به سوی اجماع جهانی علیه نظام ولایت فقیه_قیام ایران
شکل گیری اجماع جهانی علیه نظام ولایت فقیه
گزارش و گفتگو با خسرو شکرالهی
در روزهای اخیر شاهد سفرهای متعدد مقامات کشورهای غربی به ایران و کشورهای منطقه هستیم که به نظر میرسد، همة آنها مضمون واحدی دارند. پس از سفر مشاور سیاسی رئیس جمهور فرانسه به تهران، دیروز هم معاون وزارت خارجه انگلستان به ایران آمد و با خرازی از مهرههای نزدیک به خامنهای دیدار و گفتگو کرد.
همزمان با این سفر جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید و برایان هوک مسئول امور ایران در وزارت خارجة امریکا نیز در منطقه به سر میبرند و پمپئو وزیر خارجة آمریکا هم امروز عازم منطقه است. این تحرکات فوقالعاده سیاسی و دیپلوماتیک چه مضمون و سمت و سویی دارند. گزارشی در این باره:
شب گذشته تلویزیون رژیم دربارة دیدار و گفتگوی کمال خرازی با موریسون با معاون وزیر خارجه انگلیس در امور خاورمیانه، گزارشی پخش کرد و طی آن گفت: روایت خرازی از ملاقات با مقام انگلیسی؛ وعدههای تکراری در رابطه با برجام.
رئیس شورای راهبری روابط خارجی در ملاقات با معاون وزیر خارجه انگلیس در امور خاورمیانه، به موریسون گفته سابقة بسیار منفی در ذهن ایرانیان دربارة انگلیس وجود داره و برای تغییر چنین سابقة منفی لندن باید گامهای بزرگی در جهت تصحیح رفتارش برداره. خرازی گفت در این ملاقات اروپاییها هنوز همچنان وعده میدن اما آبی از اونها برای عملی شدن برجام گرم نشده، به شدت انتقاد کرد.
تلویزیون رژیم البته تنها حرفهای خرازی رو در این ملاقات بازگو کرد که اگر چه همین حرفها هم نشان میداد که فضای ملاقات اصلاً فضای دوستانهیی نبوده، اما اگر دستگاه تبلیغاتی رژیم حرفهای مقام انگلیسی رو هم منعکس میکرد، واقعیتهای بیشتری روشن میشد. بخشی از این واقعیت را از حرفهای خرازی که سایر رسانههای رژیم منعکس کردند، میشود دریافت.
روزنامة حکومتی وطن امروز (۳تیر) در این رابطه مینویسد: کمال خرازی بعد از دیدار با اندرو موریسون وزیر مشاور در امور خاورمیانه انگلیس گفت: متاسفانه میبینیم حتی در موضوع برجام، 3 کشور حاضر در مذاکرات هم اقدام جدی برای عمل به تعهدات خود نداشتند.. . وی خاطرنشان کرد: به طرف انگلیسی گفتم شما مرتب میگویید ایران باید به تعهداتش پایبند باشد، درحالی که هنوز خودتان اقدامی انجام ندادهاید».
همچنین از اظهارات خرازی برمیآید که معاون وزارت خارجة انگلستان دربارة حملات تروریستی رژیم به کشتیهای تجاری به رژیم اخطار کرده است. از سوی دیگر آمریکا همزمان با اعلام تحریمهای جدید علیه رژیم، یک کارزار سیاسی جدید را در جهت گسترش و تقویت اجماع منطقهیی و بینالمللی علیه رژیم آغاز کرده است.
در این راستا، پس از سفر برایان هوک به کشورهای منطقه، امروز مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا نیز سفری را با مقصد کشورهای خاورمیانه، شرق آسیا و اروپا آغاز کرد. پمپئو قبل از این سفر در یک کنفرانس مطبوعاتی اهداف این سفر را تشریح کرد.
وی گفت: «من امروز عازم هستم. اولین توقف ما در پادشاهی عربستان سعودی و امارات متحده عربی دو متحد بزرگ در چالش هایی که (رژیم) ایران ارائه می کند میباشند و ما با آنها در مورد این که چگونه اطمینان پیدا کنیم که ما همگی بطور استراتژیک متحدیم و چگونه می توانیم یک ائتلاف بین المللی را بسازیم گفتگو خواهیم کرد، ائتلافی که نه فقط در سراسر کشور های خلیج فارس بلکه در آسیا و اروپا این چالش را درک می کنند و آماده واکنش نسبت به اصلی ترین کشور حامی تروریسم در جهان باشند».
وزیر خارجه آمریکا در پاسخ به سؤال خبرنگاری که پرسید: اگر موضوع پهپاد دیگری پیش آید چه می شود؟ گفت: ببینید پرزیدنت در مورد این تصمیم می گیرد و من نمی خواهم به فرضیات جواب بدهم. امیدوارم (رژیم) ایران بفهمد که جهان این را تحمل نخواهد کرد. این فقط آمریکا نیست. جهان می فهمد که چه کسی اینجا متجاوز است.
آنها می فهمند که این (رژیم) ایران است که برای ۴دهه است که دست به کارزار های سوءقصد در اروپا زده و فعالیت های تروریستی انجام داده و تلاش در نفوذ در بیش از ۴پایتخت در سراسر خاورمیانه کرده است. پمپئو افزود: حکومت ایران ( متشکل از) یک سری بازیگران بد بوده است و آنها کشور را به مسیری برده اند که قطعاًمردمشان خواستار آن نیستند.
-از سوی دیگر سایت وزارت خارجه انگلستان، (۲۳ ژوئن ـ دوم تیرماه) اعلام کرد عربستان، امارات متحده عربی، انگلستان و آمریکا، با صدور بیانیهیی، نگرانی خود را نسبت به تنشهای فزاینده در منطقه و خطراتی که محصول فعالیتهای بی ثبات کننده (رژیم) ایران نسبت به صلح و امنیت هم در یمن و در کل این منطقه است ابراز میدارند.
این بیانیه با اشاره به دو رشته حمله به نفتکشها در فجریه و خلیج عمان و تهدید آبراههای بین المللی توسط رژیم ایران، خواستار توقف این حملات از سوی رژیم شد. بیانیه سپس با محکوم کردن حملات موشکی و پهپادی توسط حوثیهای تحت الحمایة رژیم به مراکز عربستان و حمایت کامل از این کشور، خواهان خاتمه این حملات نیز شده است.
رسانههای عربی نیز انتشار مقالات و تحلیلهای متعدد، سیاست جنگ افروزانة رژیم را محکوم کردهاند. در همین رابطه روزنامه السیاسه کویت ۳۰/خرداد مینویس: «از منفجر کردن ۴نفتکش تا پرتاب موشک به اطراف سفارت آمریکا در بغداد تا تعرضات موشکی علیه عربستان و بازگشت به انفجار نفتکشها در دریای عمان و موشکباران شرکتهای نفتی در بصره اثبات میکند که رژیم ایران به همان روش باندهای تبهکار باجگیری از طریق ترورییسم را دنبال میکند».
این گزارش رو دیدیم، خیلی روشنه که بعد از هدف واقع شدن پهپادش، یک کارزار جدید سیاسی و یک تحرک فوقالعاده دیپلوماتیک رو نه تنها در منطقه بلکه در اروپا و آسیا شروع کرده، سیاست آمریکا چیست و چه هدفی رو دنبال میکنه؟ سایر طرفهای درگیر، مانند عربستان و امارات و سایر کشورهای مربوط و ذینفع چیه؟ و کلاً روند قضایا به کدام سمت در حرکته، اینها سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با خسرو شکراللهی امیدوارم بتوننیم به اونها پاسخ بدیم.
ج: بله رژیم این روزها مجبور شده پرده را از روز رفتار جنگ افروزانهاش مقداری کنار بزند و ماهیت خود را بیشتر بارز کند و ین جنبة مثبتش این است که دنیا بهتر می تواند ماهیت این رژیم را که مقاومت از ابتدا میگفت بهتر ببیند.
دوم، آنها که چشم واقع بین دارند و پشت پرده این هایهوهای ظاهری را میبینند، دست اندرکاران واقعی سیاسیت و کسانی که خطوط روشنی را میخواهند پیش ببرند خیلی خوب ضعف رژیم را در همین عملکرد به ظاهر جفتک پرانی به خوبی میتوانند ببینند. اما خارج از این کارزار سیاسی حلقه را بر گردن رژیم تنگتر میکند؛ آنچه که خود رژیم اسم آن را جنگ اقتصادی میگذارد حلقه را تنگتر میکند تا جایی که وزیر خارجه آمریکا هم میگوید ۸۰درصد اقتصاد رژیم تعطیل شده.
