اولتیماتوم و دور شدن اروپا از رژیم – قیام ایران
نگرانی اروپا در مورد نقض تعهدات توافقنامه برجام
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
خبر و نظر:
روز گذشته نشست وزیران خارجه اتحادیه اروپا در بروکسل برای بررسی برجام برگزار شد. رسانههای حکومتی روایتهای متفاوتی از این نشست ارائه کردند. «نشست وزیران خارجة کشورهای اروپا حاضر شدند، اما حرف جدیدی نداشتند. اما بر خلاف تلویزیون رژیم که مدعی است وزیران خارجه اروپا، در بروکسل حرف جدیدی نداشتند،
یک رسانة حکومتی دیگر یعنی روزنامة جهان صنعت (۲۵تیر) در این باره مینویسد: جهان صنعت: سفیر آمریکا در اتحادیه اروپا قبل از برگزاری نشست بروکسل گفت: باید فشار بر (رژیم) ایران افزایش یابد، ما فکر میکنیم اکنون زمان مناسب اقدام اروپاییها علیه این (رژیم) فرارسیده و آنان هم مانند آمریکا باید رفتارهای (رژیم) ایران در منطقه و جهان را محکوم کنند...
ژان ایو لودریان، پیش از حضور در نشست وزرای خارجه اتحادیه اروپا در بروکسل گفت: تهران باید از تصمیمش مبنی بر عدم پایبندی به بخشهایی از توافق [هستهای] صرفنظر کند. مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تاکید کرد: میخواهیم (رژیم) ایران با تعهد کامل خود به برجام بازگردد...
جوسپ بورل وزیر خارجه اسپانیا هم در بروکسل درباره برجام گفت: (رژیم) ایران باید به طور کامل به تعهدات برجامی خود پایبند باشد. الکساندر شالنبرگ وزیر خارجه اتریش گفت: راهکار کاهش در برابر کاهش از سوی (رژیم) ایران مورد قبول جهان نیست. جهان به چنین راهکاری نیاز ندارد».
اولتیماتوم
بیانیة ۳کشور بزرگ اروپا که در رسانههای رژیم هم انعکاس یافته، بیانگر هشدارهای اولتیماتوم گونة آنها به رژیم است. در این بیانیه از جمله آمده است: . ما به شدت نگران تصمیم ایران برای انباشت و غنیسازی اورانیوم بیش از حد مجاز هستیم. به علاوه، سه کشور ما عمیقاً نگران حملاتی است که شاهد آن در خلیج فارس و فراتر از آن و تشدید اوضاع امنیتی در منطقه هستیم...
در حالی که ما همچنان از برنامه جامع اقدام مشترک حمایت میکنیم، ادامه آن مشروط بر پایبندی کامل ایران بوده و قاطعانه از ایران میخواهیم تا از تصمیمات اخیر خود در این زمینه بازگردد. به گزارش سایت حکومتی مشرق، در ادامه انتشار این بیانیه، ژان ایولودریان، وزیر امور خارجه فرانسه روز دوشنبه ۲۴ تیرماه و پیش از برگزاری نشست وزرای خارجه اتحادیه اروپا در بروکسل،
درباره کاهش تعهدات برجامی (رژیم) ایران ابراز نگرانی کرد و گفت: «شرایط جدی است. افزایش تنش میتواند به تقابل منتهی شود و این موضوع که (رژیم) ایران تصمیم گرفته که برخی از همکاریهای خود در زمینه اشاعه هستهای خودداری کند، عامل دیگری برای نگرانی است. این تصمیمی بد است».
خانم موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیة اروپا نیز با لحن ناامیدانهیی راجع بهبرجام گفت برجام در سلامت کامل نیست اما هنوز "زنده" است. او گفت: "شاید پیشبینی در این مقطع مناسب نباشد که بگوییم برجام چند روز، ماه یا سال در پیش دارد."
سخت ترین گذرگاه تاریخ
او افزود: "اما اجازه بدهید تاکید کنم، این درست است که ما در مرحله بسیار پیچیدهای هستیم، شرایط حتی از شرایط چهار سال پیش که برجام امضا شد پیچیدهتر است، البته این شاید سختترین گذرگاه تاریخ نباشد اما توافق هنوز پابرجاست و ابزاری است که برای حل مسئله هستهای ایران ما سعی میکنیم از آن استفاده کنیم."
در چنین شرایطی ظریف وزیر خارجة رژیم به بهانة شرکت در برخی اجلاسهای ملل متحد به نیویورک رفته، به تلاش برای باز کردن راه از آمریکا دست زده است. اما در آمریکا با برخوردهای تحقیرآمیز آمریکا که محدودیت تردد او را افزایش دادهاند روبرو شده است.
سایت حکومتی فرارو تحت عنوان رمزگشایی از سفر غیرمعمولی ظریف به آمریکا مینویسد: دیپلمات ارشد آمریکا به روزنامه واشنگتنپست گفته ظریف و هیئت ایرانی در نیویورک میتوانند به مقرهای سازمان ملل، دفتر نمایندگی ایران و اقامتگاه نماینده ایران در سازمان ملل بروند.
همه این اماکن به یکدیگر نزدیک هستند. بنابراین، ظریف دیگر نمیتواند برای سخنرانی به اندیشکدهها برود یا به استودیوی رسانههای بزرگ وارد شود. پمپئو در توجیه این محدودیت گفت: «دیپلماتهای آمریکا نمیتوانند در تهران پرسه بزنند. بنابراین، ما هم هیچ دلیلی نمیبینیم که دیپلماتهای ایرانی آزادانه در شهر نیویورک پرسه بزنند.»
گفتگوی سیاسی
در حالیکه موضوع برجام به نقاط حساسی رسیده، روز گذشته ۳ کشور اروپایی بیانیهای در رابطه با برجام منتشر کردند. حرف اروپا در این بیانیه چیست؟ آیا حرف نانوشتهای هم در اون هست؟ در رابطه با نجات برجام، الان توپ در زمین کدام طرف است؟
س: دیروز ۳ کشور اروپایی در رابطه با برجام بیانه دادن. از متن این بیانیه اینطور برمیاد که ابراز نگرانی نسبت به «عبور رژیم ایران از برخی تعهدات» برجامیاش هست. این نگرانی در شرایط کنونی چه معنیای دارد؟
ج: فکر نکنم این بیانیه ابراز نگرانی باشه. بلکه فراتر از نگرانی، یک هشدار به رژیمه. این هشدار هم مشخصا در رابطه با اجرایی شدن مکانیزم ماشه هست...
س: مکانیزم ماشه؟ اتفاقا موگرینی بعد از این بیانه به روشنی گفت هدف مکانیزم ماشه نیست و «قصد فعال کردن سازوکار حل اختلاف (همون مکانیزم ماشه) را ندارند». پس شما با چه استدلالی میگید بیانیه اتحادیه اروپا هشدار نسبت به راهاندازی مکانیز ماشه هست؟
ج: بله خانم موگرینی چنین حرفی زد. اما در رابطه با موضوع برجام الان شرایط بسیار حساس شده. کما اینکه وزیر خارجه فرانسه هم گفت: «شرایط جدی است!» خب در چنین شرایطی که حساسیت و تنش در رابطه با برجام هم رو به افزایش هست، انواع مواضع گرفته میشه که خیلیها بر اساس خواست طرف موضعگیرنده است.
خب روشنه موگرینی که نمایندگی میکنه اساسا اروپایی که خواستش ادامه مماشات و ماده اون (برجام) با رژیمه، اینجا داره خواست اروپا رو میگه. چرا؟ چون خودشون هم میگن تنها نخ وصل رژیم و اروپا الان (سیاسی و...) برجامه. پس اگه این نخ وصل پاره بشه یعنی اروپا تمام عیار در جبهة آمریکا پرت میشه و مقابل رژیم قرار میگیره.
از طرفی سیاست مماشات نمیخواد این نخ وصل پاره بشه. به خاطر مسائل مختلف که یکیش بازار ایرانه. خب این خواست در یک موضع شفاهی کسی مثل خانم موگرینی بازتاب پیدا میکنه. اما وقتی تئوریکای اروپا (۳کشور اصلی) بیانیه رسمی میدن، اون بیانه فراتر از خواستشون، بر پایه بسیاری واقعیتها سوار شده.
س: خب مگه در بیانیه ۳کشور اروپایی بحثی از راه اندازی مکانیزم ماشه شده؟
ج: لفظ مکانیزم ماشه رو بکار نبردن، اما به زبان سیاسی و دیپلماتیک این موضوع رو روی میز رژیم گذاشتن. میگن: «در حالی که ما همچنان از برنامه جامع اقدام مشترک حمایت میکنیم، ادامه آن مشروط بر پایبندی کامل ایران بوده و قاطعانه از ایران میخواهیم تا از تصمیمات اخیر خود در این زمینه بازگردد». این حرف یعنی چی؟
از منظر اروپا کل داستان برجام که به این وضعیت دچار شده که موگرینی هم میگه: «در سلامت نیست اما هنوز زنده است»، ۲ طرف داره. آمریکا و رژیم. موضع آمریکا که روشنه. گفته این احمقانهترین، بدترین و زیانبارترین توافق تاریخ آمریکا بوده که ۱۵۰ میلیارد دلار دست اصلیترین حامی تروریسم در جهان قرار داده که آنها را صرف تروریسم، دخالت منطقهای و نقض حقوقبشر کرده.
برای همین به قاطعترین شکل از برجام خارج شده، تحریمها رو برگردونده و سیاست فشار حداکثری رو هم در پیش گرفته. برای همین اروپا از نظر تعادلقوا کاری هم نمیتونه با آمریکا بکنه. طرف دیگه رژیمه. حرف رژیم اینه که آمریکا که از برجام خارج شد تحریمها برگشت، اروپا باید مسئله فروش نفت و تبادلات بانکی رژیم رو حل کنه. صراحتا هم گفتند اینستکس هم شوخیای بیش نیست و تنها یک ماشین زیبای بدون بنزینه.
بعد از یکسال هم که تحریمها در حال خفه کردش هستند، مجبور به خودزنی شده و در گامهای ۲ماهه داره از تعهدات برجامیش کوتاه میاد و نقض میکنه. حالا اروپا که در پی نجات برجامه، بین رژیم و آمریکا، در منطق تعادلقوا اروپا که نمیتونه به آمریکا چیزی رو دیکته کنه. بنابراین اروپا سر سلاحش رو مجبوره سمت رژیم بگیره! حرفش با رژیم چیه؟ میگه: «ادامه برجام مشروط بر پایبندی کامل ایران بوده و قاطعانه از ایران میخواهیم تا از تصمیمات اخیر خود در این زمینه بازگردد».
ادامه برجام
ادامه برجام مشروط به پایبندی کامل ایرانه یعنی چی؟ یعنی اینکه رژیم نه تنها باید روند کوتاه آمدن از تعهدات برجامیش رو متوقف کنه، بلکه همین گامهایی رو که برداشته (بالا رفتن از حد ذخیره اورانیوم-افزایش غلظت غنیسازی بیش از حد مجاز) رو به حالت قبل برگردونه. کما اینکه موگرینی میگه: «این موارد کاملا برگشت پذیرند». یعنی داره به رژیم میگه مسیری که داری همینه!
اگر نکنه چی؟ قبلش گفته بود «ادامه برجام مشروط» به این اقدامه. پس اگه نکنه یعنی برجام روند پایان خودش رو آغاز میکنه. مکانیزم این مسیر چیه؟ در ماده ۳۶برجام این مکانیز تعریف شده: «مکانیزم ماشه». یعنی در کمتر از ۷۵ روز تمامی تحریمهای بینالمللی برمیگرده، ۶ قطعنامه شورای امنیت برمیگرده و تهدید رفتن زیر فصل ۷ منشور ملل متحد.
بنابراین اتفاقا هشدار جدی نسبت به راه افتادن مکانیزم ماشه، قسمت نانوشته و نامرئی بیانیه اتحادیه اروپاست که البته اونهاییکه باید بفهمند، یعنی مشخصا رژیم، بسیار خوب این سطور نانوشته رو دیده و میخونن. در حقیقت ماشه سلاحی با صداخفهکن روی سر رژیم قرار گرفته!
س: اما اروپا که همواره در پی حفظ برجامه. چرا باید به قول شما ماشه سلاحی با صداخفهکن رو روی سر رژیم بذاره؟
ج: آخه ما در رابطه را برجام در ابدای یک راه نیستیم. در انتهای یک مسیری هستیم که تمام راههای فرعی تو اون هم آزمایش شده. بله طبعا که اروپا در پی حفظ برجامه. اما به قول رسانههای مختلف الان «اروپا در تنگنا» قرار گرفته. یعنی چی؟
یعنی اینکه برای حفظ برجام تنها و تنها یک مسیر باقی مونده. اونهم توقف رژیم در روند عدول از تعهدات برجامی و غلطکردن گویی نسبت به همون ۲گامی که تا الان برداشته و بازگشت از اونها.
رژیم هم به اروپا میگه باشه حاضریم، اما به شرط اینکه مسئله نفت و معاملات بانکی ما رو حل کنی! در نشست وین ۲ هفته پیش اروپا هم به رژیم با زبان روشن گفت از این چیزها خبری نیست، سقف چیزی که میتونیم بهت بدیم اینستکس هست که فقط موارد انساندوستانه و غیر تحریمی رو در بر میگیره. تو هم حق نداری از برجام خارج بشی!
پس توپ برجام تو زمین رژیمه. رژیم ۲راه داره: اول: کوتاه بیاد، غلطکردم بگه و این مسیر رو برگرده. در این حالت تنها برجامی براش حفظ شده که هیچ تاثیری در تحریمها نداره، با این بازگشت همه طرفها هم فهمیدن چقدر ضعیفه و حتی قدرت یک مانور رو هم نداره. در نتیجه فشارها باز هم بیشتر خواهد شد. دوم: همین مسیر رو ادامه بده. که جوابش رو در همین بیانیه اتحادیه اروپا گرفته: مکانیزم ماشه!
س: رژیم کدوم مسیر رو در پیش خواهد گرفت؟
ج: خیلی بعیده رژیم مسیر اول رو بره. یعنی نمیتونه. حتما هم قبل از در پیش گرفتن این مسیر همینجاها رو خوندن و با وجود این چنین مسیری رو انتخاب کردن. چرا؟ چون یک واقعیت دیگه هست: خفگی! ببینید، در سال ۹۲ دقیقا همین اتفاق افتاد. وقتی در بهمن ۹۰ تحریمها جدی شد و به حوزه نفتی و بانکی گسترش پیدا کرد، رژیم فقط یک سال تونست تحمل کنه.
و با وجود اینکه خامنهای سالیان میگفت: یک قدم از اتمی کوتاه نمیآییم، یکباره در اوایل سال ۹۲ گفت: نرمش قهرمانانه و بروید مذاکره کنید! بعد هم رسانههای خودش گفتن «خفگی اقتصادی» بوده که نظام رو مجبور کرده «بر روی زانوان خونین پای میز مذاکره و زهرخوری اتمی برن. اما اون موقع به یک علت مسیر مذاکره در برابر رژیم باز بود: سیاست مماشات.
هرچند برای مدتی محدود اتمی رژیم رو (البته با تضمینهای ناکافی) فریز کردند، اما امتیازات کلانی بهش دادن. مثل دخالت منطقهای و چشم بستن بر تروریسمش و... خب الان هم یکسال که از تحریمها گذشته، باز رژیم به نقطه خفگی رسیده. اما آیا الان راه مذاکره به روش بازه؟ مطلق! چون سیاست مماشات نیست، ماده مذکره یعنی ۱۲ شرطی که حکم خودکشی از ترس مرگ رو برای رژیم داره.
خب رژیم چون هیچ راهی نداره، مجبور شده رو بیاره به خودزنی تا بلکه و شاید از اروپا باجی بگیره. اینجاها را هم خوانده. یعنی مکانیزم ماشه. اما در یک اجبار این کار رو کرده. گزینه دیگهای نداره. این وسط اتفاق مهم دیگهای هم که افتاده، شقه شدن اروپا به عنوان حامی اصلی بینالمللی رژیمه. چون رژیم نمی تونه کوتاه بیاد، اروپا هم از یک طرف میخواد برجام حفظ بشه، از طرفی مجبوره رو به مکانیزم ماشه بیاره.
لاک دفاعی
حاصل این شکاف این میشه که انگلیس به میزان بسیار زیاد به سمت جبهة آمریکا میره، آلمان هم بینابین قرار میگیره و فرانسه هم با وجود همه تلاشها، اما مستمر بالا و پایین میشه. همین اروپاییکه تا ۲ماه پیش موضعش در برابر آمریکا در مورد برجام، بسیار بالاتر از الان بود،
اکنون به لاک دفاعی افتاده و به قول وزیر خارجه فرانسه: «ما در مرحله بسیار پیچیدهای هستیم، شرایط حتی از شرایط چهار سال پیش که برجام امضا شد پیچیدهتر است»، و موگرینی هم در رابطه با مرگ برجام میگه: «شاید پیشبینی در این مقطع مناسب نباشد که بگوییم برجام چند روز، ماه یا سال در پیش دارد!» بنابراین، اصلیترین حامی بینالمللی رژیم اینطور دچار شقه شده.
س: بهرحال اروپا یک سیاستی در در پیش گرفته و هنوز امید داره که رژیم کوتاه بیاد. آیا امکان چنین تابلویی هست؟
ج: در سیاست که هیچ چیز منتفی نیست. اما برای دیدن شرایط باید بر واقعیتها تکیه کرد. واقعیت اینست که این رژیم توان و ظرفیت کوتاه آمدن ندارد. در مورد همین مسیر گفتیم، اگر توقف بزنه و برگرده یعنی ضربه جدی و کاری به خودش. یعنی برای نجات از خفگی باید وارد مسیر دیگری بشه. اون مسیر چی هست؟ مذاکره! مذاکره هم یعنی ۱۲ شرط. ۱۲شرطی که رژیم به خاطر ماهیتش اگر بپذیرد یعنی حکم مرگ خود را امضا کرده!
بنابراین من فکر کنم دل بستن اروپا به اینکه رژیم از روندی که در پیش گرفته کوتاه بیاید، سرابه. اگر این رژیم توان و ظرفیت بازگشت و مذاکره و تغییر رفتار رو داشت، خب مقاومت ایران از ۴۰سال پیش همین مسیر رو باهاش میرفت. کما اینکه در ۲ و نیم سال فعالیت سیاسی بعد از پیروزی انقلاب، مجاهدین همین روند رو با خمینی رفتن و تلاش کردن رژیم تغییر رفتار بده. نشد.
و مجاهدین هم با تئوری مشخص از فهمی که نسبت به ماهیت رژیم داشتن، هم بعد از این پراتیک ۲ و نیم ساله اعلام کردن تنها مسیر در برابر این رژیم قاطعیت مطلقه و هرگونه کوتاه آمدن و دل بستن به تغییر رفتار این رژیم، یعنی منتظر ماندن برای روزی که یک افعی کبوتری بزاید! برای همین هم الان حرف با اروپا دقیقا همین است که چرا به سراب دل بستین؟
چرا برای منافع زودگذر و حقیر اقتصادی بالاترین تهدیدها رو برای آینده اروپا به جون میخرید؟ مگه تجربه مماشات چمبرلن با هیتلر نشون نداد مماشات تنها راه جنگ و ویرانی را هموار میکند؟ چرا سیاست قاطعیت در برابر این رژیم را در پیش نمیگیرید؟ کما اینکه در کهکشان امسال برجستهترین شخصیتهای سیاسی روی همین واقعیت انگشت میگذاشتن.
برای نمونه:
سناتور پائولو کارزینی نماینده سابق سنای ایتالیا: «غرب باید نقطه پایانی بر سیاست مماشات بگذارد. ما باید از مردم ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران برای تغییر رژیم ایران حمایت کنیم». جان برد وزیر خارجه پیشین کانادا: «ایده گفتگو با رژیم ایران بسیار سادهلوحانه بود. هرگز نباید فراموش کنیم که سوابق این رژیم چه بوده است».
خب الان روند پر شتاب تحولات داره نشون میده که تا کجا انتظار مذاکرهپذیری، تغییر رفتار و تبدیل شدن این رژیم به یک حکومت عادی سرابه و یک راه و مسیر درست و اصولی بیشتر وجود نداره و اون هم قاطعیت محضه. قاطعیت هم یعنی به رسمیت شناختن حق مردم و مقاومت ایران برای سرنگونی این رژیم.
مطالب مرتبط
وزارت خارجه فرانسه: ما هرگونه اولتیماتوم از جانب رژیم را رد می کنیم
وحشت از عواقب خودزنی برجامی