ادامه و تشدید مناقشه و جدال بر سر مذاکره
تشدید و ادامه جدال و مناقشه بر سر مذاکره
گزارش و گفتگو با رضا هفت برادران
اظهارات روز یکشنبه روحانی مبنی بر رد مذاکره و تاکید او بر این که جز باصطلاح مقاومت راه دیگری نیست، جنگ و جدال بر سر مذاکره کردن یا مذاکره نکردن با آمریکا را در درون رژیم و بخصوص در میان طیف باند اصلاحطلبان تشدید کرده است. گزارشی در این باره:
قاسم محبعلی از دیپلوماتهای سابق رژیم از باند روحانی، سیاست امریکا در قبال رژیم را به کارگیری متناوب اعمال فشار و اعلام آمادگی برای مذاکره، توصیف میکند و میگوید: «(از نظر) آمریکایی ها موضوعات مذاکره تغییر نکرده و همان هایی است که قبل از خروج از برجام مطرح بود و آقای ترامپ گفته بود دنبال یک توافق جامع هستیم که همه موضوعات را دربربگیرد.
او تصریح کرد: آمریکایی ها دنبال مذاکره دوجانبه هستند و علاقه مند نیستند که میانجی بپذیرند. بنابراین ممکن است آن شرط های آمریکا بخشی از یک بازی بوده باشد تا ایران واکنش نشان دهد و زمینه فشار حداکثری فراهم شود. در واقع آمریکایی ها در هر مرحله یک اعمال فشار دارند و یک اعلام آمادگی برای مذاکره».
در قبال اظهارات پمپئو وزیر خارجة آمریکا مبنی بر این که اگر رژیم ایران به یک دولت نرمال تبدیل شود، مذاکره امکانپذیر است». مقامات رژیم اخوندی واکنش نشان دادهاند. ظریف وزیر خارجة رژیم در یک یادداشت توییتری نوشت: «جنگ و مذاکره - چه با پیش شرط یا بدون آن - نمی توانند کنار هم قرار گیرند».
فلاحتپیشه رئیس کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس ارتجاع نیز این موضع را به صورت دیگری بیان کرد و گفت: «در شرایط کنونی مذاکره بین ایران و آمریکا صورت نمیگیرد مگر آنکه شرایط عادی شود. یعنی تحریمهای ظالمانه در دوران ترامپ تعدیل شده که با تعدیل آن امکان ورود به تنش زدایی وجود دارد. دو طرف به چالش و زورآزمایی در حد نهایی رسیدند؛ لذا امکان رسیدن به توافق وجود دارد منتها باید آمریکاییها برای توافق آمادگی داشته باشند».
در مقابل کیهان خامنهای هر گونه امیدواری به آمریکا را مورد طعنه و حمله قرار داد و طی مطلبی با عنوان « فریب پمپئو در طرح مذاکره بدون پیششرط فقط دیوانگان را ذوقزده میکند» نوشت:« مذاکره از نگاه دولتهای آمریکا- هم دموکرات و هم جمهوری خواه- وسیلهای برای چیدن محصول فشارها است و نشستن پشت میز مذاکره با آمریکاییها یعنی نقد کردن همان مواردی که با فشار زمینه تحقق آن را فراهم کردهاند».
کیهان با اشاره به حرف پمپئو مبنی بر آمادگیاش برای مذاکره نوشت: «حال دو طیف ماموریتدار و سهل اندیش میگویند که آمریکا از ۱۲ شرط خود عقبنشینی کرده است و اکنون بهترین زمان برای مذاکره است!... (در حالی که ) دولت ترامپ توافق قبلی (برجام) را زیر پا گذاشته و تقلا میکند تا توافق جدیدی با محتوای کاملتر (دائمی کردن برجام و تعمیم برجام به حوزههای موشکی و منطقهای) را دیکته کند.
این نامش مذاکره نیست، بلکه محاکمه ایران و تحمیل خواستههای سلطه گرانه و به عبارتی همان اجرای ۱۲ شرط است». روزنامة حکومتی آرمان (۱۳خرداد) رژیم را از پاسخ رد به مذاکره پرهیز داده و مینویسد: « در مقابل تحرکات دیپلماتیک این کشور هوشیاری بیشتری مورد نیاز است.
به نظرمیرسد وزیر خارجه آمریکا با اعلام جدید خود در صدد ایجاد فشار از نوع دیگری روی مقامات ایرانی است. درواقع موضع تازه کاخ سفید ارسال این پیام به جهان است که آمریکا برای دوری از تشنج و درگیری با ایران حداکثر انعطاف را بهخرج میدهد ولی پاسخ مناسبی از جمهوری اسلامی دریافت نمیکند و ایران از عرف رایج دیپلماتیک جهان پیروی نمیکند و به میزمذاکره باز نمیگردد»
این روزنامه در پایان باند خامنهای را که با دخالت نابجا در سیاست خارجی، کارهای را خراب میکنند، مورد حمله قرار داده و مینویسد: « متاسفانه هستند کسانی در داخل کشور که از رویارویی سخت در هر موضوعی استقبال میکنند و ظرایف سیاست خارجی را به کارشناسانش نمیسپارند و حساب هزینه و فایده را نمیکنند».
روزنامة رسالت (۱۳خرداد) در مطلبی با عنوان «طرفداران سازش به سرنوشت معمر قذافی رجوع کنند». رسالت به نقل از یکی از مهرههای رژیم به نام «بوربور» مینویسد: « کسانی که در این شرایط از مذاکره سخن میگویند و تجربه مذاکرات گذشته را ملاک قرار نمیدهند، حتماً زیان آن را خواهند دید... سازش معمر قذافی با استکبار جهانی باید ملاک طرفداران سازش قرار گیرد».
در گزارشی که دیدیم دو تصویر کاملا متضاد در رابطه با مذاکره با آمریکا دیده می شود برخی تحلیلها از عقب نشینی آمریکا در برابر رژیم صحبت می کنند و می گویند که این فرصت مناسبی برای مذاکره است اما برخی دیگر رویکرد آمریکا را تاکتیک و فریب توصیف می کنند که قصدش همچنان تحمیل شرایطش به رژیم از طریق دیگر است. اما واقعیت چیست این موضوع گفتگوی امروز ما با رضا هفت برادران است.
ج: اینها بیشتر یک جو سازی و تبلیغات است. دو واقعیت مهم این جا وجود دارد. یک واقعیت همان است که روحانی این روزها مرتب تکرار می کند که در شرایط بسیار سختی هستیم، سخت تر از آنچه که شما بتوانید تصور کنید. واقعیت دیگر آن است که آمریکا اگر حرف از مذاکره می زند بلافاصله به دنبال آن تصریح می کند که اگر رژیم ایران یک رژیم معمولی بشود.
در خود رژیم خود خامنهای نرمال شدن را دست کشیدن از به اصطلاح «آرمانهای» خودش می داند یعنی دست برداشتن از صدور ارتجاع، پذیرش قواعد همزیستی در جامعة بین المللی و عدم دخالت در کشورهای دیگر. خود خامنهای گفته که این به معنی تسلیم و ذلت و پایان جمهوری اسلامی است. که از نظر رژیم غیر قابل قبول است. حاصل برخورد این دو واقعیت همین تبلیغات و دود و دمی است که شما اشاره کردید.
یعنی از آنجا که رژیم نمی تواند با پای خود پشت میز مذاکره بیاید می کوشد ناتوانی خود را با فرافکنی به طرف مقابل نسبت دهد. و آنرا پیروزی جلوه دهد. کما اینکه کیهان خامنهای هم نوشته بود: «دولت ترامپ توافق قبلی (برجام) را زیر پا گذاشته و تقلا میکند تا توافق جدیدی با محتوای کاملتر (دائمی کردن برجام و تعمیم برجام به حوزههای موشکی و منطقهای) را دیکته کند.
این نامش مذاکره نیست، بلکه محاکمه ایران و تحمیل خواستههای سلطه گرانه و به عبارتی همان اجرای ۱۲ شرط است». از طرف دیگر در این جریان آمریکا موفق شد مارک جنگ و مخالفت با مذاکره را از خود دور کرده و آنرا به پای رژیم ببندد بخصوص با صحبت روز یکشنبه روحانی و تصریح او که ما جز مقاومت راه دیگری نداریم اکنون این رژیم است که در صندلی اتهام مخالفت با مذاکره و مصالحه در صندلی اتهام قرار گرفته است. بنابراین بخشی از این تبلیغات و دعوت خودشان به مذاکره از یک سو برای خنثی کردن این اتهام و از سوی دیگر پاسخی به مردم است که از بروز یک جنگ دیگر نگران هستند.
ج: اصل دعوا همین جاست. واقعیت این است که از برجام قبلی جز پوستهیی نمانده و تمام شده محسوب می شود. تمام تلاش و امید رژیم برای اینکه برجام اروپایی را جایگزین آن کند به اعتراف سردمداران خود رژیم به شکست انجامیده و از اروپا تا کنون هیچ آبی از جهت احیاء برجام یا کاستن از شدت تحریم ها گرم نشده است.
آنچنانکه ظریف و عراقچی که آشپزهای اصلی برجام بوده اند می گویند اگر اروپا به همین منوال ادامه دهد ما از برجام خارج خواهیم شد. آمریکا پیوسته گفته که برجام را در شکل قبلی آن که فقط محدود کردن اتمی رژیم را مد نظر داشت قبول ندارد و برجام بایستی محدودیت موشکی، و منع دخالتهای منطقهیی رژیم را در بر بگیرد.
اروپا هم به تدریج همین موضع را اتخاذ کرده، اخیرا هم رئیس جمهور فرانسه تاکید کرد که رژیم ایران بایستی دست از برنامه توسعة موشکی خود و دخالت در کشورهای منطقه بردارد. در وحشت از همین پیامد است که روزنامة حکومتی جوان نوشته است« پمپئو دیروز گفت که «حاضریم با ایران بدون پیششرط مذاکره کنیم.»
اما مذاکره بر سر چی؟! در این باره توضیح بیشتری نمیدهد، به جز آنکه میگوید «ایران باید یک کشور عادی باشد.» اگر بپرسیم عادی بودن یعنی چه یا چطور عادی باشیم، تازه میرسیم به همان ۱۲ شرط کذایی!». به این ترتیب مذاکره برای رژیم همچنانکه خود خامنهای تصریح کرد سم مهلک است و به نابودیاش منجر میشود.
ج: خیر. به همان اندازه که مذاکره برای رژیم خطرناک است، جنگهم با توجه به تعادل قوای به شدت نابرابر مطلقا خواستة رژیم نیست. اگر چه پهلوان پنبههای پاسدار امسال سلامی و فدوی و غیره با لاف زنی و رجز خوانی خنده دار هر روز ناوگانهای آمریکا با سلاحهای سری خود به قعر دریا می فرستند اما روشن است که این لفاظی ها حتی عقب مانده ترین بسیجی ها را هم دلخوش نمی کند.
از آن طرف آمریکا هم به دلایل قابل فهم مایل به جنگ نیست و مقامات دولت آمریکا گفته اند که مطمئناند با تشدید فشارهای اقتصادی و تنگتر کردن حلقة تحریمها می توانند به خواستة خود در به تسلیم واداشتن رژیم دست پیدا کنند. کما اینکه صادرات نفت رژیم از دو و نیم میلیون بشکه به ۴۰۰هزار بشکه در ماه گذشته سقوط کرده است. و دارد به سمت صفر میل می کند.
این بخشی از همان واقعیت سختی است که روحانی به آن اشاره می کرد و می گفت در اثر آن شبها بیش از دوساعت نمی تواند بخوابد. این همان چیزی است که این روزها در ادبیات سیاسی به عنوان آبپز کردن قورباغه معروف شده است. و خلاصه آمریکا نمی خواهد تا آنجا که می توان این گره را با دست تحریمها وفشارهای اقتصادی باز کرد به دندان نظامی متوسل شود.
ج: مسلم است که این تحولات که گفتید در خلاء اتفاق نمی افتد. فشارهای فزایندة اقتصادی در بستر یک جامعه انفجاری است تاکی می توان مردم به جان آمده را با اختناق و سرکوب یا با وعده و حرف درمانی در بند نگهداشت؟ رژیم تا کی می تواند ضعف و استیصال خود را به موشک پرانی به کشتی های نفت کش و به تاسیسات نفتی همسایگان بپوشاند. مسلم است که هریک از این اقدامات واکنشها و بازتابهای طبیعی خود را دارد.
اما اینکه در اجلاس های سه گانه مکه شاهد بودیم که این اقدامات ماجراجویانه منجر به ایجاد صف آرایی کشورهای منطقه و کشورهای اسلامی در برابر نظام ولایت فقیه شد. اگر چه سیاست رژیم (اگر بشود اسم آنرا سیاست گذاشت) دفع الوقت و زمان خریدن است اما در شرایطی که زمان به زیان رژیم پیش می رود، زمان خریدن معنایی جز له شدن زیر چرخهای زمان ندارد. یعنی به هر حال رژیم از سرنوشت محتومی که مردم ایران برایش رقم می زنند گریزی نخواهد داشت.
مطالب مرتبط
پیشنهاد مذاکره بدون پیش شرط، آب در لانه مورچگان
بههم خوردن «موازنهٔ وحشت»
گزارش و گفتگو با رضا هفت برادران
اظهارات روز یکشنبه روحانی مبنی بر رد مذاکره و تاکید او بر این که جز باصطلاح مقاومت راه دیگری نیست، جنگ و جدال بر سر مذاکره کردن یا مذاکره نکردن با آمریکا را در درون رژیم و بخصوص در میان طیف باند اصلاحطلبان تشدید کرده است. گزارشی در این باره:
خبر و نظر:
قاسم محبعلی از دیپلوماتهای سابق رژیم از باند روحانی، سیاست امریکا در قبال رژیم را به کارگیری متناوب اعمال فشار و اعلام آمادگی برای مذاکره، توصیف میکند و میگوید: «(از نظر) آمریکایی ها موضوعات مذاکره تغییر نکرده و همان هایی است که قبل از خروج از برجام مطرح بود و آقای ترامپ گفته بود دنبال یک توافق جامع هستیم که همه موضوعات را دربربگیرد.
او تصریح کرد: آمریکایی ها دنبال مذاکره دوجانبه هستند و علاقه مند نیستند که میانجی بپذیرند. بنابراین ممکن است آن شرط های آمریکا بخشی از یک بازی بوده باشد تا ایران واکنش نشان دهد و زمینه فشار حداکثری فراهم شود. در واقع آمریکایی ها در هر مرحله یک اعمال فشار دارند و یک اعلام آمادگی برای مذاکره».
در قبال اظهارات پمپئو وزیر خارجة آمریکا مبنی بر این که اگر رژیم ایران به یک دولت نرمال تبدیل شود، مذاکره امکانپذیر است». مقامات رژیم اخوندی واکنش نشان دادهاند. ظریف وزیر خارجة رژیم در یک یادداشت توییتری نوشت: «جنگ و مذاکره - چه با پیش شرط یا بدون آن - نمی توانند کنار هم قرار گیرند».
فلاحتپیشه رئیس کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس ارتجاع نیز این موضع را به صورت دیگری بیان کرد و گفت: «در شرایط کنونی مذاکره بین ایران و آمریکا صورت نمیگیرد مگر آنکه شرایط عادی شود. یعنی تحریمهای ظالمانه در دوران ترامپ تعدیل شده که با تعدیل آن امکان ورود به تنش زدایی وجود دارد. دو طرف به چالش و زورآزمایی در حد نهایی رسیدند؛ لذا امکان رسیدن به توافق وجود دارد منتها باید آمریکاییها برای توافق آمادگی داشته باشند».
طعنه و حمله
در مقابل کیهان خامنهای هر گونه امیدواری به آمریکا را مورد طعنه و حمله قرار داد و طی مطلبی با عنوان « فریب پمپئو در طرح مذاکره بدون پیششرط فقط دیوانگان را ذوقزده میکند» نوشت:« مذاکره از نگاه دولتهای آمریکا- هم دموکرات و هم جمهوری خواه- وسیلهای برای چیدن محصول فشارها است و نشستن پشت میز مذاکره با آمریکاییها یعنی نقد کردن همان مواردی که با فشار زمینه تحقق آن را فراهم کردهاند».
کیهان با اشاره به حرف پمپئو مبنی بر آمادگیاش برای مذاکره نوشت: «حال دو طیف ماموریتدار و سهل اندیش میگویند که آمریکا از ۱۲ شرط خود عقبنشینی کرده است و اکنون بهترین زمان برای مذاکره است!... (در حالی که ) دولت ترامپ توافق قبلی (برجام) را زیر پا گذاشته و تقلا میکند تا توافق جدیدی با محتوای کاملتر (دائمی کردن برجام و تعمیم برجام به حوزههای موشکی و منطقهای) را دیکته کند.
این نامش مذاکره نیست، بلکه محاکمه ایران و تحمیل خواستههای سلطه گرانه و به عبارتی همان اجرای ۱۲ شرط است». روزنامة حکومتی آرمان (۱۳خرداد) رژیم را از پاسخ رد به مذاکره پرهیز داده و مینویسد: « در مقابل تحرکات دیپلماتیک این کشور هوشیاری بیشتری مورد نیاز است.
به نظرمیرسد وزیر خارجه آمریکا با اعلام جدید خود در صدد ایجاد فشار از نوع دیگری روی مقامات ایرانی است. درواقع موضع تازه کاخ سفید ارسال این پیام به جهان است که آمریکا برای دوری از تشنج و درگیری با ایران حداکثر انعطاف را بهخرج میدهد ولی پاسخ مناسبی از جمهوری اسلامی دریافت نمیکند و ایران از عرف رایج دیپلماتیک جهان پیروی نمیکند و به میزمذاکره باز نمیگردد»
دخالت نابجا
این روزنامه در پایان باند خامنهای را که با دخالت نابجا در سیاست خارجی، کارهای را خراب میکنند، مورد حمله قرار داده و مینویسد: « متاسفانه هستند کسانی در داخل کشور که از رویارویی سخت در هر موضوعی استقبال میکنند و ظرایف سیاست خارجی را به کارشناسانش نمیسپارند و حساب هزینه و فایده را نمیکنند».
روزنامة رسالت (۱۳خرداد) در مطلبی با عنوان «طرفداران سازش به سرنوشت معمر قذافی رجوع کنند». رسالت به نقل از یکی از مهرههای رژیم به نام «بوربور» مینویسد: « کسانی که در این شرایط از مذاکره سخن میگویند و تجربه مذاکرات گذشته را ملاک قرار نمیدهند، حتماً زیان آن را خواهند دید... سازش معمر قذافی با استکبار جهانی باید ملاک طرفداران سازش قرار گیرد».
گفتگوی سیاسی
در گزارشی که دیدیم دو تصویر کاملا متضاد در رابطه با مذاکره با آمریکا دیده می شود برخی تحلیلها از عقب نشینی آمریکا در برابر رژیم صحبت می کنند و می گویند که این فرصت مناسبی برای مذاکره است اما برخی دیگر رویکرد آمریکا را تاکتیک و فریب توصیف می کنند که قصدش همچنان تحمیل شرایطش به رژیم از طریق دیگر است. اما واقعیت چیست این موضوع گفتگوی امروز ما با رضا هفت برادران است.
س: این روزها رسانههای رژیم پر از اخبار و گزارشهای پر دود و دم در رابطه با مذاکره و میانجیگری طرف های مختلف است به نظر شما آیا این واقعیت داره؟
ج: اینها بیشتر یک جو سازی و تبلیغات است. دو واقعیت مهم این جا وجود دارد. یک واقعیت همان است که روحانی این روزها مرتب تکرار می کند که در شرایط بسیار سختی هستیم، سخت تر از آنچه که شما بتوانید تصور کنید. واقعیت دیگر آن است که آمریکا اگر حرف از مذاکره می زند بلافاصله به دنبال آن تصریح می کند که اگر رژیم ایران یک رژیم معمولی بشود.
در خود رژیم خود خامنهای نرمال شدن را دست کشیدن از به اصطلاح «آرمانهای» خودش می داند یعنی دست برداشتن از صدور ارتجاع، پذیرش قواعد همزیستی در جامعة بین المللی و عدم دخالت در کشورهای دیگر. خود خامنهای گفته که این به معنی تسلیم و ذلت و پایان جمهوری اسلامی است. که از نظر رژیم غیر قابل قبول است. حاصل برخورد این دو واقعیت همین تبلیغات و دود و دمی است که شما اشاره کردید.
یعنی از آنجا که رژیم نمی تواند با پای خود پشت میز مذاکره بیاید می کوشد ناتوانی خود را با فرافکنی به طرف مقابل نسبت دهد. و آنرا پیروزی جلوه دهد. کما اینکه کیهان خامنهای هم نوشته بود: «دولت ترامپ توافق قبلی (برجام) را زیر پا گذاشته و تقلا میکند تا توافق جدیدی با محتوای کاملتر (دائمی کردن برجام و تعمیم برجام به حوزههای موشکی و منطقهای) را دیکته کند.
این نامش مذاکره نیست، بلکه محاکمه ایران و تحمیل خواستههای سلطه گرانه و به عبارتی همان اجرای ۱۲ شرط است». از طرف دیگر در این جریان آمریکا موفق شد مارک جنگ و مخالفت با مذاکره را از خود دور کرده و آنرا به پای رژیم ببندد بخصوص با صحبت روز یکشنبه روحانی و تصریح او که ما جز مقاومت راه دیگری نداریم اکنون این رژیم است که در صندلی اتهام مخالفت با مذاکره و مصالحه در صندلی اتهام قرار گرفته است. بنابراین بخشی از این تبلیغات و دعوت خودشان به مذاکره از یک سو برای خنثی کردن این اتهام و از سوی دیگر پاسخی به مردم است که از بروز یک جنگ دیگر نگران هستند.
س: باند خامنهای میگویند که آمریکا در صدد تحمیل یک برجام جدید است آیا این هم دود و دم و تحمیلات آن باند است؟ یا یک دعوای واقعی در میان است؟
ج: اصل دعوا همین جاست. واقعیت این است که از برجام قبلی جز پوستهیی نمانده و تمام شده محسوب می شود. تمام تلاش و امید رژیم برای اینکه برجام اروپایی را جایگزین آن کند به اعتراف سردمداران خود رژیم به شکست انجامیده و از اروپا تا کنون هیچ آبی از جهت احیاء برجام یا کاستن از شدت تحریم ها گرم نشده است.
آنچنانکه ظریف و عراقچی که آشپزهای اصلی برجام بوده اند می گویند اگر اروپا به همین منوال ادامه دهد ما از برجام خارج خواهیم شد. آمریکا پیوسته گفته که برجام را در شکل قبلی آن که فقط محدود کردن اتمی رژیم را مد نظر داشت قبول ندارد و برجام بایستی محدودیت موشکی، و منع دخالتهای منطقهیی رژیم را در بر بگیرد.
اروپا هم به تدریج همین موضع را اتخاذ کرده، اخیرا هم رئیس جمهور فرانسه تاکید کرد که رژیم ایران بایستی دست از برنامه توسعة موشکی خود و دخالت در کشورهای منطقه بردارد. در وحشت از همین پیامد است که روزنامة حکومتی جوان نوشته است« پمپئو دیروز گفت که «حاضریم با ایران بدون پیششرط مذاکره کنیم.»
اما مذاکره بر سر چی؟! در این باره توضیح بیشتری نمیدهد، به جز آنکه میگوید «ایران باید یک کشور عادی باشد.» اگر بپرسیم عادی بودن یعنی چه یا چطور عادی باشیم، تازه میرسیم به همان ۱۲ شرط کذایی!». به این ترتیب مذاکره برای رژیم همچنانکه خود خامنهای تصریح کرد سم مهلک است و به نابودیاش منجر میشود.
س: آیا اینکه باند خامنهای می گویند مذاکره امکان پذیر نیست به معنی این است که راه جنگ دارد هموار می شود؟
ج: خیر. به همان اندازه که مذاکره برای رژیم خطرناک است، جنگهم با توجه به تعادل قوای به شدت نابرابر مطلقا خواستة رژیم نیست. اگر چه پهلوان پنبههای پاسدار امسال سلامی و فدوی و غیره با لاف زنی و رجز خوانی خنده دار هر روز ناوگانهای آمریکا با سلاحهای سری خود به قعر دریا می فرستند اما روشن است که این لفاظی ها حتی عقب مانده ترین بسیجی ها را هم دلخوش نمی کند.
از آن طرف آمریکا هم به دلایل قابل فهم مایل به جنگ نیست و مقامات دولت آمریکا گفته اند که مطمئناند با تشدید فشارهای اقتصادی و تنگتر کردن حلقة تحریمها می توانند به خواستة خود در به تسلیم واداشتن رژیم دست پیدا کنند. کما اینکه صادرات نفت رژیم از دو و نیم میلیون بشکه به ۴۰۰هزار بشکه در ماه گذشته سقوط کرده است. و دارد به سمت صفر میل می کند.
این بخشی از همان واقعیت سختی است که روحانی به آن اشاره می کرد و می گفت در اثر آن شبها بیش از دوساعت نمی تواند بخوابد. این همان چیزی است که این روزها در ادبیات سیاسی به عنوان آبپز کردن قورباغه معروف شده است. و خلاصه آمریکا نمی خواهد تا آنجا که می توان این گره را با دست تحریمها وفشارهای اقتصادی باز کرد به دندان نظامی متوسل شود.
س: آیا این وضعیت نه جنگ نه مذاکره که رژیم خواستار آنست، همین طور ادامه پیدا می کند؟
ج: مسلم است که این تحولات که گفتید در خلاء اتفاق نمی افتد. فشارهای فزایندة اقتصادی در بستر یک جامعه انفجاری است تاکی می توان مردم به جان آمده را با اختناق و سرکوب یا با وعده و حرف درمانی در بند نگهداشت؟ رژیم تا کی می تواند ضعف و استیصال خود را به موشک پرانی به کشتی های نفت کش و به تاسیسات نفتی همسایگان بپوشاند. مسلم است که هریک از این اقدامات واکنشها و بازتابهای طبیعی خود را دارد.
اما اینکه در اجلاس های سه گانه مکه شاهد بودیم که این اقدامات ماجراجویانه منجر به ایجاد صف آرایی کشورهای منطقه و کشورهای اسلامی در برابر نظام ولایت فقیه شد. اگر چه سیاست رژیم (اگر بشود اسم آنرا سیاست گذاشت) دفع الوقت و زمان خریدن است اما در شرایطی که زمان به زیان رژیم پیش می رود، زمان خریدن معنایی جز له شدن زیر چرخهای زمان ندارد. یعنی به هر حال رژیم از سرنوشت محتومی که مردم ایران برایش رقم می زنند گریزی نخواهد داشت.
مطالب مرتبط
پیشنهاد مذاکره بدون پیش شرط، آب در لانه مورچگان
بههم خوردن «موازنهٔ وحشت»