کودتای نافرجام – آزمایش بزرگ مقاومت – قسمت سیزدهم

کودتای نافرجام - آزمایش بزرگ مقاومت – قسمت سیزدهم 

 

توطئه ۱۷ ژوئن برعلیه مقاومت ایران در زد و بند با رژیم ایران

 

پیروزی عدالت ومقاومت

 

حکم منع تعقیب و لغو اتهام تروریستی در پروندة ۱۷ژوئن

 

خاتمة پیگرد مورد نظر رژیم آخوندی

 

علیه رئیس جمهور برگزیدة مقاومت ایران خانم مریم رجوی


 

سرانجام پس از ۷سال کارزار بیامان، بزرگترین دسیسه و زد و بند استعماری ـ آخوندی که با هزینههای میلیاردی برای از میان برداشتن مقاومت ایران به اجرا در آمده بود، از بن فرو ریخت. روز ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۰، دادگستری و قضات تحقیق فرانسه، قرار منع تعقیب و لغو اتهام تروریستی در پرونده ۱۷ژوئن و خاتمة پیگرد مورد نظر رژیم آخوندی علیه رئیس جمهور برگزیدة مقاومت ایران و ۲۳تن از اعضا و هواداران مقاومت را صادر کردند و به این ترتیب عدالت و مقاومت در برابر بزرگترین توطئة آخوندساخته علیه مقاومت مشروع مردم ایران و رئیس جمهور برگزیدة آن با درخششی خیرهکننده پیروز شد و باز هم حقانیت این مقاومت و حتمیت پیروزی آن بر دیکتاتوری تروریستی آخوندها و همدستانشان به اثبات رسید و همة حامیان حقوق بشر و برقراری عدالت را دلشاد و سرشار  کرد.

 

حکم منع تعقیب و لغو اتهام تروریستی در پرونده ۱۷ ژوئن


پرونده ۱۷ ژوئن که از ۱۰ سال پیش در زمان آخوند خاتمی، بعنوان مشوق  اصلاحات دررژیم اصلاح ناپذیر ولایت فقیه، براساس برچسب تروریستی علیه مجاهدین  بازگشوده شده بود، از بابت تروریسم  بطور   کامل خاتمه یافت و رسیدگی در مورد مسائلی از قبیل گردآوری و نقل و انتقال غیر قانونی پول برای مصارف مجاهدان اشرف و سازمان مجاهدین خلق ایران به تحقیقات بعدی موکول گردید.

برجسته ترین حقوقدانان و وکلای فرانسوی با استقبال از تصمیم صدور منع تعقیب توسط قاضی تحقیق، یادآوری کردند که از یک دهه پیش تصریح کرده اند که این پرونده علیه جنبش مشروع مقاومت ایران از ابتدا خالی، سراپا سیاسی و بخاطر استمالت و معامله با فاشیسم دینی حاکم بر ا یران، تشکیل شده است. شواهد و کتابها و دادگاههای پیاپی، یکی پس از دیگری حقانیت مقاومت ایران را به اثبات رساند و معلوم شد صدها هزار برگ دعاوی و اتهامات دروغین، چیزی جز اباطیل وزارت بدنام اطلاعات ملایان ، جز دروغ پردازی مزدوران برون مرزی آن  و جز اظهارات « شهود زور» و ریا، در چارچوب همکاری  اطلاعات آخوندی با سرویس های پشتیبان، نبوده است.

حقوقدانان فرانسوی و بین المللی از ابتدا، با مطالعة دقیق همه شواهد و اسناد و سوابق امر، علیه بر چسب ناچسب بر شوریدند و تأکید کردند مقاومت علیه دیکتاتوری ملاها حق مشروع مردم ایران است. از این رو متهم کردن سمبل مقاومت برحق یک خلق تحت ستم، و تلاش برای آلودن او با اتهامات، تنها مایه شرمساری و لکه سیاهی در تاریخ قضایی فرانسه است. کشوری که به حق به مقاومت در برابر فاشیسم هیتلری کماکان افتخار میکند.

از این رو تصمیم قضات در صدور حکم منع تعقیب، اعادة حیثیت به دادگستری و عدالت فرانسه است.

دادستانی ضد تروریسم اذعان کرده است که  منشاء اصلی اتهامات علیه مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران، لیست تروریستی اتحادیه اروپا بوده است که نام مجاهدین بدرخواست رژیم ایران در آن گنجانده شده بود.

در سالهای بعد برای خالی نماندن پرونده و دفع الوقت، سلسله دیگری از اتهامات واهی به پرونده ۱۷ ژوئن افزوده می شد اما بجایی راه نبرد.

صدور قرار منع تعقیب به مثابه سوختن و برباد رفتن یک دهه سرمایه گذاری، پرونده سازی، شیطان سازی،  انتشار اطلاعات گمراه کننده و لجن پراکنی رژیم آخوندی و مزدوران و شاهدانش علیه مقاومت ایران و سمبل های آن است.

 شورای ملی مقاومت ایران, سازمان مجاهدین خلق ایران و ارتش آزادیبخش ملی ایران، مجموعة بهم پیوسته ای را تشکیل میدهند که هدف آن، سرنگون کردن رژیم حاکم بر ایران میباشد.

اگر چه هدف بوضوح ارائه شده بود و حتی قبل از آغاز تحقیقات قضایی در باره فعالیت های اپوزیسیون رژیم ایران، از آن اطلاع وجود داشت, سوال باقی مانده، درباره توصیف شیوه های بکارگرفته شده برای اجرای این هدف است:

آیا برای سرنگون کردن رژیم ایران, سازمان مربوطه, تحت عنوان های  رسمی آن یعنی شورای ملی مقاومت ایران، یا سازمان مجاهدین خلق ایران، و یا ارتش آزادیبخش ملی ایران, از شیوه های تروریستی یا از شیوه هایی که ماهیت تروریستی دارد استفاده کرده است؟

تحقیقات قضایی, با دقتی کمابیش زیاد,  انواع شیوه های مورد استفاده را مشخص کرد:

این شیوه ها با عملیات جنگی،  با استفاده از یک ارتش واقعی, بنام ارتش آزادیبخش یا عملیات مسلحانه در ایران صورت گرفته که به وسیله سازمان مجاهدین خلق ایران بر عهده گرفته شده است.

