نیمه شعبان میلاد وارث زمین و صاحب زمان-عیدستمدیدگان و بین الملل آزادی و یگانگی

نیمه شعبان میلاد وارث زمین و صاحب زمان-عیدستمدیدگان و بین الملل آزادی و یگانگی

نیمة شعبان

سالروز میلاد وارث زمین و صاحب زمان

حجت پیروزی و غلبه بر دجالان و مرتجعان

عید ستمدیدگان و بین‌الملل آزادی و یگانگی

مبارک باد

مسعود رجوی - نوروز ۱۳۶۸ (زیارت سرداب امام زمان و اهدای آرم )

ای صاحب زمین و زمان و ای پرچمدار و فاتح جامعه بی‌طبقه توحیدی. ای بشارت بخش رهایی و یگانگی. سربازان مجاهد خلق تو در ایران ربع قرن است که سربر قدوم تو می‌سایند و این سمبل و این شعار پرتوی از پیام خود توست.

 سرداب امام زمان ( عج)‌ سامرا ـ فروردین ۱۳۶۸

پرتوی از پیام خود تو در ایران شاه زده و خمینی گزیده. اجازه می‌خواهیم تا به وکالت از طرف شهید بنیانگذارمون محمد حنیف که رهرو راه خود تو بود و تو او و سازمان او رو در کنف حمایت خودت گرفتی در طول این ربع قرن و در برابر انواع توطئه‌ها و نامردمیها حفاظت کردی، این رو به خودت تقدیم کنیم. این رو برای خودت بردار، برای اینکه از آن تو بود از آغاز و در کنف حمایت خودت بگیر.

 فتلگاه امام حسین ـ خرداد ۱۳۶۵

شهیدانش رو هم از این پیشتر فهرست ستاره‌ها و شهدایش رو هم از این پیشتر که همه زمینه سازان موکب تو هستند به جدت حسین تقدیم کرده‌ایم..به خاکپای وارث زمین و صاحب زمان پرچمدار رهایی و یگانگی فاتح جامعه بی‌طبقه توحیدی، امام دوازدهم مهدی، از سوی شهید بنیانگذار مجاهدین محمد حنیف و یارانش و همه جاودانه فروغهایی که بدرگاه حضرتش سرسائیدند. نوروز ۱۳۶۸

 مسعود رجوی ـ‌۳ مرداد ۱۳۸۹

السلام علی حجت المعبود و کلمه المحمود، سلام بر حجت خدای مورد عبادت، خدایی که او را می پرستیم و بر کلمه محمود حمد شده و سزاوار ستایش،

السلام علی القائم المنتظر، آن ایستاده و قیام کننده ای که بشریت و خلق جهان انتظار او رو می کشند.

والعدل المشتهر عدل نامدار و پرآوازه

السیف الشاهر ، شمشیر از نیام برکشیده

ربیع الانام و نظره الایام. بهار پاینده و پایدار و صفا و شادیبخش روزگار،

الصاحب الصمصام نگاهبان و صاحب شمشیر قدرت و شکافندگی.



ابتدا از حجت معبود و همان قائم منتظر آغاز می کنیم، از بین الملل آزادی و یگانگی ، از امید و انتظار رنجبران و زحمتکشان ، از فاتح تاریخ حقیقی انسان از فلسفه امید و انتظار

در نقطه مقابل یأس وانفعال، همیشه گفتیم به همین مناسبت، که ارتجاع حاکم است که تخم یأس و انفعال می کارد. برای تن دادن به وضع موجود، انگار که هیچ چشم اندازی برای تغییر در کار نیست. اما روح و جوهرة تغییر در کار هر انقلابی در امید و انتظاری موج می زنه که موتور محرک اوست. و الا که حرکتی نیست. پس تغییری نیست. یادتون هست که یک دهه پیش به همین مناسبت با هم صحبت می کردیم که اگر مریم به عنوان جوهر بهار جدی و حقیقی و ضروری است، بشارت و نشانه تغییر و تحول و نو شدن مجاهدین و ارتش آزادی و کل جنبش مقاومت خلق و در نتیجه سرنوشت تمامی خلق است. بله حرکت تاریخ، سمت وسوی واحد و یگانه یی دارد. خدشه ناپذیر، فتح و پیروزی نهایی از آن ستم کشان است. هر چند که دیوان و ددان و مرتجعان بتازند. اما قائم منتظر ایستاده و قیام کننده یی که انتظارش رو می کشند، نماد همین فلسفه است، قرار براین نیست که تا به آخر جهل و ارتجاع استیلا و حاکمیت داشته باشه، کسی هست که می آید، امید و انتظار همه محرومان و ستم کشان و مظلومان و مجاهدان و سرکوب شدگان، آرمان زحمتکشان، چگونه و کی؟ این را که من نمی دانم ، «کان را که خبر شد خبری باز نیامد»!

اما فلسفه اش رو ما می دونیم، به تبیین اون آگاه هستیم؛ خاتمه دجالیت و ریا، پایان دوگانگی و شکافها و حفره های اجتماعی، تاریخی و طبقاتی، بازگشایی تاریخ حقیقی انسان. بله وعده های خدایی بی معنا و میان تهی نیست. تکامل اجتماعی هم، مثل مراحل پیشین تکامل سرآمد و سرفصل خودش رو داره، بر شب تیره و تار بهره کشی است که پایان یابد. بین الملل آزادگی و یگانگی، خواهد آمد. به همین خاطره که بر سنگ مزار مجاهدین آرمان جامعه بی طبقه توحیدی، عاری از ستم و استثمار ، عاری از تبعیض و دوگانگی، نقش بسته، آرمان خجسته رنجبران، زحمتکشان و کارگر و دهقان. در سرنوشت بشر این نیست که برای همیشه، در سود و کالا فرو برود و در ارزشهای کالایی، برای فرزند انسان پیشاپیش سرنوشت دیگری مقدر است. همان دولت کریمه یی که میعادگاه کیفی و نهایی همه انقلابیون و مصلحین است. به شرط این که برداشتها و درک پس افتاده ارتجاعی و خمینی گرایانه را به کناری بگذاریم و از این آلودگیها تطهیر بشویم، به شرط این که از شرک و ارتجاع و جاهلیت فاصله بگیریم و زنگار زدایی بکنیم. هرآنگاه که رسوبات جهل و ارتجاع کنار زده بشوند اون وقت می توان دریافت که موضوع چیست. صورت مسأله، پیروزی انسان بر تقدیر کور است، بر اجبارات بنده ساز طبیعی و غریزی و اجتماعی و سیاسی، پیام پیامِ پیروزی نهایی فرزند انسان بر دیو تقدیر، تقدیر زشت، تقدیر فروکوبنده وسرکوبگر است.

موضوع مجاهدین و ایدئولوژی مجاهدین در پهنة اخص ایدئولوژیکی تفاوت بسیاری دارد ، در مرزبندیهاش با اسلام ارتجاعی خودش رو بیان میکند و با بورژوازی همدست همین رژیم. مجاهدین از همین جا برخاستند. از کلمة آخر، از کلمة خاتم، بر روی محور تعالی و ترقی، و الاّ بدون این تئوری و ایدئولوژی ترقیخواهانه و انقلابی، هرگز نمیتوانستند نهضتی و جنبشی این چنین داشته باشند، پس آنچه بر سنگ مزار مجاهدین حک شده، صرفاً یک شعار نیست. چکیده و خلاصه یک آرمان است. همان چیزی که آخوندهای خمینیگرا عمد دارند اون رو از مردم بربایند و بر روی اون سرپوش بگذارند.تا توجیه بکنند دست بریدن رو، سنگسار رو، وحشیگری رو، چپاول رو و غارت رو، تحت نام اسلام، در حالی که «الدالخصام»، دشمنترین دشمنان اسلام همینها هستند و درست به همین دلیل از بچگی هم به گوشمان میخواندند و در همة اخبار و روایات هم هست که فاتح زمین و صاحب زمان، «السلام علیالسیف الشاهر!»
لطفا به اشتراک بگذارید: