دنده معکوس روحانی، عده‌ای که از هول هلیم غرب در دیگ غفلت افتادند – تیک تاک

تیک تاک – دنده معکوس روحانی ، و داستان عده‌ای که از هول هلیم غرب در دیگ غفلت افتادند

گزارش و گفتگو با رضا هفت برادران

«دیپلوماسی مار و پله!» این عبارت رو امروز روزنامه حکومتی همدلی بکار برد برای توصیف وضعیت سیاست خارجی حکومت آخوندی! این روزنامه حکومتی نسبت به وضعیت درهم ریخته نظام ناله می‌کنه و میگه: این چه وضعیه که ما با کلی تلاش تا خانه‌های آخر نزدیک مذاکره می‌ریم، بعد سر بزنگاه یکباره مار ما رو نیش می‌زنه و به ته جدول سقوط می‌کنیم!

حرفش هم عطف به مواضع سراپا متناقض آخوند روحانی در کمتر از ۲۴ ساعت مبنی بر مذاکره کردن و مذاکره نکردن هست. مواضعی که با وجود گذشت ۳ روز، موج جدیدی از بحران شدید درونی نظام رو به راه انداخت که تا همین لحظه هم با شدت ادامه داره. بحرانی که گویای بن‌بست شدیدی هست که تمامیت نظام در اون گرفتاره. گزارشی در اینباره:

خبر و نظر:


در حالیکه روز ۳شهریور جواد ظریف دوان دوان راهی بیاریتز شد و پس از چند ملاقات سرپایی او را به تهران برگرداندند، گویا به تعبیر رسانه های حکومتی، شتر نظام در خوابی آشفته رفع بخشی از تحریمها را دیده بود. از اینرو فردایش روحانی به صحنه آمد و گفت حاضر است با هرکس ملاقات کند. اما به زودی برایش روشن شد این خواب سرابی بیش نبوده و نه تنها خبری از رفع تحریمها نیست، بلکه حلقه انزوا کماکان تنگ‌تر می‌شود.دنده معکوس روحانی ، و داستان عده‌ای که از هول هلیم غرب در دیگ غفلت افتادند – تیک تاک

«در ادامه بازی فریب آمریکاییها علیه ایران رئیس‌جمهور این کشور در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با رئیس جمهور فرانسه و در پاسخ به سوال خبرنگاران در مورد ایران گفت: ما به دنبال آن هستیم برای یک مدت بلند مدت ایران هیچ موشک بالستیکی نداشته باشد. از گروه۷ هم خبر می‌رسد ترامپ در این اجلاس بر فشار بر ایران و تحریم‌های نفتی تاکید کرده...».

روزنامه حکومتی آرمان نیز به سبک فیلم «بر باد رفته» آرزوهای نظام را به تصویر کشیده و می‌گوید: «ایران اعلام کــرده بود که هرقدر بخواهد نفت خود را خواهد فروخت، اما اکنون از مقامات عالیرتبه شنیده می شود که نفت و مسائل مربوط به آن در اختیار کشورهای منطقه نیست و این غرب اســت که آن را به دست می گیرد که حرفی بسیار درست و منطقی است».

اینجا بود که آخوند روحانی نا امید از اینکه چیزی کف دستش بیاید، چرخشی ۱۸۰درجه‌ای کرد و مذاکره‌ را نفی نمود. در همین رابطه کیهان آخوندی با تاکید بر خفگی اقتصادی ناشی ازتحریمها، بن‌بست نظام را بر سر روحانی کوبیده و می‌گوید: «توهین ترامپ و ماکرون نتیجه دیپلماسی انفعال: ...

فشار حداکثری


کارشناسان معتقدند که یکی از دلایل تغییر ادبیات روحانی و ظریف، احتمالا خبرهایی است که از پاریس دریافت کرده‌اند و آن اینکه ترامپ حاضر نشده برای صادرات محدود نفت ایران (روزانه ۷۰۰ هزار بشکه) به برخی مشتریان معافیت دهد... سفر نابه‌جای ظریف به فرانسه و سپس اظهارنظر روحانی درباره‌ اشتیاق به مذاکره با آمریکا، بدون شک مصداق دیپلماسی التماسی بود».دنده معکوس روحانی ، و داستان عده‌ای که از هول هلیم غرب در دیگ غفلت افتادند – تیک تاک

مهره‌ها و کارشناسان حکومتی نیز ضمن ناامیدی از هرگونه گشایشی برای نظام، تاکید می‌کنند که هیچ راه‌حلی در برابر سیاست فشارحدکثری و خرد شدن اقتصاد نظام لای چرخنده‌های تحریمها ندارند. «...سیاست و استراتژی آمریکا و اروپا در قبال ایران تغییری نکرده. هر دوشون سیاستشون فشار حداکثری با محوریت بعد اقتصادی بر جمهوری اسلامی ایران است...

کنفرانس مطبوعاتی که دیشب ماکرون و ترامپ با هم داشتند، ماکرون به صراحت در این زمینه صحبت می‌کند، مرکل به صراحت صحبت می‌کند، هر دوشون می‌گن سیاست فشار حداکثری آمریکا یک جنبه مثبت سیاست امروز است...» در چنین وضعیتی، با حرف روحانی که گفت حاضر است با هر کس مذاکره کند، موج جدیدی از بحران درونی شروع شد. بحرانی که پس از وارونه گویی روز بعد توسط روحانی،‌ نه تنها فروکش نکرد،‌ بلکه باز هم بیشتر شد.

روزنامه حکومتی جوان در مقاله‌ای با تیتر «ناگهان برعکس!» نوشت: «کمتر از ۲۴ ساعت پس از آنکه روحانی گزاره «حاضرم برای مردم با هر شخصی دیدار کنم» را به سوی غرب به پرواز درآورد، ناگهان گزاره برعکسی را به جهان مخابره کرد: «دنبال عکس یادگاری با کسی نیستم.»

...روحانی انتظار داشت آن گزاره اول، طوفانی در غرب به‌پا کند و ترامپ و ماکرون را به تسلیم وادارد، اما ترامپ و ماکرون واکنش سرد، توهین آمیز و طلبکارانه‌ای نشان دادند... حالا ظاهراً نه خانی آمد و نه خانی رفت. فقط عده‌ای از هول هلیم غرب در دیگ غفلت افتادند».

دست خالی


روزنامه حکومتی سیاست روز نیز به «دست خالی» و بن‌بست نظام اشاره کرده و می‌گوید: «این رفتار دوگانه حکایت از آن دارد که ...(نظام) هیچ گزینه ای ندارد و دستش خالی است». در این میان ابوالفضل ظهره‌وند، سفیر پیشین رژیم در ایتالیا با وحشت از تحمیل برجامهای ۲ و سه و چهار به نظام، یعنی موشکی و منطقه‌ای و...دنده معکوس روحانی ، و داستان عده‌ای که از هول هلیم غرب در دیگ غفلت افتادند – تیک تاک

می‌گوید: بحثی که اینها دارند می‌کنند که آقای مکرون هم مطرح کرده هم نماینده ویژه‌اش را که فرستاد هم تلفنی که صحبت کرده هم مواضع مختلفی که گرفته عنوان می‌کند که ما دنبال مذاکرات جامع هستیم یعنی چی؟ یعنی برجام دو سه چهار...» اکنون درحالیکه بحران درونی رژیم هر چه بیشتر اوج می‌گیرد و بن‌بست ذاتی نظام را در مورد هرگونه راه حلی به تصویر می‌کشد،

روزنامه حکومتی همدلی بر سر روحانی کوبیده و به باندهای نظام هشدار می‌دهد که چه نشستید، مجاهدین از این شرایط بیشترین بهره را علیه نظام می‌برند. این روزنامة حکومتی می‌نویسد: «اسفناک‌تر از همه این حملات، برداشت‌های حزن‌انگیز گروه‌های اپوزیسیون و برانداز است که متذکر شدند اصل مذاکره در این میان تلاشی جز برای بقای سیستم و حاکمیت نیست.

این جریان‌های برانداز تا آنجا پیش رفتند که در جدیدترین مواضع خود دکتر ظریف رئیس دستگاه دیپلماسی کشور را به زعم خود ماله‌کش اعظم خواندند و حتی ابایی نداشتند که او را با ریبن‌تروپ وزیر امور خارجه آلمان نازی شبیه کنند».‬‬ در چنین شرایطی که مواضع متناقض آخوند روحانی در رابطه با مذاکره، هر چه بیشتر گیر افتادن نظام را در باتلاق بی‌راه‌حلی به تصویر می‌کشد، سوال این است که خامنه‌ای و روحانی که هم چنان بر سر دو راهی درگل مانده اند، کدام مسیر را برخواهند گزید؟ آیا اصلا مسیری برای آنها متصور است؟

گفتگوی سیاسی


طی ۳ روز گذشته و در پی ۲ رشته سخنرانی سراپا متناقض روحانی درباره مذاکره کردن یا نکردن، شاهد موج جدیدی از بحران درونی رژیم هستیم. این وضعیت نشانة‌ چیست؟ چرا روحانی یک سیاست و خط مشخصی رو اجرا نمی‌کنه؟
استدلال باندهای نظام که هر دو به روحانی حملات شدید می‌کنن چی هست؟ برای پاسخ گفتگویی داریم با آقای رضا هفت‌برادران.

