خاص، باعث برهم خوردن توازن قوا در زور آزمایی انتخاباتی شده است.

به این ترتیب، در مقابل سیاست اصحاب تسلیم و سازش و مماشات، که تئوری و عمل ماندگاری استبداد مذهبی یعنی بدترین طاعون مرگ و نابودی در ایران و کانون واقعی تروریسم و جنگ افروزی در منطقه را با ترفند نگرانی از جنگ و توهم تبدیل «افعی به کبوتر»، تبلیغ می کردند، شورای ملی مقاومت براساس خط مشی سیاسی شناخته شده و روشن خود، کارزار سراسری تحریم انتخابات نامشروع رژیم ولایت فقیه را با شعار «نه جلاد، نه شیاد» به پیش برد و موضوع دادخواهی را به پرچمی علیه ولایت خامنه ای و کاندیدای مورد نظر او تبدیل کرد.

مطالب بیشتر :‌

رئیسی، قاتل مجاهدین وعضو هیاًت مرگ قتل عام ۶۷ در رأس قوه قضائیه چه پیامی دارد

توئیت سخنگوی مجاهدین به واکنش رئیسی و جهانگیری در ۲۲ بهمن به مجاهدین

رئیسی، در واکنش به قتل عام ۶۷، گفت حکم را خمینی داده و اسمی از من نیست

 
لطفا به اشتراک بگذارید: