دست و پا زدن حکومت آخوندی در تله اتمی
تله اتمی و دست و پا زدن حکومت آخوندی در آن
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
ج: رژیم بهطور مشخص گفت ۲ التزامی که به برجام داشت رو متوقف میکنه. فروش مازاد اورانیوم و آب سنگین. روحانی گفت این اقدام یکسال پس از خروج آمریکا از برجام به این خاطره که ثابت شد از برجام هیچ آبی برای نظام گرم نشده. تاکید هم کرد که اروپاییها هم نقش خودشون رو در رابطه با تعهدات برجامی انجام ندادن.
بعد هم تاکید کرد این موضع تمام رژیم هست که پشت سر خامنهای در این رابطه یکدست هستند. این حرفش هم به این معنا بود که تصمیمگیرنده اصلی در این رابطه خود خامنهای هست. در مقابله آمریکا نه تنها هیچ اعتنایی به این اقدام رژیم نکرد، بلکه ۲ اقدام جدی کرد؛ یکم: تحریمها رو یک مرحله جدی هم اضافه کرد. (فلزات) دوم: به رژیم هشدار داد هر اقدامی علیه منافع آمریکا یا متحدینش از سوی رژیم یا مزدورانش صورت بگیره، با پاسخ کوبنده روبرو میشه. (در این رابطه اعزام ناو و...)
البته شاید رژیم انتظار چنین واکنشی از سوی آمریکا رو داشت. اما اونچه که بعیده انتظارش رو میداشت، موضع اروپا بود. اروپا چکار کرد؟ اروپا یک واکنش دو مرحلهای نشون داد: اول: با یک دهنکجی دیپلماتیک به اولتیماموم ۶۰ روزه رژیم، در کمتر از یکروز بیانیه بسیار شدیداللحنی صادر کرد که جوهرش این بود:
یک: رد هر گونه اولتیماتوم (با زبان دیپلماتیک بهش گفت: غلطهای اضافی ممنوع) دو: تهدید به شورای امنیت. دوم: ماکرون اعلام کرد (در اصل حکم کرد) رژیم باید به تمامی التزامات برجامیش برگرده-بعد در یک موضع نادر گفت برجام ناقص هست و باید با برنامه موشکی و دخالتهای مخرب منطقهای رژیم تکمیل بشه.
ج: معنای سیاسیش اینه که اروپا یک گام جدی به مواضع آمریکا علیه رژیم نزدیکتر شده. چرا؟ چون در واقع با بیان اضافه کردن برنامه موشکی و منطقهای به برجام، ۲ تا از اصلیترین پیششرطهای ۱۲ گانه آمریکا برای مذاکره با رژیم رو میگه باید وارد برجام بشه.
پس صحنه در کلیت به این شکل هست: رژیم دست به اقدامی زد با این امید که طرف مقابل (دست کم اروپا) زیر فشار قرار بگیره و امتیازات جدی به رژیم بدن. (که خود روحانی گفت مشخصا نفتی و بانکی) در مقابل نه تنها هیچ امتیازی بهش داده نشد، بلکه بیشتر از همیشه زیر تهدید حمله نظامی قرار گرفت-اروپا هم بیش از همیشه ازش فاصله گرفت.
و جبهه آمریکا و اروپا در برابر رژیم بسیار منسجمتر شد. در مقابل اما خلاف حرف روحانی که همه پشت سر خامنهای بر سر این اقدام نظام یکدست هستیم، درون رژیم شاهد اوجگیری یک تشتت و کشمکش جدی در این رابطه هستیم.
ج: در دو طرف طیف موضعگیری میکنن. یک سر طیف کسانی مثل علمالهدی که میگن نظام باید پای جنگ بره. بعد هم حرف خامنهای رو علم میکنن که گفته بود باید آرایش جنگی گرفت و میگن منظورش اقدام جنگی هست. اون طرف طیف اعضا و کارشناسان باند روحانی هستن که میگن اصلا چرا وارد چنین میدانی شدیم؟ (توقف ۲ اقدام برجامی) و تاکید میکنند وارد یک راه بیبازگشت شدیم. حتی میگن چرا روحانی به خود آمریکا نامه ننوشت و به سران ۵کشور نوشت؟
حتی یک کارشناس رژیم به نام خاندوزی گفت: « الان تسلیم فشارها شویم بهتراست تا سال دیگر که برگ برنده ای نداریم!» بعد هم توضیح داد که تا یکسال دیگه وضعیت اقتصادی نظام کامل فرو میپاشه، قیامها گر میگیره و نظام از موضع بسیار ضعیفتر از الان باید «پای میز مذاکره با دولت مستکبر بنشیند!». (۱۵اردیبهشت) روزنامه آرمان هم می نویسه: « اگر مذاکره صورت نگیرد ما هرچه بیشتر بهطرف یک درگیری نظامی نزدیک میشویم...» (۱۹ اردیبهشت)
ج: هیچ اقدامی بیتاثیر نیست. اقدامات آمریکا هم حتما تاثیر داره. اما موضوع اتمی بسیار ریشهایتر هست. برای همین احتمالا پشت پرده هم همه نظام به این رسیدن که چنین مسیری اجبار رژیمه. اما با این وجود باز شاهد چنین تشتتی هستیم.
چرا؟ چون موضوع اتمی همواره یکی از کانونیترین نقاط بحرانی رژیم بوده و هست.
به طور مشخص هم از سال ۲۰۰۱ که مجاهدین برنامه بمبسازی اتمی رژیم و سایتهای اراک و نطنز رو افشا کردند، پشت آن هم بیش از ۱۰۰ رشته افشاگری دیگه. حتی قبل از اینکه دولت کنونی آمریکا سر کار بیاد. حتی اون موقع که اوباما بود و بادهای جهانی به یمن سیاست مماشات تماما به نفع رژیم بود.
اگه خاطرتون باشه برای نمونه، وقتی رژیم برجام رو بر سر اتمی امضا کرد و همه فکر میکردن یک دستاورد جدی رژیم به دست آورده، روحانی تماما میخواست این رو در جیب خودش و باند خودش بریزه. در مقابل یکباره خامنهای با لگد به روحانی میگفت قبل از این دولت و در زمان احمدینژاد، یکی از معتمدین منطقه نزد من آمد (منظورش سلطان عمان بود) و پیشنهاد میانجیگری داد. بعد من گفتم بروید مذاکره کنید. یعنی میگفت من بودم که کردم.
بعدش که مدتی پیش رفت و از برجام اونطور که انتظار داشتن آبی برای رژیم گرم نشد، خامنهای به روحانی حمله میکرد و از برجام با عنوان «خسارت محض» اسم میبرد. بعد هم میگفت من مرز سرخهایی گذاشتم که رعایت نکردید. یعنی تقصیر رو گردن روحانی میانداخت.
در مقابل روحانی میگفت ما هیچ اقدامی نکردیم جز به اذن رهبری و مرحله به مرحله کارمان زیر نظارت ایشان بود! یعنی میگفت اگر چیزی خراب شده مقصر خامنهای هست. این نمونهها رو از این جهت گفتم که موضوع اتمی که الان در رژیم چنین بحران و تشتتی ایجاد کرده، علتش نه دولت کنونی آمریکا، بلکه افشای کلان برنامه بمبسازی رژیم بود.
در یک کلام، رژیم از دوران رفسنجانی و آتش بس به این نتیجه رسید که برای تضمین بقا، نیاز به بمب اتمی داره. از همون موقع هم شروع کردن و داستانهای عبدالقادرخان (دانشمند پاکستانی) و آوردن دانشمندان جمهوریهای شوروی تازه فروپاشیده و... تا زمانی که در سال ۲۰۰۱ مجاهدین افشاگری کردند و یکباره جهان چشمش به این پروژه رژیم باز شد.
از این نقطه، پروژه «تضمین بقا»ی رژیم تبدیل شد برایش به «تله اتمی». پس این بهطور عام. اما به طور خاص این تله اتمی الان که رژیم طی یکسال گذشته بسیار بیشتر زیر ضرب و فشار بوده، با اقدام رژیم (توقف ۲ بند) بسیار جدیتر شد. شاهدش هم همین موضع آمریکا و اروپا و تشتت درونی رژیم.
ج: این یک کلان ضربه به رژیم هست. اما به نظرم ضربه بسیار کلانتر، تضعیف بسیار جدی موقعیت خامنهای هست. چون بحران به نقطه جدی رسیده، از طرفی روشنه که تصمیم به توقف ۲ بند از برجام با خود خامنهای بوده و این رو روحانی هم گفت.اما طرفهای خارجی که نه تنها هیچ وقعی به این اقدام نذاشتن، بلکه به صورت تحقیر آمیز یک گام در رابطه با رژیم جلو هم آمدند.
درون رژیم هم که از یک طرف ترس و وحشت بیداد میکنه، از طرفی خود خامنهای سکه یک پول شده. امروز آخوند ماندگاری پیش از خطبههای سیرک جمعه مشهد میگفت: «همه حرفها را گردن رهبر نیندازید خیلی از دشمنان میخواهند همه مشکلات را بیندازند گردن ولایت فقیه غلط کردند بیخود کردند همچین کاری میکنند!»
بعد هم به بسیجیها و پاسدارها میگفت: «آی امت اسلامی نترسید آی مسئولان نترسید قوه مجریه نترسید از آمریکا و اروپا و اسراییل آی مجلسی ها نترسید!» بعد هم ۲۶ بار از واژه نترسیدن استفاده کرد.
مطالب مرتبط
هراس و سرآسیمگی در حکومت در پی خودزنی هستهیی
هراس و سرآسیمگی در رژیم در پی خودزنی هستهیی
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
س: بعد از ۲روز که از موضع روحانی و شورای امنیت ملی رژیم میگذرد، الان صحنه چگونه است؟
ج: رژیم بهطور مشخص گفت ۲ التزامی که به برجام داشت رو متوقف میکنه. فروش مازاد اورانیوم و آب سنگین. روحانی گفت این اقدام یکسال پس از خروج آمریکا از برجام به این خاطره که ثابت شد از برجام هیچ آبی برای نظام گرم نشده. تاکید هم کرد که اروپاییها هم نقش خودشون رو در رابطه با تعهدات برجامی انجام ندادن.
بعد هم تاکید کرد این موضع تمام رژیم هست که پشت سر خامنهای در این رابطه یکدست هستند. این حرفش هم به این معنا بود که تصمیمگیرنده اصلی در این رابطه خود خامنهای هست. در مقابله آمریکا نه تنها هیچ اعتنایی به این اقدام رژیم نکرد، بلکه ۲ اقدام جدی کرد؛ یکم: تحریمها رو یک مرحله جدی هم اضافه کرد. (فلزات) دوم: به رژیم هشدار داد هر اقدامی علیه منافع آمریکا یا متحدینش از سوی رژیم یا مزدورانش صورت بگیره، با پاسخ کوبنده روبرو میشه. (در این رابطه اعزام ناو و...)
البته شاید رژیم انتظار چنین واکنشی از سوی آمریکا رو داشت. اما اونچه که بعیده انتظارش رو میداشت، موضع اروپا بود. اروپا چکار کرد؟ اروپا یک واکنش دو مرحلهای نشون داد: اول: با یک دهنکجی دیپلماتیک به اولتیماموم ۶۰ روزه رژیم، در کمتر از یکروز بیانیه بسیار شدیداللحنی صادر کرد که جوهرش این بود:
یک: رد هر گونه اولتیماتوم (با زبان دیپلماتیک بهش گفت: غلطهای اضافی ممنوع) دو: تهدید به شورای امنیت. دوم: ماکرون اعلام کرد (در اصل حکم کرد) رژیم باید به تمامی التزامات برجامیش برگرده-بعد در یک موضع نادر گفت برجام ناقص هست و باید با برنامه موشکی و دخالتهای مخرب منطقهای رژیم تکمیل بشه.
س: که معنای این حرف چیه؟
ج: معنای سیاسیش اینه که اروپا یک گام جدی به مواضع آمریکا علیه رژیم نزدیکتر شده. چرا؟ چون در واقع با بیان اضافه کردن برنامه موشکی و منطقهای به برجام، ۲ تا از اصلیترین پیششرطهای ۱۲ گانه آمریکا برای مذاکره با رژیم رو میگه باید وارد برجام بشه.
پس صحنه در کلیت به این شکل هست: رژیم دست به اقدامی زد با این امید که طرف مقابل (دست کم اروپا) زیر فشار قرار بگیره و امتیازات جدی به رژیم بدن. (که خود روحانی گفت مشخصا نفتی و بانکی) در مقابل نه تنها هیچ امتیازی بهش داده نشد، بلکه بیشتر از همیشه زیر تهدید حمله نظامی قرار گرفت-اروپا هم بیش از همیشه ازش فاصله گرفت.
و جبهه آمریکا و اروپا در برابر رژیم بسیار منسجمتر شد. در مقابل اما خلاف حرف روحانی که همه پشت سر خامنهای بر سر این اقدام نظام یکدست هستیم، درون رژیم شاهد اوجگیری یک تشتت و کشمکش جدی در این رابطه هستیم.
س: مشخصا چه کشمکشی؟
ج: در دو طرف طیف موضعگیری میکنن. یک سر طیف کسانی مثل علمالهدی که میگن نظام باید پای جنگ بره. بعد هم حرف خامنهای رو علم میکنن که گفته بود باید آرایش جنگی گرفت و میگن منظورش اقدام جنگی هست. اون طرف طیف اعضا و کارشناسان باند روحانی هستن که میگن اصلا چرا وارد چنین میدانی شدیم؟ (توقف ۲ اقدام برجامی) و تاکید میکنند وارد یک راه بیبازگشت شدیم. حتی میگن چرا روحانی به خود آمریکا نامه ننوشت و به سران ۵کشور نوشت؟
حتی یک کارشناس رژیم به نام خاندوزی گفت: « الان تسلیم فشارها شویم بهتراست تا سال دیگر که برگ برنده ای نداریم!» بعد هم توضیح داد که تا یکسال دیگه وضعیت اقتصادی نظام کامل فرو میپاشه، قیامها گر میگیره و نظام از موضع بسیار ضعیفتر از الان باید «پای میز مذاکره با دولت مستکبر بنشیند!». (۱۵اردیبهشت) روزنامه آرمان هم می نویسه: « اگر مذاکره صورت نگیرد ما هرچه بیشتر بهطرف یک درگیری نظامی نزدیک میشویم...» (۱۹ اردیبهشت)
س: اما وقتی روحانی گفت همه در نظام درباره این اقدام برجامی یکدست پشت سر رهبری هستیم، دیگه چرا چنین تشتتی؟ آیا این میتونه حاصل اقدامات آمریکا، مشخصا آوردن ناو جنگی و... باشه؟
ج: هیچ اقدامی بیتاثیر نیست. اقدامات آمریکا هم حتما تاثیر داره. اما موضوع اتمی بسیار ریشهایتر هست. برای همین احتمالا پشت پرده هم همه نظام به این رسیدن که چنین مسیری اجبار رژیمه. اما با این وجود باز شاهد چنین تشتتی هستیم.
چرا؟ چون موضوع اتمی همواره یکی از کانونیترین نقاط بحرانی رژیم بوده و هست.
به طور مشخص هم از سال ۲۰۰۱ که مجاهدین برنامه بمبسازی اتمی رژیم و سایتهای اراک و نطنز رو افشا کردند، پشت آن هم بیش از ۱۰۰ رشته افشاگری دیگه. حتی قبل از اینکه دولت کنونی آمریکا سر کار بیاد. حتی اون موقع که اوباما بود و بادهای جهانی به یمن سیاست مماشات تماما به نفع رژیم بود.
اگه خاطرتون باشه برای نمونه، وقتی رژیم برجام رو بر سر اتمی امضا کرد و همه فکر میکردن یک دستاورد جدی رژیم به دست آورده، روحانی تماما میخواست این رو در جیب خودش و باند خودش بریزه. در مقابل یکباره خامنهای با لگد به روحانی میگفت قبل از این دولت و در زمان احمدینژاد، یکی از معتمدین منطقه نزد من آمد (منظورش سلطان عمان بود) و پیشنهاد میانجیگری داد. بعد من گفتم بروید مذاکره کنید. یعنی میگفت من بودم که کردم.
بعدش که مدتی پیش رفت و از برجام اونطور که انتظار داشتن آبی برای رژیم گرم نشد، خامنهای به روحانی حمله میکرد و از برجام با عنوان «خسارت محض» اسم میبرد. بعد هم میگفت من مرز سرخهایی گذاشتم که رعایت نکردید. یعنی تقصیر رو گردن روحانی میانداخت.
اذن رهبری
در مقابل روحانی میگفت ما هیچ اقدامی نکردیم جز به اذن رهبری و مرحله به مرحله کارمان زیر نظارت ایشان بود! یعنی میگفت اگر چیزی خراب شده مقصر خامنهای هست. این نمونهها رو از این جهت گفتم که موضوع اتمی که الان در رژیم چنین بحران و تشتتی ایجاد کرده، علتش نه دولت کنونی آمریکا، بلکه افشای کلان برنامه بمبسازی رژیم بود.
در یک کلام، رژیم از دوران رفسنجانی و آتش بس به این نتیجه رسید که برای تضمین بقا، نیاز به بمب اتمی داره. از همون موقع هم شروع کردن و داستانهای عبدالقادرخان (دانشمند پاکستانی) و آوردن دانشمندان جمهوریهای شوروی تازه فروپاشیده و... تا زمانی که در سال ۲۰۰۱ مجاهدین افشاگری کردند و یکباره جهان چشمش به این پروژه رژیم باز شد.
از این نقطه، پروژه «تضمین بقا»ی رژیم تبدیل شد برایش به «تله اتمی». پس این بهطور عام. اما به طور خاص این تله اتمی الان که رژیم طی یکسال گذشته بسیار بیشتر زیر ضرب و فشار بوده، با اقدام رژیم (توقف ۲ بند) بسیار جدیتر شد. شاهدش هم همین موضع آمریکا و اروپا و تشتت درونی رژیم.
س: میشه گفت جدیترین پیامد این وضعیت برای رژیم فاصله گرفتن اروپا از نظامه؟
ج: این یک کلان ضربه به رژیم هست. اما به نظرم ضربه بسیار کلانتر، تضعیف بسیار جدی موقعیت خامنهای هست. چون بحران به نقطه جدی رسیده، از طرفی روشنه که تصمیم به توقف ۲ بند از برجام با خود خامنهای بوده و این رو روحانی هم گفت.اما طرفهای خارجی که نه تنها هیچ وقعی به این اقدام نذاشتن، بلکه به صورت تحقیر آمیز یک گام در رابطه با رژیم جلو هم آمدند.
درون رژیم هم که از یک طرف ترس و وحشت بیداد میکنه، از طرفی خود خامنهای سکه یک پول شده. امروز آخوند ماندگاری پیش از خطبههای سیرک جمعه مشهد میگفت: «همه حرفها را گردن رهبر نیندازید خیلی از دشمنان میخواهند همه مشکلات را بیندازند گردن ولایت فقیه غلط کردند بیخود کردند همچین کاری میکنند!»
بعد هم به بسیجیها و پاسدارها میگفت: «آی امت اسلامی نترسید آی مسئولان نترسید قوه مجریه نترسید از آمریکا و اروپا و اسراییل آی مجلسی ها نترسید!» بعد هم ۲۶ بار از واژه نترسیدن استفاده کرد.
مطالب مرتبط
هراس و سرآسیمگی در حکومت در پی خودزنی هستهیی
هراس و سرآسیمگی در رژیم در پی خودزنی هستهیی