پائولو کازاکا خطاب به اشرفی‌ها، شما قهرمان هستید

کنفرانس بین‌المللی در اشرف۳
با حضور رئیس جمهور برگزیده مقاومت
هشتم تیر ۱۳۹۸ - ۲۹ ژوئن ۲۰۱۹


پائولو کازاکا

خانم رئیس‌جمهور عزیز، اشرفی‌های عزیز. شما واقعاً شایسته بزرگ‌ترین تبریکات هستید.

تصاویری که شما هم‌اکنون نشان دادید این‌را ثابت می‌کند.

اما هیچ‌چیز جای این‌را نمی‌گیرد که از نزدیک شاهد آن چیزی باشیم که شما در اشرف انجام دادید یا در اینجا در آلبانی در اشرف۳ انجام دادید.

این بدون شک ثابت می‌کند که هیچ جنبشی وجود ندارد که با چنین استقامتی، چنین تعهدی و چنین ظرفیتی، با رنج‌ها روبرو شود و بر آنها چیره شود.

هیچ چیزی مثل شما وجود ندارد. شما قهرمان هستید و ما باید بگوییم آنهایی که از این موهبت برخوردار بودند، مانند من،‌ که با شما آشنا شوند

و شاهد گوشه‌یی از همه فداکاری‌های شما باشند؛ ما باید فروتنانه بگوییم، شما قهرمان هستید.


شما بزرگ‌ترین انسان‌هایی هستید که من تاکنون در طول عمرم شناخته‌ام.

مایلم به شما بگویم، اگر چه بسیاری از حرف‌ها امروز زده شد؛ اما مایلم بگویم در نظرگاه‌ها و تحلیل‌هایی که امروز اینجا مطرح شد شریک هستم، به‌خصوص آن‌چه خانم رجوی مطرح کردند.

تاریخ ثابت کرد آنهایی که مدعی صلح‌خواهی بالاتر از همه‌چیز دیگر بودند بدترین دشمنان صلح بوده‌اند.

ما دیده‌ایم اما برخی اوقات جزییات را فراموش می‌کنیم. ما دیده‌ایم که هیتلر چگونه به‌قدرت رسید.

و همین اواخر از او نقل قولی شده بود توسط حزب کارگر. بسیاری جرج لنزبری را به‌خاطر می‌آورند.

او برای سالیان رهبر حزب کارگر بود. او ایده‌های خیلی جالب داشت. او خودش فرد جالبی بود بر اساس بیوگرافی‌های گوناگونی که از او خوانده‌ام.

او هم‌چنین خیلی طرفدار صلح بود. او دیگر رهبر حزب کارگر نبود وقتی که گفت باید خلع سلاح کامل صورت بگیرد.

سپس حزب کارگر گفت این حرف کمی افراطی بوده است. اما او هم‌چنان فرد فعالی باقی ماند.

او با هیتلر ملاقات کرد و گفت: «اوه! او مرد خارق‌العاده‌یی است. او صلح‌خواه است. او یک مسیحی است. او یک انسان است».

و حتی بعد از این‌که جنگ آغاز شد در سال۱۹۳۹ او برای صلح کارزار می‌کرد.

از سپتامبر ۱۹۳۹ تا ماه مه ۱۹۴۰ چیزی بود که به آن جنگ احمقانه می‌گفتند.

البته خیلی احمقانه نبود، چون هیلتر در حال اشغال و قتل عام و تخریب بود.

اما برای فرانسه و انگلیس این یک جنگ احمقانه بود، چرا که آنها درست درک نمی‌کردند.

اما این آقا تا قبل از این که فوت کند خواهان صلح بود. او جنبش تسلیم‌شدن به هیتلر را راه‌اندازی کرد.

چون صلح هیچ معنای دیگری در آن شرایط نداشت.

این آقا همراه بسیاری، بزرگ‌ترین مسئول برای بزرگ‌ترین فاجعه برای بزرگ‌ترین غیبت صلح که ما در عمرمان مشاهده کرده‌ایم بودند.

این چیزی است که ما باید به خاطر بسپاریم.

آنهایی که می‌گویند آوردن جانیان قتل عام ۱۹۸۸ به‌پای میز محاکمه اولویت ندارد، آنها دارند سران رژیم ایران را دعوت می‌کنند که ادامه بدهند

و همین را تکرار کنند وبه قتل عام هزاران زن و مرد جوانی بپردازند که آنها را به‌اتهام اعتراض به رژیم آخوندها و آزادی‌خواهی دستگیر کرده‌اند این کاری است که اینها می‌کنند.

آنهایی که نمی‌خواهند بدیهی‌ترین حقایق را ببینند، مثل حمله رژیم به نفتکش‌ها، و می‌گویند ما نیاز به تحقیق داریم که ببینیم آیا آنها این کار را کرده‌اند یا نه؛ آنها دارند راه را به‌سمت جنگ صاف می‌کنند. ما باید خیلی واضح بگوییم که این افراد بدترین دشمنان صلح هستند. آنها بدترین دشمنان آزادی هستند.

ما نمی‌توانیم حتی برای یک دقیقه غفلت کنیم.


ما باید همان انرژی را داشته باشیم که شما هم‌اکنون از خود نشان دادید با این سازندگی‌ها و سرسبزی.

ما باید با انرژی مشابه به همه بگوییم که نه. این یک صلح دروغین است.

این صلح گورستان است که ما را به‌جایی نمی‌رساند.

ما نمی‌توانیم کاری را که رژیم ایران با مردم ایران می‌کند تحمل کنیم. ما نمی‌توانیم کاری را که رژیم ایران با همسایگانش می‌کند تحمل کنیم.

کاری را که در یمن می‌کند. کاری را که در سوریه کرده است. همان‌گونه که خانم رجوی گفتند.

به‌خاطر داشته باشید حداقل ۵۰۰هزار نفر کشته شده‌اند در این جنگ وحشتناک و جنایتکارانه. آیا این صلح بود؟

آیا این چیزی بود که می‌خواستیم؟ آیا می‌توانیم اینها را فراموش کنیم؟

آیا شکی داریم که آنها جنایت‌هایشان را ادامه و افزایش خواهند داد اگر کاری درباره آنها نکنیم؟

آیا می‌توانیم شکی داشته باشیم که بعد از آن که آنها سال گذشته از هواپیماهای مسافربری، خطوط هوایی اتریش، برای انتقال مواد منفجره به اروپا استفاده کردند تا در گردهمایی مقاومت ایران در پاریس بمب‌گذاری کنند،

آیا می‌توانیم باور کنیم که اگر آنها این کار را بکنند بدون این‌که با مجازات روبرو شوند، دوباره آن‌را مرتکب نخواهند شد؟‌

این باید روشن باشد. هر جا که هستیم با تمام امکاناتی که در دسترس داریم.

بنابراین دوستان عزیز، باید به شما بگویم اگر چه باید به شما تبریک گفت، ولی ما هنوز به مقصد نرسیده‌ایم.

ما به مقصد نرسیده‌ایم مگر زمانی که یک دولت دموکراتیک در ایران روی کار آمده باشد.

تا زمانی که دموکراسی وجود داشته باشد.

زمانی که مردم جهان به ایران نه به‌عنوان یک تهدید بلکه به‌عنوان سرزمین همان انسان‌های بزرگی نگاه کنند که در این ساختمان یادبودشان وجود دارد.

مثل ستارخان، او که سمبل دموکراسی و جنبش مشروطه بود، یا محمد مصدق یک ملی‌گرا که راه مقاومت را در برابر سلطه استعماری بر منابع ملی گشود

و البته مسعود رجوی که در برابر رژیم‌ آخوندی ایستادگی کرد.

ایران باید به این قهرمانان شناخته شود و پیشرفت‌هایی که آنها رقم زدند.


ایران باید به مردم پرافتخارش شناخته شود، نه به آخوندهای حاکم کنونی. شما تا زمانی که این کار را انجام نداده‌اید، نمی توانید بگویید به پایان رسیده‌اید.

این چیزی است که شما باید انجام بدهید.

متشکرم.

 
لطفا به اشتراک بگذارید: