خامنهای و روحانی لاف پیروزی در غرقاب بحرانها
گفتگو با میثم ناهید:لاف پیروزی در غرقاب بحرانها توسط خامنهای و روحانی
خلیفة ارتجاع امروز به مناسبت روز معلم با شماری از عوامل رژیم با عنوان معلمان و فرهنگیان ملاقات کرد و ضمن کلی بافیهای دجالگرانه، هیچ اشارهیی به وضعیت اسفناک زندگی معلمان که در حاکمیت او به چند پله پایینتر از خط فقر سقوط کردهاند، نکرد.
همزمان با خامنهای، حسن روحانی هم امروز به کرمانشاه رفت تا در یک رشته اقدامات نمایشی و در ادامة وعدهدرمانیها و دروغ درمانیها، لاف پیروزی و پیشرفت بزند و به این وسیله بر وضعیت فوق بحرانی رژیم سرپوش بگذارد. گزارشی داریم در بارة سخنان امروز خامنهای و روحانی:
گزارش:
خامنهای در سخنان امروز خود با کلیگوییها و تعارفهای پوچ مانند «احساس احترام به قشر شریف و محترم معلم را که برخاسته از نقش تمدنساز معلمان است» و غیره... به خیال خود کوشید قشر آگاه معلمان را که از حداقل امکانات معیشتی محروم هستند را فریب بدهد.
ولی فقیه ارتجاع، بیشرمانه به کشتن دادن هزاران دانشآموز و معلم در جنگ ضدمیهنی و همچنین کشاندن آنها به اردوها و دجالبازیهایی نظیر راهپیمایی اربعین را جزو خدمات رژیم به معلمان و آموزش و پرورش کشور برشمرد و اینها را پایة اصلی باصطلاح « اساس ایجاد تمدن نوین اسلامی» توصیف کرد.
خامنهای در عین حال وحشت خود را از خشم و نارضایتی انفجاری جامعة معلمان و فرهنگیان ابراز کرد و گفت: «برخی عناصر سیاسی یا بیگانگان از مسائل معیشتی معلمان سوءاستفاده میکنند. آنها می خواهند از این نقطه ضعف برای مقاصد خود بهره برداری کنند اما قطع نظر از این سوءاستفاده، باید درباره درآمد معلمان بهگونهای عمل کرد که عزت نفس آنان حفظ شود».
وی با اشارة تلویحی به اعتصابها و حرکتهای اعتراضی معلمان که در سراسر سال گذشته ادامه داشت و در حالی که نظام خود را ملت مینامید گفت: همه مراقب باشند بخاطر اختلاف سلیقه های کوچک مقابل هم قرار نگیرند چرا که اقتدار ملت در گرو اتحاد آحاد مردم، گروههای اجتماعی، اقوام مختلف و وحدت متقابل مسئولان و مردم است».
روحانی در جریان افتتاح قطعه اول طرح آبهای گرمسیری استان کرمانشاه، با الفاظ دهان پرکن خاص خود، این طرح را بزرگترین طرح توسعه منابع آب و خاک در تاریخ کشور و طرحی بسیار عظیم و سرنوشتساز که برای توسعه منطقه و امنیت غذایی کشور حائز اهمیت است، توصیف کرد.
لاف و گزاف
روحانی در ادامة لاف و گزافهای خود از ساختن سدهایی که یکی از عوامل فاجعة سیل اخیر بودند دم زد و گفت: در دولتهای یازدهم و دوازدهم ۳۷ سد و بند تکمیل شده، ۵ سد هم در شرف تکمیل است و این کار بسیار بزرگی است که انجام شده است.
حسن روحانی در ادامة لافزنیهای خود، به تحریمهای نفتی اشاره کرد و با بیان این که پیشرفتها و فعالیتهای جدید در کشور همچنان ادامه دارد، گفت: ما انشاءالله مشکلات را پشت سر خواهیم گذاشت، نفت خودمان را میفروشیم و نیازهای خود را جبران میکنیم... و حرف آمریکاییها کاملاً بیاساس است قدرت آنها در حد زبان درازشان نیست.
روحانی در قسمت دیگری از حرفهای خود، در عین حال که سعی میکرد انزوای منطقهیی و بینالمللی رژیم را وارونه جلوه دهد، به منتکشی حقیرانه از عربستان و امارات پرداخت و گفت: روابط ما با همسایگان و بویژه همسایگان غربی صمیمانه است. با همسایگان شرقی و همسایگان شمالی هم روابط بسیار خوب است.
در جنوب نیز بجز با یکی دو همسایه که اشکال دارند و در این ماه رمضان دعا میکنیم خدا عقل را به آنها برگرداند، با بقیه همسایگان روابط خوبی داریم. منافع آن یکی دو همسایه نیز در این است که با ایران باشند ما با هیچکس دشمنی نداریم ولی در برابر هر توطئهای نیز دست روی دست نخواهیم گذاشت
دروغگوییها و لاف و گزافهای روحانی آن چنان رسوا شده که فلاحت پیشه رئیس کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: آقای روحانی! در سفر کرمانشاه در مورد شش سال دروغگویی دولت امید به شهر کرمانشاه و رکود طرح پتروشیمی اسلام آباد غرب پاسخگو باشید.
گفتگوی سیاسی
امروز خامنهای و روحانی، سران رژیم آخوندی هر دو سخنرانی داشتن. خامنهای در دیدار با عدهای از عوامل رژیم تحت عنوان معلم حرف زد و روحانی هم در سفری که به کرمانشاه داشت، سخنرانیهایی کرد. حرف سران رژیم چه بود؟ آیا نکات مشترکی هم داشتن؟ در برابر مشکلات و بحرانهای نظام چه راهحلی ارائه دادند؟ اینها پرسشهایی هست که با میثم ناهید در میان میگذاریم.
س: نکات برجسته در سخنرانی خامنهای و روحانی چی بود؟
ج: نکتة برجستة حرفهای خامنهای ابراز وحشت از شرایط موجود بود. و نکتة برجسته در حرفهای روحانی دروغ درمانی برای وارونه جلوه دادن شرایط فوق بحرانی رژیم. خامنهای با ابراز وحشت زیاد گفت: امروز دشمن ما از همه اطراف مشغول تدارک تهاجم است یعنی در حال تهاجمه نه اینکه تدارک کنه در حال تهاجمه از لحاظ اقتصادی که می بینید، از لحاظ نفوذ اطلاعاتی مشغول برنامه ریزی هستند که نفوذ اطلاعاتی کنند از لحاظ ضربه زدن از ناحیه فضای مجازی دارند برنامه ریزی می کنند دارند برنامه ریزی می کنند برای اینکه از فضای مجازی از طریق فضای مجازی به کشور ضربه بزنند
س: وجه مشترک حرفشون روحانی و خامنهای چی بود؟
ج: بله هر دو همزمان صحبت کردن، البته درباره دو موضوع کاملا متفاوت. اما وجه مشترک حرف هر دوشون تلاش سرپوش گذاشتن بر بحرانهای رژیم بود. خامنهای که با عدهای تحت عنوان معلم دیدار داشت، با اینکه الان مشکل معلمان و فرهنگیان حداقلهای زندگی هست، درحالیکه به گفته خود رسانههای رژیم حقوق معلم چندبار زیر خط فقر هست، اما خامنهای بدون اشاره به این وضعیت، حرفهای کلی درباره جایگاه معلم و... زد.
روحانی هم که به کرمانشاه رفته بود، بار هم با دروغدرمانی از پروژههایی صحبت کرد که راهانداخته و اگر کسی وضعیت ایران و به ویژه استان کرمانشاه رو ندونه فکر میکنه روحانی داره درباره یک کشور پیشرفته صحبت میکنه که رفاه و سطح زندگی در بالاترین وضعیت قرار داره.
س: چرا؟ چون مردم که خودشون وضعیت زندگیشون رو میبینن، پس این حرفها چه دردی رو دوا میکنه؟
ج: ابتدا باید ببینیم ورود سران نظام آیا از موضع قدرت هست یا موضع ضعف؟ زمانی میتونن از موضع قدرت وارد بشن که احساس کنن زیر پاشون سفت هست. اما اگر احساس لرزش بکنن، روشنه که موضعشون هم تدافعی میشه. به طور مشخص، اگر سران رژیم تهدیدی از سمت جامعه برای رژیمشون احساس نکنن، اصلا نیازی به این حرفها نیست. چه زمانی تهدید احساس نمیکنن؟ زمانی که برای بحرانهای نظامشون راهحل و راهبرونرفت داشته باشن.
اما وقتی هیچ راه برونرفتی نیست، وقتی اصلیترین بحران رژیم «بحران بیراهحلی» هست، خامنهای و روحانی خوب میدونن این بیراهحلی وضعیت رو در حالت ثبات نگه نمیداره. بلکه با شتاب به سمت تعیین تکلیف و میبره و سیل بحرانها چون خروجی «حل» ندارن، در جامعه سرشکن میشن و به صورت انفجار اجتماعی بیرون میزنن.
برای همین روحانی و خامنهای که این وضعیت رو میبینن و میدونن چی در انتظارشون هست، تلاش میکنن با این حرفهای کلی مقداری بر این بحران بیراهحلی سرپوش بذارن. جای دور نریم. همین امروز رژیم با ۳ بحران و ۳وضعیت بحرانی روبرو بود. افزایش قیمت سوخت/مسابقه فوتبال در تبریز/تجمع بزرگ اعتراضی کارگران، معلمان، بازنشستگان جلوی مجلس ارتجاع و خانه کارگر.
صف سوخت
در رابطه با سوخت با تشکیل صفهای عجیب و طولانی و اعتراضهای مردمی اوضاع اونقدر خطرناک شد که رژیم اعلام کرد اصلا قرار نیست سوخت کوپنی و گرون بشه. درحالیکه از قبل اعلام کرده بودن از فردا شب میشه. در رابطه با مسابقه فوتبال که تجربه هفته قبل و درگیری جوونها با مزدوران رژیم رو داشتن، گفتن هیچ کس از خارج تبریز رو به استادیوم راه نمیدن. در رابطه با اعتراض جلوی مجلس و خانه کارگر، بر خلاف قبل که تلاش میکرد کار به زد و خورد نکشه و مهار از دستش در نره، اونقدر نگران بود که همون اول نیروهای سرکوبگر رو وارد کرد و با زدن و دستگیری تلاش کرد مقابله کنه.
س: شما ابتدا گفتید درد اصلی رژیم بحران بیراهحلی هست. بعد از ۳ مورد امروز صحبت کردین. اگر چه هر ۳ مورد مهم هستن، اما در رابطه با کل رژیم به نظر نمیرسه در حدی باشن رژیم رو در بنبست قرار بدن!
ج: این ۳ نمونه که درگیری همین امروز رژیم بود، خودشون علائم وضعیت بحرانی گریبانگیر رژیم هستن. وقتی میگیم رژیم اصلیترین دردش «بحران بیراهحلی» هست این یک عقبهای بسیار عمیق داره. جای دور نریم. به وضعیت رژیم بعد در همین یک ماه گذشته، یعنی در سال ۹۸ نگاه کنید!
اول یک فاجعه با ابعاد ملی به نام سیل که خود رژیم زمینه ساز اون بوده، البته حالا پیامدهای اجتماعیش اونقدر حاد شده که پیاپی از درون رژیم نسبت به اون هشدار میدن. رحمانی فضلی میگه مردم فرمانداران ما رو کتک میزنن/یکی دیگه به مقامات رژیم هشدار میده به مناطق سیلزده نرین که نمیتونیم حفاظت شما رو تامین کنیم/یک عضو مجلس ارتجاع میگه «این سیل ما رو هم با خودش میبره»
بنابر این سیل و پیامدهای بسیار خطرناک اجتماعی اون اضافه شده به وضعیت انفجاری جامعه. از طرف دیگه انزوا و فشارهای بینالمللی تقریبا هر چند روز یکبار جهش میکنه. آمریکا در یک اقدام بیسابقه سپاه پاسداران رو در خطرناکترین لیست سیاه میبره.
هنوز رژیم این کلان ضربه رو از سر نگذرونده که پایان معافیت تحریم نفتی از راه میرسه و سقوط فروش نفت رژیم به سمت صفر. پس رژیم در محاصره بحرانها هست. امروز خامنهای خودش گفت: «امروز دشمن ما از همه اطراف مشغول تدارک تهاجم است»
پل مستقیم
این وسط رژیم برای اینکه شاید راه حلی پیدا کنه ظریف رو میفرسته نیویورک تا با رئیسجمهور آمریکا مستقیم پل بزنه و تکرار مستمر «پرزیدنت ترامپ» و مانور حول گروگانگیری، بلکه بتونه زمانی بخره. اما با چنان دیوار سختی روبرو میشه که وقتی ظریف دست از پا درازتر بر میگرده، قاسم سلیمانی و علی لاریجانی همزمان میگن «اصلا نباید مذاکره کنیم!»
لاریجانی هم روی بنبست و همین بحران بیراهحلی انگشت میذاره و با اشاره به اینکه دیگه دوران مماشات تموم شده میگه: با این موجود خطرناک اصلا نمیشه مذاکره کرد! بعد هم علت این واموندگی رژیم رو میگه که آخر ۱۲ پیششرط برامون گذاشتن که پذیرش هر کدومش برامون «پیامدهای راهبردی» داره!
پس به روشنی رسید شکست سفر ظریف رو میدن و تاکید میکنن هیچ کورسویی نیست. و ظریف هم مثل طفل کتک خورده لج میکنه و با دهن کجی میره کرة شمالی! همون روز جهانگیری اول ادعا میکنه که نفت رژیم به صفر نخواهد رسید. اما بلافاصله چند جمله بعد از «مشکلات و تنگناها» و «بحران» و «در آمد محدود دولت» صحبت میکنه.
وضعیت بحران بی راه حلی
بعد هم درباره خروجی این وضعیت که پیامدهای اجتماعی هست میگه: «به این امید هستند که تحریمها مردم ایران را ناراضی کند تا به اقداماتی در مقابل نظام دست بزنند!». پس وقتی میگیم رژیم در وضعیت بحران بیراهحلی هست، این بحران تا این حد عمق داره و هر روز به صورت بحرانی خودش رو نشون میده.
بحران بیراه حلی یعنی این که خامنهای امروز با معلمان صحبت میکنه و دو روز پیش هم با کارگران اما نمیتونه به شرایط معیشتی غیرقابل تحمل اونها که در سراسر سال گذشته صدها اعتصاب و اعتراض داشتند اشاره بکنه و حتی مثل سابق وعده بده! حتی جرأت وعده دادن و قول دادن نداره. چون هیچ راه حلی برای حل و حتی تخفیف شرایط بحرانی زندگی کارگران و معلمان و سایر اقشار مرم ندارد.
یا در چندین استان کشور زندگی میلیونها نفر هنوز روی آب و سیلابه، اما رسانههای رژیم اخبار و گزارشهای سیل رو اساساً سانسور میکنند و منعکس نمیکنند، چون رژیم هیچ راه حلی برای جبران خسارات سیل نداره. بیجهت نیست امروز سرکرده ارتش تحت امر رژیم با نگرانی و با اشاره به شرایط انفجاری موجود میگه: «تهدیدات دشمن بسیار جدی است». بعد هم تاکید میکنه منظورم حمله زمینی نیست! بله، روشنه منظورش چیه. همون که خامنهای بارها از اون با عنوان گسلهای اجتماعی اسم برده که نباید بذاریم به زلزله تبدیل بشه!
س: پس بحران بیراهحلی که شما اشاره میکنید، خودش معلول چیه؟
ج: بله بحران بیراهحلی خودش ناشی از یک علت ریشهایتر هست. این علت یک مبنا داره و یک شرط. مبناش غارت، سرکوب و دیکتاتوری ۴۰ساله رژیمه که جامعه ایران رو مدتهاس به آستانه انفجار رسونده. شرطش مقاومتی هست که تمامی بحرانها رو سمت و سو میده در جهت براندازی.
همون که جهانگیری دیروز میگفت: «تصمیمگیریهای نادرست کاخ سفید (علیه نظام) بر مبنای گزارشهای مغرضانه سازمان مجاهدین است!». پس این وضعیت رژیمه. گرفتار در محاصره بحرانهای خردکننده و دچار بحران بیراهحلی. خب خود خامنهای و روحانی بیش از هر کس میفهمن که این وضعیت که ایستا نیست. به زودی به سمت یک تعیین تکلیف بزرگ و نهایی پیش میره. برای همین امروز خامنهای هشدار میداد: «از همه طرف دشمن وارد شده مسئولین کشور باید در مقابله با این دشمن هر کاری که می توانند در هر بخشی در هر رشته ای که می توانند بایستی خودشون رو آماده کنند/همه مراقب باشند...»
مطالب مرتبط
جمعه بازارها عرصه بحرانهای نظام ولایت فقیه
خامنهای و روحانی؛ لاف پیروزی در غرقاب