.... میتوان فرض کرد که تجهیزات و تسلیحات نظامی, بعضاً سنگین, که در اشرف وجود داشت, برای این تهیه نشده بودند که هیچگاه مورد استفاده قرار نگیرند.

حتی اگر فرض بگیریم که ارتش آزادیبخش هرگز هیچ نبردی را علیه ارتش ایران انجام نداده است, تاسیس یک ارتش بی تردید یک عمل آماده سازی برای تهاجمات نظامی میباشد.

اما این امراجازه نمی دهد تهاجمات نظامی با اعمال تروریستی یکی محسوب شود.

در حقوق فرانسه یک تهاجم نظامی که منجر به نبرد مسلحانه میان نظامیان شود, نمی تواند عنوان تروریسم داشته باشد.

به این ترتیب تنها نکته ای که منطقا مورد بحث درباره وجود یا عدم وجود یک نهاد تروریستی میتواند مطرح باشد, انجام عملیات در شهرهای ایران است.  .....

اما تحلیل اطلاعیه ها ارائه این برآورد را امکانپذیر میسازد: سیبل ها به طور سیستماتیک سیبل های نهادهای دولتی, و بعضا نظامی هستند و این اقدامات مسلحانه بعنوان پاسخی به جنایات رژیم ایران مطرح میشوند.

از سوی دیگر شورای وکلای افراد تحت تعقیب سازمان در فرانسه خاطر نشان میسازند که اقدامات مسلحانه سازمان مجاهدین خلق، بیان حق طبیعی و تردید ناپذیر مقاومت در برابر ستم مندرج در ماده 2 بیانیه حقوق بشر و شهروندی میباشد.

وکیل خاطرنشان میکند این حق که ارزش قانون اساسی دارد، در سطح بین المللی نیز بویژه توسط منشور ملل متحد به رسمیت شناخته شده است.

علاوه بر این وکیل تاکید میکند: فرانسه مدت ها اذعان داشته است که سازمان مجاهدین خلق در مبارزه خود «علیه رژیم خشن حاکم بر ایران» از «حق مشروع خود در کادر احترام به ضوابط نرم های بین المللی» استفاده کرده است.

 

وکلا خاطرنشان می کنند در استفاده از حق مشروع مقاومت علیه ستم «استفاده از شیوه های خشونت آمیز را نمی توان منتفی کرد» و موضوع تروریسم «نمیتواند از سوی قاضی جدا از این چارچوب ارزیابی شود.»

 

استدلال وکیل به تعریف تروریسم برمیگردد.

در پهنه بین المللی هرگز امکان تائید یک تعریف واحد از تروریسم که متناسب همه شرایط و همه کشورها باشد وجود نداشته است. تلاش ها برای ارائه یک تعریف واحد به این دلیل با شکست مواجه شده اند که بر سر تفکیک تروریسم از مقاومت و همچنین تفکیک تروریسم از مفهوم جنگ که توسط یک ارتش انجام می شود، اختلاف نظر وجود داشته است.

در چنین وضعیتی، وقتی قاضی نمیتواند به خود اجازه دهد که یک رژیم حاکم را بعنوان یک رژیم ستمگر توصیف کند، به همین ترتیب نمیتواند تصمیم گیری کند و بگوید که یک جنبش اپوزیسیون را یک حرکت تروریستی، و نه یک جنبش مقاومت، می شناسد.

بنابراین همچنانکه قاضی نمیتواند بدون وارد شدن در ملاحظاتِ کاملاً سیاسی، ارزیابی خود را از رژیم ایران ارائه کند، فی نفسه نمیتواند مخالفان آن را تروریست توصیف کند و مشخصاً در فقدان دلایل عینی، حکم کند که آنها در هیچ شرایطی نمیتوانند از حق خود برای مقاومت علیه ستم استفاده کنند.

در این تردید و بهمین خاطر، دقیقاً در فقدان داده های عینی، واقعی و متقن ، قاعده اساسی جزایی کشور ما (فرانسه) باید اجرا شود و افراد تحت پیگرد از آن بهره مند شوند که در این پرونده به کنار گذاشتن صفت تروریسم منجر می شود.

 

پیروزی عدالت

 

اثبات حقانیت مقاومت ایران

 

کنفرانس در پاریس

 

باحضور رئیس جمهور برگزیده مقاومت

 

۱۳مه ۲۰۱۱-۲۳اردیبهشت۱۳۹۰


 

به دنبال صدور حکم منع تعقیب و لغو اتهام تروریستی در پرونده ۱۷ ژوئن ، در یک کنفرانس مطبوعاتی در پارس با حضور خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت و شماری از وکلای برجسته فرانسوی، جزئیات تصمیم قضایی لغو اتهامات تروریستی علیه اعضا و حامیان مقاومت ایران دراختیار مطبوعات قرار گرفت.

آقای ویلیام بوردون، وکیل وحقوقدان نامدار فرانسوی ریاست کنفرانس پاریس را  برعهده داشت و آقایان، وکیل تیری لوی نویسنده وحقوقدان برجسته فرانسه، استاندار ایوبونه نماینده پیشین مجلس ملی و رئیس ضد جاسوسی فرانسه در ریاست جمهوری فرانسوا میتران، و دیگر وکلای پرونده ۱۷ژوئن فرانسواسر، فیلیپ شامپوتیه و خانم ماری لورت باره، راجع به صدور حکم منع تعقیب سخنرانی کردند.

در آغاز کنفرانس، ویلیام بوردون گفت: وقتی سیاست فساد را وارد دستگاه عدالت میکند همان چیزی اتفاق می افتد که علیه اعضای مقاومت ایران اتفاق افتاد وهمین که سیاست عرصه عدالت را ترک میکند  این حقیقت است که روشن میشود وخود را بارز می کند.

زمان آن فرارسیده بود که عمل شرم آور مجرم تلقی کردن  مخالفان ایرانی به پایان برسد. زیرا کاری که بازپرس بروگیر کرد، این بود که دستگاه قضایی فرانسه را به  گروگان خواست ملاها تبدیل کرد. به این دلیل است که اکنون باید به قاضی صادر کننده حکم منع تعقیب درود فرستاد.

آقای بوردون آنگاه از خانم رجوی دعوت به سخنرانی کرد

 

پیروزی عدالت

 

اثبات حقانیت مقاومت ایران

 

کنفرانس در پاریس

 

سخنرانی رئیس جمهور برگزیده مقاومت


خانمها، آقایان،

دوستان عزیز،

سرانجام ، عدالت بر سیاست مماشات و معامله پیروز شد و قاضی تحقیق قرار منع تعقیب تروریسم را صادر کرد.  بدین ترتیب یکبار دیگر حقانیت مقاومت مردم ایران برای آزادی به اثبات رسید.

بعد از ده سال، امروز دستگاه قضایی فرانسه نه تنها اذعان میکند که  تحقیقات، بطلان اتهام تروریسم را اثبات کرد، بلکه اذعان دارد که از ابتدا نیز هیچ مبنایی برای این اتهام وجود نداشته است.

در همین جا از همة وکلا به ویژه آقایان لکلرک، بوردون، بودوئن، لوی، سر، خانم وکیل سنیک، وکیل استازی، دارتویل، خانم باره، وکیل شامپوتیه، موکارزل و دیگروکلا به خاطر تلاشهایشان تشکر میکنم.

دستگاه قضایی فرانسه اذعان میکند که این اتهام صرفاً متکی بر نامگذاری سازمان مجاهدین در لیست اروپا بود. جالب است که بعد تلاش کردند با همین پرونده ادامه نامگذاری مجاهدین در این لیست را توجیه کنند، ولی شکست خوردند! وانگهی همه میدانند نامگذاری به درخواست رژیم ملایان  صورت گرفته بود. علاوهبر این بی پایه بودن این اتهام در دادگاه اروپا هم به اثبات رسید.

ما از ابتدا گفتیم که این پرونده خالی است و تنها هدف آن برآورده کردن درخواست ملاها برای نابود کردن مقاومت ایران بوده است. اما این امر کاملا شکست خورد، چرا که مقاومت ایران برحق است و ریشه در اعماق جامعه ایران دارد.

آنها اتهامات زیادی زدند و فشارهای بسیاری وارد کردند. حتی  تحت عنوان «کنترل قضایی» ما را از دیدار و حرف زدن با یکدیگر منع کردند.

ولی ما از تلاش دست برنداشتیم و بر حقوقمان پافشاری کردیم و در این مسیر از حمایت گسترده یی در بین مدافعان حقوق بشر، شخصیتهای سیاسی و افکار عمومی برخوردار شدیم.

مانند خانم میتران، که در فردای یورش وحشیانه ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ با حضور در دفتر شورای ملی مقاومت گفت که او نیز روزی همراه با فرانسوا میتران، در دوران مقاومت متهم به تروریسم بودند.

کسانی که در تهران قول حمله به دفتر شورای ملی مقاومت در اورسوراواز را دادند، باید امروز پاسخ بدهند.

ژان لویی بروگیر که دستور قضایی یورش وحشیانه ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ را صادر کرد باید پاسخ بدهد که چرا قضاییه فرانسه را برای جلب رضایت ملاها مورد سوء استفاده قرار داد.

کسانی که برای سرپوش گذاشتن بر معامله با ملاها میخواستند به خاطر به اصطلاح تهدید عاجل تروریسم، سریع عمل کنند، باید پاسخ بدهند، تهدید تروریسم چه شد؟ مبنای این دعاوی جز رژیم ملاها چه کسی بود؟

کسانی که برای همکاری با ملاها، مقاومت ایران را هدف رگبار اتهامات قرار میدادند، باید امروز به مردم ایران و به مردم فرانسه پاسخ بدهند، چرا برای خدمت به ملاها سیاست شیطان سازی اپوزیسیون دموکراتیک را در پیش گرفتند؟ من امروز دولتمردان آن روز فرانسه را به قربانی کردن عدالت و ارزشهای انسانی متهم میکنم.

من آنها را به همکاری با رژیم ملاها در سرکوب مقاومت مردم ایران متهم میکنم. من آنها را به قربانی کردن ارزشها و حیثیت فرانسه متهم میکنم. و من همه کسانی را که در مقابل این بیعدالتی سکوت کردند، متهم میکنم.

شاید  آنها هیچگاه به خاطر اعمالشان در یک دادگاه مورد قضاوت قرار نگیرند. ولی دادگاه وجدانهای انسانی و دادگاه افکار عمومی مردم فرانسه هم اکنون تشکیل شده و قضاوتش را خواهد کرد.

امروز، آنها در مقابل این دادگاه قرار دارند و باید پاسخگو باشند. چطور میخواهند از همکاری با یک رژیم سرکوبگر دفاع کنند. چطور میخواهند از سرکوب یک مقاومت مشروع که چیزی جز آزادی بیان و آزادی انتخابات نخواسته است و میگوید حاکمیت از آن مردم و رأی مردم است، دفاع کنند. مقاومتی که جرمش فقط و فقط این است که میگوید دیکتاتوری، نه! نه به خمینی! نه به خامنه ای و احمدی نژاد!

 

 

سخنرانی مریم رجوی در اورسوراواز - ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۰
جشن پیروزی عدالت و مقاومت در دادگاه۱۷ژوئن


هموطنان، اشرف‌نشان‌ها، یاران مقاومت
بزرگترین سرمایه‌گذاری رژیم آخوندی در فرانسه و اروپا سوخت و دود شد.
دسیسه ارتجاعی و استعماری برای از هم‌پاشاندن مقاومت‌ درهم‌شکست.
پرونده ۱۷ ژوئن مضمحل شد و ده سال همدستی مماشات‌گران با فاشیسم مذهبی برای بستن راه تغییر در ایران به پایان رسید.
حالا نوبت تضمین و حفاظت و سلامت مجاهدان اشرف و به‌رسمیت شناختن مقاومت مردم ایران برای تغییر رژیم ولایت فقیه است.

قضات تحقیق پاریس حکم کردند که اتهام تروریسم در مورد مقاومت ایران یعنی موضوع اصلی پرونده ۱۷ ژوئن باطل است و از ده سال پیش نیز این اتهام هیچ مبنایی نداشته است.
اصل موضوع درباره همه مقاومت و همه هواداران و اعضا و مسئولان آن این است که:
مقاومت ایران ربطی به تروریسم نداشته است. نه مقاومت فرانسه، نه دو گل نه میتران و نه مقاومت ایران به‌رغم هر اتهامی، هیچ‌گاه ربطی به تروریسم نداشته‌اند.
مقاومت برای آزادی، مقاومت برای تغییر رژیم، مشروع و حق و ضروری بوده و هست و خواهد بود.
تا روزی که تا روزی که بساط نظام ولایت فقیه را از سراسر ایران برچیند.
بر همه شما بر مردم ایران و بر قهرمانان ملت ایران در اشرف مبارک باد.
این تحول از هر نظر پیروزی بزرگی برای مقاومت مردم ایران است.
پیروزی بزرگی برای اشرف و پیروزی برای عدالت و قانون،
و نشانه قاطع دیگری از اعتلای جنبش مقاومت ایران است.
آری، جنبشی را که می‌خواستند نابودش کنند، از زیر بمباران اتهام‌ها و توطئه‌ها، به مراتب مستحکم‌تر و قدرت‌مندتر قد برافراشته است.
اما درس این پیروزی چیست؟ رنج و خون جگر این ده سال چه رهنمودی دارد؟
راز ماندگاری جنبش ما این است که در دو راهی نابودی و تسلیم، ایستادگی را برمی‌گزیند.
ما محکوم به انتخاب میان ننگ یا انهدام نیستیم. ما فلک تیره روزی و اجبار را سقف می‌شکافیم و با فداکاری و نبرد و پیکار راه نویی را خلق می‌کنیم.
راهی بر اساس مقاومت و از خودگذشتگی و راهی به سوی پیروزی و آزادی.

اعضای این مقاومت و هواداران‌شان، مجاهدان اشرف و اشرف‌نشانها در سراسر جهان، به قول مسعود «این درس را به خوبی آموخته‌اند که تاریخ خلق و میهن خود را چگونه بنویسند».

بله، ما «عزم جزم کرده‌ایم تا اگر زمانه صد بار ازاین هم خطیرتر و پرفتنه‌تر باشد، با تأسی به پیشوای آرمانی مان، درسهای جدیدی از مقاومت و ایستادگی عرضه کنیم».
ایستادگی و پایداری؛ این است راز انقراض توطئه و پرونده ۱۷ ژوئن
این است کلید طلایی پیروزی که در دست‌های ماست.

در مورد برچسب تروریستی هم به یاد بیاورید که دولت انگلستان بر سر رفع ممنوعیت از مجاهدین، دولت آلمان بر سر خاتمه دادن به افترائات اداره حراست، شورای وزیران اتحادیه اروپا بر سر لیست گروههای تروریستی و دولت فرانسه بر سر پرونده ۱۷ ژوئن وادار به پذیرش عدالت و قانون شدند.
پس، در آمریکا هم مطمئناً این نام‌گذاری بی‌اعتبار درهم‌ خواهد شکست.
مقاومت مردم ایران در هیچ شرایطی، به هیچ قیمتی و تحت هیچ فشاری از حق آزادی، از حق حاکمیت مردم ایران، از حق مقاومت در برابر دیکتاتوری و فاشیسم مذهبی و از حقوق قانونی خود دست برنداشته و برنخواهد داشت.
در اولین سالگرد حمله ۱۷ ژوئن هم گفتم، اگر مقاومت برای آزادی جرم محسوب می‌شود ما به این جرم افتخار می‌کنیم و هر بهایی را به‌خاطر آن می‌پردازیم ولی از مقاومت برای آزادی کوتاه نخواهیم آمد. ولی هم‌چنان که گفتم ما به گذشته نگاه نمی‌کنیم، بلکه آینده را در نظر داریم.
و سرانجام می‌خواهم هم‌وطنانم در داخل ایران را خطاب قرار دهم.
فرو ریختن پرونده ۱۷ ژوئن پیامی برای شما و به ویژه برای زنان و جوانان قیام‌آفرین دارد.
کمااینکه ایستادگی اشرفیان در این سالها نیز همین پیام را به سراسر ایران می‌رساند که تغییر ممکن است، شکستن غل و زنجیرها ممکن است، از هم شکافتن دیوار اختناق و سرکوب ممکن است
پیام این است که به زیر کشیدن رژیم ولایت فقیه ممکن است.
و هیچ نیرویی در جهان نمی‌تواند مانع اراده مردمی شود که برای آزادی و برابری و دموکراسی فداکاری می‌کنند.
و قیام کرده‌اند. و حاضرند قیمت آن را هر چه که باشد، بپردازند.
سلام بر مردم ایران،
سلام بر اشرف،
سلام بر آزادی.

****************

در سی خرداد ۱۳۹۲  در دهمین سالگرد ۱۷ ژوئن تلویزیون کانال۳ فرانسه در مورد  حمایت مردم فرانسه از مقاومت ایران گزارشی پخش کرد با این عنوان:

«مقاومت ایران حامل ارزشهای دموکراتیک و عادلانه است

برنامه متمرکز این مقاومت: سرنگونی رژیم ملاها

تلویزیون فرانسه گزارش خود را با اشاره به موضعگیری مقاومت ایران در مورد نمایش انتخابات رژیم، شروع کرده و میگوید:

«مقاومت ایران در فرانسه انتخابات رژیم ایران  را یک نمایش مسخره توصیف میکند. مجاهدین خلق که در اور سور اوآز مستقر هستند را  بسیاری از فرانسویان ده سال پیش به مناسبت یک عملیات پلیسی چشمگیر کشف کردند.

۱۷ ژوئن ۲۰۰۳، این اقامتگاه در اور سواز هدف یک عملیات پلیسی غیر معمول قرار گرفت، در این یورش. بیش از ۱۲۰۰ پلیس و ژاندارم مریم رجوی پرزیدنت مقاومت ایران و ۱۵۶ تن از اعضای آن را که مدت سی سال تحت حفاظت فرانسه بودند دستگیر میکند. از نظر اهالی اور این یک شوک است و برای بعضی خانواده ها نقطه آغاز فعالیت در کنار اعضای مقاومت ایران.

مقاومین ایرانی از سراسر اروپا برای اعتراض به اور سور اوآز آمدند و بعضی که اکثرشان زن بودند دست به اعتصاب غذا زدند.

ماری لورت گیو، همسایه هوادار مقاومت ایران: « ۱۷ژوئن خیلی خیلی تکان دهنده بود. اهالی اور ۷۰۰۰ تن هستیم ، اما  در این خیابان دقیقا ۱۲۰۰ پلیس ریخته بود. آیا میتوانید تصور کنید...»

«ما خیلی خیلی از آنها حمایت کردیم، همسایه ها و اهالی اطراف بودند و در اینجا بود که یک موچ بزرگ همبستگی ایجاد شد».

ماجرا با صدور منع تعقیب در ۲۰۱۱به پایان میرسد. دشمنان قسم خورده رژیم تهران، مقاومت مستقر در اور سور اوآز قربانی یک معامله بوده است.

ایو بونه، رئیس د اس ت (در سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۵): «آقای دو ویلپن میرود با همتای ایرانیش این عملیات را معامله میکند، و بعد این موج دستگیری گسترده که در تایخچه د اس ت بی سابقه است صورت میگیرد و در مقابل امتیازهایی برای بعضی شرکتهای فرانسوی منجمله توتال کسب میکند».

این جنبش که بطور رسمی تبرئه شده است و از لیستهای سازمانهای تروریستی بیرون کشیده شده است میتواند امروز به دفاع از برنامه اش متمرکز شود: سرنگونی رژیم ملاها، حال رئیس جمهور آن هر که میخواهد باشد.

ژان پیر بکه شهردار سوسیالیست اور سور اوآز: «آنها یک مقاومت سازماندهی شده را به پیش میبرند! ارزشهایی که امروز حامل آن هستند ارزشهای دمکراسی و لائیسیته و غیره است که ما میتوانیم با آن مشترک باشیم. به همین دلیل است که علیرغم اینکه من یک مجاهد نیستم اما معتقدم که مبارزه آنها عادلانه است.»

و تظاهرات ایرانیان در تروکادرو شنبه گذشته   که  نتیجه انتخابات ریاست جمهوری یک حمله علیه کمپ مخالفین ایرانی در عراق است  که  دو کشته و ۷۰ زخمی بجای گذاشت.

 

*****************

گزارش لحظه ورود خواهر مریم به اور

گزارشگر: هموطنان گرامی، بالاخره انتظار به پایان رسید و اتوموبیل حامی رئیس جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی به محل اجتماع هموطنانمون وارد میشن

سخنرانی مریم رجوی پس از آزادی


(۳ژوییه ۲۰۰۳ـ۱۲تیر۱۳۸۲)

به‌نام خدا

به‌نام ایران و به‌نام آزادی

و با سلام به‌شما مادران، پدران، خواهران، برادران و فرزندان عزیزم، که خانه و خانواده و کار و زندگی را ترک کرده‌اید و برای دفاع از آزادی و مقاومت مردم ایران، خودتان را از سراسر اروپا تا آمریکا و کانادا و استرالیا و دیگر نقاط جهان به‌این‌جا رسانده‌اید.

و با درود به‌سایر هموطنان متحصن و درحال اعتصاب غذا در سوئد و نروژ و دانمارک و انگلستان و آلمان و هلند و قبرس و یونان و استرالیا و شهرهای مختلف آمریکا و کانادا که به‌حمایت از مقاومت و آزادی مردم ایران  برخاسته‌اند.

و به‌خصوص با درود به‌دانشجویان و مردم به‌پاخاستة ایران و خانواده‌ها وجوانان پرشوری که در کارزار آزادی آرام و قرار ندارند و با شما همراه و همصدا هستند.

به‌راستی که شما شعله‌های شرف و مقاومت ملتی اسیر در برابر فاشیسم مذهبی هستید که در این ایام در سراسر ایران و در اقصی نقاط جهان زبانه می‌کشد و جهانی را به‌تحسین و ستایش واداشته است.

شما بیش از دوهفته گرسنگی و تشنگی را به‌بهای جانهای ارزشمندتان تحمل کردید و در این مدت مردم شریف اور در کنار شما بودند و شما را تسلی می‌دادند. من می‌دانم که این‌همه، نه به‌خاطر من، بلکه به‌خاطر آزادی مردم ایران بود.

اجازه بدهید که خطاب به مردم شریف اور اضافه کنم که شما مردم اور و شهردار آزادة شما  و شورای شهر اور از همة احزاب، فرانسه را با همة ارزشهای انسانی و اخلاقی و آزادیخواهانة آن به‌نمایش گذاشتید.

ما باعث زحمت شما شدیم و خجل هستیم، ولی حالا دیگر شما فقط همسایه نیستید و بخشی از تاریخ و مقاومت و قلب و عواطف ما و مردممان هستید وما هرگز آن‌را فراموش نمی‌کنیم، چون در این دوهفته شما از هیچ چیز کوتاهی نکردید.

از زنان اور، از مردان اور و از بچه‌های اور عمیقاً سپاسگزارم که در تلخترین شرایط و در سخت‌ترین ایام با همة عواطف و امکانات و خانه‌هایشان در کنار ما بودند.

