رژیم، در هراس از شکلگیری اجماع بینالمللی_قیام ایران
شکلگیری اجماع بینالمللی و هراس حکومت آخوندی از آن
گزارش و گفتگو با خسرو شکرالهی
به دنبال به شکست کشاندن سفر نخست وزیر ژاپن توسط خامنهای و بازگشت روحانی از بازار شانگهای با دست خالی که عضویت رژیم آخوندی را بار دیگر نپذیرفتند، جیغهای وحشت از اجماع جهانی اولین چیزی است که از درون رژیم به گوش می رسد. سایت حکومتی پانا نوشت«مقامهای آمریکا پس از متهم کردن نظام در حملات به نفتکشها حالا بهصورت رسمی اعلام کردهاند میخواهند درباره نظام 'اجماع جهانی بسازند».
سایت حکومتی بهار نیوز هم در روز ۲۵خرداد نوشت:«پاتریک شاناهان، سرپرست وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا گفت که دولت دونالد ترامپ در پی حمله به نفتکشها در دریای عمان به دنبال ایجاد اجماع جهانی در برابر جمهوری اسلامی ایران است». این سایت حکومتی به نقل از شاناهان افزود که:« او، جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید و مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا در این تصمیم با دونالد ترامپ همراه هستند».
محسن جلیلوند یک کارشناس حکومتی همسو با باند روحانی در روز ۲۵خرداد با تاکید بر اینکه آمریکا در حال ایجاد یک اجماع جهانی علیه نظام است، ابراز نگرانی کرد که: «استراتژی آمریکا این است که نظام را در یک موقعیت آچمز قرار دهد. از سوی دیگر خودش را در موقعیتی قرار دهد که حق با اوست و هر اقدامی که بخواهد میتواند انجام دهد».
وی با بیان اینکه « اصولا مذاکره در عرصه بین الملل امر مثبتی به حساب میآید» افزود « وقتی کشوری میگوید که مذاکره نمیکنیم، متهم به دیپلماسی گریزی میشود. حالا آمریکاییها میخواهند این را القا کنند که نظام حاضر به مذاکره نیست. از سوی دیگر ناامن سازی خلیج فارس و دریای عمان را هم به نظام نسبت میدهند تا به هدف نهایی خود برسند".
پیروز مجتهد زاده یکی دیگر از کارشناسان حکومتی در روز۲۵خرداد وحشت زده هشدارداد« توصیه من به طرفین مناقشه این است که در برخوردها و هل من مبارز طلبیدنهایشان دقت کنند». وی علم مذاکره جویی را با تفسیر اظهارات خامنهای بلند کرد و در تفسیر حرفهای ولی فقیه ارتجاع به نخست وزیر ژاپن گفت:« واکنشی که به پیغامرسانی نخست وزیر ژاپن صورت گرفت، در بدو امر منفی به نظر میرسید؛
اما اگر ما کمی دقیقتر شویم، به نظرم آنجا که رهبر جمهوری اسلامی گفت با نخستوزیر ژاپن حاضر به گفتگو است، این حرف در واقع به این معنا بود که جمهوری اسلامی با آقای ترامپ مستقیماً مذاکره نخواهد کرد ولی به صورت غیر مستقیم حاضر به گفتگو راجع به مسائل فیمابین ایران و آمریکا است».
روزنامة حکومتی آرمان (۲۵خرداد) هم در وحشت از شکل گیری اجماع جهانی علیه رژیم نوشت:« آمریکا قبلا ایران را تهدید نظامی کرده بود اما ...، در پی اقدامات اخیر و حمله به نفتکشها آمریکاییها ماجراجویی میکنند و به نوعی با مظلومنمایی در پی کسب حداقل مشروعیت برای هرگونه حرکت احتمالی نظامی هستند.
در این شرایط احتیاط و دوراندیشی حکم میکند ما شرایط را دقیق رصد و مدیریت کنیم»، این روزنامه حکومتی تلویحا ضرورت عقب نشینی و غلط کردم گویی را با بیان اینکه« با خردمندی از این پیچ خطرناک عبور کنیم» مطرح کرد و افزود: «هرچند غرور ناشی از استقلال و سلطهناپذیری لازم است اما به یاد داشته باشیم که حفاظت از زیرساختهایی که در طول یکصد سال گذشته ایجاد شده، از وظایف تخطی ناپذیر همه و بهویژه مسئولان است».
روزنامة جوان وابسته به سپاه پاسداران هم از شکل گیری اجماع جهانی که منجر به ریختن جام زهر دیگری به کام رژیم شود ابراز نگرانی کرد و نوشت:« معرفی کردن ایران به عنوان ناقض صلح و امنیت بینالملل» را باید مهمترین راهبرد دولت کنونی ایالات متحده امریکا در تقابل با جمهوری اسلامی ایران دانست که در طول حداقل سه سال اخیر به صورت ویژه مورد توجه قرار گرفته است.
علاوه بر آن نباید از تلاش این کشورها برای ایجاد یک فرآیند حقوقی در عرصه بینالمللی نیز غفلت کرد، شبیه همان فرآیندی که علیه فعالیت هستهای ایران طی شد و به صدور شش قطعنامه شورای امنیت علیه کشورمان انجامید و دولت یازدهم نهایتاً ضرورت دید میز مذاکره را تنها راهکار مناسب ارزیابی کند».
روز گذشته تظاهرات بزرگ و با شکوهی توسط هزاران تن از ایرانیان شریف و آزاده و هواداران و اشرفنشانهای خستگیناپذیر در بروکسل پایتخت بلژیک و به عبارتی پایتخت اروپا، در برابر مقر اتحادیة اروپا بر پا شد.
در این تظاهرات که در آستانة ۳۰خرداد، سالروز مقاومت انقلابی، برگزار شد، چندین تن از سیاستمداران برجسته از کشورهای مختلف نیز حضور داشتند. گفتگوی امروز ما با خسرو شکراللهی به وجوه مختلف سیاسی و تأثیرات تظاهرات و راهپیمایی دیروز اختصاص دارد. با ما در این گفتگو همراه باشید.
ج: اتفاقا ضرورت را بیشتر کرد. آنچه را که مجاهدین و مقاومت ایران طی تمام ۴۰ سال گذشته نسبت به آن به جامعة جهانی هشدار میدادند، امروز با سیاستهاو عملکردهای تجاوزکارانه و مخرب رژیم، به وضوح پیش روی همگان قرار دارد و همه به چشم میبینند که چطور این رژیم دنیا را متشنج کرده و منطقه را به آستانة جنگی مهیب کشانده است.
مقاومت ایران و آن چه که این مقاومت و مجاهدین بر اساس ۴۰ سال تجربة خونبار خود در یک مبارزة چنگ در چنگ با فاشیسم دینی حاکم بر ایران به دست آورده بودند، میگفت هر گونه سازش و مماشات با این رژیم بیفایده است و رژیم تنها از آن پیام ضعف میگیرد و جریتر شده و بر دامنة جنایتها و جنگ افروزیهای خود میافزاید.
همزمانی انفجار کشتیها با ملاقات خامنهای با نخستوزیر ژاپن، کشتیهایی که مقصد یکی از آنها ژاپن بود، و دو روز بعد از ملاقات روحانی با وزیر خارجه آلمان، چه چیزی را نشان میدهد؟ این که اقدامات دیپلماتیک و میانجی گری با این رژیم قرونوسطایی نه تنها هیچ فایدهای ندارد بلکه صرفاً این رژیم را در مقاصد شوم تروریستی و جنایتکارانهاش جریتر میکند. این رژیم تنها زبان قاطعیت میفهمد.
این ادعا که همزمانی سفر نخستوزیر ژاپن به ایران با حمله به کشتیها احتمال دست داشتن رژیم آخوندی در این جنایت را کم میکند، ترفند و فریب حقیر آخوندهاست. کمااینکه همزمان با سفر روحانی به سوئیس و اتریش میخواست در گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس بمبگذاری کند و ظریف در تلاش برای انکار واقعیت میگفت مگر ما دیوانهایم در حالی که رئیس جمهورمان مشغول بازدید رسمی از اروپاست، اقدام به بمب گذاری کند؟
الان هم رژیم همین استدلال سخیف را به کار گرفته. جواب روشن این است که نه این رژیم دیوانه نیست، اما به غایت در برابر قیام مردم ایران و آلترناتیو و جایگزین سیاسی خود با حمایت و پشتوانة عظیم مردمی و با اعتبار و شناخته شدگی بیمانند در صحنة بینالمللی درمانده و وحشتزده است.
این تظاهرات باشکوه و همزمانی آن با حمله به کشتیهای غیرنظامی و سایر اقدامات جنگافروزانه رژیم آخوندی در منطقه بار دیگر بر این حقیقت صحه گذاشت که اولا تنها راه صلح و امنیت در خاورمیانه سرنگونی رژیم آخوندی به دست مردم و مقاومت ایران است
و ثانیاً تنها راه صلح و امنیت و پایان دادن به تروریسم و اجتناب از جنگ و کشتار در منطقه، تنها و تنها در گرو استقرار دموکراسی و حاکمیت مردمی در ایران است که آن هم تنها توسط آلترناتیوی امکانپذیر است که از توان و صلاحیت تام و از همة شرایط و امکانات لازم، برای تغییر و سرنگونی این رژیم برخوردار است.
ج: بله همة اینها در سالهای گذشته نیز مطرح بود و مطرح میشد، اما مطرح شدن اینها، در سالهای گذشته و امسال در دو فضای کاملاً متفاوت است. خواستههای مردم ایران در این گونه تظاهراتها و گردهماییها در سالهای گذشته عمدتاً خصلت افشاگرانه و تدافعی داشت. در قبال رژیمی که خیز برداشته بود که با پشتگرمی به سیاست مماشات مقاومت مردمی و الترناتیو برآمده از آن را نابود کند، اما امسال، رژیم در حضیض ضعف و درماندگی و مقاومت مردم ایران در موقعیت تهاجم ماست.
بحرانهای مرحله پایانی از همه سو رژیم را فراگرفته و هراس از قیام مردم ایران، تحریمهای نفتی و بانکی و لیستگذاری تروریستی سپاه پاسداران، و اجماع جهانی علیه تروریسم و جنگافروزی رژیم در منطقه، سلطنت مطلقه آخوندی را در باتلاق سرنگونی فرو برده است؛ خامنهای در داخل راهی جز انقباض و سرکوب،
و زمینهسازی برای دولت حزباللهی و دستور آتش به اختیار برای مهار بحران و مقابله با قیام نمییابد؛ و در خارج هم راهی جز علنی کردن ماهیت تروریستی خود و چنگ انداختن به روی جامعة بینالمللی و زیر پا گذاشتن اولیهترین قواعد زندگی مسالمتآمیز ندارد.
از سوی دیگر الترناتیوهای مجازی که یا توسط رژیم یا در هماهنگی و همسویی با رژیم عرضه میشدند، اکنون دیگر سوخته و افشا شدهاند و امروز همان گونه که برخی از شخصیتهای خارجی شرکت کننده در تظاهرات دیروز نیز گواهی دادند، مأموریت و علت وجودی این الترناتیوهای قلابی تنها مخدوش کردن مقولة آلترناتیو و مشروعیت دادن به این رژیم سراپا نامشروع و ضدمردمی بوده است.
ج: کسانی که اشراف کافی نسبت به مسألة ایران و صفآرایی و جنگی که بین مردم ایران و مقاومت سازمان یافتة برآمده از مردم ایران ندارند، غالباً از سیاستها و عملکردهای رژیم که در بدو امر دیوانهوار مینماید متعجب میشوند و به تحلیلهای غلط و گمراه کننده راه میبرند، در حالی که سیاستها و عملکردهای این رژیم چیزی نیست جز بنبست و درماندگی رژیم در برابر مقاومت و الترناتیوی که راه را از همه سو بر این رژیم دجال و فریبکار و ضدبشری بسته است.
همة بحرانهای این رژیم مستقیم یا غیرمستقیم ناشی از این جنگ و ناشی از حضور مجاهدین و مقاومت ایران در بطن و کانون تحولات مربوط به ایران است که آبشخور بحرانهای رژیم است. یک قلم بحران اتمی رژیم را که پایة درگیری آن با جامعة بینالمللی است نگاه کنید.
یک بار احمدینژاد گفت که همه چیز در وادی اتمی به خوبی و خوشی داشت پیش میرفت که یک باره مجاهدین پروژة مخفی هستهیی رژیم را افشا کردند و جهان با وحشت دریافت که چطور نزدیک بود خطرناکترین رژیم دنیا به خطرناکترین سلاح موجود دست پیدا کند.
اخیراً هم خامنهای در یکی از سخنرانیهایش گفت که اوباما ۱۹نامة فدایت شوم برای من نوشته بود و من هم جوابش را دادم، اما یک مرتبه ماجرای سال ۸۸ (قیام ۸۸) اتفاق افتاد و آمریکا پشت آن رفت. بگذریم که طبق معمول واقعیت را تحریف میکند،
اما دارد این حقیقت را بیان میکند که چطور مقاومت و قیام، آرایش سیاسی را تغییر میدهد. مشابه همین اعتراف را روحانی هم در مورد قیام دی ماه ۹۶ داشت، او هم گفت که همه چیز داشت خوب پیش میرفت که یک مرتبه در دی ماه ۹۶مردم به خیابان ریختند و...
میخواهم این را بگویم که به اذعان خود رژیم عامل اصلی و تعیین کننده طی تمام این سالها مقاومت مردم ایران و هدایت و سمت دهندگی این مقاومت توسط مجاهدین و مقاومت سازمان یافته بوده است. یعنی این که تنها عاملی که میتواند به رژیم و جنایتهایش دهنه بزند و آن را مهار کند و نهایتاً سرنگون سازد. مقاومت ایران است که دیروز صحنهیی از آن را که نمادی از همبستگی مردم ایران با مجاهدین و مقاومت ایران بود، جهانیان شاهد بودند.
مطالب مرتبط
لرزههای هراس روزهای پایانی
تشدید انزوای منطقهیی و بینالمللی رژیم
گزارش و گفتگو با خسرو شکرالهی
خبر و نظر:
به دنبال به شکست کشاندن سفر نخست وزیر ژاپن توسط خامنهای و بازگشت روحانی از بازار شانگهای با دست خالی که عضویت رژیم آخوندی را بار دیگر نپذیرفتند، جیغهای وحشت از اجماع جهانی اولین چیزی است که از درون رژیم به گوش می رسد. سایت حکومتی پانا نوشت«مقامهای آمریکا پس از متهم کردن نظام در حملات به نفتکشها حالا بهصورت رسمی اعلام کردهاند میخواهند درباره نظام 'اجماع جهانی بسازند».
سایت حکومتی بهار نیوز هم در روز ۲۵خرداد نوشت:«پاتریک شاناهان، سرپرست وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا گفت که دولت دونالد ترامپ در پی حمله به نفتکشها در دریای عمان به دنبال ایجاد اجماع جهانی در برابر جمهوری اسلامی ایران است». این سایت حکومتی به نقل از شاناهان افزود که:« او، جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید و مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا در این تصمیم با دونالد ترامپ همراه هستند».
محسن جلیلوند یک کارشناس حکومتی همسو با باند روحانی در روز ۲۵خرداد با تاکید بر اینکه آمریکا در حال ایجاد یک اجماع جهانی علیه نظام است، ابراز نگرانی کرد که: «استراتژی آمریکا این است که نظام را در یک موقعیت آچمز قرار دهد. از سوی دیگر خودش را در موقعیتی قرار دهد که حق با اوست و هر اقدامی که بخواهد میتواند انجام دهد».
وی با بیان اینکه « اصولا مذاکره در عرصه بین الملل امر مثبتی به حساب میآید» افزود « وقتی کشوری میگوید که مذاکره نمیکنیم، متهم به دیپلماسی گریزی میشود. حالا آمریکاییها میخواهند این را القا کنند که نظام حاضر به مذاکره نیست. از سوی دیگر ناامن سازی خلیج فارس و دریای عمان را هم به نظام نسبت میدهند تا به هدف نهایی خود برسند".
طرفین مناقشه
پیروز مجتهد زاده یکی دیگر از کارشناسان حکومتی در روز۲۵خرداد وحشت زده هشدارداد« توصیه من به طرفین مناقشه این است که در برخوردها و هل من مبارز طلبیدنهایشان دقت کنند». وی علم مذاکره جویی را با تفسیر اظهارات خامنهای بلند کرد و در تفسیر حرفهای ولی فقیه ارتجاع به نخست وزیر ژاپن گفت:« واکنشی که به پیغامرسانی نخست وزیر ژاپن صورت گرفت، در بدو امر منفی به نظر میرسید؛
اما اگر ما کمی دقیقتر شویم، به نظرم آنجا که رهبر جمهوری اسلامی گفت با نخستوزیر ژاپن حاضر به گفتگو است، این حرف در واقع به این معنا بود که جمهوری اسلامی با آقای ترامپ مستقیماً مذاکره نخواهد کرد ولی به صورت غیر مستقیم حاضر به گفتگو راجع به مسائل فیمابین ایران و آمریکا است».
روزنامة حکومتی آرمان (۲۵خرداد) هم در وحشت از شکل گیری اجماع جهانی علیه رژیم نوشت:« آمریکا قبلا ایران را تهدید نظامی کرده بود اما ...، در پی اقدامات اخیر و حمله به نفتکشها آمریکاییها ماجراجویی میکنند و به نوعی با مظلومنمایی در پی کسب حداقل مشروعیت برای هرگونه حرکت احتمالی نظامی هستند.
شرایط احتیاط
در این شرایط احتیاط و دوراندیشی حکم میکند ما شرایط را دقیق رصد و مدیریت کنیم»، این روزنامه حکومتی تلویحا ضرورت عقب نشینی و غلط کردم گویی را با بیان اینکه« با خردمندی از این پیچ خطرناک عبور کنیم» مطرح کرد و افزود: «هرچند غرور ناشی از استقلال و سلطهناپذیری لازم است اما به یاد داشته باشیم که حفاظت از زیرساختهایی که در طول یکصد سال گذشته ایجاد شده، از وظایف تخطی ناپذیر همه و بهویژه مسئولان است».
روزنامة جوان وابسته به سپاه پاسداران هم از شکل گیری اجماع جهانی که منجر به ریختن جام زهر دیگری به کام رژیم شود ابراز نگرانی کرد و نوشت:« معرفی کردن ایران به عنوان ناقض صلح و امنیت بینالملل» را باید مهمترین راهبرد دولت کنونی ایالات متحده امریکا در تقابل با جمهوری اسلامی ایران دانست که در طول حداقل سه سال اخیر به صورت ویژه مورد توجه قرار گرفته است.
علاوه بر آن نباید از تلاش این کشورها برای ایجاد یک فرآیند حقوقی در عرصه بینالمللی نیز غفلت کرد، شبیه همان فرآیندی که علیه فعالیت هستهای ایران طی شد و به صدور شش قطعنامه شورای امنیت علیه کشورمان انجامید و دولت یازدهم نهایتاً ضرورت دید میز مذاکره را تنها راهکار مناسب ارزیابی کند».
گفتگوی سیاسی
روز گذشته تظاهرات بزرگ و با شکوهی توسط هزاران تن از ایرانیان شریف و آزاده و هواداران و اشرفنشانهای خستگیناپذیر در بروکسل پایتخت بلژیک و به عبارتی پایتخت اروپا، در برابر مقر اتحادیة اروپا بر پا شد.
در این تظاهرات که در آستانة ۳۰خرداد، سالروز مقاومت انقلابی، برگزار شد، چندین تن از سیاستمداران برجسته از کشورهای مختلف نیز حضور داشتند. گفتگوی امروز ما با خسرو شکراللهی به وجوه مختلف سیاسی و تأثیرات تظاهرات و راهپیمایی دیروز اختصاص دارد. با ما در این گفتگو همراه باشید.
س: البته زمان این تظاهرات از قبل مشخص شده بود، اما همزمان شد با شرایط فوقالعاده بحرانی که پس از اقدامات تروریستی رژیم در دریای عمان علیه نفتتکشها در منطقه ایجاد شده است؛ آیا این وقایع که توجهات جهانی را به خود جلب کرد، آیا از اهمیت و ضرورت برگزاری این تظاهرات کم نکرد؟
ج: اتفاقا ضرورت را بیشتر کرد. آنچه را که مجاهدین و مقاومت ایران طی تمام ۴۰ سال گذشته نسبت به آن به جامعة جهانی هشدار میدادند، امروز با سیاستهاو عملکردهای تجاوزکارانه و مخرب رژیم، به وضوح پیش روی همگان قرار دارد و همه به چشم میبینند که چطور این رژیم دنیا را متشنج کرده و منطقه را به آستانة جنگی مهیب کشانده است.
مقاومت ایران و آن چه که این مقاومت و مجاهدین بر اساس ۴۰ سال تجربة خونبار خود در یک مبارزة چنگ در چنگ با فاشیسم دینی حاکم بر ایران به دست آورده بودند، میگفت هر گونه سازش و مماشات با این رژیم بیفایده است و رژیم تنها از آن پیام ضعف میگیرد و جریتر شده و بر دامنة جنایتها و جنگ افروزیهای خود میافزاید.
همزمانی انفجار کشتیها با ملاقات خامنهای با نخستوزیر ژاپن، کشتیهایی که مقصد یکی از آنها ژاپن بود، و دو روز بعد از ملاقات روحانی با وزیر خارجه آلمان، چه چیزی را نشان میدهد؟ این که اقدامات دیپلماتیک و میانجی گری با این رژیم قرونوسطایی نه تنها هیچ فایدهای ندارد بلکه صرفاً این رژیم را در مقاصد شوم تروریستی و جنایتکارانهاش جریتر میکند. این رژیم تنها زبان قاطعیت میفهمد.
این ادعا که همزمانی سفر نخستوزیر ژاپن به ایران با حمله به کشتیها احتمال دست داشتن رژیم آخوندی در این جنایت را کم میکند، ترفند و فریب حقیر آخوندهاست. کمااینکه همزمان با سفر روحانی به سوئیس و اتریش میخواست در گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس بمبگذاری کند و ظریف در تلاش برای انکار واقعیت میگفت مگر ما دیوانهایم در حالی که رئیس جمهورمان مشغول بازدید رسمی از اروپاست، اقدام به بمب گذاری کند؟
استدلال سخیف
الان هم رژیم همین استدلال سخیف را به کار گرفته. جواب روشن این است که نه این رژیم دیوانه نیست، اما به غایت در برابر قیام مردم ایران و آلترناتیو و جایگزین سیاسی خود با حمایت و پشتوانة عظیم مردمی و با اعتبار و شناخته شدگی بیمانند در صحنة بینالمللی درمانده و وحشتزده است.
این تظاهرات باشکوه و همزمانی آن با حمله به کشتیهای غیرنظامی و سایر اقدامات جنگافروزانه رژیم آخوندی در منطقه بار دیگر بر این حقیقت صحه گذاشت که اولا تنها راه صلح و امنیت در خاورمیانه سرنگونی رژیم آخوندی به دست مردم و مقاومت ایران است
و ثانیاً تنها راه صلح و امنیت و پایان دادن به تروریسم و اجتناب از جنگ و کشتار در منطقه، تنها و تنها در گرو استقرار دموکراسی و حاکمیت مردمی در ایران است که آن هم تنها توسط آلترناتیوی امکانپذیر است که از توان و صلاحیت تام و از همة شرایط و امکانات لازم، برای تغییر و سرنگونی این رژیم برخوردار است.
س: اینها که گفتید، خواستهها و سرخط سیاستهای درست مقاومت ایران طی سالهای گذشته بوده، طرح مجدد این خواستهها در شرایط کنونی از چه ویژگیای برخوردار است؟
ج: بله همة اینها در سالهای گذشته نیز مطرح بود و مطرح میشد، اما مطرح شدن اینها، در سالهای گذشته و امسال در دو فضای کاملاً متفاوت است. خواستههای مردم ایران در این گونه تظاهراتها و گردهماییها در سالهای گذشته عمدتاً خصلت افشاگرانه و تدافعی داشت. در قبال رژیمی که خیز برداشته بود که با پشتگرمی به سیاست مماشات مقاومت مردمی و الترناتیو برآمده از آن را نابود کند، اما امسال، رژیم در حضیض ضعف و درماندگی و مقاومت مردم ایران در موقعیت تهاجم ماست.
بحرانهای مرحله پایانی از همه سو رژیم را فراگرفته و هراس از قیام مردم ایران، تحریمهای نفتی و بانکی و لیستگذاری تروریستی سپاه پاسداران، و اجماع جهانی علیه تروریسم و جنگافروزی رژیم در منطقه، سلطنت مطلقه آخوندی را در باتلاق سرنگونی فرو برده است؛ خامنهای در داخل راهی جز انقباض و سرکوب،
و زمینهسازی برای دولت حزباللهی و دستور آتش به اختیار برای مهار بحران و مقابله با قیام نمییابد؛ و در خارج هم راهی جز علنی کردن ماهیت تروریستی خود و چنگ انداختن به روی جامعة بینالمللی و زیر پا گذاشتن اولیهترین قواعد زندگی مسالمتآمیز ندارد.
از سوی دیگر الترناتیوهای مجازی که یا توسط رژیم یا در هماهنگی و همسویی با رژیم عرضه میشدند، اکنون دیگر سوخته و افشا شدهاند و امروز همان گونه که برخی از شخصیتهای خارجی شرکت کننده در تظاهرات دیروز نیز گواهی دادند، مأموریت و علت وجودی این الترناتیوهای قلابی تنها مخدوش کردن مقولة آلترناتیو و مشروعیت دادن به این رژیم سراپا نامشروع و ضدمردمی بوده است.
س: تأثیر این قبیل تظاهراتها بر روی سیاست دولتهای غربی تا حدودی روشن است، اما چه تأثیری بر روی سیاستها و عملکرد رژیم میتواند داشته باشد.
ج: کسانی که اشراف کافی نسبت به مسألة ایران و صفآرایی و جنگی که بین مردم ایران و مقاومت سازمان یافتة برآمده از مردم ایران ندارند، غالباً از سیاستها و عملکردهای رژیم که در بدو امر دیوانهوار مینماید متعجب میشوند و به تحلیلهای غلط و گمراه کننده راه میبرند، در حالی که سیاستها و عملکردهای این رژیم چیزی نیست جز بنبست و درماندگی رژیم در برابر مقاومت و الترناتیوی که راه را از همه سو بر این رژیم دجال و فریبکار و ضدبشری بسته است.
همة بحرانهای این رژیم مستقیم یا غیرمستقیم ناشی از این جنگ و ناشی از حضور مجاهدین و مقاومت ایران در بطن و کانون تحولات مربوط به ایران است که آبشخور بحرانهای رژیم است. یک قلم بحران اتمی رژیم را که پایة درگیری آن با جامعة بینالمللی است نگاه کنید.
یک بار احمدینژاد گفت که همه چیز در وادی اتمی به خوبی و خوشی داشت پیش میرفت که یک باره مجاهدین پروژة مخفی هستهیی رژیم را افشا کردند و جهان با وحشت دریافت که چطور نزدیک بود خطرناکترین رژیم دنیا به خطرناکترین سلاح موجود دست پیدا کند.
اخیراً هم خامنهای در یکی از سخنرانیهایش گفت که اوباما ۱۹نامة فدایت شوم برای من نوشته بود و من هم جوابش را دادم، اما یک مرتبه ماجرای سال ۸۸ (قیام ۸۸) اتفاق افتاد و آمریکا پشت آن رفت. بگذریم که طبق معمول واقعیت را تحریف میکند،
آرایش سیاسی
اما دارد این حقیقت را بیان میکند که چطور مقاومت و قیام، آرایش سیاسی را تغییر میدهد. مشابه همین اعتراف را روحانی هم در مورد قیام دی ماه ۹۶ داشت، او هم گفت که همه چیز داشت خوب پیش میرفت که یک مرتبه در دی ماه ۹۶مردم به خیابان ریختند و...
میخواهم این را بگویم که به اذعان خود رژیم عامل اصلی و تعیین کننده طی تمام این سالها مقاومت مردم ایران و هدایت و سمت دهندگی این مقاومت توسط مجاهدین و مقاومت سازمان یافته بوده است. یعنی این که تنها عاملی که میتواند به رژیم و جنایتهایش دهنه بزند و آن را مهار کند و نهایتاً سرنگون سازد. مقاومت ایران است که دیروز صحنهیی از آن را که نمادی از همبستگی مردم ایران با مجاهدین و مقاومت ایران بود، جهانیان شاهد بودند.
مطالب مرتبط
لرزههای هراس روزهای پایانی
تشدید انزوای منطقهیی و بینالمللی رژیم