معنی و پیامدهای تحریم ظریف – قیام ایران
قیام ایران - معنی و پیامدهای تحریم ظریف
گزارش و گفتگو با اسدالله مثنی
روز چهارشنبه ۹مرداد، دولت آمریکا جواد ظریف وزیر خارجة رژیم آخوندی را تحریم کرد. این اقدام بلافاصله در صدر خبرهای جهان قرار گرفت و بحث و تفسیرهای بسیاری را به دنبال داشت، توجهتون رو به گزارشی در این باره جلب میکنم:
وزارت خزانهداری آمریکا روز ۳۱ژوییه (۹مرداد) طی اطلاعیهیی اعلام کرد این تصمیم به این خاطر گرفته شده که ظریف به نمایندگی یا از طرف ولی فقیه عمل میکند یا بهطور مستقیم یا غیرمستقیم برای او کار میکند. استیون منوچین وزیر خزانه داری آمریکا گفت، «جواد ظریف برنامه غیر مسئولانه ولی فقیه را به اجرا میگذارد و سخنگوی اصلی این رژیم در سراسر دنیاست.
ایالات متحده یک پیام روشن به رژیم ایران می فرستد که رفتار اخیر این کشور مطلقا غیر قابل قبول است. در همان زمانی که رژیم ایران شهروندان ایران را از دسترسی به شبکه های اجتماعی محروم میکند، وزیر خارجه جواد ظریف پروپاگاند و اطلاعات گمراه کننده رژیم را از طریق همین رسانه های اجتماعی پخش میکند».
وزارت امور خارجه آمریکا در حساب توئیتری فارسی خود نوشت: «پرزیدنت ترامپ اخیراً رهبر ایران را که با پول مردم ایران خودش را ثروتمند کرده تحریم کرد. امروز، ایالات متحده جواد ظریف، مالهکش اعظم وی را نیز تحریم کرد. او مانند سایر اعضای مافیای خامنهای در رفتار یاغیگرانه رژیم همدست است.»
مایک پمپئو وزیر خارجة امریکا نیز در پیام توییتری خود نوشت: «اخیرا پرزیدنت دونالد ترامپ ولیفقیه (رژیم) ایران را که خودش را به هزینه مردم ایران ثروتمند کرده است مورد تحریم قرار داد. امروز، ایالات متحده جواد ظریف توجیه کننده اصلی او را لیست گذاری کرد. او دقیقا همانند بقیه مافیای خامنهای شریک جرم رفتار یاغیگرانة این رژیم است».
جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز دربارة لیست گذاری ظریف، طی مصاحبهیی با شبکة فاکس نیوز در پاسخ به این سؤال که هدف این اقدام چیست؟ گفت: «هدف این است که به رژیم ایران نشان دهیم بعد از آنکه توسط رونالد ریگان بعنوان کشورحامی تروریسم لیست گذاری شد، ما فعالیت های او را قابل تحریم می دانیم و هر سرمایه ای را که در آمریکا داشته باشد مسدود می کنیم
ما فعالیت های او و کسانی را که با او تجارت کنند، محدود می کنیم و این تصمیم بسیار مهمی است که پرزیدنت گرفته است. او حدود یک ماه پیش اعلام کرد که می خواهیم اینکار را انجام دهیم و اکنون آنرا به مورد اجرا گذاشتیم و حامل این پیام است که جواد ظریف را یک سخنگوی نامشروع برای (رژیم) ایران می دانیم».
جان بولتون افزود: (رژیم) ایران دقیقاً یک (رژیم) حامی تروریسم و بانکدار اصلی تروریسم در جهان است و بزرگترین تامین کننده مالی و بزرگترین تسلیح کننده تروریسم می باشد و در آن تردیدی نیست. ما نیروی قدس و سپاه پاسداران را بعنوان سازمان های تروریستی لیست گذاری کردیم که فکر می کنم این نشان می دهد ما نسبت به بیش از آنچه فقط به جاه طلبی های اتمی (رژیم) ایران برگردد، نگرانیم».
این لیستگذاری، واکنش بلافاصلة خود ظریف را در پی داشت. تلویزیون رژیم (۱۰مرداد) در این باره گفت: وزیر امور خارجه قرارگرفتن نامش در فهرست تحریمهای آمریکا را بی تاثیر دانست و گفت از اینکه من را چنین تهدید بزرگی برای برنامه های خود میدانید متشکرم. وزارت خزانه داری آمریکا در اقدامی غیر دیپلوماتیک و بر خلاف قوانین و عرف بین المللی نام وزیر خارجه ایران را در فهرست تحریمهای خود قرار داد
ظریف در یادداشت توییتی خود نوشت: دلیل امریکا برای تحریم کردن من این است که بنده «سخنگوی اصلی ایران در سراسر جهان» هستم... وی افزود: این تحریم نه بر من و نه بر خانواده من اثر دارد، چراکه من هیچ دارایی و منافعی در خارج از کشور ندارد. ممنون از اینکه به من به عنوان تهدیدی بزرگ در قبال برنامه تان نگاه می کنید».
شیخ حسن روحانی هم که در استان آذربایجان شرقی به سر میبرد، در واکنش به تحریم وزیر خارجة دولتش گفت: «دولت آمریکا میگوید در هر لحظهای آماده مذاکره با دولت ایران هستیم! بعد وزیر خارجه آن کشور را تحریم میکنند... آنها (با تحریم فقط شکست را تحمل می کنند و هیچ سودی ندارد؛ این تحریم به ضرر همه است، اروپا هم ضرر می کند،
ما هم ضرر می کنیم، اما در بخش منفعت این تحریمها، این تنها ملت ایران است که نفع می برد... ما در حوزه فناورهای نوین پیشرفت های بسیار خوبی کردیم». جهانگیری معاون روحانی نیز ضمن تعریف و تمجید از ظریف گفت: « تحریم ظریف دلیل دیگری بر ریاکاری و دروغگویی در باب دعوت به مذاکره است».
همون طور که در این گزارش دیدیم، تحریم و لیستگذاری رژیم، به عنوان یک رویداد و موضعگیری سیاسی، مورد توجه قرار گرفته و در خود رژیم هم موجب تلاطم جدیدی شده، در گفتگوی امروزمون با اسدالله مثنی میخواهیم درباره اهمیت و معنی و پیامدهای این اقدام صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
ج: بله، در اوایل تیر ماه گذشته، منوچین وزیر خزانه داری آمریکا ضمن اعلام تحریم خامنهای ولی فقیه رژیم و دفتر و داراییهای او گفت: ظریف وزیر خارجة رژیم نیز تحریم می شود؛ اما آمریکا تحریم ظریف را مسکوت گذاشت؛ گفته میشد که آن موقع ظریف در آستانة سفر به آمریکا برای شرکت در بعضی اجلاسهای ملل متحد بود و صحبت از این بود که ظریف میخواهد از این فرصت استفاده کند و از طریق آمریکا یک راه دیپلوماتیک باز کند.
همان زمان هم گفته میشد که آمریکا نمیخواهد با لیستگذاری ظریف، در حالی که رژیم ژست مذاکرهجویی گرفته، مارک ستیزهجویی بخورد. بنابراین میخواست به رژیم و به ظریف فرصت بدهد، یا به عبارت دیگر این یک تست بود. اما جواب این تست منفی از کار در آمد. خبرگزاری دولتی ایرنا امروز در مطلبی دربارة لیستگذاری ظریف با بیان این که «تحریم ظریف می تواند حاکی از تعلیق تلاشها برای یافتن راه حلی برای عبور از بحران باشد».
به شکست تلاشهای امریکا در جهت حل مسالمتآمیز مسأله اشاره کرده و مینویسد: «در شرایطی که طرح موضوع در فاصله بین سفر شینزو آبه نخست وزیر ژآپن به تهران و تلاشهای ماکرون، رئیس جمهور فرانسه، برای نوعی میانجیگری بین ایران و آمریکا انجام شد، حدس غالب این بود که تعویق اقدام در مورد تحریم ظریف در ارتباط با این تلاشها و امکان شکل گیری نوعی گفتگو بین طرفین بود.
