اعتراف به طرد و منفوریت اجتماعی – قیام ایران
حرفهای خامنهای بیانگر هراس و وحشت او از منفوریت اجتماعی
گفتگو با خسرو شکرالهی
ولی فقیه ارتجاع دیروز گماشتههای خودش در نمایشهای جمعة سراسر کشور را به بیت خودش فراخوند و برای اونها صحبت کرد و برای اونها از باید و نباید کارشون صحبت کرد و بهشون رهنمود داد. مهمترین نکاتی که خامنهای با آنها مطرح کرد چی بود؟
چرا خامنهای در این شرایط این حرفها رو میزنه؟ و مسائل اجتماعی و مسائل سیاسی که او در سخنرانی امروزش به اونها اشاره کرد، چه ارتباطی با هم دارند؟ اینها سوالاتی است که در گفتگوی امروز با خسرو شکراللهی در میان میگذاریم.
س: میدانیم که نمایشهای جمعه از مهمترین تریبونهای اجتماعی رژیمه و شبکة امام جمعهها در سراسر کشور، یکی از اهرمهای پیشبرد سیاستهای سیاسی و تبلیغاتی رژیمه؛ مهمترین و عمدهترین حرف خامنهای با اینها چی بود؟
ج: خامنهای در واقع به مهمترین بحرانهای رژیم اشاره کرد. یکی بحران اجتماعی و طرد و منفوریت رژیم و یکی هم بحران سیاسی و موضوع مذاکره بر سر برجام یا در واقع بر سر هستهیی و توان موشکی رژیم، رابطه با اروپا و موضوع توقیف نفتکش رژیم.
حرفهای خامنهای بیانگر هراس و وحشت او از منفوریت اجتماعی و بخصوص تنفر جوانها و رویگردانی آنها از رژیم بود. مثلا آنجا که گفت: «مردمی بودن و انس با مردم بهصورت واقعی و غیرتصنعی» را از ضروریات سلوک عملی ائمه جمعه است» و افزود: پیگیری مشکلات مردم با چهره باز و گشاده، اجتناب از رفتن به سمت صاحبان ثروت و قدرت و افراد چربزبان، و مراقبت از نزدیکان و فرزندان، از موارد مهم در سلوک عملی ائمه جمعه است».
معنی این حرفها روشنه، اعتراف به اینه که این گماشتههای خامنهای در هر شهر و استانی مورد خشم و نفرت مردم هستند، چرا که آنها و وابستگان به آنها و پسران و آقازادههای آنها از آمران اصلی سرکوب و در همدستی با باندها و عناصر غارتگر، از عاملان اصلی چپاول مردم هستند. و خامنهای مجبور بود در علن بگه که سر سفرة صاحبان ثروت و مکنت کمتر بنشینید.
یا با اعتراف به سخیف بودن مطالبی که این آخوندهای جنایتکار به عنوان خطبة جمعه هر هفته عرضه میکنند، به طور خندهداری از ضرورت غنیسازی خطبههای نماز جمعه که حاوی پاسخ به سؤالات مختلف مردم بهویژه جوانان باشد. صحبت کرد.
ایشان «ارتباط و انس با جوانان» را بهترین راه درک مسائل و ابهامات ذهنی آنان دانست.
س: چرا میگید حرفهای خامنهای بیانگر منفوریت اجتماعی و ورشکستگی تمام عیار رژیم بود؟
ج: روشنه که خامنهای با همین عبارات و بیان دجالگرانه اعتراف میکند؛ اما در بیان همین حرفها هم به شدت دچار ضد و نقیض گویی میشه. مثلاً از یک طرف میگه پای درد دل مردم بنشینید و به حرفهاشون گوش بدید و با اونها همدردی کنید و از طرف دیگه تاکید کرد: « نباید به محض دیدن مشکلی در دستگاههای دولتی، قضائی و یا مراکز دیگر، آن را در خطبهها مطرح کرد، چراکه تأثیر مثبت ندارد، موجب افزایش شکافها و اختلافها میشود».
چرا که « تمرکز دستگاههای تبلیغاتی دشمن بر «ناکارآمدنمایی نظام» و «ناامید کردن مردم» است. اما آنچه را که خامنهای با ایما و اشاره بیان میکرد، روزنامة جمهوری (۲۵تیر) با وضوح بیشتری به منفوریت رژیم و این دم و دستگاه آخوندی، اعتراف کرده و از جمله مینویسد: « اینکه در سالهای اخیر تعداد شرکتکنندگان در نمازهای جمعه کم شده و همواره رو به کاهش است به این دلیل است که نسبت به وجود شرایط لازم در ائمه جمعه مسامحه شده»
در دهههای اخیر انرژی و پول زیادی برای ساختن مصلی در شهرهای مختلف صرف شده ولی برای ارتقاء سطح کیفی ائمه جمعه سرمایهگذاری قابل توجهی نشده است و در نتیجه نمازخانه داریم ولی نمازگزار نداریم و تعداد نمازگزاران جمعه سراسر کشور در هر جمعه در مقایسه با جمعیت نمازخوان، بسیار ناچیز است. مهمتر اینکه وجود جوانها در نمازجمعه بسیار اندک است. این، یعنی ائمه جمعه با نسل کنونی رابطه چندانی ندارند.
جالب است که در همان جلسة خامنهای آخوند حاج علی اکبری رئیس شورای سیاستگذاری ائمهی جمعه، گفت که در ۹۰۰ شهر، نماز جمعه اقامه میشود. و این روزنامة حکومتی میگفت این تعداد نماز جمعه که اکثراً هم خالی است و واقعاً در بسیاری شهرها عدد شرکت کنندگان از انگشتان دو دست هم کمتر است مایة آبرو ریزی است و بیاییم چند جا را تعطیل کنیم و از میان آنها یکی را باقی بگذاریم.
س: خامنهای علاوه بر به وضعیت اجتماعی رژیم که اشاره کردید، به بحران هستهیی رژیم هم پرداخت و به موضوع توقیف نفتکش رژیم هم اشاره کرد؛ چرا این موضوعات رو در رابطه با امام جمعهها هم مطرح کرد؟
ج: البته خامنهای در هر سخنرانی، فارغ از این که مخاطبانش چه کسانی هستند، مهمترین مسائل و بحرانهای مبتلابه رژیم را بیان میکند، اما بجز این، این داو مسألیه سیاسی و اجتماعی دو چیز نیست و دو وجه یک واقعیت است. این واقعیت که رژیم در همة زمینهها دچار بنبست و فلج است.
در زمینة اجتماعی به رغم این حرفهای دجالگرانة خامنهای از آنجا که هیچ راه حلی جز سرکوب و اعدام ندارد، میبینیم که در همین روزها چطور اعدامها را افزایش داده و حتی اعدام در ملأعام را که گفته بود دیگر نخواهد کرد، از سر گرفته. همین طور بگیر و ببند به بهانة حجاب و عفاف و امر به معروف و غیره...
کمااین که در صحنة سیاسی و دیپلوماسی نیز با هدف وقت کشی به ارسال علامتهای ضد و نقیض ادامه میدهد، از یک طرف ظریف را برای گدایی سیاسی با آنهمه خفت و ذلت به آمریکا میفرستد و از طرف دیگر خودش به صحنه میآید و «از دل بریدن مسئولان از بیگانگان » ابراز خوشحالی میکند و ایادیاش هم تأکید روی تأکید که موضوع موشکی غیر قابل گفتگو و غیرقابل بحث است و... یا خود خامنهای با تهدید مجدد انگلستان به تلافی و گروگان گرفتن نفتکش، چنگ و دندان تروریستی نشان میدهد.
س: خامنهای نسبت به وضعیت جوانان و رابطه اونها با رژیم هم به امام جمعههاش هشدار داد و گفت که به سؤالها و ابهامهای آنها جواب بدهید؛ که این اعتراف قابل توجهی بود؛ چرا چنین اعترافی کرد؟
ج: خامنهای به شدت از وضعیت اجتماعی رژیم احساس خطر میکند. خامنهای خوب میداند، مابهازای جوانهایی که پشت به رژیم کردهاند، مابه ازای نیروهایی که از رژیم ریزش میکنند، مابهازای خلوت شدن هفته به هفتة نمایشهای جمعة رژیم، نیروهای اجتماعی به قطب دیگر، قطبی که کمر به براندازی و نابودی این رژیم بسته روی میآورند و پشت آن قرار میگیرند.
در جامعة اختناق زده، این واقعیتها را نمیتوان به چشم دید یا امکان نظرسنجی و رای گیری وجود ندارد یا نمی توان با عدد و رقم نشان داد و گفت که رشد کانونهای شورشی با چه آهنگی پیش میرود. اما هر ناظر خارجی هم میتواند مثلاً با نگاهی به تظاهراتها و گردهماییهای مقاومت ایران که سه نمونة آنرا در هفتههای اخیر در بروکسل و واشنگتن و برلین دیدیم و از حضور جوانان ایرانی در این تظاهراتها، بسیاری واقعیتهای مربوط به جامعة تحت اختناق ایران را دریابد.
کما این که آقای جولیانی خطاب به لابیهای و حامیان رژیم میگفت اگر مجاهدین چنان که شما میگویید در ایران حمایت اجتماعی ندارند، پس چرا رژیم این طور دیوانه وار هواداران آنها را میگیرد و زندانی میکند و میکشد؟ آیا دیوانه است؟ چرا این قدر از آنها می ترسد چرا علیه آنها این همه توطئه و بمبگذاری میکند؟
و خواهر مریم هم در سخنرانی خود گفتند: رژیم و آنهایی که در جبهه رژیم، رو در روی مردم ایران قرار گرفتهاند، میگویند و تکرار میکنند که این مقاومت در داخل ایران پایگاهی ندارد و ما میگوییم و تکرار میکنیم که اگر رژیم راست میگوید یک روز و فقط یک روز، بگذارد که ما در سراسر ایرانتجمع و تظاهرات مسالمتآمیز داشته باشیم. البته این را نگذاشته و باز هم نخواهد گذاشت. چرا؟ چون خوب میداند که بهسرعت برق و باد جارو میشود.
مطالب مرتبط
دروغ درمانی در تله دوگانه تحریمها و برجام – قیام ایران
دروغدرمانی در تله دوگانه تحریمها و برجام