مشکل مسکن یکی از جدیترین مشکلات مردم
یکی از جدیترین مشکلات مردم مشکل مسکن
گفتگو با ابوالفضل فولادوند
مشکل مسکن کماکان یکی از مهمترین مسایل روز مردمه. این مشکل البته در مرکز یک مشکل بزرگتر قرار داره که اسمش هست: فقر! فقر فراگیر و عمیقی گریبان جامعه و مردم ما رو گرفته و زندگی مردممونو مختل کرده به نحوی که امروزه یکی از جدیترین مشکلات مردم ما حل مساله مسکن و خورد و خوراک و دوا و درمونشونه
خیلیها توان ادامه زندگی در شهرهای بزرگو ندارن در نتیجه خونه زندگیشونو می فروشن و میرن شهرهای کوچکتر. خیلیها برای تامین دوا درمونشون مجبور میشن خونهاشونو بفروشن که بیمارشونو مداوا کنند و اینطوری آواره و به نوعی بیخانمان میشن!
خیلیها هم برای تامین معاششون ناگزیر از فروش خونه زندگیشون میشن و به اجاره نشینی روی میارن تا بتونن حداقلهای ضروری زندگی خانوادهاشونو فراهم کنن. در این قسمت برنامه میخواهیم صحبتی داشته باشیم با ابوالفضل فولادوند در همین باره بویژه معضل حل نشدنی مسکن!
ج: واقعیت اینه که مشکل مسکن چیز خلقالساعهای نیست و از سالها پیش وجود داشته اما الان همونطور که خودتون هم اشاره کردید به حد غیرقابل تحملی رسیده در حالیکه همه یادشونه روزی که خمینی وارد مملکت شد اون جمله معروفشو گفت: «نگران مسکن نباشید ما هم مساله مسکن شما را حل می کنیم هم مساله آخرتتان را»!
اما ا لان وضعیت به شکلی است که آمارهای رسمی منتشره از سوی نهادها یا رسانهها یا کارشناسهای حکومتی هم دیگه قادر به مخفی کردن عظمت مشکل نیست چند عدد و رقمو برای شما و بینندگان عزیز میخونم: ۳۰ درصد جامعه در خانهها و بیغولههای استیجاری زندگی میکنند (یعنی ۲۶میلیون و ۶۰۰هزار نفر) (وطنامروز ۷ خرداد ۹۸)
۱۹میلیون بد مسکن داریم. ۱۱میلیون حاشیه نشین داریم (اقتصاد آنلاین ۴ اسفند ۹۷به نقل از محمد سالاری عضو شورای قلابی شهر تهران). پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران سال ۹۸هم این آمار را تایید کرده و اعلام کرده که یک پنجم جمعیت شهری در سکونتگاههای حاشیهای مستقر هستند!
آمار آلونک نشینها .قبلا سایت تابناک نوشته بود ۱۰هزار خانوار شهری آلونک نشین هستند، خبرگزاری مهر نوشته بود فقط در تبریز ۴۵۰هزار نفر آلونک نشین وجود دارد در حالیکه جمعیت کل تبریز یک و نیم میلیون نفره . خبرگزاری حکومتی مهر ۱۴بهمن ۹۴/ مشهد مابهازای هر ۳ نفر یک حاشین نشین هست/ شیراز ۲۰۰هزار نفر حاشین نشین
تسنیم گفته سنندج باور نکردنیه ۵۴درصد جمعیتش حاشیه نشینه مهر ۲۱ا ردیبهشت ۹۴/ اصفهان ۴۰۰هزار نفر تسنیم/ کرمانشاه ۳۰۰هزارنفر از یک میلیون نفر ایرنا گفته/ بندرعباس نیمی از شهر ایرنا گفته/ زابل زاهدان چابهار ایرانشهر با ۳ میلیون جمعیت یک میلیون حاشین نشین دارند ایرنا اردیبهشت ۹۵/ ارومیه هم مثل تبریز نزدیک نیم میلیون حاشیه نشین ایرنا/ اهواز هم نیم میلیون همشهری نوشته/ همدان حدود ۱۲۰هزار نفر!/
آمار کلی میگه ۲۰٪ حاشیه نشین داریم. این درحالی است که تعداد روستاییانی که در خانههای «خشت و گلی» و از دور خارج زندگی میکنند هم نامشخص است. متاسفانه از بیخانمانها هیچ آماری در دست نیست.
ج: مطلقا خونه کم نداریم . روز ۱۰اردیبهشت ۹۸روزنامه حکومتی اقتصاد آنلاین نوشت:«۴۹۰ هزار واحد مسکونی در تهران خالی از سکنه است». همین رسانه در همان روز خبر داد که سالیانه ۳۶ هزار واحد مسکونی در تهران ساخته میشود که خالی می مانند! و البته میزان ساخت و ساز در تهران، البرز و گیلان با تمامی این اوصاف رو به افزایش است!
روز چهارشنبه ۸خرداد ۹۸سایت حکومتی «سلام نو» خبر از وجود نیم میلیون خانه خالی در تهران داد! عدد و رقمی که نشان میدهند که مشکل مملکت در کمبود مسکن نیست در عدم توانایی مالی مردم در تهیه مسکن است، آنهم مسکنی که در همین لحظات خالیاش به تعداد بسیار زیاد وجود دارد و صاحبخانهاش هم نیاز فوری به پول و اجاره بهای آن ندارد وگرنه که آن را به هر حال اجاره میداد.
ج: بله بر اساس آخرین سرشماریهای انجام شده آمار تعداد خانوارهای ایرانی از مرز ۲۴میلیون خانوار فراتر رفته است (آمار دقیق تعداد خانوارهای ایرانی ۲۴میلیون و ۱۹۶هزار و ۳۵خانوار است). اما به گزارش یک سایت تخصصی به اسم «گسترش نیوز» و به استناد آمار اعلام شده «بانک مرکزی» در مرداد سال ۱۳۹۷بیش از یکچهارم خانوارهای ایرانی در واحدهای استیجاری زندگی میکنند.
مشکل اصلی این است که بهای اجاره خانه مستمرا افزایش می یابد! در حالیکه وقتی اینهمه خانه خالی وجود دارد باید اجاره خانه کاهش یابد. بنا به گزارش جدید بانک مرکزی (۱۱خرداد ۹۸) قیمت خانه در یک سال اخیر ۱۱۲درصد افزایش داشته است.
از طرف دیگر دبیر کانون سراسری انبوهسازان مسکن و ساختمان ایران (فردی به اسم فرشید پورحاجت) به روزنامه وطن امروز خرداد ۹۸گفته هم قیمت مسکن دارد بالا می رود و هم قیمت اجاره مسکن و بعد هم اضافه کرده است: با ابزارهای مالیاتی و سرکوبی هم نمی توانیم بازار مسکن را کنترل کنیم!
اون نکته غیر طبیعی که شما متوجه شدید همینجاست: ما اینجا با یک عده صاحب خانه روبرو هستیم که برخلاف صاحبخانههایی که قدیمترها می شناختیم بکلی تفاوت دارند صاحبخانههایی که تا چند سال یا ۲۰ ـ ۳۰سال پیش می شناختیم عموما همین مردم عادی همسایه خودمان بودند که یک طبقه منزلشان را برای کمکخرجی خودشان اجاره می دادند یا حداکثر یک بساز و بفروش پیر بود که چند دستگاه ساختمان کلنگی برای روزگار پیری خودش دست و پا کرده بود
و اونها رو اجاره می داد و حقیقتا هم به پولش نیاز روزانه داشت اما الان همینطور که شما متوجه شدید و دبیرکانون انبوه سازان هم گفت ما با یک عده صاحبخونه طرف هستیم که نه تسلیم سازوکارهای مالیاتی میشن و نه میشه سرکوبشون کرد!!! چه صاحبخونههای قدرتمندی؟!
اما پاسخ سوال شما که صاحب خونههای خالی چه کسانی هستند؟! اطلاعاتی که توضیح دادم نشان میدهد که یک کنترل مرکزی بر مدیریت خانههای خالی وجود دارد که مراقبت میکند: اولا اجاره خانه پایین نیاد و بالا بره! ثانیا اون نهاد مرکزی نامشخص تسلیم ساز و کارهای مالیاتی هم نمیشه! ثالثا اون نهاد عجیب و غریب سرکوبش هم نمیشه کرد یعنی اینقدر قلدره!
ج: بله همینطوره که می گید چنین مدیریتی نمی تواند حکومتی نباشد! حالا با اجازه من سوال می کنم: آن نهادی که به دقت کنترل میکند اجاره خانه و قیمت مسکن بهشکلی سراسری کنترل شود و هیچکس دست از پا خطا نکند، کیست؟
آنهم در مملکتی که هیچ اتحادیه صنفیای نه برای کارگران و نه برای کارفرمایان و نه برای مصرف کنندگان و نه برای تولیدکنندگان وجود ندارد! چه رسد به صاحبخانهها؟!؟! برای اعمال چنین کنترلی به بازار مسکن و اجاره خانه به یک ارگان متمرکز و قدرتمند نیاز است.
ج: دقیقا همینطوره! کمی به عقب برگردیم. اگر یادتان باشد خمینی نهادی به اسم بنیاد مسکن در ایران بوجود آورد که کارش یکسره مصادره زمینها و خانهها بود. پس از ختم جنگ ضدمیهنی، سپاه پاسداران نیز با استفاده مجانی از امکانات دولتی وارد بازار خرید و فروش مسکن شد.
این امر در دوره احمدی نژاد نهادینه شد و در پروژهای به اسم «پروژه مسکن مهر» به یک کلان پروژه تبدیل گردید که تمامی شرکتها و مقاطعهکاران کوچک را خورد و نابود کرد و هزاران دستگاه آپارتمان «بناساز= بساز و بفروش» در نهایت سستی و با کیفیتی به شدت نازل ساخت و با قیمتهای کلان و وامهای کمرشکن به مردم فروخت.
(منازلی که در زلزله کرمانشاه تلفات زیادی از مردم گرفتند!» پروژه مهر اساسا در قبضه سپاه پاسداران و شرکتهای تابعهاش بود و غریبه را در آن راهی نبود. با افزایش گرانی و تورم آنانکه اندکی بضاعت داشتند خانههای خود را در دوران اوجگیری تورم و ساقط شدن مردم از هستی، در تهران و دیگر کلان شهرها فروخته یا در بانکها گرو گذاشته و راهی شهرستانهای کوچکتر شدند و به این ترتیب بانکها به جمع صاحبخانهها پیوستند.
صاحبخانههایی که منازل رهنی مردم از هستی ساقط شده را بالا کشیدند. پس کلان صاحبخانهها در این مملکت که زور هیچکس هم بهشون نمیرسه عبارتند از: بنیاد مسکن تحت نظارت مستقیم ولی فقیه است (توسط نماینده مستقیم ولی فقیهبر اساس اساسنامهاش). سپاه پاسداران هم که روشنه و بانکها
در ایران تحت ستم آخوندها تقریبا ۱۰ ـ ۱۲بانک دولتی قدیمی وجود دارد و بقیه بانکها متعلق به سپاه پاسداران، بسیج، بنیاد مستضعفان و بنیاد شهید و دیگر نهادهای مالی تجاری تابع خامنهای هستند. که اینک صاحبخانههای خالی تهران و شهرستانها هستند. این بانکها خانههایی که روزی متعلق به مردم بوده را به رهن گرفته و پس از اینکه صاحبان خانه از هستی ساقط شدهاند خانه را تصرف کرده و به مالکیت سپاه و نهادهای تابعهاش درآوردهاند!
در حاشیه اشاره کنم که خانهها و مغازهها و کلیه اماکن متعلق به مخالفان سیاسی رژیم هم که مصادره میشه به همین نهادها منتقل میشه که بماند! آغاز دور جدید کلاشی آخوندها و پاسداران حکومتی. اما دولت و سپاه جنایتکار پاسداران به همین هم بسنده نکرده و در دور جدید بحث مسکن، دستشان را تا بیخ در جیب مردم فروکردهاند!
اجازه بدید همینجا شمهای هم از روش کلاشی حکومتی رو توضیح بدم. رسالت به نقل از فردی به اسم فرهاد بیضایی از پژوهشگران و کارشناسان ارشد مسکن میگوید: «دولت و بانک ها از گران شدن دارایی هایشان در حال منتفع شدن هستند. همیشه یک سرفصلی در بودجه وجود دارد که بابت فروش املاک دولتی است، بخش عمده ای از بودجه را دولت از این طریق تامین می کند،
لذا درآمد شرکت ها و سودآوری آن از گران شدن املاک به دست می آید یعنی عملا خود دولت از گران شدن املاک منفعت می برد و حتی دولتی ها هم به لحاظ شخصی این کار را می کنند». اماخبر بد بعدی! صاحبخانه بعدی، دولت و سپاه پاسداران خواهند بود!
روزنامه حکومتی شهروند در روز ۹ خرداد ۹۸خبری منتشر کرد که اگرچه هویت صاحبان فعلی املاک شهری تهران را روشن نکرد اما اسم صاحبان آتی املاک تهران و دیگر شهرها را روشن کرد! شهروند در این باره نوشته است: «بی خانهها مستاجر دولت میشوند»
همین روزنامه به نقل از علی نبیان معاون وزیر راه و شهرسازی روحانی خبر داده است: « وزارت راهوشهرسازی به تمام ادارات دولتی و حتی شهرداریهای سراسر ایران نامه زده و درخواست کرده است که زمینهای دولتی را برای ساختوساز در اختیار وزارت راهوشهرسازی قرار دهند تا در آن خانههای استیجاری ساخته شود. با این طرح ظرف دوسال چیزی حدود ٩٠٠هزار واحد مسکونی ساخته میشود که در واقع نیمی از نیاز سالانه بازار مسکن را تأمین میکند».
ج: پاسخ این سوال را هم شخص وزیر داده و اعلام کرده است:« محمد اسلامی، وزیر راهوشهرسازی به تمامی استانها دستور داده شده است که زمینهای دولتی را آماده کنند تا پروژههای انبوهسازی مسکن در آن کلید بخورد. در این طرح دولت اعلام کرده است که علاوه بر زمینهای رایگان، هزینه صدور پروانه و مجوزها را ٥٠درصد کاهش میدهد و همچنین ٢٥میلیون وام ساخت با نرخ سود صفردرصد در اختیار پیمانکاران میگذارد.
علاوه بر این مصالح ساختمانی با تخفیف ٣٠درصد در دسترس سازندگان قرار میگیرد تا هزینه تمامشده ساخت این خانهها را کاهش دهد» (شهروند ۹ خرداد ۹۸). بر اساس توضیحات معاون وزیر به «شهروند»، دولت تصمیم ندارد در ساختوساز دخالت کند اما این تسهیلات را در اختیار پیمانکاران بخش خصوصی میگذارد تا خانههای ارزانقیمت را بسازند.
ج: در نگاه اول میتوان گفت: مسکن مهر را با واگذاری مالکیت آن به متقاضیان میفروختند، در حالیکه وزیر آخوند روحانی اعلام کرده که این مسکن جدید فروشی نیست و متعلق به دولت است و به متقاضیان اجاره داده میشود! یک نکته دیگر اینکه خانههایی که دولت می سازد برای فقرا نیست
به گزارش اقتصاد آنلاین بیشترین تعداد خانههای خالی در محلههای قیطریه، فرمانیه، زعفرانیه، میرداماد، دروس، قلهک، الهیه، پونک، آریاشهر و جنتآباد قرار دارند. (اقتصادآنلاین اول اردیبهشت ۹۸). از سوی دیگر بالاترین تعداد معاملات در محلههای پونک، جنتآباد، آریاشهر، آهنگ، ابوذر، تهرانپارس، مجیدیه، منیریه، بریانک، استاد معین، باغ آذری، کارون، مختاری و آبشار دمار انجام میشود. این مساله به راحتی نشان میدهد بیشترین تراکم خانههای خالی در پایتخت مربوط به شمال و شمال غرب است.
در روزهای میانی خرداد ۹۸وزیر مسکن و شهرسازی روحانی در پاسخ به یک خبرنگار آزاد جلوی دوربین وی که میگفت چرا پروژههای مسکن شما در مناطق اشرافی است که مردم توان خرید و حتی ورود به آن را ندارند، روی خود را برگرداند و از پاسخ دادن طفره رفت چرا که خود بهتر از هرکسی می دانند در حال خدمت به ژن خوب و آقازادههای خودشان هستند و نه مستضعفان!
سپاه پاسداران مجددا صاحب پروژه مسکن مهر شد! پس از چند سال توقف پروژه مسکن مهر به نوشته روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد (۶ دی ۹۷) پروژه مسکن مهر که ۹۰۰هزار واحد آن باقی مانده بود به قرارگاه خاتم پاسداران به طور کامل واگذار شد تا پاسداران تا پایان سال ۹۹آن را تکمیل کنند!
البته علت چنین واگذاری جدیدی پروژه مسکن مهر حتما ناشی از نان و آبی است که پس از تخته شدن بازار فروش نفت، سپاه از این زوایه میتواند جیب مردم را خالی و کیسه گشاد سپاه پاسداران را پرتر کند! این ورود سپاه در وضعیتی است که گرچه پول مردم از سالها پیش در مسکن مهر گیر افتاده اما از مسکن کماکان خبری نیست!
سایت حکومتی جوان آنلاین روز ۲۹مهر ۹۷از قول برخی متقاضیان مسکن مهر نوشته بود: «پولهایمان ۷ سال است در حساب مسکن مهر است اما خانهای نداریم». به این ترتیب روشن میشود که رژیم کماکان در پی چاپیدن مردم و خالی کردن جیب ملت به روشهای مختلف است و اینک با بهانه ساخت و اجاره مسکن به مستاجران و بی خانهها، برای پول خرد باقیمانده در جیب مردم هم نقشه میکشد!
حکایتی که با داستان صندوقهای مالی متعلق به سپاه پاسداران سابقه به شدت تیرهای را درمقابل چشم متقاضیان مسکن حاضر میکند! امری که باید با دقت آن را مورد دقت قرار داد. بر همین قیاس میتوان حدس زدکه ورود مجدد سپاه پاسداران و آخوندهای حاکم به بازار مسکن هم بدون حساب و کتابهای مکفی برای چپاولگری بیشترشان انجام نگرفته است.
طبعا آخوندها و پاسدارانشان تا آخرین ریال موجود در جیب مردم، کار چپاول و غارت ملت را رها نخواهند کرد. آنچه که در برابر این همه پیگیری در سرقت اموال و داراییهای مردم میتواند مفید واقع گردد مقاومت مردم در برابر دیکتاتوری حاکم است.
تحریم پروژههای حکومتی و پاسداران اولین واکنش ملی به این شیادبازیهاست. گام دوم در واقع مقابله فعال با این دیکتاتوری و درافتادن با آخوندها و پاسدارانشان است، کاری که شوراهای مردمی و کانونهای شورشی دست اندرکار آن هستند.
مطالب مرتبط
بحران مسکن در نظام آخوندی
حل مسأله مسکن به شیوه نظام ولایت فقیه
گفتگو با ابوالفضل فولادوند
مشکل مسکن کماکان یکی از مهمترین مسایل روز مردمه. این مشکل البته در مرکز یک مشکل بزرگتر قرار داره که اسمش هست: فقر! فقر فراگیر و عمیقی گریبان جامعه و مردم ما رو گرفته و زندگی مردممونو مختل کرده به نحوی که امروزه یکی از جدیترین مشکلات مردم ما حل مساله مسکن و خورد و خوراک و دوا و درمونشونه
خیلیها توان ادامه زندگی در شهرهای بزرگو ندارن در نتیجه خونه زندگیشونو می فروشن و میرن شهرهای کوچکتر. خیلیها برای تامین دوا درمونشون مجبور میشن خونهاشونو بفروشن که بیمارشونو مداوا کنند و اینطوری آواره و به نوعی بیخانمان میشن!
خیلیها هم برای تامین معاششون ناگزیر از فروش خونه زندگیشون میشن و به اجاره نشینی روی میارن تا بتونن حداقلهای ضروری زندگی خانوادهاشونو فراهم کنن. در این قسمت برنامه میخواهیم صحبتی داشته باشیم با ابوالفضل فولادوند در همین باره بویژه معضل حل نشدنی مسکن!
س: معضل مسکن در شرایط فعلی واقعا در چه حد و اندازهای است؟ چون در این باره آمار و ارقام متفاوتی منتشر میشه
ج: واقعیت اینه که مشکل مسکن چیز خلقالساعهای نیست و از سالها پیش وجود داشته اما الان همونطور که خودتون هم اشاره کردید به حد غیرقابل تحملی رسیده در حالیکه همه یادشونه روزی که خمینی وارد مملکت شد اون جمله معروفشو گفت: «نگران مسکن نباشید ما هم مساله مسکن شما را حل می کنیم هم مساله آخرتتان را»!
اما ا لان وضعیت به شکلی است که آمارهای رسمی منتشره از سوی نهادها یا رسانهها یا کارشناسهای حکومتی هم دیگه قادر به مخفی کردن عظمت مشکل نیست چند عدد و رقمو برای شما و بینندگان عزیز میخونم: ۳۰ درصد جامعه در خانهها و بیغولههای استیجاری زندگی میکنند (یعنی ۲۶میلیون و ۶۰۰هزار نفر) (وطنامروز ۷ خرداد ۹۸)
۱۹میلیون بد مسکن داریم. ۱۱میلیون حاشیه نشین داریم (اقتصاد آنلاین ۴ اسفند ۹۷به نقل از محمد سالاری عضو شورای قلابی شهر تهران). پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران سال ۹۸هم این آمار را تایید کرده و اعلام کرده که یک پنجم جمعیت شهری در سکونتگاههای حاشیهای مستقر هستند!
آمار آلونک نشینها .قبلا سایت تابناک نوشته بود ۱۰هزار خانوار شهری آلونک نشین هستند، خبرگزاری مهر نوشته بود فقط در تبریز ۴۵۰هزار نفر آلونک نشین وجود دارد در حالیکه جمعیت کل تبریز یک و نیم میلیون نفره . خبرگزاری حکومتی مهر ۱۴بهمن ۹۴/ مشهد مابهازای هر ۳ نفر یک حاشین نشین هست/ شیراز ۲۰۰هزار نفر حاشین نشین
حاشیه نشینی
تسنیم گفته سنندج باور نکردنیه ۵۴درصد جمعیتش حاشیه نشینه مهر ۲۱ا ردیبهشت ۹۴/ اصفهان ۴۰۰هزار نفر تسنیم/ کرمانشاه ۳۰۰هزارنفر از یک میلیون نفر ایرنا گفته/ بندرعباس نیمی از شهر ایرنا گفته/ زابل زاهدان چابهار ایرانشهر با ۳ میلیون جمعیت یک میلیون حاشین نشین دارند ایرنا اردیبهشت ۹۵/ ارومیه هم مثل تبریز نزدیک نیم میلیون حاشیه نشین ایرنا/ اهواز هم نیم میلیون همشهری نوشته/ همدان حدود ۱۲۰هزار نفر!/
آمار کلی میگه ۲۰٪ حاشیه نشین داریم. این درحالی است که تعداد روستاییانی که در خانههای «خشت و گلی» و از دور خارج زندگی میکنند هم نامشخص است. متاسفانه از بیخانمانها هیچ آماری در دست نیست.
س: آیا مسکن کم است؟ آیا خانه خالی کم داریم؟
ج: مطلقا خونه کم نداریم . روز ۱۰اردیبهشت ۹۸روزنامه حکومتی اقتصاد آنلاین نوشت:«۴۹۰ هزار واحد مسکونی در تهران خالی از سکنه است». همین رسانه در همان روز خبر داد که سالیانه ۳۶ هزار واحد مسکونی در تهران ساخته میشود که خالی می مانند! و البته میزان ساخت و ساز در تهران، البرز و گیلان با تمامی این اوصاف رو به افزایش است!
روز چهارشنبه ۸خرداد ۹۸سایت حکومتی «سلام نو» خبر از وجود نیم میلیون خانه خالی در تهران داد! عدد و رقمی که نشان میدهند که مشکل مملکت در کمبود مسکن نیست در عدم توانایی مالی مردم در تهیه مسکن است، آنهم مسکنی که در همین لحظات خالیاش به تعداد بسیار زیاد وجود دارد و صاحبخانهاش هم نیاز فوری به پول و اجاره بهای آن ندارد وگرنه که آن را به هر حال اجاره میداد.
س: خب این کمی غیر طبیعی به نظر میرسه که خونه بیشتر از تعداد خانوارها باشه و اینهمه هم مستاجر و آلونک نشین داشته باشیم توضیحی دارید؟
ج: بله بر اساس آخرین سرشماریهای انجام شده آمار تعداد خانوارهای ایرانی از مرز ۲۴میلیون خانوار فراتر رفته است (آمار دقیق تعداد خانوارهای ایرانی ۲۴میلیون و ۱۹۶هزار و ۳۵خانوار است). اما به گزارش یک سایت تخصصی به اسم «گسترش نیوز» و به استناد آمار اعلام شده «بانک مرکزی» در مرداد سال ۱۳۹۷بیش از یکچهارم خانوارهای ایرانی در واحدهای استیجاری زندگی میکنند.
مشکل اصلی این است که بهای اجاره خانه مستمرا افزایش می یابد! در حالیکه وقتی اینهمه خانه خالی وجود دارد باید اجاره خانه کاهش یابد. بنا به گزارش جدید بانک مرکزی (۱۱خرداد ۹۸) قیمت خانه در یک سال اخیر ۱۱۲درصد افزایش داشته است.
از طرف دیگر دبیر کانون سراسری انبوهسازان مسکن و ساختمان ایران (فردی به اسم فرشید پورحاجت) به روزنامه وطن امروز خرداد ۹۸گفته هم قیمت مسکن دارد بالا می رود و هم قیمت اجاره مسکن و بعد هم اضافه کرده است: با ابزارهای مالیاتی و سرکوبی هم نمی توانیم بازار مسکن را کنترل کنیم!
اون نکته غیر طبیعی که شما متوجه شدید همینجاست: ما اینجا با یک عده صاحب خانه روبرو هستیم که برخلاف صاحبخانههایی که قدیمترها می شناختیم بکلی تفاوت دارند صاحبخانههایی که تا چند سال یا ۲۰ ـ ۳۰سال پیش می شناختیم عموما همین مردم عادی همسایه خودمان بودند که یک طبقه منزلشان را برای کمکخرجی خودشان اجاره می دادند یا حداکثر یک بساز و بفروش پیر بود که چند دستگاه ساختمان کلنگی برای روزگار پیری خودش دست و پا کرده بود
صاحب خانه قدرتمند
و اونها رو اجاره می داد و حقیقتا هم به پولش نیاز روزانه داشت اما الان همینطور که شما متوجه شدید و دبیرکانون انبوه سازان هم گفت ما با یک عده صاحبخونه طرف هستیم که نه تسلیم سازوکارهای مالیاتی میشن و نه میشه سرکوبشون کرد!!! چه صاحبخونههای قدرتمندی؟!
اما پاسخ سوال شما که صاحب خونههای خالی چه کسانی هستند؟! اطلاعاتی که توضیح دادم نشان میدهد که یک کنترل مرکزی بر مدیریت خانههای خالی وجود دارد که مراقبت میکند: اولا اجاره خانه پایین نیاد و بالا بره! ثانیا اون نهاد مرکزی نامشخص تسلیم ساز و کارهای مالیاتی هم نمیشه! ثالثا اون نهاد عجیب و غریب سرکوبش هم نمیشه کرد یعنی اینقدر قلدره!
س: خب چنین صاحبخانهای حقیقتا کیست؟ چون در این مملکت منابع قدرت مشخصه چه کسانی یا چه نهادهایی هستند و امر پنهانی نیست.
ج: بله همینطوره که می گید چنین مدیریتی نمی تواند حکومتی نباشد! حالا با اجازه من سوال می کنم: آن نهادی که به دقت کنترل میکند اجاره خانه و قیمت مسکن بهشکلی سراسری کنترل شود و هیچکس دست از پا خطا نکند، کیست؟
آنهم در مملکتی که هیچ اتحادیه صنفیای نه برای کارگران و نه برای کارفرمایان و نه برای مصرف کنندگان و نه برای تولیدکنندگان وجود ندارد! چه رسد به صاحبخانهها؟!؟! برای اعمال چنین کنترلی به بازار مسکن و اجاره خانه به یک ارگان متمرکز و قدرتمند نیاز است.
س: خب روشنه که چنین اتحادیه یا سندیکا یا انجمن فرضا حمایت از صاحبخانه وجود ندارد و باید پای یک ارگان حکومتی رسمی در میان باشد آیا اینطور نیست؟
ج: دقیقا همینطوره! کمی به عقب برگردیم. اگر یادتان باشد خمینی نهادی به اسم بنیاد مسکن در ایران بوجود آورد که کارش یکسره مصادره زمینها و خانهها بود. پس از ختم جنگ ضدمیهنی، سپاه پاسداران نیز با استفاده مجانی از امکانات دولتی وارد بازار خرید و فروش مسکن شد.
این امر در دوره احمدی نژاد نهادینه شد و در پروژهای به اسم «پروژه مسکن مهر» به یک کلان پروژه تبدیل گردید که تمامی شرکتها و مقاطعهکاران کوچک را خورد و نابود کرد و هزاران دستگاه آپارتمان «بناساز= بساز و بفروش» در نهایت سستی و با کیفیتی به شدت نازل ساخت و با قیمتهای کلان و وامهای کمرشکن به مردم فروخت.
(منازلی که در زلزله کرمانشاه تلفات زیادی از مردم گرفتند!» پروژه مهر اساسا در قبضه سپاه پاسداران و شرکتهای تابعهاش بود و غریبه را در آن راهی نبود. با افزایش گرانی و تورم آنانکه اندکی بضاعت داشتند خانههای خود را در دوران اوجگیری تورم و ساقط شدن مردم از هستی، در تهران و دیگر کلان شهرها فروخته یا در بانکها گرو گذاشته و راهی شهرستانهای کوچکتر شدند و به این ترتیب بانکها به جمع صاحبخانهها پیوستند.
منازل رهنی
صاحبخانههایی که منازل رهنی مردم از هستی ساقط شده را بالا کشیدند. پس کلان صاحبخانهها در این مملکت که زور هیچکس هم بهشون نمیرسه عبارتند از: بنیاد مسکن تحت نظارت مستقیم ولی فقیه است (توسط نماینده مستقیم ولی فقیهبر اساس اساسنامهاش). سپاه پاسداران هم که روشنه و بانکها
در ایران تحت ستم آخوندها تقریبا ۱۰ ـ ۱۲بانک دولتی قدیمی وجود دارد و بقیه بانکها متعلق به سپاه پاسداران، بسیج، بنیاد مستضعفان و بنیاد شهید و دیگر نهادهای مالی تجاری تابع خامنهای هستند. که اینک صاحبخانههای خالی تهران و شهرستانها هستند. این بانکها خانههایی که روزی متعلق به مردم بوده را به رهن گرفته و پس از اینکه صاحبان خانه از هستی ساقط شدهاند خانه را تصرف کرده و به مالکیت سپاه و نهادهای تابعهاش درآوردهاند!
در حاشیه اشاره کنم که خانهها و مغازهها و کلیه اماکن متعلق به مخالفان سیاسی رژیم هم که مصادره میشه به همین نهادها منتقل میشه که بماند! آغاز دور جدید کلاشی آخوندها و پاسداران حکومتی. اما دولت و سپاه جنایتکار پاسداران به همین هم بسنده نکرده و در دور جدید بحث مسکن، دستشان را تا بیخ در جیب مردم فروکردهاند!
کلاشی حکومت
اجازه بدید همینجا شمهای هم از روش کلاشی حکومتی رو توضیح بدم. رسالت به نقل از فردی به اسم فرهاد بیضایی از پژوهشگران و کارشناسان ارشد مسکن میگوید: «دولت و بانک ها از گران شدن دارایی هایشان در حال منتفع شدن هستند. همیشه یک سرفصلی در بودجه وجود دارد که بابت فروش املاک دولتی است، بخش عمده ای از بودجه را دولت از این طریق تامین می کند،
لذا درآمد شرکت ها و سودآوری آن از گران شدن املاک به دست می آید یعنی عملا خود دولت از گران شدن املاک منفعت می برد و حتی دولتی ها هم به لحاظ شخصی این کار را می کنند». اماخبر بد بعدی! صاحبخانه بعدی، دولت و سپاه پاسداران خواهند بود!
روزنامه حکومتی شهروند در روز ۹ خرداد ۹۸خبری منتشر کرد که اگرچه هویت صاحبان فعلی املاک شهری تهران را روشن نکرد اما اسم صاحبان آتی املاک تهران و دیگر شهرها را روشن کرد! شهروند در این باره نوشته است: «بی خانهها مستاجر دولت میشوند»
همین روزنامه به نقل از علی نبیان معاون وزیر راه و شهرسازی روحانی خبر داده است: « وزارت راهوشهرسازی به تمام ادارات دولتی و حتی شهرداریهای سراسر ایران نامه زده و درخواست کرده است که زمینهای دولتی را برای ساختوساز در اختیار وزارت راهوشهرسازی قرار دهند تا در آن خانههای استیجاری ساخته شود. با این طرح ظرف دوسال چیزی حدود ٩٠٠هزار واحد مسکونی ساخته میشود که در واقع نیمی از نیاز سالانه بازار مسکن را تأمین میکند».
س: چه کسی این خانههای دولتی را خواهد ساخت؟
ج: پاسخ این سوال را هم شخص وزیر داده و اعلام کرده است:« محمد اسلامی، وزیر راهوشهرسازی به تمامی استانها دستور داده شده است که زمینهای دولتی را آماده کنند تا پروژههای انبوهسازی مسکن در آن کلید بخورد. در این طرح دولت اعلام کرده است که علاوه بر زمینهای رایگان، هزینه صدور پروانه و مجوزها را ٥٠درصد کاهش میدهد و همچنین ٢٥میلیون وام ساخت با نرخ سود صفردرصد در اختیار پیمانکاران میگذارد.
علاوه بر این مصالح ساختمانی با تخفیف ٣٠درصد در دسترس سازندگان قرار میگیرد تا هزینه تمامشده ساخت این خانهها را کاهش دهد» (شهروند ۹ خرداد ۹۸). بر اساس توضیحات معاون وزیر به «شهروند»، دولت تصمیم ندارد در ساختوساز دخالت کند اما این تسهیلات را در اختیار پیمانکاران بخش خصوصی میگذارد تا خانههای ارزانقیمت را بسازند.
س: این پروژه چه تفاوتی با طرح مسکن مهر دارد؟
ج: در نگاه اول میتوان گفت: مسکن مهر را با واگذاری مالکیت آن به متقاضیان میفروختند، در حالیکه وزیر آخوند روحانی اعلام کرده که این مسکن جدید فروشی نیست و متعلق به دولت است و به متقاضیان اجاره داده میشود! یک نکته دیگر اینکه خانههایی که دولت می سازد برای فقرا نیست
به گزارش اقتصاد آنلاین بیشترین تعداد خانههای خالی در محلههای قیطریه، فرمانیه، زعفرانیه، میرداماد، دروس، قلهک، الهیه، پونک، آریاشهر و جنتآباد قرار دارند. (اقتصادآنلاین اول اردیبهشت ۹۸). از سوی دیگر بالاترین تعداد معاملات در محلههای پونک، جنتآباد، آریاشهر، آهنگ، ابوذر، تهرانپارس، مجیدیه، منیریه، بریانک، استاد معین، باغ آذری، کارون، مختاری و آبشار دمار انجام میشود. این مساله به راحتی نشان میدهد بیشترین تراکم خانههای خالی در پایتخت مربوط به شمال و شمال غرب است.
در روزهای میانی خرداد ۹۸وزیر مسکن و شهرسازی روحانی در پاسخ به یک خبرنگار آزاد جلوی دوربین وی که میگفت چرا پروژههای مسکن شما در مناطق اشرافی است که مردم توان خرید و حتی ورود به آن را ندارند، روی خود را برگرداند و از پاسخ دادن طفره رفت چرا که خود بهتر از هرکسی می دانند در حال خدمت به ژن خوب و آقازادههای خودشان هستند و نه مستضعفان!
سپاه پاسداران مجددا صاحب پروژه مسکن مهر شد! پس از چند سال توقف پروژه مسکن مهر به نوشته روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد (۶ دی ۹۷) پروژه مسکن مهر که ۹۰۰هزار واحد آن باقی مانده بود به قرارگاه خاتم پاسداران به طور کامل واگذار شد تا پاسداران تا پایان سال ۹۹آن را تکمیل کنند!
بازار نفت
البته علت چنین واگذاری جدیدی پروژه مسکن مهر حتما ناشی از نان و آبی است که پس از تخته شدن بازار فروش نفت، سپاه از این زوایه میتواند جیب مردم را خالی و کیسه گشاد سپاه پاسداران را پرتر کند! این ورود سپاه در وضعیتی است که گرچه پول مردم از سالها پیش در مسکن مهر گیر افتاده اما از مسکن کماکان خبری نیست!
سایت حکومتی جوان آنلاین روز ۲۹مهر ۹۷از قول برخی متقاضیان مسکن مهر نوشته بود: «پولهایمان ۷ سال است در حساب مسکن مهر است اما خانهای نداریم». به این ترتیب روشن میشود که رژیم کماکان در پی چاپیدن مردم و خالی کردن جیب ملت به روشهای مختلف است و اینک با بهانه ساخت و اجاره مسکن به مستاجران و بی خانهها، برای پول خرد باقیمانده در جیب مردم هم نقشه میکشد!
حکایتی که با داستان صندوقهای مالی متعلق به سپاه پاسداران سابقه به شدت تیرهای را درمقابل چشم متقاضیان مسکن حاضر میکند! امری که باید با دقت آن را مورد دقت قرار داد. بر همین قیاس میتوان حدس زدکه ورود مجدد سپاه پاسداران و آخوندهای حاکم به بازار مسکن هم بدون حساب و کتابهای مکفی برای چپاولگری بیشترشان انجام نگرفته است.
طبعا آخوندها و پاسدارانشان تا آخرین ریال موجود در جیب مردم، کار چپاول و غارت ملت را رها نخواهند کرد. آنچه که در برابر این همه پیگیری در سرقت اموال و داراییهای مردم میتواند مفید واقع گردد مقاومت مردم در برابر دیکتاتوری حاکم است.
چه باید کرد؟
تحریم پروژههای حکومتی و پاسداران اولین واکنش ملی به این شیادبازیهاست. گام دوم در واقع مقابله فعال با این دیکتاتوری و درافتادن با آخوندها و پاسدارانشان است، کاری که شوراهای مردمی و کانونهای شورشی دست اندرکار آن هستند.
مطالب مرتبط
بحران مسکن در نظام آخوندی
حل مسأله مسکن به شیوه نظام ولایت فقیه