با توجه به بی سرانجامی سفر آبه و گذشت بیش از سه هفته از تلاش های ماکرون می توان گفت که ترامپ دورنمای موافقت مقامات ایران با مذاکره را تیره دیده و دست به عملی کردن تهدید تحریم وزیر خارجه زده است». البته ایرنا به طور قابل فهمی کشتیربایی رژیم و گروگان گرفتن نفتکش انگلیسی در تنگة هرمز را که در همین فاصله صورت گرفته فراموش کرده،
اما آمریکا آن را فراموش نکرده و منوچین وزیر خزانهداری آمریکا در مورد علت این لیستگذاری گفت: ایالات متحده یک پیام روشن به رژیم ایران می فرستد که رفتار اخیر این کشور مطلقا غیر قابل قبول است». به عبارت دیگر به نظر میرسد همچنان که تحریم خامنهای جواب آمریکا به بمبگذاری نفتکش ژاپنی همزمان با دیدار نخستوزیر ژاپن با خامنهای در تهران بود، تحریم ظریف هم پاسخ کشتیربایی رژیم است.
ج: چرا، نه تنها با مواضع و حرفهای خامنهای در تناقض است، بلکه با حرفهای قبلی خود روحانی و بیشتر از آن با مواضع خود او در تناقض است. روحانی قبلاً میگفت آمریکا کدخداست و اروپا آقا اجازه است، مذاکره با اروپا وقت تلف کردن است، با خود کدخدا باید بست و بعداً گفت اگر کسی در فکر مذاکره با آمریکا باشد، دیوانه است.
روحانی از کشتیربایی و لگداندازیهای تروریستی پاسداران تمام قد دفاع کرده و گفته من دست آنها را میبوسم، اما حالا همین آدم طرفدار مذاکره شده و از این که امکان مذاکره از بین رفته، اظهار ناراحتی میکند. در واقع رژیم که قادر به مذاکره و تن دادن به الزامات آن نیست، میخواهد با ژست و فیگور مذاکره، ضمن این که طرف مقابل را به مخالفت با مذاکره و حل و فصل دیپلوماتیک مسائل متهم میکند،
با این بازی وقتیکشی کند تا شاید این موج از سر بگذرد؛ غافل از این که این روند، بازگشتناپذیر است و زمان هم قویا به زیان رژیم است، یعنی با گذشت زمان شرایط برای رژیم سختتر و مرگبارتر میشود و نه بهتر، این را سیر این جریان طی چند ماه گذشته نیز اثبات میکند.
ج: فرهنگ و واژگانی که آمریکا در مورد رژیم و در این مورد خاص نسبت به ظریف به کار میبرد، قبل از این که سیاسی یا به قول شما پلمیک و جدل سیاسی باشد، ناشی از آن است که در پروسهیی که طی شده، دولتمردان آمریکا به یک شناخت و درک عینیتر از این رژیم رسیدهاند.
مثلاً: این که در نظام استبداد مطلقة ولی فقیه، تنها فرد تصمیمگیرنده خود ولیفقیه و خامنهای است و بقیه تماماً مجری اوامر و منویات او هستند. روحانی و ظریف و الباقی، محلی از اعراب ندارند و نقش امثال ظریف تنها توجیه یا به قول وزارت خارجة امریکا مالهکشی جنایتها و افتضاحات خامنهای است.
جالب است که یکی از سایتهای حکومتی به نام دیپلوماسی ایرانی امروز ضمن شکو و شکایت از این که آمریکا این گونه القا میکند که «ظریف اختیاراتی ندارد و نمیتوانند با او مذاکره کنند» نوشته است: « البته در این باره ما هم مقصریم که متاسفانه با برخی برخوردها و رفتارهایمان این گونه وانمود کرده ایم که گویی ظریف کاره ای نیست و نماینده سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب نمی شود».
این که این رژیم به طور واقعی یک دولت نیست، اینها یک مشت باندهای تبهکار مافیایی هستند و هیچ منطقی و زبانی بجز قاطعیت و قدرت نمیفهمند و هر چیز غیر از آن را حمل بر موضع ضعف میکنند و جریتر میشوند. مثلاً مشابه حرفهایی را که در همین دو سه روز اخیر ما از پورمحمدی جلاد و آخوند رازینی جلاد شنیدیم، در کدام دیکتاتوری ممکن است بیان شود؟ این که در این رژیم باندهای مختلف بهرغم تضاد و تصادم منافعی که با هم دارند، اما در ماهیت هیچ تفاوتی با هم ندارند و به قول معروف سر و ته یک کرباسند.
ج: اولاً سیاست اعلام شدة آمریکا وارد آوردن فشار حداکثری اقتصادی و سیاسی به رژیم است. این سیاست نیز مبتنی بر این واقعیت است که مذاکره با این رژیم هیچ فایدهیی ندارد. رژیم پوسیدهتر و شکنندهتر از آن است که بتواند پای میز مذاکره بیاید و قادر به بده بستان باشد. بنابراین اگر حرف از مذاکره میزند، صرفا فریبکاری و برای دفعالوقت است. و اگر روزی واقعاً پای مذاکره و مصالحه بیاید، آن روزی است که سرنگونی را در یک قدمی خود دیده است.
درست مانند جنگ با عراق که بعد از عقبنشینی عراق از خرمشهر و بیرون رفتن قوای عراقی از خاک ایران، صلح کاملاً در دسترس بود، اما خمینی به مدت ۶ سال آن را صرفا به خاطر مطامع شیطانی خود و به قیمت ویرانی کشور و از بین رفتن جان و سلامتی بیش از یک میلیون نفر ادامه داد و تنها وقتی سایة ارتش آزادیبخش را بالای سر خودش دید و طنین شعار امروز مهران فردا تهران رزمندگان چارستون نظامش را به لرزه انداخت، حاضر به خوردن زهر آتش بس شد.
الان هم همان رژیم با همان ماهیت حاکم است. این همان منطق مقاومت ایران است که صحت و اصالت آن، در کورة ۴دهه نبرد چنگ در چنگ با این رژیم به اثبات رسیده است؛ منطقی بسیار روشن و متقن، که هر کس که دل در گرو منافع نامشروع با این رژیم نداشته باشد، آن را درک میکند و از آن تبعیت میکند.
این منطق را خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیدة مقاومت بارها در تریبونهای مختلف بیان کردهاند، از جمله در یکی از سخنرانیها در سلسله کهکشان امسال در تاریخ هشتم تیرماه در اشرف3 گفتند: « آیا بعد از همه حملات اکنون این واقعیت ساده بهمدافعان سیاست مماشات تفهیم شده است که سرچشمه جنگ در خاورمیانه همین رژیم است یا اینبار میخواهند به آخوندها جایزه صلح بدهند؟»
و افزودند: « مماشاتگران میخواهند قاطعیت در مقابل این رژیم را معادل جنگطلبی جلوه دهند، اما این یک فریب بزرگ است. هرگونه فرصت دادن به آخوندها فقط منجر به جریتر شدن آنها میشود. و راه آنها را باید بست». البته این حرف امروز مجاهدین و مقاومت ایران نیست، کما این که خواهر مریم در اردیبهشت ۹۴ در جلسهیی در سنای فرانسه نیز اعلام کردند: «تجربه مقاومت نشان داده است که آخوندها تنها زبان قاطعیت و قدرت را میفهمند».
و تاکید کردند «زمان آن است که قدرتهای بزرگ، دست از مماشات و امتیاز دادن به استبداد خونریز دینی و بانکدار مرکزی تروریسم و رکوردار جهانی اعدام بردارند و حق مردم ایران برای مقاومت و آزادی را بهرسمیت بشناسند». به نظر میرسد اکنون آمریکا پس از آزمودن همة راهها با این رژیم سرانجام و ناگزیر به واقعیت دربارة این رژیم رسیده است. امیدواریم که اروپا نیز به واقعیتهایی که تا کنون به اثبات رسیده گردن بگذارد و با مردم ایران و مردم منطقه و وجدانهای بیدار در سراسر جهان، علیه این رژیم که طاعون بشریت معاصر است، همراه و همنوا شود.
مطالب مرتبط
آسوشیتدپرس: تحریم ظریف یک اقدام بسیار غیرمعمول است
آسوشیتدپرس: تحریم جواد ظریف یک اقدام بسیار غیرمعمول برای مجازات وزیر خارجه یک کشور است
گزارش و گفتگو با اسدالله مثنی
روز چهارشنبه ۹مرداد، دولت آمریکا جواد ظریف وزیر خارجة رژیم آخوندی را تحریم کرد. این اقدام بلافاصله در صدر خبرهای جهان قرار گرفت و بحث و تفسیرهای بسیاری را به دنبال داشت، توجهتون رو به گزارشی در این باره جلب میکنم:
خبر و نظر:
وزارت خزانهداری آمریکا روز ۳۱ژوییه (۹مرداد) طی اطلاعیهیی اعلام کرد این تصمیم به این خاطر گرفته شده که ظریف به نمایندگی یا از طرف ولی فقیه عمل میکند یا بهطور مستقیم یا غیرمستقیم برای او کار میکند. استیون منوچین وزیر خزانه داری آمریکا گفت، «جواد ظریف برنامه غیر مسئولانه ولی فقیه را به اجرا میگذارد و سخنگوی اصلی این رژیم در سراسر دنیاست.
ایالات متحده یک پیام روشن به رژیم ایران می فرستد که رفتار اخیر این کشور مطلقا غیر قابل قبول است. در همان زمانی که رژیم ایران شهروندان ایران را از دسترسی به شبکه های اجتماعی محروم میکند، وزیر خارجه جواد ظریف پروپاگاند و اطلاعات گمراه کننده رژیم را از طریق همین رسانه های اجتماعی پخش میکند».
وزارت امور خارجه آمریکا در حساب توئیتری فارسی خود نوشت: «پرزیدنت ترامپ اخیراً رهبر ایران را که با پول مردم ایران خودش را ثروتمند کرده تحریم کرد. امروز، ایالات متحده جواد ظریف، مالهکش اعظم وی را نیز تحریم کرد. او مانند سایر اعضای مافیای خامنهای در رفتار یاغیگرانه رژیم همدست است.»
توجیه کننده اصلی
مایک پمپئو وزیر خارجة امریکا نیز در پیام توییتری خود نوشت: «اخیرا پرزیدنت دونالد ترامپ ولیفقیه (رژیم) ایران را که خودش را به هزینه مردم ایران ثروتمند کرده است مورد تحریم قرار داد. امروز، ایالات متحده جواد ظریف توجیه کننده اصلی او را لیست گذاری کرد. او دقیقا همانند بقیه مافیای خامنهای شریک جرم رفتار یاغیگرانة این رژیم است».
جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز دربارة لیست گذاری ظریف، طی مصاحبهیی با شبکة فاکس نیوز در پاسخ به این سؤال که هدف این اقدام چیست؟ گفت: «هدف این است که به رژیم ایران نشان دهیم بعد از آنکه توسط رونالد ریگان بعنوان کشورحامی تروریسم لیست گذاری شد، ما فعالیت های او را قابل تحریم می دانیم و هر سرمایه ای را که در آمریکا داشته باشد مسدود می کنیم
ما فعالیت های او و کسانی را که با او تجارت کنند، محدود می کنیم و این تصمیم بسیار مهمی است که پرزیدنت گرفته است. او حدود یک ماه پیش اعلام کرد که می خواهیم اینکار را انجام دهیم و اکنون آنرا به مورد اجرا گذاشتیم و حامل این پیام است که جواد ظریف را یک سخنگوی نامشروع برای (رژیم) ایران می دانیم».
جان بولتون افزود: (رژیم) ایران دقیقاً یک (رژیم) حامی تروریسم و بانکدار اصلی تروریسم در جهان است و بزرگترین تامین کننده مالی و بزرگترین تسلیح کننده تروریسم می باشد و در آن تردیدی نیست. ما نیروی قدس و سپاه پاسداران را بعنوان سازمان های تروریستی لیست گذاری کردیم که فکر می کنم این نشان می دهد ما نسبت به بیش از آنچه فقط به جاه طلبی های اتمی (رژیم) ایران برگردد، نگرانیم».
واکنش ظریف
این لیستگذاری، واکنش بلافاصلة خود ظریف را در پی داشت. تلویزیون رژیم (۱۰مرداد) در این باره گفت: وزیر امور خارجه قرارگرفتن نامش در فهرست تحریمهای آمریکا را بی تاثیر دانست و گفت از اینکه من را چنین تهدید بزرگی برای برنامه های خود میدانید متشکرم. وزارت خزانه داری آمریکا در اقدامی غیر دیپلوماتیک و بر خلاف قوانین و عرف بین المللی نام وزیر خارجه ایران را در فهرست تحریمهای خود قرار داد
ظریف در یادداشت توییتی خود نوشت: دلیل امریکا برای تحریم کردن من این است که بنده «سخنگوی اصلی ایران در سراسر جهان» هستم... وی افزود: این تحریم نه بر من و نه بر خانواده من اثر دارد، چراکه من هیچ دارایی و منافعی در خارج از کشور ندارد. ممنون از اینکه به من به عنوان تهدیدی بزرگ در قبال برنامه تان نگاه می کنید».
شیخ حسن روحانی هم که در استان آذربایجان شرقی به سر میبرد، در واکنش به تحریم وزیر خارجة دولتش گفت: «دولت آمریکا میگوید در هر لحظهای آماده مذاکره با دولت ایران هستیم! بعد وزیر خارجه آن کشور را تحریم میکنند... آنها (با تحریم فقط شکست را تحمل می کنند و هیچ سودی ندارد؛ این تحریم به ضرر همه است، اروپا هم ضرر می کند،
ما هم ضرر می کنیم، اما در بخش منفعت این تحریمها، این تنها ملت ایران است که نفع می برد... ما در حوزه فناورهای نوین پیشرفت های بسیار خوبی کردیم». جهانگیری معاون روحانی نیز ضمن تعریف و تمجید از ظریف گفت: « تحریم ظریف دلیل دیگری بر ریاکاری و دروغگویی در باب دعوت به مذاکره است».
گفتگوی سیاسی
همون طور که در این گزارش دیدیم، تحریم و لیستگذاری رژیم، به عنوان یک رویداد و موضعگیری سیاسی، مورد توجه قرار گرفته و در خود رژیم هم موجب تلاطم جدیدی شده، در گفتگوی امروزمون با اسدالله مثنی میخواهیم درباره اهمیت و معنی و پیامدهای این اقدام صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
س: حدود یک ماه پیش صحبت از تحریم ظریف بود، چرا آن موقع آمریکا در این مورد دست نگهداشت و حالا آن را عملی کرده است؟
ج: بله، در اوایل تیر ماه گذشته، منوچین وزیر خزانه داری آمریکا ضمن اعلام تحریم خامنهای ولی فقیه رژیم و دفتر و داراییهای او گفت: ظریف وزیر خارجة رژیم نیز تحریم می شود؛ اما آمریکا تحریم ظریف را مسکوت گذاشت؛ گفته میشد که آن موقع ظریف در آستانة سفر به آمریکا برای شرکت در بعضی اجلاسهای ملل متحد بود و صحبت از این بود که ظریف میخواهد از این فرصت استفاده کند و از طریق آمریکا یک راه دیپلوماتیک باز کند.
همان زمان هم گفته میشد که آمریکا نمیخواهد با لیستگذاری ظریف، در حالی که رژیم ژست مذاکرهجویی گرفته، مارک ستیزهجویی بخورد. بنابراین میخواست به رژیم و به ظریف فرصت بدهد، یا به عبارت دیگر این یک تست بود. اما جواب این تست منفی از کار در آمد. خبرگزاری دولتی ایرنا امروز در مطلبی دربارة لیستگذاری ظریف با بیان این که «تحریم ظریف می تواند حاکی از تعلیق تلاشها برای یافتن راه حلی برای عبور از بحران باشد».
به شکست تلاشهای امریکا در جهت حل مسالمتآمیز مسأله اشاره کرده و مینویسد: «در شرایطی که طرح موضوع در فاصله بین سفر شینزو آبه نخست وزیر ژآپن به تهران و تلاشهای ماکرون، رئیس جمهور فرانسه، برای نوعی میانجیگری بین ایران و آمریکا انجام شد، حدس غالب این بود که تعویق اقدام در مورد تحریم ظریف در ارتباط با این تلاشها و امکان شکل گیری نوعی گفتگو بین طرفین بود.
با توجه به بی سرانجامی سفر آبه و گذشت بیش از سه هفته از تلاش های ماکرون می توان گفت که ترامپ دورنمای موافقت مقامات ایران با مذاکره را تیره دیده و دست به عملی کردن تهدید تحریم وزیر خارجه زده است». البته ایرنا به طور قابل فهمی کشتیربایی رژیم و گروگان گرفتن نفتکش انگلیسی در تنگة هرمز را که در همین فاصله صورت گرفته فراموش کرده،
پیام روشن
اما آمریکا آن را فراموش نکرده و منوچین وزیر خزانهداری آمریکا در مورد علت این لیستگذاری گفت: ایالات متحده یک پیام روشن به رژیم ایران می فرستد که رفتار اخیر این کشور مطلقا غیر قابل قبول است». به عبارت دیگر به نظر میرسد همچنان که تحریم خامنهای جواب آمریکا به بمبگذاری نفتکش ژاپنی همزمان با دیدار نخستوزیر ژاپن با خامنهای در تهران بود، تحریم ظریف هم پاسخ کشتیربایی رژیم است.
س: روحانی در واکنش به تحریم ظریف شکوه و شکایت کرده که به این ترتیب معلوم نیست مذاکره چه وضعی پیدا میکند؛ آیا این با موضع اعلامی خامنهای مبنی بر رد هر گونه مذاکره در تضاد نیست؟
ج: چرا، نه تنها با مواضع و حرفهای خامنهای در تناقض است، بلکه با حرفهای قبلی خود روحانی و بیشتر از آن با مواضع خود او در تناقض است. روحانی قبلاً میگفت آمریکا کدخداست و اروپا آقا اجازه است، مذاکره با اروپا وقت تلف کردن است، با خود کدخدا باید بست و بعداً گفت اگر کسی در فکر مذاکره با آمریکا باشد، دیوانه است.
روحانی از کشتیربایی و لگداندازیهای تروریستی پاسداران تمام قد دفاع کرده و گفته من دست آنها را میبوسم، اما حالا همین آدم طرفدار مذاکره شده و از این که امکان مذاکره از بین رفته، اظهار ناراحتی میکند. در واقع رژیم که قادر به مذاکره و تن دادن به الزامات آن نیست، میخواهد با ژست و فیگور مذاکره، ضمن این که طرف مقابل را به مخالفت با مذاکره و حل و فصل دیپلوماتیک مسائل متهم میکند،
با این بازی وقتیکشی کند تا شاید این موج از سر بگذرد؛ غافل از این که این روند، بازگشتناپذیر است و زمان هم قویا به زیان رژیم است، یعنی با گذشت زمان شرایط برای رژیم سختتر و مرگبارتر میشود و نه بهتر، این را سیر این جریان طی چند ماه گذشته نیز اثبات میکند.
س: در موضعگیریهای وزارت خارجه و دولتمردان آمریکایی، ظریف خیلی تحقیر شده است؛ آیا این صرفاً یک جدل و پلمیک سیاسی و تبلیغاتی است یا حاکی از یک واقعیت است؟
ج: فرهنگ و واژگانی که آمریکا در مورد رژیم و در این مورد خاص نسبت به ظریف به کار میبرد، قبل از این که سیاسی یا به قول شما پلمیک و جدل سیاسی باشد، ناشی از آن است که در پروسهیی که طی شده، دولتمردان آمریکا به یک شناخت و درک عینیتر از این رژیم رسیدهاند.
مثلاً: این که در نظام استبداد مطلقة ولی فقیه، تنها فرد تصمیمگیرنده خود ولیفقیه و خامنهای است و بقیه تماماً مجری اوامر و منویات او هستند. روحانی و ظریف و الباقی، محلی از اعراب ندارند و نقش امثال ظریف تنها توجیه یا به قول وزارت خارجة امریکا مالهکشی جنایتها و افتضاحات خامنهای است.
جالب است که یکی از سایتهای حکومتی به نام دیپلوماسی ایرانی امروز ضمن شکو و شکایت از این که آمریکا این گونه القا میکند که «ظریف اختیاراتی ندارد و نمیتوانند با او مذاکره کنند» نوشته است: « البته در این باره ما هم مقصریم که متاسفانه با برخی برخوردها و رفتارهایمان این گونه وانمود کرده ایم که گویی ظریف کاره ای نیست و نماینده سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب نمی شود».
این که این رژیم به طور واقعی یک دولت نیست، اینها یک مشت باندهای تبهکار مافیایی هستند و هیچ منطقی و زبانی بجز قاطعیت و قدرت نمیفهمند و هر چیز غیر از آن را حمل بر موضع ضعف میکنند و جریتر میشوند. مثلاً مشابه حرفهایی را که در همین دو سه روز اخیر ما از پورمحمدی جلاد و آخوند رازینی جلاد شنیدیم، در کدام دیکتاتوری ممکن است بیان شود؟ این که در این رژیم باندهای مختلف بهرغم تضاد و تصادم منافعی که با هم دارند، اما در ماهیت هیچ تفاوتی با هم ندارند و به قول معروف سر و ته یک کرباسند.
س: این تحریمها و لیستگذاریهای آمریکا از چه منطقی پیروی میکند و چه معنایی دارد؟
ج: اولاً سیاست اعلام شدة آمریکا وارد آوردن فشار حداکثری اقتصادی و سیاسی به رژیم است. این سیاست نیز مبتنی بر این واقعیت است که مذاکره با این رژیم هیچ فایدهیی ندارد. رژیم پوسیدهتر و شکنندهتر از آن است که بتواند پای میز مذاکره بیاید و قادر به بده بستان باشد. بنابراین اگر حرف از مذاکره میزند، صرفا فریبکاری و برای دفعالوقت است. و اگر روزی واقعاً پای مذاکره و مصالحه بیاید، آن روزی است که سرنگونی را در یک قدمی خود دیده است.
درست مانند جنگ با عراق که بعد از عقبنشینی عراق از خرمشهر و بیرون رفتن قوای عراقی از خاک ایران، صلح کاملاً در دسترس بود، اما خمینی به مدت ۶ سال آن را صرفا به خاطر مطامع شیطانی خود و به قیمت ویرانی کشور و از بین رفتن جان و سلامتی بیش از یک میلیون نفر ادامه داد و تنها وقتی سایة ارتش آزادیبخش را بالای سر خودش دید و طنین شعار امروز مهران فردا تهران رزمندگان چارستون نظامش را به لرزه انداخت، حاضر به خوردن زهر آتش بس شد.
الان هم همان رژیم با همان ماهیت حاکم است. این همان منطق مقاومت ایران است که صحت و اصالت آن، در کورة ۴دهه نبرد چنگ در چنگ با این رژیم به اثبات رسیده است؛ منطقی بسیار روشن و متقن، که هر کس که دل در گرو منافع نامشروع با این رژیم نداشته باشد، آن را درک میکند و از آن تبعیت میکند.
این منطق را خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیدة مقاومت بارها در تریبونهای مختلف بیان کردهاند، از جمله در یکی از سخنرانیها در سلسله کهکشان امسال در تاریخ هشتم تیرماه در اشرف3 گفتند: « آیا بعد از همه حملات اکنون این واقعیت ساده بهمدافعان سیاست مماشات تفهیم شده است که سرچشمه جنگ در خاورمیانه همین رژیم است یا اینبار میخواهند به آخوندها جایزه صلح بدهند؟»
مماشاتگران
و افزودند: « مماشاتگران میخواهند قاطعیت در مقابل این رژیم را معادل جنگطلبی جلوه دهند، اما این یک فریب بزرگ است. هرگونه فرصت دادن به آخوندها فقط منجر به جریتر شدن آنها میشود. و راه آنها را باید بست». البته این حرف امروز مجاهدین و مقاومت ایران نیست، کما این که خواهر مریم در اردیبهشت ۹۴ در جلسهیی در سنای فرانسه نیز اعلام کردند: «تجربه مقاومت نشان داده است که آخوندها تنها زبان قاطعیت و قدرت را میفهمند».
و تاکید کردند «زمان آن است که قدرتهای بزرگ، دست از مماشات و امتیاز دادن به استبداد خونریز دینی و بانکدار مرکزی تروریسم و رکوردار جهانی اعدام بردارند و حق مردم ایران برای مقاومت و آزادی را بهرسمیت بشناسند». به نظر میرسد اکنون آمریکا پس از آزمودن همة راهها با این رژیم سرانجام و ناگزیر به واقعیت دربارة این رژیم رسیده است. امیدواریم که اروپا نیز به واقعیتهایی که تا کنون به اثبات رسیده گردن بگذارد و با مردم ایران و مردم منطقه و وجدانهای بیدار در سراسر جهان، علیه این رژیم که طاعون بشریت معاصر است، همراه و همنوا شود.
مطالب مرتبط
آسوشیتدپرس: تحریم ظریف یک اقدام بسیار غیرمعمول است
آسوشیتدپرس: تحریم جواد ظریف یک اقدام بسیار غیرمعمول برای مجازات وزیر خارجه یک کشور است