س: این روزها شاهد موجی از بحران درونی رژیم هستیم. این وضعیت رو چگونه ارزیابی می‌کنید؟


ج: در مجموع طی ۳روز گذشته، شاهد ۲موج شدید حملات باندی و بحرانی درون رژیم بودیم. یکی در رابطه با صحبتهای ۴شهریور روحانی که گفت خواهان مذاکره هستیم، یکی هم صحبتهای دیروزش که به نوعی مذاکره رو نفی کرد. موج بحران درونی که در رژیم آغاز شده از طرف دو باند رژیمه. اما نکته قابل توجه اینه که هر دو باند توی سر روحانی می‌کوبند. یعنی حتی باند خودش هم نه تنها بهش نمی‌گن «آفرین که حرف از مذاکره زدی» بلکه اونها هم بهش توسری می‌زنن.گفتگوی سیاسی

برای نمونه، زید‌آبادی این حرف روحانی که گفت خواهان عکس گرفتن با ترامپ نیست، مگر اینکه کسی با فتوشاپ درسته کنه رو به سخره گرفته و میگه: «به گمان من، ترامپ با همه رفتارهای بعضا مسخره‌اش، چندان هم خود را مشتاق عکس گرفتن با روحانی نشان نمی‌دهد! اصولاً تقلیل نزاع بین ایران و آمریکا به نیاز داخلی ترامپ برای گرفتن «عکس یادگاری» نوعی لوث کردن روابط بین‌الملل است!»

اگه دقت کنید داره میگه ما سیاست خارجی مشخصی نداریم و مجبوریم با لوث کردن حرف خودمون رو بزنیم. یا یک کارشناس حکومتی به نام غراقان زندی به وضعیت بحرانی رژیم اشاره می‌کنه و مهم اینه که تاکید داره «بوی بهبودی هم شنیده نمیشه» و میگه: «کشور به علت ...سوءمدیریت دست‌اندرکاران امر در بیشتر عرصه‌ها، روزگاران پرتلاطم و پرالتهابی را تجربه می‌کند و با توجه به چشم‌انداز‌های موجود، بوی بهبودی از اوضاع شنیده نمی‌شود».

وقتی میگه «دست‌اندرکاران امر» یعنی هردو باند حاکم و کل حاکمیت. در اون باند هم که روشنه. ۸۰عضو مجلس ارتجاع به روحانی نامه می‌نویسن که وقتی خامنه‌ای گفته مذاکره سم مهلکه، به چه حقی حرف از مذاکره می‌زنی؟ یا یکی میگه: «دیپلماسی مار و پله». یکی بااشاره به چرخش کامل روحانی طی ۲۴ساعت میگه: «دنده معکوس روحانی»-یکی دیگه بااشاره به اونهاییکه دنبال مذاکره هستندمیگه:«عده‌ای که از هول هلیم غرب در دیگ غفلت افتادند!»

س: چرا می‌گید بدبختی و توسری برای نظام؟


ج: وقتی هر دو باند نسبت به هر دو موضع متناقض روحانی توی سرش می‌کوبند، خب بدبختی روحانی به عنوان کسی که سکان امور اجرایی نظام رو در دست داره، نشان از بدبختی و بن‌بست تمامیت رژیمه. کما اینکه روزنامة حکومتی سیاست روز روز ۶شهریور،

نسبت به همین دو سخنرانی متناقض روحانی نوشته: «این رفتار دوگانه حکایت از آن دارد که ...(نظام) هیچ گزینه ای ندارد و دستش خالی است». در یک کلام همه‌شون ضعف مفرط رژیم رو فهمیدن، برای همین یک ولوله و آشوب درون رژیم برپا شده. البته باندهای نظام هم با استدلال این حرفها رو می‌زنن.

س: چه استدلالهایی؟


ج: برای نمونه کیهان علت این چرخش ناگهانی یا ‌«دنده معکوس» روحانی رو توضیح میده. میگه وقتی ظریف یکباره رفت به بیاریتز، گویا فرانسه بهش وعده داده که ترامپ معافیت میده که رژیم روزانه ۷۰۰هزار بشکه نفت بفروشه. همین باعث میشه روحانی و ظریف و از هول هلیم توی دیگ بیفتن و فردا صبحش روحانی بگه من حاضرم با هر کس ملاقات کنم.گفتگوی سیاسی

همون موقع هم رسانه‌ها و مهره‌های رژیم بهش گفتن مگه تو دنیا به جز سران آمریکا و اسرائیل منعی برای دیدار با کسی دیگه داشتی؟ پس روشنه منظورت دیدار با ترامپه! بعد کیهان توضیح میده: اما آمریکا گفت از این خبرها نیست. مشخصا کیهان حرف ترامپ رو بازگو میکنه: «ایران دچار محدودیت در منابع مالی خود شده است و یادتان باشد من چیزی به آنها پرداخت نخواهم کرد...

آنها به ما نیاز دارند نه ما و اگر قرار ایجاد یک کا‌نال برای فروش محدود نفت تایید شود، این کانال در مدت زمان محدود تعریف خواهد شد و خیلی زود منقضی خواهد شد تا ایران بتواند کمی نفت بفروشد... اما من چیزی به آنها پرداخت نخواهم کرد»!
یعنی آب پاکی رو روی دست رژیم ریختن و بهش گفتن: فروش نفت می‌خوای؟ یالله! ۱۲شرط و زهرخوری تا دینش! خب این استدلال باند دلواپسان بود.

اما استدلال باند خودش چیه؟ میگن اگر هم می‌خوای بری مذاکره، چرا اینطوری با هول و ولع می‌ری که طرف مقابل بفهمه ما هستیم که به اونها نیاز داریم؟ ظهره وند یکی از سفرای پیشین رژیم در تلویزیون رژیم توضیح میداد که: تا قبل از جی۷ شکافی بین اروپا و آمریکا بر سر برخورد با نظام بود.

تعادل قوا


اما اونطور که ظریف هل شد و وقتی احضارش کردن بدو بدو رفت بیاریتز و ۲تا ملاقات کرد و برگشت، همه جی۷ فهمیدن اوضاع نظام چقدر خرابه، چقدر در تعادل‌قوا ما پایین آمدیم، بنابراین اروپاییها هم بیشتر رفتن سمت آمریکا و همین سفیر پیشین رژیم میگه: به این شکل خود روحانی و ظریف شکاف در جی۷ سر نظام رو پر کردیم!

بنابراین،‌ وقتی می‌گیم توی سر کل نظام خورده، عطف به این هست که این موج بحران درونی، بسا فراتر از جنگ باندی، بحث تمامیت نظامه که در یک بن‌بست و بحران بی‌راه‌حلی گرفتاره که حتی نمی‌تونه یک خط و استراتژی مشخص تدوین و اجرایی کنه.

س: از این وضعیت چه نتیجه‌ای می‌گیرید؟


ج: به نظرم درست‌ترین نتیجه رو خود باندهای درون رژیم گرفتن. همون بن‌بست. همون که اون کارشناس میگه: «بوی بهبودی شنیده نمی‌شه!»-همون که اون روزنامه‌ش میگه: «دستان نظام کاملا خالیه!»-همین که سفیر پیشینش میگه: «با دست خودمون شکاف طرف مقابل در رابطه با نظام رو بستیم و عامل افزایش فشار شدیم». در یک کلام: «بحران بی‌راه‌حلی»گفتگوی سیاسی

نکته مهمتر هم اینکه همه‌شون بسیار از تاثیر این بحران بی‌راه‌حلی بر قیام پیش رو وحشت کردن. دیروز علی بیگدلی یک کارشناس حکومتی می‌گفت: اوضاع مردم اصلا خوب نیست. نگرانی از گسترش اعتراضات اجتماعی (یعنی قیام) باعث شد که روحانی بگه حاضر به مذاکره هستم».

یا امروز روزنامه همدلی با اشاره به افشاگری‌های مقاومت ایران که رژیم نه به فکر مردم، بلکه به فکر وقت خریدن وقت بیشتر برای نظامه میگه: از همه اسفناکتر اینه که مجاهدین میگه اصل مذاکره نه برای بهبود وضع مردم، بلکه برای طول عمر خریدن برای نظامه. تا جایی هم پیش رفتن که ظریف رو ماله کش اعظم جا انداخته و با وزیر خارجه هیتلر مقایسه می‌کنند!

بنابراین، نتیجه‌ای که میشه گرفت در یک کلام اینه که این بن‌بست و بی‌راه‌حلی، اولا ناشی از ماهیت ناهمخوان رژیم با جهان معاصر است و دوم به دلیل حضور مقاومت سازمانیافته‌یی است که طی ۴دهه تمامی توطئه های رژیم را اعم از قتل عام و اعدام و بمباران و بردن درلیست و موشک باران و شیطان سازی را خنثی کرده و سیاست مماشات با رژیم را به احتضار در آورده و این وضعیت رژیم را با شتاب و شدت هرچه بیشتر فرسوده و ناتوان کرده ، و زمینه رو برای ضربة‌ نهایی مردم و مقاومت ایران و کانونهای شورشی آماده میکنه.

مطالب مرتبط

تناقض گویی‌های روحانی و معرکه‌گیری بر سر جنازه برجام – تیک تاک

چرخش مداری آخوند روحانی زیر ضرب ولایت‌فقیه و ترکیدن حباب رفع تحریم و مذاکره با ترامپ

لطفا به اشتراک بگذارید: