دفاع رسوا از قتل عام سال ۱۳۶۷ چرا؟

 رضا هفت برادران:چرا مقامات حکومتی به دفاع رسوا از قتل عام سال ۱۳۶۷ می پردازند؟


در شرایطی که رژیم از هر طرف زیر ضربات بحرانهای خرد کنندة سیاسی و اقتصادی و اجتماعی قرار دارد و از همه طرف در بن‌بست است و در هیچ زمینه‌یی قادر نیست قدم از قدم بردارد، آخوند دژخیم روح‌الله حسینیان در یک گفتگوی مفصل ویدیویی که در فضای مجازی منتشر شده، به صحنه آمد و با شقاوت و رسوایی تمام از قتل‌عام۶۷ و کشتار ۳۰هزار زندانی سیاسی مجاهد و مبارز و از نقش آخوند رئیسی به عنوان یکی از جلادان ۶۷دفاع کرد.

چرا رژیم بار دیگر چنین رسوایی و ننگی را به جان خریده؟ آیا این مصاحبه یک اقدام فردی است یا آن را بایستی یک خط تلقی کرد؟ در این صورت هدف چیست؟ اینها سؤالاتی است که در گفتگو با رضا هفت‌برادران می‌کوشیم برای آنها پاسخ بگیریم. با ما در این گفتگو همراه باشید.

گزارش:


آخوند دژخیم روح الله حسینیان در قسمتی از گفتگوی تلویزیونی خود به دفاع از آخوند جلاد رئیسی و سابقة او به عنوان جلاد قتل‌عام۶۷ پرداخته و گفت: یکی از ایراداتی که به آقای رئیسی می‌گرفتند این بود که آقای رئیسی مثلاً جز این گروهی بوده که دفاع رسوا از قتل عام سال ۱۳۶۷ چرا؟اعدام کردند.

مجری: اعدام کردند منافقین را. حسینیان: ‌اعدام کردند خب آقای رئیسی را باید جایزه داد اولاً آقای رئیسی که از خانه صبح بلند نشده بیاید بیرون حکم صادر بکنه علیه منافقین مسئول کشور امام تشخیص داده ایشون را حکم داده و مسئول یکی از مسئولان این کار قرار داده.

مردم باید تشکر بکنند از آقای رئیسی نه انتقاد بکنند نه مسئولان جمهوری اسلامی که خودشون اگر اینها نبودند الآن وجود نداشتند همانطور که خیلی از مسئولان جمهوری اسلامی به‌خاطر بیترحمی این منافقین بشهادت رسیدند اینها باید تشکر کنند اینها باید می آیند برای تخریب رقیب آقای روحانی چی کار کرد؟‌ آقای روحانی برای تخریب آقای رئیسی از همین حربه استفاده کرد که من حقوقدان هستم من سرهنگ نیستم من مثلاً از اول انقلاب تا حالا توی جریان اعدامها نبودم مگر مسئولیتش کی داده؟
مجری:‌گفت ۳۸سال اعدام باعث افتخار نیست»

مجری که خودش از عناصر وزارتی است با ابراز ناراحتی از حرف آخوند روحانی که در جریان رقابتهای انتخاباتی فرصت طلبانه از کارنامة رژیم که در ۳۸سال اعدام و زندان خلاصه می‌شود سخن گفت، به خشم و نفرت مردم از قتل‌عام و اعدامها اذعان کرده و نظر آخوند حسینیان را جویا می‌شود:

پز اپوزیسیون


بنظر دستگاههای امنیت قضایی ما منفعل شدند حاج آقا توی این قضیه یعنی در اثر این هجمه هایی که شد بعدش هم یکهو در قامت رئیس‌جمهور شما پز اپوزیسیون بگیری ۳۸سال اعدام خب مردم هم بالاخره یک بخشی شون باور میکنند می‌گویند پس چه دفاع رسوا از قتل عام سال ۱۳۶۷ چرا؟خبر بوده که این داره این‌طور میگه.

