افشای فساد در راس و تشدید بحران درونی نظام – تیک تاک
تیک تاک – افشای فساد در راس و تشدید بحران درونی نظام
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
هنگامی که آخوند صادق لاریجانی از ریاست قوة قضاییه برکنار و به ریاست مجمع تشخیص گماشته شد، حرف و حدیثهایی هم به میان آمد که او به خاطر رو شدن افتضاحات و دزدیهای بیشمار خود و اطرافیانش، در رأس دستگاه قضایی خامنهای، ناگزیر کنار گذاشته شده است. این حرف و حدیثها بخصوص با انتقال یکی از معاونان آملی لاریجانی به نام اکبر طبری همراه با او از قوة قضاییه به مجمع تشخیص و رو شدن پروندة کلان دزدیهای او در قضاییه بالا گرفت.
حتی خبر از دستگیری او بود که این خبر طبق معمول ابتدا تکذیب و بعد تصدیق شد. اکنون به نظر میرسد که این ماجرا بر اثر شدت جنگ و جدال باندهای مافیایی درون رژیم از مهار خارج شده و به روزنامهها و رسانههای حکومتی راه یافته است. توجهتون رو به گزارشی در این باره جلب میکنم:
روزنامة حکومتی جهان صنعت (۲۰مرداد) که همسو با باند روحانی است، با شاره به آخوند آملی لاریجانی مینویسد: « در زمان ریاستش کمتر کسی جرات انتقاد به او و دستگاهش را داشت نه آنکه به واسطه اینکه برگزیده مقام معظم رهبری برای دستگاه قضا بوده... قاضیالقضات سابق... مدام در جلسات مختلف از اهداف تخریب دستگاه قضا سخن میگفتند و انتقادات وارده به مجموعه قضایی را اتهامپراکنی قلمداد میکرد».
جهان صنعت پس از ذکر سوابق کوتاهی از طبری معاون صادق لاریجانی میافزاید: « شنیدهها حاکی از آن است که دستگیری طبری ابتدای ماجراست. ... در این مدت نیز خبرهایی مبنی بر افراد مرتبط دیگر با آملیلاریجانی مطرح شد که البته مورد تایید قرار نگرفت و تکذیب شد...
بعد از او نوبت به دادستان عمومی و سابق تهران رسید؛ جعفری دولتآبادی! که اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه او بازداشت شده و با قرار وثیقه آزاد است. البته این خبر نیز توسط خود دولتآبادی تکذیب شد و دولتآبادی تاکید کرد که از شایعهکنندگان شکایت میکند. اما طبق شنیدهها دولتآبادی در خصوص پرونده مهدی جهانگیری مورد بازخواست قرار گرفته بود.
پیش از اینها نیز مساله پرونده نزدیکان آملیلاریجانی مانند برادر بزرگتر یعنی پرونده اراضی مربوط به محمد جواد لاریجانی در ورامین و دختر او از یک سو و ماجرای کشدار پرونده قاری سعید طوسی مطرح شده بود که به مرور زمان به واسطه عدم شفافیت به حاشیه رانده شد اما تا مدتها خوراک رسانههای معاند بود.باید اذعان داشت که بیاعتمادی به قوه قضاییه مدتهاست از جانب مردم وجود دارد».
جهان صنعت در ادامة گزارش خود به ماجرای درگیری احمدینژاد با برادران لاریجانی و بخصوص آملی لاریجانی که بر روی آن سرپوش گذاشته شد نیز اشاره کرده و میافزاید: « روز پنجشنبه بود که احمدینژاد در جلسه با فعالان رسانهای به مناسبت روز خبرنگار با کنایه به صادق لاریجانی گفت: آن آقایی که فکر میکردند به نجف پناهنده شود نجات پیدا میکند، کور خوانده باید بماند و جواب ظلمهایی که کرده را ببیند....
احمدینژاد افشاگریهایی را مطرح کرد که تا قبل از آن کسی نسبت به لاریجانی بازگو نکرده بود و حالا زاکانی، محمود صادقی و برخی دیگر از نمایندگان مجلس از همه مهمتر رییس جدید قوه قضاییه از دیگر افرادی هستند که پیرو ادعاهای احمدینژاد حرکت میکنند».
یک روزنامة حکومتی دیگر، همدلی (۲۰مرداد) نیز مینویسد: « در روزهای گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه دادستان عمومی سابق تهران، از سوی سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شده و الان با قرار وثیقه آزاد است. این مقام سابق قضایی این خبر را تکذیب و تهدید کرده که از شایعهسازان شکایت کرده است و آن را تا آخر پیگری خواهد کرد؛ اما خبر دستگیری اکبر طبری هم در ابتدا تکذیب شد اما بعدتر تایید شد. به هر حال بازار شایعات همچنان داغ است.
مانند شایعه بازداشت و بازجویی از سردبیر خبرگزاری «میزان» وابسته به قوه قضائیه که بیارتباط به دادستان سابق تهران نیست، این ادعا تاییدنشده اما گویا وی مفسدههایی را با نام عموی پرنفوذش انجام داده است». یک حقوقدان حکومتی نیز در روزنامة جهان صنعت (۲۰مرداد) مینویسد: «اینکه چندین نفر خبر دستگیریشان منتشر میشود و بعد تکذیب میشود جای تامل دارد. ما سابقه این روند را در کشور داریم که هر چه میخواهد تایید شود ابتدا تکذیب میشود.
کمااینکه وقتی یکی از نمایندگان مجلس از بازداشت آقای طبری یاد کرد و از حضور او در مجمع تشخیص مصلحت گفت ابتدا تکذیب شد بعد مشخص شد که به همراه لاریجانی در مجمع تشخیص مصلحت بوده و دستگیریاش هم صحت داشت. این تکذیبیهها بخشی از واقعیت است».
سایت حکومتی الف متعلق به احمد توکلی از مهرههای باند خامنهای هم با اشاره به بیانیهیی که ماه گذشته آخوند آملی لاریجانی صادر کرد و در آن سفت و سخت از معاون خود اکبر طبری دفاع کرد، به لاریجانی پیشهاد می کند: « انتظار میرود رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که نزدیک به ۱۰ سال سکانداری قوه قضائیه را برعهده داشت و بارها در دوره مسئولیت قوه قضائیه بارها بر حفظ شأن و تمکین به رأی دادگاه اشاره کرده بود، در بیانیهای جدید ضمن تمکین رأی و نظر قوه قضائیه در قبال پرونده طبری، موضع خود را درباره این پرونده جبران کند.
این روزها یک بار دیگه تشت رسوایی رژیم و این بار از بام قوة قضاییه خامنهای به زیر افتاده و پرده از ابعاد جدید و باورنکردنی دیگری از دزدی و فساد در رأس نظام کنار رفته. اما چرا؟ چرا موضوع فساد آملی لاریجانی و قضاییه خامنهای، سر باز کرده و تلاطمی در رژیم ایجاد کرده؟ مگه فساد گسترده همیشه در این رژیم نبوده. پس این افشاگریهای باندی، چرا این یکی برای شخص خامنهای خطرناکه؟ این سوالها رو با مهمان برنامه، میثم ناهید در میان میگذاریم.
ج: این مطالب یک پایه دارند که دستگیری معاون آملی لاریجانی در زمان ریاستش بر قضاییه بود، یعنی طبری. که آملی لاریجانی وقتی که رفت مجمع تشخیص این نفر رو هم با خودش برد. به نوشتة رسانههای رژیم طبری یکی از مقامات قضاییه رژیم بوده که عامل دزدی و غارتهای بسیاری بوده و هست. خودشون هم تاکید میکنن که چون طبری نزدیکترین فرد به آملی لاریجانی بوده و هست، پس این دزدیهای نجومیش نمیتونه بدون اطلاع و چراغ سبز آملی لاریجانی بوده باشه.
البته تا مدتها تلاش میکردن بر روی این فساد گسترده و سیستماتیک سرپوش بذارن. اما وقتی احمدینژاد در برابر خامنهای شاخ شد، یکی از جاهایی که به عنوان تهاجم به باند خامنهای انتخاب کرد، قضاییه رژیم و مشخصا آملی لاریجانی بود.
در این زد و خورد ابعاد فساد مالی که از قضاییه رژیم و شخص آملی لاریجانی بود خیلی بالا گرفت. از جمله ۶۳ حساب بانکی که هر کدوم میلیاردها و گاهی صدها میلیارد تومان موجودی داشتند که وابسته به شخص آملی لاریجانی بود.
ج: بله در رژیم موضوع فساد اونقدر گسترده و نهادینه شده ست که از همهجا بیرون میزنه. اما اینکه چرا موضوع آملی لاریجانی و فساد در قضاییه نظام اینقدر جدی و پر هیاهو شده، بر میگرده به این که فساد در قوة قضاییه که رئیش توسط خود خامنهای انتخاب میشه و به هیچکس جز خامنهای حساب پس نمیده، رسوایی و فضاحتی است که پای خامنهای در اون به میان کشیده میشه.
سیاستی که شخص خامنهای و بیتش در رابطه با فساد در رژیم دنبال میکنن بر دو پایه سواره. اول: در کف: اینکه بگن نهادینه نیست. دوم: در سقف: اینکه بگن خامنهای ربطی به این فساد ندارد و هم در جریان آنها نیست. بر همین اساس موضوع قضاییه رژیم و شخص آملی لاریجانی یک زنگ خطر جدی برای خامنهای بود.
چرا؟ چون این یک زنجیرهای هست که رسانههای مختلف رژیم در لابلای انبوهی لفاظی بهش اعتراف کردن: برای نمونه، روزنامه همدلی میگه: «باید دید سرنوشت طبری و رییس سابق او که اکنون رییس مجمع تشخیص مصلحت است به کجا میرسد؟» حالا یک حلقه دیگه زنجیر رو نگاه کنید: همدلی: «امیدواریم طبری مورد حمایت رییس قوه نبوده باشند، چون اگر اینگونه باشد ایشان از اعتماد رهبر انقلاب نیز سوءاستفاده کردهاند!»
پس خطرش اینه که زیراب سیاست خامنهای با دو مولفه رو میزنه. چون شخص آملی منصوب خامنهای هست و طبعا خامنهای از جزئیات کارهاش با خبر هست-طبری به عنوان نزدیکترین شخص و معاون قضاییه هم منصوب آملی لاریجانیه، پس مورد تایید و منصوب خود خامنهای هست. یعنی نوک تیز افشای فساد گسترده و نجومی در این مورد شخص خامنهای رو هدف قرار داده. خروجی این وضعیت چیه؟
رسانههای رژیم امروز نوشتن: «باید اذعان داشت که بیاعتمادی به قوه قضاییه مدتهاست از جانب مردم وجود دارد...موضوع میتواند اعتماد مردم را به حکومت سلب کند». اینکه اعتماد مردم به حاکمیت سلب بشه، زرورق پیچی شدة حرف اصلیه. یعنی خطر قیام. چون دهههاست که مردم نه تنها هیچ اعتمادی به این رژیم ندارن، بلکه در قیامهای مختلف با شعارهای فراگیر سرنگونی حرف و خواستهشون رو گفتن.
اما در پوش این زرورق داره انگشت میذاره روی خطر خشم اجتماعی، اون هم در زمانی که جامعه در نقطه انفجار قرار داره. خب اینجا میشه پرده از یک معمای دیگه هم برداشت: اینکه چرا خامنهای ۶ماه زودتر از موعد پایان دوره آملی لاریجانی، اون رو برکنار کرد و فرستاد مجمع تشخیص مصلحت. چرا که کل ساختار مورد تهدید قرار گرفته و خامنهای میخواست مانع درز کردن قضیه بشه.
ج: منظور ساختار فاسد رژیم. به طور خاص کانون و محور این ساختار فاسد، بیت خامنهای که موتور محرک تمامی غارتها و فساد هست. برای نخستین بار خبرگزاری رویتر در سال ۲۰۱۳از ثروت ۹۵میلیاردی که تنها در یکی از مجموعههای تحت کنترل علی خامنهای موسوم به ستاد پیگیری فرمان امام پرده برداشت. این خبر مانند بمب در جهان و ایران صدا کرد.
در اردیبهشت۹۸سفارت آمریکا در عراق با استناد به منابع معتبر در صفحه رسمی فیسبوک خود نوشت: «فساد در جمهوری اسلامی طی ۴۰سال گذشته از رأس هرم قدرت تا همه اجرای آن ریشه دوانده...تنها داراییهای علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی به ۲۰۰میلیارد دلار میرسد».
اگر یک نفر به هزارتوی بیت خامنهای اشرافی نداشته باشه، شاید وقتی آخوند روحانی ادعا میکنه که خامنهای فقط یک حسینیه و یک خانه کوچیک داره، تعجب کنه که پس این ثروتهای میلیارد دلاری برای چیه؟ اما ساختار نقطه کانونی فساد و غارت، یعنی بیت خامنهای خیلی چیزها رو مشخص میکنه: بر اساس قانون اساسی دستپخت خبرگان، بهطور رسمی نهادهای اقتصادی زیر را در تیول ولایتفقیه اینهاست:
بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید، آستان قدس رضوی، کمیتهٴ امداد خمینی، بنیاد تعاون بسیج، بنیاد تعاون سپاه پاسداران، بنیاد تعاون ارتش، بنیاد تعاون نیروی انتظامی، بنیاد تعاون ستاد کل نیروهای مسلح (ودجا)، سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح (ساتا)، قرارگاه خاتم الاوصیا، قرارگاه خاتم الانبیا، ستاد اجرایی فرمان خمینی و شرکت سرمایهگذاری غدیر
اگر دقت کنید تمامی این نهادها، در غارت و چپاول نه تنها نقش دارن، بلکه اهرمهای خامنهای برای این غارتگری هستن. تا جاییکه در جنگ باندی بر سر سهم همین غارت، باندهای مافیایی نظام دست همدگیه رو رو میکنن. برای نمونه درباره بنیاد به اصطلاح مستضعفان،
روزنامه حکومتی اعتماد ۱۷تیر۹۷ نوشت: «سود امسال بنیاد مستضعفان ۲۶هزار میلیارد تومان. چقدرش به مستضعفان رسید؟ از ۱۲میلیون زیر خط فقر مطلق و ۳۰میلیون فقیر نسبی میشه فهمید. خوب اگر از فقرا کم نشد در عوض به تعداد هولدینگهای بنیاد اضافه شد!».
یک نمونه گویای دیگه، ستاد اجرایی فرمان خمینی هست. این ستاد در ۶اردیبهشت ۶۸یعنی یک ماه قبل از مرگ خمینی و به فرمان او تشکیل شد. در حکم رسمی این نهاد هم خمینی آورده که اساس کارش، مصادرة اموال شخصی هست. طبق این حکم این اموال عبارتند از: «کلیهٴ وجوه و اموال مجهول المالک بلاصاحب، ارث بلا وارث و اموالی که بابت تخمیس و خروج از ذمه و اجرای اصل ۴۹قانون اساسی و دیگر قوانین در اختیار ولیفقیه قرار میدهد».
تا اینجا به ولیفقیه کارت سفید داده که اموال مشخصی را در روز روشن غصب کند. ببینیم اصل ۴۹قانون اساسی رژیم چه میگوید: «دولت موظف است ثروتهای ناشی از ربا، غصب، رشوه، اختلاس، سرقت، قمار، سوءاستفاده از موقوفات، سوءاستفاده از مقاطعهکاریها و معاملات دولتی، فروش زمینهای موات و مباحات اصلی، دایر کردن اماکن فساد و سایر موارد غیرمشروع را گرفته و به صاحب حق رد کند و در صورت معلوم نبودن او به بیتالمال بدهد».
بیت المال یعنی چی؟ یعنی همین ستاد اجرایی خمینی. اموال و ارثهای بدون صاحب هم یک قلم میلیاردها دلار رو شامل میشه. به ویژه اینکه در بسیاری موارد همین قضاییه رژیم احکامی صادر میکنه و اموالی رو بدون صاحب معرفی کرده، بعد به ستاد اجرایی خمینی سرازیر میکنه. یعنی خامنهای با این دستش (قضاییه) حکم میده-با اون دستش (ستاد اجرایی خمینی) اون مال رو تو جیبش میریزه.
این ثروت کلان که از راه غصب و غارت به دست آمده بود، به سرعت علی خامنهای را صاحب یک امپراطوری عظیم اقتصادی کرد. این غول اقتصادی بازوهای درآمدزای زیادی دارد. مثل: «گروه توسعه اقتصادی تدبیر ـ بنیاد برکت ـ بنیاد احسان ـ برکت تل ـ گروه دارویی برکت ـ مؤسسة دانش بنیان برکت».
ج: به خاطر اینکه هر کدوم زیرمجموعهای از هلدینگهایی دارن با درآمدهای میلیاردی از غارت. اجازه بدین فقط نگاهی به هلدینگهای زیرمجموعه یکی از این نهادها بکنیم. یعنی «گروه اقتصادی تدبیر»: گروه توسعه انرژی تدبیر. شرکت گسترش الکترونیک مبین ایران. شرکت نواندیشان کشت و صنعت تدبیر. شرکت دارویی برکت و گروه توسعه ساختمان تدبیر
البته این مجموعه عظیم غارت، همه ابزار چپاولگری خامنهآی نیست. یکی دیگه از ابزاری که سرمایههای کشور رو به جیب خامنهای و سران رژیم مکش میکنه، قراردادهای نفتی هست. شرکتهای نفتی وابسته به ستاد اجرایی فرمان خمینی یکی از ۸شرکت مهم حاکمیت آخوندی است. برای اینکه تصویر پیدا کنیم به دو قرار داد نفتی که از سوی شرکت توسعه نفت و گاز پرشیا انعقاد شده نگاه کنید:
قرار داد توسعة بخش شمالی میدان مشترک یاران (مشترک با عراق) به ارزش ۶۰۰میلیون دلار. ـ قرار داد توسعه میدان مشترک یاران و میدانهای کوپال و مارون به ارزش ۲میلیارد و ۵۰۰میلیون دلار. خب اینجا میشه فهمید چرا خامنهای در سال ۹۷ تاکید داشت: فساد اژدهای هفت سر هست
اما نگویید: نهادینه شده است. اما این سیاست ۲ضربه کیفی خورد: اول: اعتراف احمدینژاد در جنگ شدید باندی و افشای فساد گسترده دستگاه قضایی و آملی لاریجانی که منصوب خود خامنهای هست. دوم: تحریم آملی لاریجانی توسط خزانهداری آمریکا و بعد تحریم شخص خامنهای و کل بیتش توسط آمریکا
الان هم به خاطر شرایط بحرانی رژیم، به ویژه خطر جدی قیام و فشارهای خردکننده جهانی و تحریمها، که یکی از خروجیهاش تشدید جنگ باندی هست، این موضوع فساد و سمتگیری هرچه بیشتر فلش تقصیر به سمت نهادهای منصوب خامنهای و شخص خودش، جدیتر شده.
مطالب مرتبط
اعتراف محمود بهمنی به فساد حکومتی و موجودی حساب آقازاده ها
«بیت»خامنهای فاسدترین نهاد سیاسی اقتصادی(۵)
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
هنگامی که آخوند صادق لاریجانی از ریاست قوة قضاییه برکنار و به ریاست مجمع تشخیص گماشته شد، حرف و حدیثهایی هم به میان آمد که او به خاطر رو شدن افتضاحات و دزدیهای بیشمار خود و اطرافیانش، در رأس دستگاه قضایی خامنهای، ناگزیر کنار گذاشته شده است. این حرف و حدیثها بخصوص با انتقال یکی از معاونان آملی لاریجانی به نام اکبر طبری همراه با او از قوة قضاییه به مجمع تشخیص و رو شدن پروندة کلان دزدیهای او در قضاییه بالا گرفت.
حتی خبر از دستگیری او بود که این خبر طبق معمول ابتدا تکذیب و بعد تصدیق شد. اکنون به نظر میرسد که این ماجرا بر اثر شدت جنگ و جدال باندهای مافیایی درون رژیم از مهار خارج شده و به روزنامهها و رسانههای حکومتی راه یافته است. توجهتون رو به گزارشی در این باره جلب میکنم:
خبر و نظر:
روزنامة حکومتی جهان صنعت (۲۰مرداد) که همسو با باند روحانی است، با شاره به آخوند آملی لاریجانی مینویسد: « در زمان ریاستش کمتر کسی جرات انتقاد به او و دستگاهش را داشت نه آنکه به واسطه اینکه برگزیده مقام معظم رهبری برای دستگاه قضا بوده... قاضیالقضات سابق... مدام در جلسات مختلف از اهداف تخریب دستگاه قضا سخن میگفتند و انتقادات وارده به مجموعه قضایی را اتهامپراکنی قلمداد میکرد».
جهان صنعت پس از ذکر سوابق کوتاهی از طبری معاون صادق لاریجانی میافزاید: « شنیدهها حاکی از آن است که دستگیری طبری ابتدای ماجراست. ... در این مدت نیز خبرهایی مبنی بر افراد مرتبط دیگر با آملیلاریجانی مطرح شد که البته مورد تایید قرار نگرفت و تکذیب شد...
بعد از او نوبت به دادستان عمومی و سابق تهران رسید؛ جعفری دولتآبادی! که اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه او بازداشت شده و با قرار وثیقه آزاد است. البته این خبر نیز توسط خود دولتآبادی تکذیب شد و دولتآبادی تاکید کرد که از شایعهکنندگان شکایت میکند. اما طبق شنیدهها دولتآبادی در خصوص پرونده مهدی جهانگیری مورد بازخواست قرار گرفته بود.
سعید طوسی
پیش از اینها نیز مساله پرونده نزدیکان آملیلاریجانی مانند برادر بزرگتر یعنی پرونده اراضی مربوط به محمد جواد لاریجانی در ورامین و دختر او از یک سو و ماجرای کشدار پرونده قاری سعید طوسی مطرح شده بود که به مرور زمان به واسطه عدم شفافیت به حاشیه رانده شد اما تا مدتها خوراک رسانههای معاند بود.باید اذعان داشت که بیاعتمادی به قوه قضاییه مدتهاست از جانب مردم وجود دارد».
جهان صنعت در ادامة گزارش خود به ماجرای درگیری احمدینژاد با برادران لاریجانی و بخصوص آملی لاریجانی که بر روی آن سرپوش گذاشته شد نیز اشاره کرده و میافزاید: « روز پنجشنبه بود که احمدینژاد در جلسه با فعالان رسانهای به مناسبت روز خبرنگار با کنایه به صادق لاریجانی گفت: آن آقایی که فکر میکردند به نجف پناهنده شود نجات پیدا میکند، کور خوانده باید بماند و جواب ظلمهایی که کرده را ببیند....
احمدینژاد افشاگریهایی را مطرح کرد که تا قبل از آن کسی نسبت به لاریجانی بازگو نکرده بود و حالا زاکانی، محمود صادقی و برخی دیگر از نمایندگان مجلس از همه مهمتر رییس جدید قوه قضاییه از دیگر افرادی هستند که پیرو ادعاهای احمدینژاد حرکت میکنند».
یک روزنامة حکومتی دیگر، همدلی (۲۰مرداد) نیز مینویسد: « در روزهای گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه دادستان عمومی سابق تهران، از سوی سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شده و الان با قرار وثیقه آزاد است. این مقام سابق قضایی این خبر را تکذیب و تهدید کرده که از شایعهسازان شکایت کرده است و آن را تا آخر پیگری خواهد کرد؛ اما خبر دستگیری اکبر طبری هم در ابتدا تکذیب شد اما بعدتر تایید شد. به هر حال بازار شایعات همچنان داغ است.
عموی پرنفوذ
مانند شایعه بازداشت و بازجویی از سردبیر خبرگزاری «میزان» وابسته به قوه قضائیه که بیارتباط به دادستان سابق تهران نیست، این ادعا تاییدنشده اما گویا وی مفسدههایی را با نام عموی پرنفوذش انجام داده است». یک حقوقدان حکومتی نیز در روزنامة جهان صنعت (۲۰مرداد) مینویسد: «اینکه چندین نفر خبر دستگیریشان منتشر میشود و بعد تکذیب میشود جای تامل دارد. ما سابقه این روند را در کشور داریم که هر چه میخواهد تایید شود ابتدا تکذیب میشود.
کمااینکه وقتی یکی از نمایندگان مجلس از بازداشت آقای طبری یاد کرد و از حضور او در مجمع تشخیص مصلحت گفت ابتدا تکذیب شد بعد مشخص شد که به همراه لاریجانی در مجمع تشخیص مصلحت بوده و دستگیریاش هم صحت داشت. این تکذیبیهها بخشی از واقعیت است».
سایت حکومتی الف متعلق به احمد توکلی از مهرههای باند خامنهای هم با اشاره به بیانیهیی که ماه گذشته آخوند آملی لاریجانی صادر کرد و در آن سفت و سخت از معاون خود اکبر طبری دفاع کرد، به لاریجانی پیشهاد می کند: « انتظار میرود رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که نزدیک به ۱۰ سال سکانداری قوه قضائیه را برعهده داشت و بارها در دوره مسئولیت قوه قضائیه بارها بر حفظ شأن و تمکین به رأی دادگاه اشاره کرده بود، در بیانیهای جدید ضمن تمکین رأی و نظر قوه قضائیه در قبال پرونده طبری، موضع خود را درباره این پرونده جبران کند.
گفتگوی سیاسی
این روزها یک بار دیگه تشت رسوایی رژیم و این بار از بام قوة قضاییه خامنهای به زیر افتاده و پرده از ابعاد جدید و باورنکردنی دیگری از دزدی و فساد در رأس نظام کنار رفته. اما چرا؟ چرا موضوع فساد آملی لاریجانی و قضاییه خامنهای، سر باز کرده و تلاطمی در رژیم ایجاد کرده؟ مگه فساد گسترده همیشه در این رژیم نبوده. پس این افشاگریهای باندی، چرا این یکی برای شخص خامنهای خطرناکه؟ این سوالها رو با مهمان برنامه، میثم ناهید در میان میگذاریم.
س: همون طور که در این گزارش هم دیدیم، مطالب مختلفی درباره در فساد قوه قضاییه رژیم و دزدیهای شخص آملی لاریجانی، رئیس پیشین قضاییه خامنهای منتشر شده. حرف مشخص در این مطالب چیه؟
ج: این مطالب یک پایه دارند که دستگیری معاون آملی لاریجانی در زمان ریاستش بر قضاییه بود، یعنی طبری. که آملی لاریجانی وقتی که رفت مجمع تشخیص این نفر رو هم با خودش برد. به نوشتة رسانههای رژیم طبری یکی از مقامات قضاییه رژیم بوده که عامل دزدی و غارتهای بسیاری بوده و هست. خودشون هم تاکید میکنن که چون طبری نزدیکترین فرد به آملی لاریجانی بوده و هست، پس این دزدیهای نجومیش نمیتونه بدون اطلاع و چراغ سبز آملی لاریجانی بوده باشه.
البته تا مدتها تلاش میکردن بر روی این فساد گسترده و سیستماتیک سرپوش بذارن. اما وقتی احمدینژاد در برابر خامنهای شاخ شد، یکی از جاهایی که به عنوان تهاجم به باند خامنهای انتخاب کرد، قضاییه رژیم و مشخصا آملی لاریجانی بود.
در این زد و خورد ابعاد فساد مالی که از قضاییه رژیم و شخص آملی لاریجانی بود خیلی بالا گرفت. از جمله ۶۳ حساب بانکی که هر کدوم میلیاردها و گاهی صدها میلیارد تومان موجودی داشتند که وابسته به شخص آملی لاریجانی بود.
س: بله، اما موضوع فساد که در رژیم تازگی نداره. اما چرا این بار این موضوع، این قدر سر و صدا کرده؟
ج: بله در رژیم موضوع فساد اونقدر گسترده و نهادینه شده ست که از همهجا بیرون میزنه. اما اینکه چرا موضوع آملی لاریجانی و فساد در قضاییه نظام اینقدر جدی و پر هیاهو شده، بر میگرده به این که فساد در قوة قضاییه که رئیش توسط خود خامنهای انتخاب میشه و به هیچکس جز خامنهای حساب پس نمیده، رسوایی و فضاحتی است که پای خامنهای در اون به میان کشیده میشه.
سیاستی که شخص خامنهای و بیتش در رابطه با فساد در رژیم دنبال میکنن بر دو پایه سواره. اول: در کف: اینکه بگن نهادینه نیست. دوم: در سقف: اینکه بگن خامنهای ربطی به این فساد ندارد و هم در جریان آنها نیست. بر همین اساس موضوع قضاییه رژیم و شخص آملی لاریجانی یک زنگ خطر جدی برای خامنهای بود.
چرا؟ چون این یک زنجیرهای هست که رسانههای مختلف رژیم در لابلای انبوهی لفاظی بهش اعتراف کردن: برای نمونه، روزنامه همدلی میگه: «باید دید سرنوشت طبری و رییس سابق او که اکنون رییس مجمع تشخیص مصلحت است به کجا میرسد؟» حالا یک حلقه دیگه زنجیر رو نگاه کنید: همدلی: «امیدواریم طبری مورد حمایت رییس قوه نبوده باشند، چون اگر اینگونه باشد ایشان از اعتماد رهبر انقلاب نیز سوءاستفاده کردهاند!»
پس خطرش اینه که زیراب سیاست خامنهای با دو مولفه رو میزنه. چون شخص آملی منصوب خامنهای هست و طبعا خامنهای از جزئیات کارهاش با خبر هست-طبری به عنوان نزدیکترین شخص و معاون قضاییه هم منصوب آملی لاریجانیه، پس مورد تایید و منصوب خود خامنهای هست. یعنی نوک تیز افشای فساد گسترده و نجومی در این مورد شخص خامنهای رو هدف قرار داده. خروجی این وضعیت چیه؟
اعتماد مردم
رسانههای رژیم امروز نوشتن: «باید اذعان داشت که بیاعتمادی به قوه قضاییه مدتهاست از جانب مردم وجود دارد...موضوع میتواند اعتماد مردم را به حکومت سلب کند». اینکه اعتماد مردم به حاکمیت سلب بشه، زرورق پیچی شدة حرف اصلیه. یعنی خطر قیام. چون دهههاست که مردم نه تنها هیچ اعتمادی به این رژیم ندارن، بلکه در قیامهای مختلف با شعارهای فراگیر سرنگونی حرف و خواستهشون رو گفتن.
اما در پوش این زرورق داره انگشت میذاره روی خطر خشم اجتماعی، اون هم در زمانی که جامعه در نقطه انفجار قرار داره. خب اینجا میشه پرده از یک معمای دیگه هم برداشت: اینکه چرا خامنهای ۶ماه زودتر از موعد پایان دوره آملی لاریجانی، اون رو برکنار کرد و فرستاد مجمع تشخیص مصلحت. چرا که کل ساختار مورد تهدید قرار گرفته و خامنهای میخواست مانع درز کردن قضیه بشه.
س: گفتید «کل ساختار نظام مورد تهدید قرار گرفته». منظورتون دقیقا چیه؟
ج: منظور ساختار فاسد رژیم. به طور خاص کانون و محور این ساختار فاسد، بیت خامنهای که موتور محرک تمامی غارتها و فساد هست. برای نخستین بار خبرگزاری رویتر در سال ۲۰۱۳از ثروت ۹۵میلیاردی که تنها در یکی از مجموعههای تحت کنترل علی خامنهای موسوم به ستاد پیگیری فرمان امام پرده برداشت. این خبر مانند بمب در جهان و ایران صدا کرد.
در اردیبهشت۹۸سفارت آمریکا در عراق با استناد به منابع معتبر در صفحه رسمی فیسبوک خود نوشت: «فساد در جمهوری اسلامی طی ۴۰سال گذشته از رأس هرم قدرت تا همه اجرای آن ریشه دوانده...تنها داراییهای علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی به ۲۰۰میلیارد دلار میرسد».
اگر یک نفر به هزارتوی بیت خامنهای اشرافی نداشته باشه، شاید وقتی آخوند روحانی ادعا میکنه که خامنهای فقط یک حسینیه و یک خانه کوچیک داره، تعجب کنه که پس این ثروتهای میلیارد دلاری برای چیه؟ اما ساختار نقطه کانونی فساد و غارت، یعنی بیت خامنهای خیلی چیزها رو مشخص میکنه: بر اساس قانون اساسی دستپخت خبرگان، بهطور رسمی نهادهای اقتصادی زیر را در تیول ولایتفقیه اینهاست:
بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید، آستان قدس رضوی، کمیتهٴ امداد خمینی، بنیاد تعاون بسیج، بنیاد تعاون سپاه پاسداران، بنیاد تعاون ارتش، بنیاد تعاون نیروی انتظامی، بنیاد تعاون ستاد کل نیروهای مسلح (ودجا)، سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح (ساتا)، قرارگاه خاتم الاوصیا، قرارگاه خاتم الانبیا، ستاد اجرایی فرمان خمینی و شرکت سرمایهگذاری غدیر
غارت و چپاول
اگر دقت کنید تمامی این نهادها، در غارت و چپاول نه تنها نقش دارن، بلکه اهرمهای خامنهای برای این غارتگری هستن. تا جاییکه در جنگ باندی بر سر سهم همین غارت، باندهای مافیایی نظام دست همدگیه رو رو میکنن. برای نمونه درباره بنیاد به اصطلاح مستضعفان،
روزنامه حکومتی اعتماد ۱۷تیر۹۷ نوشت: «سود امسال بنیاد مستضعفان ۲۶هزار میلیارد تومان. چقدرش به مستضعفان رسید؟ از ۱۲میلیون زیر خط فقر مطلق و ۳۰میلیون فقیر نسبی میشه فهمید. خوب اگر از فقرا کم نشد در عوض به تعداد هولدینگهای بنیاد اضافه شد!».
مصادره اموال شخصی
یک نمونه گویای دیگه، ستاد اجرایی فرمان خمینی هست. این ستاد در ۶اردیبهشت ۶۸یعنی یک ماه قبل از مرگ خمینی و به فرمان او تشکیل شد. در حکم رسمی این نهاد هم خمینی آورده که اساس کارش، مصادرة اموال شخصی هست. طبق این حکم این اموال عبارتند از: «کلیهٴ وجوه و اموال مجهول المالک بلاصاحب، ارث بلا وارث و اموالی که بابت تخمیس و خروج از ذمه و اجرای اصل ۴۹قانون اساسی و دیگر قوانین در اختیار ولیفقیه قرار میدهد».
تا اینجا به ولیفقیه کارت سفید داده که اموال مشخصی را در روز روشن غصب کند. ببینیم اصل ۴۹قانون اساسی رژیم چه میگوید: «دولت موظف است ثروتهای ناشی از ربا، غصب، رشوه، اختلاس، سرقت، قمار، سوءاستفاده از موقوفات، سوءاستفاده از مقاطعهکاریها و معاملات دولتی، فروش زمینهای موات و مباحات اصلی، دایر کردن اماکن فساد و سایر موارد غیرمشروع را گرفته و به صاحب حق رد کند و در صورت معلوم نبودن او به بیتالمال بدهد».
بیت المال یعنی چی؟ یعنی همین ستاد اجرایی خمینی. اموال و ارثهای بدون صاحب هم یک قلم میلیاردها دلار رو شامل میشه. به ویژه اینکه در بسیاری موارد همین قضاییه رژیم احکامی صادر میکنه و اموالی رو بدون صاحب معرفی کرده، بعد به ستاد اجرایی خمینی سرازیر میکنه. یعنی خامنهای با این دستش (قضاییه) حکم میده-با اون دستش (ستاد اجرایی خمینی) اون مال رو تو جیبش میریزه.
این ثروت کلان که از راه غصب و غارت به دست آمده بود، به سرعت علی خامنهای را صاحب یک امپراطوری عظیم اقتصادی کرد. این غول اقتصادی بازوهای درآمدزای زیادی دارد. مثل: «گروه توسعه اقتصادی تدبیر ـ بنیاد برکت ـ بنیاد احسان ـ برکت تل ـ گروه دارویی برکت ـ مؤسسة دانش بنیان برکت».
س: چرا میگید اینها بازوهای درآمدزای خامنهای هستن؟
ج: به خاطر اینکه هر کدوم زیرمجموعهای از هلدینگهایی دارن با درآمدهای میلیاردی از غارت. اجازه بدین فقط نگاهی به هلدینگهای زیرمجموعه یکی از این نهادها بکنیم. یعنی «گروه اقتصادی تدبیر»: گروه توسعه انرژی تدبیر. شرکت گسترش الکترونیک مبین ایران. شرکت نواندیشان کشت و صنعت تدبیر. شرکت دارویی برکت و گروه توسعه ساختمان تدبیر
البته این مجموعه عظیم غارت، همه ابزار چپاولگری خامنهآی نیست. یکی دیگه از ابزاری که سرمایههای کشور رو به جیب خامنهای و سران رژیم مکش میکنه، قراردادهای نفتی هست. شرکتهای نفتی وابسته به ستاد اجرایی فرمان خمینی یکی از ۸شرکت مهم حاکمیت آخوندی است. برای اینکه تصویر پیدا کنیم به دو قرار داد نفتی که از سوی شرکت توسعه نفت و گاز پرشیا انعقاد شده نگاه کنید:
قرار داد توسعة بخش شمالی میدان مشترک یاران (مشترک با عراق) به ارزش ۶۰۰میلیون دلار. ـ قرار داد توسعه میدان مشترک یاران و میدانهای کوپال و مارون به ارزش ۲میلیارد و ۵۰۰میلیون دلار. خب اینجا میشه فهمید چرا خامنهای در سال ۹۷ تاکید داشت: فساد اژدهای هفت سر هست
اما نگویید: نهادینه شده است. اما این سیاست ۲ضربه کیفی خورد: اول: اعتراف احمدینژاد در جنگ شدید باندی و افشای فساد گسترده دستگاه قضایی و آملی لاریجانی که منصوب خود خامنهای هست. دوم: تحریم آملی لاریجانی توسط خزانهداری آمریکا و بعد تحریم شخص خامنهای و کل بیتش توسط آمریکا
الان هم به خاطر شرایط بحرانی رژیم، به ویژه خطر جدی قیام و فشارهای خردکننده جهانی و تحریمها، که یکی از خروجیهاش تشدید جنگ باندی هست، این موضوع فساد و سمتگیری هرچه بیشتر فلش تقصیر به سمت نهادهای منصوب خامنهای و شخص خودش، جدیتر شده.
مطالب مرتبط
اعتراف محمود بهمنی به فساد حکومتی و موجودی حساب آقازاده ها
«بیت»خامنهای فاسدترین نهاد سیاسی اقتصادی(۵)