قیام ایران - دعوای رفراندوم و معنی و ریشه‌های آن

معنی و ریشه‌های دعوای رفراندوم در نظام آخوندی

گزارش و گفتگو با اسدالله مثنی

خبر و نظر:


دعوای رفراندوم از دعواهایی است که توجه برخی تحلیلگران و رسانه‌‌های بین‌المللی را هم جلب کرده است. آسوشیتدپرس (۵خرداد) گزارش داد: روحانی در بحبوحه توافق در حال فروپاشی با قدرت های جهان و تشدید تنش ها با آمریکا پیشنهاد کرده است جمهوری اسلامی رفراندومی را برسر برنامه اتمی برگزار کند.دعوای رفراندوم و معنی و ریشه‌های آن

آسوشیتدپرس افزود: روحانی که هفته پیش توسط خامنه‌ای علناً مورد سرزنش قرار گرفته بود، گفت او زمانی که مذاکره کننده ارشد اتمی بود، پیشنهاد یک همه‌پرسی را به خامنه ای در سال ۲۰۰۴ داده بود... اگرچه رفراندومی برگزار نشد. این خبرگزاری نوشت اظهارات روحانی میتواند بعنوان موضع دفاعی او بدنبال سرزنش علنی خامنه‌ای تلقی شود...

سایت حکومتی هم‌اندیشی (۵خرداد) در مطلبی با عنوان «آقای روحانی! ادامه دولت شما را به رفراندوم بگذاریم؟». پیشنهاد روحانی را مورد طعنه و حمله قرار داده و می‌نویسد: « مسئله اصلی در رفراندوم، سؤالی است که به همه‌پرسی گذاشته می‌شود.

با توجه به وضعیت نامطلوب اقتصادی و گرانی‌های همه‌روزه و نرخ افسارگسیخته دلار، نمایندگان مجلس می‌توانند دغدغه‌ اصلی امروز مردم را به رفراندوم بگذارند و طرحی تهیه کنند تا در یک همه‌پرسی از مردم پرسیده شود که؛ آیا مردم موافق ادامه کار دولت فعلی با توجه به مشکلات فراوان اقتصادی هستند یا خیر؟ یا اینکه؛ با توجه به ناتوانی دولت روحانی در تنظیم بازار و بحران کمبود مواد غذایی همچون گوشت و شکر آیا بر سر کار بودن دولت را به‌صلاح می‌دانند؟

رفراندوم جدی


این سایت حکومتی می‌افزاید: «باتوجه به اینکه در برخی نظرسنجی‌ها بخش قابل توجه و اکثریت مردم به کارآمدی دولت روحانی امید ندارند و تقریباً اکثریت اصلاح‌طلبان و حامیان روحانی نیز به منتقدان جدی وی تبدیل شدند، می‌توان پیش‌بینی کرد که آقای روحانی چندان هم به رفراندوم‌های جدی علاقمند نباشند».

روزنامة جوان (۷خرداد) وابسته به سپاه پاسداران طی مقاله‌یی نفس مطرح شدن رفراندوم در شرایط اجتماعی موجود را برای کلیت نظام خطرناک دانسته و هشدار می‌دهد: « همراه سازی مردم با خواسته‌های جناحی، می‌تواند به رویارویی مردم با دعوای رفراندوم و معنی و ریشه‌های آنحاکمیت نیز منجر شود به طوری که چنانچه مردم با اهداف جناحی طیف سیاسی مورد اشاره همراهی کنند نقش اهرم فشار را علیه حاکمیت بازی کرده و قدرت چانه زنی طیف مورد اشاره برای تحقق خواسته‌های خود افزایش چشم گیری پیدا می‌کند.

اینکه گفته می‌شود راهکار حل مناقشات داخلی پیرامون مسائلی مانند آزادی‌های فردی و اجتماعی یا حتی مذاکرات موشکی، حقوق بشر و تروریسم رجوع به اصل ۵۹ قانون اساسی است را باید در جهت «ملی کردن مطالبات حزبی» دانست». اما رسانه‌های همسو با روحانی، اگر چه از پیشنهاد رفراندوم استقبال کرده‌اند، ولی «اما و اگر»هایی را مطرح کرده‌اندکه قابل توجه است.

روزنامة همدلی در این باره می‌نویسد:‌ « نفس و فلسفه اصلی برگزاری رفراندوم مورد نظر روحانی که به نظر‌‌‌‌ می‌رسد نتیجه‌اش در افکار عمومی مثبت است، پوششی برای رسیدن به مذاکره با آمریکاست. به این ترتیب، راه حل برخی از مشکلات از مسیر مذاکره با واشنگتن‌‌‌‌ می‌گذرد و لاجرم برگزاری یک رفراندوم پاسخی به این نیاز وقت حاضر کشور است.

اختیارات ویژه


عامل دوم مربوط به انعکاس صدای‌‌‌‌‌های مخالفی است که بابت فراگرد‌‌‌‌‌های حوزه‌‌‌‌‌های اقتصادی و مشخصاً علیه سیاست‌‌‌‌‌های اقتصادی او شنیده‌‌‌‌ می‌شود. به باور روحانی تنها راه برون‌رفت از این وضعیت اعطای اختیارات ویژه حاکمیت به اوست».

اما همین مقاله در ادامه با اشاره به کارنامة سیاه روحانی در زمینة اقتصادی، رفراندوم و اختیارات اضافی برآمده از آن برای روحانی را زائد دانسته و می‌افزاید: « اما با برنامه‌‌‌‌‌‌ای که (روحانی) و تیمش در حوزه اقتصاد نشان داده‌اند، نه تنها نیاز به دعوای رفراندوم و معنی و ریشه‌های آناختیارات ویژه و برگزاری رفراندوم نیست، بلکه دولت او آن کارآمدی لازم را ندارد که این اختیارات ویژه یا برگزاری رفراندوم بخواهد به فریادش برسد.

جهان صنعت روزنامة دیگر همسو با باند روحانی نیز با اشارة تلویحی به ماهیت دیکتاتوری حاکم در سرمقاله‌ خود با عنوان «پیچیدگی‌های اجرای رفراندوم» می‌نویسد: « آیا در این موقعیت نظام جمهوری اسلامی صادقانه به رای مردم تمکین خواهد کرد یا به ترفندهایی برای عمل به میل خودش متوسل خواهد شد.

این شرایط می‌تواند پیچیده‌تر هم شود‌ بدین‌صورت که مردم با آنچه نظام می‌خواهد، موافقت نکنند و متعاقب آن، چه شهروندان ایرانی و چه خارجیان این ناکامی را پله اول برای تحمیل برخی خواسته‌های دیگر قلمداد کنند. در این صورت روندی آغاز می‌شود که توقف آن چندان ساده نیست و از آن بدتر، این روند ممکن است مسیری را طی کند که اصلا به مذاق دولت و کشور خوش نیاید. آیا در این صورت دولتمردان جمهوری اسلامی ایران حاضرند چنین ریسکی را بپذیرند و تن به موقعیتی بدهند که نمی‌‌دانند سرانجام آن چه خواهد شد؟».

گفتگوی سیاسی


همون طور که در این گزارش هم دیدیم، دعوای رفراندوم که چند روز پیش روحانی اون رو مطرح کرد،‌ در رژیم بالا گرفته و دو باند حاکم بر سر آن همدیگر را زیر ضرب گرفته‌اند. سؤالات مختلفی حول این موضوع مطرح است، از جمله این که چرا روحانی این بحث را مطرح کرده؟ آیا این یک مانور و ترفند است یا دعوای واقعی در کار است؟ در دعوایی که بین دو باند بر سر این موضوع در گرفته، چه مسائلی مطرح شده است؟ اینها سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با .... ... در میان می‌گذاریم:

س: چرا بحث رفراندوم یا همه‌پرسی الان و در این شرایط مطرح شده؟


ج: مطرح شدن بحث رفراندوم از یک سو در واقع انعکاس درگل‌ماندگی مطلق رژیم و نهایت بحران بی‌راه حلی است و از سوی دیگر نشانة نهایت شدت بحران درونی و جنگ قدرت در رأس نظام و مشخصاً بین خامنه‌ای و روحانی است. در گل‌ماندگی رژیم و مشخصاً دولت روحانی چنان است که اعضا و وابستگان باند خودش هم به آن اذعان می‌کنند

و این که وزیران دولت روحانی بریده‌اند و هیچ کاری نمی‌تواند بکند، روحانی در پاسخ به این حملات، بحث اختیارات و بحث بازنگری قانون اساسی را مطرح کرده که در واقع یک بحث است، می‌گوید من به این دلیل نمی‌توانم کاری کنم که اختیارات ندارم؛ برای اختیارات بیشتر هم باید در قانون اساسی بازنگری شود و بعضی مواد آن در جهت افزایش قدرت رئیس جمهور تغییر کند.

باند مقابل و حتی کسانی از باند خودش هم می‌گویند مگر تو در چارچوب همین قانون اساسی موجود کاری کرده‌ای که حالا خواستار اختیارات بیشتر هستی؟

س: وقتی روحانی می‌گوید همه پرسی کنیم؛ منظورش همه‌پرسی دربارة چه موضوع یا موضوعات و مسائلی است؟ چون خود روحانی از ۳، ۴، ۵مسأله صحبت کرد.


ج: منظور روحانی از اختیارات چنان که خودش هم یک بار گفت، اختیار در مورد ملاقات و مذاکره است؛ مذاکره هم یعنی مذاکره با آمریکا، یعنی بحث رفراندوم در ریشه برمی‌گردد به رویارویی دو خط در رژیم؛‌ که یکی می‌گوید راه حل و راه نجات رژیم در رابطه و کنار آمدن با آمریکاست

و باند خامنه‌ای می‌‌گوید این راه ه نفی نظام ولایت فقیه و سرنگونی راه می‌برد و ما چاره‌یی جز ایستادگی نداریم. ۴، ۵مسألة دیگر که روحانی اشاره می‌کند دقیقا معلوم نیست که چیست و از باند خودش هم اعتراض می‌کنند که چرا رک و راست نمی‌گویی که منظور چیست؟

س: مخاطب این بحث کیست؟ مخاطب داخل رژیم و مشخصاً خامنه‌ای است؟ یا می‌خواهد روی مردم تأثیر بگذارد یا روی طرف حسابهای خارجی؟


ج: مردم مطلقا مخاطب نیستند، چون اصلاً وقعی به نمایشات مسخرة رژیم تحت عنوان انتخابات و همه‌پرسی و از این قبیل نمی‌گذارند، از نظر مردم ایران هر دو باند سر و ته یک کرباس و نامشروعند. مخاطب روحانی در این بحث در وهلة اول خود خامنه‌ای است.دعوای رفراندوم و معنی و ریشه‌های آن

حرفش با خامنه‌ای این است که یا خودت بیا مسئولیت بپذیر و آن طور که خودت می‌خواهی ببر و پیش ببر؛ یا اختیارات کافی به من بده که من بتوانم ببرم و بدوزم. چون خامنه‌ای با دوگانه گویی و دو دوزه بازی که نمونة آن را در برجام دیدیم، هم در ریز تا درشت مذاکرات هسته‌یی دخالت می‌کند و هم وقتی کار خراب می‌شود، ژست اپوزیسیون می‌گیرد و کاسه کوزه را سر روحانی و باند او می‌شکند.

روحانی در سخنرنی اخیر خود با گردانندگان رسانه‌های حکومتی در روز ۴خرداد، مشخصاً به همین موضوع اشاره کرد و با اشاره به شرایط سخت و خاصی که رژیم در آن گیر افتاده، گفت: « اولین روزی که تحریم جدید آغاز شد خدمت رهبری من گفتم، گفتم امروز کشور فرمانده می‌خواهد امروز جنگ است و این جنگ فرمانده می‌خواهد و خدمت ایشان گفتم که بهترین فرمانده شخص شما هستید ما هم همه مطیع هستیم شما فرماندهی را به عهده بگیرید.

ایشان فرمود نه و بعد فرمود خودتون باید فرماندهی را به عهده بگیرید اشکال ندارد هر کس می‌خواهد فرمانده بشود هیچ مهم نیست اما اختیارات فرماندهی مهمه !!!! و الا خوب انافرمانده نتیجه؟!». روحانی در همان سخنرانی با برملا کردن دودوزه بازیهای خامنه‌ای که تقصیر شکست برجام را به گردن روحانی می‌اندازد و خود را مخالف این توافق وانمود می‌کند، یادآوری کرد در سال۸۳ خامنه‌ای حتی با همه‌پرسی بر سر آغاز مذاکرات موافق بوده است.

البته در بحث رفراندوم، روحانی و باند او گوشة چشمی هم به طرفهای خارجی و تتمة جماعت مماشاتگر دارند که در داخل رژیم، جناحی باصطلاح مدره و طرفدار مذاکره و تعامل وجود دارد، اما به نظر نمی‌رسد که با پایان عهد مماشات، این پیام اصلاً گیرنده‌یی داشته باشد و بتواند مسأله‌یی از رژیم حل کند.

س: این بحران‌زدگی و درگل‌ماندگی که شما اشاره می‌کنید، موضوع جدیدی نیست، این رژیم همیشه بحران‌زده بوده و همیشه در جواب دادن به مسائل گریبانگیرش فلج و ناتوان بوده؛ چه تحول جدیدی اتفاق افتاده که موضوع رفراندوم روی میز آمده؟


ج: بله ناتوانی و بحران‌زدگی همیشه بوده و ذاتی این رژیم است. اما بحران کنونی با هیچ دورة دیگری قابل مقایسه نیست و از این جهت واقعاً برای توصیف وضعیت کنونی واژة دیگری ابداع کرد. مثلاً فوق بحران یا ابر بحران و... ببینید وضعیت باید تا کجا بحرانی باشد که خامنه‌ای در سخنرانی اول خرداد، خطاب به نیروهایش بگوید بروید و زمینه‌های روی کار آمدن یک دولت جوان و حزب‌اللهی را آماده کنید و تنها در این صورت است که «غصّه‌های شما پایان خواهد پذیرفت؛ این غصّه‌ها هم البتّه فقط مخصوص شماها نیست» یعنی غصة من هم هست!دعوای رفراندوم و معنی و ریشه‌های آن

این همان خامنه‌ای است که بارها گفته است من از تمام دولتها حمایت کرده‌ام و می‌کنم، اما با این حرف در واقع تیر خلاص به دولت محتضر روحانی شلیک می‌کند. در واقع سخنان ۳روز بعد روحانی و مطرح کردن مجدد اختیارات و بازنگری قانون اساسی، همان طور که آسوشیتدپرس هم گفته در جواب این حملة خامنه‌ای است.

از طرف دیگر روحانی هم که تا قبل از این همه‌اش امیددرمانی می‌کرد و تلاش می‌کرد مسائل و بحرانها و حتی سیل با آن ابعاد را کوچک و رژیم را مسلط بر اوضاع نشان دهد،‌ ببینید این روزها یک ترجیع بند از دهانش نمی‌افتد و آن هم این که شرایط خیلی سخت است و حتی روحانی در یک سخنرانی خطاب به باصطلاح اصحاب فرهنگ و هنر گفت:‌ «روزهای ما سخت است، بیش از آنچه فکر می‌کنید!»

ما روزهای سختی داریم. بیش از آن ‌چه شما فکر می‌کنید روزهای ما سخت است.. سختیها بگونه‌ای ست که بعضی شبها اگر من دو ساعت بخوابم خیلی خدا را شکرگذارم که دو ساعت خوابیدم. بنابراین وقتی می‌گوییم بحران زدگی رژیم با هیچ زمان دیگری قابل مقایسه نیست، از خودمان نمی‌گوییم. حرف بالاترین سردمداران رژیم است.

ریشة بحران و در‌گل‌ماندگی هم، بن‌بست و ناتوانی در برابر بحران اجتماعی و در هراس از قیام است. اگر یادتان باشد، اولین باری که روحانی موضوع بازنگری در قانون اساسی را مطرح کرد، در سخنرانی به مناسبت ۲۲بهمن ۹۶ و بعد از قیام دی ماه ۹۶ بود.

غرق در وحشت


قیام سراپای رژیم را تکان داده و غرق در وحشت کرده بود و روحانی با طرح این موضوع در واقع تلاش می‌کرد مفری برای رژیم پیدا کند، الان هم در رژیم این احساس عمومیت دارد که جامعه در آستانة انفجار است. جهانگیری شرایط اجتماعی را به اتاق پر از گازی تشبیه می کند که یک جرقه آن را به آتش می کشد.دعوای رفراندوم و معنی و ریشه‌های آن

رحمانی فضلی وزیر کشور آخوند روحانی در وحشت از خیزشهای اجتماعی و شرایط انفجاری جامعه گفت:‌ در حال حاضر ما در شرایط خاصی قرار داریم. به صورت ناخواسته وارد شرایط بین المللی شده ایم که به ما تحمیل شده است. هدف اصلی آنان این است اثرات همه فشارهای اقتصادی، سیاسی، نظامی و تحریمی را در داخل ایران ببینند. از دی ماه ۹۶ تا هر اتفاق دیگری روزشمار برای پایان حکومت گذاشتند.

آنان اعتراضات عمومی، خستگی مردم و نارضایتی عمومی را می خواهند. محسن هاشمی پسر رفسنجانی و رییس شورای شهر تهران در ۳۰ اردیبهشت ۹۷ گفت: نارضایتی مردم در شرایط فعلی بزرگترین تهدید برای نظام و خطرناک‌تر و مهمتر از تهدیدات خارجی است .

بنابرای اگر می‌بینیم که بحران در رأس نظام تا این حد بالا گرفته که ولی فقیه عملاً حکم ابطال دولت خودش را می‌دهد و روحانی و باند او ولی فقیه را قدرت مطلقة او را با بحث بازنگری قانون اساسی به چالش می‌کشند، ریشة همة اینها به جامعة در آستانة انقلاب و ضعف و درماندگی مفرط رژیم در قبال این تقدیر تاریخی برمی‌گردد. تقدیری که ارادة خلق قهرمان ایران و بازوی پراقتدارش ارتش آزادی و یکانها و کانون‌های شورشی آن را رقم می‌زنند.

مطالب مرتبط

بالا گرفتن جنجال اختیارات در حکومت آخوندی

چشم‌اندازهای جنگ قدرت خامنه‌ای و روحانی

لطفا به اشتراک بگذارید: