توقیف نفتکش، پیامدها و تشدید بحران – قیام ایران
قیام ایران - توقیف نفتکش پیامدها و تشدید بحران
گزارش و گفتگو با علیرضا معدنچی
تلویزیون آخوندی شب گذشته طی خبری خشم و آشفتگی رژیم از توقیف نفتکش خود را به نمایش گذاشت. «وزارت امور خارجة کشورمان از انگلیس خواست تا کشتی حامل نفت کشورمان را فوری آزاد کند. وزارت امور خارجه با احضار سفیر انگلیس توقیف کشتی حامل نفت ایران در تنگة جبل الطارق را معادل راهزنی دریایی خوانده و در خصوص عواقب آن هشدار داده است.
«ناظران سیاسی اقدام انگلیس را همسویی با امریکا در دشمنی با ایران میدانند، همچنین با توجه به این که انگلیس یکی از سه عضو اروپایی برجام است، این اقدام را نشانهیی از پوچ بودن وعدة ازوپاییها برای تامین منافع ایران در چارچوب برجام توصیف میکنند.
کواکبیان نمایندة مجلس و رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و انگلیس، اقدام انگلیس را نوعی راهزنی دریایی، خصومت غیرقاونی با ایران و بیحیثیتی مجدد انگلیس در فرمانبری از امریکا خواند و گفت:این اقدام پوچی ادعای اروپاییها برای تداوم برجام ثابت کرد».
به دنبال این واقعه رژیم به تهدید انگلستان متوسل شد، هم تهدیدهای سیاسی مبنی بر این که این اقدام در روابط فیمابین و در مورد برجام تأثیرگذار خواهد بود و هم تهدید به مقابله به مثل و توقیف کشتیهای انگلیسی. در این رابطه پاسدار محسن رضایی دبیر تشخیص مصلحت نظام در حساب توییتری خود نوشت: انگلیس اگر نفت کش (ما) را رفع توقیف نکند، وظیفه دستگاههای مسئول،اقدام متقابل و توقیف یک نفتکش انگلیسی است(!)
فریدون مجلسی از دیپلوماتهای بازنشستة باند روحانی در روزنامة آرمان نوشت: « محرک اصلی چنین اقدامی کاهش تعهدات برجامی تهران است. چنین اقدامی از سوی لندن با ادعای هدف مهار تهران صورت گرفته است. اگر تهران به عمل متقابل دست زند به عنوان نمونه یک نفتکش انگلیسی توسط نیروی دریایی ایران توقیف شود، چنین عملی از نظر آنها به معنای اعلام جنگ تلقی خواهد شد.
این مهرة رژیم به رغم آن که این اقدام انگلستان را اقدامی تحریکآمیز و جنگی تلقی کرده، اما تصریح میکند: «راه حل چنین اقدامی نیز راهکاری دیپلماتیک است». روزنامة جهان صنعت با ابراز نگرانی نوشت: « بحران جبلالطارق در صورت عدم مدیریت تنش و بحران میتواند سرآغازی برای تولید تنش در روابط تهران- واشنگتن و متحدان کلیدی آن یعنی لندن و محافل عربی شود،
به ویژه آنکه پرونده ایران در مواضع ادعایی واشنگتن و متحدان در ماجراهایی چون خرابکاریهای کشتیهای نفتکش در بندر فجیره امارات، حمله پهپادهای حوثیهای یمن به دو ایستگاه پمپاژ نفت در عربستان و اصابت بک راکت کاتیوشا به نزدیکی سفارت واشنگتن در بغداد هنوز باز است و بسته نشده است».
این مقاله در ادامه به توخالی بودن لاف و گزافهای رژیم در مودر دور زدن تحریمها اشاره کرده و میافزاید: « از منظر مدیریت تحریم نیز بحران و حادثه جبلالطارق و ابعاد دامنهدار محتمل آن نشان میدهد که راههای پیشروی ایران در سناریوی دور زدن تحریمهای واشنگتن و متحدان آنگونه که گفته میشود، آنچنان هم ساده و آسان نیست».
روزنامة ستارة صبح در سرمقالة خود بحران کنونی ناشی از توقیف نفتکش را ناشی از کاهش تعهدات هستهیی رژیم دانسته و هشدار میهد: «کاهش تعهدات هستهای در چارچوب مواد ۲۶ و ۳۶ معاهده برجام، شرایط تازهای را برای کشور رقم زده که ادامه آن میتواند به انزوای بینالمللی ایران بیانجامد
که آخرین آن ماجرای توقیف یک نفتکش ایرانی در تنگه جبلالطارق توسط انگلیسیها بود و گفتنیهای دیگر... مسئولان بهتر است توصیه پنج عضو باقیمانده در برجام را مورد توجه قرار دهند و با باز گذاشتن پنجره مذاکره و دیپلماسی، از شکلگیری اجماع بینالمللی برای کشور که پرهزینه خواهد بود جلوگیری کنند.
با این گزارشی که دیدیم، به نظر می رسه که توقیف نفتکش رژیم توسط نیروهای انگلیسی، تبدیل به بحران جدیدی برای رژیم شده؛ چرا این رویداد چنین وزنی پیدا کرده؟ توقیف کشتی چه تغییری در آرایش سیاسی کنونی و تعاد آیا این موضع میتواند روی موضوع برجام و رابطة رژیم با اروپا و اینستکس تأثیر بگذارد؟
چرا طیف واکنشها در رژیم نسبت به این موضوع خیلی گسترده است؟ نهایتاً رژیم در قبال این قضیه چه کار خواهد کرد؟ آیا مقابله به مثل خواهد کرد؟ اینها سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با علیرضا معدنچی در میان میگذاریم.
ج: فروش و صدور نفت برای رژیم بسیار حیاتی است. چون اگر جلو آن گرفته شود، جز خفگی سرنوشتی برای رژیم متصور نیست. و رژیم برای حفظ این شریان حیاتی به آب و آتش میزند. بنابراین با قطع این جریان هم چنین واکنشهای هیستریکی دور از انتظار نیست. کمااین که اکنون میزان صدور نفت از یک و نیم میلیون بشکه در روز به حدود ۴۰۰هزار بشکه رسیده، یعنی به یک چهارم تقلیل یافته و این برای رژیم غیرقابل تحمل است.
از طرف دیگر این قضیه نشان داد که آنچه رژیم در مورد دور زدن از تحریمها ادعا میکرد و روحانی از این که ۷راه برای دور زدن تحریمها وجود دارد و اگر یک راه را ببندند، ما از ۶راه دیگر استفاده میکنیم یا ظریف میگفت ما در دور زدن تحریمها دکترا داریم و امثالهم... لاف و گزافی بیش نبوده که مصرفش روحیه دادن به نیروهایش بوده است.
کما این که روزنامة جهان صنعت امروز با اشاره به ردیابی و توقیف نفتکش با اشاره به «ناکارآمدی و فشل بودن سازوکارهای دور زدن تحریمها» نوشته است: «راههای دور زدن تحریمها آنچنان هم ساده و آسان نیست». به این ترتیب اکنون وقتی واقعیت برملا می شود که رژیم چقدر در این رابطه آسیبپذیر است، این علاوه بر خسارات مادی و خفگی اقتصادی ناشی از آن، به لحاظ نیرویی هم برایش خسارت بار است.
ج: در جواب سؤال قبل من تنها به وجه اقتصادی اشاره کردم، اما وجه سیاسی که الان شما پرسیدید، مهمتر است. این اقدام انگلستان نشان داد که انگلستان و در وهلة بعد اروپا در جریان تحولات اخیر و بر اثر لگداندازیهای تروریستی رژیم بیش از پیش به آمریکا نزدیک و از رژیم دور شدهاند.
که این نه تنها در مواضع سیاسی بلکه در اقدام عملی مانند توقیف این نفتکش توسط نیروهای انگلیسی هم خود را نشان میدهد. در این مورد روزنامة حکومتی ابتکار مینویسد: این اقدام غیرقانونی در این ایام نشان از همراهی اروپا با آمریکا جهت فشار به ایران میدهد
روزنامة حکومتی جهان صنعت هم در همان مقاله فوقالذکر مینویسد: «این اقدام بریتانیا نشان میدهد که نباید سیاست مماشات آن در حفظ برجام را دلیل ثبات همراهی با ایران در موضوعات بینالمللی دانست، به ویژه آنکه با اتکا بر بسیاری از نشانهها میتوان گفت که سیاست لندن لااقل در موضوعات مهمی چون تحریم و راههای دور زدن آن همسو با سیاستهای واشنگتن است... به ویژه آنکه در بحران جبلالطارق پای سوریه نیز به میان آمده است که در لیست تحریمهای اتحادیه اروپا قرار دارد».
ج: بله رژیم چنین تهدیدهایی میکند، اما حداقل در حال حاضر اصلاً ارادة خروج از برجام را ندارد. چون خروج از برجام رژیم را به شرایط قبل از برجام برمیگرداند که خفگی اقتصادی کف و مینیمم آن است. بلافاصله ۶قطعنامة قبلی شورای امنیت علیه رژیم برمیگردد و رژیم تحت بند۷ منشور ملل متحد قرار میگیرد که برای رژیم فوقالعاده خطرناک است.
به همین جهت است هر بار رژیم تهدید به خروج از برجام میکند، همچنان که در اظهارات اخیر روحانی دیدیم، مابهازای هر تهدید، چند بار تکرار میکند که به محض این که اروپا به تعهدات برجامی خود عمل کند، ما در عرض یک ساعت از همة اقدامات خود و راهی که رفتهایم برمیگردیم. حتی خامنهای هم حرف خروج از برجام را نمیزند، چون خروج از برجام چنان که گفتیم به معنی رفتن به مسیر جنگ است که سرانجام آن برای رژیم جز نابودی نیست.
دیروز هم یک مقام اروپایی به رژیم هشدار داد «در صورتی که هیچ چیز تغییر نکند، کشورهای اروپایی ممکن است به مکانیسم تعبیه شده در برجام برای حل و فصل اختلافات متوسل شوند که این اقدام در نهایت می تواند به بازاعمال تحریم ها علیه تهران منجر می شود».
جواب: شرایط کنونی به کلی با شرایط ۴۰سال گذشته متفاوت است. در ۴۰سال گذشته سیاست مماشات حاکم بود که بر بسیاری از عملکردها و جنایتهای رژیم، حتی زمانی که جان شهروندان و نظامیان غربی هم در میان بود، چشم میبست. آن شرایط بهکلی تغییر کرده و جامعة بینالمللی و مشخصاً کشورهای غربی پس از آزمودن همة راهها با این رژیم به صحت و حقانیت آنچه مجاهدین و مقاومت ایران دربارة رژیم میگفتند پی بردهاند یا بهتر است بگوییم در عمل ناگزیر به آن گردن گذاشتهاند.
از جمله دریافتهاند که باجگیریهای رژیم نه ناشی از قدرتش، بلکه نشانة ضعفش میباشد. همچنین پی بردهاند که این رژیم تنها زبان قاطعیت را میفهمد و هر گونه مدارا و مماشات را نشانة ضعف تلقی کرده و در ادامة سیاستها و عملکردهای خود جریتر میشود. فکر میکنم که رژیم هم این تغییر دوران را درک کرده و دست از پا خطا نخواهد کرد.
البته این یک محاسبة منطقی است،باید در نظر گرفت که خیلی اوقات سیاستها و عملکردهای رژیم نه ناشی از محاسبات منطقی بلکه متأثر از نهایت استیصال آن است که تنها تفسیر آن خودزنی است. اما صرفنظر از این عامل غیرعقلانی، تا انجا که به تعادل قوا برمیگردد، کارشناسان رژیم هم، اخوندها را از هر گونه اقدام مقابله به مثل پرهیز میدهند.
مثلاً یکی از دیپلوماتهای سابق باند اصلاح طلب به نام مجلسی در سرمقالة امروز روزنامة آرمان مینویسد: «اگر تهران به عمل متقابل دست زند به عنوان نمونه یک نفتکش انگلیسی توسط نیروی دریایی ایران توقیف شود، چنین عملی از نظر آنها به معنای اعلام جنگ تلقی خواهد شد... این اقدام بریتانیا عملا اقدامی تحریکآمیز و جنگی تلقی میگردد. راه حل چنین اقدامی نیز راهکاری دیپلماتیک است».
و سپس هشدار میدهد: « این اقدام لندن هشداری است تا راه را برای رفتارهای بعدی باز کنند. در مورد لیبی به همین ترتیب اقدام شد به گونهای که رفت و آمد به بنادر لیبی را ممنوع کردند. در این مورد بهانههای بریتانیا نادرست است. همین نادرستی نشان دهنده خطر است».
بنابراین تا آنجا که به حساب و کنابهای منطقی و عقلانی برمیگردد، رژیم قاعدتا نبایستی از محدودة رجزخوانیهای تبلیغاتی فراتر برود. اما اگر به علت شدت وخامت وضعیتش دست به اقدامی بزند. این اقدام حلقة انزوای سیاسی و تحریم اقتصادی بر گردنش را محکمتر خواهد کرد و آن را شتابانتر به سوی سرنوشت محتومش خواهد راند.
مطالب مرتبط
رسانهها گزارش دادند که نفتکش رژیم احتمالا برای دور زدن تحریمهاست
توقیف نفتکش، نمود دیگری از تشدید انزوا
گزارش و گفتگو با علیرضا معدنچی
خبر و نظر:
تلویزیون آخوندی شب گذشته طی خبری خشم و آشفتگی رژیم از توقیف نفتکش خود را به نمایش گذاشت. «وزارت امور خارجة کشورمان از انگلیس خواست تا کشتی حامل نفت کشورمان را فوری آزاد کند. وزارت امور خارجه با احضار سفیر انگلیس توقیف کشتی حامل نفت ایران در تنگة جبل الطارق را معادل راهزنی دریایی خوانده و در خصوص عواقب آن هشدار داده است.
«ناظران سیاسی اقدام انگلیس را همسویی با امریکا در دشمنی با ایران میدانند، همچنین با توجه به این که انگلیس یکی از سه عضو اروپایی برجام است، این اقدام را نشانهیی از پوچ بودن وعدة ازوپاییها برای تامین منافع ایران در چارچوب برجام توصیف میکنند.
کواکبیان نمایندة مجلس و رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و انگلیس، اقدام انگلیس را نوعی راهزنی دریایی، خصومت غیرقاونی با ایران و بیحیثیتی مجدد انگلیس در فرمانبری از امریکا خواند و گفت:این اقدام پوچی ادعای اروپاییها برای تداوم برجام ثابت کرد».
به دنبال این واقعه رژیم به تهدید انگلستان متوسل شد، هم تهدیدهای سیاسی مبنی بر این که این اقدام در روابط فیمابین و در مورد برجام تأثیرگذار خواهد بود و هم تهدید به مقابله به مثل و توقیف کشتیهای انگلیسی. در این رابطه پاسدار محسن رضایی دبیر تشخیص مصلحت نظام در حساب توییتری خود نوشت: انگلیس اگر نفت کش (ما) را رفع توقیف نکند، وظیفه دستگاههای مسئول،اقدام متقابل و توقیف یک نفتکش انگلیسی است(!)
روزنامهها و رسانههای امروز رژیم نیز هر کدام به اظهارنظر در این باره پرداختند:
فریدون مجلسی از دیپلوماتهای بازنشستة باند روحانی در روزنامة آرمان نوشت: « محرک اصلی چنین اقدامی کاهش تعهدات برجامی تهران است. چنین اقدامی از سوی لندن با ادعای هدف مهار تهران صورت گرفته است. اگر تهران به عمل متقابل دست زند به عنوان نمونه یک نفتکش انگلیسی توسط نیروی دریایی ایران توقیف شود، چنین عملی از نظر آنها به معنای اعلام جنگ تلقی خواهد شد.
این مهرة رژیم به رغم آن که این اقدام انگلستان را اقدامی تحریکآمیز و جنگی تلقی کرده، اما تصریح میکند: «راه حل چنین اقدامی نیز راهکاری دیپلماتیک است». روزنامة جهان صنعت با ابراز نگرانی نوشت: « بحران جبلالطارق در صورت عدم مدیریت تنش و بحران میتواند سرآغازی برای تولید تنش در روابط تهران- واشنگتن و متحدان کلیدی آن یعنی لندن و محافل عربی شود،
به ویژه آنکه پرونده ایران در مواضع ادعایی واشنگتن و متحدان در ماجراهایی چون خرابکاریهای کشتیهای نفتکش در بندر فجیره امارات، حمله پهپادهای حوثیهای یمن به دو ایستگاه پمپاژ نفت در عربستان و اصابت بک راکت کاتیوشا به نزدیکی سفارت واشنگتن در بغداد هنوز باز است و بسته نشده است».
مدیرت تحریم
این مقاله در ادامه به توخالی بودن لاف و گزافهای رژیم در مودر دور زدن تحریمها اشاره کرده و میافزاید: « از منظر مدیریت تحریم نیز بحران و حادثه جبلالطارق و ابعاد دامنهدار محتمل آن نشان میدهد که راههای پیشروی ایران در سناریوی دور زدن تحریمهای واشنگتن و متحدان آنگونه که گفته میشود، آنچنان هم ساده و آسان نیست».
روزنامة ستارة صبح در سرمقالة خود بحران کنونی ناشی از توقیف نفتکش را ناشی از کاهش تعهدات هستهیی رژیم دانسته و هشدار میهد: «کاهش تعهدات هستهای در چارچوب مواد ۲۶ و ۳۶ معاهده برجام، شرایط تازهای را برای کشور رقم زده که ادامه آن میتواند به انزوای بینالمللی ایران بیانجامد
که آخرین آن ماجرای توقیف یک نفتکش ایرانی در تنگه جبلالطارق توسط انگلیسیها بود و گفتنیهای دیگر... مسئولان بهتر است توصیه پنج عضو باقیمانده در برجام را مورد توجه قرار دهند و با باز گذاشتن پنجره مذاکره و دیپلماسی، از شکلگیری اجماع بینالمللی برای کشور که پرهزینه خواهد بود جلوگیری کنند.
گفتگوی سیاسی
با این گزارشی که دیدیم، به نظر می رسه که توقیف نفتکش رژیم توسط نیروهای انگلیسی، تبدیل به بحران جدیدی برای رژیم شده؛ چرا این رویداد چنین وزنی پیدا کرده؟ توقیف کشتی چه تغییری در آرایش سیاسی کنونی و تعاد آیا این موضع میتواند روی موضوع برجام و رابطة رژیم با اروپا و اینستکس تأثیر بگذارد؟
چرا طیف واکنشها در رژیم نسبت به این موضوع خیلی گسترده است؟ نهایتاً رژیم در قبال این قضیه چه کار خواهد کرد؟ آیا مقابله به مثل خواهد کرد؟ اینها سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با علیرضا معدنچی در میان میگذاریم.
س: علت واکنشهای هیستریک رژیم در قبال توقیف نفتکش چیه؟
ج: فروش و صدور نفت برای رژیم بسیار حیاتی است. چون اگر جلو آن گرفته شود، جز خفگی سرنوشتی برای رژیم متصور نیست. و رژیم برای حفظ این شریان حیاتی به آب و آتش میزند. بنابراین با قطع این جریان هم چنین واکنشهای هیستریکی دور از انتظار نیست. کمااین که اکنون میزان صدور نفت از یک و نیم میلیون بشکه در روز به حدود ۴۰۰هزار بشکه رسیده، یعنی به یک چهارم تقلیل یافته و این برای رژیم غیرقابل تحمل است.
از طرف دیگر این قضیه نشان داد که آنچه رژیم در مورد دور زدن از تحریمها ادعا میکرد و روحانی از این که ۷راه برای دور زدن تحریمها وجود دارد و اگر یک راه را ببندند، ما از ۶راه دیگر استفاده میکنیم یا ظریف میگفت ما در دور زدن تحریمها دکترا داریم و امثالهم... لاف و گزافی بیش نبوده که مصرفش روحیه دادن به نیروهایش بوده است.
کما این که روزنامة جهان صنعت امروز با اشاره به ردیابی و توقیف نفتکش با اشاره به «ناکارآمدی و فشل بودن سازوکارهای دور زدن تحریمها» نوشته است: «راههای دور زدن تحریمها آنچنان هم ساده و آسان نیست». به این ترتیب اکنون وقتی واقعیت برملا می شود که رژیم چقدر در این رابطه آسیبپذیر است، این علاوه بر خسارات مادی و خفگی اقتصادی ناشی از آن، به لحاظ نیرویی هم برایش خسارت بار است.
س: توقیف کشتی چه تأثیری بر تعادل قوا و آرایش سیاسی در منطقه و جهان دارد؟
ج: در جواب سؤال قبل من تنها به وجه اقتصادی اشاره کردم، اما وجه سیاسی که الان شما پرسیدید، مهمتر است. این اقدام انگلستان نشان داد که انگلستان و در وهلة بعد اروپا در جریان تحولات اخیر و بر اثر لگداندازیهای تروریستی رژیم بیش از پیش به آمریکا نزدیک و از رژیم دور شدهاند.
که این نه تنها در مواضع سیاسی بلکه در اقدام عملی مانند توقیف این نفتکش توسط نیروهای انگلیسی هم خود را نشان میدهد. در این مورد روزنامة حکومتی ابتکار مینویسد: این اقدام غیرقانونی در این ایام نشان از همراهی اروپا با آمریکا جهت فشار به ایران میدهد
روزنامة حکومتی جهان صنعت هم در همان مقاله فوقالذکر مینویسد: «این اقدام بریتانیا نشان میدهد که نباید سیاست مماشات آن در حفظ برجام را دلیل ثبات همراهی با ایران در موضوعات بینالمللی دانست، به ویژه آنکه با اتکا بر بسیاری از نشانهها میتوان گفت که سیاست لندن لااقل در موضوعات مهمی چون تحریم و راههای دور زدن آن همسو با سیاستهای واشنگتن است... به ویژه آنکه در بحران جبلالطارق پای سوریه نیز به میان آمده است که در لیست تحریمهای اتحادیه اروپا قرار دارد».
س: خب خود رژیم اعلام کرده گام به گام از برجام خارج میشه. از طرفی اروپا و مشخصا انگلیس به شدت مخالف خروج رژیم از برجام هستند. چرا انگلیس دست به چنین کاری زد؟ آیا این اقدام، رژیم رو بیشتر به سمت خروج از برجام هل نمیدهد؟
ج: بله رژیم چنین تهدیدهایی میکند، اما حداقل در حال حاضر اصلاً ارادة خروج از برجام را ندارد. چون خروج از برجام رژیم را به شرایط قبل از برجام برمیگرداند که خفگی اقتصادی کف و مینیمم آن است. بلافاصله ۶قطعنامة قبلی شورای امنیت علیه رژیم برمیگردد و رژیم تحت بند۷ منشور ملل متحد قرار میگیرد که برای رژیم فوقالعاده خطرناک است.
به همین جهت است هر بار رژیم تهدید به خروج از برجام میکند، همچنان که در اظهارات اخیر روحانی دیدیم، مابهازای هر تهدید، چند بار تکرار میکند که به محض این که اروپا به تعهدات برجامی خود عمل کند، ما در عرض یک ساعت از همة اقدامات خود و راهی که رفتهایم برمیگردیم. حتی خامنهای هم حرف خروج از برجام را نمیزند، چون خروج از برجام چنان که گفتیم به معنی رفتن به مسیر جنگ است که سرانجام آن برای رژیم جز نابودی نیست.
دیروز هم یک مقام اروپایی به رژیم هشدار داد «در صورتی که هیچ چیز تغییر نکند، کشورهای اروپایی ممکن است به مکانیسم تعبیه شده در برجام برای حل و فصل اختلافات متوسل شوند که این اقدام در نهایت می تواند به بازاعمال تحریم ها علیه تهران منجر می شود».
س: رژیم طی ۴۰ سال گذشته نشون داده مواقعی که ناچاز بشه از تروریسم و گروگانگیری رویگردان نیست و شاهد بودیم که بارها مشخصا اروپا در این قبیل موارد به رژیم باج دادن. آیا احتمال نداره که این بار هم این قضیه تکرار بشه؟
جواب: شرایط کنونی به کلی با شرایط ۴۰سال گذشته متفاوت است. در ۴۰سال گذشته سیاست مماشات حاکم بود که بر بسیاری از عملکردها و جنایتهای رژیم، حتی زمانی که جان شهروندان و نظامیان غربی هم در میان بود، چشم میبست. آن شرایط بهکلی تغییر کرده و جامعة بینالمللی و مشخصاً کشورهای غربی پس از آزمودن همة راهها با این رژیم به صحت و حقانیت آنچه مجاهدین و مقاومت ایران دربارة رژیم میگفتند پی بردهاند یا بهتر است بگوییم در عمل ناگزیر به آن گردن گذاشتهاند.
از جمله دریافتهاند که باجگیریهای رژیم نه ناشی از قدرتش، بلکه نشانة ضعفش میباشد. همچنین پی بردهاند که این رژیم تنها زبان قاطعیت را میفهمد و هر گونه مدارا و مماشات را نشانة ضعف تلقی کرده و در ادامة سیاستها و عملکردهای خود جریتر میشود. فکر میکنم که رژیم هم این تغییر دوران را درک کرده و دست از پا خطا نخواهد کرد.
البته این یک محاسبة منطقی است،باید در نظر گرفت که خیلی اوقات سیاستها و عملکردهای رژیم نه ناشی از محاسبات منطقی بلکه متأثر از نهایت استیصال آن است که تنها تفسیر آن خودزنی است. اما صرفنظر از این عامل غیرعقلانی، تا انجا که به تعادل قوا برمیگردد، کارشناسان رژیم هم، اخوندها را از هر گونه اقدام مقابله به مثل پرهیز میدهند.
مثلاً یکی از دیپلوماتهای سابق باند اصلاح طلب به نام مجلسی در سرمقالة امروز روزنامة آرمان مینویسد: «اگر تهران به عمل متقابل دست زند به عنوان نمونه یک نفتکش انگلیسی توسط نیروی دریایی ایران توقیف شود، چنین عملی از نظر آنها به معنای اعلام جنگ تلقی خواهد شد... این اقدام بریتانیا عملا اقدامی تحریکآمیز و جنگی تلقی میگردد. راه حل چنین اقدامی نیز راهکاری دیپلماتیک است».
هشدار
و سپس هشدار میدهد: « این اقدام لندن هشداری است تا راه را برای رفتارهای بعدی باز کنند. در مورد لیبی به همین ترتیب اقدام شد به گونهای که رفت و آمد به بنادر لیبی را ممنوع کردند. در این مورد بهانههای بریتانیا نادرست است. همین نادرستی نشان دهنده خطر است».
بنابراین تا آنجا که به حساب و کنابهای منطقی و عقلانی برمیگردد، رژیم قاعدتا نبایستی از محدودة رجزخوانیهای تبلیغاتی فراتر برود. اما اگر به علت شدت وخامت وضعیتش دست به اقدامی بزند. این اقدام حلقة انزوای سیاسی و تحریم اقتصادی بر گردنش را محکمتر خواهد کرد و آن را شتابانتر به سوی سرنوشت محتومش خواهد راند.
مطالب مرتبط
رسانهها گزارش دادند که نفتکش رژیم احتمالا برای دور زدن تحریمهاست
توقیف نفتکش، نمود دیگری از تشدید انزوا