در نظام همه چیز به هم ریخته است

علیرضا معدنچی:همه چیز در نظام ولایت فقیه به هم ریخته است


خبر و نظر


« مشخص نیست چه کسی کشور را اداره می‌کند و معلوم نیست مرز‌ها دست چه کسی است؟! همه چیز به هم ریخته است و هیچ چیز سر جای خودش نیست و سردرگمی عجیبی در جامعه پدید آمده و کسی پاسخگوی وضعیت موجود نیست». این حرفهای یکی از اپوزیسیون یا مخالفان نظام نیست. اظهارات یکی از اعضای مجلس ارتجاع به نام امیر خجسته است که به عنوان «رئیس فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی» معرفی می‌شود.در نظام همه چیز به هم ریخته است

وی با برشمردن چند مورد از عملکردهای مفتضح رژیم از جمله می‌گوید: «از یک طرف فوج فوج گوسفند‌های مولد و باکیفیت ما ـ برنامه‌ریزی شده ـ به کشور‌های عربی و پاکستان صادر و از سوی دیگر، با دلار ۴۲۰۰ تومانی گوشت وارد کشور می‌شود و با قیمت ۱۲۰ هزار تومان به دست مصرف کننده می‌رسد».

این عضو مجلس ارتجاع می‌افزاید: « ما با این کار به جهان می‌گوییم که نمی‌توانیم کشور را مدیریت کنیم؛ یعنی از یک طرف، ارز از کشور خارج می‌کنیم و از سوی دیگر، مواد اولیه خود را از دست می‌دهیم. این مدیریت نیست». خجسته تنها یکی از کسانی است که در رژیم و در مجلس ارتجاع، این گونه سخن می‌گوید: جعفرزادة ایمن آبادی یکی دیگر از اعضای مجلس ارتجاع می‌گوید: « به نوعی مردم احساس می‌کنند که کسی به فکر آنها نیست و فراموش شده‌اند.

مردم فکر می‌کنند که اساسا رها شده‌اند و هرچه قول، فعل و وعده داده می‌شود مردم نتیجه عکس آن را می‌بینند. جعفرزاده ایمن‌آبادی با بیان این که من هم قبول دارم که دولت در برخی موارد وارفته و در مواردی بهم‌ ریخته است، خطاب به باند رقیب گفت: «خود دولت که مقداری بهم‌ریخته به‌نظر می‌رسد، دوتا هم ما به فک چپ و راست و شکمش بزنیم، چیزی از دولت باقی نمی‌ماند.

بریدن وزرا


لذا باید با همین توپ و تشر، نصیحت، توصیه و اصرار و الزام تلاش کنیم تا دولت را به انحای مختلف سرپا نگه داریم. خیلی از وزرای دولت بریده‌اند و فکر می‌کنم اگر اجازه بدهند که هرکس می‌خواهد استعفا بدهد قول می‌دهم حداقل ۳ یا ۴ چهار نفر دست به قلم نشسته‌اند و فقط رویشان نمی‌شود استعفا دهند».در نظام همه چیز به هم ریخته است

این عضو مجلس با اشاره به شدت نارضایتی مردم گفت: «مردم خیلی گرفتارند و من در ملاقات‌های عمومی مطالبی از مردم می‌شنوم که اصلا قابل انعکاس نیست». یکی دیگر از اعضای مجلس به نام پوربافرانی (بروزن باغبانی) در جلسة علنی دیروز مجلس با هشدار نسبت به شرایط بحرانی جامعه، اعتراف کرد که در برابر اعتراضات مردم هیچ پاسخی ندارد.

امروز شرایط کشور بگونه‌ای نیست که عزیزانی که دور هم می‌نشینند بنده نماینده مجلس که اطلاعی ندارم در حوزه انتخابیه به من می‌گویند آخه الآن وقت سهمیه‌بندی بنزین است؟ جواب یک کارگر جواب یک کشاورز جواب کسی که اندک حقوقش کفاف تورم امروز را به مدت یک هفته هم نمیدهد چه بگویم؟

بگویم اشتباه کردند که دور هم نشستند این‌گونه مطرح میکنند؟ بگویم شرایط کشور را درک نمی‌کنند این عزیزانی که دور هم می‌نشینند بحث سهمیه‌بندی را مطرح میکنند؟ برادران یک وضعیتی که برای مردم ایجاد شده که ما پاسخی نداریم واقعاً به مردم بدهیم». یک عضو دیگر مجلس رژیم به نام عبدالرضا مصری هم به وضعیت یله و رها شده اشاره می‌کند و می‌گوید: «با وضعیت یله و رها شده، ۱۴ میلیارد تومان را فقط باید به رانتی‌ها بدهیم و آن‌ها را چاق کنیم و منتظر چندین سلطان دیگر هم بمانیم».

رانت


یک کارشناس اقتصادی رژیم به نام محمتد فاضلی در مطلبی تحت عنوان «گوشت سگ حرام است، رانت از آن حرامتر» نمونه‌ها و مواردی از رانت یا چپاولگری با امکانات حاکمیتی را برشمرده و با بیان این که «حکمرانی اقتصادی و سیاسی ما چیزی در نظام همه چیز به هم ریخته استتوزیع می‌کند که از گوشت سگ هم خطرناک‌تر است؛ یعنی رانت» می‌نویسد: « رانت یعنی قیمت دلار در بازار به ۱۴هزار تومان رسیده و کماکان قرار است ۱۴میلیارد دلار ارز با قیمت ۴۲۰۰تومان توزیع شود به این بهانه که گوشت به قیمت ارزان به دست مردم برسد، اما گوشت کیلویی ۱۲۰هزار تومان است.

مابه‌التفاوت ارزش تومانی ۱۴میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰تومانی تا ۱۴۰۰۰ تومانی معادل ۱۳۷هزار میلیارد تومان است؛ و حتی اگر با ارز ۹۰۰۰تومانی (نیمایی) هم حساب کنیم ۶۷هزار میلیارد تومان است. برخی مهره‌های رژیم نیز نسبت به شرایط موجود و قیام مردم به جان آمده هشدار می‌دهند.

از جمله حسین علایی در روزنامة حکومتی آرمان (۱۶اردیبهشت) با اشاره به استراتژی آمریکا در قبال رژیم می‌نویسد:‌ « با سرریز شدن صبر مردم و افزایش تنگناهای معیشتی، امکان یک حرکت سریع اعتراضی از درون کشور فراهم آید و آنگاه با فشار بیرونی، نظم سیاسی در ایران به‌هم بریزد. ایران، استراتژی «اجتناب از جنگ» را در برابر استراتژی «قورباغه پز»آمریکا اتخاذ کرده است و تمایلی به درگیرشدن با آمریکا ندارد».

گفتگوی سیاسی


این گزارش رو دیدیم و از زبان اعضای مجلس و مهره‌های رژیم دیدیم و شنیدیم که می‌گفتند در رژیم همه چیز به امان خدا رها شده است. همه چیز ول شده و رهاست، کسی به کسی نیست، وزیران دولت بریده و منفعل شده و بعضی از وزارتخانه‌ها تعطیل است و غیره...

اما واقعیت چیست؟ آیا واقعاً همین طور است یا اینها را بایستی در چارچوب تضادها و جنگ و جدال باندهای درونی رژیم تفسیر کرد؟ در این صورت این سؤال مطرح می‌شود که رژیم چرا و چگونه به این نقظه رسیده است؟ با این وضعیت چگونه سر پا مانده است؟ و سرنوشتش چیست؟ و سؤالات دیگری که امیدواریم در گفتگوی امروز با علیرضا معدنچی بتوانیم به اونها پاسخ بدیم.

س: این گزارشی که دیدیم، عمدتاً مربوط به جلسة دیروز مجلس بود، امروز هم مجلس جلسه داشت، البته جلسة امروز غیرعلنی بود، اما در بخشی که جلسه علنی بود، به نظر می‌رسد که در واقع ادامة همان بحث دیروز، گرانیها و بخصوص گرانی بنزین بود و در این رابطه اعضای مجلس صحبت کردند و گویا به تصمیمی هم رسیدند، می‌خواستم بگید که اصلاً موضوع چیه و چرا شاهد چنین صحنه‌هایی در رژیم هستیم؟


ج: این گزارشی که دیدیم البته گزارش خوبی بود، اما مگر در یک وقت محدود ۴، ۵ دقیقه‌یی مگر چقدر می‌شود واقعیت موجود را در زمینه‌های مختلف بازتاب داد و گزارش کرد. همچنین توجه دارید که این حرفها هم حرفهای مهره‌ها و ایادی رژیم است که نسبت به واقعیت خیلی کمتر و خفیفتر است.

اما برای این که به هر حال به واقعیت امر نزدیکتر بشیم، اجازه بدید نگاهی هم به حرفهایی که در جلسة امروز مجلس ارتجاع گفته شد، یا حرفهای دیروز که در این گزارش نیامده بود بیندازیم: مثلا در جلسة امروز یکی از اعضای مجلس به نام سهیلا جلودارزاده نسبت به خطر نابودی و سقوط رژیم هشدار داد و گفت: اگر از این امر تخطی شود چه آگاهانه و چه از سر غفلت بنابه سنت الهی بعد از تذکرات و حجتهای آشکار خداوند حکم به تنبیه، عذاب و نابودی حاکمان میدهد.

همین فرد در مورد شرایط زندگی کارگران گفت که شرایط زندگی آنها یادآور قرون وسطاست و زندگی آنها با این شرایط امکان ندارد. یکی دیگر از اعضای مجلس به نام نقوی حسینی خطاب به روحانی گفت: بعضی از وزرای شما بریده‌اند و خود وزیر اعلام میکند که من قادر به ادارة وزارتخانه نیستم. همین فرد بازار را آشفته و لجام گسیخته توصیف کرد و گفت گران شدن بنزین یعنی آتش زدن به خرمن نارضایتی‌ها.

و بالاخره امروز مجلس ارتجاع رسماً از افزایش قیمت و از سهمیه بندی عقب نشینی کرد و کارت سوختی را که از قبل هم بود، احیا کرد و سخنگوی هیأت رئیسة مجلس گفت که این کارتها فقط برای ساماندهی توزیع بنزین و برای جلوگیری از قاچاق آن است.

س: اگر این حرفها را کنار هم بگذاریم، از این مجموعه چه تصویری به دست می‌آید.


ج: به طور کلی تصویری که این داده‌ها از رژیم به دست می‌دهد یک رژیم از هم گسیخته، وحشتزده و هراسان، رژیمی که کنترل را در بسیاری از زمینه‌ها از دست داده، رژیمی غرقه در انواع بحرانهاست. برای آن که این تصویر قدری روشنتر شود،‌ در نظام همه چیز به هم ریخته استاجازه بدهید به چند ویژگی آن اشاره کنم:

اولاً این رژیم همچنان که آن عضو مجلس ارتجاع هم گفت: رژیمی است که بسیاری از امور کشور را ول کرده است و فقط به امور امنیتی و اموری که مستقیما به بود و نبود خودش ارتباط دارد می‌پردازد. این ول شدگی را همة مردم در جریان سیل اخیر به وضوح به چشم دیده‌اند. این ول شدگی در امور جاری هم هست؛ مثلاً وزارتخانه‌هایی که کارهای خدماتی و در ارتباط با مردم دارند.

مثل بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، شهرداریها، صنعت و امثالهم ول شده، یک عضو مجلس به نام جعفرزادة ایمن آبادی می‌گفت حداقل از دو وزارت خانه اطلاع دارم که تعطیل هستند و وزیران آنها بریده‌اند و اگر رودروایسی نبود، همین امروز استعفا می‌دادند. البته واقعیت این است که این تنها وزیران کابینه روحانی نیستند که بریده‌اند، بریدگی در همه جا بیداد می‌کند و ما بریدگی نفر اول و سرکردة کل سپاه را به چشم دیدیم.

این دو پدیده، ول کردن کارها و بریدگی به یک موضوع بیش از پیش دامن زده و منجر شده به غارت و چپاول در ابعادی بسیار بزرگتر از آنچه قبلاً بود. که من تنها به یکی دو نمونة آن اشاره می‌کنم: یکی از اعضای مجلس به نام حاجی دلیگانی در جلسة دیروز مجلس رژیم که در آن تحقیق و تفحص از عملکرد بانک مرکزی رژیم تصویب شد، فاش کرد ادعای دولت روحانی و بانک مرکزی که سپرده‌های تعداد کثیری از غارت‌شدگان مؤسسات مالی وابسته به سپاه پرداخت شده، «بازی با کلمات»‌ است که نباید فریب آن را خورد.

سپرده‌ها


منظور از بازی با کلمات این است که می‌گویند «سپرده گذاران را تعیین‌تکلیف کرده‌ایم» نه «سپرده‌ها» را. باز دقت فرمایید! چرا«تعیین تکلیف کرده‌ایم»؟ و نه این‌که «پرداخت کرده‌ایم»؟ یعنی به افرادی که گفته‌اند برو یک سال دیگه بیا پولت را بگیر جزو آمار تعیین تکلیفیها هستند».در نظام همه چیز به هم ریخته است

به گفتة او سرنوشت ۲۰هزار میلیارد تومانی که بانک مرکزی تحت عنوان اعتبار برای پرداخت سپرده‌ها به «بانک‌های خاص» داده است معلوم نیست چرا که وجوه سپرده‌گذاران پرداخت نشده است. او این ادعای دروغ و این دزدی آشکار را «عمق فاجعه» خواند.

حاجی دلیگانی فاش کرد که بانک مرکزی سپرده‌گذاران غارت شده را تهدید کرده است که دست به اعتراض نزنند و از آنها «به زور» تعهدات حقوقی و مالی گرفته که علیه بانک مرکزی اعتراض نکنند. او گفت: وضعیت حقوقی و قانونی تعهدات یک طرفه‌یی که از سپرده‌گذاران می‌گیرند که حق اعتراض نسبت به‌عملکرد و اقدامات بانک مرکزی را ندارند چیست؟

اگر بانک مرکزی آن گونه که می‌گوید برابر قانون عمل کرده، چرا از اعتراض و شکایت مردم می‌ترسد؟ اگر غیرقانونی عمل کرده چرا عمل کرده و چرا از مردم به‌زور حق شکایت و دادخواهی را سلب می‌کند. به گفتة دلیگانی این مؤسسات سالها با تابلو بانک مرکزی فعالیت کرده و پولهای مردم را گرفته اند، بانک مرکزی در تمام سنوات فعالیت این مؤسسات از سپرده جذب شده مردم توسط این مؤسسات ۱۳درصد ذخیره قانونی دریافت نموده است.

ورشکسته


اما الان یک باره آمده و آنها را ورشکسسته اعلام کرده، بدون آن که بگوید اموال منقول و غیرمنقول این مؤسسات کجا رفته و چه شده است. دلیگانی پرسید: تکلیف ساختمانها و اموال منقول و غیرمنقول این مؤسسات که بر اثر تورم ارزش آن چند برابر شده است چه می‌شود؟‌ چه کسی این اموال را تملک می‌کند؟ به چه کسانی با چه شرایطی فروخته شده یا فروخته خواهد شد؟ خط اعتباری از چه زمانی برقرار شد؟‌در نظام همه چیز به هم ریخته است

غارت به این دلیل افسارگسیخته تر شده که نه تنها کسی به کسی نیست، بلکه مقامات رژیم که می دانند این رژیم رفتنی است، هر چه می‌توانند به جیب می‌زنند و پولها را برای روز مبادا به خارج می‌فرستند. بنا به اعلام منابع رژیم از ۴۴میلیارد دلار صادرات کالاهای غیرنفتی تنها ۱۴میلیارد دلار آن به کشور برگشت و معلوم نشد ۳۰میلیارد آن چی شد؟

یا در جریان دلار ۴۲۰۰تومانی معروف به دلار جهانگیری، به نوشتة روزنامه‌های حکومتی (عصر ایرانیان): دلالان ۲۰۰هزار میلیارد تومان از «دلار جهانگیری» سود کرده اند. نتیجة این چپاول افسارگسیخته، فروپاشی اقتصادی است که خود را در افزایش قیمت همة کالاها و همچنین ارز نشان میدهد و قیمت ارز به طور مستمر رو به افزایش است.

یکی دیگر از ویژگیهای این وضعیت به هم ریخته و دستپاچگی مقامات، از یک سو بی‌تصمیمی و بلاتکلیفی و از سوی دیگر اتخاذ تصمیم‌های خلق الساعه یا رویدادهای غیرمترقبه و ناگهانی و همچنین عقب‌نشینی از این تصمیمها می‌تونیم ببینیم. مانند برکناری سرکردة کل سپاه پاسداران، فرستادن عجولانة ظریف برای دریوزگی از آمریکا و اعلام ناگهانی افزایش قیمت و سهمیه بندی بنزین می ‌توان دید. که از هر دو عقب‌نشینی کرد و جالب است که سعی کرد کاسه کوزه خبر افزایش قیمت بنزین را بر سر چند مهره و کارمند وزارت نفت بشکند.

س: با صحبتهایی که شما کردید، این سؤال مطرح می‌شه که این رژیم که این طور به هر لحاظ درب و داغونه، به چی بنده؟ آیا همین مسیر اگر ادامه پیدا کند، به فروپاشی و سقوط رژیم نمی‌انجامد؟


ج: در مورد این رژیم هرگز نباید انتظار داشت که فروپاشی اتفاق بیفتد. فروپاشی متصور نیست. این رژیم دیکتاتوری تنها با قهر و قیام مردم که به طور قانونمند سازمان یافته و متشکل خواهد بود، امکان پذیر است. این وضعیت که موجب می شود مردم روز به روز فقیرتر و محرومتر شوند، البته راه را برای سرنگونی هر چه سهلتر و سریعتر رژیم هموار می‌کند.

خوشبختانه جوانان و اعضای کانون های شورشی که از نزدیک نبض جامعه را در دست دارند پیام این وضعیت را دریافته‌اند و مستمراً در حال پیشروی و گسترش‌اند. بنابراین، شرایط موجود اگر چه تا آنجا که به رژیم برمی‌گردد فوق‌العاده تیره و تار است، اما در وجه مردمی و انقلابی آن این شرایط مبشر نزدیکی بردمیدن سپیدة آزادی و رهایی است.

مطالب مرتبط

اذعان خامنه‌ای به ترس و لرز مسئولان نظام

دولت در هم شکسته و حاکمیت تکه پاره


لطفا به اشتراک بگذارید: