سیل و به هم خوردن تعادل قوا بین مردم و حکومت

سیل و به هم خوردن تعادل قوا بین مردم و حکومت

گزارش و گفتگو با حسین داعی‌الاسلام

موضوع صحبت ما همچنان دربارة سیل مهیب و ویرانگری است که قسمت اعظم کشور رو فرا گرفته و در پی بارشهای مجدد طی دیروز و امروز خبرهای نگران کننده‌یی از سر ریز کردن بعضی از سدها بخصوص در خوزستان و لرستان می‌رسد که موجب جاری شدن سیلابهای باز هم بیشتری را در این مناطق شده و بر ابعاد مصیبت هموطنان ما باز هم افزوده است.

در حالی که سیل همچنان ادامه دارد و مداوماً بر ابعاد آن افزوده می‌شود، خشم و اعتراض مردم بخصوص در مناطق سیلزده علیه رژیم که آن را مسبب این فاجعه می‌دانند روز به روز اوج می‌گیرد و رژیم وحشتزده و سرآسیمه به هر چیز از حرف درمانی و وعده‌درمانی تا دادن باصطلاح امتیازات مسخره متوسل می‌شود تا شاید آبی بر آتش خشم مردم بریزد. ابتدا توجهتون رو به گزارشی در این باره جلب می‌کنم:

خبر و نظر


اولین حرکت اعتراضی مردم خشمگین در شیراز و در دروازه قرآن که صحنة فاجعه و غرق شدن صدها خودرو با سرنشینان آنها بود، به وقوع پیوست. انبوهی از مردم شیراز که شمار آنان تا ۲۰هزار نفر گزارش شده برای گرامیداشت یاد قربانیان تجمع کردند و با خواندن جمعی سرود ملی ای ایران خشم و اعتراض خود را علیه رژیم ویرانگر و چپاولگر آخوندها ابراز کردند.سیل و به هم خوردن تعادل قوا بین مردم و حکومت

نکتة‌ قابل توجه این که عوامل رژیم با اقدامات امنیتی مختلف تلاش کردند از تجمع مردم در دروازه قرآن جلوگیری کنند و همزمان با این تجمع، امام جمعة جنایتکار شیراز با برگزاری مراسمی در شاه چراغ تلاش کرد از شرکت مردم در تجمع دروازه قرآن جلوگیری کند. اما این مراسم فرمایشی با بی‌اعتنایی کامل مردم مواجه شد.

رژیم آخوندی در وحشت از خشم و اعتراض سیلزدگان در شیراز مزدوران خود را در خیابانهای این شهر از جمله خیابانهای حوالی دروازه قران مستقر کرد. این فضای اعتراضی و جو انفجاری محدود به شیراز نیست. در همة مناطق سیلزده خشم و اعتراض علیه رژیم و مهره‌ها و کارگزاران رژیم که برای آرام کردن مردم به این مناطق می‌روند بسیار بالاست. این صحنه‌یی از خشم و اعتراض روستاییان شهرستان سوسنگرد علیه مدیرکل مدیریت بحران استان خوزستان است که همراه با یک آخوند حکومتی، برای باصطلاح آرام کردن مردم به میان آنها رفته‌اند، اما مردم به آنها اجازة صحبت نمی‌دهند.

فضای انفجاری


در مناطق سیلزده استان گلستان، مانند آق قلا و گمیشان نیز فضا انفجاری است. این سخنان یک هموطن ترکمن است که می گوید رودخانه‌های این منطقه سالهاست که لایروبی نشده و مقامات رژیم جز دزدی و غارت هیچ کار دیگری نکرده‌اند. نمونه‌یی را که جوانان ترکمن از اعتراضات مردم ضبط کرده و در فضای مجازی منتشر کرده‌اند را می‌بینیم:سیل و به هم خوردن تعادل قوا بین مردم و حکومت

در صحنة دیگری مردم سیلزده آق قلا در وسط شهر دست به یک تجمع اعتراضی نشسته زده‌اند. آنها پاسدار مزدوری را که سعی می کند جوانی را که علیه رژیم افشاگری می کند از صحنه بیرون ببرند، با تهاجم خود فراری می‌دهند. فضای مجازی نیز پر است از کلیپ‌هایی که در آن هموطنان رژیم و ادعاهای او را به تمسخر گرفته‌اند: این وضعیت موجب هراس و سرآسیمگی سردمداران رژیم شده که بخصوص آن را می‌توان در اظهارات امام جمعه‌های خامنه ای در نمایش جمعة این هفته مشاهده کرد.

