بحران سرنگونی و اعتراف به قدرت مجاهدین و آلترناتیو
اعتراف به قدرت مجاهدین و آلترناتیو و بحران سرنگونی
گزارش و گفتگو با اسدالله مثنی
تلویزیون رژیم در برنامههای مفصل تلویزیونی که تماماً با تحریف تاریخ و مخدوش جلوه دادن چهرة مجاهدین پخش کرد، اعترافات قابل توجهی نیز از قدرت و نفوذ اجتماعی مجاهدین در اوایل پیروزی انقلاب از زبان مهرههای حکومتی به عمل آورده است. یکی از مهرههای رژیم در مورد تأثیر و نفوذ افشاگریهای مجاهدین که حتی در صفوف نیروهای رژیم نیز نفوذ کرده بود میگوید.
آخوند حسین ابراهیمی عضو شاخه روحانیت حزب جمهوری اسلامی: نیروهای منافق که اونوقت مجاهدین گفته میشدند اینها بر علیه شهید بهشتی رضوان الله علیه آقا [خامنهای] و آقای هاشمی اینها کنار خیابان میایستادند در نشریاتشان بر علیه آقایان سر این چهار راهها نشریه پخش میکردند
حتی کپی چکهای جعلی را درست کرده بودند که آقای بهشتی دلار از ایران به حساب خودش در خارج ریخته یک فضای سنگینی بهوجود آمد در حدی که من امام جماعت بودم در تهران ما توی مسجدمان نمیتوانستیم اسم شهید بهشتی را ببریم.
اما آیا اشاره به تأثیر و نفوذ مجاهدین صرفا خاطرهگویی است؛ یا به منظور هشیاری دادن نسبت به شرایط بسیار حساستر کنونی است. در این رابطه اظهارات یکی از مهرههای اطلاعاتی رژیم به نام روزیطلب که مسئولیت رسمی و مشخص وی شیطانسازی علیه مجاهدین است، شنیدنی است.
خبرنگار: خواندن کارنامه و تاریخ مجاهدین خلق چه سودی برای امروز ما دارد؟ روزی طلب: کارنامه سازمان منافقین را اگر در سالهای اخیر بررسی کنیم میبینیم که خیلی از ضرباتی که نظام خورد از کانال سازمان بود مثل ضرباتی که توی هستهیی خوردیم
و بعضی از جریانهای سال ۸۸و غیره رد پای سازمان را غیر از اینکه رد پا هستند عاملیت سازمان، سازمان یک موجود زنده است که الآن با حمایت عربستان و آمریکا قدرت تبلیغاتی بیشتری گرفته و من فکر میکنم که روایت کردن تاریخ سازمان و عملکرد سازمان در این جنگ خیلی مهم است».
نکتة مهم در اظهارات این مهرة اطلاعاتی اعتراف وحشت آلود او به این حقیقت است که سازمان مجاهدین یک موجود زنده و پویاست که همچنان بر وارد آوردن ضربات بیامانش به رژیم ادامه میدهد. این وحشتزدگی چنان است که از آن سوی جهان نیز به وضوح قابل رؤیت است. اظهارات آدام ارلی سخنگوی پیشین کاخ سفید آمریکا در این رابطه شنیدنی است.
آدام ارلی، سخنگوی پیشین وزارت خارجه آمریکا «رژیم، ولی فقیه علی خامنه ای، قاسم سلیمانی و همه آن جنایتکاران در تهران بسیار بیشتر از ناوگان پنجم از شما میترسند. آنها میدانند، که بزرگترین تهدید قدرت و مشروعیتشان از جانب مردم ایران است. شما سازماندهی شده هستید، شما کارآمد هستید، و شما یک برنامه دارید. و آن برنامه یک ایران مبتنی برجدایی دین و دولت ، غیر اتمی و دموکراتیک است که آزادی مذهب دارد و خواستار همزیستی در صلح با همسایگانش میباشد».
اظهارات سخنگوی پیشین وزارت خارجه آمریکا به خوبی بر عوامل و پارامترهای قدرت مجاهدین و مقاومت ایران، یعنی آلترناتیو و جایگزین سیاسی رژیم در حال زوال آخوندی را نیز برمیشمارد. از همین رو رژیم خود را به آب و آتش میزند تا این مقاومت را از میان بردارد یا به آن ضربه بزند
یا دستکم با تبلیغات و شیطانسازی نیروی آن را که بایستی تماماً صرف سرنگونی رژیم شود به هرز ببرد که یک راهکار آن به راه انداختن همین تبلیغات دجالگرانه و پرحجمی است که به مواردی از آن اشاره کردیم. اما این اقدامات تبلیغاتی تنها بخش مریی و ناچیز تقلاهای رژیم است. بخش اصلی اقدامات رژیم تلاش برای به دست آوردن اطلاعات به منظور وارد آوردن ضربات تروریستی است و تبلیغات و شیطانسازی نیز به مثابه بستر و زمینهساز حملات تروریستی است.
در این رابطه یکی از تازهترین اسناد، گزارش سالانة سازمان امنیت داخلی آلمان در مورد فعالیتهای اطلاعاتی رژیم ایران در آلمان علیه اپوزیسیون و مشخصاً سازمان مجاهدین خلق ایران و اعضا و هواداران و فعالان آن است. در این گزارش از جمله آمده است: «محور اصلی کار دستگاه اطلاعاتی رژیم ایران تحت نظر قرار دادن حرکتهای اپوزیسیون و مبارزه با آن در داخل و خارج ایران است...
عامل اصلی فعالیتهای اطلاعاتی در آلمان وزارت اطلاعات رژیم ایران است که بخصوص فعالیتهای گروههای اپوزیسیون ایرانی در آلمان را زیر نظر دارد و نیز به جمعآوری اطلاعات درباره سیاست خارجی و امنیتی می پردازد. این گزارش میافزاید: به جز وزارت اطلاعات نیروی قدس هم که مسئولیت فعالیتهای نظامی برون مرزی سپاه پاسداران را دارد، در آلمان فعال است. ...که فعالیتهای خود را با هدف تدارک حملههای بعدی علیه اشخاص و نهادها انجام می دهد.
این گزارش رو دیدیم که شامل گوشههایی از کارزار تبلیغاتی و شیطان سازی رژیم علیه مجاهدین بود؛ اما سؤال اینه که در شرایطی که رژیم درگیر بحرانهای عاجلی مانند بحران اقتصادی، تحریمها، دو راهی جنگ یا مذاکره، بنبست در مورد مذاکره، برجام، افایتیاف و... و... میباشد،
به چه دلیل در چنین وانفسایی چنین حجم عظیمی از امکانات و انرژی خود را به تبلیغات علیه مجاهدین اختصاص میدهد. آیا این، به بحرانهای سیاسی و اقتصادی رژیم که برشمردیم، ارتباطی دارد؟ گفتگوی امروز ما با اسدالله مثنی به این موضوع اختصاص دارد.
ج: در گزارش اداره حراست از قانون اساسی آلمان آمده: محور اصلی کار دستگاه اطلاعاتی رژیم ایران تحت نظر قرار دادن حرکتهای اپوزیسیون و مبارزه با آن در داخل و خارج ایران است. عامل اصلی فعالیتهای اطلاعاتی در آلمان وزارت اطلاعات است که بهخصوص فعالیتهای گروههای اپوزیسیون ایرانی در آلمان را زیر نظر دارد.
این گزارش زیر عنوان نیروی قدس در آلمان، چند فقره از فعالیتهای جاسوسان و مأموران این نیروی تروریستی در آلمان را گزارش کرده و مینویسد: به جز وزارت اطلاعات نیروی قدس هم که مسئولیت فعالیتهای نظامی برونمرزی سپاه پاسداران را دارد، در آلمان فعال است....که فعالیتهای خود را با هدف تدارک حملههای بعدی علیه اشخاص و نهادها انجام میدهد.
این گزارش همچنین به مورد محکومیت یک مأمور رژیم ایران به هفت سال زندان از سوی دادگاه فرانکفورت در فروردین سال گذشته اشاره کرده و همچنین به دستگیری اسدالله اسدی دیپلمات تروریست رژیم آخوندی در آلمان پرداخته است. بنا به این گزارش او بهعنوان همکار رسمی وزارت اطلاعات رژیم قصد داشته حملهیی با مواد منفجره را به نشست سالانه سازمان مجاهدین خلق در نزدیکی پاریس در ۳۰ژوئن ۲۰۱۸(نهم تیرماه ۱۳۹۷) یعنی درست یک سال قبل سازماندهی کرده و برای انجام این حمله از یک زوج ایرانیتبار بهعنوان جاسوس و عامل انفجار استفاده کرده است. آلمان این دیپلمات را چند ماه بعد تحویل بلژیک داد. هماکنون پرونده علیه این دیپلمات در آلمان و بلژیک باز است.
این گزارش همچنین به تشدید خطر بالقوه از طرف رژیم برای اپوزیسیون ایران پرداخته و ارزیابی کرده است که خطری که اپوزیسیون ایران را در آلمان تهدید میکند تشدید شده است: گذشته از تحت نظر قرار دادن اپوزیسیون در آلمان چند مورد مشخص شده که نشان میدهد وزارت اطلاعات رژیم ایران طرح حمله به اپوزیسیون در اروپا را داشته است. بهعنوان مثال طرح حمله به نشست سالانه مجاهدین در فرانسه در سال گذشته.
ج: خیلی روشن است که رژیم و اصولاً هر ارگان اطلاعاتی و امنیتی، اطلاعات را برای خود اطلاعات نمیخواهد، بلکه از این طریق میخواهد راهها و شکافهای موجود در سیستم حریف خود را پیدا کند و از آن طریق رخنه کند و ضربه بزند. یعنی جمعآوری اطلاعات به منظور زمینهسازی و تدارک حملات و اقدامات تروریستی است در همین گزارش اداره امنیت هم که من به قسمتهایی از آن اشاره کردم،
خیلی روشن گفته بود که علاوه بر وزارت اطلاعات نیروی تروریستی قدس هم در این رابطه فعال است که مسئولیت فعالیتهای نظامی برون مرزی سپاه پاسداران را دارد...که فعالیتهای خود را با هدف تدارک حملههای بعدی علیه اشخاص و نهادها انجام می دهد.
کمااین که در داخل کشور هم بسیار بیش از خارج کشور بر ابعاد تبلیغات و شیطانسازی خود علیه مجاهدین افزوده است. طی روزها و هفتههای اخیر روزی نبوده که رژیم حداقل یک گفتگو یا باصطلاح میزگرد تلویزیونی علیه مجاهدین و برای مخدوش کردن تاریخ معاصر برای توجیه جنایت و کشتار علیه مجاهدین و نیروهای مخالف پخش نکرده باشد.
روزی نبوده که چندین مقاله و گزارش و مطلب با هدف شیطانسازی علیه مجاهدین در رسانههایش منتشر نکرده باشد و پا به پای اینها فیلمهای سینمایی، سریالهای تلویزیونی، کتاب، نمایشگاه و غیره درست نکرده و راه نیانداخته باشد؛ چرا که از نقش مجاهدین در داخل کشور به شدت هراسان است و میترسد.
ج: رژیم خیلی تیز و یکسویه همه چیز را از دشمن اصلی خود میبیند و از آن میچیند. کمااین که به موازات تشدید بحرانهایی که شما اشاره کردید، رژیم هم به فعالیتها و توطئههایش علیه مجاهدین و مقاومت ایران افزوده است. کمااینکه گزارش ادارة حراست از قانون اساسی آلمان هم از اطلاعات به دست آمده نتیجهگیری کرده که خطرات بالقوه از جانب رژیم برای اپوزیسیون و مجاهدین بیشتر شده است.
رژیم خیلی خوب میداند که نه تنها بحرانهایی که در داخل کشور با آن روبروست و فضای انفجاری جامعه مستقیماً ناشی از افشاگریها، امیدبخشیها و روشنگریهای مجاهدین است، بلکه بحرانهای خارجی رژیم هم ناشی از همین عامل است. زیرساخت و منشأ بحرانهای خارجی رژیم موضوع هستهیی است؛ چه نیرویی این باصطلاح برگ قدرت را که رژیم خوابها برایش دیده بود، بر سر نظام آوار کرد.
رژیم طی تمام سالهای گذشته از قبل سیاست مماشات بسا امتیازات ناحق یا در واقع باج از غرب گرفته و خود را طی این مدت سر پا نگهداشته است؛ چه نیرویی بر سیاست مماشات و افسانهسراییهای مبتذل آن مانند وجود یک جناح مدره در رژیم و این که این فاشیسم دینی میتواند در برابر افراطیگری سنی و داعش و امثالهم مهر ابطال بزند و نشان دهد که پدر خوانده و مولد همة جانورانی که به نام دین و اسلام جنایت میکنند، خمینی و رژیم اوست و...
بنابراین رژیم خوب میداند که حتی اگر میخواهد با بحرانهای خارجیاش هم مقابله کند، راهش زدن از ریشه یعنی زدن به مجاهدین و مقاومت سازمان یافته ایران است. رژیم در این زمینه تا آنجا پیش میرود که دیدهاید مکرر میگوید که سیاستگذاران اصلی آمریکا و کاخ سفید از مجاهدین خط میگیرند، از مجاهدین پول میگیرند! و همین اخیراً روزنامة رسالت (۵تیر) نوشته بود: «جان بولتون و پمپئو و برخی مشاوران او همچون سر در {آخور} اخبار منافقین دارند.
در داخل کشور و در مورد جامعه، موضوع خیلی روشنتر از این است. یکی از کارشناسان سیاسی رژیم به نام مطهرنیا در روزنامة ابتکار (5تیر) نوشته است: « گرایشهای رقیب بیرون نظام جمهوری اسلامی در لایههای گوناگون اجتماعی شانس بیشتری نسبت به گذشته در فضای سیاسی و زیر پوست جامعه ملی پیدا کردهاند. جریانات بیرون نظام جمهوری اسلامی در جذب نیروهای اجتماعی موفقتر هستند ».
ج: البته این عملی نیست. ریشة اصلی بحرانهای گریبانگیر رژیم تضادهای انباشته و متراکم اقتصادی و اجتماعی دارد که ماهیتا و تاریخاً رژیم نه میتواند و نه میخواهد آنها را حل کند. مانند فقر، شکاف طبقاتی، تبعیض، سرکوب و... اما در عین حال رژیم میداند که این تضادها و این زخمها هر قدر هم که عمیق و وخیم و خشم و نارضایتی مردم هر قدر هم که انفجاری، رژیم میتواند آن را سرکوب و مهار کند و اینها فی نفسه قادر نیستند رژیم را سرنگون کند.
سرنگونی تنها هنگامی میسر است که این نیروی عظیم انفجاری توسط سازمان پیشتاز انقلابی متشکل شود و سازمان یابد، شتاب گیرد و سمت پیدا کند. بنابرای خود را به آب و آتش میزند تا به هر ترتیب و از هر طریق به آن ضربه بزند؛ ولی با تغییر میدان جنگ، میدان و زمینی که مطلقا در اختیار رژیم بود و الان نیست. این تلاشهای رژیم تنها سر کوفتن به صخرههای عظیم البرز کوه است.
مطالب مرتبط
سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ-خمینی، مجاهدین دو کفه ترازو-قسمت نهم
مریم رجوی - سخنرانی در گردهمایی بینالمللی در اشرف ۳، رژیم ولایتفقیه منبع جنگ و بیثباتی در منطقه
گزارش و گفتگو با اسدالله مثنی
خبر و نظر:
تلویزیون رژیم در برنامههای مفصل تلویزیونی که تماماً با تحریف تاریخ و مخدوش جلوه دادن چهرة مجاهدین پخش کرد، اعترافات قابل توجهی نیز از قدرت و نفوذ اجتماعی مجاهدین در اوایل پیروزی انقلاب از زبان مهرههای حکومتی به عمل آورده است. یکی از مهرههای رژیم در مورد تأثیر و نفوذ افشاگریهای مجاهدین که حتی در صفوف نیروهای رژیم نیز نفوذ کرده بود میگوید.
آخوند حسین ابراهیمی عضو شاخه روحانیت حزب جمهوری اسلامی: نیروهای منافق که اونوقت مجاهدین گفته میشدند اینها بر علیه شهید بهشتی رضوان الله علیه آقا [خامنهای] و آقای هاشمی اینها کنار خیابان میایستادند در نشریاتشان بر علیه آقایان سر این چهار راهها نشریه پخش میکردند
حتی کپی چکهای جعلی را درست کرده بودند که آقای بهشتی دلار از ایران به حساب خودش در خارج ریخته یک فضای سنگینی بهوجود آمد در حدی که من امام جماعت بودم در تهران ما توی مسجدمان نمیتوانستیم اسم شهید بهشتی را ببریم.
اما آیا اشاره به تأثیر و نفوذ مجاهدین صرفا خاطرهگویی است؛ یا به منظور هشیاری دادن نسبت به شرایط بسیار حساستر کنونی است. در این رابطه اظهارات یکی از مهرههای اطلاعاتی رژیم به نام روزیطلب که مسئولیت رسمی و مشخص وی شیطانسازی علیه مجاهدین است، شنیدنی است.
ضربات هستهیی
خبرنگار: خواندن کارنامه و تاریخ مجاهدین خلق چه سودی برای امروز ما دارد؟ روزی طلب: کارنامه سازمان منافقین را اگر در سالهای اخیر بررسی کنیم میبینیم که خیلی از ضرباتی که نظام خورد از کانال سازمان بود مثل ضرباتی که توی هستهیی خوردیم
و بعضی از جریانهای سال ۸۸و غیره رد پای سازمان را غیر از اینکه رد پا هستند عاملیت سازمان، سازمان یک موجود زنده است که الآن با حمایت عربستان و آمریکا قدرت تبلیغاتی بیشتری گرفته و من فکر میکنم که روایت کردن تاریخ سازمان و عملکرد سازمان در این جنگ خیلی مهم است».
نکتة مهم در اظهارات این مهرة اطلاعاتی اعتراف وحشت آلود او به این حقیقت است که سازمان مجاهدین یک موجود زنده و پویاست که همچنان بر وارد آوردن ضربات بیامانش به رژیم ادامه میدهد. این وحشتزدگی چنان است که از آن سوی جهان نیز به وضوح قابل رؤیت است. اظهارات آدام ارلی سخنگوی پیشین کاخ سفید آمریکا در این رابطه شنیدنی است.
آدام ارلی، سخنگوی پیشین وزارت خارجه آمریکا «رژیم، ولی فقیه علی خامنه ای، قاسم سلیمانی و همه آن جنایتکاران در تهران بسیار بیشتر از ناوگان پنجم از شما میترسند. آنها میدانند، که بزرگترین تهدید قدرت و مشروعیتشان از جانب مردم ایران است. شما سازماندهی شده هستید، شما کارآمد هستید، و شما یک برنامه دارید. و آن برنامه یک ایران مبتنی برجدایی دین و دولت ، غیر اتمی و دموکراتیک است که آزادی مذهب دارد و خواستار همزیستی در صلح با همسایگانش میباشد».
آلترناتیو
اظهارات سخنگوی پیشین وزارت خارجه آمریکا به خوبی بر عوامل و پارامترهای قدرت مجاهدین و مقاومت ایران، یعنی آلترناتیو و جایگزین سیاسی رژیم در حال زوال آخوندی را نیز برمیشمارد. از همین رو رژیم خود را به آب و آتش میزند تا این مقاومت را از میان بردارد یا به آن ضربه بزند
یا دستکم با تبلیغات و شیطانسازی نیروی آن را که بایستی تماماً صرف سرنگونی رژیم شود به هرز ببرد که یک راهکار آن به راه انداختن همین تبلیغات دجالگرانه و پرحجمی است که به مواردی از آن اشاره کردیم. اما این اقدامات تبلیغاتی تنها بخش مریی و ناچیز تقلاهای رژیم است. بخش اصلی اقدامات رژیم تلاش برای به دست آوردن اطلاعات به منظور وارد آوردن ضربات تروریستی است و تبلیغات و شیطانسازی نیز به مثابه بستر و زمینهساز حملات تروریستی است.
در این رابطه یکی از تازهترین اسناد، گزارش سالانة سازمان امنیت داخلی آلمان در مورد فعالیتهای اطلاعاتی رژیم ایران در آلمان علیه اپوزیسیون و مشخصاً سازمان مجاهدین خلق ایران و اعضا و هواداران و فعالان آن است. در این گزارش از جمله آمده است: «محور اصلی کار دستگاه اطلاعاتی رژیم ایران تحت نظر قرار دادن حرکتهای اپوزیسیون و مبارزه با آن در داخل و خارج ایران است...
عامل اصلی فعالیتهای اطلاعاتی در آلمان وزارت اطلاعات رژیم ایران است که بخصوص فعالیتهای گروههای اپوزیسیون ایرانی در آلمان را زیر نظر دارد و نیز به جمعآوری اطلاعات درباره سیاست خارجی و امنیتی می پردازد. این گزارش میافزاید: به جز وزارت اطلاعات نیروی قدس هم که مسئولیت فعالیتهای نظامی برون مرزی سپاه پاسداران را دارد، در آلمان فعال است. ...که فعالیتهای خود را با هدف تدارک حملههای بعدی علیه اشخاص و نهادها انجام می دهد.
گفتگوی سیاسی
این گزارش رو دیدیم که شامل گوشههایی از کارزار تبلیغاتی و شیطان سازی رژیم علیه مجاهدین بود؛ اما سؤال اینه که در شرایطی که رژیم درگیر بحرانهای عاجلی مانند بحران اقتصادی، تحریمها، دو راهی جنگ یا مذاکره، بنبست در مورد مذاکره، برجام، افایتیاف و... و... میباشد،
به چه دلیل در چنین وانفسایی چنین حجم عظیمی از امکانات و انرژی خود را به تبلیغات علیه مجاهدین اختصاص میدهد. آیا این، به بحرانهای سیاسی و اقتصادی رژیم که برشمردیم، ارتباطی دارد؟ گفتگوی امروز ما با اسدالله مثنی به این موضوع اختصاص دارد.
س: اجازه بدین سؤال اول را از همون جایی که این گزارش به پایان رسیده بود، شروع کنم؛ یعنی از گزارش سالانة ادارة حراست از قانون اساسی آلمان؛ این گزارش نشون میده که رژیم در سال گذشته انرژی فوقالعادهیی صرف برای به دست آوردن اطلاعات و جاسوسی علیه مجاهدین کرده، فعالیتهای رژیم در این زمینه چه ابعادی داشته؟
ج: در گزارش اداره حراست از قانون اساسی آلمان آمده: محور اصلی کار دستگاه اطلاعاتی رژیم ایران تحت نظر قرار دادن حرکتهای اپوزیسیون و مبارزه با آن در داخل و خارج ایران است. عامل اصلی فعالیتهای اطلاعاتی در آلمان وزارت اطلاعات است که بهخصوص فعالیتهای گروههای اپوزیسیون ایرانی در آلمان را زیر نظر دارد.
این گزارش زیر عنوان نیروی قدس در آلمان، چند فقره از فعالیتهای جاسوسان و مأموران این نیروی تروریستی در آلمان را گزارش کرده و مینویسد: به جز وزارت اطلاعات نیروی قدس هم که مسئولیت فعالیتهای نظامی برونمرزی سپاه پاسداران را دارد، در آلمان فعال است....که فعالیتهای خود را با هدف تدارک حملههای بعدی علیه اشخاص و نهادها انجام میدهد.
این گزارش همچنین به مورد محکومیت یک مأمور رژیم ایران به هفت سال زندان از سوی دادگاه فرانکفورت در فروردین سال گذشته اشاره کرده و همچنین به دستگیری اسدالله اسدی دیپلمات تروریست رژیم آخوندی در آلمان پرداخته است. بنا به این گزارش او بهعنوان همکار رسمی وزارت اطلاعات رژیم قصد داشته حملهیی با مواد منفجره را به نشست سالانه سازمان مجاهدین خلق در نزدیکی پاریس در ۳۰ژوئن ۲۰۱۸(نهم تیرماه ۱۳۹۷) یعنی درست یک سال قبل سازماندهی کرده و برای انجام این حمله از یک زوج ایرانیتبار بهعنوان جاسوس و عامل انفجار استفاده کرده است. آلمان این دیپلمات را چند ماه بعد تحویل بلژیک داد. هماکنون پرونده علیه این دیپلمات در آلمان و بلژیک باز است.
این گزارش همچنین به تشدید خطر بالقوه از طرف رژیم برای اپوزیسیون ایران پرداخته و ارزیابی کرده است که خطری که اپوزیسیون ایران را در آلمان تهدید میکند تشدید شده است: گذشته از تحت نظر قرار دادن اپوزیسیون در آلمان چند مورد مشخص شده که نشان میدهد وزارت اطلاعات رژیم ایران طرح حمله به اپوزیسیون در اروپا را داشته است. بهعنوان مثال طرح حمله به نشست سالانه مجاهدین در فرانسه در سال گذشته.
س: این جمع آوری اطلاعات چه سودی و چه نتیجهیی برای رژیم دارد؟
ج: خیلی روشن است که رژیم و اصولاً هر ارگان اطلاعاتی و امنیتی، اطلاعات را برای خود اطلاعات نمیخواهد، بلکه از این طریق میخواهد راهها و شکافهای موجود در سیستم حریف خود را پیدا کند و از آن طریق رخنه کند و ضربه بزند. یعنی جمعآوری اطلاعات به منظور زمینهسازی و تدارک حملات و اقدامات تروریستی است در همین گزارش اداره امنیت هم که من به قسمتهایی از آن اشاره کردم،
خیلی روشن گفته بود که علاوه بر وزارت اطلاعات نیروی تروریستی قدس هم در این رابطه فعال است که مسئولیت فعالیتهای نظامی برون مرزی سپاه پاسداران را دارد...که فعالیتهای خود را با هدف تدارک حملههای بعدی علیه اشخاص و نهادها انجام می دهد.
کمااین که در داخل کشور هم بسیار بیش از خارج کشور بر ابعاد تبلیغات و شیطانسازی خود علیه مجاهدین افزوده است. طی روزها و هفتههای اخیر روزی نبوده که رژیم حداقل یک گفتگو یا باصطلاح میزگرد تلویزیونی علیه مجاهدین و برای مخدوش کردن تاریخ معاصر برای توجیه جنایت و کشتار علیه مجاهدین و نیروهای مخالف پخش نکرده باشد.
روزی نبوده که چندین مقاله و گزارش و مطلب با هدف شیطانسازی علیه مجاهدین در رسانههایش منتشر نکرده باشد و پا به پای اینها فیلمهای سینمایی، سریالهای تلویزیونی، کتاب، نمایشگاه و غیره درست نکرده و راه نیانداخته باشد؛ چرا که از نقش مجاهدین در داخل کشور به شدت هراسان است و میترسد.
س: در حالی که رژیم طی همین مدت، با بحرانهای خردکنندهیی در داخل و خارج کشور مواجه بوده، چرا یک چنین انرژی عظیمی را صرف این کار میکند؟
ج: رژیم خیلی تیز و یکسویه همه چیز را از دشمن اصلی خود میبیند و از آن میچیند. کمااین که به موازات تشدید بحرانهایی که شما اشاره کردید، رژیم هم به فعالیتها و توطئههایش علیه مجاهدین و مقاومت ایران افزوده است. کمااینکه گزارش ادارة حراست از قانون اساسی آلمان هم از اطلاعات به دست آمده نتیجهگیری کرده که خطرات بالقوه از جانب رژیم برای اپوزیسیون و مجاهدین بیشتر شده است.
رژیم خیلی خوب میداند که نه تنها بحرانهایی که در داخل کشور با آن روبروست و فضای انفجاری جامعه مستقیماً ناشی از افشاگریها، امیدبخشیها و روشنگریهای مجاهدین است، بلکه بحرانهای خارجی رژیم هم ناشی از همین عامل است. زیرساخت و منشأ بحرانهای خارجی رژیم موضوع هستهیی است؛ چه نیرویی این باصطلاح برگ قدرت را که رژیم خوابها برایش دیده بود، بر سر نظام آوار کرد.
رژیم طی تمام سالهای گذشته از قبل سیاست مماشات بسا امتیازات ناحق یا در واقع باج از غرب گرفته و خود را طی این مدت سر پا نگهداشته است؛ چه نیرویی بر سیاست مماشات و افسانهسراییهای مبتذل آن مانند وجود یک جناح مدره در رژیم و این که این فاشیسم دینی میتواند در برابر افراطیگری سنی و داعش و امثالهم مهر ابطال بزند و نشان دهد که پدر خوانده و مولد همة جانورانی که به نام دین و اسلام جنایت میکنند، خمینی و رژیم اوست و...
بنابراین رژیم خوب میداند که حتی اگر میخواهد با بحرانهای خارجیاش هم مقابله کند، راهش زدن از ریشه یعنی زدن به مجاهدین و مقاومت سازمان یافته ایران است. رژیم در این زمینه تا آنجا پیش میرود که دیدهاید مکرر میگوید که سیاستگذاران اصلی آمریکا و کاخ سفید از مجاهدین خط میگیرند، از مجاهدین پول میگیرند! و همین اخیراً روزنامة رسالت (۵تیر) نوشته بود: «جان بولتون و پمپئو و برخی مشاوران او همچون سر در {آخور} اخبار منافقین دارند.
در داخل کشور و در مورد جامعه، موضوع خیلی روشنتر از این است. یکی از کارشناسان سیاسی رژیم به نام مطهرنیا در روزنامة ابتکار (5تیر) نوشته است: « گرایشهای رقیب بیرون نظام جمهوری اسلامی در لایههای گوناگون اجتماعی شانس بیشتری نسبت به گذشته در فضای سیاسی و زیر پوست جامعه ملی پیدا کردهاند. جریانات بیرون نظام جمهوری اسلامی در جذب نیروهای اجتماعی موفقتر هستند ».
س: آیا با این شیطانسازی علیه مجاهدین میخواهد همة بحرانهای گریبانگیرش را از میان بردارد و آیا این عملی نیست؟
ج: البته این عملی نیست. ریشة اصلی بحرانهای گریبانگیر رژیم تضادهای انباشته و متراکم اقتصادی و اجتماعی دارد که ماهیتا و تاریخاً رژیم نه میتواند و نه میخواهد آنها را حل کند. مانند فقر، شکاف طبقاتی، تبعیض، سرکوب و... اما در عین حال رژیم میداند که این تضادها و این زخمها هر قدر هم که عمیق و وخیم و خشم و نارضایتی مردم هر قدر هم که انفجاری، رژیم میتواند آن را سرکوب و مهار کند و اینها فی نفسه قادر نیستند رژیم را سرنگون کند.
سرنگونی تنها هنگامی میسر است که این نیروی عظیم انفجاری توسط سازمان پیشتاز انقلابی متشکل شود و سازمان یابد، شتاب گیرد و سمت پیدا کند. بنابرای خود را به آب و آتش میزند تا به هر ترتیب و از هر طریق به آن ضربه بزند؛ ولی با تغییر میدان جنگ، میدان و زمینی که مطلقا در اختیار رژیم بود و الان نیست. این تلاشهای رژیم تنها سر کوفتن به صخرههای عظیم البرز کوه است.
مطالب مرتبط
سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ-خمینی، مجاهدین دو کفه ترازو-قسمت نهم
مریم رجوی - سخنرانی در گردهمایی بینالمللی در اشرف ۳، رژیم ولایتفقیه منبع جنگ و بیثباتی در منطقه