مقامات امریکا خیلی صریح میگویند که سیاستشان ادامه و تشدید سیاست حداکثری است از طریق تشدید تحریمهای اقتصادی و فراگیرکردن این تحریمها. مکمل یا الزام این خط، فراهم کردن یک چتر سیاسی و قوام و گسترش یک ائتلاف و اجماع سیاسی منطقهیی و بینالمللی است که آن را هم مجدانه دنبال میکنند و سفری که امروز پمپئو وزیر خارجة امریکا به منطقه که بعد هم آن را با سفر به کشورهای هند و ژاپن و کرة جنوبی و سپس اروپا دنبال میکند، در همین راستاست.
این سیاستی است که امریکا از قبل داشته و همچنان آن را دنبال میکند، اما در روزها و هفتههای اخیر به لحاظ سیاسی برگی ورق خورده و آن ترکیدن بادکنک تبلیغاتی رژیم در مورد جنگطلبی و جنگافروزی آمریکاست. به این معنی که در جریانات حملات پی در پی رژیم به کشتیهای تجاری و حمله به فرودگاهها و تأسیسات نفتی عربستان و هدف قرار دادن پهپاد آمریکا و متقابلاً صبر و خویشتنداری امریکا از عکسالعمل و مقابل به مثل،
به نظر میرسد منتقدان دیروز سیاست آمریکا که آمریکا را به جنگ طلبی متهم میکردند، امروز متقاعد شدهاند که این رژیم ایران است که تحریک میکند و بر طبل جنگ میکوبد. در این شرایط، آمریکا در صدد است که میوه و ثمرة این تحول سیاسی را بچیند و مورد بهرهبرداری قرار دهد.
ج: یعنی این که امریکا به منتقدان دیروز میگوید ببینید کدام طرف است که به جنگ تحریک میکند؛ و لابد استدلال میکند که رژیم خویشتنداری و احتیاط را به حساب ضعف میگذارد و بر حملات و اقدامات خود میافزاید، بنابراین برای مقابله با جنگافروزی رژیم آخوندها به ائتلاف علیه آن بپیوندید و در تحریم اقتصادی رژیم شرکت کنید.
به نظر میرسد سفر مقامهای اروپایی به تهران هم برای رساندن همین پیام به رژیم است که اگر آخوندها بخواهند همچنان به حملات نیابتی ادامه دهند و آبراههای بینالمللی را ناامن کنند، همراهی و کمک اروپا برای تخفیف تحریمها را از دست خواهند داد و در ادامه خود اروپا هم رژیم را مورد تحریم قرار خواهد داد.
به این ترتیب و با این تحول، که مارک جنگطلبی به جانب خود رژیم برگشته، سیاست دفعالوقت که رژیم تا کنون دنبال میکرد، دیگر جواب ندارد. این سیاست بر این پایه استوار بود که نه جنگ، نه مذاکره، اما در عمل لگدپرانی تروریستی میکرد، اما بیمنطق بودن این سیاست امروز آشکار شده است و کسی نمیتواند از رژیم حمایت کند.
ج: مشکل اصلی رژیم تنگنا و بنبست بیراه حلی است که در آن گرفتار است و حلقة انزوای سیاسی و اقتصادی که مرتب دارد روز به روز تنگتر میشود. آیا رژیم با این سیاست باصطلاح شکاف انداختن و وقت خریدن حتی یک گره کوچک در این کمپلکس بحرانها را توانسته حل کند؟ آیا توانسته در همان اینستکس که خودش هم از حقارت و بیتاثیری آن مینالد، آیا توانسته یک گام پیش ببرد؟ آیا توانسته سیاست اروپا در زمینه موشکی و ... را یک سانت تغییر دهد...
بنابراین هایهوهای مقطعی نظیر همین جنجال پهپاد تنها یک مسکن مقطعی برای نیروهای در حال ریزش آن است و این درمان سرطان و درد بیدرمان رژیم نیست. حتی اگر یک مورد راهگشایی هم در هر کدام از ین محورها دیده میشد باز شاید میشد اندک امیدی به آن داشت.
