در معارفه ابراهیم رئیسی چه گذشت و چرا؟ میثم ناهید
در معارفه ابراهیم رئیسی چه گذشت و چرا؟ میثم ناهید
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
در برنامة تیک تاک امروز، می‌پردازیم به اظهارات رئیسی جلاد در مراسمی که دیروز به عنوان معارفة او در ساختمان اصلی قوة قضاییه با حضور تعدادی از سردمداران نظام برپا شده بود. آخوند رئیسی در این مراسم و در سخنرانی اش، دستوراتی را که خلیفة ارتجاع به عنوان خط کار این دستگاه سرکوب و جنایت به وی ابلاغ کرده بود، تکرار کرد که در یک کلمة امنیت، خلاصه میشود. ما بحث و بررسی امروز خودمون رو به همین موضوع اختصاص داده‌ایم و ابتدا توجهتون رو به گزارشی در این باره جلب می‌کنم:
چنان که انتظار می‌رفت آخوند جنایتکار رئیسی جنایتکار به محض نشستن بر صندلی ریاست بر قوة قضاییة خامنه‌ای شروع به چنگ و نشان دادن به مردم کرد و بر اولویت امنیت، یعنی اولویت سرکوب تأکید نمود. جلاد قتل‌عام۶۷، بدون هیچ‌گونه تعارف و رودروایسی گفت عدالت فرع بر امنیت است: نکته بعد موضوع امنیت است مسأله امنیت مسأله بسیار مهم است امروز بحمدالله به برکت انقلاب اسلامی...
و مدیریت مثال زدنی رهبری معظم انقلاب اسلامی با حضور همه نیروهای مسلح نیروهای بسیج سپاه ارتش نیروی انتظامی بحمدالله کشور ما از امن ترین کشورهاست به لطف خداوند متعال در منطقه لیکن تهدید هست نسبت به کشور ما تهدیدهای مختلفی وجود داره ما موضوع امنیت را امروز از مهمترین مسائل برای کشور می‌دانیم.
در مقابل جرایم خشن سازمانیافته و هرگونه اخلال در امنیت جامعه و کشور بهیچ عنوان کوتاه نخواهیم آمد یعنی کوچکترین ناامنی را در جمهوری اسلامی ما تحمل نمیکنیم چون امنیت همه اقدامات ما فرع بر امنیت است، اجرای عدالت فرع بر این است که در کشور امنیت داشته باشیم پیشرفت فرع بر امنیت است لذا مسأله امنیت مسأله‌ای نیست که بشود نسبت بهش کوچکترین اغماضی کرد.».
رئیسی جلاد در بخشی از اظهارات خود تحت عنوان مبارزه با فساد برای باند روحانی هم خط و نشان کشید. وی با اشاره به سلسله اختلاسهای چند هزار میلیاردی که هر کدام رکوردهای قبلی را می‌شکند، گفت: « این پرونده‌ها از نظر مبلغ با هم متفاوت است متهمینش هم متفاوت هستند اما جنس پرونده یکی است از همان زمینه‌ای که اون پرونده ایجاد شد سال ۷۴ من در ذهنم است اگر نگاه کنید.
همین پرونده سه هزار میلیارد هم باز بر میگرده به همین میزان یعنی معلوم است ساختارهای ما اشکال داره ، آقای معاون اول محترم اینجا تشریف دارند ببینید اعضای محترم دولت ما باید ساختارهای فساد زا را در کشور اصلاح کنیم والا هر روز شاهد بروز یک حادثه و یک پرونده و یک کیس خواهیم بود روی میز قاضی بله رسیدگی بشود اما چرا ما از یک سوراخ دوبار یا چند بار گزیده بشویم؟
حتماً این اصلاح ساختارها در همان پیام مبارزه با فساد اقتصادی وظیفه دولت است اصلاح قوانین و مقرراتی که ایجاد زمینه فساد هست یا افراد ازش سو استفاده می‌توانند بکنند اینهم وظیفه مجلس است دستگاه قضایی هم برخورد عبرت آموز با مفسدین اقتصادی را در دستور کار قرار خواهد داد انشاالله این در اقدامات این چند وقت بوده بعد از اینهم انشاالله با قاطعیت دنبال خواهد شد...»
آخوند رئیسی بدون اشاره به پرونده‌های دزدی و اختلاس عوامل باند روحانی و از جمله برادر روحانی که در حال محاکمه به خاطر دزدی و فساد است، گفت: «هیچکس تحت هیچ شرایطی در هیچ جایگاهی حق دور زدن قانون و تخلف قانونی را نخواهد داشت».
موضوع باصطلاح مبارزه با فساد که دستمایة تسویه حساب باندهای مافیایی حاکم با یکدیگر است، موجب شده که روزنامه‌های طیف اصلاح طلب و باند روحانی نیز متقابلاً پیگرد دزدیهای جناح رقیب را به رئیسی گوشزد کنند. در همین رابطه روزنامة جمهوری در شمارة امروز خود، با اشاره به پرونده اختلاس پتروشیمی که در آن اسامی حداقل سه تن از وزیران دولت احمدی‌نژاد به میان آمده، نوشته است: «برای دستگاه قضائی نظام جمهوری اسلامی زیبنده نیست که لایه‌هائی از پرونده‌های فساد و اخلال اقتصادی یا هر موضوع دیگر از رسیدگی معاف باشند».
در مراسم معارفة رئیس جدید دستگاه سرکوب و اعدام رژیم آخوند آملی لاریجانی هم به عنوان رئیس قبلی این دستگاه سخنرانی کرد. وی در حالی که از تشکیل 17میلیون پرونده قضایی برای به بند کشیدن مردم به عنوان خدمت نام می‌برد و به این وسیله بر سر مردم منت می‌گذاشت.
اما وی در اظهارت خود ناچار شد اعتراف کند که این فساد در دستگاههای حکومتی است که جرائم را افزایش داده است: «وقتی فساد در دستگاه اداری و حتی گاهی در درون دستگاه قضایی پیدا میشه، خب این جرم رو اضافه می‌کنه، یعنی سر ریز دستگاههای دیگه میاد اینجا، وقتی در بحث منابع طبیعی بازرسی‌هاشون نظارت هاشون کفایت نمی‌کنه، خب تبدیل میشه به یک پرونده‌ای میاد در دستگاه قضایی مدتها هم باید دنبالش باشند تا حل کنند و همن طور و همین طور».
آخوند لاریجانی رئیس سابق دستگاه قضاییه خامنه‌ای در همین سخنان درماندگی و برآشفتگی خود را از افشاگریهای مجاهدین که جنایتکاری رژیم را در جهان برملا کرده و می‌کنند ابراز کرد و گفت: ادعاهای آقای حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی این هم واقعاً چیز های عجیبی است آنها با ساختارهای ما مشکل دارند با اسلام مشکل دارند با انقلاب مشکل دارند.
می‌آیند تحت عنوان حقوق بشر می‌گویند این حرف‌ها درست نیست بعد هم می‌روند اتهامات منافقین را می آورند لیست می کنند علیه جمهوری اسلامی. آخر این چه جور قضاوتی است یک طرفه آن گزارشگر می آید مصاحبه می کند و هر آنچه که املا کردند همه را بیان می‌کند».
این گزارش رو دیدیم که در اون رئیس دستگاه قضاییة خامنه‌ای با وقاحتی که در هیچ رژیم دیکتاتوری نمی‌شه مشابهش رو دید در اولین روزی شروع کارش، صراحتاً میگه عدالت فرع بر امنیت است. البته در این رژیم هیچ وقت از عدالت خبری نبوده و آخوندهای حاکم هر وقت که امنیت رژیم رو در خطر می‌دیدند، بنا بر اصل حفظ نظام اوجب واجباته، تنها اصل محکم و خدشه ناپذیر این رژیم.
به راحتی قوانین خودشون رو زیرپا می‌گذاشتند که نمونة اعلای اون قتل‌عام ۶۷ است که وقتی خمینی جلاد موجودیت نظامش رو در خطر دید با دستخط خودش حکم اعدام تمام زندانیان سیاسی سر موضع رو که طبق قوانین و محاکم خودش دوران حبس خودشون رو می‌گذروندن، صادر کرد.
خب حالا وقتی که رئیس عدلیة خامنه‌ای با صراحت و وقاحت میگه عدالت فرع و امنیت اصله، این به چه معناست؟ آیا این نشانة یک خط و سیاست جدیده که خامنه‌ای در پیش گرفته؟ این سؤالی است که در گفتگویی با میثم ناهید، امیدواریم بتونیم به اون جواب بدیم. با ما در این گفتگو همراه باشید.
ج: در یک کلام وعده سرکوب داد و شاخ و شانه کشید. تاکید کرد که اولویت برای نظام امنیت هست و عدالت، فرع بر امنیت هست. این درحالیکه که مثلا سر عدلیه رژیمه. همچنین رو به داخل رژیم در چارچوب جنگ باندی تیغ‌کشی کرد و باند روحانی رو تهدید به استفاده از ابزار قضاییه کرد. که این هم با توجه به فاکتهای همین روزها همخوانه. چرا که در حال حاضر محاکمه حسین فریدون برادر آخوند حسن روحانی در جریانه.
اما حرف اصلیش موضوع «امنیت» بود. کما اینکه خامنه‌ای هم در حکم انتصاب رئیسی، نوشت: «با توجه به مراحلی که شما طی کردید» عنوان کرد. رئیسی چه مراحلی را طی کرده؟ برجسته‌ترینش عضو هیات مرگ قتل‌عام ۶۷ هست که به دستور همین هیات، ۳۰هزار زندانی سیاسی رو طی ۳، ۴ ماه قتل‌عام کردند.
ج: اصلا متناقض نیست. چرا؟ در اینکه باندهای نظام بر سر سهم بیشتر از قدرت و غارت با هم جنگ شدید دارن و به هم چنگ و دندان نشون میدن، شکی نیست. اما یک نقطه هست که از روز اول با هم توافق کامل داشتن. اون نقطه چیه؟ سرکوب!
چرا؟
چون هر دو باند در گام اول بقای نظام براشون مهمه. چون اگر بقای نظام زیر علامت سوال باشه، باند خودشون هم رفتنی هست. همون که بارها روحانی و سایر سران رژیم تاکید می‌کنن: همه در یک کشتی نشستیم! بقای نظام هم به دو مولفه وابسته هست: سرکوب در داخل-صدور ارتجاع در خارج. برای همین باند روحانی از اینکه چهره‌ای خونریز مانند رئیسی سر کار بیاد و دوز سرکوب بالا بره، یکدست استقبال کردند.
ج: تا اونجا که به خواسته رژیم بر میگرده، همین رو میخواد. اما فرق هست بین خواسته و توانایی! یعنی بحث اینه که چقدر در روی زمین و خیابانها توان بالا بردن سرکوب رو داره؟ ببینید، همین الان در رژیم بحث هست که کلا «گشت ارشاد» رو جمع کنند. مثلا آخوند مازنی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس رژیم اوایل اسفند گفت: «ضرورت دارد این عنوان "گشت ارشاد" تغییر یا حذف شود».
حتی باتوجه به موارد زیادی که بسیجی‌های گشت ارشاد از جوانان کتک می‌خورند، مازنی در نشست سالانه ستاد احیاء امربه‌معروف و نهی، اول اسفند گفت: «ما امکان دفاع از امربه‌معروف و نهی از منکر را نداریم!» در همون جلسه پاسدار اشتری سرکرده انتظامی هم گفت: «برخی در پشت تریبون می‌گویند گشت ارشاد لازم نیست». پس رژیم نیازش به سرکوب بیشتر هم شده، اما توانش پایین آمده.
ج: اتفاقا باید ببینیم هدفش چیست؟ چون هیچگاه نبوده که رژیم از سرکوب بی‌نیاز بشه. اما در عمل، در طول زمان نیازش به سرکوب بیشتر شده، (چون شرایط انفجاری جامعه بالاتر رفته) اما توانش پایین آمده. کافیه نیم‌نگاهی به ۴۰ سال گذشته بکنیم: در دوره موسوی اردبیلی (بر ریاست قضاییه رژیم) رژیم بی‌محابا در دهه دستگیر و ۶۰ اعدام می‌کرد. اوجش هم قتل‌عام ۳۰هزار مجاهد در سال ۶۷ بود.
در دوره آخوند یزدی، اعدام ادامه داشت، داستان سرکوب کوی دانشگاه تهران در قیام تیر ۷۸ هم بود. در دوره شاهرودی چنگ و دندان نشون دادنها بیشتر شد، اما میزان اعدامها مثل قبل نبود و برای هر اعدام بیش
تر رژیم باید محاسبه می‌کرد. در دوران آملی لاریجانی، سالهای اولش گشت ارشاد به صورت گسترده بود- حتی خودشان بارها اعلام کردن که چند ین هزار زن را دستگیر کردند، اما در جلسه سالانه احیای امر به معروف رژیم، (اول اسفند) اشتری و مازنی به شکست گشت ارشاد اعتراف کردن و تاکید کردند که بسیاری در رژیم خواستار برچیده شدن اون هستند.
حتی در مورد اعدامها، همین رژیمی که در سال ۶۷ سی‌هزار قتل عام می‌کرد، الان برای بسیاری پرونده‌ها به قول خودشون باید ماهها برای اعدام یک نفر محاسبه کنند. پس اگر دقت کنید، سرکوب در رژیم، به رغم خواست و نیاز بیشتر نظام، دستش در سرکوب بسته‌تر شده. یعنی توان رژیم در سرکوب پایین آمده.چرا؟
چون از روز اول یک مقاومتی بوده که از روز ۳۰ خرداد۱۳۶۰ با این رژیم چنگ در چنگ شده، قیمت سنگین داده، شهادت بالاترین فرماندهان و مسئولینش تا بیش از صدهزار از کادرهاش، اما تسلیم نشده. همین تسلیم ناپذیری، هیولای ولایت رو از نفس انداخته. در این میان قیامها، به ویژه قیام دیماه ۹۶ هم این هیولا رو بیشتر مستهلک کرده.
چندی پیش مکالمات بیسیمی یک گشت رژیم افشا شد که جوانان افراد گشت رو گوشمالی داده بودن، وقتی فرمانده گشت به بالاترش گزارش میده، فرمانده بالاتر میگه: تقصیر خودتونه. ما که تاکید کرده بودیم اول صحنه رو چک کنید اگر دیدید جمعیت زیاده وارد نشین! خب در این وضعیت، رژیم که بقای خودش رو به مویی بند می‌بینه، به ۲ چیز نیاز داره:
اول: ارعاب بیشتر جامعه دوم: جلوگیری از جرقه‌های اجتماعی که میتونه عامل قیام بشه. این دو موضوع هم با هم در ارتباط هستن. خامنه‌ای حساب می‌کنه، الان که دستش در سرکوب عملا بسته‌تر هست، اگر بتونه جو رعب رو در جامعه بالا ببره، باعث کمتر شدن احتمال جرقه و قیام میشه. اینجاست که می‌رسیم به آوردن رئیسی! چرا رئیسی؟
چون عامل قتل‌عام ۶۷ هست. پس در محاسبات خامنه‌ای، با رئیسی احتمال مرعوب کردن جامعه بیشتره. در واقع میخواد با این مرعوب کردن، خلأ ناشی از پایین آمدن توان سرکوبش رو مقداری پر کنه. مثل یک حیوان درنده که در طول زمان و در رویارویی مستمر با حریفش، پیر و زخمی و فرسوده شده، با وجود اینکه چنگ و دندان داره، اما از نفس افتاده. حالا از موضع ضعف برای ترساندن حریفش، خرناس می‌کشه.
ج: به علت وحشت از پیامدهای اجتماعی و بین‌المللی انتخاب قاتل ۶۷ به ویژه مقاومت ایران از ۲ سال پیش جنبش دادخواهی ۶۷ رو گسترش داد، این جنبش هم چون ریشه در جامعه ایران داشت، چنان با سرعت همه‌گیر شد که در نمایش انتخابات رژیم که خامنه‌ای می‌خواست رئیسی رو بیاره تا رژیمش رو یکپایه کنه، با شعار فراگیر «نه شیاد-نه جلاد» پروژه‌ش شکست خورد.
از نظر بین‌المللی هم، در شرایطی که رژیم بر اثر تحریمها و انزوا داره خفه میشه، به شدت نیاز به راه نفس داره. به ویژه از جانب اروپا. اما یکی از شروط اروپا هم حقوق بشر هست. کما اینکه دیدیم دیروز در جلسه شورای حقوق بشر ملل متحد، نمایندگان فرانسه و انگلیس و سوئیس و... تاکید کردن نقض حقوق‌بشر در ایران باید تموم بشه.
خامنه‌ای هم میدونه آوردن رئیسی پیامش به جامعه جهانی، انقباض هست. یعنی سرکوب بیشتر. طرفهای بین‌المللی هم این رو خوب میگیرن و نتیجه‌ش میشه فشار و انزوای بیشتر رژیم. اما چرا با این وجود خامنه‌ای رئیسی رو آورد؟ دو علت:
اول: همون نیاز شدیدش به ایجاد ارعاب (برای پوشاندن پایین آمدن توان سرکوب) دوم: دست خامنه‌ای خالیست. کسی رو که بتونه روش پا سفته کنه نداره. کما اینکه سر خبرگان هم آخوند جنتی ۹۳ ساله رو گذاشت. یعنی آخوندی که مو به مو خطش رو بره.
طی ۳ هفته خامنه‌ای ۳بار سخنرانی کرد و از ترس و وحشت مسئولان و سران نظام گفت. بنابراین آوردن رئیسی چنته خالی خامنه‌ای رو هرچه بیشتر نشون داد. چراکه ناگزیر از وارد کردن رئیسی جلاد میشود که از قضا، نفس ِحضورش، همان خطر ِواکنش ِتند ِاجتماعی و بین‌المللی را دامن میزند. بن‌بست خامنه‌ای در همین نقطه است.
مطالب مرتبط:
ابراهیم رئیسی با استناد به خامنه‌ای، امنیت را الویت کارش و عدالت را فرع بر امنیت اعلام کرد
تأکید آخوند جلاد ابراهیم رئیسی بر رویه قتل‌عام و اعدام و سرکوب/ امنیت نظام اولویت مطلق و عدالت فرع بر امنیت است
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
در برنامة تیک تاک امروز، می‌پردازیم به اظهارات رئیسی جلاد در مراسمی که دیروز به عنوان معارفة او در ساختمان اصلی قوة قضاییه با حضور تعدادی از سردمداران نظام برپا شده بود. آخوند رئیسی در این مراسم و در سخنرانی اش، دستوراتی را که خلیفة ارتجاع به عنوان خط کار این دستگاه سرکوب و جنایت به وی ابلاغ کرده بود، تکرار کرد که در یک کلمة امنیت، خلاصه میشود. ما بحث و بررسی امروز خودمون رو به همین موضوع اختصاص داده‌ایم و ابتدا توجهتون رو به گزارشی در این باره جلب می‌کنم:
خبر و نظر
چنان که انتظار می‌رفت آخوند جنایتکار رئیسی جنایتکار به محض نشستن بر صندلی ریاست بر قوة قضاییة خامنه‌ای شروع به چنگ و نشان دادن به مردم کرد و بر اولویت امنیت، یعنی اولویت سرکوب تأکید نمود. جلاد قتل‌عام۶۷، بدون هیچ‌گونه تعارف و رودروایسی گفت عدالت فرع بر امنیت است: نکته بعد موضوع امنیت است مسأله امنیت مسأله بسیار مهم است امروز بحمدالله به برکت انقلاب اسلامی...
و مدیریت مثال زدنی رهبری معظم انقلاب اسلامی با حضور همه نیروهای مسلح نیروهای بسیج سپاه ارتش نیروی انتظامی بحمدالله کشور ما از امن ترین کشورهاست به لطف خداوند متعال در منطقه لیکن تهدید هست نسبت به کشور ما تهدیدهای مختلفی وجود داره ما موضوع امنیت را امروز از مهمترین مسائل برای کشور می‌دانیم.
در مقابل جرایم خشن سازمانیافته و هرگونه اخلال در امنیت جامعه و کشور بهیچ عنوان کوتاه نخواهیم آمد یعنی کوچکترین ناامنی را در جمهوری اسلامی ما تحمل نمیکنیم چون امنیت همه اقدامات ما فرع بر امنیت است، اجرای عدالت فرع بر این است که در کشور امنیت داشته باشیم پیشرفت فرع بر امنیت است لذا مسأله امنیت مسأله‌ای نیست که بشود نسبت بهش کوچکترین اغماضی کرد.».
رئیسی جلاد در بخشی از اظهارات خود تحت عنوان مبارزه با فساد برای باند روحانی هم خط و نشان کشید. وی با اشاره به سلسله اختلاسهای چند هزار میلیاردی که هر کدام رکوردهای قبلی را می‌شکند، گفت: « این پرونده‌ها از نظر مبلغ با هم متفاوت است متهمینش هم متفاوت هستند اما جنس پرونده یکی است از همان زمینه‌ای که اون پرونده ایجاد شد سال ۷۴ من در ذهنم است اگر نگاه کنید.
مبارزه با فساد
همین پرونده سه هزار میلیارد هم باز بر میگرده به همین میزان یعنی معلوم است ساختارهای ما اشکال داره ، آقای معاون اول محترم اینجا تشریف دارند ببینید اعضای محترم دولت ما باید ساختارهای فساد زا را در کشور اصلاح کنیم والا هر روز شاهد بروز یک حادثه و یک پرونده و یک کیس خواهیم بود روی میز قاضی بله رسیدگی بشود اما چرا ما از یک سوراخ دوبار یا چند بار گزیده بشویم؟
حتماً این اصلاح ساختارها در همان پیام مبارزه با فساد اقتصادی وظیفه دولت است اصلاح قوانین و مقرراتی که ایجاد زمینه فساد هست یا افراد ازش سو استفاده می‌توانند بکنند اینهم وظیفه مجلس است دستگاه قضایی هم برخورد عبرت آموز با مفسدین اقتصادی را در دستور کار قرار خواهد داد انشاالله این در اقدامات این چند وقت بوده بعد از اینهم انشاالله با قاطعیت دنبال خواهد شد...»
آخوند رئیسی بدون اشاره به پرونده‌های دزدی و اختلاس عوامل باند روحانی و از جمله برادر روحانی که در حال محاکمه به خاطر دزدی و فساد است، گفت: «هیچکس تحت هیچ شرایطی در هیچ جایگاهی حق دور زدن قانون و تخلف قانونی را نخواهد داشت».
تسویه حساب باندی
موضوع باصطلاح مبارزه با فساد که دستمایة تسویه حساب باندهای مافیایی حاکم با یکدیگر است، موجب شده که روزنامه‌های طیف اصلاح طلب و باند روحانی نیز متقابلاً پیگرد دزدیهای جناح رقیب را به رئیسی گوشزد کنند. در همین رابطه روزنامة جمهوری در شمارة امروز خود، با اشاره به پرونده اختلاس پتروشیمی که در آن اسامی حداقل سه تن از وزیران دولت احمدی‌نژاد به میان آمده، نوشته است: «برای دستگاه قضائی نظام جمهوری اسلامی زیبنده نیست که لایه‌هائی از پرونده‌های فساد و اخلال اقتصادی یا هر موضوع دیگر از رسیدگی معاف باشند».
در مراسم معارفة رئیس جدید دستگاه سرکوب و اعدام رژیم آخوند آملی لاریجانی هم به عنوان رئیس قبلی این دستگاه سخنرانی کرد. وی در حالی که از تشکیل 17میلیون پرونده قضایی برای به بند کشیدن مردم به عنوان خدمت نام می‌برد و به این وسیله بر سر مردم منت می‌گذاشت.
فساد در حکومت
اما وی در اظهارت خود ناچار شد اعتراف کند که این فساد در دستگاههای حکومتی است که جرائم را افزایش داده است: «وقتی فساد در دستگاه اداری و حتی گاهی در درون دستگاه قضایی پیدا میشه، خب این جرم رو اضافه می‌کنه، یعنی سر ریز دستگاههای دیگه میاد اینجا، وقتی در بحث منابع طبیعی بازرسی‌هاشون نظارت هاشون کفایت نمی‌کنه، خب تبدیل میشه به یک پرونده‌ای میاد در دستگاه قضایی مدتها هم باید دنبالش باشند تا حل کنند و همن طور و همین طور».
آخوند لاریجانی رئیس سابق دستگاه قضاییه خامنه‌ای در همین سخنان درماندگی و برآشفتگی خود را از افشاگریهای مجاهدین که جنایتکاری رژیم را در جهان برملا کرده و می‌کنند ابراز کرد و گفت: ادعاهای آقای حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی این هم واقعاً چیز های عجیبی است آنها با ساختارهای ما مشکل دارند با اسلام مشکل دارند با انقلاب مشکل دارند.
می‌آیند تحت عنوان حقوق بشر می‌گویند این حرف‌ها درست نیست بعد هم می‌روند اتهامات منافقین را می آورند لیست می کنند علیه جمهوری اسلامی. آخر این چه جور قضاوتی است یک طرفه آن گزارشگر می آید مصاحبه می کند و هر آنچه که املا کردند همه را بیان می‌کند».
گفتگوی سیاسی
این گزارش رو دیدیم که در اون رئیس دستگاه قضاییة خامنه‌ای با وقاحتی که در هیچ رژیم دیکتاتوری نمی‌شه مشابهش رو دید در اولین روزی شروع کارش، صراحتاً میگه عدالت فرع بر امنیت است. البته در این رژیم هیچ وقت از عدالت خبری نبوده و آخوندهای حاکم هر وقت که امنیت رژیم رو در خطر می‌دیدند، بنا بر اصل حفظ نظام اوجب واجباته، تنها اصل محکم و خدشه ناپذیر این رژیم.
به راحتی قوانین خودشون رو زیرپا می‌گذاشتند که نمونة اعلای اون قتل‌عام ۶۷ است که وقتی خمینی جلاد موجودیت نظامش رو در خطر دید با دستخط خودش حکم اعدام تمام زندانیان سیاسی سر موضع رو که طبق قوانین و محاکم خودش دوران حبس خودشون رو می‌گذروندن، صادر کرد.
خب حالا وقتی که رئیس عدلیة خامنه‌ای با صراحت و وقاحت میگه عدالت فرع و امنیت اصله، این به چه معناست؟ آیا این نشانة یک خط و سیاست جدیده که خامنه‌ای در پیش گرفته؟ این سؤالی است که در گفتگویی با میثم ناهید، امیدواریم بتونیم به اون جواب بدیم. با ما در این گفتگو همراه باشید.
س: مضمون حرفهای رئیسی در جلسه معارفه چه بود؟
ج: در یک کلام وعده سرکوب داد و شاخ و شانه کشید. تاکید کرد که اولویت برای نظام امنیت هست و عدالت، فرع بر امنیت هست. این درحالیکه که مثلا سر عدلیه رژیمه. همچنین رو به داخل رژیم در چارچوب جنگ باندی تیغ‌کشی کرد و باند روحانی رو تهدید به استفاده از ابزار قضاییه کرد. که این هم با توجه به فاکتهای همین روزها همخوانه. چرا که در حال حاضر محاکمه حسین فریدون برادر آخوند حسن روحانی در جریانه.
اما حرف اصلیش موضوع «امنیت» بود. کما اینکه خامنه‌ای هم در حکم انتصاب رئیسی، نوشت: «با توجه به مراحلی که شما طی کردید» عنوان کرد. رئیسی چه مراحلی را طی کرده؟ برجسته‌ترینش عضو هیات مرگ قتل‌عام ۶۷ هست که به دستور همین هیات، ۳۰هزار زندانی سیاسی رو طی ۳، ۴ ماه قتل‌عام کردند.
س: شما گفتید رو به داخل رژیم و باند رقیب هم تیغ‌کشی کرد. اما شاهد بودیم که باند به اصطلاح اصلاح طلبان هم از انتصاب رئیسی استقبال کردند. این که متناقضه!
ج: اصلا متناقض نیست. چرا؟ در اینکه باندهای نظام بر سر سهم بیشتر از قدرت و غارت با هم جنگ شدید دارن و به هم چنگ و دندان نشون میدن، شکی نیست. اما یک نقطه هست که از روز اول با هم توافق کامل داشتن. اون نقطه چیه؟ سرکوب!
چرا؟
چون هر دو باند در گام اول بقای نظام براشون مهمه. چون اگر بقای نظام زیر علامت سوال باشه، باند خودشون هم رفتنی هست. همون که بارها روحانی و سایر سران رژیم تاکید می‌کنن: همه در یک کشتی نشستیم! بقای نظام هم به دو مولفه وابسته هست: سرکوب در داخل-صدور ارتجاع در خارج. برای همین باند روحانی از اینکه چهره‌ای خونریز مانند رئیسی سر کار بیاد و دوز سرکوب بالا بره، یکدست استقبال کردند.
س: پس با آمدن رئیسی باید منتظر سلسله‌ای از بگیر و ببندها باشیم!
ج: تا اونجا که به خواسته رژیم بر میگرده، همین رو میخواد. اما فرق هست بین خواسته و توانایی! یعنی بحث اینه که چقدر در روی زمین و خیابانها توان بالا بردن سرکوب رو داره؟ ببینید، همین الان در رژیم بحث هست که کلا «گشت ارشاد» رو جمع کنند. مثلا آخوند مازنی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس رژیم اوایل اسفند گفت: «ضرورت دارد این عنوان "گشت ارشاد" تغییر یا حذف شود».
حتی باتوجه به موارد زیادی که بسیجی‌های گشت ارشاد از جوانان کتک می‌خورند، مازنی در نشست سالانه ستاد احیاء امربه‌معروف و نهی، اول اسفند گفت: «ما امکان دفاع از امربه‌معروف و نهی از منکر را نداریم!» در همون جلسه پاسدار اشتری سرکرده انتظامی هم گفت: «برخی در پشت تریبون می‌گویند گشت ارشاد لازم نیست». پس رژیم نیازش به سرکوب بیشتر هم شده، اما توانش پایین آمده.
س: پس چرا رئیسی عامل قتل‌عام ۶۷ رو آورد؟
ج: اتفاقا باید ببینیم هدفش چیست؟ چون هیچگاه نبوده که رژیم از سرکوب بی‌نیاز بشه. اما در عمل، در طول زمان نیازش به سرکوب بیشتر شده، (چون شرایط انفجاری جامعه بالاتر رفته) اما توانش پایین آمده. کافیه نیم‌نگاهی به ۴۰ سال گذشته بکنیم: در دوره موسوی اردبیلی (بر ریاست قضاییه رژیم) رژیم بی‌محابا در دهه دستگیر و ۶۰ اعدام می‌کرد. اوجش هم قتل‌عام ۳۰هزار مجاهد در سال ۶۷ بود.
در دوره آخوند یزدی، اعدام ادامه داشت، داستان سرکوب کوی دانشگاه تهران در قیام تیر ۷۸ هم بود. در دوره شاهرودی چنگ و دندان نشون دادنها بیشتر شد، اما میزان اعدامها مثل قبل نبود و برای هر اعدام بیش
تر رژیم باید محاسبه می‌کرد. در دوران آملی لاریجانی، سالهای اولش گشت ارشاد به صورت گسترده بود- حتی خودشان بارها اعلام کردن که چند ین هزار زن را دستگیر کردند، اما در جلسه سالانه احیای امر به معروف رژیم، (اول اسفند) اشتری و مازنی به شکست گشت ارشاد اعتراف کردن و تاکید کردند که بسیاری در رژیم خواستار برچیده شدن اون هستند. حتی در مورد اعدامها، همین رژیمی که در سال ۶۷ سی‌هزار قتل عام می‌کرد، الان برای بسیاری پرونده‌ها به قول خودشون باید ماهها برای اعدام یک نفر محاسبه کنند. پس اگر دقت کنید، سرکوب در رژیم، به رغم خواست و نیاز بیشتر نظام، دستش در سرکوب بسته‌تر شده. یعنی توان رژیم در سرکوب پایین آمده.چرا؟
چون از روز اول یک مقاومتی بوده که از روز ۳۰ خرداد۱۳۶۰ با این رژیم چنگ در چنگ شده، قیمت سنگین داده، شهادت بالاترین فرماندهان و مسئولینش تا بیش از صدهزار از کادرهاش، اما تسلیم نشده. همین تسلیم ناپذیری، هیولای ولایت رو از نفس انداخته. در این میان قیامها، به ویژه قیام دیماه ۹۶ هم این هیولا رو بیشتر مستهلک کرده.
به ویژه الان با توجه به شرایط انفجاری جامعه، همچنین فعالیت رو به گسترش کانونهای شورشی، رژیم میدونه خود سرکوب میتونه جرقه قیام باشه.
چندی پیش مکالمات بیسیمی یک گشت رژیم افشا شد که جوانان افراد گشت رو گوشمالی داده بودن، وقتی فرمانده گشت به بالاترش گزارش میده، فرمانده بالاتر میگه: تقصیر خودتونه. ما که تاکید کرده بودیم اول صحنه رو چک کنید اگر دیدید جمعیت زیاده وارد نشین! خب در این وضعیت، رژیم که بقای خودش رو به مویی بند می‌بینه، به ۲ چیز نیاز داره:
اول: ارعاب بیشتر جامعه دوم: جلوگیری از جرقه‌های اجتماعی که میتونه عامل قیام بشه. این دو موضوع هم با هم در ارتباط هستن. خامنه‌ای حساب می‌کنه، الان که دستش در سرکوب عملا بسته‌تر هست، اگر بتونه جو رعب رو در جامعه بالا ببره، باعث کمتر شدن احتمال جرقه و قیام میشه. اینجاست که می‌رسیم به آوردن رئیسی! چرا رئیسی؟
چون عامل قتل‌عام ۶۷ هست. پس در محاسبات خامنه‌ای، با رئیسی احتمال مرعوب کردن جامعه بیشتره. در واقع میخواد با این مرعوب کردن، خلأ ناشی از پایین آمدن توان سرکوبش رو مقداری پر کنه. مثل یک حیوان درنده که در طول زمان و در رویارویی مستمر با حریفش، پیر و زخمی و فرسوده شده، با وجود اینکه چنگ و دندان داره، اما از نفس افتاده. حالا از موضع ضعف برای ترساندن حریفش، خرناس می‌کشه.
س: اما چرا خامنه‌ای با این قرد تاخیر رئیسی رو سر کار آورد؟
ج: به علت وحشت از پیامدهای اجتماعی و بین‌المللی انتخاب قاتل ۶۷ به ویژه مقاومت ایران از ۲ سال پیش جنبش دادخواهی ۶۷ رو گسترش داد، این جنبش هم چون ریشه در جامعه ایران داشت، چنان با سرعت همه‌گیر شد که در نمایش انتخابات رژیم که خامنه‌ای می‌خواست رئیسی رو بیاره تا رژیمش رو یکپایه کنه، با شعار فراگیر «نه شیاد-نه جلاد» پروژه‌ش شکست خورد.
از نظر بین‌المللی هم، در شرایطی که رژیم بر اثر تحریمها و انزوا داره خفه میشه، به شدت نیاز به راه نفس داره. به ویژه از جانب اروپا. اما یکی از شروط اروپا هم حقوق بشر هست. کما اینکه دیدیم دیروز در جلسه شورای حقوق بشر ملل متحد، نمایندگان فرانسه و انگلیس و سوئیس و... تاکید کردن نقض حقوق‌بشر در ایران باید تموم بشه.
انقباض
خامنه‌ای هم میدونه آوردن رئیسی پیامش به جامعه جهانی، انقباض هست. یعنی سرکوب بیشتر. طرفهای بین‌المللی هم این رو خوب میگیرن و نتیجه‌ش میشه فشار و انزوای بیشتر رژیم. اما چرا با این وجود خامنه‌ای رئیسی رو آورد؟ دو علت:
اول: همون نیاز شدیدش به ایجاد ارعاب (برای پوشاندن پایین آمدن توان سرکوب) دوم: دست خامنه‌ای خالیست. کسی رو که بتونه روش پا سفته کنه نداره. کما اینکه سر خبرگان هم آخوند جنتی ۹۳ ساله رو گذاشت. یعنی آخوندی که مو به مو خطش رو بره.
طی ۳ هفته خامنه‌ای ۳بار سخنرانی کرد و از ترس و وحشت مسئولان و سران نظام گفت. بنابراین آوردن رئیسی چنته خالی خامنه‌ای رو هرچه بیشتر نشون داد. چراکه ناگزیر از وارد کردن رئیسی جلاد میشود که از قضا، نفس ِحضورش، همان خطر ِواکنش ِتند ِاجتماعی و بین‌المللی را دامن میزند. بن‌بست خامنه‌ای در همین نقطه است.
مطالب مرتبط:
ابراهیم رئیسی با استناد به خامنه‌ای، امنیت را الویت کارش و عدالت را فرع بر امنیت اعلام کرد
تأکید آخوند جلاد ابراهیم رئیسی بر رویه قتل‌عام و اعدام و سرکوب/ امنیت نظام اولویت مطلق و عدالت فرع بر امنیت است