روحانی دروغ درمانی به جای جبران خسارات سیل
میثم ناهید:دروغ درمانی روحانی به جای جبران خسارات سیل ویرانگر
روحانی امروز در سفر خود به استانها و برخی مناطق سیلزده که از لرستان آغاز کرد، نهایت تبحر خود در شیادی و دروغ و دغل را به کار گرفت تا سیاهی و نکبت ناشی از سیل و عملکرد رژیم را روشنایی و نعمت و خدمت جلوه دهد. از جمله وی با حساب و کتاب کردن مسخرة ارزش مالی ۴۸۰میلیارد متر مکعب آبی که در جریان بارشهای اخیر نصیب کشور شده، کوشید وانمود کند که سیل اخیر نعمت بوده، اگر چه زحمتهایی هم داشته است.
روحانی که در جلسةشورای هماهنگی مدیریت بحران استان لرستان صحبت میکرد طبق معمول با ارائة یک مشت آمار و ارقام از روستاهایی شبکه برق و آب آنها وصل شده که واقعیتهای مربوطه کمی بعد معلوم خواهد شد، به طور وقیحانه و دجالگرانهیی مدعی شد که سیل در پلدختر هیچ ضایعات انسانی نداشته است.
«واقعاً ما دوازدهم فروردین.خوشحال کننده بود که جان مردم حفظ شده». این ادعای عجیب، در حالی است که علاوه بر انبوه گزارشهای مردمی، هم بالاترین مقامات رژیم و هم دستگاه تبلیغاتی رژیم تا کنون دربارة تلفات سیل، بخصوص در پلدختر سخن گفتهاند، از روی این دروغگویی آشکار میتوان سایر ادعاهای روحانی را هم محک زد.
رئیس جمهور رژیم دجال آخوندی هم در این جلسه و هم در سایر سخنرانیهایی که در استان لرستان داشت، تماماً باید درمانی و وعده درمانیهای پوچ و در واقع به دروغ درمانی متوسل شد و از جمله گفت: لوازم زندگی آسیب دیدگان از سیل باید سریعتر و در حد متعارف تامین شود. خسارت کشاورزان آسیب دیده از سیل به هر طریق باید جبران شود. تمام امکانات دولتی و عمومی در خدمت اسکان موقت و مناسب باشند؛ دولت اجاره مسکن موقت آسیب دیدگان را خواهد پرداخت.
محبت
محبت و برادری مردم با نیروهای مسلح، بار دیگر در سیل های اخیر اثبات شد. کار بخشهای دولتی در ترمیم زیرساختهای آسیب دیده کم نظیر است. اما روحانی در انتهای این وعده درمانیها و دروغ درمانیها آب پاکی روی دست سیلزدگان ریخت و با بیان این که خود مردم باید در جبران خسارات سیل وارد شوند.
در واقع از دولت در رابطه با جبران خسارتهای سیل رفع مسئولیت کرد و با بیان این که امکانات دولت محدود است؛ همگان در بازسازی سریعتر و بهتر مناطق آسیب دیده از سیل مشارکت کنند. گفت: در این خسارتها مردم هم وارد شن... تا زندگی مردم به شرایط عادی برگرده.
گفتگوی سیاسی
آخوند روحانی پس از ۱۹ روز که از سیل ویرانگر لرستان و خوزستان میگذره، به لرستان رفت و در جلسه به اصطلاح بحران شرکت کرد. حرف روحانی در این سفر چه بود؟ رئیسجمهور رژیم انبوهی وعده و آمارهای آنچنانی داد. آیا این وعدهها میتونه وضعیت بحرانی ناشی از سیل رو مهار کنه؟ اگر آری چگونه و اگر نه پس چرا روحانی چنین وعدههایی رو داد؟ برای پاسخ گفتگویی داریم با میثم ناهید.
س: هدف روحانی از سفر به لرستان و خوزستان چی بود؟
ج: فکر کنم هدفش در مضمون حرفهاش بود. یعنی تبلیغات و سیاست دروغ درمانی.
س: از کجا میگید؟ شاید واقعا تدابیری اندیشیده باشه. چون تازه امروز صحبت کرد و وعده داد!
ج: بحث عمیقتر از وعدههای روحانیه. البته اگر صرف وعده هم بود که دیگه مردم ایران به وعدههای توخالی روحانی در سیاست «امید درمانی» آشنا هستن. چون خودش گفته بود وقتی بیماری در حال احتضار هست، باید بهش بگیم وضعت خوبه! البته این رو درباره وضعیت بحرانی رژیم گفته بود. اما در مجموع هربار که وعده میده، دقیقا پیرو همین سیاست هست و در عمل هیچ مادهای نداره.
مگه یک روز نمیگفت اگه تحریمها برداشته بشه همه چیز حل میشه و هر مشکلی هست، حتی آب خوردن مردم، به خاطر تحریمهاست؟ بعد که در چارچوب سیاست مماشات با برجام تحریمها رو برداشتن و بیش از ۲سال هم تحریمی نبود، کدوم مشکل مردم حل شد؟ گرونی؟ بیکاری؟ تورم؟ دلار؟ فقر؟
البته با برداشتن تحریمها پول آمده بود، زیاد هم آمده بود، تا حدی که رئیسجمهور کنونی آمریکا تنها درباره میزان پول نقدی که اوباما با هواپیما برای رژیم فرستاد گفت اونقدر زیاد بوده، که خزانه آمریکا این حجم پول نقد نداشته و مجبور شدن دلارهاشون رو از کشورهای مختلف هم جمعآوری کنن و برای رژیم بفرستن. اما اون پولها کجا رفت؟
یا تو جیب آخوندهای حکومتی و کارگزاران نظام-یا در سوریه و عراق و یمن و لبنان خرج کشتار مردم آنجا شد-یا خرج سپاه و بسیج برای سرکوب مردم. این وعدههای دروغ هم اونقدر زیاد شده که خود رسانههای رژیم در جنگ باندی به اعتراف میکنند. چند روز پیش تلویزیون رژیم فیلم کوتاهی پخش کرد با عنوان «از وعدههای بیعمل تا تصویبهای همینجوری»
س: شما الان درباره پیشینه وعدههای دروغ روحانی گفتید. اما شاید نشه پیشینه رو حتما دلیل بر دروغ بودن حرف کنونی دونست!
ج: موافقم. جای دور نریم. به همین وعدههای امروز روحانی نگاه کنیم و اینجا قضاوت کنیم. ببینید چی میگه: اول میگه کسی کشته نشد. درحالیکه آمار و ارقام سانسور شده ارگانهی خود رژیم خلاف این رو میگند. مراجع رسمی رژیم گفتن سیل در لرستان ۱۲ کشته گرفته، که البته آمار بسیار کوچک شدهای هست.
صحنههای فرو ریختن ساختمانها که به گفته شاهدین مردم بسیاری روی سقف اونها بودن، نشون میده که تلفات جدی بوده. حتی خامنهای مجبور شد در دیدار با کارگزاران نظام، برای اینکه تقصیر رو گردن باند رقیب و دولت آخوند روحانی بندازه بگه: اینکه به مردم میگید برن روی سقف که راه حل نشد!
حتی فیلم سربازی رو دیدیم که میگفت مردم روی پشت بامها رفته بودن، بعد سیل خونهها رو فرو میریخت. یا در مورد دیگه میگه لوازم زندگی آسیبدیدگان رو فراهم میکنیم. درحالیکه با گذشته یک ماه از سیل در کشور، حتی پرویز فتاح رئیس کمیته موسوم به خمینی میگه هنوز هیچ کمکی به سیلزدهها نرسیده.
یا روحانی حرف از دادن وام میزنه، همین فتاح میگه هیچ وامی هم به سیلزدهها پرداخت نشده. جای دور نریم، در خوزستان که سال ۹۵ هم سیل آمد، روحانی وعده داد که جبران میکنن، شاهد بودیم که مردم در برابر وعدههای جهانگیری میگفتن چطور باور کنیم وقتی هنوز خسارت ناشی از سیل ۹۵ رو ندادین.
شیوع بیماری
یا امروز روحانی میگفت خوشبختانه هیچگونه شیوع بیماری نداشتیم. درحالیکه خبرگزاری رسمی مجلس رژیم در گزارشی گفته: «چند روزی است که خبرهایی از شیوع برخی بیماریها به گوش میرسد... خبر بد برای سیلزدگان این است که فصل گرما میرسد و آفتاب داغ انگلها را در آبهای راکد بیشتر میکند».
عبادی سخنگوی کمیسیون بهداشت رژیم هم تاکید میکنه از همین الان شیوع بیماریهای پوستی در بین سیلزدهها گزارش شده. نتیجه: بحران سیل اونقدر جدی شده که روحانی رو به «دروغ درمانی» آورده. علت هم اینه که رژیم نه میخواد و نه میتونه از پس کوچکترین جبران خسارات سیل بر بیاد، از طرفی خشم انفجاری جامعه اونقدر بالا گرفته.
چند روز پیش یکی از اعضای مجلس رژیم میگفت: «سیل ما را هم با خودش خواهد برد!» برای همین رژیم برای مهار این فضای خطرناک انفجاری، رو به دو اقدام موازی آورده: اول: دروغدرمانی که آبی بر این آتش خشم بریزه. دوم: آوردن مزدوران عراقی و خارجی رژیم در شهرهای سیلزده
س: در مورد مزدوران خارجی رژیم، مشخصا هدفش چیه؟ چون مگه خودش پاسدار و بسیجی برای سرکوب نداره؟
ج: در گام اول اتفاقا هدفش روحیه دادن به همین پاسدارها و بسیجیهاست. چون اتفاقا اینها ابزار سرکوبش هستند، اما الان شاهد هستیم که به ویژه پس از لیستگذاری تروریستی سپاه، نگرانی و ترس به شدت در اونها تشدید شده. گواهش هم حرف خامنهای که چند روز پیش رژیم رو مانند کسی که میان دو پرتگاه در طرفین گیر کرده، توصیف کرد. بعد گفت مواظب باشید هر قدمی که بر میدارید درون پرتگاه نیفتید.
بلافاصله چند روز بعد که با ارتش دیدار داشت از «اضطراب» در نیروهای مسلح رژیم صحبت کرد. دیروز هم آخوند صدیقی در نمایش جمعه رژیم از «هجوم شیاطین» صحبت کرد و اینکه نیروهای رژیم چرا نگران تحریم و تشدید اون هستند؟ حتی گفت به جهنم که تحریم تشدید میشه.
این روزها هم که هشدار به بدنه نظام که نترسید، نگران نباشید، مایوس نشوید، وحشت نکنید، موزیک متن صحبتهای خامنهای شده. -بنابراین رژیم از یک طرف مواجه هست با یک سیل ویرانگر که به گفته مردم عاملش خودش و مشخصا سپاه هست، که خروجیش خشم شدید مردم هست (تهدید قیام). از طرف دیگه با وارفتگی و از رمقافتادن نیروهای سرکوبش.
دروغ درمانی
برای همین رو به جامعه دروغ درمانی میکنه، رو به نیروهای خودش میره مزدوران خارجیش رو میاره که مقداری به پاسدارها و بسیجیها دلگرمی بده. و البته میخواد مردم رو هم بترسونه. درحالیکه این مزدوران عراقیش کاملا مزدور هستن و به گفته رسانههای عراقی و خارجی اساسا بهخاطر پول به این نیروها پیوستن. حتی در سالهای پیش که عراق درگیر جنگ داخلی بود، شاهد بودیم که چطور با یک حمله طرف مقابل سلاح و ماشین رو ول میکردن و فرار میکردن.
الان هم شاهد هستیم که چطور مردم در برابرشون میایستن. و اتفاقا وجود همینها شده عاملی برای افزایش خشم مردم. تا جاییکه دیروز استاندار رژیم در خوزستان، پاسدار شریعتمداری غلط کردن گفت که اینها آمدند و رفتند و اصلا در جلسات بحران هم حضور نداشتن! که روشن بود خیلی از نفرت عمومی ترسیده که این عقبنشینی رو می کنن.
س: در مورد ویرانگری سیل، جدای از علت اون که رژیم و سپاه بوده، فرض کنیم اگه یک دولت مردمی بود، آیا میتونست از پس این همه ضایعه بر بیاد و جبران کنه؟
ج: الان در تمام دنیا، برای مقابله با یک فاجعه ملی، دولتها روی یک مبنا و یک شرط سرمایهگذاری میکنن. مبنا همیاری ملی هست. (چه مادی-چه معنوی و روحی) مثال آتش سوزی نتردام که در عرض چند ساعت چند میلیارد دلار کمک مردمی جمع شد. شرط هم خود دولت، با سازماندهی، اختصاص بودجه، بسیج امکانات هست.
حتی در تاریخ ایران شاهد بودیم وقتی دکتر مصدق نخست وزیر بود و ایران از طرف استعمارگران زیر شدیدترین فشارها و تحریمها، مردم با خرید اوراق قرضه چطور از دولت مصدق پشتیبانی کردن. حتی میگن در تمام تاریخ معاصر ایران، همون ۲ سال دکتر مصدق مردم ایران از بیشترین رفاه برخوردار بودن. به خاطر اینکه یک دولت مردمی سرکار بود. اونهم با اون همه فشار. بنابراین راه حل ریشهای که سرنگونی این رژیم هست. اما به صورت مقطعی، راه مقابله با پیامدهای این سیل همون همبستگی مردمی و شوراهای مردمی هست.
مطالب مرتبط
وقاحت آخوند روحانی شیاد در مورد سیل و چپاول سپاه پاسداران
دروغ درمانی، بهجای جبران خسارات سیل