امام جمعه خامنه ای در اردبیل با اشاره به موج اعتراضات مردمی، وحشتزده گفت: « در این حوادث، دشمن فورا وارد می‌شود و نفرت عظیمی نسبت به نظام و دولت ایجاد می‌کند». آخوند میردامادی امام جمعه خامنه ای در اصفهان در واکنش به اعتراضات عمومی علیه ساخت وسازها و هزینه های موشکی و بودجه های کلان سپاه پاسداران -که از عوامل مهم عدم تدارک حداقل امکانات و زیرساختهای ضروری برای جلوگیری از سیل بوده، وقیحانه گفت که چرا مردم به این هزینه ها و بودجه ها اعتراض می کنند و این اعتراضات را برای رژیم خطرناک تر از حمله نظامی توصیف کرد.

گفتگوی سیاسی


این گزارش رو دیدیم که حکایت از یک فضای اعتراضی در مناطق سیلزده داشت. فضایی که سردمداران رژیم را آشکارا سراسیمه کرده و به حول ولا انداخته است. ما گفتگوی امروز خودمون با آقای حسین داعی‌الاسلام را به این موضوع اختصاص دادیم و می‌خواهیم ببینیم که این فضای جدید اجتماعی رو چطور تبیین و ارزیابی می‌کنند و چه چشم‌اندازی رو برای آن می‌بینند. با ما در این گفتگو همراه باشید.

س: در این گزارش اعتراضات مردمی در مناطق مختلف سیلزده رو دیدیم؛ سؤال اینه که خب سیل در خیلی از کشورهای دنیا می‌آید اما چرا در ایران تبدیل به چنین اعتراضاتی می‌شود؟


ج:‌ بله در همه جای دنیا سیل می‌آید، اما در آنجاها علل طبیعی عمده است و در کشور ما علت اصلی حاکمیت این رژیم است که به گفتة‌ قرآن نابود کنندة‌ حرث و نسل است. خرابکاریهای رژیم در محیط زیست آن قدر گسترده و عیان است که حتی سردمداران رژیم هم با تمام وقاحتی که در لاپوشانی واقعیتها دارند قادر به کتمان آن نیستند. روحانی اعتراف می‌کند که وقتی درختان را قطع می‌کنیم، وقتی مراتع و جنگلها را نابود می‌کنیم طبعیت هم این طوری به ما جواب میدهد.سیل و به هم خوردن تعادل قوا بین مردم و حکومت

اما هر کدام از باندهای حاکم سعی می‌کند که آن را به گردن باند دیگر بیندازند ولی بر مردم ایران پوشیده نیست که همة باندها در غارت و چپاول دست دارند. شاهد این مدعا این که در دهه‌های اخیر از دهة ۳۰ تا امروز تا دهة ۸۰ در هر دهه تعداد سیلها و ابعاد آن نسبت به دهة‌قبل بیش از دو برابر شده و از دهة‌ ۳۰ تا دهة ۸۰ تعداد سیلها ۱۰ برابر شده.

جاری شدن هر سالة سیل در کشور که سال به سال هم بر تعداد آنها افزوده می‌شود، بنا به این دلایل است:

- تخریب جنگلها و مراتع و پوشش طبیعی زمین؛


- ساختن صدها سد که نه با هدف مهار سیلابها، بلکه اساساً با اهداف سودجویانه صورت گرفته و حاصل آنها تخریب جنگلها و مراتع بوده است؛
- دست اندازی به حریم رودخانه‌ها و مسیلها در اثر ساخت و سازهای بی‌رویه و غیر مجاز؛ که نمونة‌ بارز آن را در شیراز شاهد بودیم که رژیم در مسیل شناخته شده شیراز جاده و خیابان و ساختن ساختمان و هتل و غیرهٍ

لایروبی نشدن مسیلها و رودخانه‌ها... در این رابطه هم اعتراف وزیر راه و شهرسازی رژیم در شبکة خبر تلویزیون حکومتی (۴فروردین) کاملاً گویا بود. اینها موارد زمینه‌ساز سیل بود، اما علاوه بر این رژیم بنا به ماهیت ضد مردمی خود پس از سیل هم تقریباً هیچ اقدامی در کمک به سیلزدگان نکرده که در همین گزارش هم که دیدیم به برخی موارد آن اشاره شده بود.

آش آن‌چنان شور است که سراج رئیس سازمان بازرسی رژیم می‌گوید: «یک روز قبل از عید استاندار (گلستان) در استان بوده و سیل هم جاری شده، اما می‌گوید چیزی نیست و اتفاقی نمی‌افتد. طی سال‌های گذشته این وضعیت چندین بار تکرار شده است و اگر در موارد قبلی بدرستی تدبیر و موانع برطرف می شد، امروز شاهد چنین وضعیتی نبودیم». (سایت حکومتی انتخاب ـ ۴فروردین) مقامات البته به مناطق سیلزده می‌روند اما برای نمایش و برای تبلیغات و در مناطق سیلزده خبری از بسیج گسترده نیروهای نظامی برای ایجاد سیل‌بند و نجات مردم نیست. اگر بسیجی هست با رویکرد و ماهیت سرکوبگرانه و ارعاب است.

س: ابعاد این اعتراضات از چه قرار است و آیا متناسب با این حد از گستردگی سیل و خسارات و ضایعات وارده هست؟


ج:‌ طبعاً نباید انتظار داشت که مردمی که الان خانه و زندگی شان در آب و سیلاب است و بسیاری الان سرپناهی ندارند، بتوانند مثلاً تجمع کنند و دست به تظاهرات بزنند. اما در هر جا که امکان بروز اعتراض هست، می‌بینیم که آتش اعتراضات شعله‌ور می‌شود . گوشه‌های کوچکی را در همین گزارشی که دیدیم، اما همه جا و بخصوص در مناطق روستایی که دوربین و فیلم نیست که اینها را ضبط کند.سیل و به هم خوردن تعادل قوا بین مردم و حکومت

وقتی روحانی با آن همه خدم وحشم و نیروهای امنیتی به استانهای شمالی رفته بود، دیدیم که مردم به جان آمده چطور به او تهاجم می کردند؛ واقعیت چنان است که حتی تلویزیون رژیم هم ناچار است بعضاً این صحنه‌ها را البته با سانسور پخش کند. امام جمعة شیراز اعتراف کرد و گفت هر جا که برای بازدید و سرکشی رفتیم آنقدر فحش خوردیم که اعصابم خراب است. و به همین جهت است که روحانی هنوز جرات نکرده به شیراز که کانون فاجعه انسانی در آنجا بوده برود.

زخم عمیق


اما در مورد سیل این زخمی است بسیار عمیق و گسترده که تازه درد و خونریزی آن پس از این است که ظاهر می‌شود و تمام کشور را فرا می‌گیرد. ۲۵استان کشور مستقیماً درگیر سیل و آثار آن هستند. اینه مه مزارع و دامداریها که نابود شده این همه مشاغل که از بین رفته، چه بر سر اقتصاد کشور خواهد آورد. آن هم در شرایطی که پیش از این هم اقتصاد داغان است. از الان مشکل است تصور کنیم که گرانی و تورم چه ابعادی پیدا خواهد کرد.

هنور در اولین روزهای پس از سیل، قیمت پیاز به کیلویی ۱۸هزار تومن رسیده، از آنجا می‌توان قیاس کرد که قیمت سایر ارزاق به کجا خواهد رسید و گرسنگی چه ابعادی پیدا خواهد کرد. ارتش بی‌خانمانهای سیل به ارتش گرسنگان و ارتش بیکاران افزوده خواهد شد. روحانی هر جا می‌رود با وعده‌درمانی‌های سخیف وعده می‌دهد که خسارات را جبران خواهیم کرد. پرداخت خواهیم کرد. با کدام بودجه؟

با درآمد نفتی که روز به روز کمتر می‌شود؟ با هزینه‌های سرکوب و امنیت که روز به روز افزایش می‌یابد؟ البته روحانی به دنبال هر وعده اضافه می‌کند در حد مقدورات دولت که یعنی صفر! این تازه خسارات اقتصادی است. با اپیدمی بیماریهای عفونی که پس از آن مناطق سیلزده را فرا خواهد گرفت، چه خواهد کرد؟ با روستاهای ویران و هجوم روستاییان گرسته به شهرها چه خواهد کرد. با شهرهای شورشی چه خواهد کرد؟

س: خب شما از این وضعیت چه نتیجه‌یی می‌گیرید؟ و آن را چطور تبیین می‌کنید؟


ج:‌ این سیل با این ابعاد، اصلاً یک واقعة عادی و در عداد سایر وقایعی که در این سالها دیده‌ایم نیست. این سیل یک سونامی سیاسی و اجتماعی به دنبال دارد. وقتی که خامنه‌ای در آذز ماه گذشته نسبت به خطر و تهدید سرنگونی در سال۹۸ به نیروها و مقامات رژیمش، هشدار می‌داد مطلقا در مخیله‌اش چنین سیلی نبود.سیل و به هم خوردن تعادل قوا بین مردم و حکومت

منظور این که این سیل در بستری از بحرانهای سیاسی و اجتماعی و وضعیت داغان اقتصادی است که جاری شده و نه در یک فضای عادی، از اینجا می‌توان دریافت که چه در پیش است. برخی مهر‌ه‌ها وکارشناسان رژیم هشدارهایی در رابطه با طوفان و سونامی درراه هشدار می‌دهند، اما به نظر من آنها یا جرأت بیان واقعیتها را ندارند یا هنوز درکی از ابعاد چیزی که در راه است را ندارند.

یا هر کدام فقط به گوشة کوچکی از این واقعیت اشاره می‌کنند. مثلاً سایت حکومتی بهار در مطلبی تحت عنوان‌ « اقتصاد ایران در سال۹۸؛ روزهای نفس‌گیر» می‌نویسد: « بزرگترین چالش‌های اقتصادی امسال تحریم‌های موجود و کسری بودجه است. در حال حاضر تا اردیبهشت چند کشور اجازه خرید نفت از ایران را دارند اما اینکه بعد از آن این استثنا‌ها توسط آمریکا تمدید شود یا نه در پرده‌ای از ابهام قرار دارد. اگر تمدید نشود بر حجم مشکلات افزوده خواهد شد. این کارشناس بازار سرمایه افزود: چالش دیگری که سال آینده با آن روبرو خواهیم بود کسری بودجه حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومانی است».

بحران سرنگونی


اما واقعیت این است که مهمترین چالش و بحران رژیم حتی اقتصادی هم نیست. بحران سرنگونی است. ببینید همین اعتراضات سیلزدگان در همین اولین روزهای پس از سیل و همین حرکت اعتراضی در دروازه قرآن به ما چه می گوید؟ به ما می‌گوید که تعادل قوای بین مردم و رژیم به هم خورده است. یقیناً رژیم آنچه را که می‌توانسته انجام داده تا جلو این تجمع واین حرکت اعتراضی را بگیرد.سیل و به هم خوردن تعادل قوا بین مردم و حکومت

حتی امام جمعة شیراز همزمان با آن یک مراسم در شاهچراغ اعلام می کند که مردم به جای دروازه قرآن به آنجا بروند اما این ترفند مؤثر واقع نمی‌شود. بنا به گزارشهایی که داریم، رژیم نیروهای سرکوبگرش را به منطقه تجمع اعزام می‌کند اما آنها جرأت نمی‌کنند وارد شوند. ماکزیمم کاری که رژیم می‌تواند بکند این است که پاسدارها و بسیجیهای موتورسوارش را در خیابانهای شیراز به حرکت و مانور در بیاورد. که جز خشم و نفرت بیشتر مردم را برنمی‌انگیزد.

در شهرها و روستاهای شمال هم همین طور، در شهرها و روستاهای خوزستان هم همین طور، مقامات رژیم که برای آرام کردن مردم و وعده درمانی به این نقاط می‌روند اصلاً امکان حرف زدن پیدا نمی‌کنند و مردم با خشم و غضب آنها را فراری می‌دهند. همة اینها گویای این است که چیزی در رابطه با تعادل قوای بین مردم و حکومت تغییر کرده و این روندی است که با شتابی فزاینده به زیان رژیم و به نفع مردم و نیروی انقلابی و پیشران و به طور مشخص کانونهای شورشی در حالی که سیل همچنان ادامه دارد و مداوماً بر ابعاد آن افزوده می‌شود.



مطالب مرتبط:

سیل طبیعت آغازگر سیل اقتصادی و سیل سیاسی برای حکومت آخوندی

سیل طبیعت، سیل اقتصادی، سیل سیاسی
لطفا به اشتراک بگذارید: