تحریم ظریف و لرزه وحشت بر پیکر رژیم – قیام ایران
قیام ایران - تحریم ظریف و لرزه وحشت بر پیکر رژیم
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
جواد ظریف وزیر خارجة تحریم شده و ورشکستة رژیم روز ۱۴ مرداد در یک نشست خبری، با دلقک بازی و خندههای تصنعی، تلاش کرد وانمود کند که از تحریم خود توسط آمریکا، اصلاً نه عصبانی و نه ناراحت است. ظریف: «ننویسید ظریف عصبانی بود ها، من اگر داد نزنم صدام به شما نمیرسه.
میگن ظریف عصبانی بود، ببینید من دارم میخندم، اصلاً عصبانی نیستم، اصلا هم ناراحت نیستم، اما همین الان هم که دارم میخندم مجبورم داد بزنم وگر نه اون عقب این تصویربردارهای ما این قدر سر و صدا میکنند قربونشون برم که آدم... (خندة تصنعی)».
ظریف در قسمتی از اظهارات خود سوزش شدیدش از لیست گذاری خودش و خامنهای را نمایان کرد و گفت: «آمریکا بوده که از میز مذاکره کنار رفته آمریکا بوده که وزیر خارجه کشوری که میخواهد باهاش مذاکره بکند را تحریم کرده آمریکا بوده که بالاترین مقام جمهوری اسلامی یعنی مقام معظم رهبری مدظله العالی را تحریم کرده میخواهد با کی مذاکره بکند؟
ظریف سپس هراس و کلافگی خود را از این که نمیداند آمریکا آیا دنبال تغییر رژیم هست یا نه را به نمایش گذاشت و گفت: «؟ آمریکا اقلا میخواهد زورمداری بکند میخواهد یکجانبهگرایی بکند میخواهد دنبال تغییر رژیم برود که نمیتواند و نخواهد توانست هرکاری میخواهد بکند اقلا بگوید چه کار میخواهد بکند».
وزیر خارجة سوخته رژیم در قسمت دیگری از سخنانش، خشم و ناراحتی خود را از این که در درون نظام هم عدهیی او را تمام شده میدانند ابراز کرد و گفت: مدتهاست میخواهند فاتحه دیپلماسی را بخوانند چه دوستانی که اینجا ممکن است به اشتباه روزشماری بکنند برای قرائت فاتحه مقداری باید صبر بکنند یعنی همه ما خواهیم رفت و دیپلماسی خواهد ماند برخلاف اونچه که تصور میشه
به رغم تلاشهای ظریف برای بیخیال نشان دادن خود، ربیعی سخنگوی دولت روحانی که در این جلسة دلجویی از ظریف شرکت کرده بود، به مغموم بودن و گرفتگی ظریف اذعان کرد و در حالی که با کلمات غلط غلوط بیسوادی خود را آشکار میکرد،
خطاب به ظریف گفت: «وشما حق ندارید که دلتان بگیرد شما معطوف هستید مستحضرید به همه کسانی که شما را دوست دارند و هر چه بیشتر با شما خصومت کنند صادقانه هم تلاشهای شما را می بینند شما بیشتر در دل و روح جامعه ایرانی جا دارید» .
علی ربیعی در قسمت دیگری از اظهارات خود ضمن سوز وگداز از سیاست آمریکا که وزیر خارجة رژیم را مالهکش نظام خوانده و حذف کرده، همة اینها را ناشی از مجاهدین دانست و گفت: «هیچ دوره ای اینگونه براندازان اسلحه بدست داخلی در کاخ سفید حضور نداشتند.
ربیعی در اظهارات دیگری که به طور بسیار محدودی در برخی رسانههای رژیم منعکس شده، با سوز و گداز بسیار از مجاهدین که منشأ همة مصائب رژیم است، گفت: چند وقت پیش دیدم که یک کسی گفتند ماله کش برجام بعد دیدم اونها گفتند ماله کش نظام حالا خودم (نامفهوم) ، حضور ضد انقلاب توی کاخ سفید زیاد شده
من کاملا احساس دارم میکنم که روی ادبیاتی که کاخ سفید داره حرف میزند خیلی به ادبیات سیمای این گروهکها، صدا و سیمای این گروهکها خیلی نزدیک شده البته متاسفانه ما از تیرانا تا کاخ سفید تا بعضی ها که ناآگاهانه در داخل موضعگیری هایی میکنند که به هر حال منافع ملی تضمین نمیشه»
حرفهای ظریف در این نشست خبری و همچنین حرفهای ربیعی رو شنیدیم. علت برگزاری این نشست و مضمون حرفهای ظریف چه بود؟ چرا مهرهها و رسانههای رژیم طی این روزها این قدر از ظریف تعریف و تمجید میکنند؟ جایگاه و کارکرد ظریف در نظام ولایت فقیه چیست؟ و چرا رژیم از تحریم او این چنین به ولوله و تلاطم افتاده است؟ اینها سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با میثم ناهید در میان میگذاریم.
ج: حرف اصلی ظریف این بود که آمریکا رو متهم کرد که صادق نیست. از یک طرف میگه مذاکره، از طرف دیگه طرف اصلی مذاکره در نظام یعنی خودش و خامنهای رو تحریم میکنه. امروز هم که روحانی با مدیران وزارت خارجة رژیم دیدار داشت،
به همین موضوع اشاره کرد و گفت: شما میگید مذاکره، قانون اساسی ما رو میدونید بدون اطلاع ولیفقیه نمیشه توافق کرد. پس چرا خامنهای رو تحریم کردید؟ در یک کلام هم ظریف و هم روحانی میخواستند بگن که عامل بسته شدن مسیر مذاکره آمریکاست.
ج: تناقضی که میگید درسته. اتفاقا از یک طرف خامنهای از مذاکره به عنوان سم مهلک نام میبره، از طرفی روحانی امروز در صحبتهاش با حسرت از مذاکره حرف میزد و ۴۰ بار واژه مذاکره رو بکار برد.
ج: نخیر! به نظرم اینجا جنگ باندی وجه غالب نیست. خود روحانی هم میدونه مذاکره در شرایط کنونی که آمریکا ۱۲ شرط روی میز رژیم گذاشته به معنای تیر خلاص به رژیم توسط خودشه. اتفاقا امروز هم با وجودیکه ۴۰بار از مذاکره نام برد، اما رو به آمریکا تاکید کرد: ما که با شما مذاکرهای نداریم! اما پس چرا تحریم ظریف که قاعدتا اصلیترین کانال مذاکره هست، رژیم رو به تلاطم انداخته؟
یک مانور، یک بازی سیاسی و یک بندبازی که رژیم تلاش میکنه با مانور و بازی «مذاکره» و «عدم مذاکره» باهاش وقت بخره. نگاه کنید: در همین چند ماه، جابجا بارها خامنهای برای اینکه درون خودش خط ببنده تا موضوع تشتت به جاهای خطرناک نرسه، برای اینکه به دلواپسان دهنه بزنه، مجبوره بر خط اصلی رژیم تاکید کنه: اینکه مذاکره نداریم-مذاکره سم مهلک هست و...
اما هر بار خامنهای این موضع رژیم رو تکرار کرده، پشتش روحانی بحث مذاکره را کرده. و در عین حال به نعل و به میخ زده، یعنی مکررا گفته «مذاکره» و هم این که در این شرایط و با این شروط نمیتونیم مذاکره کنیم رو تاکید کرده. همون بندبازی هست که رژیم میکنه.
در کنار خط بستن درون رژیم با تکرار موضوع مذاکره میخوان دست باقیمونده سیاست مماشات، به ویژه در اروپا رو پر کنند تا سیاست مماشات بتونه دستکم مقداری از ضرب تحریمها کم کنه. کمی زهر کشنده تحریمها رو بگیره. البته میدونن که وقتی سیاست به قول خودشون کدخدا (آمریکا) نفی مماشات و رفتن در مسیر قاطعیت هست، اروپای «آقا اجازه» هم کار چندانی ازش برنمیآد و نمیتونه راهی غیر از راه امریکا در پیش بگیره.
با این همه از فرط ناچاری رژیم روی یک احتمال حساب بازکرده که دستکم تا انتخابات آتی ریاست جمهوی آمریکا با این بندبازی این وضعیت رو کش بده، شاید در اون انتخابات رئیس جمهور کنونی آمریکا انتخاب نشه، و شاید دولت بعدی با رژیم دوباره وارد مماشات بشه. کما اینکه دیروز ظریف همین آرزوی آخوندها رو به زبان آورد و گفت: انشاالله دولت کنونی آمریکا از صفحه زمین حذف بشه.
ج: ربطش رو خود ظریف دیروز گفت: «میخواهند فاتحه دیپلماسی را بخوانند!» چرا؟ ظریف شاخص و اهرم این بندبازی رژیم هست. وقتی آمریکا ظریف رو تحریم میکنه، وقتی قبلش خامنهای رو تحریم میکنه، یعنی تیر خلاص به این بندبازی و مانور و بازی رژیم با موضوع مذاکره. کما اینکه همانطور که گفتم امروز روحانی از همین خیلی سوخته بود.
میگفت شما که به قانون اساسی ما اشراف دارید. میدونید که کلانتصمیمات توسط رهبری گرفته میشه، از جمله موضوع مذاکره. میدونید که عامل اجرایی این مذاکره وزیر خارجه هست. پس وقتی هر دو رو تحریم میکنید، یعنی دیگه هیچ جایی برای مذاکره باقی نگذاشتید.
حالا اینکه میان از ظریف تعریف میکنند، و همین طور حرفهای ظریف و تاکید بر این که اصلاً عصبانی نیستم، اصلاً ناراحت نیستم. برای سرپوش گذاشتن بر این واقعیت است که با تحریم ظریف، کل رژیم یک کلان ضربة اساسی دریافت کرد. یعنی نه تنها معلوم شد که آمریکا دیگه هیچ امیدی به این با این رژیم بتونه به جایی برسه، ندارد.
بلکه تحریم وزیر خارجة رژیم کل دستگاه دیپلوماسی رژیم رو در تمام دنیا بیاعتبار کرده و بنابراین دیگه ظریف یک مهرة سوخته محسوب میشه و ولی فقیه اگر توانش رو داشته باشه، باید اون رو عوض کنه، چون دیگه هیچ کارایی برای رژیمش نداره.
ج: همونطور که گفتم رژیم میخواست با این بازی زمان بخره. ماده این زمان خریدن چه بود؟ اینکه با سوخترسانی به سیاست مماشات مقداری در تحریمها شکاف ایجاد کنه. چرا؟ چون بحران اصلیش کنونیش الان خفگی اقتصادی ناشی از تحریمها هست. راه نفسش داره بسته میشه. شکاف در تحریمها رو هم برای همین میخواد. اینکه مقداری راه نفس براش باز بشه.
این راه نفس هم اگر به روندی که تا الان طی شده نگاه کنید، با شتاب در حال بسته شدن بیشتره. ۱۳آبان ۹۷ تمامی تحریمهای آمریکا برگشت. رژیم حساب کرد روی ۸ معافیت و یک ملیون و ۱۰۰ هزار بشکه نفتی که با این شکاف میتونست هنوز نفت بفروشه. بعد دراردیبهشت ۹۸ تمامیت معافیتهای لغو شد. یک ماه نشد فروش نفت رژیم به ۵۰۰هزار بشکه رسید-بعد به ۳۰۰هزار و الان به ۱۰۰ هزار بشکه رسیده.
تحریم پتروشیمی و فلزات هم روش. این وضعیت آنهم با جامعهای عاصی بسیار برای رژیم خطرناکه. یعنی هر لحظه میتونه جرقه قیام زده بشه. قیام هم به گفته خودشون وکارشناسان در شرایط کنونی حتی از قیام ۹۶ بسیار آتشینتر خواهد بود. اگر خاطرتون باشه چندی پیش روحانی گفت ما ۵میلیون کارمند داریم و ماکزیمم میتونیم ۲۰درصد افزایش حقوق براشون داشته باشیم.
همچنین ۱۵ میلیون کارگر. این درحالی هست که تورم در بهترین حالت بالای ۴۰ درصد هست و در مورد مواد غذایی به بالای ۸۰درصد هم میرسه. پس رژیم با ارتشی طرف هست که فقر و نداری ناشی از حاکمیت و سیاستهای آخوندها اونها رو به نقطه انفجار رسونده. حالا رژیم میخواست با ایجاد شکاف در این تحریمها، مقداری این وضعیت و خفگی اقتصادیش رو درمان کنه تا قدری هم آب بر آتش خشم اجتماعی بریزه و خطر قیام رو عقب بندازه.
روحانی امروز در صحبتهاش به همین درد اصلی رژیم، یعنی تحریم اشاره کرد و گفت: «اگر آمریکا عقل داشت همه تسهیلات لازم را آماده میکرد میگفت من چون مذاکره میخواهم تروریزم اقتصادی را کنار می گذارم برای اینکه من مذاکره می خواهم برای اینکه یک مدتی تحریم کنار میگذارم». ایجاد شکاف در تحریمها به چه وسیلهای؟ بازی با برگ مذاکره. (همون کاری که سال ۹۲ با برجام کرد)
کما اینکه امروز هم روحانی با حسرت به دوران برجام و بازی با همین برگ مذاکره اشاره کرد و گفت: «در همان سفر اول در سال ۹۲ و اگر من به تلفن اقای اوباما جواب نداده بودم شاید اینکار یک کم کندی صورت میگرفت و با سختی یک کم راه آسان شد این که ما توانستیم ظرف کمتر از ۱۰۰ روز با ۶ قدرت بزرگ به توافق موقت ژنو دست پیدا کنیم».
پس وقتی الان هم خامنهای و هم ظریف، یعنی تصمیمگیر و اجرا کننده مذاکره تحریم میشن، یعنی پایه و اساس این بازی و مانور سوخته، در نتیجه=امکان ایجاد شکاف در تحریمها از بین رفته=خفگی اقتصادی هرچه بیشتر گریبان رژیم رو فشار میدهد هر روز سایة قیامی بزرگ بیشتر بر رژیم سنگینی میکنه.
مطالب مرتبط
سوز دل سخنگوی دولت روحانی از ضربات مجاهدین، سیمای آزادی و تحریم ظریف
سوزدل علی ربیعی سخنگوی دولت روحانی از ضربات مجاهدین، سیمای آزادی و تحریم ظریف
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
خبر و نظر:
جواد ظریف وزیر خارجة تحریم شده و ورشکستة رژیم روز ۱۴ مرداد در یک نشست خبری، با دلقک بازی و خندههای تصنعی، تلاش کرد وانمود کند که از تحریم خود توسط آمریکا، اصلاً نه عصبانی و نه ناراحت است. ظریف: «ننویسید ظریف عصبانی بود ها، من اگر داد نزنم صدام به شما نمیرسه.
میگن ظریف عصبانی بود، ببینید من دارم میخندم، اصلاً عصبانی نیستم، اصلا هم ناراحت نیستم، اما همین الان هم که دارم میخندم مجبورم داد بزنم وگر نه اون عقب این تصویربردارهای ما این قدر سر و صدا میکنند قربونشون برم که آدم... (خندة تصنعی)».
ظریف در قسمتی از اظهارات خود سوزش شدیدش از لیست گذاری خودش و خامنهای را نمایان کرد و گفت: «آمریکا بوده که از میز مذاکره کنار رفته آمریکا بوده که وزیر خارجه کشوری که میخواهد باهاش مذاکره بکند را تحریم کرده آمریکا بوده که بالاترین مقام جمهوری اسلامی یعنی مقام معظم رهبری مدظله العالی را تحریم کرده میخواهد با کی مذاکره بکند؟
ظریف سپس هراس و کلافگی خود را از این که نمیداند آمریکا آیا دنبال تغییر رژیم هست یا نه را به نمایش گذاشت و گفت: «؟ آمریکا اقلا میخواهد زورمداری بکند میخواهد یکجانبهگرایی بکند میخواهد دنبال تغییر رژیم برود که نمیتواند و نخواهد توانست هرکاری میخواهد بکند اقلا بگوید چه کار میخواهد بکند».
فاتحه دیپلماسی
وزیر خارجة سوخته رژیم در قسمت دیگری از سخنانش، خشم و ناراحتی خود را از این که در درون نظام هم عدهیی او را تمام شده میدانند ابراز کرد و گفت: مدتهاست میخواهند فاتحه دیپلماسی را بخوانند چه دوستانی که اینجا ممکن است به اشتباه روزشماری بکنند برای قرائت فاتحه مقداری باید صبر بکنند یعنی همه ما خواهیم رفت و دیپلماسی خواهد ماند برخلاف اونچه که تصور میشه
به رغم تلاشهای ظریف برای بیخیال نشان دادن خود، ربیعی سخنگوی دولت روحانی که در این جلسة دلجویی از ظریف شرکت کرده بود، به مغموم بودن و گرفتگی ظریف اذعان کرد و در حالی که با کلمات غلط غلوط بیسوادی خود را آشکار میکرد،
خطاب به ظریف گفت: «وشما حق ندارید که دلتان بگیرد شما معطوف هستید مستحضرید به همه کسانی که شما را دوست دارند و هر چه بیشتر با شما خصومت کنند صادقانه هم تلاشهای شما را می بینند شما بیشتر در دل و روح جامعه ایرانی جا دارید» .
مالهکش نظام
علی ربیعی در قسمت دیگری از اظهارات خود ضمن سوز وگداز از سیاست آمریکا که وزیر خارجة رژیم را مالهکش نظام خوانده و حذف کرده، همة اینها را ناشی از مجاهدین دانست و گفت: «هیچ دوره ای اینگونه براندازان اسلحه بدست داخلی در کاخ سفید حضور نداشتند.
ربیعی در اظهارات دیگری که به طور بسیار محدودی در برخی رسانههای رژیم منعکس شده، با سوز و گداز بسیار از مجاهدین که منشأ همة مصائب رژیم است، گفت: چند وقت پیش دیدم که یک کسی گفتند ماله کش برجام بعد دیدم اونها گفتند ماله کش نظام حالا خودم (نامفهوم) ، حضور ضد انقلاب توی کاخ سفید زیاد شده
من کاملا احساس دارم میکنم که روی ادبیاتی که کاخ سفید داره حرف میزند خیلی به ادبیات سیمای این گروهکها، صدا و سیمای این گروهکها خیلی نزدیک شده البته متاسفانه ما از تیرانا تا کاخ سفید تا بعضی ها که ناآگاهانه در داخل موضعگیری هایی میکنند که به هر حال منافع ملی تضمین نمیشه»
گفتگوی سیاسی
حرفهای ظریف در این نشست خبری و همچنین حرفهای ربیعی رو شنیدیم. علت برگزاری این نشست و مضمون حرفهای ظریف چه بود؟ چرا مهرهها و رسانههای رژیم طی این روزها این قدر از ظریف تعریف و تمجید میکنند؟ جایگاه و کارکرد ظریف در نظام ولایت فقیه چیست؟ و چرا رژیم از تحریم او این چنین به ولوله و تلاطم افتاده است؟ اینها سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با میثم ناهید در میان میگذاریم.
س: دیروز ظریف اولین کنفرانس خبری خودش بعد از لیستگذاریش رو برگزار کرد. حرفش چه بود؟
ج: حرف اصلی ظریف این بود که آمریکا رو متهم کرد که صادق نیست. از یک طرف میگه مذاکره، از طرف دیگه طرف اصلی مذاکره در نظام یعنی خودش و خامنهای رو تحریم میکنه. امروز هم که روحانی با مدیران وزارت خارجة رژیم دیدار داشت،
به همین موضوع اشاره کرد و گفت: شما میگید مذاکره، قانون اساسی ما رو میدونید بدون اطلاع ولیفقیه نمیشه توافق کرد. پس چرا خامنهای رو تحریم کردید؟ در یک کلام هم ظریف و هم روحانی میخواستند بگن که عامل بسته شدن مسیر مذاکره آمریکاست.
س: خب اینجا یک تناقض هست. مگه خامنهای بارها نگفته مذاکره با آمریکا سمه و مذاکره با دولت کنونی آمریکا سم مضاعفه؛ پس چرا ظریف و سایر مهرههای رژیم از این که با تحریم ظریف راه دیپلوماسی و مذاکره بسته شد، اینقدر ناراحتند و این موضوع در رژیم چنین تلاطمی ایجاد کرده؟
ج: تناقضی که میگید درسته. اتفاقا از یک طرف خامنهای از مذاکره به عنوان سم مهلک نام میبره، از طرفی روحانی امروز در صحبتهاش با حسرت از مذاکره حرف میزد و ۴۰ بار واژه مذاکره رو بکار برد.
س: آیا منظور اینه که روحانی بر خلاف خامنهای روی مذاکره تاکید داره؟
ج: نخیر! به نظرم اینجا جنگ باندی وجه غالب نیست. خود روحانی هم میدونه مذاکره در شرایط کنونی که آمریکا ۱۲ شرط روی میز رژیم گذاشته به معنای تیر خلاص به رژیم توسط خودشه. اتفاقا امروز هم با وجودیکه ۴۰بار از مذاکره نام برد، اما رو به آمریکا تاکید کرد: ما که با شما مذاکرهای نداریم! اما پس چرا تحریم ظریف که قاعدتا اصلیترین کانال مذاکره هست، رژیم رو به تلاطم انداخته؟
یک مانور، یک بازی سیاسی و یک بندبازی که رژیم تلاش میکنه با مانور و بازی «مذاکره» و «عدم مذاکره» باهاش وقت بخره. نگاه کنید: در همین چند ماه، جابجا بارها خامنهای برای اینکه درون خودش خط ببنده تا موضوع تشتت به جاهای خطرناک نرسه، برای اینکه به دلواپسان دهنه بزنه، مجبوره بر خط اصلی رژیم تاکید کنه: اینکه مذاکره نداریم-مذاکره سم مهلک هست و...
اما هر بار خامنهای این موضع رژیم رو تکرار کرده، پشتش روحانی بحث مذاکره را کرده. و در عین حال به نعل و به میخ زده، یعنی مکررا گفته «مذاکره» و هم این که در این شرایط و با این شروط نمیتونیم مذاکره کنیم رو تاکید کرده. همون بندبازی هست که رژیم میکنه.
سیاست مماشات
در کنار خط بستن درون رژیم با تکرار موضوع مذاکره میخوان دست باقیمونده سیاست مماشات، به ویژه در اروپا رو پر کنند تا سیاست مماشات بتونه دستکم مقداری از ضرب تحریمها کم کنه. کمی زهر کشنده تحریمها رو بگیره. البته میدونن که وقتی سیاست به قول خودشون کدخدا (آمریکا) نفی مماشات و رفتن در مسیر قاطعیت هست، اروپای «آقا اجازه» هم کار چندانی ازش برنمیآد و نمیتونه راهی غیر از راه امریکا در پیش بگیره.
با این همه از فرط ناچاری رژیم روی یک احتمال حساب بازکرده که دستکم تا انتخابات آتی ریاست جمهوی آمریکا با این بندبازی این وضعیت رو کش بده، شاید در اون انتخابات رئیس جمهور کنونی آمریکا انتخاب نشه، و شاید دولت بعدی با رژیم دوباره وارد مماشات بشه. کما اینکه دیروز ظریف همین آرزوی آخوندها رو به زبان آورد و گفت: انشاالله دولت کنونی آمریکا از صفحه زمین حذف بشه.
س: خب این سیاست رژیم چه ربطی به این داره که بعد از تحریم ظریف اینقدر تلاش میکنند از اون تعریف کنن؟ حتی امروز پاسدار قاسم سلیمانی با لباس پاسداری به دیدارش رفت.
ج: ربطش رو خود ظریف دیروز گفت: «میخواهند فاتحه دیپلماسی را بخوانند!» چرا؟ ظریف شاخص و اهرم این بندبازی رژیم هست. وقتی آمریکا ظریف رو تحریم میکنه، وقتی قبلش خامنهای رو تحریم میکنه، یعنی تیر خلاص به این بندبازی و مانور و بازی رژیم با موضوع مذاکره. کما اینکه همانطور که گفتم امروز روحانی از همین خیلی سوخته بود.
میگفت شما که به قانون اساسی ما اشراف دارید. میدونید که کلانتصمیمات توسط رهبری گرفته میشه، از جمله موضوع مذاکره. میدونید که عامل اجرایی این مذاکره وزیر خارجه هست. پس وقتی هر دو رو تحریم میکنید، یعنی دیگه هیچ جایی برای مذاکره باقی نگذاشتید.
حالا اینکه میان از ظریف تعریف میکنند، و همین طور حرفهای ظریف و تاکید بر این که اصلاً عصبانی نیستم، اصلاً ناراحت نیستم. برای سرپوش گذاشتن بر این واقعیت است که با تحریم ظریف، کل رژیم یک کلان ضربة اساسی دریافت کرد. یعنی نه تنها معلوم شد که آمریکا دیگه هیچ امیدی به این با این رژیم بتونه به جایی برسه، ندارد.
بلکه تحریم وزیر خارجة رژیم کل دستگاه دیپلوماسی رژیم رو در تمام دنیا بیاعتبار کرده و بنابراین دیگه ظریف یک مهرة سوخته محسوب میشه و ولی فقیه اگر توانش رو داشته باشه، باید اون رو عوض کنه، چون دیگه هیچ کارایی برای رژیمش نداره.
س: بله. اما باز تناقض اینجاست. شما میگید رژیم با تحریم ظریف بندبازیش سوخته. از طرفی میگید با توجه به شرایط کنونی و شروط دولت آمریکا خط مذاکره نداره و نمیتونه داشته باشه. پس نباید سوختن اون مانورش اینقدر براش سنگین باشه.
ج: همونطور که گفتم رژیم میخواست با این بازی زمان بخره. ماده این زمان خریدن چه بود؟ اینکه با سوخترسانی به سیاست مماشات مقداری در تحریمها شکاف ایجاد کنه. چرا؟ چون بحران اصلیش کنونیش الان خفگی اقتصادی ناشی از تحریمها هست. راه نفسش داره بسته میشه. شکاف در تحریمها رو هم برای همین میخواد. اینکه مقداری راه نفس براش باز بشه.
این راه نفس هم اگر به روندی که تا الان طی شده نگاه کنید، با شتاب در حال بسته شدن بیشتره. ۱۳آبان ۹۷ تمامی تحریمهای آمریکا برگشت. رژیم حساب کرد روی ۸ معافیت و یک ملیون و ۱۰۰ هزار بشکه نفتی که با این شکاف میتونست هنوز نفت بفروشه. بعد دراردیبهشت ۹۸ تمامیت معافیتهای لغو شد. یک ماه نشد فروش نفت رژیم به ۵۰۰هزار بشکه رسید-بعد به ۳۰۰هزار و الان به ۱۰۰ هزار بشکه رسیده.
تحریم پتروشیمی و فلزات هم روش. این وضعیت آنهم با جامعهای عاصی بسیار برای رژیم خطرناکه. یعنی هر لحظه میتونه جرقه قیام زده بشه. قیام هم به گفته خودشون وکارشناسان در شرایط کنونی حتی از قیام ۹۶ بسیار آتشینتر خواهد بود. اگر خاطرتون باشه چندی پیش روحانی گفت ما ۵میلیون کارمند داریم و ماکزیمم میتونیم ۲۰درصد افزایش حقوق براشون داشته باشیم.
همچنین ۱۵ میلیون کارگر. این درحالی هست که تورم در بهترین حالت بالای ۴۰ درصد هست و در مورد مواد غذایی به بالای ۸۰درصد هم میرسه. پس رژیم با ارتشی طرف هست که فقر و نداری ناشی از حاکمیت و سیاستهای آخوندها اونها رو به نقطه انفجار رسونده. حالا رژیم میخواست با ایجاد شکاف در این تحریمها، مقداری این وضعیت و خفگی اقتصادیش رو درمان کنه تا قدری هم آب بر آتش خشم اجتماعی بریزه و خطر قیام رو عقب بندازه.
درد اصلی رژیم
روحانی امروز در صحبتهاش به همین درد اصلی رژیم، یعنی تحریم اشاره کرد و گفت: «اگر آمریکا عقل داشت همه تسهیلات لازم را آماده میکرد میگفت من چون مذاکره میخواهم تروریزم اقتصادی را کنار می گذارم برای اینکه من مذاکره می خواهم برای اینکه یک مدتی تحریم کنار میگذارم». ایجاد شکاف در تحریمها به چه وسیلهای؟ بازی با برگ مذاکره. (همون کاری که سال ۹۲ با برجام کرد)
کما اینکه امروز هم روحانی با حسرت به دوران برجام و بازی با همین برگ مذاکره اشاره کرد و گفت: «در همان سفر اول در سال ۹۲ و اگر من به تلفن اقای اوباما جواب نداده بودم شاید اینکار یک کم کندی صورت میگرفت و با سختی یک کم راه آسان شد این که ما توانستیم ظرف کمتر از ۱۰۰ روز با ۶ قدرت بزرگ به توافق موقت ژنو دست پیدا کنیم».
پس وقتی الان هم خامنهای و هم ظریف، یعنی تصمیمگیر و اجرا کننده مذاکره تحریم میشن، یعنی پایه و اساس این بازی و مانور سوخته، در نتیجه=امکان ایجاد شکاف در تحریمها از بین رفته=خفگی اقتصادی هرچه بیشتر گریبان رژیم رو فشار میدهد هر روز سایة قیامی بزرگ بیشتر بر رژیم سنگینی میکنه.
مطالب مرتبط
سوز دل سخنگوی دولت روحانی از ضربات مجاهدین، سیمای آزادی و تحریم ظریف
سوزدل علی ربیعی سخنگوی دولت روحانی از ضربات مجاهدین، سیمای آزادی و تحریم ظریف