بحران اقتصادی فقرا فقیرتر و ثروتمندان فربهتر – تیک تاک
تیک تاک – بحران اقتصادی فقرا فقیرتر و ثروتمندان فربهتر
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
بحران اقتصادی پا به پای بحران سیاسی به نهایت خود رسیده و
صدای شکستن استخوان مردم زیر فشار خرد کنندة اقتصادی به وضوح به گوش میرسد،
تا آنجا که رژیم هم قادر به کتمان آن نیست و ایادی حکومت برای تبرئة خود در تریبونهای حکومتی به آن اعتراف میکنند
و ژست همدردی و غمخواری میگیرند؛ این در حالی است که چپاول آخوندهای حاکم و پاسداران افسار پاره کرده
و باندهای مختلف در غارت با هم به رقابت و مسابقه پرداختهاند؛
بحث و بررسی امروز ما به این موضوع اختصاص دارد. ابتدا گزارشی در این باره:
تدبیر دولت روحانی، در چارهجویی برای ورشکستگی اقتصادی،
وارد آوردن فشار باز هم بیشتر بر مردم، بخصوص اقشار پایین و مستضعف است.
در این مورد دولت حذف تدریجی حذف یارانههای ناچیز نقدی را
که تنها کورسوی امید میلیونها خانوار زیر خط فقر بود، شروع کرده است.
ظاهر قضیه و توجیه دولت آن است که میخواهد یارانة دهکهای بالا
و اقشار پردرآمد را که از یارانههای مختلف بیشترین سهم را میبرند، حذف کند،
اما این آتش طبق معمول دامن طبقات محروم و بیصدا را گرفته تا آنجا که تا کنون در مجلس ارتجاع نیز این موضوع چند بار مطرح شده است.
یکی از اعضای مجلس به نام خدری در جلسة علنی دوم مهر ماه جاری مجلس ارتجاع گفت:
«بانک اطلاعاتی دولت برای حذف یارانه دهکهای پردرآمد جامعه ضعیف است
متأسفانه در روزهای اخیر یارانه تعداد زیادی از موکلان من و شما که از اقشار ضعیف جامعه هستند حذف شده است
کسانی که چرخ زندگی آنها فقط با این یارانهها میچرخد».
روزنامة ایران ارگان دولت روحانی هم در شمارة ۱۵مهر ۹۸خود به آن آعتراف میکند.
این روزنامه تحت عنوان «یارانه همچون یخی که آب شد»
با طرح این سؤال که «تورم، ارزش یارانه خانوارهای شهری و روستایی را طی ۱۰۳ ماه چقدر کاهش داد؟»
ضمن این اعتراف تکان دهنده که « درآمد خانوارهای شهری از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۷ حدود سه برابر کاهش یافته است»
مینویسد: « پس از گذشت ۱۰۳ ماه واریز یارانه نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی برای هر ایرانی،
نفوذ و تأثیر یارانهای که با این قانون به مردم پرداخت میشود،
تغییر زیادی پیدا کرده است، به طوری که محاسبات نشان میدهد
که هماکنون ارزش واقعی این یارانه به ۸ هزار تومان رسیده است».
این روزنامة حکومتی با اشاره به این که یارانههای پنهان، اساساً نصیب ثروتمندان میشود، میافزاید: «بررسی میزان اصابت یارانههای غیرنقدی نیز حکایت از انحراف زیادی دارد،
به گونهای که در بخش بنزین یارانهای که ثروتمندان دریافت میکنند ۲۳ برابر فقراست و این رابطه برای برق، گاز، کالاهای اساسی و دارو به ترتیب به ۳.۶ برابر، ۲.۵ برابر، ۴.۷ برابر و ۱۹.۵ برابر میرسد».
بحث حذف یارانهها اکنون در مجلس ارتجاع جریان دارد
و رژیم تلاش میکند آن را تدریجی و به ترتیبی فریبکارانه پیش ببرد
که حتی الامکان کمتر موجب خشم مردم محروم شود.
پاسدار لاریجانی در چلسة امروز مجلس در پاسخ به سؤال خبرنگار رژیم که از وی دربارة حذف یارانههای آشکار و پنهان پرسید،
با فریبکاری گفت: «اینجا یک بحثهایی هم سازمان برنامه داشت
و هم دوستانی که در مجلس کار کردند، آقای مصری و دوستان دیگر، این که این یارانههای پنهان و اینا که ازش بحث میشه
یک بار نمیشه جست زد همشون رو تغییر داد، یک تغییری باید باشه؛
بنابراین بحث شده ولی این که اجراش چگونه باشه نظرات متفاوته و کلا هم اکثرا به طرف ایناند که اگر بخواد تصحیحی انجام شود تدریجی باید باشد ».
اما به رغم این فریبکاری که گویا رژیم و مجلس آن دغدغة مردم محروم را دارد، در جلسة امروز مجلس، حاجی دلیگانی یکی از اعضای مجلس از باند خامنهای گفت: «آقای رئیس جمهور، مشکل اساسی و اصلی در یارانهها عدم توزیع عادلانه است. یعنی برخورداری یارانهها بر اساس نیاز نیست.
آنها که درآمد کمتری دارند، اتفاقا از یارانة کمتری نیز استفاده میکنند؛ آنها که درآمد بیشتر و ثروتمندتر اتفاقا بیشتر از یارانهها استفاده میکنند.
جاده یک طرفه نمی شود، جاده دو طرفه است. چطور ۴۴۵۰۰تومن یارانة نقدی افزایش پیدا نکرده، اما شرکتهای وابسته به دولت هر ساله قیمت خدمات و محصولات خود را افزایش میدهند».
روزنامة حکومتی جهان صنعت (۱۵مهر) مشکل اصلی اقتصاد ایران را فساد نهادینه در نظام حاکم و باندهای مافیایی میداند که به صورت احزاب و دستجات سیاسی فعالیت میکنند و مینویسد:
«سیاستگذاریهای بعد از انقلاب به شکلگیری احزاب، دستهها و گروههایی انجامید که بهرهگیری از منافع رانتی و توزیع رانت را به مهمترین اولویت سیاستگذاری خود تبدیل کردهاند.
به نظر میرسد مجموعه آنچه در شرایط فعلی به وقوع پیوسته، موجب شده انگیزه ایثار در دوران انقلاب جای خود را به انگیزه فساد بدهد».
امروز مجلس ارتجاع جلسة غیرعلنی داشت و موضوع اصلی حذف یارانه حاملهای انرژی بود. چرا رژیم در رابطه با قیمت سوخت به یک نتیجة نهایی نمیرسد؟ رژیم میگه طبقات مرفه از این یارانههای پنهان سود میبرند و رژیم میخواهد با حذف یارانههای آنها این موضوع را تعدیل کند، اما واقعیت چیست؟ چرا موضوع گران کردن سوخت ۲سال است روی میز رژیم است و تا این نقطه آنرا تعیین تکلیف نکرده است؟
ج: به علت وحشت از پیامدهای این موضوع. اینکه آیا میتوانند با پیامدهای امنیتی این موضوع مقابله کنند؟
خب بحث حذف یارانههای پنهان هم از مدتها پیش روی میز رژیمه.
حتی در تیرماه امسال که در مجلس ارتجاع بحث بودجة سالهای ۹۸ و ۹۹ بود
یک جلسة غیر علنی برگزار کردن که یکی از موضوعات اصلی اون حذف یارانههای پنهان بود.
یارانههای پنهان تا قبل از این شامل مواد غذایی و به ویژه نان میشد
که رژیم اون یارانهها رو عمدتاً حذف کرده که در نتیجه شاهد جهش دیوانهوار مواد غذایی بودیم.
بعد از اون بیشترین سهم یارانة پنهان رو سوخت تشکیل میده که رژیم میخواد این رو هم حذف کنه.
اما مشکل رژیم اینه که هرچند موضوع یارانة سوخت بهطور خاص در گام اول یک موضوع اقتصادی هست
و نقطة آغاز رژیم هم اقتصادی هست، اما به سرعت به پهنة سیاسی-امنیتی راه میبره.
گواه این موضوع هم این است که امروز مجلس ارتجاع پشت درهای بسته،
درحالیکه دربارة موضوع حاملهای انرژی بحث داشت،
اما به جای مثلا وزیر نفت و... پاسدار فدوی، جانشین فرماندة سپاه در جلسه شرکت کرد. کدوم سپاه؟
همون که به طور رسمی در اساسنامهاش،
مادة دوم میگه: وظیفة سپاه پاسداران حفظ امنیت نظام و
«مبارزه قانونی با عوامل و جریانهای... برانداز نظام!» است!
پس موضوع هر چند در شروع برای رژیم اقتصادی (به خاطر وضعیت خفگی) است، اما خوب میدانند به سرعت راه به مسائل امنیتی-سیاسی خواهد برد. مشکل رژیم هم که نمیتوانند در این رابطه به یک نتیجه نهایی برسند، همینه.
ج: به این خاطر که هرچند گران کردن خدمات و... خیلی سنگینه،
اما فرق اونها با گران کردن سوخت اینه که وقتی حاملهای انرژی گران شوند،
به صورت گسترده و شوکآور همه چیز در کشور گران میشه.
چون با گران شدن سوخت هزینة حمل و نقل و سوخت تولیدکنندگان انرژی گران میشود.
با گران شدن آنها قیمت کالا و خدمات بالا میرود و...
خب چون رژیم میدونه چنین شوک سنگینی به جامعه وارد میشه،
میترسه که خروجی این شوک چی خواهد بود؟
برای همین اگر نگاه کنید طی مدت اخیر همواره یک گام جلو رفته، یک گام به پس.
تایید کرده، تکذیب کرده. مثلا در بودجة سال ۹۷ می خواست قیمت سوخت رو بالا ببره اما از ترس قیام نتونست.
همون موقع جهانگیری به روشنی گفت: الان در شرایطی نیستیم که قیمت بنزین رو بالا ببریم چرا که «جامعه کشش ندارد!».
یعنی خطر انفجار اجتماعی.
در ابتدای همین سال هم رژیم به صورت غیر رسمی از کارتی شدن سوخت خبر داد که گفته شد
این اقدام زمینهیی و مقدمهیی برای عامل گران کردن بنزین است.
بیدرنگ صفهای طولانی در شهرها تشکیل شد و صداهای اعتراض بلند شد.
رژیم خیلی ترسید و گران کردن بنزین را تکذیب کرد و عقب نشست.
بعد یک ماه پیش شروع به کارتی کردن سوخت کردن.
هرچند تاکید میکردن که قصد گرانی نداریم، و بهانة مسخرة مبارزه با قاچاق را پیش میکشیدند،
اما روشن بود از همان شوک شدید به کل جامعه وحشت دارند.
سران ۳قوة رژیم روز ۳۰ شهریور به طور دوپهلویی از تصمیم به حذف یارانة انرژی خبر دادند.
اما جزئیات را اعلام نکردند.
ج: از اساس این حرف باطل است. شما به همین سازوکاری که اعلام کردند نگاه کنید، بسیار روشنه که یک دروغ بزرگ در اون هست.
شریعتمداری وزیر کار رفاه اجتماعی رژیم دیروز شیوه پیدا کردن دهکهای بالا رو توضیح میده.
اینکه نه بر اساس درآمد، بلکه بر اساس میزان هزینة ماه خانوارها حساب میکنند.
سخنگوی ستار اجرایی بودجة رژیم هم ۷مهر گفت:
خانوارهای دونفرهای که میزان هزینهشان از۵میلیون و خانوارهای ۳نفرهای که از ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار بیشتر باشد،
دهک بالا حساب شده و از لیست یارانهها حذف میشوند.
تا این نقطه هم ۲۰۰ هزار خانوار رو برای حذف معرفی کردن.
این درحالیکه که خود رسانههای حکومتی، از جمله سایت تحلیلی-سیاسی تیتر برتر رژیم امروز
میزان خط فقر برای یک خانوار ۴نفره رو ۸ میلیون تومان اعلام کردند.
«حداقل هزینه یک خانواده چهار نفره ماهانه ۸ میلیون تومان میباشد که در سال ۹۸ حداقل دستمزد یک میلیون و پانصد هزار تومان (کمتر از یک پنجم این میزان) تعیین شده است و حقوق متوسط یک معلم سه میلیون و دویست و پنجاه هزار تومان است و حقوق یک معلم بازنشسته حدود یک میلیون و پانصد هزارتومان می باشد».
پس به گفتة خود وزیر رفاه رژیم، این دهکهایی که یارانهشان حذف میشود خود زیر خط فقر هستند. از طرف دیگر، وقتی بر اساس هزینه حساب میکنند، ممکن است یک نفر وام گرفته باشد، قرض کرده باشد، بعد اون رو جزو دهک بالا حساب کرده و یارانهاش را حذف میکنند.
ج: چون هرچند موضوع یارانة سوخت خیلی برای رژیم بغرنج و خطرناکه، اما اگر فقط همین بود موضوع بسیار سادهتر بود. اما این موضوع خطرناک و بغرنج الان در بستر مجموعه بحرانهای دیگر رژیم گریبان رژیم رو گرفته. یک طرف خفگی اقتصادی که اصلا این اقدام رژیم به خاطر همینه. چون واقعا راه تنفس نداره. هر تلاشی هم کرد که با سنگینترین اقدامات دیپلماتیک منفذی در تحریمها باز کنه، نتونست.
از اون طرف فساد فراگیر و سیستماتیک هر میزان پولی هم که پیدا بشه، میبلعه. حاصل این وضعیت که خفگی است، این شده که رژیم برای نجات هر چه بیشتر دست کنه در جیب مردم. برای اینکه هزینه نیروهای سرکوبگر و... رو بده. یک کارشناس حکومتی به نام حمید آصفی دیروز نوشت: «حاکمیت به دلیل هزینههای سنگین در سوریه، لبنان، یمن، و عراق، برای دو سال به صد میلیارد دلار نیاز دارد،
اما حاکمیت این مقدار پول را ندارد، و مجبور شده است با فشارهای اقتصادی به مردم، و با کاهش بودجه، و سه برابر کردن قیمت ارز در عرض دو سال، و ارعاب و سرکوب، میخواهد این مقاومت را در برابر ترامپ ادامه دهد» از طرفی همین کار که خودش جرقة انفجار اجتماعی میتونه باشه، در زمانی هست که جامعه هر چه بیشتر در آستانة قیام و شورشه.
فشارهای جهانی و... هم مزید بر علت هست. به ویژه حضور یک مقاومت سازمانیافته که تمامی این بحرانها رو به سمت سرنگونی جهت و شتاب میده. تا جاییکه در قضیه لردگان دیدیم سران سپاه گفتند کار مجاهدین بوده. حتی در قیام مردم عراق هم گفتند کار مجاهدین است. خب در چنین شرایطی رژیم به خاطر خفگی اقتصادی مجبور شده با دست خودش کاری بکنه (گران کردن سوخت) که آتش انداختن به بشکة باروت قیامه.
مطالب مرتبط
خیزش لردگان شعلهیی از دریای خشم خلق – تیک تاک
اقتصاد ایران زیر چنگال سپاه پاسداران
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
بحران اقتصادی پا به پای بحران سیاسی به نهایت خود رسیده و
صدای شکستن استخوان مردم زیر فشار خرد کنندة اقتصادی به وضوح به گوش میرسد،
تا آنجا که رژیم هم قادر به کتمان آن نیست و ایادی حکومت برای تبرئة خود در تریبونهای حکومتی به آن اعتراف میکنند
و ژست همدردی و غمخواری میگیرند؛ این در حالی است که چپاول آخوندهای حاکم و پاسداران افسار پاره کرده
و باندهای مختلف در غارت با هم به رقابت و مسابقه پرداختهاند؛
بحث و بررسی امروز ما به این موضوع اختصاص دارد. ابتدا گزارشی در این باره:
خبر و نظر:
تدبیر دولت روحانی، در چارهجویی برای ورشکستگی اقتصادی،
وارد آوردن فشار باز هم بیشتر بر مردم، بخصوص اقشار پایین و مستضعف است.
در این مورد دولت حذف تدریجی حذف یارانههای ناچیز نقدی را
که تنها کورسوی امید میلیونها خانوار زیر خط فقر بود، شروع کرده است.
ظاهر قضیه و توجیه دولت آن است که میخواهد یارانة دهکهای بالا
و اقشار پردرآمد را که از یارانههای مختلف بیشترین سهم را میبرند، حذف کند،
اما این آتش طبق معمول دامن طبقات محروم و بیصدا را گرفته تا آنجا که تا کنون در مجلس ارتجاع نیز این موضوع چند بار مطرح شده است.
یکی از اعضای مجلس به نام خدری در جلسة علنی دوم مهر ماه جاری مجلس ارتجاع گفت:
«بانک اطلاعاتی دولت برای حذف یارانه دهکهای پردرآمد جامعه ضعیف است
متأسفانه در روزهای اخیر یارانه تعداد زیادی از موکلان من و شما که از اقشار ضعیف جامعه هستند حذف شده است
کسانی که چرخ زندگی آنها فقط با این یارانهها میچرخد».
روزنامة ایران ارگان دولت روحانی هم در شمارة ۱۵مهر ۹۸خود به آن آعتراف میکند.
این روزنامه تحت عنوان «یارانه همچون یخی که آب شد»
با طرح این سؤال که «تورم، ارزش یارانه خانوارهای شهری و روستایی را طی ۱۰۳ ماه چقدر کاهش داد؟»
ضمن این اعتراف تکان دهنده که « درآمد خانوارهای شهری از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۷ حدود سه برابر کاهش یافته است»
ارزش واقعی
مینویسد: « پس از گذشت ۱۰۳ ماه واریز یارانه نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی برای هر ایرانی،
نفوذ و تأثیر یارانهای که با این قانون به مردم پرداخت میشود،
تغییر زیادی پیدا کرده است، به طوری که محاسبات نشان میدهد
که هماکنون ارزش واقعی این یارانه به ۸ هزار تومان رسیده است».
این روزنامة حکومتی با اشاره به این که یارانههای پنهان، اساساً نصیب ثروتمندان میشود، میافزاید: «بررسی میزان اصابت یارانههای غیرنقدی نیز حکایت از انحراف زیادی دارد،
به گونهای که در بخش بنزین یارانهای که ثروتمندان دریافت میکنند ۲۳ برابر فقراست و این رابطه برای برق، گاز، کالاهای اساسی و دارو به ترتیب به ۳.۶ برابر، ۲.۵ برابر، ۴.۷ برابر و ۱۹.۵ برابر میرسد».
بحث حذف یارانهها اکنون در مجلس ارتجاع جریان دارد
و رژیم تلاش میکند آن را تدریجی و به ترتیبی فریبکارانه پیش ببرد
که حتی الامکان کمتر موجب خشم مردم محروم شود.
پاسدار لاریجانی در چلسة امروز مجلس در پاسخ به سؤال خبرنگار رژیم که از وی دربارة حذف یارانههای آشکار و پنهان پرسید،
با فریبکاری گفت: «اینجا یک بحثهایی هم سازمان برنامه داشت
و هم دوستانی که در مجلس کار کردند، آقای مصری و دوستان دیگر، این که این یارانههای پنهان و اینا که ازش بحث میشه
یک بار نمیشه جست زد همشون رو تغییر داد، یک تغییری باید باشه؛
بنابراین بحث شده ولی این که اجراش چگونه باشه نظرات متفاوته و کلا هم اکثرا به طرف ایناند که اگر بخواد تصحیحی انجام شود تدریجی باید باشد ».
مشکل اساسی
اما به رغم این فریبکاری که گویا رژیم و مجلس آن دغدغة مردم محروم را دارد، در جلسة امروز مجلس، حاجی دلیگانی یکی از اعضای مجلس از باند خامنهای گفت: «آقای رئیس جمهور، مشکل اساسی و اصلی در یارانهها عدم توزیع عادلانه است. یعنی برخورداری یارانهها بر اساس نیاز نیست.
آنها که درآمد کمتری دارند، اتفاقا از یارانة کمتری نیز استفاده میکنند؛ آنها که درآمد بیشتر و ثروتمندتر اتفاقا بیشتر از یارانهها استفاده میکنند.
جاده یک طرفه نمی شود، جاده دو طرفه است. چطور ۴۴۵۰۰تومن یارانة نقدی افزایش پیدا نکرده، اما شرکتهای وابسته به دولت هر ساله قیمت خدمات و محصولات خود را افزایش میدهند».
روزنامة حکومتی جهان صنعت (۱۵مهر) مشکل اصلی اقتصاد ایران را فساد نهادینه در نظام حاکم و باندهای مافیایی میداند که به صورت احزاب و دستجات سیاسی فعالیت میکنند و مینویسد:
«سیاستگذاریهای بعد از انقلاب به شکلگیری احزاب، دستهها و گروههایی انجامید که بهرهگیری از منافع رانتی و توزیع رانت را به مهمترین اولویت سیاستگذاری خود تبدیل کردهاند.
به نظر میرسد مجموعه آنچه در شرایط فعلی به وقوع پیوسته، موجب شده انگیزه ایثار در دوران انقلاب جای خود را به انگیزه فساد بدهد».
گفتگوی سیاسی
امروز مجلس ارتجاع جلسة غیرعلنی داشت و موضوع اصلی حذف یارانه حاملهای انرژی بود. چرا رژیم در رابطه با قیمت سوخت به یک نتیجة نهایی نمیرسد؟ رژیم میگه طبقات مرفه از این یارانههای پنهان سود میبرند و رژیم میخواهد با حذف یارانههای آنها این موضوع را تعدیل کند، اما واقعیت چیست؟ چرا موضوع گران کردن سوخت ۲سال است روی میز رژیم است و تا این نقطه آنرا تعیین تکلیف نکرده است؟
س: اولین بار نیست که مجلس ارتجاع برای حذف یارانة سوخت جلسه غیر علنی برگزار میکند. اما چرا نمیتواند به نتیجه برسد؟
ج: به علت وحشت از پیامدهای این موضوع. اینکه آیا میتوانند با پیامدهای امنیتی این موضوع مقابله کنند؟
خب بحث حذف یارانههای پنهان هم از مدتها پیش روی میز رژیمه.
حتی در تیرماه امسال که در مجلس ارتجاع بحث بودجة سالهای ۹۸ و ۹۹ بود
یک جلسة غیر علنی برگزار کردن که یکی از موضوعات اصلی اون حذف یارانههای پنهان بود.
یارانههای پنهان تا قبل از این شامل مواد غذایی و به ویژه نان میشد
که رژیم اون یارانهها رو عمدتاً حذف کرده که در نتیجه شاهد جهش دیوانهوار مواد غذایی بودیم.
بعد از اون بیشترین سهم یارانة پنهان رو سوخت تشکیل میده که رژیم میخواد این رو هم حذف کنه.
اما مشکل رژیم اینه که هرچند موضوع یارانة سوخت بهطور خاص در گام اول یک موضوع اقتصادی هست
و نقطة آغاز رژیم هم اقتصادی هست، اما به سرعت به پهنة سیاسی-امنیتی راه میبره.
گواه این موضوع هم این است که امروز مجلس ارتجاع پشت درهای بسته،
درحالیکه دربارة موضوع حاملهای انرژی بحث داشت،
اما به جای مثلا وزیر نفت و... پاسدار فدوی، جانشین فرماندة سپاه در جلسه شرکت کرد. کدوم سپاه؟
همون که به طور رسمی در اساسنامهاش،
مادة دوم میگه: وظیفة سپاه پاسداران حفظ امنیت نظام و
«مبارزه قانونی با عوامل و جریانهای... برانداز نظام!» است!
پس موضوع هر چند در شروع برای رژیم اقتصادی (به خاطر وضعیت خفگی) است، اما خوب میدانند به سرعت راه به مسائل امنیتی-سیاسی خواهد برد. مشکل رژیم هم که نمیتوانند در این رابطه به یک نتیجه نهایی برسند، همینه.
س: رژیم تا الان خیلی از کالاها و خدمات رو که در انحصار دولت بوده گرون کرده،
از برق، آب و گاز، تا هزینه حمل و نقل عمومی مثل اتوبوس و قطار و حتی نان.
اما چرا گران کردن سوخت، اینقدر دچار تردید است و این دست و آن دست میکند؟
ج: به این خاطر که هرچند گران کردن خدمات و... خیلی سنگینه،
اما فرق اونها با گران کردن سوخت اینه که وقتی حاملهای انرژی گران شوند،
به صورت گسترده و شوکآور همه چیز در کشور گران میشه.
چون با گران شدن سوخت هزینة حمل و نقل و سوخت تولیدکنندگان انرژی گران میشود.
با گران شدن آنها قیمت کالا و خدمات بالا میرود و...
خب چون رژیم میدونه چنین شوک سنگینی به جامعه وارد میشه،
میترسه که خروجی این شوک چی خواهد بود؟
برای همین اگر نگاه کنید طی مدت اخیر همواره یک گام جلو رفته، یک گام به پس.
تایید کرده، تکذیب کرده. مثلا در بودجة سال ۹۷ می خواست قیمت سوخت رو بالا ببره اما از ترس قیام نتونست.
همون موقع جهانگیری به روشنی گفت: الان در شرایطی نیستیم که قیمت بنزین رو بالا ببریم چرا که «جامعه کشش ندارد!».
یعنی خطر انفجار اجتماعی.
در ابتدای همین سال هم رژیم به صورت غیر رسمی از کارتی شدن سوخت خبر داد که گفته شد
این اقدام زمینهیی و مقدمهیی برای عامل گران کردن بنزین است.
بیدرنگ صفهای طولانی در شهرها تشکیل شد و صداهای اعتراض بلند شد.
رژیم خیلی ترسید و گران کردن بنزین را تکذیب کرد و عقب نشست.
بعد یک ماه پیش شروع به کارتی کردن سوخت کردن.
هرچند تاکید میکردن که قصد گرانی نداریم، و بهانة مسخرة مبارزه با قاچاق را پیش میکشیدند،
اما روشن بود از همان شوک شدید به کل جامعه وحشت دارند.
سران ۳قوة رژیم روز ۳۰ شهریور به طور دوپهلویی از تصمیم به حذف یارانة انرژی خبر دادند.
اما جزئیات را اعلام نکردند.
س: اما رژیم میگه یارانههای پنهان عمدتا نصیب طبقة مرفه میشه و طبقات محروم در واقع قیمت آن را میدهند.
برای همین میخواد یارانه سوخت رو حذف کنه.
پس بر چه اساس شما میگید این اقدام رژیم بر ضد طبقات محروم است؟
ج: از اساس این حرف باطل است. شما به همین سازوکاری که اعلام کردند نگاه کنید، بسیار روشنه که یک دروغ بزرگ در اون هست.
شریعتمداری وزیر کار رفاه اجتماعی رژیم دیروز شیوه پیدا کردن دهکهای بالا رو توضیح میده.
اینکه نه بر اساس درآمد، بلکه بر اساس میزان هزینة ماه خانوارها حساب میکنند.
سخنگوی ستار اجرایی بودجة رژیم هم ۷مهر گفت:
خانوارهای دونفرهای که میزان هزینهشان از۵میلیون و خانوارهای ۳نفرهای که از ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار بیشتر باشد،
دهک بالا حساب شده و از لیست یارانهها حذف میشوند.
تا این نقطه هم ۲۰۰ هزار خانوار رو برای حذف معرفی کردن.
این درحالیکه که خود رسانههای حکومتی، از جمله سایت تحلیلی-سیاسی تیتر برتر رژیم امروز
میزان خط فقر برای یک خانوار ۴نفره رو ۸ میلیون تومان اعلام کردند.
«حداقل هزینه یک خانواده چهار نفره ماهانه ۸ میلیون تومان میباشد که در سال ۹۸ حداقل دستمزد یک میلیون و پانصد هزار تومان (کمتر از یک پنجم این میزان) تعیین شده است و حقوق متوسط یک معلم سه میلیون و دویست و پنجاه هزار تومان است و حقوق یک معلم بازنشسته حدود یک میلیون و پانصد هزارتومان می باشد».
پس به گفتة خود وزیر رفاه رژیم، این دهکهایی که یارانهشان حذف میشود خود زیر خط فقر هستند. از طرف دیگر، وقتی بر اساس هزینه حساب میکنند، ممکن است یک نفر وام گرفته باشد، قرض کرده باشد، بعد اون رو جزو دهک بالا حساب کرده و یارانهاش را حذف میکنند.
س: بر چه اساسی میگید رژیم قادر به حل بحران اقتصادی و مشخصاً مسألة یارانهها نیست و وضعیت بدتر میشود؟
ج: چون هرچند موضوع یارانة سوخت خیلی برای رژیم بغرنج و خطرناکه، اما اگر فقط همین بود موضوع بسیار سادهتر بود. اما این موضوع خطرناک و بغرنج الان در بستر مجموعه بحرانهای دیگر رژیم گریبان رژیم رو گرفته. یک طرف خفگی اقتصادی که اصلا این اقدام رژیم به خاطر همینه. چون واقعا راه تنفس نداره. هر تلاشی هم کرد که با سنگینترین اقدامات دیپلماتیک منفذی در تحریمها باز کنه، نتونست.
از اون طرف فساد فراگیر و سیستماتیک هر میزان پولی هم که پیدا بشه، میبلعه. حاصل این وضعیت که خفگی است، این شده که رژیم برای نجات هر چه بیشتر دست کنه در جیب مردم. برای اینکه هزینه نیروهای سرکوبگر و... رو بده. یک کارشناس حکومتی به نام حمید آصفی دیروز نوشت: «حاکمیت به دلیل هزینههای سنگین در سوریه، لبنان، یمن، و عراق، برای دو سال به صد میلیارد دلار نیاز دارد،
اما حاکمیت این مقدار پول را ندارد، و مجبور شده است با فشارهای اقتصادی به مردم، و با کاهش بودجه، و سه برابر کردن قیمت ارز در عرض دو سال، و ارعاب و سرکوب، میخواهد این مقاومت را در برابر ترامپ ادامه دهد» از طرفی همین کار که خودش جرقة انفجار اجتماعی میتونه باشه، در زمانی هست که جامعه هر چه بیشتر در آستانة قیام و شورشه.
فشارهای جهانی و... هم مزید بر علت هست. به ویژه حضور یک مقاومت سازمانیافته که تمامی این بحرانها رو به سمت سرنگونی جهت و شتاب میده. تا جاییکه در قضیه لردگان دیدیم سران سپاه گفتند کار مجاهدین بوده. حتی در قیام مردم عراق هم گفتند کار مجاهدین است. خب در چنین شرایطی رژیم به خاطر خفگی اقتصادی مجبور شده با دست خودش کاری بکنه (گران کردن سوخت) که آتش انداختن به بشکة باروت قیامه.
مطالب مرتبط
خیزش لردگان شعلهیی از دریای خشم خلق – تیک تاک
اقتصاد ایران زیر چنگال سپاه پاسداران