اما آنچه در عمل دیده میشود این است که تمام نظرگاههای مجاهدین و مقاومت ایران درباره این رژیم از جانب همة ادست اندرکاران در صحنة عمل مهر تایید خورده و توسط همة دست اندرکاران بینالمللی مورد اذعان قرار گرفته است. مثلا این که وزیر خارجه آمریکا میگوید عملکردهای این رژیم خاص این ۴۰روزه نیست، ۴۰سال است که رژیم به همین شیوه از دنیا باجگیری کرده است.
۴۰سال است که مردم ایران را به بند کشیده و داراییهای مردم ایران را به چاه ویل تروریسم و جنگ افروزی ریخته است. روزنامة السیاسة کویت در مقالهیی در ارتباط با سیاستهای رژیم نوشته است: « مقامات رژیم ایران باید از خواب و رؤیاهایشان بیدارشوند که فکر کنند میتوانند همان سیاستی که منجر به جنگ عراق و ایران شد را بکار بندند و باید مطمئن باشند که اکنون وضعیت بین المللی بکلی متفاوت از دهه هشتاد قرن گذشته است.
اکنون جنگ سردی در کار نیست که بتوانند در شکافها و تناقضاتش بازی کنند کما اینکه همپیمان قدرتمندی که به یاریشان بشتابد وجود ندارد. لذا رفتن آنها به سمت ماجراجویی و باجگیری از طریق تروریسم جز نابودی برایشان حاصلی نخواهد داشت. و اعتراضات روزانه بخاطر وضعیت معیشتی اسفبار که در اغلب شهرهایشان وجود دارد خاموشی نخواهد گرفت بلکه چشم انداز یک انقلاب پدیدار میشود که جز با سرنگونی این رژیم که بنظر میرسد آتش به جان خود افکنده پایان نمیابد.
مطالب مرتبط
اجماع جهانی علیه رژیم ایران مقاله باب بلکمن نماینده پارلمان انگلستان در پلیتیکس هوم
تقویت اجماع بینالمللی علیه رژیم
گزارش و گفتگو با خسرو شکرالهی
در روزهای اخیر شاهد سفرهای متعدد مقامات کشورهای غربی به ایران و کشورهای منطقه هستیم که به نظر میرسد، همة آنها مضمون واحدی دارند. پس از سفر مشاور سیاسی رئیس جمهور فرانسه به تهران، دیروز هم معاون وزارت خارجه انگلستان به ایران آمد و با خرازی از مهرههای نزدیک به خامنهای دیدار و گفتگو کرد.
همزمان با این سفر جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید و برایان هوک مسئول امور ایران در وزارت خارجة امریکا نیز در منطقه به سر میبرند و پمپئو وزیر خارجة آمریکا هم امروز عازم منطقه است. این تحرکات فوقالعاده سیاسی و دیپلوماتیک چه مضمون و سمت و سویی دارند. گزارشی در این باره:
گزارش
شب گذشته تلویزیون رژیم دربارة دیدار و گفتگوی کمال خرازی با موریسون با معاون وزیر خارجه انگلیس در امور خاورمیانه، گزارشی پخش کرد و طی آن گفت: روایت خرازی از ملاقات با مقام انگلیسی؛ وعدههای تکراری در رابطه با برجام.
رئیس شورای راهبری روابط خارجی در ملاقات با معاون وزیر خارجه انگلیس در امور خاورمیانه، به موریسون گفته سابقة بسیار منفی در ذهن ایرانیان دربارة انگلیس وجود داره و برای تغییر چنین سابقة منفی لندن باید گامهای بزرگی در جهت تصحیح رفتارش برداره. خرازی گفت در این ملاقات اروپاییها هنوز همچنان وعده میدن اما آبی از اونها برای عملی شدن برجام گرم نشده، به شدت انتقاد کرد.
تلویزیون رژیم البته تنها حرفهای خرازی رو در این ملاقات بازگو کرد که اگر چه همین حرفها هم نشان میداد که فضای ملاقات اصلاً فضای دوستانهیی نبوده، اما اگر دستگاه تبلیغاتی رژیم حرفهای مقام انگلیسی رو هم منعکس میکرد، واقعیتهای بیشتری روشن میشد. بخشی از این واقعیت را از حرفهای خرازی که سایر رسانههای رژیم منعکس کردند، میشود دریافت.
روزنامة حکومتی وطن امروز (۳تیر) در این رابطه مینویسد: کمال خرازی بعد از دیدار با اندرو موریسون وزیر مشاور در امور خاورمیانه انگلیس گفت: متاسفانه میبینیم حتی در موضوع برجام، 3 کشور حاضر در مذاکرات هم اقدام جدی برای عمل به تعهدات خود نداشتند.. . وی خاطرنشان کرد: به طرف انگلیسی گفتم شما مرتب میگویید ایران باید به تعهداتش پایبند باشد، درحالی که هنوز خودتان اقدامی انجام ندادهاید».
تحریمهای جدید
همچنین از اظهارات خرازی برمیآید که معاون وزارت خارجة انگلستان دربارة حملات تروریستی رژیم به کشتیهای تجاری به رژیم اخطار کرده است. از سوی دیگر آمریکا همزمان با اعلام تحریمهای جدید علیه رژیم، یک کارزار سیاسی جدید را در جهت گسترش و تقویت اجماع منطقهیی و بینالمللی علیه رژیم آغاز کرده است.
در این راستا، پس از سفر برایان هوک به کشورهای منطقه، امروز مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا نیز سفری را با مقصد کشورهای خاورمیانه، شرق آسیا و اروپا آغاز کرد. پمپئو قبل از این سفر در یک کنفرانس مطبوعاتی اهداف این سفر را تشریح کرد.
وی گفت: «من امروز عازم هستم. اولین توقف ما در پادشاهی عربستان سعودی و امارات متحده عربی دو متحد بزرگ در چالش هایی که (رژیم) ایران ارائه می کند میباشند و ما با آنها در مورد این که چگونه اطمینان پیدا کنیم که ما همگی بطور استراتژیک متحدیم و چگونه می توانیم یک ائتلاف بین المللی را بسازیم گفتگو خواهیم کرد، ائتلافی که نه فقط در سراسر کشور های خلیج فارس بلکه در آسیا و اروپا این چالش را درک می کنند و آماده واکنش نسبت به اصلی ترین کشور حامی تروریسم در جهان باشند».
وزیر خارجه آمریکا در پاسخ به سؤال خبرنگاری که پرسید: اگر موضوع پهپاد دیگری پیش آید چه می شود؟ گفت: ببینید پرزیدنت در مورد این تصمیم می گیرد و من نمی خواهم به فرضیات جواب بدهم. امیدوارم (رژیم) ایران بفهمد که جهان این را تحمل نخواهد کرد. این فقط آمریکا نیست. جهان می فهمد که چه کسی اینجا متجاوز است.
فعالیتهای تروریستی
آنها می فهمند که این (رژیم) ایران است که برای ۴دهه است که دست به کارزار های سوءقصد در اروپا زده و فعالیت های تروریستی انجام داده و تلاش در نفوذ در بیش از ۴پایتخت در سراسر خاورمیانه کرده است. پمپئو افزود: حکومت ایران ( متشکل از) یک سری بازیگران بد بوده است و آنها کشور را به مسیری برده اند که قطعاًمردمشان خواستار آن نیستند.
-از سوی دیگر سایت وزارت خارجه انگلستان، (۲۳ ژوئن ـ دوم تیرماه) اعلام کرد عربستان، امارات متحده عربی، انگلستان و آمریکا، با صدور بیانیهیی، نگرانی خود را نسبت به تنشهای فزاینده در منطقه و خطراتی که محصول فعالیتهای بی ثبات کننده (رژیم) ایران نسبت به صلح و امنیت هم در یمن و در کل این منطقه است ابراز میدارند.
این بیانیه با اشاره به دو رشته حمله به نفتکشها در فجریه و خلیج عمان و تهدید آبراههای بین المللی توسط رژیم ایران، خواستار توقف این حملات از سوی رژیم شد. بیانیه سپس با محکوم کردن حملات موشکی و پهپادی توسط حوثیهای تحت الحمایة رژیم به مراکز عربستان و حمایت کامل از این کشور، خواهان خاتمه این حملات نیز شده است.
رسانههای عربی نیز انتشار مقالات و تحلیلهای متعدد، سیاست جنگ افروزانة رژیم را محکوم کردهاند. در همین رابطه روزنامه السیاسه کویت ۳۰/خرداد مینویس: «از منفجر کردن ۴نفتکش تا پرتاب موشک به اطراف سفارت آمریکا در بغداد تا تعرضات موشکی علیه عربستان و بازگشت به انفجار نفتکشها در دریای عمان و موشکباران شرکتهای نفتی در بصره اثبات میکند که رژیم ایران به همان روش باندهای تبهکار باجگیری از طریق ترورییسم را دنبال میکند».
گفتگوی سیاسی
این گزارش رو دیدیم، خیلی روشنه که بعد از هدف واقع شدن پهپادش، یک کارزار جدید سیاسی و یک تحرک فوقالعاده دیپلوماتیک رو نه تنها در منطقه بلکه در اروپا و آسیا شروع کرده، سیاست آمریکا چیست و چه هدفی رو دنبال میکنه؟ سایر طرفهای درگیر، مانند عربستان و امارات و سایر کشورهای مربوط و ذینفع چیه؟ و کلاً روند قضایا به کدام سمت در حرکته، اینها سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با خسرو شکراللهی امیدوارم بتوننیم به اونها پاسخ بدیم.
س: این کارزار سیاسی جدید و تحرکات دیپلوماتیکی که در این گزارش هم دیدیم، چه تأثیری در عملکرد رژیم دارد؟ چون میبینیم که رژیم همچنان به اقدامات خود ادامه میدهد.
ج: بله رژیم این روزها مجبور شده پرده را از روز رفتار جنگ افروزانهاش مقداری کنار بزند و ماهیت خود را بیشتر بارز کند و ین جنبة مثبتش این است که دنیا بهتر می تواند ماهیت این رژیم را که مقاومت از ابتدا میگفت بهتر ببیند.
دوم، آنها که چشم واقع بین دارند و پشت پرده این هایهوهای ظاهری را میبینند، دست اندرکاران واقعی سیاسیت و کسانی که خطوط روشنی را میخواهند پیش ببرند خیلی خوب ضعف رژیم را در همین عملکرد به ظاهر جفتک پرانی به خوبی میتوانند ببینند. اما خارج از این کارزار سیاسی حلقه را بر گردن رژیم تنگتر میکند؛ آنچه که خود رژیم اسم آن را جنگ اقتصادی میگذارد حلقه را تنگتر میکند تا جایی که وزیر خارجه آمریکا هم میگوید ۸۰درصد اقتصاد رژیم تعطیل شده.
مقامات امریکا خیلی صریح میگویند که سیاستشان ادامه و تشدید سیاست حداکثری است از طریق تشدید تحریمهای اقتصادی و فراگیرکردن این تحریمها. مکمل یا الزام این خط، فراهم کردن یک چتر سیاسی و قوام و گسترش یک ائتلاف و اجماع سیاسی منطقهیی و بینالمللی است که آن را هم مجدانه دنبال میکنند و سفری که امروز پمپئو وزیر خارجة امریکا به منطقه که بعد هم آن را با سفر به کشورهای هند و ژاپن و کرة جنوبی و سپس اروپا دنبال میکند، در همین راستاست.
این سیاستی است که امریکا از قبل داشته و همچنان آن را دنبال میکند، اما در روزها و هفتههای اخیر به لحاظ سیاسی برگی ورق خورده و آن ترکیدن بادکنک تبلیغاتی رژیم در مورد جنگطلبی و جنگافروزی آمریکاست. به این معنی که در جریانات حملات پی در پی رژیم به کشتیهای تجاری و حمله به فرودگاهها و تأسیسات نفتی عربستان و هدف قرار دادن پهپاد آمریکا و متقابلاً صبر و خویشتنداری امریکا از عکسالعمل و مقابل به مثل،
به نظر میرسد منتقدان دیروز سیاست آمریکا که آمریکا را به جنگ طلبی متهم میکردند، امروز متقاعد شدهاند که این رژیم ایران است که تحریک میکند و بر طبل جنگ میکوبد. در این شرایط، آمریکا در صدد است که میوه و ثمرة این تحول سیاسی را بچیند و مورد بهرهبرداری قرار دهد.
س: این که میگویید ثمرة سیاست فشار حداکثری خود را به دست آورد، معنیاش چیست؟
ج: یعنی این که امریکا به منتقدان دیروز میگوید ببینید کدام طرف است که به جنگ تحریک میکند؛ و لابد استدلال میکند که رژیم خویشتنداری و احتیاط را به حساب ضعف میگذارد و بر حملات و اقدامات خود میافزاید، بنابراین برای مقابله با جنگافروزی رژیم آخوندها به ائتلاف علیه آن بپیوندید و در تحریم اقتصادی رژیم شرکت کنید.
به نظر میرسد سفر مقامهای اروپایی به تهران هم برای رساندن همین پیام به رژیم است که اگر آخوندها بخواهند همچنان به حملات نیابتی ادامه دهند و آبراههای بینالمللی را ناامن کنند، همراهی و کمک اروپا برای تخفیف تحریمها را از دست خواهند داد و در ادامه خود اروپا هم رژیم را مورد تحریم قرار خواهد داد.
به این ترتیب و با این تحول، که مارک جنگطلبی به جانب خود رژیم برگشته، سیاست دفعالوقت که رژیم تا کنون دنبال میکرد، دیگر جواب ندارد. این سیاست بر این پایه استوار بود که نه جنگ، نه مذاکره، اما در عمل لگدپرانی تروریستی میکرد، اما بیمنطق بودن این سیاست امروز آشکار شده است و کسی نمیتواند از رژیم حمایت کند.
س: ولی حرف رژیم این است که در همین زمینهها، پیش برده و نتیجه گرفته است.
ج: مشکل اصلی رژیم تنگنا و بنبست بیراه حلی است که در آن گرفتار است و حلقة انزوای سیاسی و اقتصادی که مرتب دارد روز به روز تنگتر میشود. آیا رژیم با این سیاست باصطلاح شکاف انداختن و وقت خریدن حتی یک گره کوچک در این کمپلکس بحرانها را توانسته حل کند؟ آیا توانسته در همان اینستکس که خودش هم از حقارت و بیتاثیری آن مینالد، آیا توانسته یک گام پیش ببرد؟ آیا توانسته سیاست اروپا در زمینه موشکی و ... را یک سانت تغییر دهد...
بنابراین هایهوهای مقطعی نظیر همین جنجال پهپاد تنها یک مسکن مقطعی برای نیروهای در حال ریزش آن است و این درمان سرطان و درد بیدرمان رژیم نیست. حتی اگر یک مورد راهگشایی هم در هر کدام از ین محورها دیده میشد باز شاید میشد اندک امیدی به آن داشت.
اما آنچه در عمل دیده میشود این است که تمام نظرگاههای مجاهدین و مقاومت ایران درباره این رژیم از جانب همة ادست اندرکاران در صحنة عمل مهر تایید خورده و توسط همة دست اندرکاران بینالمللی مورد اذعان قرار گرفته است. مثلا این که وزیر خارجه آمریکا میگوید عملکردهای این رژیم خاص این ۴۰روزه نیست، ۴۰سال است که رژیم به همین شیوه از دنیا باجگیری کرده است.
۴۰سال است که مردم ایران را به بند کشیده و داراییهای مردم ایران را به چاه ویل تروریسم و جنگ افروزی ریخته است. روزنامة السیاسة کویت در مقالهیی در ارتباط با سیاستهای رژیم نوشته است: « مقامات رژیم ایران باید از خواب و رؤیاهایشان بیدارشوند که فکر کنند میتوانند همان سیاستی که منجر به جنگ عراق و ایران شد را بکار بندند و باید مطمئن باشند که اکنون وضعیت بین المللی بکلی متفاوت از دهه هشتاد قرن گذشته است.
اکنون جنگ سردی در کار نیست که بتوانند در شکافها و تناقضاتش بازی کنند کما اینکه همپیمان قدرتمندی که به یاریشان بشتابد وجود ندارد. لذا رفتن آنها به سمت ماجراجویی و باجگیری از طریق تروریسم جز نابودی برایشان حاصلی نخواهد داشت. و اعتراضات روزانه بخاطر وضعیت معیشتی اسفبار که در اغلب شهرهایشان وجود دارد خاموشی نخواهد گرفت بلکه چشم انداز یک انقلاب پدیدار میشود که جز با سرنگونی این رژیم که بنظر میرسد آتش به جان خود افکنده پایان نمیابد.
مطالب مرتبط
اجماع جهانی علیه رژیم ایران مقاله باب بلکمن نماینده پارلمان انگلستان در پلیتیکس هوم
تقویت اجماع بینالمللی علیه رژیم