آخوند حسینیان: بله یعنی از هر دو طرف بوده یکی نامردی رقبا و ضد انقلاب یکی هم رعب و وحشتی که این فضای سیاسی بر ما تحمیل شده که دشمن همین را می‌خواهد دشمن می‌خواهد ما از سوابق خودمان اظهار پشیمانی بکنیم نه ما باید افتخار بکنیم ما برای نظام جمهوری اسلامی جنگیدیم برای حفظ نظام جمهوری و نظام نو پای اسلامی هم ما بله قاطعیت نشان دادیم و باید افتخار هم بکنیم من الآن اعلام می‌کنم که اگر دوباره نیازمند باشیم که همان قاطعیت را بخرج بدهیم قاطع‌تر یعنی با توجه به این‌که تجربه‌ای را پشت سر گذراندیم و مسائلی را با چشم خود دیدهایم قاطع‌تر از پیش اقدام خواهیم کرد

آخوند دژخیم و آدمکش حسینیان در جای دیگری از این گفتگو صراحتاً به خشم مردم از اعدام و قتل‌عام بهترین فرزندان مجاهد خلق اعتراف کرده و می‌افزاید: من تعجب می‌کنم چرا مردم ضد انقلاب دوگانه برخورد میکنه اینجا میگه که باید داعش را از بین برد آمریکا افتخار میکنه به کار نکرده که هیچ کاری هم با داعش نداشته حمایت کرده خودش هم به‌وجود آورده که ما داعش را نابود کردیم، نوبت منافقین که میرسه همه مدافع میشوند و حقوق‌بشری میشوند.

گفتگوی سیاسی


خلاصه یی از اظهارات آخوند حسینیان را دیدید. چرا رژیم در گیرودار بحرانهای داخلیش که یک قلم فضای انفجاری جامعه بخاطر سیل و گرانی ها و رکود و بیکاری، از یک طرف و لیست گذاری سپاه پاسداران و تشدید تحریمهای نفتی و تحریمهای هسته‌یی سایبری از طرف دیگر است بار دیگر به دفاع از قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ پرداخته؟ این اقدام چه مسئله یی از رژیم حل می کنه؟ اینها سوالاتی است که در گفتگو با رضا هفت برادران دنبال می کنیم.

س: بخشی از بیینندگان ما ممکنه آخوند حسینیان را نشناسند اگه ممکنه یه اشاره یی به سوابق اون داشته باشید.


ج: یکی از دژخیمان شقاوت پیشة رژیم است که در سمت های مختلف امنیتی و قضایی دست اندرکار مستقیم بسیاری از جنایت ها علیه مجاهدین و مخالفان رژیم بوده. او در یک مقطع به گفته خودش قائم مقام دادستان انقلاب در وزارت اطلاعات بوده، که مدتی هم معاون وزارت اطلاعات بوده. در جریان قتلهای زنجیره یی دست داشته.

و خودش در یک مصاحبه گفته که من یک زمانی قاتل بودم. کلیشة روزنامة حکومتی موجوده که اگه در دسترس هست از اتاق فرمان خواهش می کنم اونو نشون بدهند. در همین مصاحبه خودش اشاره می کنه که در جریان عملیات فروغ جاویدان هم شرکت داشته. در یک مصاحبه دیگه با رسانه های رژیم گفته که من به اندازه موهای سرم آدم کشتم. او زمانی هم عضو مجلس ارتجاع بود. اما در حال حاضر رئیس مرکز موسوم به اسناد انقلاب اسلامی است.

س: حسینیان حرفهای مختلفی زد حرف اصلیش چیه؟


ج: حرف اصلی او در این مصاحبه توجیه قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷هست و دفاع از جلادان و قاتلان ۶۷. او در این مصاحبه تلاش می کند وانمود کند مجاهدین زندانی در زندان قصد شورش داشتند ولی در همین مصاحبه هنگامی که مجریدفاع رسوا از قتل عام سال ۱۳۶۷ چرا؟ سوال می کنه که احکام اعدام شامل کسانی که بر سر موضع بودند می شد آیا اگر اینها اعدام نمی شدند واقعا می توانستند کار جمهوری اسلامی را تمام بکنند؟

ناچار می شود به این سوال جواب منفی بدهد. حسینیان در این مصاحبه به کرات کسانی را که در درون رژیم قتلعام ۶۷را زیر سوال می برندن مورد حمله قرار می دهد. و می گوید آنها موجودیت و زندگیشون را مدیون همین اعدامها هستند و اگر این اعدامها نبود نظام بر باد رفته بود. او در همین رابطه از رئیسی دفاع می کند و می گوید که باید به او جایزه داد. چون حکم خمینی را اجرا کرده.

حسینیان چندجا اعتراف می کند که مردم تا کجا از اعدامهای دهة ۶۰ و قتلعام ۶۷برانگیخته اند و با وقاحت می گوید« مردم باید تشکر بکنند از آقای رییسی.نه انتقاد بکنند به مسولان جمهوری اسلامی». در همین مصاحبه مجری برنامه که خودش هم عنصر اطلاعاتی است اعتراف کرده که دستگاه های قضایی و امنیتی رژیم در این جریان یعنی دفاع از قتلعام منفعل شده اند و نتوانسته اند به موقع دفاع بکنند و جواب بدهند.

و حسینیان تایید می کند که « رعب و وحشتی که این فضای سیاسی بر ما تحمیل شده که دشمن همین را می‌خواهد دشمن می‌خواهد ما از سوابق خودمان اظهار پشیمانی بکنیم نه ما باید افتخار بکنیم ما برای نظام جمهوری اسلامیجنگیدیم ».

س: چرا بعد از سی سال رژیم داره مسئله قتل عام را مطرح می کنه؟ در حالی که سالها خودش روی این موضوع و خبرهاش سرپوش می گذاشت؟


ج: به نظرم جان کلام در همین جمله یی است که الان از قولش خوندم. «رعب و وحشتی که دراثر پیشروی جنبش دادخواهی و فضای اجتماعی بر انگیخته شده بر اثر این جنبش رژیم دچار وحشت شده است. آثار این وحشت را در ضدونقیض گویی های سخیف سردمداران و جلادان و قاتلان می توان دید.

بارزترین آن خود آخوند روحانی است که در جریان نمایش انتخابات رژیم با فرصت طلبی سعی کرد روی همین موج خشم و اعتراض عمومی علیه قتل عام و اعدامها سوار شود و آن جمله معروف را گفت و کارنامه نظام را در ۳۸سال اعدام و زندان خلاصه کرد.

بعد از او آخوند پورمحمدی وزیر دادگستری سابق روحانی گفت که به شرکتش در هیئت مرگ و صدور احکام قتلعام افتخار می کند و حتی یک شب را با عذاب وجدان نخوابیده. اما بعد ناچار شد به خاطر نفرت اجتماعی که این حرف برانگیخته بود بیاید و بگوید که او فقط یک مجری بوده است. مشابه همین ضدونقیض گویی را رییسی جلاد هم داشت.

و او و حامیانش گفتند که او حکم نداده، حکم را شخص خمینی داده بود و فقط وظیفه داشته که مصداق اینکه چه کسی سر موضع هست را مشخص کند. که خود همین اعتراف آشکار به این واقعیت بود که علت کشتار ۶۷، صرفا پایدار و ایستادگی بر سر مواضع و آرمان مجاهدین بوده است.

اعتراف


اما اینکه پرسیدید چرا بعد از سی سال این موضوع را خودش مطرح می کنه برای اینه که هنوز این فضای برانگیخته علیه رژیم وجود دارد و سردمداران رژیم هر جا می روند حتی از جانب نیروهای خودشان مورد سوال قرار می گیرند که حسینیان درهمین مصاحبه بارها به آن اعتراف می کند.

از سوی دیگر با فراخوان خواهر مریم در سال ۹۵جنبش دادخواهی هم در صحنه اجتماعی و هم در عرصة جهانی وارد یک مرحله جدید شد. از جمله خواست‌های جنبش دادخواهی: محاکمه تمامی آمران و عاملان قتل عام ۶۷، انتشار اسامی و مشخصات و محل دفن کلیه قتل عام شدگان و افشای هویت یک به یک تصمیم گیرندگان و مجریان این کشتار بود.دفاع رسوا از قتل عام سال ۱۳۶۷ چرا؟

البته برادر مسعود در همان سال ۶۷ طی تلگرامی به دبیرکل ملل متحد وقوع کشتارهای جمعی در زندانهای رژیم را به اطلاع وی رسانده و خواستار دخالت سازمان ملل و مجامع بین المللی برای جلوگیری از این جنایت هولناک شده بود. و متاسفانه به دلیل سیاست مماشات قدرتهای جهانی تا توانستند این جنایت را نادیده گرفتند تا اینکه سر انجام با پیگیری رییس جمهور برگزیده مقاومت این مسئله مطرح شد و بار دیگر وجدان بین المللی را تکان داد.

جنایتی که جفری رابرتسون حقوقدان برجسته بین المللی و از قضات دیوان لاهه آنرا بزرگترین جنایت ضدبشری سازمانیافته از پس از جنگ دوم جهانی خواند و گوترز دبیر کل فعلی سازمان ملل هم در گزارش سالانة خود در سال 2017 به مجمع عمومی ملل متحد آنرا مطرح کرد و خواستار تحیق در این باره شد.

جنایت علیه بشریت


در آخرین موضعگیری جهانی هم سازمان عفو بین الملل به عنوان بزرگترین سازمان غیر دولتی مدافع حقوق بشر در سال ۲۰۱۸ یک گزارش مشروح در مورد این قتل عام منتشر کرد. و در اون از جمله نوشت:« جمهوری اسلامی با پنهان نگه‌داشتن سرنوشت و محل دفن هزاران نفر از مخالفان و دگراندیشان سیاسی که سه دهه پیش اتفاق افتاده است، هم‌چنان در حال انجام "جنایت علیه بشریت" است».

سازمان عفو بین الملل در این گزارش از سازمان ملل درخواست کرده تا درباره ناپدید شدن اجباری واعدام‌ زندانیان سیاسی که در دهه ۶۰ صورت گرفته، تحقیقات مستقل و کامل انجام شود. این را هم اضافه کنم که در مورد جنبش دادخواهی همان موقع رسانه های جهانی نوشتند پافشاری بر دادخواهی، تهدید آیندة نظام است.

س: حسینیان توی حرفهاش گفته ما اگر پاش بیفته بازهم مثل همون موقع قاطعانه عمل می کنیم. آیا واقعا می تونه این کار را بکنه؟ چرا این حرفها را می زنه؟


ج: واقعیت این است که این رژیم برآمده از قتل عام ۶۷است و به طور ماهوی همان رژیم ضدبشری است با همان ویژگی‌ها و همان قاتلان هم امروز بر سر کار هستند. اما این حرف آخوند حسینیان که گفته « اگر دوباره نیازمند باشیم که همان قاطعیت را بخرج بدهیم قاطع‌تر یعنی با توجه به این‌که تجربه‌ای را پشت سر گذراندیم و مسائلی را با چشم خود دیدهایم قاطع‌تر از پیش اقدام خواهیم کرد» یک لاف و گزاف بیش نیست.دفاع رسوا از قتل عام سال ۱۳۶۷ چرا؟

چرا که رژیم در یک شرایط و تعادل قوای مشخص سیاسی و بین المللی بود که توانست دست به آن جنایت قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷بزند. شرایط الان زمین تا آسمان با شرایط سی سال پیش متفاوت است. اکنون شاهدیم که رژیم حتی قادر نیست تصمیم افزایش قیمت بنزین را عملی کند و در برابر تهدیدی که از جانب مردم احساس می کند به سرعت و زبونانه عقب نشینی می کند و حرفش را پس می گیرد.

در کلپیهایی که در فضای مجازی گذاشته شده می بینیم که سرکردگان سپاه یا استانداران رژیم یا آخوند های حکومتی چطور در برابر خشم و اعتراض مردم موش می شوند و جرئت نوطق کشیدن ندارند. در صحنه بین المللی هم نمایندگان رژیم آه و ناله شان بلند است که مجامع بین المللی مدافع حقوق بشر چرا فقط حرف مجاهدین را می شنوند و مواضع آنها را تکرار می کنند.

فضای مجازی


چرا هیچ توجهی به حرف ما ندارند. اعتراف می کنند فرماندهی قیامها هم در خیابان هم در فضای مجازی هم در عرصة بین المللی علیه نظام دست مجاهدین است رژیم هرگز جرئت نزدیک شدن به چنان مرزهایی که در دهة ۶۰در نوردید را ندارد. کما اینکه همین امروز هم برای برون رفت از بحران های بین المللی اش هرمیداس باوند دیپلمات پیشین می گوید: « جامعه به نقطه استیصال نزدیک‌تر شده است.

سعی کنیم، هم از نظر اجتماعی – سیاسی تمهیداتی ایجاد کنیم و هم اتهاماتی که در رابطه با عدم رعایت حقوق بشر است، باید خنثی شود. نظام ضمن رعایت این موارد می‌تواند به طرف مقابل خود اعلام کند که آماده مذاکره بدون پیش شرط است.». بله به یمن پایداری مجاهدین طی چهاردهة گذشته و به یمن رهبری خواهر مریم تعادل قوا بین مردم و مقاومت ایران از یکسو با فاشیسم مذهبی حاکم در نقطه‌یی است که این حرفهای دژخیمانی از قبیل آخوند حسینیان را تنها پارسهای خوابیده تبدیل می کند که همچنین حاکی از ماهیت این رژیم از یک سو و درماندگیش از سوی دیگر می باشد.

مطالب مرتبط

قتل عام ۶۷ و وضعیت حقوق بشر در ایران در چهلمین اجلاس شورای حقوق بشر

رئیسی را بشناسید!
لطفا به اشتراک بگذارید: