خودزنی‌های رژیم هشدارها و پیامدهای خطرناک پیش‌رو – تیک تاک

تیک تاک – خودزنی‌های رژیم هشدارها و پیامدهای خطرناک پیش‌رو

گزارش و گفتگو با اسدالله مثنی

دیروز رژیم آخوندی در یک خودزنی دیگه، به پالایشگاه شرکت نفتی آرامکو در عربستان حمله کرد. این اقدام رژیم واکنش‌های زیادی، به ویژه از سوی بالاترین مقامات دولت آمریکا را در پی داشت. موضوعی که تا همین لحظه شرایط رو برای رژیم بیش از پیش خطرناک و بحرانی کرده.

این اقدام رژیم همزمان هست با بحران جدیدی که در رابطه با تخطی از تعهداتش برجام به وجود آمده. موضوعی که همین الان در آژانس تبدیل به مسئله‌ای روی میز هست و باز هم پروندة تلاش رژیم برای بمب‌سازی اتمی رو روی میز آورده. گزارشی رو می‌بینیم که گوشه‌ای از شرایطی رو نشون می‌ده که این روزها رژیم در اون گرفتاره.

خبر و نظر:


از روز گذشته و پس از لگدپرانی تروریستی رژیم علیه پالایشگاه نفتی شرکت آرامکو، موضع‌گیری‌های شدید علیه رژیم ادامه دارد. وال‌استریت ژورنال نوشت: «مقامات سعودی و آمریکایی در حال تحقیق این احتمال می‌باشند که حمله به تأسیسات نفتی سعودی روز شنبه با موشکهای کروز پرتاب شده از عراق یا ایران باشند».خودزنی‌های رژیم هشدارها و پیامدهای خطرناک پیش‌رو – تیک تاک

رئیس جمهور آمریکا نیز طی تماسهایی با مقامات عربستان، تاکید کرد این حملات «تاثیری منفی بر اقتصاد آمریکا و اقتصاد جهانی دارد». ترامپ تاکید کرد: ایالات متحده آماده است با عربستان برای حفاظت و امنیت همکاری کند. وزیر خارجه آمریکا نیز در یادداشت توئیتری خود نوشت: «ما از همه کشورها می‌خواهیم تا بطور علنی و قاطع حملات رژیم ایران را محکوم کنند.

ایالات متحده با دوستان و متحدان کار می‌کند تا تضمین کند که بازارهای انرژی باندازه مکفی تامین هستند و رژیم ایران بخاطر این تجاوزاتش مورد حسابرسی قرار گیرد». مایک پومپئو به خوی تروریستی و تجاوزکارانة رژیم آخوندی اشاره کرد و با اشاره به لگدپرانی‌های تروریستی رژیم، تاکید کرد: این اقدامات مخرب «در حالیست که روحانی و ظریف تظاهر می‌کنند که در دیپلوماسی فعال هستند».

سناتور گراهام از اعضای ارشد سنای آمریکا نیز با اشاره به این اقدام تروریستی رژیم گفت: این «نمونه دیگریست از این که چگونه رژیم ایران در خاورمیانه خسارت ببار می‌آورد. رژیم ایران علاقه‌ای به صلح ندارد. آنها بدنبال تسلیحات اتمی و سلطه بر منطقه می‌باشند».

پاسخ قاطع


لیندزی گراهام همچنین خواستار پاسخی قاطع به رژیم آخوندی شد و گفت: «اکنون زمان آن است که آمریکا حمله‌ای را علیه پالایشگاه‌های نفت رژیم ایران روی میز بگذارد، اگر که رژیم ایران به تحریکات خود ادامه داده یا غنی سازی اتمی را افزایش دهند».خودزنی‌های رژیم هشدارها و پیامدهای خطرناک پیش‌رو – تیک تاک

سناتور گراهام به این ترتیب علاوه بر موضوع اقدامات تروریستی، بر روی «غنی‌سازی اتمی» رژیم نیز انگشت می‌گذارد. موضوعی که یکی دیگر از مسائل حاد روی میز جامعة جهانی، در رابطه با رژیم آخوندی است. به ویژه پس از خودزنی رژیم و برداشتن گام سوم کاهش تعهدات برجامی‌اش.

در همین رابطه طی روزهای گذشته آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید کرد رژیم ایران شروع به نصب سانتریفیوژهای جدید کرده است. گزارشی که موجی از ابراز نگرانی و هشدار بین‌المللی را در پی داشت. دولت آمریکا در بیانیه‌ای اعلام کرد: «عدم همکاری کامل رژیم ایران با آژانس درباره فعالیت‌های احتمالی اعلام نشده هسته‌ای تهران و یا مواد هسته‌ای گزارش نشده، سوالاتی بسیار جدی را در این زمینه مطرح می‌کند».

خبرگزاری رویترز نیز از هشدار فرانسه، انگلیس و آلمان به رژیم خبر داد و گفت: «قدرتهای اروپایی در اولین بیانیه مشترک گفتند: آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارش خود به تاریخ ۸ سپتامبر تایید کرد که در نظنز، سانتریفیوژهای پیشرفته نصب شده‌اند و یا در حال نصب هستند. ما عمیقا نسبت به این فعالیتها نگران هستیم».

گزینه تسلیحات اتمیخودزنی‌های رژیم هشدارها و پیامدهای خطرناک پیش‌رو – تیک تاک


دبیرکل موقت آژانس، کورنل فروتا نیز در یک کنفرانس مطبوعاتی در رابطه با این اقدام رژیم آخوندی شرکت کرد. در این کنفرانس از جمله خبرنگاری پرسید: «گفته شده رژیم ایران می‌خواهد گزینه تسلیحات اتمی خودش در آینده را کماکان حفظ کند. شما چه اقدامی می‌کنید؟

فروتا پاسخ داد: «ما بسیار دقیق و محتاط کار می‌کنیم. جنبه‌های زیادی از این موضوع را در نظر می‌گیریم...ما خواهان اطلاعات بیشترز از سوی رژیم ایران در رابطه با این اقداماتش هستیم. فکر میکنم که این پیامی بود که بخوبی در تهران فهم شد». دکتر اولی هاینونن، از مقامات ارشد پیشین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز با توجه به سالیان تجربه‌ای در این زمینه،

با اشاره به مخفی‌کاری‌های رژیم آخوندی گفت: «سایتهای دیگری هم در ایران هست که لازم است فاش شوند. تاسیساتی که برای بازرسیها باز نبوده‌اند». دکتر هاینونن همچنین به پیامدهای خطرناکی که این خودزنی رژیم و همچنین مخفی‌کاری‌هایش می‌تواند برای آن داشته باشد اشاره کرد و گفت: «اگر سازمان ملل ایران را ناقض برجام اعلام کند ممکن است ایران مورد تحریمهای بین‌المللی قرار گیرد».

گفتگوی سیاسی


این گزارش رو دیدیم، به نظر می‌رسه که با این اقدامات جنگ افروزانة رژیم آخوندی، الان این سؤالات ذهن بسیاری از ناظران و تحلیلگران رو به خودش مشغول کرده اینه که چرا در چنین شرایطی که رژیم در بن‌بست و در وضعیت خفگی اقتصادی و در شرایطی که خیلی‌ها در دنیا به مذاکره با رژیم و ایجاد گشایشهای سیاسی و اقتصادی برای رژیم چشم دوخته بودند، چرا رژیم با دست زدن به این اقدامات صحنه رو دگرگون کرد؟

آیا رو آوردن رژیم به این قبیل اقدامات پر خطر، از یک طرف تخطی از تعهدات برجامی و از طرف دیگه حملة علنی به خاک عربستان، در نهایت به نفع رژیم است؟ هدف رژیم از این اقدامات چیست؟ و نهایتاً به دنبال چیست؟ و طی هفته‌ها و ماههای آینده چه حوادثی در انتظار رژیم است؟ اینها سؤالاتی است که ما هم در گفتگوی امروز با اسدالله مثنی در میان می‌گذاریم. با ما در این گفتگو همراه باشید.

س: در مورد حمله به مرکز نفتی بزدگ عربستان سعودی، خبرهای مختلفی گفته شده، واقعیت چیست؟


ج:‌ خبری که خود رژیم با سر و صدا و جنجال زیاد داد و منابع خبری اول آن را نقل کردند کردند این بود که حوثیّا با چند پهپاد این حمله را از خاک یمن انجام داده‌اند، ولی شب گذشته مایک پمپئو وزیر خارجه امریکا رژیم ایران را مسئول این حمله دانست و حمله توسط شورشیان یمن را منتفی دانست و گفت هیچ شواهدی وجود ندارد که حملات از یمن صورت گرفته باشد و گزارشهای دیگر که از طرف منابع مطلع منتشر شد،گفتگوی سیاسی

حاکی از این بود که این حمله موشکی بوده که یا از خاک ایران یا از خاک عراق صورت گرفته است. البته رژیم در عین دود و دم قدرت‌نمایانه در رسانه‌های خود، به شدت از این که گفته شود این حمله مستقیماً توسط خود رژیم صورت گرفته پرهیز می‌کند و سعی می‌کند آن را حمله توسط حوثی‌ها جلوه بدهد.

بگذریم که در ماهیت قضیه خیلی تغییری نمی‌دهد، چون همه می‌دانند که حوثیها یعنی رژیم و رژیم هم در تبلیغات خود و در شرایطی که از در و دیوار و از داخل و بیرون رژیم شکست و رسوایی و نکبت برای رژیم می‌بارد، رژیم در دستگاه تبیغاتی خود سعی می‌کند که این حملة ماهیتاً تروریستی را با هزار زبان به عنوان فتح‌الفتوح خود عنوان می‌کند.

البته این اقدام به لحاظ نظامی، چندان ارزشی ندارد، چون حمله موشکی به یک منطقة وسیع نفتی که موشک به هر جای آن اصابت کند، آتش‌سوزی گسترده‌یی ایجاد می‌کند، نیاز به تبحر و تکنیک زیادی ندارد و این حمله مثل لگد‌اندازیهای قبلی رژیم در خلیج فارس یا به خاک عربستان بیشتر ماهیت تروریستی دارد.

وجه سیاسی


اما آنچه که مهم و تعیین کننده است، وجه سیاسی این اقدام و پیامدهای آن است. پمپئو وزیرخارجه آمریکا خیلی سریع به این اقدام واکنش نشان داد و در توییتر خود نوشت: ما از همه کشورها می خواهیم تا بطور علنی و قاطع حملات رژیم ایران را محکوم کنند.ایالات متحده با دوستان و متحدان کار می کند تا تضمین کند که بازارهای انرژی باندازه مکفی تامین هستند و رژیم ایران بخاطر این تجاوزاتش مورد حسابرسی قرار گیرد.

در توییت دوم پمپئو نوشت : رژیم تهران در پشت حدود ۱۰۰حمله به عربستان قرار داشته و این در حالیست که روحانی و ظریف تظاهر می کنند که در دیپلوماسی فعال هستند. در بحبوحه همه فراخوانها برای کاهش تنشها، ایران اکنون یک حمله بیسابقه را به منبع تامین جهانی نفت انجام داده است و هیچ مدرکی نیست که این حملات از یمن صورت گرفته باشند.

س: رژیم از این حمله چه هدفی دنبال می‌کند؟ آیا این اقدام در مجموع به نفع رژیم است؟گفتگوی سیاسی


ج: هدف به نظر من روشن است؛ اولین هدف رژیم از این قبیل لگداندازیها حفظ نیروهایش اعم از نیروهای داخلی و نیروهای برون‌مرزی‌اش مانند حزب‌الشیطان می‌باشد که بر اثر شرایط سیاسی و اقتصادی به شدت در معرض ریزش قرار گرفته‌اند.
هدف بعدی‌اش هم این است که روی روند وقایع تأثیر بگذارد و از طرفهای مربوطه امتیاز بگیرد. که در این باره نظرات مختلف است.

این که آیا از این طریق می‌تواند چیزی به دست بیاورد یا بالعکس شکافها در جبهة مقابل را به زیان خود هم می‌آورد و آنها را علیه خود متحد و بسیج می‌کند. کما این که در خود رژیم هم در این زمینه اتفاق نظر وجود ندارد و جریانهایی هستند که این قبیل اقدامات را قویاً به زیان رژیم می‌دانند و آن را خودزنی محسوب می‌کنند که به رغم منافع مقطعی اما به لحاظ راهبردی به زیان رژیم است.

در همین رابطه سناتور لیندزی گراهام عضو ارشد سنای آمریکا در پیام توئیتری خود گفت: حمله به پالایشگاه نفت عربستان سعودی نمونه دیگری است از این که چگونه رژیم ایران در خاورمیانه خسارت ببار می آورد. این رژیم علاقه یی به صلح ندارد و بدنبال تسلیحات اتمی و سلطه بر منطقه است.

افزایش غنی سازی


وی افزود:‌ اکنون زمان آن است که آمریکا حمله یی را علیه پالایشگاههای نفت ایران روی میز بگذارد، اگر که آنها به تحریکات خود ادامه دهند و یا غنی سازی اورانیوم را افزایش دهند. رژیم ایران بد رفتاریهای خود را متوقف نخواهد کرد تا این که عواقب آن واقعی تر شود مانند حمله به پالایشگاه های آنها که کمر رژیم را خواهد شکست.

جان ابی زید سفیر آمریکا در عربستان سعودی که از ژنرالهای پیشین ارتش آمریکاست گفت:‌ حملات علیه زیرساخت های حیاتی عربستان سعودی که جان شهروندان را به خطر می اندازد غیر قابل قبول است. بدنبال این حملات روز شنبه ، رئیس جمهور آمریکا به ولیعهد عربستان گفت: واشینگتن آماده است با این کشور همکاری کند تا از امنیت آن حفاظت نماید.

س: آیا با این اقدامات، کاهش تعهدات برجامی و حملات تروریستی به کشورهای همسایه راهی در این بن‌بستی که رژیم گرفتار آن است، گشوده می‌شود؟گفتگوی سیاسی


به نظر من خیر! این شلیکی بود به تلاشهای فرانسه که تلاش می‌کرد راه مسالمت‌آمیزی برای حل بحران گریبانگیر رژیم پیدا کند و تحلیلگران هم عموماً نظرشان این است که این اقدام رژیم ضربه‌یی به ایدة مذاکره و دادن امتیازهای اقتصادی مانند اعطای اعتبار ۱۵میلیارد دلاری به رژیم بود.

به این ترتیب در عرصة بین‌المللی، این اقدام موضع مماشاتگران را خیلی تضعیف می‌کند، چون به وضوح نشان می‌دهد و و همگان را به این نتیجه می‌رساند که هر گونه امتیاز دادن به رژیم، آن را جری‌تر می‌کند و این رژیمی است که تنها زبان قاطعیت و قدرت می‌فهمد. این قماری که رژیم از فرط بیچارگی و بی‌راه‌حلی وارد آن شده، چیزی نیست که نهایتاً چیز پایداری عاید رژیم بکند. سمت و سوی پیامدهای این قضیه را از آنچه تا به حال بوده می‌توان دریافت.

بیایید فرض کنیم که رژیم با این اقدامات و گرد و خاک کردن‌ها امتیازی هم بگیرد، مثلاً ۱۵میلیارد دلار اعتبار را به رژیم بدهند و جواب درخور این اقدامات تروریستی رژیم را هم به آن ندهند، مگر مسألة رژیم با این چیزها حل می‌شود؟ چرا که مسألة اصلی رژیم یا به بیان دیگر صورت مسألة اصلی ایران رویارویی و تضاد آشتی ناپذیر مردم و مقاومت ایران با این رژیم فاسد و جنایتکار و غارتگر است.

سیاست مماشات


مگر تا الان که سیاست مماشات حاکم بود و رژیم می‌توانست از جامعة بین‌المللی باج بگیرد، توانست در این مسألة اصلی تغییری ایجاد کند و خطر سرنگونی را که کابوس خواب و بیداری سردمداران رژیم می‌باشد، از سر خود دور کند. مگر با این لگدپرانیها می‌تواند ورشکستگی اقتصادی را از میان بردارد و چرخة تولید را به حرکت درآورد؟ مگر می‌تواند جواب ارتش به‌پاخاستة گرسنگان را بدهد؟

و مگر می‌تواند حرکت بلاوقفة مجاهدین و مقاومت ایران را که چه در جامعة ایران و در میان مردم به جان آمده و جوانان تشنة تغییر مداوماً در حال پیشرفت است و چه در صحنة بین‌المللی هر روز به قله‌های بالاتری دست می‌یابد را کند کند؟ بنابراین و از این منظر که نگاه کنیم این اقدامات رژیم، تنها پارس خوابیدة سگی ترسیده و زهر خورده را تداعی می‌کند که آخرین مرحلة حیات خود را می‌گذراند.

مطالب مرتبط

بحران احتمالات در نظام ولایت فقیه – تیک تاک

کلاه جدید دیگری برای سر خامنه‌ای

لطفا به اشتراک بگذارید: