تشدید بحران در راس نظام ولایت فقیه
نظام ولایت فقیه و تشدید بحران در راس آن
گزارش و گفتگو با اسدالله مثنی
روحانی شامگاه دیروز ۴ خرداد در دیدار با جمعی از گردانندگان رسانههای حکومتی بهحملات اخیر خامنهای پاسخ داد و باندهای رقیب را که حملات علیه او و دولتش را تشدید کردهاند خائن نامید. خامنهای در روز اول خرداد در جمع عوامل حکومتی در دانشگاهها درخواستهای مکرر هفتههای اخیر روحانی مبنی بر درخواست اختیارات بیشتر و بازنگری در قانون اساسی را رد کرد و تأکید کرد قانون اساسی مشکلی ندارد و «ما با کارگزارها مشکل داریم». توجهتون رو به گزیدهیی از اظهارات دیروز روحانی جلب میکنم:
روحانی در پاسخ به اظهارات ۳ روز پیشتر خامنهای یکبار دیگر صراحتاً تقاضای اختیارات بیشتر را تکرار کرد و گفت: امروز مشکل ما این است که دولت از چه اختیاراتی برخوردار است!!! به نظر من اگر قانون اساسی اجرا بشود!!! دولت اختیارات کافی را طبق قانون اساسی دارد اما شرایط جنگ با شرایط عادی متفاوت است ما چرا در شرایط جنگ هشت ساله تمام اختیارات کشور را در یک شورا جمع کردیم امام تمام اختیارات را به این شورا داد
روحانی یک بار دیگر حرفی را که قبلاً هم گفته بود که به خامنهای پیشنهاد کرده که خود او فرماندهی و مسئولیت را بپذیرد، با لحنی تند مطرح کرد و گفت: اولین روزی که تحریم جدید آغاز شد خدمت رهبری من گفتم، گفتم امروز کشور فرمانده میخواهد امروز جنگ است و این جنگ فرمانده میخواهد و خدمت ایشان گفتم که بهترین فرمانده شخص شما هستید ما هم همه مطیع هستیم شما فرماندهی را به عهده بگیرید.
ایشان فرمود نه و بعد فرمود خودتون باید فرماندهی را به عهده بگیرید اشکال ندارد هر کس میخواهد فرمانده بشود هیچ مهم نیست اما اختیارات فرماندهی مهمه !!!! و الا خوب انا(عربی ) فرمانده نتیجه! جایی نمی رسیم ما اختیارات فرماندهی مهم است.
روحانی همچنین در پاسخ به دودوزه بازیهای خامنهای که تقصیر شکست برجام را به گردن روحانی میاندازد و خود را مخالف این توافق وانمود میکند، یادآوری کرد از سال۸۳ خامنهای حتی با همهپرسی بر سر آغاز مذاکرات موافق بوده است و گفت: من یک بار دیگر در یک سخنرانی گفتهام که در سال ۸۳ خدمت مقام معظم رهبری عرض کردم
موضوع هسته ای را طبق اصل ۵۹ به آراء مردم بگذاریم و توضیح دادم خدمت ایشون و این را مکتوب هم برای ایشان فرستادم علاوه بر حضور و بیان حضوری و ایشون قبول فرمود گفت خوبه منتها راجع به زمانش اینکه کی بگذاریم رفراندوم چه جوری بگذاریم
روحانی در ادامه عوامل باند خامنهای را که این روزها در مجلس ارتجاع و رسانههای حکومتی بهشدت به او و دولتش حمله میکنند خائن نامید و در حالی که از عنوان «ملت و تاریخ ایران» برای نام بردن از خودش استفاده میکرد گفت: «بعضیها فکر میکنند اگر اعتماد مردم به دولت کم شد آنوقت در انتخابات مجلس که پیش رو داریم حامیان دولت رأی نمیآورند پس ما به پیروزی بزرگ میرسیم.
بعضیها هم بالاتر میگویند. میگویند خوب شد؛ باید به دولت فشار بیاوریم. به مردم بگوئیم اینها بلد نیستند اداره کنند تا دو سال بعد توی انتخابات آدمی که ما میخواهیم رأی بیاورد. اگر این باشد یعنی بزرگترین خیانت تاریخی به ملت و تاریخ ایران».
روحانی به اصحاب رسانههای تحت کنترل خامنهای که در این نشست بودند حمله کرد و از اینکه آنها دروغهای او در مورد باصطلاح خدمات دولت را در «اول اخبار روزانه» خودشان منعکس نمیکنند شکوه کرد و خطاب به آنها گفت: «شما نقض دستگاههای دیگر را جرأت نمیکنید بگویید. باید مال دولت را بگویید. قوه قضاییه و مجلس و اینها را که شما جرأت نمیکنید که بگویید.
روحانی بهرغم ادعاهای قبلیش که مدعی بود با وجود تحریمها نفت را خواهد فروخت و مدعی ۷راه برای دور زدن تحریمها بود گوشهیی از فشاری را که رژیم برای صادر کردن حتی محمولههای کوچک نفتی با آنها روبهروست برملا کرد و گفت:« امروز شرایط ما ویژه هست اینکه کشتی باری ایرانی برای ۱۰روز نتوانسته در یکی از بنادر کشورها پهلو بگیرد
و بار خود را خالی کند، در تاریخ ایران بیسابقه است. اینکه یک کشتی نفتکش نفت ایران را منتقل میکند در تمام مسیر ماهوارهها تعقیبش بکنند. شمارهاش را ثبت بکنند. بگویند الآن کجاست. بگویند چه کسی میخرد؛ در تاریخ ایران نبوده، این اولین بار است».
روحانی در قسمت دیگری از سخنانش در حالی که شرایط رژیم را شرایط ویژه، بسیار سخت و جنگی توصیف میکرد به باندهای رژیم هشدار داد که در این شرایط اولویت همه باید حفظ نظام باشد او تأکید کرد: « ممکن است مردم در زندگی خودشان شب سفره کوچکتری داشته باشند. با سختی زندگی کنند. این مهم نیست بهنظر من. این اول نیست. مسأله اول این است که دشمن ما بفهمد مردم ما ولو اینکه سفرهشان کوچک شده است دست از آرمانشان و نظامشان برنمیدارند و به حاکمان اصلی خودشان اعتماد دارند. این مهم است:».
همون طور که میدونید خامنهای روز چهارشنبة گذشته اول خرداد در جمع عوامل حکومتی در دانشگاهها درخواستهای مکرر هفتههای اخیر روحانی مبنی بر درخواست اختیارات بیشتر و بازنگری در قانون اساسی را رد کرد و تأکید کرد قانون اساسی مشکلی ندارد و «ما با کارگزارها مشکل داریم».
همون طور که در این گزارش دیدیم، روحانی دیروز در جمع گروهی از گردانندگان رسانههای حکومتی به این حرفهای خامنهای جواب داد که گزیدهیی از حرفهای روحانی رو الان شیندیم. گفتگوی سیاسی امروز ما با اسدالله مثنی به این موضوع اختصاص دارد.
ج: بحث و دعوای اصلی بر سر اختیارات نیست، بحث در گل ماندگی نظام است و بنبست مطلقی که رژیم در همة زمینهها با آن مواجه است و قدم از قدم نمیتوند بردارد. اینها بهانهها و توجیهاتی برای سرپوش گذاشتن بر مسألةاصلی که بیراه حلی مطلق نظام است.
کما این که همین امروز هم در مجلس ارتجاع یکی از اعضای مجلس از باند خامنهای با حمله به روحانی و زیر سؤال بردن ادعای نداشتن اختیارات توسط او گفت: « دولت با اختیارات وسیعی که در حوزه بودجه، سیاستگذاری برای بانک مرکزی، مدیریت بانک ها، تولید، کشاورزی، نفت و... داشت، کدام طرح مشکل گشای اقتصادی برای کشور را به سرانجام رسانده است؟ در عرصه سرمایه گذاری در حوزه نفت در کشو چه اتفاقات مثبتی افتاده است؟»
بعد هم اضافه کرد: « گر آقای رئیس جمهور اختیارات لازم و مطلوب خود را نداشت، چرا اساساً کاندیدای رئیس جمهوری شد؟ ایشان مگر با این شعار که همه مشکلات راه حل دارد و آنها را حل خواهد کرد کاندیدا نشد؟ اگر ایشان در این باره دروغ گفته است باید محاکمه شود، اما اگر دروغ نمی گفته و نسبت به اختیارات رئیس جمهور در کشور آگاهی نداشته است، امروز باید پاسخگو باشد که چرا کاندیدا شد؟».
که از قضا روحانی به این حرف که پس چرا کاندیدا شد، جواب داده و گفت که در دولت یازدهم شرایط فرق میکرد و یک مرتبه با قیام دی ماه هم چیز در داخل و خارج به هم خورد. دیروز هم این معنا را چند بار با عبارت شرایط، شرایط بسیار سختی است تکرار کرد و در اثبات آن گفت من به عنوان مسئول کشور این را میگویم، اگر واقعیت نیست مرا محاکمه کنید. و به طور سربسته آدرس خود خامنهای را داد و خطاب به گردانندگان رسانههای رژیم گفت که مگر این وضعیت در گل فقط خاص دولت است، اما شما جاهای دیگر را نمیگویید چون میترسید!
ج: البته تا آنجا که به تمایل روحانی برمیگردد، او همچنان میخواهد خط مجیزگویی را ادامه دهد و تا آنجا که میتواند به قول معروف سری را که درد نمیکند دستمال نبندد و خود را جلو شاخ ولی فقیه نیندازد. ولی شدت بحرانها و فشار ناشی از آن به او این اجازه را نمیدهد.
مثلاً ببینید در مجلس یا نمایشهای جمعه چه حرفها و چه چیزهای که بار او و دولتش نمیکنند و مثل نقل و نبات به او و افراد دولت واداده و خائن و جاسوس و امثالهم نثار میکنند و جای آبادی برای روحانی و دولت او باقی نگذاشتهاند و همة تقصیرات را به گردن او دولت او میاندازند.
لذا این پتانسیل نیرومند سیاسی و اجتماعی او را ناچار از جوابگویی میکند، به این جهت میبینیم که او مداوما و به تناوب بین مجیزگویی و جوابگویی در نوسان است. این خودش یکی از شاخصهای تزلزل رژیم است. دینامیسم اصلی این وضعیت، بحران سرنگونی و شرایط انفجاری جامعه است که در فرهنگ رژیم از آن با عبارت بیاعتمادی مردم نام میبرند.
روحانی در همین جایی که مارک خیانت را به باند رقیب زد همین جا بود که گفت شما خیال میکنید که اگر این دولت را بکوبید و از دور خارج کنید، آلترناتیو و جایگزین دولت شما خواهد بود. و در همین جا بود که با نهایت وقاحت و سفلگی درون مایة عمیقا ضد مردمی خود را بارز کرد و گفت مرد شب سفرة کوچکتری داشته باشند، منظورش این بود که نان شب نداشته باشند، ولی تا مادامی که دست از رژیم برنداشتهاند و اعتماد دارند که معنی حرفش این است که تا زمانی که علیه نظام برنخاستهاند و مشکل امنیتی نشده، مهم نیست.
مضمون همین حرف را در جلسة امروز یکی از اعضای مجلس ارتجاع از باند روحانی به نام محمد کاظمی چنین بیان کرد: « باید از فردایی بترسیم که با ندانم کاری و موقع ناشناسی و ناامید کردن مردم از تاثیر چهرهها و جریانهای متعهد، براندازان... معرکه گردان میدانهای سیاسی کشور شوند».
از قضا حرف باند خامنهای هم همین است و میگوید با این بیعملی و فسادی که دولت دارد، مردم اعتمادشان را به نظام از دست دادهاند و به طرف نیروی برانداز میروند. روحانی بخشی از حرفهای امروز خودش را به جوابگویی به همین حرف اختصاص داد و به نوعی نارضایتی مردم را رد کرد و به طور سخیفی گفت: من خودم بارها گفتم گفتم من روزانه نظرسنجی می کنم!!!
یعنی تو خیابون وقتی با ماشین می روم تمام چهرههای مردم را من نگاه می کنم!!! چند نفر لبخند دارند چند نفر عصبانی هستند چند نفر قیافه شان گرفته و به هر شهری میرم و تو هر جمعیتی که میروم خودم نظرسنجی میکنم میبینم نگاه آدمها را نسبت به خودم!!! آن که با محبت نگاه می کند آن که با تشکر نگاه میکند آن که ناراحت است آنکه نقد دارد آنکه میگوید نه این جوری نیست حالا حرف نمیزند با چشمش با چهره اش.
خوب شد معنی نظرسنجی را هم فهمیدیم! به هر حال صرف نظر از سخافت حرف، مشخص است دعوا بر سر چیست؟ دعوا بر سر خشم و نارضایتی انفجاری جامعه است که هر دو باند تا آنجا که بتوانند تلاش میکنند آن را انکار کنند، کما این که خامنهای هم در سخنرانیهای خود همیشه رویگردانی مردم وجوانان از نظام را که دجالگرانه تحت عنوان دین و مذهب مطرح میکند، رد میکند.
واقعیت این است که جوابگویی روحانی و افشاگری علیه دودوزه بازی خامنهای نشانة تضعیف موقعیت شدید خامنه ای است. اما از آنجا که در معادلات درون رژیم به دلیل شکست برجام، روحانی بیشتر از خامنهای تضعیف شده و از دولت او به جز پوستهیی باقی نمانده، او در عین حال ناچار است مجیزگوییاز خامنهای را ادامه بدهد و وجه غالب همین است.
ج: جالب است که اصل این حرف مال خود خامنهای در همان سخنرانی ۴روز پیش است که خطاب به نیروهای خودش گفت زمینة روی کار اوردن یک دولت حزباللهی را فراهم کنید. اما همان طور که گفتم علت این وضعیت، انتخابات و حتی جنگ قدرت باندهای درون رژیم نیست. علت اصلی جنگ عموم مردم ایران و مقاومت ایران با این رژیم است که جنگ قدرت یا بحران درونی رژیم هم ناشی از این است.
حرف روحانی این است که آمریکا زمانی اقدام به خروج از برجام کرد و در خط تشدید بحرانها افتاد که احساس کرد مردم ایران علیه نظام هستند، الان هم تنها وقتی دست از تحریمها برمیدارد که ببیند مردم اعتمادشان به نظام را از دست ندادهاند و پشت نظام هستند.
مطالب مرتبط
خامنهای و بنبست درماندگی و تشدید بحران درونی
شدت گرفتن بحران در رأس حکومت آخوندی – پاسخ روحانی به رد تقاضای افزایش اختیاراتش توسط خامنهای: اختیارات فرماندهی مهم است والا «أنا فرمانده»! نتیجه چیست؟
گزارش و گفتگو با اسدالله مثنی
روحانی شامگاه دیروز ۴ خرداد در دیدار با جمعی از گردانندگان رسانههای حکومتی بهحملات اخیر خامنهای پاسخ داد و باندهای رقیب را که حملات علیه او و دولتش را تشدید کردهاند خائن نامید. خامنهای در روز اول خرداد در جمع عوامل حکومتی در دانشگاهها درخواستهای مکرر هفتههای اخیر روحانی مبنی بر درخواست اختیارات بیشتر و بازنگری در قانون اساسی را رد کرد و تأکید کرد قانون اساسی مشکلی ندارد و «ما با کارگزارها مشکل داریم». توجهتون رو به گزیدهیی از اظهارات دیروز روحانی جلب میکنم:
خبر و نظر:
روحانی در پاسخ به اظهارات ۳ روز پیشتر خامنهای یکبار دیگر صراحتاً تقاضای اختیارات بیشتر را تکرار کرد و گفت: امروز مشکل ما این است که دولت از چه اختیاراتی برخوردار است!!! به نظر من اگر قانون اساسی اجرا بشود!!! دولت اختیارات کافی را طبق قانون اساسی دارد اما شرایط جنگ با شرایط عادی متفاوت است ما چرا در شرایط جنگ هشت ساله تمام اختیارات کشور را در یک شورا جمع کردیم امام تمام اختیارات را به این شورا داد
روحانی یک بار دیگر حرفی را که قبلاً هم گفته بود که به خامنهای پیشنهاد کرده که خود او فرماندهی و مسئولیت را بپذیرد، با لحنی تند مطرح کرد و گفت: اولین روزی که تحریم جدید آغاز شد خدمت رهبری من گفتم، گفتم امروز کشور فرمانده میخواهد امروز جنگ است و این جنگ فرمانده میخواهد و خدمت ایشان گفتم که بهترین فرمانده شخص شما هستید ما هم همه مطیع هستیم شما فرماندهی را به عهده بگیرید.
ایشان فرمود نه و بعد فرمود خودتون باید فرماندهی را به عهده بگیرید اشکال ندارد هر کس میخواهد فرمانده بشود هیچ مهم نیست اما اختیارات فرماندهی مهمه !!!! و الا خوب انا(عربی ) فرمانده نتیجه! جایی نمی رسیم ما اختیارات فرماندهی مهم است.
روحانی همچنین در پاسخ به دودوزه بازیهای خامنهای که تقصیر شکست برجام را به گردن روحانی میاندازد و خود را مخالف این توافق وانمود میکند، یادآوری کرد از سال۸۳ خامنهای حتی با همهپرسی بر سر آغاز مذاکرات موافق بوده است و گفت: من یک بار دیگر در یک سخنرانی گفتهام که در سال ۸۳ خدمت مقام معظم رهبری عرض کردم
رفراندوم
موضوع هسته ای را طبق اصل ۵۹ به آراء مردم بگذاریم و توضیح دادم خدمت ایشون و این را مکتوب هم برای ایشان فرستادم علاوه بر حضور و بیان حضوری و ایشون قبول فرمود گفت خوبه منتها راجع به زمانش اینکه کی بگذاریم رفراندوم چه جوری بگذاریم
روحانی در ادامه عوامل باند خامنهای را که این روزها در مجلس ارتجاع و رسانههای حکومتی بهشدت به او و دولتش حمله میکنند خائن نامید و در حالی که از عنوان «ملت و تاریخ ایران» برای نام بردن از خودش استفاده میکرد گفت: «بعضیها فکر میکنند اگر اعتماد مردم به دولت کم شد آنوقت در انتخابات مجلس که پیش رو داریم حامیان دولت رأی نمیآورند پس ما به پیروزی بزرگ میرسیم.
بعضیها هم بالاتر میگویند. میگویند خوب شد؛ باید به دولت فشار بیاوریم. به مردم بگوئیم اینها بلد نیستند اداره کنند تا دو سال بعد توی انتخابات آدمی که ما میخواهیم رأی بیاورد. اگر این باشد یعنی بزرگترین خیانت تاریخی به ملت و تاریخ ایران».
روحانی به اصحاب رسانههای تحت کنترل خامنهای که در این نشست بودند حمله کرد و از اینکه آنها دروغهای او در مورد باصطلاح خدمات دولت را در «اول اخبار روزانه» خودشان منعکس نمیکنند شکوه کرد و خطاب به آنها گفت: «شما نقض دستگاههای دیگر را جرأت نمیکنید بگویید. باید مال دولت را بگویید. قوه قضاییه و مجلس و اینها را که شما جرأت نمیکنید که بگویید.
شرایط ویژه
روحانی بهرغم ادعاهای قبلیش که مدعی بود با وجود تحریمها نفت را خواهد فروخت و مدعی ۷راه برای دور زدن تحریمها بود گوشهیی از فشاری را که رژیم برای صادر کردن حتی محمولههای کوچک نفتی با آنها روبهروست برملا کرد و گفت:« امروز شرایط ما ویژه هست اینکه کشتی باری ایرانی برای ۱۰روز نتوانسته در یکی از بنادر کشورها پهلو بگیرد
و بار خود را خالی کند، در تاریخ ایران بیسابقه است. اینکه یک کشتی نفتکش نفت ایران را منتقل میکند در تمام مسیر ماهوارهها تعقیبش بکنند. شمارهاش را ثبت بکنند. بگویند الآن کجاست. بگویند چه کسی میخرد؛ در تاریخ ایران نبوده، این اولین بار است».
روحانی در قسمت دیگری از سخنانش در حالی که شرایط رژیم را شرایط ویژه، بسیار سخت و جنگی توصیف میکرد به باندهای رژیم هشدار داد که در این شرایط اولویت همه باید حفظ نظام باشد او تأکید کرد: « ممکن است مردم در زندگی خودشان شب سفره کوچکتری داشته باشند. با سختی زندگی کنند. این مهم نیست بهنظر من. این اول نیست. مسأله اول این است که دشمن ما بفهمد مردم ما ولو اینکه سفرهشان کوچک شده است دست از آرمانشان و نظامشان برنمیدارند و به حاکمان اصلی خودشان اعتماد دارند. این مهم است:».
گفتگوی سیاسی
همون طور که میدونید خامنهای روز چهارشنبة گذشته اول خرداد در جمع عوامل حکومتی در دانشگاهها درخواستهای مکرر هفتههای اخیر روحانی مبنی بر درخواست اختیارات بیشتر و بازنگری در قانون اساسی را رد کرد و تأکید کرد قانون اساسی مشکلی ندارد و «ما با کارگزارها مشکل داریم».
همون طور که در این گزارش دیدیم، روحانی دیروز در جمع گروهی از گردانندگان رسانههای حکومتی به این حرفهای خامنهای جواب داد که گزیدهیی از حرفهای روحانی رو الان شیندیم. گفتگوی سیاسی امروز ما با اسدالله مثنی به این موضوع اختصاص دارد.
س: با این که خامنهای با صراحت موضوع اختیارات را رد کرد و به نظر میرسید که این بحث دیگر فیصله پیدا کرده، اما چرا دوباره روحانی آن را مطرح کرد؟
ج: بحث و دعوای اصلی بر سر اختیارات نیست، بحث در گل ماندگی نظام است و بنبست مطلقی که رژیم در همة زمینهها با آن مواجه است و قدم از قدم نمیتوند بردارد. اینها بهانهها و توجیهاتی برای سرپوش گذاشتن بر مسألةاصلی که بیراه حلی مطلق نظام است.
کما این که همین امروز هم در مجلس ارتجاع یکی از اعضای مجلس از باند خامنهای با حمله به روحانی و زیر سؤال بردن ادعای نداشتن اختیارات توسط او گفت: « دولت با اختیارات وسیعی که در حوزه بودجه، سیاستگذاری برای بانک مرکزی، مدیریت بانک ها، تولید، کشاورزی، نفت و... داشت، کدام طرح مشکل گشای اقتصادی برای کشور را به سرانجام رسانده است؟ در عرصه سرمایه گذاری در حوزه نفت در کشو چه اتفاقات مثبتی افتاده است؟»
بعد هم اضافه کرد: « گر آقای رئیس جمهور اختیارات لازم و مطلوب خود را نداشت، چرا اساساً کاندیدای رئیس جمهوری شد؟ ایشان مگر با این شعار که همه مشکلات راه حل دارد و آنها را حل خواهد کرد کاندیدا نشد؟ اگر ایشان در این باره دروغ گفته است باید محاکمه شود، اما اگر دروغ نمی گفته و نسبت به اختیارات رئیس جمهور در کشور آگاهی نداشته است، امروز باید پاسخگو باشد که چرا کاندیدا شد؟».
که از قضا روحانی به این حرف که پس چرا کاندیدا شد، جواب داده و گفت که در دولت یازدهم شرایط فرق میکرد و یک مرتبه با قیام دی ماه هم چیز در داخل و خارج به هم خورد. دیروز هم این معنا را چند بار با عبارت شرایط، شرایط بسیار سختی است تکرار کرد و در اثبات آن گفت من به عنوان مسئول کشور این را میگویم، اگر واقعیت نیست مرا محاکمه کنید. و به طور سربسته آدرس خود خامنهای را داد و خطاب به گردانندگان رسانههای رژیم گفت که مگر این وضعیت در گل فقط خاص دولت است، اما شما جاهای دیگر را نمیگویید چون میترسید!
س: در حالی که روحانی در دورة دوم ریاست جمهوری خود، اساساً خط مجیزگویی از خامنهای را در پیش گرفته، در حالی که صدای اعضای باند خودش را هم درآورده، ولی چرا دیشب این طور با خامنهای وارد تضاد شد و حرفهای درشتی علیه او مطرح کرد؟
ج: البته تا آنجا که به تمایل روحانی برمیگردد، او همچنان میخواهد خط مجیزگویی را ادامه دهد و تا آنجا که میتواند به قول معروف سری را که درد نمیکند دستمال نبندد و خود را جلو شاخ ولی فقیه نیندازد. ولی شدت بحرانها و فشار ناشی از آن به او این اجازه را نمیدهد.
مثلاً ببینید در مجلس یا نمایشهای جمعه چه حرفها و چه چیزهای که بار او و دولتش نمیکنند و مثل نقل و نبات به او و افراد دولت واداده و خائن و جاسوس و امثالهم نثار میکنند و جای آبادی برای روحانی و دولت او باقی نگذاشتهاند و همة تقصیرات را به گردن او دولت او میاندازند.
لذا این پتانسیل نیرومند سیاسی و اجتماعی او را ناچار از جوابگویی میکند، به این جهت میبینیم که او مداوما و به تناوب بین مجیزگویی و جوابگویی در نوسان است. این خودش یکی از شاخصهای تزلزل رژیم است. دینامیسم اصلی این وضعیت، بحران سرنگونی و شرایط انفجاری جامعه است که در فرهنگ رژیم از آن با عبارت بیاعتمادی مردم نام میبرند.
روحانی در همین جایی که مارک خیانت را به باند رقیب زد همین جا بود که گفت شما خیال میکنید که اگر این دولت را بکوبید و از دور خارج کنید، آلترناتیو و جایگزین دولت شما خواهد بود. و در همین جا بود که با نهایت وقاحت و سفلگی درون مایة عمیقا ضد مردمی خود را بارز کرد و گفت مرد شب سفرة کوچکتری داشته باشند، منظورش این بود که نان شب نداشته باشند، ولی تا مادامی که دست از رژیم برنداشتهاند و اعتماد دارند که معنی حرفش این است که تا زمانی که علیه نظام برنخاستهاند و مشکل امنیتی نشده، مهم نیست.
ندانم کاری
مضمون همین حرف را در جلسة امروز یکی از اعضای مجلس ارتجاع از باند روحانی به نام محمد کاظمی چنین بیان کرد: « باید از فردایی بترسیم که با ندانم کاری و موقع ناشناسی و ناامید کردن مردم از تاثیر چهرهها و جریانهای متعهد، براندازان... معرکه گردان میدانهای سیاسی کشور شوند».
از قضا حرف باند خامنهای هم همین است و میگوید با این بیعملی و فسادی که دولت دارد، مردم اعتمادشان را به نظام از دست دادهاند و به طرف نیروی برانداز میروند. روحانی بخشی از حرفهای امروز خودش را به جوابگویی به همین حرف اختصاص داد و به نوعی نارضایتی مردم را رد کرد و به طور سخیفی گفت: من خودم بارها گفتم گفتم من روزانه نظرسنجی می کنم!!!
یعنی تو خیابون وقتی با ماشین می روم تمام چهرههای مردم را من نگاه می کنم!!! چند نفر لبخند دارند چند نفر عصبانی هستند چند نفر قیافه شان گرفته و به هر شهری میرم و تو هر جمعیتی که میروم خودم نظرسنجی میکنم میبینم نگاه آدمها را نسبت به خودم!!! آن که با محبت نگاه می کند آن که با تشکر نگاه میکند آن که ناراحت است آنکه نقد دارد آنکه میگوید نه این جوری نیست حالا حرف نمیزند با چشمش با چهره اش.
نظر سنجی
خوب شد معنی نظرسنجی را هم فهمیدیم! به هر حال صرف نظر از سخافت حرف، مشخص است دعوا بر سر چیست؟ دعوا بر سر خشم و نارضایتی انفجاری جامعه است که هر دو باند تا آنجا که بتوانند تلاش میکنند آن را انکار کنند، کما این که خامنهای هم در سخنرانیهای خود همیشه رویگردانی مردم وجوانان از نظام را که دجالگرانه تحت عنوان دین و مذهب مطرح میکند، رد میکند.
واقعیت این است که جوابگویی روحانی و افشاگری علیه دودوزه بازی خامنهای نشانة تضعیف موقعیت شدید خامنه ای است. اما از آنجا که در معادلات درون رژیم به دلیل شکست برجام، روحانی بیشتر از خامنهای تضعیف شده و از دولت او به جز پوستهیی باقی نمانده، او در عین حال ناچار است مجیزگوییاز خامنهای را ادامه بدهد و وجه غالب همین است.
س: روحانی کسانی را که با حمله به دولت، در واقع تدارک انتخابات آتی مجلس را میبینند که در مرحلة بعد رئیس جمهور خودشان را روی کار بیاورند، به خیانت متهم کرد، آیا واقعاً علت اوجگیری بحران در رأس نظام نمایش انتخابات آینده است؟
ج: جالب است که اصل این حرف مال خود خامنهای در همان سخنرانی ۴روز پیش است که خطاب به نیروهای خودش گفت زمینة روی کار اوردن یک دولت حزباللهی را فراهم کنید. اما همان طور که گفتم علت این وضعیت، انتخابات و حتی جنگ قدرت باندهای درون رژیم نیست. علت اصلی جنگ عموم مردم ایران و مقاومت ایران با این رژیم است که جنگ قدرت یا بحران درونی رژیم هم ناشی از این است.
حرف روحانی این است که آمریکا زمانی اقدام به خروج از برجام کرد و در خط تشدید بحرانها افتاد که احساس کرد مردم ایران علیه نظام هستند، الان هم تنها وقتی دست از تحریمها برمیدارد که ببیند مردم اعتمادشان به نظام را از دست ندادهاند و پشت نظام هستند.
مطالب مرتبط
خامنهای و بنبست درماندگی و تشدید بحران درونی
شدت گرفتن بحران در رأس حکومت آخوندی – پاسخ روحانی به رد تقاضای افزایش اختیاراتش توسط خامنهای: اختیارات فرماندهی مهم است والا «أنا فرمانده»! نتیجه چیست؟