خامنهای و تقلا برای سرپا کردن نظام ولایت فقیه
نظام ولایت فقیه و تقلا خامنهای برای سرپا کردن آن
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
در شرایط به شدت تیره و تاری که بحرانهای مرگبار از همه سو رژیم را احاطه کرده، خلیفة ارتجاع سردمداران و کارگزاران نظام را نزد خود فرا خواند تا به آنها قوت قلب بدهد و آنها را با خود همراه و همسو کند. توجه شما را به گزارشی در این باره جلب میکنم:
خامنهای در سخنان خود به کرات از ایادی خود خواست که نترسند و در برابر تهدیدهای آمریکا جا نزنند. خامنهای گفت: «هیچ کس از هیبت ظاهری آمریکا نباید بترسدهیچ کس؛ یعنی این واقعاً خیلی خطا است. آدم احساس میکند بعضیها از این هیبت ظاهری و تشر و هیاهو و مانند اینها جا میزنند و وحشت میکنند؛ این و آن را میترسانند. هیچ کس نباید [بترسد]؛ نه از آنها باید ترسید،
خامنهای مذاکره با امریکا را هم رد کرد و تاکید کرد: مذاکره سَم است. برای مذاکره ما و آمریکا تا وقتی آمریکا همینی است که الان هست -به تعبیر امام، تا وقتی آدم نشده؛ امام این جوری تعبیر کردند- مذاکرهی ما و آمریکا سَم است، و با این دولت کنونی [آمریکا]، یک سَمّ مضاعف است.
ولی فقیه ارتجاع با اشاره به شروطی که اروپا برای مذاکره تعیین کرده، گفت: معنای حقیقی مذاکره، معامله و بده بستان است و آنها دقیقاً در این معامله، دنبال نقاط قوت (نظام) هستند. آنها میگویند بیایید دربارة موشک مذاکره کنیم. خامنهای همچنین نفوذ و دخالت در امور کشورهای منطقه را هم عمق راهبردی نظام و خیلی مهم و حیاتی توصیف کرد.
و گفت: « هیچ ایرانی غیرتمند و باشعوری نمیرود راجع به نقاط قوّت خودش با طرف مقابل معامله کند؛ با طرفی که میخواهد این نقاط قوّت را از دست او بیرون بیاورد، معامله نمیکند اینها را؛ اینها را ما لازم داریم. عمق راهبردی ما در منطقه خیلی مهم است؛.
خامنهای در قسمت دیگری از اظهارات خود در مورد احتمال جنگ بار دیگر تاکید کرد: « جنگی بنا نیست انجام بگیرد و به توفیق الهی انجام هم نخواهد گرفت. نه ما دنبال جنگیم، آنها هم به صرفهشان نیست که دنبال جنگ باشند و میدانند که به صرفهشان نیست. ».
خامنهای در این سخنرانی چند بار با بیانهای مختلف، دولت و شخص روحانی را مورد طعنه و حمله قرار داد و از جمله ضمن اشاره به نداشتن برنامه اقتصادی دولت افزود: متأسفانه در سالهای اخیر بهطور مکرر، اقتصاد کشور به تصمیم های دیگران گره زده شد و بسیاری از کارها به تصمیم های امریکا موکول شد و در نتیجه سرمایه گذار و فعال اقتصادی نیز کارهای خود را موکول به این امور کرد».
در این مراسم، روحانی هم صحبت کرد و در اظهارات خود بار دیگر به بحث اختیارات، قانون اساسی و لزوم تغییر در ساختار اقتصادی و بودجه را مطرح کرد و گفت« اگر هر کسی به قانون اساسی پایبند باشد و همه ظرفیت های قانون اساسی بکار گرفته شود می توانیم از مشکلات عبور کنیم. روحانی با بیان اینکه اداره کشور بدون تغییر در ساختار بودجه و اقتصاد امکانپذیر نیست گفت: این کار تنها در اختیار دولت نیست، باید اختیارات متمرکز و درک مجلس و دولت از شرایط کشور و منطقه و جهان یکسان شود».
در شرایطی که بحرانها و شرایطی بس تیره و تاریک رژیم را احاطه کرده، خامنهای دیروز با بالاترین سردمداران و ایادی نظام دیدار کرد و سخنرانی کرد. خامنهای با چه هدفی به صحنه آمده بود و در این سخنرانی چه گفت؟ موضعش درباره امکان مذاکره چه بود؟ اگر راه مذاکره رو بست، برای پیامدهای مسیر رویارویی چه تدبیری ارائه کرد؟ اینها سوالاتی هست که با میثم ناهید در میان میگذاریم.
ج: هدف خامنهای تلاش برای جمع و جور کردن و سر پا کردن نظام بود که طی روزهای اخیر آدم احساس میکرد در حال ریزش و تلاشی است. علاوه بر این هدف و مضمون کلی، میشه حرفهای خامنهای رو در چند محور دستهبندی کرد:
- جلوگیری از گسترش ترس و وارفتگی نیروهای نظام
-تاکید روی عدم مذاکره
-اعتراف به وجود اختلاف شدید در رژیم بر سر مذاکره و عدم مذاکره با آمریکا
- ابراز نگرانی شدید از قیام به عنوان منشأ سایر بحرانها و درگیریهای رژیم
-حمله به باند رقیب و تلاش برای انداختن تقصیر وضعیت بحرانی رژیم به گردن روحانی
-اعتراف به بحران حاد و بیراهحل اقتصادی رژیم
اما فکر کنم اساسا برای ۳ موضوع اصلی آمده بود: روحیه دادن به نیروهای ترسیده-بستن شکاف مذاکره درون رژیم-هشدار نسبت به انفجار اجتماعی
ج: در مورد اینکه جنگ نمیشود استدلالش این بود که «نه ما میخوایم و نه اونها». اما مسئله اصلی خامنهای استدلال و اثبات نبود. اگه خاطرتون باشه در نمایشهای جمعه این هفته خامنهای نمایندگان خودش رو فرستاده بود که پیاپی بگن: «نترسید، آی امت حزبالله نترسید، آی دولتیها نترسید و...»
خب روشنه گسیل امام جمعهها مشکل ترس و ریزش بدنه و بالای نظام رو حل نکرده، حالا خامنهای مجبور شده خودش بیاد. در مورد اینکه مذاکره نمیکنیم هم استدلالش از قضا درست بود. گفت اگر بکنیم یعنی باید بر روی موشکی و عمق راهبردی منطقهمون معامله کنیم، که «برای ما نیز عمق راهبردی در منطقه خیلی مهم است!»
خب اگه خاطرتون باشه قبلا هم تاکید کرده بود: عقبنشینی از سوریه و یمن و عراق یعنی اینکه باید در کرمانشاه و همدان و تهران خط ببندیم. البته خامنهای بدش نمیاد مذاکره کنه. اما مذاکره با کسی مثل اوباما که پروژه اتمیش رو تنها برای ۱۰ سال بده، به جاش دست باز در دخالت منطقه و موشکی و کشتار و سرکوب داشته باشه.
اما به قول خود خامنهای این دولت جدید امریکا دیگه مثل قبلیها نیست. یعنی خط عوض کرده. تاکید کرده دیگه به گذشته شرمآور مماشات بر نمیگرده. شاخص مادی هم گذاشته که ۱۲شرط هست. این وسط اروپا هم از زبان ماکرون گفته برجام ناقص بود و باید موشکی و دخالت منطقهای رژیم هم واردش بشه. خب در چنین وضعیتی حرف خامنهای درسته که مذاکره یعنی ضربه راهبردی به نظام!
ج: اصلا در تناقض نیست! چرا؟ چون اتفاقا این عمق بحران و بنبست رژیم رو نشون میده. چون خامنهای سرانجام مذاکره رو میگه، اما از اون طرف سرانجام به قول خودش «ایستادگی» (که خط انقباض و رویارویی با جامعه بینالمللی هست) رو نمیگه.
همین الان به منطقه نگاه کنید.
سپاه پاسداران یک ماه پیش وارد لیست تروریستی شده. شیر صدور نفتش رو کامل بستن. تحریمهای جدید هم اعمال کردن و گفتن بعدیها هم در راهه. بزرگترین نیروی نظامی طی ۱۷ سال گذشته رو هم خلیج فارس آوردن و گفتن برای مقابله با تهدیدات این رژیمه!
خب خامنهای نمیگه در صورت عدم مذاکره با پیامدهای بسیار خطرناک این وضعیت چه کنه؟ اما آیا درون رژیم سایرین چنین چیزی نمیگن؟ نه تنها میگن، بلکه یک طیف گسترده هستیم که سرشون هم خود روحانی هست. همین روزها شاهد هستیم که روحانی حرف از عدم اختیاراتش میزنه و حتی تغییر قانون اساسی. حتی دیروز هم در حضور خامنهای گفت.
بعد هم منظورش از این اختیارات رو روشن میکنه: اختیار مذاکره کردن یا ملاقات کردن... مذاکره و ملاقات با کی که اختیار میخواد؟ چون اگه منظور اروپا و چین و روسیه و هند باشه که نه تنها اختیار داره، بلکه تقریبا هر روز در حال ملاقات و مذاکره هستن. پس اختیار مذاکره و ملاقات با اونی رو میخواد که الان باب مذاکره و ملاقات باهاش بسته هست. یعنی آمریکا.
خامنهای هم اگر این اختیارات رو بده، نه تنها به گفته خودش معناش دادن موشکی و منطقهای رژیم هست، بلکه علاوه بر آن یعنی داره اختیارات خودش رو میده، پس خودش در تعادلقوا ضعیفتر میشه. برای همین اصلا حاضر نیست میاد در حضور خود روحانی میگه عدهای گوشه و کنار حرف مذاکره میزنن و تاکید میکنه مذاکره نداریم.
ج: اگه شناختی ماهوی از این رژیم نداشته باشیم، چرا دقیقا تناقضی عجیبه. اما اگر بدونیم که رژیم رو سپاه پاسداران حفظ کرده و اگر سپاه نباشه یعنی رژیم هم نیست-سپاه هم زاده جنگ و بحرانه و اگر جنگ و بحران نباشه یعنی فروپاشی سپاه، تناقضی در این موضوع نمیبینیم. چرا؟
چون به ویژه در شرایطی که سپاه لیستگذاری شده و بحران اقتصادی رژیم به حادترین نقطه رسیده، سنگینترین حضور نظامی هم رژیم رو احاطه کرده، اگر خامنهای به سپاه سوخترسانی نکنه، یعنی ماشین فرسوده سپاه از کار میافته.
سوخت سپاه هم یعنی تروریسم، تنش، صدور بحران و جنگ افروزی...
ج: بله، اما این همون بنبست خامنهای هست. اما خامنهای با خودش حساب میکنه. اگه به سپاه سوخترسانی نکنه (با تروریسم و کشتار) و سپاه بیشتر از این وابره، جامعه جوشانی که سپاه با این همه فشار نگهداشته، منفجر میشه و قیام گر میگیره.
برای همین دیروز گفت: «تلاش میکنند مردم را در مقابل نظام قرار دهند».
خب اینجا خامنهای حساب میکنه، بین تهدید خارجی و تهدید قیام کدوم براش خطرناکتره؟ بیشک قیام! پس خامنهای بین بد و بدتر، بد رو انتخاب میکنه. یعنی پیه خطر جرقه و جنگ رو به تن نظام ولایت میماله، تا اینکه سپاه بیشتر از این وا نره و بشکه باروت اجتماعی زیر پاش منفجر نشه. بخصوص که این مردم و این مقاومت متکی و پشتگرم هستند به مقاومت سازمان یافته و به نیروی خارق العاده برانداز نظام که قاعدتا در صدر جدول خطرات گریبانگیر رژیم است.
دیروز الیاس حضرتی در مجلس ارتجاع میگفت: « دشمن از تمام توانش دارد استفاده میکند. ۱۲۰۰نفر از مجاهدین نشستهاند و بر چهره حزباللهی، اصلاحطلب، اصولگرا، مدافع نظام و افراطی و تندرو دارند سمپاشی میکنند!». خود خامنهای هم دیروز درمورد منشأ بودن و تعیین کننده بودن عنصر اجتماعی هم گفت: که چطور رژیم در زمان اوباما با امریکا مشغول مذاکره بود و وقتی قیام یا به قول خودش فتنة۸۸ پیش آمد امریکا هم ما را ول کرد و رفت سراغ قیام و حمایت از قیام، تقریبا عین همین حرف را هم پس از قیام دی ماه ۹۶، روحانی دربارة قیام زد .
بنابراین وجود چنین دشمنی مجهز به کانونهای شورشی رو به گسترش، خامنهای رو مجبور میکنه در دوراهی بین اولویت دادن به تهدید داخلی و قیام و تهدید درونی و جنگ خارجی ، اولویت رو به تهدید درونی بده.
ج: بله. و البته باز هم در چنین شقی نتیجه همون میشه! چون الان که تابلوی جنگی مانند عراق و افغانستان (یعنی اشغال) خیلی نامحتمل است. اما احتمال ضربه زدن به سپاه پاسدارانه، به ویژه بعد از لیستگذاری تروریستی، خیلی محتمل تر است. که بر اثر آن سپاه بخصوص به لحاظ روحی به شدت تضیف خواهد شد.
خب تضعیف سپاه چه خروجیای داره؟ باعث میشه جبهه مقابل رژیم، یعنی مردم و مقاومت ایران-قیام و کانونهای شورشی، در موقعیت کیفا بالاتری نسبت به سپاه قرار بگیرن، امکان خیزش و قیام و زمینة فعالیت برای کانونهای شورشی بسیار بیشتر مهیا بشه. بنابراین میبینید که هر دو مسیر (کوتاه آمدن و مذاکره-ایستادن) باز هم خروجیش میشه قیام و جارو شدن رژیم به دست مردم و مقاومت ایران.
مطالب مرتبط
اعلام دیرهنگام آماده باش توسط ولی فقیه ارتجاع خامنه ای
خامنهای به سرکردگان و ایادی ترسیده نظام دلداری داد که جنگی نخواهد شد
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
در شرایط به شدت تیره و تاری که بحرانهای مرگبار از همه سو رژیم را احاطه کرده، خلیفة ارتجاع سردمداران و کارگزاران نظام را نزد خود فرا خواند تا به آنها قوت قلب بدهد و آنها را با خود همراه و همسو کند. توجه شما را به گزارشی در این باره جلب میکنم:
خبر و نظر:
خامنهای در سخنان خود به کرات از ایادی خود خواست که نترسند و در برابر تهدیدهای آمریکا جا نزنند. خامنهای گفت: «هیچ کس از هیبت ظاهری آمریکا نباید بترسدهیچ کس؛ یعنی این واقعاً خیلی خطا است. آدم احساس میکند بعضیها از این هیبت ظاهری و تشر و هیاهو و مانند اینها جا میزنند و وحشت میکنند؛ این و آن را میترسانند. هیچ کس نباید [بترسد]؛ نه از آنها باید ترسید،
خامنهای مذاکره با امریکا را هم رد کرد و تاکید کرد: مذاکره سَم است. برای مذاکره ما و آمریکا تا وقتی آمریکا همینی است که الان هست -به تعبیر امام، تا وقتی آدم نشده؛ امام این جوری تعبیر کردند- مذاکرهی ما و آمریکا سَم است، و با این دولت کنونی [آمریکا]، یک سَمّ مضاعف است.
ولی فقیه ارتجاع با اشاره به شروطی که اروپا برای مذاکره تعیین کرده، گفت: معنای حقیقی مذاکره، معامله و بده بستان است و آنها دقیقاً در این معامله، دنبال نقاط قوت (نظام) هستند. آنها میگویند بیایید دربارة موشک مذاکره کنیم. خامنهای همچنین نفوذ و دخالت در امور کشورهای منطقه را هم عمق راهبردی نظام و خیلی مهم و حیاتی توصیف کرد.
و گفت: « هیچ ایرانی غیرتمند و باشعوری نمیرود راجع به نقاط قوّت خودش با طرف مقابل معامله کند؛ با طرفی که میخواهد این نقاط قوّت را از دست او بیرون بیاورد، معامله نمیکند اینها را؛ اینها را ما لازم داریم. عمق راهبردی ما در منطقه خیلی مهم است؛.
توفیق الهی
خامنهای در قسمت دیگری از اظهارات خود در مورد احتمال جنگ بار دیگر تاکید کرد: « جنگی بنا نیست انجام بگیرد و به توفیق الهی انجام هم نخواهد گرفت. نه ما دنبال جنگیم، آنها هم به صرفهشان نیست که دنبال جنگ باشند و میدانند که به صرفهشان نیست. ».
خامنهای در این سخنرانی چند بار با بیانهای مختلف، دولت و شخص روحانی را مورد طعنه و حمله قرار داد و از جمله ضمن اشاره به نداشتن برنامه اقتصادی دولت افزود: متأسفانه در سالهای اخیر بهطور مکرر، اقتصاد کشور به تصمیم های دیگران گره زده شد و بسیاری از کارها به تصمیم های امریکا موکول شد و در نتیجه سرمایه گذار و فعال اقتصادی نیز کارهای خود را موکول به این امور کرد».
در این مراسم، روحانی هم صحبت کرد و در اظهارات خود بار دیگر به بحث اختیارات، قانون اساسی و لزوم تغییر در ساختار اقتصادی و بودجه را مطرح کرد و گفت« اگر هر کسی به قانون اساسی پایبند باشد و همه ظرفیت های قانون اساسی بکار گرفته شود می توانیم از مشکلات عبور کنیم. روحانی با بیان اینکه اداره کشور بدون تغییر در ساختار بودجه و اقتصاد امکانپذیر نیست گفت: این کار تنها در اختیار دولت نیست، باید اختیارات متمرکز و درک مجلس و دولت از شرایط کشور و منطقه و جهان یکسان شود».
گفتگوی سیاسی
در شرایطی که بحرانها و شرایطی بس تیره و تاریک رژیم را احاطه کرده، خامنهای دیروز با بالاترین سردمداران و ایادی نظام دیدار کرد و سخنرانی کرد. خامنهای با چه هدفی به صحنه آمده بود و در این سخنرانی چه گفت؟ موضعش درباره امکان مذاکره چه بود؟ اگر راه مذاکره رو بست، برای پیامدهای مسیر رویارویی چه تدبیری ارائه کرد؟ اینها سوالاتی هست که با میثم ناهید در میان میگذاریم.
س: خامنهای دیروز با چه هدفی در صحنه ظاهر شد و مضمون اصلی حرفهایش چه بود؟
ج: هدف خامنهای تلاش برای جمع و جور کردن و سر پا کردن نظام بود که طی روزهای اخیر آدم احساس میکرد در حال ریزش و تلاشی است. علاوه بر این هدف و مضمون کلی، میشه حرفهای خامنهای رو در چند محور دستهبندی کرد:
- جلوگیری از گسترش ترس و وارفتگی نیروهای نظام
-تاکید روی عدم مذاکره
-اعتراف به وجود اختلاف شدید در رژیم بر سر مذاکره و عدم مذاکره با آمریکا
- ابراز نگرانی شدید از قیام به عنوان منشأ سایر بحرانها و درگیریهای رژیم
-حمله به باند رقیب و تلاش برای انداختن تقصیر وضعیت بحرانی رژیم به گردن روحانی
-اعتراف به بحران حاد و بیراهحل اقتصادی رژیم
اما فکر کنم اساسا برای ۳ موضوع اصلی آمده بود: روحیه دادن به نیروهای ترسیده-بستن شکاف مذاکره درون رژیم-هشدار نسبت به انفجار اجتماعی
س: خامنهای در صحبتهاش تاکید کرد جنگ نمیشود و مذاکره هم نمیکنیم. با چه استدلالی این دو موضوع رو میگفت؟
ج: در مورد اینکه جنگ نمیشود استدلالش این بود که «نه ما میخوایم و نه اونها». اما مسئله اصلی خامنهای استدلال و اثبات نبود. اگه خاطرتون باشه در نمایشهای جمعه این هفته خامنهای نمایندگان خودش رو فرستاده بود که پیاپی بگن: «نترسید، آی امت حزبالله نترسید، آی دولتیها نترسید و...»
خب روشنه گسیل امام جمعهها مشکل ترس و ریزش بدنه و بالای نظام رو حل نکرده، حالا خامنهای مجبور شده خودش بیاد. در مورد اینکه مذاکره نمیکنیم هم استدلالش از قضا درست بود. گفت اگر بکنیم یعنی باید بر روی موشکی و عمق راهبردی منطقهمون معامله کنیم، که «برای ما نیز عمق راهبردی در منطقه خیلی مهم است!»
خب اگه خاطرتون باشه قبلا هم تاکید کرده بود: عقبنشینی از سوریه و یمن و عراق یعنی اینکه باید در کرمانشاه و همدان و تهران خط ببندیم. البته خامنهای بدش نمیاد مذاکره کنه. اما مذاکره با کسی مثل اوباما که پروژه اتمیش رو تنها برای ۱۰ سال بده، به جاش دست باز در دخالت منطقه و موشکی و کشتار و سرکوب داشته باشه.
اما به قول خود خامنهای این دولت جدید امریکا دیگه مثل قبلیها نیست. یعنی خط عوض کرده. تاکید کرده دیگه به گذشته شرمآور مماشات بر نمیگرده. شاخص مادی هم گذاشته که ۱۲شرط هست. این وسط اروپا هم از زبان ماکرون گفته برجام ناقص بود و باید موشکی و دخالت منطقهای رژیم هم واردش بشه. خب در چنین وضعیتی حرف خامنهای درسته که مذاکره یعنی ضربه راهبردی به نظام!
س: اما خودش گفت عدهای در نظام ساز مذاکره میزنن. اینکه با نکات شما در تناقضه!
ج: اصلا در تناقض نیست! چرا؟ چون اتفاقا این عمق بحران و بنبست رژیم رو نشون میده. چون خامنهای سرانجام مذاکره رو میگه، اما از اون طرف سرانجام به قول خودش «ایستادگی» (که خط انقباض و رویارویی با جامعه بینالمللی هست) رو نمیگه.
همین الان به منطقه نگاه کنید.
سپاه پاسداران یک ماه پیش وارد لیست تروریستی شده. شیر صدور نفتش رو کامل بستن. تحریمهای جدید هم اعمال کردن و گفتن بعدیها هم در راهه. بزرگترین نیروی نظامی طی ۱۷ سال گذشته رو هم خلیج فارس آوردن و گفتن برای مقابله با تهدیدات این رژیمه!
خب خامنهای نمیگه در صورت عدم مذاکره با پیامدهای بسیار خطرناک این وضعیت چه کنه؟ اما آیا درون رژیم سایرین چنین چیزی نمیگن؟ نه تنها میگن، بلکه یک طیف گسترده هستیم که سرشون هم خود روحانی هست. همین روزها شاهد هستیم که روحانی حرف از عدم اختیاراتش میزنه و حتی تغییر قانون اساسی. حتی دیروز هم در حضور خامنهای گفت.
بعد هم منظورش از این اختیارات رو روشن میکنه: اختیار مذاکره کردن یا ملاقات کردن... مذاکره و ملاقات با کی که اختیار میخواد؟ چون اگه منظور اروپا و چین و روسیه و هند باشه که نه تنها اختیار داره، بلکه تقریبا هر روز در حال ملاقات و مذاکره هستن. پس اختیار مذاکره و ملاقات با اونی رو میخواد که الان باب مذاکره و ملاقات باهاش بسته هست. یعنی آمریکا.
خامنهای هم اگر این اختیارات رو بده، نه تنها به گفته خودش معناش دادن موشکی و منطقهای رژیم هست، بلکه علاوه بر آن یعنی داره اختیارات خودش رو میده، پس خودش در تعادلقوا ضعیفتر میشه. برای همین اصلا حاضر نیست میاد در حضور خود روحانی میگه عدهای گوشه و کنار حرف مذاکره میزنن و تاکید میکنه مذاکره نداریم.
س: یک تناقضی این وسط بین حرفهای خامنهای و عمل رژیم هست. خامنهای تاکید میکنه جنگ نمیشه، اما طی همین ۲-۳ روز شاهد عملیات علیه ۴کشتی در بندری در امارات بودیم که تا این نقطه انگشتهای اتهام سمت رژیمه، هم عملیات حوثیها که رسما به عده گرفتن و البته مزدوران رژیم هستن. خب خامنهای نگران نیست با این کارهاش با دست خودش کفه جنگ رو سنگینتر کنه؟
ج: اگه شناختی ماهوی از این رژیم نداشته باشیم، چرا دقیقا تناقضی عجیبه. اما اگر بدونیم که رژیم رو سپاه پاسداران حفظ کرده و اگر سپاه نباشه یعنی رژیم هم نیست-سپاه هم زاده جنگ و بحرانه و اگر جنگ و بحران نباشه یعنی فروپاشی سپاه، تناقضی در این موضوع نمیبینیم. چرا؟
چون به ویژه در شرایطی که سپاه لیستگذاری شده و بحران اقتصادی رژیم به حادترین نقطه رسیده، سنگینترین حضور نظامی هم رژیم رو احاطه کرده، اگر خامنهای به سپاه سوخترسانی نکنه، یعنی ماشین فرسوده سپاه از کار میافته.
سوخت سپاه هم یعنی تروریسم، تنش، صدور بحران و جنگ افروزی...
س: خب آخه با این کارهای تروریستی که این روزها رژیم از طریق نیروهای نیابتی خودش میکنه خودش میتونه جرقه جنگ باشه که سپاه هم بیشک سیبل اصلی حملات سنگین طرف مقابل خواهد بود!
ج: بله، اما این همون بنبست خامنهای هست. اما خامنهای با خودش حساب میکنه. اگه به سپاه سوخترسانی نکنه (با تروریسم و کشتار) و سپاه بیشتر از این وابره، جامعه جوشانی که سپاه با این همه فشار نگهداشته، منفجر میشه و قیام گر میگیره.
برای همین دیروز گفت: «تلاش میکنند مردم را در مقابل نظام قرار دهند».
خب اینجا خامنهای حساب میکنه، بین تهدید خارجی و تهدید قیام کدوم براش خطرناکتره؟ بیشک قیام! پس خامنهای بین بد و بدتر، بد رو انتخاب میکنه. یعنی پیه خطر جرقه و جنگ رو به تن نظام ولایت میماله، تا اینکه سپاه بیشتر از این وا نره و بشکه باروت اجتماعی زیر پاش منفجر نشه. بخصوص که این مردم و این مقاومت متکی و پشتگرم هستند به مقاومت سازمان یافته و به نیروی خارق العاده برانداز نظام که قاعدتا در صدر جدول خطرات گریبانگیر رژیم است.
دیروز الیاس حضرتی در مجلس ارتجاع میگفت: « دشمن از تمام توانش دارد استفاده میکند. ۱۲۰۰نفر از مجاهدین نشستهاند و بر چهره حزباللهی، اصلاحطلب، اصولگرا، مدافع نظام و افراطی و تندرو دارند سمپاشی میکنند!». خود خامنهای هم دیروز درمورد منشأ بودن و تعیین کننده بودن عنصر اجتماعی هم گفت: که چطور رژیم در زمان اوباما با امریکا مشغول مذاکره بود و وقتی قیام یا به قول خودش فتنة۸۸ پیش آمد امریکا هم ما را ول کرد و رفت سراغ قیام و حمایت از قیام، تقریبا عین همین حرف را هم پس از قیام دی ماه ۹۶، روحانی دربارة قیام زد .
بنابراین وجود چنین دشمنی مجهز به کانونهای شورشی رو به گسترش، خامنهای رو مجبور میکنه در دوراهی بین اولویت دادن به تهدید داخلی و قیام و تهدید درونی و جنگ خارجی ، اولویت رو به تهدید درونی بده.
س: پس یعنی مجبوره با این اقدامات (حوثیها و کشتی و...) با دست خودش احتمال حمله نظامی علیه خودش رو بالاتر ببره!
ج: بله. و البته باز هم در چنین شقی نتیجه همون میشه! چون الان که تابلوی جنگی مانند عراق و افغانستان (یعنی اشغال) خیلی نامحتمل است. اما احتمال ضربه زدن به سپاه پاسدارانه، به ویژه بعد از لیستگذاری تروریستی، خیلی محتمل تر است. که بر اثر آن سپاه بخصوص به لحاظ روحی به شدت تضیف خواهد شد.
خب تضعیف سپاه چه خروجیای داره؟ باعث میشه جبهه مقابل رژیم، یعنی مردم و مقاومت ایران-قیام و کانونهای شورشی، در موقعیت کیفا بالاتری نسبت به سپاه قرار بگیرن، امکان خیزش و قیام و زمینة فعالیت برای کانونهای شورشی بسیار بیشتر مهیا بشه. بنابراین میبینید که هر دو مسیر (کوتاه آمدن و مذاکره-ایستادن) باز هم خروجیش میشه قیام و جارو شدن رژیم به دست مردم و مقاومت ایران.
مطالب مرتبط
اعلام دیرهنگام آماده باش توسط ولی فقیه ارتجاع خامنه ای
خامنهای به سرکردگان و ایادی ترسیده نظام دلداری داد که جنگی نخواهد شد