قیام ایران _ تحولات سیاسی، مذاکره یا جنگ؟
مذاکره یا جنگ بررسی سمت و سوی تحولات سیاسی
گزارش و گفتگو با هادی روشن روان
ترامپ و ماکرون اتفاق نظر دارند که (رژیم) ایران نباید تسلیحات هسته ای بسازد. این عنوان خبر و گزارش بسیاری از خبرگزاریها و رسانههای خبری بود. روز پنجشنبه، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه در حاشیه گفتگوهایشان در شهر کان در نرماندی فرانسه بر وجوه مشترکشان در رابطه با (رژیم) ایران تاکید کردند.
به گزارش صدای آلمان، آنها با وجود مواضع متفاوت شان نسبت به برجام نشان دادند که در برابر (رژیم) ایران با هم متحد هستند. ترامپ گفت معتقد است ایران خواستار مذاکره است و او برای چنین گفتگویی آماده خواهد بود. در آستانه گفتگوی این دو سیاستمدار، دفتر ریاست جمهوری فرانسه اعلام کرد که در میانه تنشهای فزاینده میان ایران و آمریکا، فرانسه خواهان تاکید بر لزوم گفتگو میان این دو کشور خواهد شد.
روسای جمهوری فرانسه و آمریکا هر دو خاطرنشان کردند که نمی خواهند (رژیم) ایران به سلاح های اتمی دست پیدا کند. مکرون گفت که هر دو طرف همچنین می خواهند به صلح در منطقه دست یابند و مایلند که برنامه موشک های بالیستیک ایران محدود شود که "شامل" فعالیت منطقه ای ایران در خاورمیانه می شود.
رژیم آخوندی امروز از زبان سخنگوی وزارت خارجة خود نسبت به موضعگیری رئیس جمهور فرانسه واکنش نشان داد و گفت: «طرح موضوعات فرابرجامی، نه تنها کمکی به حفظ برجام نمی کنند، بلکه زمینه بی اعتمادی بیشتر بین طرف های باقی مانده برجام را فراهم و آمریکا را به هدف خود در خروج غیرقانونی از برجام که چیزی جز فروپاشی آن نبود، نزدیک تر می کنند».
از سوی دیگر، به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، ژنرال فرانک مکنزی، فرمانده ارشد نیروهای آمریکایی در خاورمیانه (سنتکام) روز پنجشنبه ۱۶ خرداد گفت به نظر می رسد (رژیم) ایران تصمیم گرفته است در واکنش به تقویت نظامی امریکا در منطقه خلیج فارس، از موضع خود «عقب نشینی کرده و در محاسباتش بازنگری کند».
ژنرال فرانک مکنزی، فرمانده سنتکام (فرماندهی مرکزی آمریکا) در عین حال گفته هنوز زود است نتیجه گیری کرد که ایران طرح هایش را برای حملات بالقوه علیه منافع آمریکا که باعث تقویت حضور نظامی ماه گذشته در منطقه شد، کنار گذاشته است.
از سوی دیگر ژنرل مکنزی همچنین روز پنجشنبه در مصاحبهیی که در سایت شبکة انبیسی آمریکا انعکاس یافته، گفت: «بر این باور است که عوامل رژیم ایران یا دست نشاندگانشان ممکن است یک حمله را در هر لحظه به اجرا درآورند.
وی که در بغداد گفتگو میکرد، افزود: «فکر کنم این حمله قریب الوقوع است. وی افزود ما مستمرا وضعیت نیروهایمان در این منطقه را ارزیابی می کنیم.
مک کینزی بعد از برگزاری یک سلسله نشستها با نخست وزیر و وزیر دفاع عراق گفت از تلاشهای دولت عراق برای حفاظت از نیروهای آمریکا و متحدانش در این منطقه دلگرم شده است. در همین حال جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا که ترامپ را در سفر اروپاییاش همراهی میکند، طی مصاحبهیی گفت: «تحت دولت اوباما (رژیم) ایران احساس میکرد ما را درجیب خود دارد بنابر این دیگر از ما نمی ترسید».
«اما اکنون آنها باید نگران باشد که اگر کاری انجام دهند بهای آنرا بپردازند» .... بولتون افزود: «پرزیدنت ترامپ روشن ساخته است که ما آماده مذاکره برسر موضوع اتمی هستیم، اما قرار نیست که ما تهدیدات (رژیم) ایران را برای محدود کردن دسترسی مان به تنگه هرمز یا تهدید علیه منافع متحدینمان را بپذیریم» .
مشاور امنیت ملی آمریکا افزود: « برای همین بود که ما گام های نظامی برداشتیم نه بخاطرآانکه خواستار جنگ باشیم بله دقیقاً بخاطر آنکه خواستار اجتناب از آن می باشیم. ما خواستار ایجاد ساختار بازدارندگی می باشیم که ایران را متقاعد خواهد کرد که برای آنها دنبال کردن این مسیر خطرناک است. ایران اگر در اراده ما تردید کند اشتباه احمقانه ای مرتکب شده است».
در همین حال روز پنجشنبه ۱۶خرداد، امارات به همراه نروژ و عربستان در گزارشی نتایج بررسیهای اولیه خود را در اختیار اعضای شورای امنیت قرار دادند. در این گزارش نامی از (رژیم) ایران نیامده اما گفته شده این حملات احتمالاً توسط یک دولت انجام شده است.
این در حالی است که جان بولتون، روز ۹خرداد گفت که کشورش مدارک دخالت (رژیم) ایران در انفجارهای بندر فجیره را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه میکند. یک روز پس از این اظهار نظر بولتون، مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا هم انگشت اتهام را به سوی (رژیم) ایران گرفتند.
این گزارش رو دیدیم، به نظر میرسه موضعگیریها حول موضوع مذاکره در عین آمادگیهای نظامی، بیشتر و روشنتر شده، اما این که رژیم چه خطی رو در پیش گرفته مذاکره یا جنگ و رویارویی هنوز خیلی روشن نیست؛ چرا که علائم و نشانههای ضد و نقیضی رو از جانب رژیم شاهد هستیم. برای یافتن پاسخ به این سؤالها و ابهامها امروز گفتگو می کنیم با هادی روشن روانی با ما همراه باشید.
ج: ابتدا اجازه بدهید به زمینه و سوابقی که این وضعیت موجود در بستر و ادامة آن شکل گرفته، اشاره کنم. طی یک سال گذشته رژیم ۳ضربة استراتژیک دریافت کرده است: در ۱۸ اردیبهشت ۹۷، رئیس جمهور آمریکا خروج این کشور از برجام را اعلام کرد. در ۱۹فروردین ۹۸، آمریکا سپاه پاسداران را در لیست گروههای تروریستی قرار داد. در دوم اردیبهشت ۹۸، آمریکا اعلام کرد، دیگر معافیت خرید نفت ایران برای ۸کشور را دیگر تمدید نمیکند.
از ۱۸اردیبهشت۹۷ تا ۱۹فروردین ۹۸، رژیم با احتساب این که میتواند تحریمهای نفتی را با استفاده از سپاه پاسداران و امکانات آن دور بزند، خط نه جنگ، و نه مذاکره، یعنی خط کش دادن تا پایان دوران ترامپ تا سال ۲۰۲۰ را بدون دامن زدن به تشدید تضاد دنبال میکرد. اما بعد از در لیست تروریستی قرار گرفتن سپاه و بدنبال آن عدم معافیت نفتی کشورها، ادامه وضعیت تا ۲۰۲۰ برای رژیم در هاله از ابهام قرار گرفت. زیرا :
بودجه سال ۹۸ را بر اساس ۱.۵ میلیون بشکه نفت در روز بسته بودند، اما اکنون بعد از لغو معافیتهای نفتی، صادرات نفت به زیر ۵۰۰ هزار بشکه سقوط کرده است. که در این شرایط وضعیت معیشتی مردم بسا وخیمتر شده و احتمال انفجار اجتماعی تا قبل از ۲۰۲۰ را بالا میبرد.
به این ترتیب رژیم در یک بنبست است، جنگ با توجه به تعادل قوای مطلقا نابرابر که نتیجة آن از پیش مشخص است، مذاکره هم به معنی تسلیم است و در وهلة اول به نفی سپاه و در وهلة بعد به نفی تمامیت نظام ولایت فقیه نام میبرد. پس از بررسیهای انجام شده در شورای عالی امنیت رژیم زیر نظر خامنهای، خود او نتیجه را در سخنرانیهای مختلف به این صورت بیان کرده مانند این که: «نه جنگ، نه مذاکره» مذاکره سم است و مذاکره با دولت فعلی آمریکا سم مضاعف است» تنها راه مقاومت است» و «جنگ، جنگ ارادههاست».
ج: رفتن سپاه در لیست تروریستی علاوه بر افزایش فشارهای ناشی از تحریم اقتصادی ناشی، یک ضربه روحی خردکننده به پرسنل سپاه بود و جریان ریزش در سپاه را شدت بخشید. کارشناسان رژیم، پاشنه آشیل رژیم را تحریمها ارزیابی کردند که با سختتر شدن آنها بعد از عدم تمدید معافیت نفتی میتواند به اعتراضات مردمی و قیام منجر شود. آنها از طرف دیگر پاشنه آشیل آمریکا و متحدانش بهویژه اسرائیل، عربستان و نیروهای آمریکا در منطقه را «امنیت» ارزیابی کردند.
آنها نتیجه گیری میکنند که در مقابل فشار حداکثری آمریکا روی پاشنه آشیل رژیم، تنها هدف گرفتن پاشنه آشیل آمریکا در منطقه است که میتواند وضعیت را تغییر دهد و بنبست را بشکند و رژیم تنها از این طریق است که میتواند برای بده بستان در میز مذاکره، چیزی در دست داشته باشد.
حسامالدین آشنا مشاور روحانی در روز ۳۱ اردیبهشت ۹۸ گفت: «پاسخ ما به آمریکا، «نه به جنگ و نه به تحریم» است. آمریکا از ترس جنگ میخواهد ما را با پذیرش شرایط تحریم وادار به مذاکره کند. جواب ما این است که آمریکا را به شرایطی ببریم که نتواند ما را از جنگ بترساند و نتواند به تحریم ادامه بدهد».
بر اساس این تحلیل بود که رژیم اقدام به انفجار ۴ کشتی نفتکش در بندر فجیره در ۱۲ اردیبهشت و حمله به لولهها و تأسیسات نفتی عربستان، توسط حوثیها در ۱۴ اردیبهشت ۹۸ کرد. و بعد هم به طور هر گونه وابستگی خود به این حملات را تکذیب و انکار کرد.
آمریکا نیز متقابلاً تراکم نیروی نظامی خود در منطقه را افزایش داد. در همین رابطه بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا که ترامپ را در سفر اروپاییاش همراهی میکند، طی مصاحبهیی (در روز ۱۶خرداد) گفت: «پرزیدنت ترامپ روشن ساخته است که ما آماده مذاکره برسر موضوع اتمی هستیم، اما قرار نیست که ما تهدیدات (رژیم) ایران را برای محدود کردن دسترسی مان به تنگه هرمز یا تهدید علیه منافع متحدینمان را بپذیریم» .
مشاور امنیت ملی آمریکا افزود: «برای همین بود که ما گامهای نظامی برداشتیم نه بخاطرآنکه خواستار جنگ باشیم بلکه دقیقاً بخاطر آنکه خواستار اجتناب از آن می باشیم. ما خواستار ایجاد ساختار بازدارندگی هستیم که (رژیم) ایران را متقاعد خواهد کرد که برای آنها دنبال کردن این مسیر خطرناک است. (رژیم) ایران اگر در اراده ما تردید کند اشتباه احمقانه ای مرتکب شده است».
در داخل خود رژیم هم، این خط را «استراتژی لبة پرتگاه» مینامند، زیرا اقدام بسیار پرریسکی است که اگر چه خط هر دو طرف «نه جنگ» است، اما با شرایط انفجاری و حادی که پیش آمده، هر آن امکان دارد بر اثر یک اقدام عمدی یا سهوی، جرقة جنگ زده شود و آتش آن همة منطقه را فرا بگیرد.
ج: این مواضع ضد و نقیض ناشی از بنبستی است که رژیم در آن گیر افتاده و هم مذاکره و هم ایستادگی و گردنکشی راه به نابودی و سرنگونی میبرد. ضمناً این ضد و نقیضگویی خاص روحانی هم نیست. خامنهای هم به شدت دچار آن است. و بازتاب شرایط متناقضی است که رژیم گرفتار آن است.
ادامه فشارهای حداکثری آمریکا روی وضعیت اقتصادی، با توجه به اینکه به اعتراف خود رژیم «سرمایه اجتماعی به صفر نزدیک شده» میتواند قبل از ۲۰۲۰ (موعد انتخابات آمریکا) به انفجار اجتماعی و قیامی دیگر بیانجامد. علاوه بر این چشمانداز بعد از ۲۰۲۰ هم مشخص نیست، اولاً به احتمال زیاد ترامپ مجدد انتخاب میشود، اما حتی اگر یک دموکرات هم رئیسجمهور شود. چنین نیست که آمریکا از راهی که با رژیم طی کرده، برگردد و مثلاً بهسادگی تحریمها را منتفی نمیکند.
سایت حکومتی دیپلماسی ایرانی (۶ خرداد ۹۸) طی مقالهیی با عنوان «شب قدرِ حکمرانی در ایران» نوشت: «سیاست رسمی کشور فعلاً نفی مذاکره و جنگ است اما این استراتژی در این مقطع، کافی نیست و به دو صورت زیر تهدیدآمیز است: آمریکاییها به فشارهایشان برای ایجاد نارضایتی و ناآرامی داخلی امید بستهاند. آیا میتواند روی تابآوری اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی کشور (با توجه به کاهش سرمایه اجتماعی) حساب کرد که به انفجاری اجتماعی منجر نشود؟
هزینه تولید کردن برای آمریکاییها و متحدانش از طریق افزودن بر قابلیتهای صنعت هستهای و از طریق نفوذ منطقهای، آیا تنشهای ناشی از این گزینه، احتمال خارج شدن از کنترل، منجر به خطر اصلی یعنی ختم به جنگ نمیشود؟».
ج: کاملاً درست است؛ «نه جنگ، نه مذاکره» نمیتواند یک خط باشد و به دلیل شرایط متحول و انفجاری قابل دوام نیست و انتخاب خامنهای در هر حال بین مرگ یا خودکشی است؛ راه دیگری متصور نیست. البته این وضعیت هم دفعتاً و خلقالساعه به وجود نیامده، در وهلة اول حاصل یک مقاومت مستمر ۴۰ساله و نبردی خونین و جانانة مردم و مقاومت ایران با این رژیم است و تا وقتی این عامل اصلی که ریشة تمام بحرانهای رژیم بر جای هست، هیچ تغییری در سیاست و آرایش قوای بینالمللی نمیتواند هیچ راه نجاتی برای رژیم باز کند.
اجازه بدهید سخنانم را به عنوان نتیجهگیری با قسمتی از سخنان خانم مریم رجوی در افطار ماه مبارک رمضان در جمع مجاهدان مستقر در اشرف۳ به پایان برسانم که گفتند: « به تحولات این روزها در موضوع اتمی نگاه کنید. پروژه ضد میهنی دست یابی به سلاح اتمی که پایه دیگر استراتژی رژیم برای بقا بود، به همت مجاهدین در هم شکسته شد و به مردابی برای این رژیم تبدیل شده که هر روز بیشتر در آن فرو میرود.
روحانی شیاد قبلاً گفته بود که برای سال ۱۳۸۲ خواب ۵۰ هزار سانتریفیوژ و تبدیل شدن فاشیسم دینی به یک قدرت اتمی را میدید. اما یک دهه بعد مجبور شد با جازدن برجام به مثابه فتح الفتوح بر ناکامیهای نظام سرپوش بگذارد.
او میخواست به تضادهای درونی آمریکا دامن بزند، اما حالا ناگزیر تضادهای اروپا با آمریکا علیه رژیم را کمتر و کمترکرده است.
آری ۴۰ سال مبارزه بی امان مجاهدین و مقاومت ایران، بارهبری مسعود رجوی، با پرداخت بهای سنگین حربههای قدرتمند مذهبی و سیاسی و نظامی و تاریخی این رژیم را یکی بعد از دیگری از کار انداخته است. در یک کلام رژیم آخوندها ظرفیت ادامه بقای خود را از دست داده است. آری، این رژیم پلید در برابر قیام مردم ایران و در برابر کانونهای شورشی و ارتش بزرگ آزادی دوام نخواهد آورد و سرنگون میشود».
مطالب مرتبط
سم مذاکره و بنبست نظام ولایت فقیه
سم مذاکره و بنبست نظام
گزارش و گفتگو با هادی روشن روان
خبر و نظر
ترامپ و ماکرون اتفاق نظر دارند که (رژیم) ایران نباید تسلیحات هسته ای بسازد. این عنوان خبر و گزارش بسیاری از خبرگزاریها و رسانههای خبری بود. روز پنجشنبه، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه در حاشیه گفتگوهایشان در شهر کان در نرماندی فرانسه بر وجوه مشترکشان در رابطه با (رژیم) ایران تاکید کردند.
به گزارش صدای آلمان، آنها با وجود مواضع متفاوت شان نسبت به برجام نشان دادند که در برابر (رژیم) ایران با هم متحد هستند. ترامپ گفت معتقد است ایران خواستار مذاکره است و او برای چنین گفتگویی آماده خواهد بود. در آستانه گفتگوی این دو سیاستمدار، دفتر ریاست جمهوری فرانسه اعلام کرد که در میانه تنشهای فزاینده میان ایران و آمریکا، فرانسه خواهان تاکید بر لزوم گفتگو میان این دو کشور خواهد شد.
روسای جمهوری فرانسه و آمریکا هر دو خاطرنشان کردند که نمی خواهند (رژیم) ایران به سلاح های اتمی دست پیدا کند. مکرون گفت که هر دو طرف همچنین می خواهند به صلح در منطقه دست یابند و مایلند که برنامه موشک های بالیستیک ایران محدود شود که "شامل" فعالیت منطقه ای ایران در خاورمیانه می شود.
رژیم آخوندی امروز از زبان سخنگوی وزارت خارجة خود نسبت به موضعگیری رئیس جمهور فرانسه واکنش نشان داد و گفت: «طرح موضوعات فرابرجامی، نه تنها کمکی به حفظ برجام نمی کنند، بلکه زمینه بی اعتمادی بیشتر بین طرف های باقی مانده برجام را فراهم و آمریکا را به هدف خود در خروج غیرقانونی از برجام که چیزی جز فروپاشی آن نبود، نزدیک تر می کنند».
عقب نشینی
از سوی دیگر، به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، ژنرال فرانک مکنزی، فرمانده ارشد نیروهای آمریکایی در خاورمیانه (سنتکام) روز پنجشنبه ۱۶ خرداد گفت به نظر می رسد (رژیم) ایران تصمیم گرفته است در واکنش به تقویت نظامی امریکا در منطقه خلیج فارس، از موضع خود «عقب نشینی کرده و در محاسباتش بازنگری کند».
ژنرال فرانک مکنزی، فرمانده سنتکام (فرماندهی مرکزی آمریکا) در عین حال گفته هنوز زود است نتیجه گیری کرد که ایران طرح هایش را برای حملات بالقوه علیه منافع آمریکا که باعث تقویت حضور نظامی ماه گذشته در منطقه شد، کنار گذاشته است.
از سوی دیگر ژنرل مکنزی همچنین روز پنجشنبه در مصاحبهیی که در سایت شبکة انبیسی آمریکا انعکاس یافته، گفت: «بر این باور است که عوامل رژیم ایران یا دست نشاندگانشان ممکن است یک حمله را در هر لحظه به اجرا درآورند.
وی که در بغداد گفتگو میکرد، افزود: «فکر کنم این حمله قریب الوقوع است. وی افزود ما مستمرا وضعیت نیروهایمان در این منطقه را ارزیابی می کنیم.
مک کینزی بعد از برگزاری یک سلسله نشستها با نخست وزیر و وزیر دفاع عراق گفت از تلاشهای دولت عراق برای حفاظت از نیروهای آمریکا و متحدانش در این منطقه دلگرم شده است. در همین حال جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا که ترامپ را در سفر اروپاییاش همراهی میکند، طی مصاحبهیی گفت: «تحت دولت اوباما (رژیم) ایران احساس میکرد ما را درجیب خود دارد بنابر این دیگر از ما نمی ترسید».
نگران
«اما اکنون آنها باید نگران باشد که اگر کاری انجام دهند بهای آنرا بپردازند» .... بولتون افزود: «پرزیدنت ترامپ روشن ساخته است که ما آماده مذاکره برسر موضوع اتمی هستیم، اما قرار نیست که ما تهدیدات (رژیم) ایران را برای محدود کردن دسترسی مان به تنگه هرمز یا تهدید علیه منافع متحدینمان را بپذیریم» .
مشاور امنیت ملی آمریکا افزود: « برای همین بود که ما گام های نظامی برداشتیم نه بخاطرآانکه خواستار جنگ باشیم بله دقیقاً بخاطر آنکه خواستار اجتناب از آن می باشیم. ما خواستار ایجاد ساختار بازدارندگی می باشیم که ایران را متقاعد خواهد کرد که برای آنها دنبال کردن این مسیر خطرناک است. ایران اگر در اراده ما تردید کند اشتباه احمقانه ای مرتکب شده است».
در همین حال روز پنجشنبه ۱۶خرداد، امارات به همراه نروژ و عربستان در گزارشی نتایج بررسیهای اولیه خود را در اختیار اعضای شورای امنیت قرار دادند. در این گزارش نامی از (رژیم) ایران نیامده اما گفته شده این حملات احتمالاً توسط یک دولت انجام شده است.
این در حالی است که جان بولتون، روز ۹خرداد گفت که کشورش مدارک دخالت (رژیم) ایران در انفجارهای بندر فجیره را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه میکند. یک روز پس از این اظهار نظر بولتون، مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا هم انگشت اتهام را به سوی (رژیم) ایران گرفتند.
گفتگوی سیاسی
این گزارش رو دیدیم، به نظر میرسه موضعگیریها حول موضوع مذاکره در عین آمادگیهای نظامی، بیشتر و روشنتر شده، اما این که رژیم چه خطی رو در پیش گرفته مذاکره یا جنگ و رویارویی هنوز خیلی روشن نیست؛ چرا که علائم و نشانههای ضد و نقیضی رو از جانب رژیم شاهد هستیم. برای یافتن پاسخ به این سؤالها و ابهامها امروز گفتگو می کنیم با هادی روشن روانی با ما همراه باشید.
س: طی یک سالی گذشته، با خروج آمریکا از برجام، شرایط جدیدی ایجاد شده که در این شرایط شاهد واکنشهای مختلف و متناقضی از جانب رژیم بودهایم که بعضی از آنها حاکی از این است که رژیم میخواهد کوتاه بیاید و مذاکره کند، اما بسیاری دیگر هم حاکی از ایستادگی رژیم و آماده شدن برای جنگ است؛ بالاخره خط رژیم چیست؟ فارغ از تبلیغات بیرونی، در داخل رژیم کدام گفتمان غالب است؟ مذاکره یا جنگ؟
ج: ابتدا اجازه بدهید به زمینه و سوابقی که این وضعیت موجود در بستر و ادامة آن شکل گرفته، اشاره کنم. طی یک سال گذشته رژیم ۳ضربة استراتژیک دریافت کرده است: در ۱۸ اردیبهشت ۹۷، رئیس جمهور آمریکا خروج این کشور از برجام را اعلام کرد. در ۱۹فروردین ۹۸، آمریکا سپاه پاسداران را در لیست گروههای تروریستی قرار داد. در دوم اردیبهشت ۹۸، آمریکا اعلام کرد، دیگر معافیت خرید نفت ایران برای ۸کشور را دیگر تمدید نمیکند.
از ۱۸اردیبهشت۹۷ تا ۱۹فروردین ۹۸، رژیم با احتساب این که میتواند تحریمهای نفتی را با استفاده از سپاه پاسداران و امکانات آن دور بزند، خط نه جنگ، و نه مذاکره، یعنی خط کش دادن تا پایان دوران ترامپ تا سال ۲۰۲۰ را بدون دامن زدن به تشدید تضاد دنبال میکرد. اما بعد از در لیست تروریستی قرار گرفتن سپاه و بدنبال آن عدم معافیت نفتی کشورها، ادامه وضعیت تا ۲۰۲۰ برای رژیم در هاله از ابهام قرار گرفت. زیرا :
بودجه سال ۹۸ را بر اساس ۱.۵ میلیون بشکه نفت در روز بسته بودند، اما اکنون بعد از لغو معافیتهای نفتی، صادرات نفت به زیر ۵۰۰ هزار بشکه سقوط کرده است. که در این شرایط وضعیت معیشتی مردم بسا وخیمتر شده و احتمال انفجار اجتماعی تا قبل از ۲۰۲۰ را بالا میبرد.
بن بست
به این ترتیب رژیم در یک بنبست است، جنگ با توجه به تعادل قوای مطلقا نابرابر که نتیجة آن از پیش مشخص است، مذاکره هم به معنی تسلیم است و در وهلة اول به نفی سپاه و در وهلة بعد به نفی تمامیت نظام ولایت فقیه نام میبرد. پس از بررسیهای انجام شده در شورای عالی امنیت رژیم زیر نظر خامنهای، خود او نتیجه را در سخنرانیهای مختلف به این صورت بیان کرده مانند این که: «نه جنگ، نه مذاکره» مذاکره سم است و مذاکره با دولت فعلی آمریکا سم مضاعف است» تنها راه مقاومت است» و «جنگ، جنگ ارادههاست».
س: در صورتی که خط رژیم جنگ نیست، شما حملات نیابتی به نفتکشها در امارات و حملات موشکی و پهپادی به تأسیسات نفتی عربستان را چگونه تبیین میکنید؟
ج: رفتن سپاه در لیست تروریستی علاوه بر افزایش فشارهای ناشی از تحریم اقتصادی ناشی، یک ضربه روحی خردکننده به پرسنل سپاه بود و جریان ریزش در سپاه را شدت بخشید. کارشناسان رژیم، پاشنه آشیل رژیم را تحریمها ارزیابی کردند که با سختتر شدن آنها بعد از عدم تمدید معافیت نفتی میتواند به اعتراضات مردمی و قیام منجر شود. آنها از طرف دیگر پاشنه آشیل آمریکا و متحدانش بهویژه اسرائیل، عربستان و نیروهای آمریکا در منطقه را «امنیت» ارزیابی کردند.
آنها نتیجه گیری میکنند که در مقابل فشار حداکثری آمریکا روی پاشنه آشیل رژیم، تنها هدف گرفتن پاشنه آشیل آمریکا در منطقه است که میتواند وضعیت را تغییر دهد و بنبست را بشکند و رژیم تنها از این طریق است که میتواند برای بده بستان در میز مذاکره، چیزی در دست داشته باشد.
حسامالدین آشنا مشاور روحانی در روز ۳۱ اردیبهشت ۹۸ گفت: «پاسخ ما به آمریکا، «نه به جنگ و نه به تحریم» است. آمریکا از ترس جنگ میخواهد ما را با پذیرش شرایط تحریم وادار به مذاکره کند. جواب ما این است که آمریکا را به شرایطی ببریم که نتواند ما را از جنگ بترساند و نتواند به تحریم ادامه بدهد».
بر اساس این تحلیل بود که رژیم اقدام به انفجار ۴ کشتی نفتکش در بندر فجیره در ۱۲ اردیبهشت و حمله به لولهها و تأسیسات نفتی عربستان، توسط حوثیها در ۱۴ اردیبهشت ۹۸ کرد. و بعد هم به طور هر گونه وابستگی خود به این حملات را تکذیب و انکار کرد.
تراکم نیرو
آمریکا نیز متقابلاً تراکم نیروی نظامی خود در منطقه را افزایش داد. در همین رابطه بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا که ترامپ را در سفر اروپاییاش همراهی میکند، طی مصاحبهیی (در روز ۱۶خرداد) گفت: «پرزیدنت ترامپ روشن ساخته است که ما آماده مذاکره برسر موضوع اتمی هستیم، اما قرار نیست که ما تهدیدات (رژیم) ایران را برای محدود کردن دسترسی مان به تنگه هرمز یا تهدید علیه منافع متحدینمان را بپذیریم» .
مشاور امنیت ملی آمریکا افزود: «برای همین بود که ما گامهای نظامی برداشتیم نه بخاطرآنکه خواستار جنگ باشیم بلکه دقیقاً بخاطر آنکه خواستار اجتناب از آن می باشیم. ما خواستار ایجاد ساختار بازدارندگی هستیم که (رژیم) ایران را متقاعد خواهد کرد که برای آنها دنبال کردن این مسیر خطرناک است. (رژیم) ایران اگر در اراده ما تردید کند اشتباه احمقانه ای مرتکب شده است».
در داخل خود رژیم هم، این خط را «استراتژی لبة پرتگاه» مینامند، زیرا اقدام بسیار پرریسکی است که اگر چه خط هر دو طرف «نه جنگ» است، اما با شرایط انفجاری و حادی که پیش آمده، هر آن امکان دارد بر اثر یک اقدام عمدی یا سهوی، جرقة جنگ زده شود و آتش آن همة منطقه را فرا بگیرد.
س: روحانی تا یکی دو هفته پیش کاملاً در خط مذاکره حرف میزد و در این رابطه خواستار اختیارات برای پیشبرد مذاکره بود و حتی دم از بازنگری قانون اساسی میزد، اما یک مرتبه از خط ایستادگی و باصطلاح مقاومت سر درآورد و گفت ما به جز مقاومت هیچ راه دیگری نداریم، راز این رنگ عوض کردن چیست؟
ج: این مواضع ضد و نقیض ناشی از بنبستی است که رژیم در آن گیر افتاده و هم مذاکره و هم ایستادگی و گردنکشی راه به نابودی و سرنگونی میبرد. ضمناً این ضد و نقیضگویی خاص روحانی هم نیست. خامنهای هم به شدت دچار آن است. و بازتاب شرایط متناقضی است که رژیم گرفتار آن است.
ادامه فشارهای حداکثری آمریکا روی وضعیت اقتصادی، با توجه به اینکه به اعتراف خود رژیم «سرمایه اجتماعی به صفر نزدیک شده» میتواند قبل از ۲۰۲۰ (موعد انتخابات آمریکا) به انفجار اجتماعی و قیامی دیگر بیانجامد. علاوه بر این چشمانداز بعد از ۲۰۲۰ هم مشخص نیست، اولاً به احتمال زیاد ترامپ مجدد انتخاب میشود، اما حتی اگر یک دموکرات هم رئیسجمهور شود. چنین نیست که آمریکا از راهی که با رژیم طی کرده، برگردد و مثلاً بهسادگی تحریمها را منتفی نمیکند.
سایت حکومتی دیپلماسی ایرانی (۶ خرداد ۹۸) طی مقالهیی با عنوان «شب قدرِ حکمرانی در ایران» نوشت: «سیاست رسمی کشور فعلاً نفی مذاکره و جنگ است اما این استراتژی در این مقطع، کافی نیست و به دو صورت زیر تهدیدآمیز است: آمریکاییها به فشارهایشان برای ایجاد نارضایتی و ناآرامی داخلی امید بستهاند. آیا میتواند روی تابآوری اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی کشور (با توجه به کاهش سرمایه اجتماعی) حساب کرد که به انفجاری اجتماعی منجر نشود؟
هزینه تولید کردن برای آمریکاییها و متحدانش از طریق افزودن بر قابلیتهای صنعت هستهای و از طریق نفوذ منطقهای، آیا تنشهای ناشی از این گزینه، احتمال خارج شدن از کنترل، منجر به خطر اصلی یعنی ختم به جنگ نمیشود؟».
س: شما میگویید خط رژیم نه جنگ نه مذاکره است، اما این خط که نمیتواند دراز مدت باشد، بخصوص که عنصر زمان به سود رژیم نیست، هر قدر میگذرد، تحریمها شدیدتر و آثار آن فاجعهبارتر میشود، رژیم چه پاسخی به شرایط انفجاری جامعه و تودههای گرسنه و محروم دارد؟ آیا از این وضعیت نمیترسد؟ آیا طرح و نقشهیی در رابطه با این وضعیت دارد؟
ج: کاملاً درست است؛ «نه جنگ، نه مذاکره» نمیتواند یک خط باشد و به دلیل شرایط متحول و انفجاری قابل دوام نیست و انتخاب خامنهای در هر حال بین مرگ یا خودکشی است؛ راه دیگری متصور نیست. البته این وضعیت هم دفعتاً و خلقالساعه به وجود نیامده، در وهلة اول حاصل یک مقاومت مستمر ۴۰ساله و نبردی خونین و جانانة مردم و مقاومت ایران با این رژیم است و تا وقتی این عامل اصلی که ریشة تمام بحرانهای رژیم بر جای هست، هیچ تغییری در سیاست و آرایش قوای بینالمللی نمیتواند هیچ راه نجاتی برای رژیم باز کند.
اجازه بدهید سخنانم را به عنوان نتیجهگیری با قسمتی از سخنان خانم مریم رجوی در افطار ماه مبارک رمضان در جمع مجاهدان مستقر در اشرف۳ به پایان برسانم که گفتند: « به تحولات این روزها در موضوع اتمی نگاه کنید. پروژه ضد میهنی دست یابی به سلاح اتمی که پایه دیگر استراتژی رژیم برای بقا بود، به همت مجاهدین در هم شکسته شد و به مردابی برای این رژیم تبدیل شده که هر روز بیشتر در آن فرو میرود.
روحانی شیاد قبلاً گفته بود که برای سال ۱۳۸۲ خواب ۵۰ هزار سانتریفیوژ و تبدیل شدن فاشیسم دینی به یک قدرت اتمی را میدید. اما یک دهه بعد مجبور شد با جازدن برجام به مثابه فتح الفتوح بر ناکامیهای نظام سرپوش بگذارد.
او میخواست به تضادهای درونی آمریکا دامن بزند، اما حالا ناگزیر تضادهای اروپا با آمریکا علیه رژیم را کمتر و کمترکرده است.
مقاومت ایران
آری ۴۰ سال مبارزه بی امان مجاهدین و مقاومت ایران، بارهبری مسعود رجوی، با پرداخت بهای سنگین حربههای قدرتمند مذهبی و سیاسی و نظامی و تاریخی این رژیم را یکی بعد از دیگری از کار انداخته است. در یک کلام رژیم آخوندها ظرفیت ادامه بقای خود را از دست داده است. آری، این رژیم پلید در برابر قیام مردم ایران و در برابر کانونهای شورشی و ارتش بزرگ آزادی دوام نخواهد آورد و سرنگون میشود».
مطالب مرتبط
سم مذاکره و بنبست نظام ولایت فقیه
سم مذاکره و بنبست نظام