در این ایام من خودم را فراموش کرده بودم و همة تلاشم این بود که جلو خود‌سوزیها را بگیرم. شما خوشحال هستید ولی من هنوز درد عمیقی را درسراسر وجودم به‌خاطر آنها احساس می‌کنم. در‌حقیقت هنوز قلبم در سوز‌و‌گداز و در آتش است. آتشی جاودانه که فقط با آزادی پایدار و همیشگی مردم ایران آرام می‌گیرد.

ایکاش که من زودتر خبردار می‌شدم و می‌توانستم مانع این فدیه‌های بزرگ و شگفت تاریخ آزادی میهنم بشوم.

از نمایندگان مجلس در کشورهای مختلف، از سناتورها، از شخصیتهای سیاسی و تاریخی و مذهبی و کشیشها و شخصیتهای عالیقدر کلیسا  که به‌این‌جا آمدند سپاسگزاری می‌کنم. قبل از همه از خانم میتران که بزرگواری و هوشیاری و شکوه ارزشهای فرانسه و مقاومت فرانسه را، این‌بار در برابر فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران، بازتاب نمود.

خانم میتران انگار که با خودش ژنرال دوگل، به‌عنوان رهبر مقاومت ضد فاشیستی فرانسه و پرزیدنت میتران فقید را هم به این‌جا آورده بود. دلم می‌خواست قبل از آمدن به‌این‌جا به‌دیدار ایشان بروم و احساسم را بگویم اما عملی نبود و آن‌را به‌بعد موکول کردم اما فرصت را مغتنم شمرده و از طریق مردم اور و شورای شهر که همة تمایلات سیاسی فرانسه را در برمی‌گیرد و مخصوصاً از طریق  آقای شهردار به‌فرانسه و ارزشهای آن و به‌سمبلهای آن مانند خانم میتران و هم‌چنین لیگ حقوق بشر فرانسه و حقوق‌بشر نوین و به‌همة شخصیتها و مقامات و وکلا و قضات فرانسه درود می‌فرستم. به‌قول هانری لوکلرک «دادگستری فرانسه نشان داد که  می‌تواند از کرنش در‌برابر ملاحظات سیاسی پرهیز کند زیرا که کشور قانون و دموکراسی است».

ما از هرگونه پیگرد و تحقیقات قانونی و محاکمة عادلانة قضایی نه فقط رویگردان نیستیم  بلکه از آن به‌غایت استقبال می‌کنیم چون در فضای عادلانه و دموکراتیک قطعاً وجدانها و آرای بی‌طرف و افکار عمومی را در کنار خود داریم و چیزی برای مخفی کردن نداریم.

اجازه بدهید اضافه کنم که در لیست اتحادیة اروپا تصریح شده است که ائتلاف شورای ملی مقاومت ایران، یک سازمان  تروریستی نیست. برچسب تروریستی به‌سازمان مجاهدین خلق نیز که یک کپی‌برداری از وزارت خارجة آمریکا است، فقط و فقط برای استمالت از ملایان ابداع شده و سابقة آن به‌ایران‌گیت برمی‌گردد و حالا دیگر پس از رفع هرگونه توهم رفرم و میانه‌روی در ایران تحت حاکمیت ملایان این برچسب باید برداشته شود.

درحقیقت من فکرمی‌کنم و این را برای اطلاع دولت فرانسه و شخص پرزیدنت شیراک هم می‌گویم که برخی سرویسهای فرانسوی با اطلاعات غلط از جانب وزارت اطلاعات ملایان و عوامل آنها و مأموران نفوذی  که در این ایام خودشان را اعضای سابق مجاهدین معرفی می‌کنند، گمراه شدند. و‌الا برای آمدن و تحقیق و بازرسی احتیاج به این همه هلیکوپتر و کشتی و انفجار درها و پنجره‌ها نبود، شاید آنها فکر می‌کردند که  در این‌جا همه مسلح هستند و یک درگیری مسلحانه بزرگی در پیش‌رو است‌. حال این‌که شورای شهر به‌درستی شهادت داده است که در دو‌ دهة گذشته در مقر مقاومت هیچ فعل و انفعال غیر‌قانونی وجود نداشته است. در هرحال از دولت فرانسه و شخص پرزیدنت شیراک خواهان تشکیل کمیسیون ویژه‌یی برای رسیدگی به این موضوع از ابتدا تا انتهای آن هستم.

پولهای این مقاومت با ۱۲۰هزار شهید، مطلقاً و تماماً متعلق به‌مردم ایران و هواداران این مقاومت است و حتی یک یورو و یک دلار آن از هیچ دولت یا کشور و رژیم دیگری نیامده است. هرچند من از جزئیات خبر ندارم اما مطمئنم که  مقاومت حساب هر سانتیم آن‌را هم برای مقامهای قانونی روشن  خواهد کرد و شما خواهید دید که مقاومت ایران در این‌باره هم چیزی برای پنهان کردن ندارد و این پولها مخارج خانواده‌های شهیدان و فرزندانشان و هزینه‌های مطلقاً سیاسی و تبلیغاتی این مقاومت در چارچوب قانونی بوده است. مردمی که در ایران برای آزادی، ۱۲۰هزار اعدامی و نیم‌میلیون زندانی شکنجه شده را به‌جان می‌خرند، پولهایی صد برابر بیشتر از این را هم  در حمایت از مقاومت نثار می‌کنند. این‌که این پولها از یک دولت عربی یا غیرعربی آمده باشد کذب محض است و این در دادگاه اثبات خواهد شد و کسانی که این ادعا را می‌کنند، باید ادعای خود را در دادگاه اثبات کنند.

حرفهایی که امروز در مورد تروریسم و بنیادگرایی باسوء‌استفاده از نام اسلام و صدور تروریسم و بنیاد‌گرایی زده می‌شود همانهاست که ما نخستین‌بار از ۲۰سال پیش در این‌جا می‌گفتیم و هشدار می‌دادیم و حالا دنیا آن‌را به‌چشم می‌بیند. ما از روز اول گفتیم و حالا بازهم  تکرارمی‌کنیم که به‌محض این که ملاها یک انتخابات آزاد را در ایران براساس حق حاکمیت مردم، و نه براساس حاکمیت ملایان بپذیرند، به‌شرط این‌که انتخابات زیر نظر ملل متحد باشد بلادرنگ آن‌را می‌پذیریم و دیگر مقاومت موضوعیتی ندارد. حالا بگویید تروریست کیست؟ آیا کسانی که دکتر کاظم رجوی را در ژنو و محمدحسین نقدی را در رم و زهرا رجبی و علی مرادی را در استانبول  و بختیار را در پاریس و قاسملو را در وین ترورکردند تروریست هستند یا ما؟

چه‌کسانی در دهة هشتاد در خیابانها و فروشگاههای پاریس بمبگذاری می‌کردند؟ همین آخوندها. چه‌کسانی فرانسویها را در بیروت گروگان می‌گرفتند؟ چه کسانی طی دو دهه به ۴۵۰عملیات تروریستی در سرتاسر جهان تحت نام اسلام دست زدند و صدها ایرانی و غیرایرانی را ترور کردند؟ همین ملاها.

پس چه‌کسی تروریست است؟

ما همیشه در طرف صلح و دموکراسی و ثبات و امنیت بوده‌ایم، ما هیچ‌گاه در اروپا و آمریکا و سایر کشورها دست به هیچ‌اقدام غیرقانونی نزده‌ایم و نخواهیم زد. پشتیبانان و هواداران مقاومت ایران و پناهندگان ایرانی در همة کشورها فقط به‌اقدامهای قانونی و مسالمت‌آمیز دست‌زده‌اند و در آینده هم همین‌طور خواهد بود. تأکید می‌کنم که از تحقیقات پلیس و همة ارگانهای مسئول استقبال می‌کنیم. از دادگاه هم استقبال می‌کنیم، مقاومت ایران هیچ خطری برای امنیت فرانسه و منافع ملی فرانسه نبوده، نیست و نخواهد بود. اگر ما را باور می‌کنید، چنانچه از پیش گفته‌ایم، خطر در بنیادگرایی و صدور تروریسم از سوی ملایان حاکم بر ایران است.

آخرین نکته‌یی که می‌خواهم بگویم تقدیر از همبستگی ملی ایرانیان در این جریان است که چه در داخل ایران و چه در خارج ایران و همة احزاب و گروهها و شخصیتها حتی گروهها و احزاب و شخصیتهایی که خارج از شورای ملی مقاومت ایران هستند، آن‌را به‌نمایش گذاشتند. این نشان از آگاهی و اراده و شعور ملی همة پناهندگان سیاسی ایران دارد و در عین‌حال نوید‌بخش پیروزی ماست.

بله، آزادی و انسانیت در ایران اسیر هم قطعاً پیروز می‌شود.

همبستگی ملی ما نشان از همین دارد.

شنیدم که شما یک شب را در این‌جا شب‌زنده‌داری و دعا داشتید. کاش من هم با شما بودم به‌یاد شهیدانمان و با بزرگداشت عواطف سرشار همسایگانمان در این‌جا و همة مردم اور و با الهام از مریم عذرا و عیسی مسیح اضافه می‌کنم: بهترین لحظات انسانی و خوشبخت‌ترین لحظات انسان، لحظةبخشش است.

با تقدیر وتشکر مجدد از تک‌تک شما و از مردم اور و افکار‌عمومی فرانسه و همة احزاب و شخصیتهایی که از ما حمایت کردند.

سلامتی و موفقیت همة شما را خواهانم.

 پیام تهنیت

در روز آزادی رئیس جمهور برگزیده مقاومت

 

مسعود رجوی-۱۲تیر۱۳۸۲


هموطنان عزیز ,

سلام به‌همة  شما . به‌جگرهای سوخته و لبهای تشنه و بدنهای فرسوده و گرسنه در اعتصاب غذای ۱۷ روزه.

سلام به‌عشقهای فروزان و شعله‌ور برای آزادی, برای مریم رهایی و برای درهم شکستن توطئه و زد‌و‌بند رژیم ضد‌‌بشری آخوندی.

سلام به شب زنده‌داران و نیایشگران در ۲۰شهر جهان.

سلام براشکها و لبخندهایتان, بر غم جانکاهی که شما را در این ایام فراگرفته بود و بر فوران شگرف شادیهایتان درلحظة اعلام و شنیدن خبر آزادی رئیس جمهور برگزیدة مقاومت.

لحظه‌یی که از شکوهمند‌ترین لحظه‌های تاریخ مقاومت مردم ایران در برابر رژیم آخوندی است.

لحظه‌یی که تار‌و‌پود, بود‌و‌نبود و عطش سوزان ایران و ایرانی برای آزادی را در انظار جهانیان به‌نمایش گذاشت.

در بسیاری خیابانهای تهران اتومبیلها چراغهایشان را روشن کرده‌اند. بوقها به‌صدا درآمد و دانشجویان خروشیدند که :«مریم بیا ـ تهران بیا». درهمین اثنا, دستهایی دیگر بار, بردیوارها نوشتند: «مجاهدین بی‌سلاح ـ قلب ما سلاحتان».

در این ایام مردم و شورای شهر و شهردار اورسوراواز با صمیمیت و مهربانی بسیار, در همة لحظات, با مریم و مجاهدین و مقاومت و مردم ایران بودند و عواطف انسانی آنها مانند رود کنار شهرشان  بی‌انقطاع جریان داشت. می‌گویند که خانه‌ها و امکانات خود را در اختیار گذاشته بودند. با مقاومت ایران گریستند و شب زنده‌داری کردند و با مقاومت, در آزادی مریم به‌شادی و پایکوبی برخاستند. آنان ارزشهای آرمانی فرانسه, مهد آزادی و حقوق بشر را در تمامیتش, به‌نمایش گذاشتند.

خانم میتران بلادرنگ به‌اقامتگاه رئیس جمهور برگزیده و سمبل مقاومت و آزادی ایران شتافت و اسف و اندوه خود را  از این‌که او را در آن‌جا نمی‌یابد, ابراز کرد و متعاقباً در یک کنفرانس مطبوعاتی به‌نافذترین صورت به‌اتهامهای ساخته و پرداختة رژیم آخوندی علیه مجاهدین و مقاومت ایران از قبیل سکتاریسم و تروریسم و شخصیت‌پرستی پاسخ گفت.

همزمان, مردان کلیسا و نمایندگان مجالس و سناتورها و شخصیتهای سیاسی و مدافعان نامدار حقوق بشر در کشورهای مختلف جهان به‌پا خاستند.

همبستگی ملی ایرانیان در خارج کشور هم یکبار دیگر اوج گرفت. تقریباً همة گروهها و سازمانها و شخصیتهای سیاسی, به‌استثنای عوامل و همدستان رژیم, یکسو و یکپارچه, صرفنظر از هر اختلاف سیاسی با مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران, به اعتراض پرداختند.

در این جریان و در این  ایام, من تلاش کردم که با حداکثر خویشتنداری, کلمه‌یی و عبارتی نگویم که این اعتراضهای برحق و مقدس بالا و بالاتر بگیرد. می‌ترسیدم که حتی با یک کلمه و یک عبارت, بغض فروخفته در هزاران و هزاران تن از هموطنانمان و مجاهدان آزادی‌ستان مشتعل و منفجر گردد و دیگر نتوان کسی را کنترل کرد.

بدون هیچ مبالغه, از صدها خودسوزی دیگر با پیام مریم, و با خواهش و التماس و استدعا از راه دور و از نزدیک, هم مستقیم و هم غیر مستقیم, ممانعت گردید و از مسئولان  سازمان مجاهدین که در این خصوص به‌غایت همکاری و تفاهم داشتند, سپاسگزارم.

یک شب آتش در نیستانی فتاد

سوخت چون عشقی که برجانی فتاد

شعله تا سرگرم کار خویش شد

هر نی‌یی شمع مزار خویش شد

به‌راستی آنان وجود خود را به‌شمعهای فروزان آزادی و  مشعلهای جاودان مقاومت و تاریخ این میهن تبدیل کردند.

سلام بر «ذبح عظیم» ملت ایران در آستان فرشتة آزادی که خلق اسیرمان از یکصد سال پیش سر به‌پایش نهاده است. آزادی, خجسته آزادی .....

از آن‌سو، آخوند خاتمی متقاضی استرداد مریم بود و کیسه‌ها دوخته بود. کسی که در مقام وزیر تبلیغات خمینی در جنگ  8ساله افتخار می‌کرد که رژیمش ۴۵۰هزار دانش‌آموز  را در پتو پیچیده و به‌میدانهای مین فرستاده است, عجبا که اکنون از طریق سخنگویان و مزدوران معلوم الحالش مدعی شد که خودسوزیها در کشورهای مختلف جهان «سازمان یافته» و «با دستور» بوده  است!

بیچاره, تفاوت سازمان و آرمان را بو نکرده و از آن‌جا که هیچ‌گاه در تمامی عمرش حتی  آتش یک سیگار را بر پشت دست خود هم حس نکرده است, نمی‌داند که برخی امور از اساس با دستور و با سازمانیافتگی عملی نیستند. اگر غیر از این بود, آخوندها قبل از هرکس برای حفظ خود و رژیمشان به صدور  دستورات لازم  روی می‌آوردند و نیازی به داعیة کاذب اصلاحات و هم‌چنین این همه فغان و فریاد علیه مجاهدین و مقاومت ایران نبود.

رژیم برای چند روز در پوست خود نگنجید و برای یکصدمین و هزارمین بار از پایان مجاهدین و جنبش مقاومت ایران خبر داد و بار دیگر ثابت شد که به‌رغم همة یاوه‌گوییهایش درمورد ناچیز‌شمردن «گروهگ تروریستی» خطر اصلی را از همین بابت از تنها جایگزین میهنی و دموکراتیک می‌داند و الا چه نیازی به این‌همه تشبثات داخلی و منطقه‌یی و بین‌المللی  علیه «یک سکت خلع سلاح  شده و مطرود» بود؟!

راستی این بسیج دروغپردازی و «شیطان‌سازی» از مجاهدین  و «ترور شخصیت» برای چیست و چه کسی غیر از رژیم و مأموران اطلاعات آخوندها در پشت آنست؟

رژیم در چه شرایطی است و با چه خطر مبرمی روبه‌روست که این‌چنین بقای خود را در فنای مقاومت ایران می‌بیند؟

ارتباط این قضایا با افشای تسلیحات کشتار جمعی رژیم آخوندی از سوی مقاومت و با موج اعتراضات برحق دانشجویان و مردم آزادة ایران چیست؟

به نظر می‌رسد که آخوندها تنها راه برون رفت خودرا از تنگنای داخلی و تنگنای بین‌المللی در انهدام این مقاومت یافته‌اند.

با قدردانی از همة هموطنان و پشتیبانان مقاومت ایران و سپاس از خانواده‌های شهیدان و همة شخصیتها و جریانهای سیاسی که اعلام همبستگی نمودند, یکبار دیگر تأکید می‌کنم که برخلاف اقدامات تروریستی و جاسوسی رژیم آخوندی, حضور و فعالیت پناهندگان سیاسی  ایران در کشورهای مختلف جهان طی ۲۲سال گذشته, صرفاً یک فعالیت مسالمت‌آمیز در چارچوب قوانین و ضوابط این کشورها بوده است و در آینده ‌هم چنین خواهد بود.

با ایقان به پیروزی نهایی ملت ایران, با بزرگداشت خاطرة شهیدان و با درود به همة عزیرانی که درکشورهای مختلف جهان درد و رنج اعتصاب جانکاه را تحمل کردند.

مسعود رجوی

مسئول شورای ملی مقاومت ایران ـ ۱۲ تیرماه ۱۳۸۲

 

لطفا به اشتراک بگذارید: