خامنهای معجونی از ژست قدرت و ضعف و وحشت – تیک تاک
تیک تاک – خامنهای معجونی از ژست قدرت و ضعف و وحشت
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
خامنهای روز یکشنبه ۲۱مهر در باصطلاح دانشگاه سپاه پاسداران حضور یافت و برای دومین بار طی کمتر از دو هفته، نگرانی و هراس خود را شرایط و بحرانهایی که رژیم را از هر سو احاطه کرده و از تغییر فکر و ذهن و روحیة پاسداران ابراز کرد.
خامنهای که در مراسم دادن سردوشی به فارغالتحصیلان دانشگاه سپاه سخن میگفت، با اشاره به شرایط خطرناک، از پاسداران خواست که دائماً آماده باشند و لحظهیی غفلت نکنند گفت: در زمینهی بیداری و آمادهبهکاری. غفلت مطلقاً مورد قبول نیست، بایستی دائم بیدار بود، دائم بایستی هوشیار بود؛ اگر شما در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که سنگر مقابل شما هم خوابش برده، او ممکن است بیدار باشد؛ باید همواره در سنگر بیدار و آمادهبهکار بود.
خامنهای در قسمت دیگری از سخنرانی خود نگرانی خود را از وضعیت روحیة پاسداران و از میان رفتن انگیزههای آنان ابراز کرد و در حالی که روحیهباختگی و بیانگیزگی سپاه را ناشی از ترفند دشمنان قلمداد میکرد، خطاب به پاسداران تازهکار گفت: «ترفند دشمن را بشناسند. اوّلین آماج تهاجم دشمن عبارت است از فکر شما، از ذهن شما، از آنچه حاکم بر اندیشهی شما است؛ این اوّلین آماج دشمن است.
با انواع حیلهها سعی میکند این تفکّر را تغییر بدهد؛ وقتی فکر عوض شد، به طور طبیعی عمل عوض خواهد شد. نگذارید فکرها را عوض کنند، نگذارید انگیزهها را ضعیف کنند؛ نگذارید قدرت درونی ایمان و همّت عالی شما را دشمن با ترفندهای خودش از بین ببرد».
خامنهای در روز ۱۰مهر خطاب به سرکردگان پاسداران نیز با اعتراف به ریزش شدید در سپاه، در توجیه آن گفت: «ریزش در همه جا هست، سپاه هم از آن مستثنی نیست». ولی فقیه ارتجاع در سخنرانی روز یکشنبة خود، اعترافها را در متنی از دجالگری و قدرتنمایی پوشالی عنوان کرد.
او از جمله با سوءاستفاده از آیات قرآن، بر مجهز شدن سپاه جهل و جنایت به مدرنترین سلاحها و وسایل، به رغم فقر و گرسنگی تودههای مردم تأکید کرد و گفت: « «وَمن رباط الخَیل» یعنی ابزار؛ ابزار بایستی ابزار پیشرفته باشد. [ابزار] بهروز باید باشد. یک ابزاری است که از دَه سال قبل مورد استفاده قرار میگیرد، امروز ممکن است به درد نخورد؛ ببینید امروز چه چیزی لازم داریم.
در مورد ابزار بایستی بهروز باشید. ابزار بایستی متنوّع باشد؛زمین و آسمان و فضا و دریا و مرز و درون قلب کشور، همه جا؛ و ابزار اطّلاعاتی و ابزار عملیّاتی و همه جور ابزار. تنوّع در ابزار هم جزو چیزهایی است که بایستی مورد توجّه باشد. مسئلهی فضای مجازی، امروز جزو ابزارها است؛ مسئلهی بازی جنگ، امروز جزو ابزارها است؛ به اینها بایستی توجّه کنید».
خبرگزاری رویترز نیز به این قسمت از اظهارات خامنهای توجه نشان داه و آن را ناشی از افزایش تنشهای منطقهای دانسته است. این خبرگزاری پس از اشاره به اظهارات خامنهای مبنی بر این که سپاه بایستی سلاحهای پیشرفته تر و مدرنتری تولید کند، میافزاید: « از زمانی که ایالات متحده، عربستان سعودی، انگلیس، فرانسه و آلمان علناً ایران را مقصر حملات ۱۴سپتامبر به بزرگترین تأسیس فرآوری نفت خام جهان در عربستان دانستند تنشها در خلیجفارس افزایش یافته است».
در همین حال، خامنهای روز یکشنبه (۲۱مهر) در دیدار با عمران خان نخست وزیر پاکستان که به گفته خودش برای میانجیگری بین رژیم آخوندی و دولت عربستان به تهران سفر کرده، چهرة خصمانهیی از خود در برابر عربستان نشان داد و بدون نام بردن از عربستان ضمن متهم کردن آن به حمایت از تروریستها گفت: «ما انگیزه ای برای دشمنی با این کشورها نداریم، اما آنها تحت اراده آمریکا هستند و در جهت خواست آمریکا علیه ما عمل می کنند».
اظهارات خصمانه خامنهای در تضاد با اظهارات روحانی و مواضع وزارت خارجه رزیم است. از این رو کارشناسان سیاسی خود رژیم نیز شانسی برای نخستوزیر پاکستان که خودش را در این سفر «تسهیل کننده و نه میانجی» نامیده، نمیبینند.
این گزارش رو دیدیم و قسمتهایی از حرفهای دیروز خامنهای رو شنیدیم، این حرفها در چه اتمسفر و فضایی بیان میشه و معناش چیه؟ این فضای دو گانهیی که در همه جا و بخصوص در سیاست خارجی رژیم میبینیم، ناشی از چیه و نهایتاً رژیم در تحولات منطقهیی و بینالمللی چه سمت و سویی داره و به کجا داره میره؟ اینها سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با میثم ناهید در میان میگذاریم. با ما همراه باشید.
ج: بله این فضای دوگانه هست. زیاد و عمیق هم هست. اصلا جای دوری هم نریم. همین دیروز که نخستوزیر پاکستان به تهران رفت و خودش گفت هدفش باز کردن راه مذاکره هست، روحانی بحث از این کرد که «هر گونه حسن نیت و کلام طیب، پاسخش هم پاسخ طیب و شایسته خواهد بود». یعنی چراغ سبز مذاکره داد.
اما وقتی عمرانخان به دیدار خامنهای رفت، خامنهای حرف از این زد که هر کس شروع کنندة جنگ با ما باشد پشیمان خواهد شد و... در موارد دیگر هم همینطور است. برای نمونه به رسانههای رژیم که نگاه کنیم، از یک طرف در برابر وضعیت خفگی اقتصادی نظام میگن باید بریم مذاکره کنیم. از یک طرف میگن هر کس بگه مذاکره کند خائن هست و حسابی جلوی مسیر مذاکره سد میبندند.
یا در موضوع دیگری که همین الان مطرح هست، یعنی اف.ای.تی.اف. بهرحال این یک بحران ۲ساله روی میز رژیمه. اما همین امروز هم مواضع دوگانه و کاملا متضاد باهم میگیرن. برای نمونه آخوند مصباحی مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت میگه: «بر اساس آیین نامه مجمع تشخیص مصلحت نظام، نظر شورای نگهبان در مورد پالرمو و سی اف تی حاکم است و این دو لایحه تایید نشده به حساب میآید». یعنی میگه نمیپذیریم.
اما از اون طرف هاشمزایی عضو مجلس ارتجاع هشدار میده: «اگر به طور کامل به اف ای تی اف نپیوندیم، کره زمین هم با ما کار نخواهد کرد». بعد هم میگه «حتی کشورهای دوست مثل چین و روسیه هم با ایران کار مالی انجام نمیدهند».
تازه اینها سیاستهای کلان رژیمه که تا این حد در رابطهش دوگانهگویی میشه. هر جای دیگه هم دست بذاریم شاهد این وضعیت هستیم.
ج: این دوگانگی در خود خامنهای هست. که تنها تصمیمگیرندة این رژیم دیکتاتوری است. اما دو گانگی و تناقض در خود خامنهای، علتش بر میگرده به وضعیت و شرایط رژیم. از یک طرف: رژیم به خاطر دو پارامتر به نقطة خفگی شدید اقتصادی رسیده است: تحریمهای شدید و فساد افسارگسیخته (که خامنهای گفت اژدهای هفتسر)
وقتی هم میگوییم خفگی یعنی کارد به استخوان نظام رسیده. از درون خود نظام هم به این وضعیت اعتراف میکنند. چندی پیش روزنامة حکومتی فرهیختگان نوشت: « مرور وضعیت اقتصاد کشور: افزایش بیش از ۳۰ درصدی نرخ تورم در یکسال اخیر و ثبت رکورد بالای ۴۰ درصد در ماههای گذشته... میزان نقدینگی به مرز دو هزارهزار میلیارد تومان رسیده است که مانند آب جمع شده در پشت سد، خطر سیل تورمی آن وجود دارد». (۳۱شهریور)
خب راه برون رفت از این وضعیت، (دست کم در وجه تحریم) مذاکره هست. مذاکره هم یعنی تن دادن به ۱۲ شرط آمریکا. پس این یک وجه واقعیت رژیم. وجه دیگه اصلیترین اهرم بقای رژیم هست. یعنی جنگافروزی-تروریسم- سرکوب گروگانگیری و در یک کلام یک رژیم بحرانزی. ابزارهایی که اگر از رژیم بگیریم از درون فروخواهد پاشید. این ابزارها هم همه در سپاه پاسداران نهادینه شده. یعنی رژیم با سپاه این مسائل رو پیش میبره.
خب تناقض از اینجا بیرون میاد. از یک طرف رژیم برای برون رفت از خفگی نیاز به باز شدن راه مذاکره داره، از یک طرف مذاکره یعنی دست برداشتن از این ابزارهای بقای نظام. خب این وضعیت باعث شده در رژیم شاهد این دوگانهگویی باشیم.
اما این دوگانهگویی خودش بازتاب وجود یک دوگانة عمیق در تمامیت رژیم و مشخصا شخص خامنهای هست. که بین تصمیم میان باز کردن راه تنفس رژیم (مذاکره) و از دست دادن اهرمهای بقای نظام (تنزل بیپایان) گیر کرده.
ج: اینکه میگید تضاد بین حرفهای خامنهای و... هست، یعنی بین باندهای نظام، اول اینکه خود باندهای متخاصم نظام هم گواه همون تناقض ریشهای در رژیم هستن. چون اینها باندهای خود رژیم هستن. از خود رژیم زاده شدن. اما از این که بگذریم، وقتی میگید تضاد بین حرفهای خامنهای هست با روحانی و ظریف، باید اول به یک سوال پاسخ بدیم. آیا تناقض در ذات نظامه، یا رژیم در پروسه دچار تناقض شده؟
وقتی میگیم رژیم در پروسه دچار تناقض و دوگانه شده، یعنی گویا به مرور زمان بر اثر فشارها طرفهایی در رژیم پیدا شدن که طرفدار مذاکره هستن. مثلا روحانی و ظریف یا دوران خاتمی. اما مگر این واقعیت دارد؟ مگر همین روحانی و ظریف یک خط در میان خودشون رو به سپاه نمیچسبانند؟ مگر خود ظریف به صراحت نگفت بین من و قاسم سلیمانی هیچ فرقی نیست؟
مگر چندی پیش موسوی سخنگوی وزارت خارجه نظام نگفت پاسداران حرفهای نظام (منظور ستیزهجویی با جهانه) رک میزنن، ما در وزارت خارجه همین حرفها رو میزنیم، فقط در زرورق دیپلماتیک می پیچیم! و اونجا هم تاکید کرد بین ما و سپاه هیچ فرقی نیست؟ مگر خود خاتمی با اون همه ژست و فیگور اصلاحات تاکید نمیکرد من تدارکاتچی ولی فقیه هستم؟ مگر قالیباف افشا نکرد که خود خاتمی به سپاه دستور داد دانشجویان را در تیر ۷۸ سرکوب کنند؟
بنابراین این حرف که گویا در رژیم طی پروسه جناحی پیدا شده که حرفش فرق داره و دنبال مذاکره هست، نه تنها غیرواقعی، بلکه ترفند خود رژیمه. برای چی؟ برای اینکه در مانورهای سیاسی جهت سوخترسانی به سیاست مماشات، وانمود کنند که هستند در رژیم کسانی که میشه برای اصلاحات روشون سرمایهگذاری کرد، پس براندازی و سرنگونی نیازی نیست، پس باید مانع دشمن نظام (مجاهدین ومقاومت ایران) شد که بیشکاف بر طبل سرنگونی تمامیت نظام میکوبند.
درحالیکه واقعیت همان است که تناقض در ذات خود نظام است. رژیمی که به خاطر ماهیت قرونوسطاییاش، مجبوره برای تحمیل خودش به جهان امروز از سرکوب و تروریسم و کشتار استفاده کنه، اگر از اینها دست برداره فرومیپاشد.
اگر هم ادامه دهد خفگی اقتصادی امانش نمیدهد.
این تناقض را هم همه جا میشود دید. مگر روشن نشد که در جریان سفر روحانی به نیویورک خود خامنهای پشت این بود که ملاقات و مذاکره با آمریکا صورت بگیرد؟ خود خامنهای چندی پیش گفت. اما بعد که ترامپ نپذیرفت تحریمها را بردارد بهم خورد. خود رسانههای نظام هم به این وضعیت بحرانی اعتراف میکنند. برای نمونه: خب این دوگانه یکی از بازتابهایش فرسودگی در رژیم و به طور مشخص سپاهه.
برای همین دیروز خامنهای هر چند ژست قدرت میخواست بگیرد، اما مجبور بود به وضعیت بحرانی و ریزش و وارفتگی در بدنه رژیم اعتراف کند: «اولین آماج تهاجم دشمن عبارت است از فکر شما، از ذهن شما، از آنچه حاکم بر اندیشهی شما است؛ این اوّلین آماج دشمن است. وقتی فکر عوض شد، به طور طبیعی عمل عوض خواهد شد.
نگذارید فکرها را عوض کنند، نگذارید انگیزهها را ضعیف کنند؛ نگذارید قدرت درونی ایمان و همّت عالی شما را دشمن با ترفندهای خودش از بین ببرد». به ویژه این حرفها هم نشان میدهد در سپاه چه وضعیت بحرانی هست، هم نشان میدهد چه دشمنی در برابر نظام هست که به قول خامنهای: همیشه در سنگرش برای براندازی بیدار است.
عبور از مرز سرخ و تشدید بحران درونی – تیک تاک
خامنهای خطاب به پاسداران: غفلت مطلقاً مورد قبول نیست
گزارش و گفتگو با میثم ناهید
خامنهای روز یکشنبه ۲۱مهر در باصطلاح دانشگاه سپاه پاسداران حضور یافت و برای دومین بار طی کمتر از دو هفته، نگرانی و هراس خود را شرایط و بحرانهایی که رژیم را از هر سو احاطه کرده و از تغییر فکر و ذهن و روحیة پاسداران ابراز کرد.
خبر و نظر:
خامنهای که در مراسم دادن سردوشی به فارغالتحصیلان دانشگاه سپاه سخن میگفت، با اشاره به شرایط خطرناک، از پاسداران خواست که دائماً آماده باشند و لحظهیی غفلت نکنند گفت: در زمینهی بیداری و آمادهبهکاری. غفلت مطلقاً مورد قبول نیست، بایستی دائم بیدار بود، دائم بایستی هوشیار بود؛ اگر شما در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که سنگر مقابل شما هم خوابش برده، او ممکن است بیدار باشد؛ باید همواره در سنگر بیدار و آمادهبهکار بود.
خامنهای در قسمت دیگری از سخنرانی خود نگرانی خود را از وضعیت روحیة پاسداران و از میان رفتن انگیزههای آنان ابراز کرد و در حالی که روحیهباختگی و بیانگیزگی سپاه را ناشی از ترفند دشمنان قلمداد میکرد، خطاب به پاسداران تازهکار گفت: «ترفند دشمن را بشناسند. اوّلین آماج تهاجم دشمن عبارت است از فکر شما، از ذهن شما، از آنچه حاکم بر اندیشهی شما است؛ این اوّلین آماج دشمن است.
با انواع حیلهها سعی میکند این تفکّر را تغییر بدهد؛ وقتی فکر عوض شد، به طور طبیعی عمل عوض خواهد شد. نگذارید فکرها را عوض کنند، نگذارید انگیزهها را ضعیف کنند؛ نگذارید قدرت درونی ایمان و همّت عالی شما را دشمن با ترفندهای خودش از بین ببرد».
خامنهای در روز ۱۰مهر خطاب به سرکردگان پاسداران نیز با اعتراف به ریزش شدید در سپاه، در توجیه آن گفت: «ریزش در همه جا هست، سپاه هم از آن مستثنی نیست». ولی فقیه ارتجاع در سخنرانی روز یکشنبة خود، اعترافها را در متنی از دجالگری و قدرتنمایی پوشالی عنوان کرد.
ابزار پیشرفته
او از جمله با سوءاستفاده از آیات قرآن، بر مجهز شدن سپاه جهل و جنایت به مدرنترین سلاحها و وسایل، به رغم فقر و گرسنگی تودههای مردم تأکید کرد و گفت: « «وَمن رباط الخَیل» یعنی ابزار؛ ابزار بایستی ابزار پیشرفته باشد. [ابزار] بهروز باید باشد. یک ابزاری است که از دَه سال قبل مورد استفاده قرار میگیرد، امروز ممکن است به درد نخورد؛ ببینید امروز چه چیزی لازم داریم.
در مورد ابزار بایستی بهروز باشید. ابزار بایستی متنوّع باشد؛زمین و آسمان و فضا و دریا و مرز و درون قلب کشور، همه جا؛ و ابزار اطّلاعاتی و ابزار عملیّاتی و همه جور ابزار. تنوّع در ابزار هم جزو چیزهایی است که بایستی مورد توجّه باشد. مسئلهی فضای مجازی، امروز جزو ابزارها است؛ مسئلهی بازی جنگ، امروز جزو ابزارها است؛ به اینها بایستی توجّه کنید».
خبرگزاری رویترز نیز به این قسمت از اظهارات خامنهای توجه نشان داه و آن را ناشی از افزایش تنشهای منطقهای دانسته است. این خبرگزاری پس از اشاره به اظهارات خامنهای مبنی بر این که سپاه بایستی سلاحهای پیشرفته تر و مدرنتری تولید کند، میافزاید: « از زمانی که ایالات متحده، عربستان سعودی، انگلیس، فرانسه و آلمان علناً ایران را مقصر حملات ۱۴سپتامبر به بزرگترین تأسیس فرآوری نفت خام جهان در عربستان دانستند تنشها در خلیجفارس افزایش یافته است».
در همین حال، خامنهای روز یکشنبه (۲۱مهر) در دیدار با عمران خان نخست وزیر پاکستان که به گفته خودش برای میانجیگری بین رژیم آخوندی و دولت عربستان به تهران سفر کرده، چهرة خصمانهیی از خود در برابر عربستان نشان داد و بدون نام بردن از عربستان ضمن متهم کردن آن به حمایت از تروریستها گفت: «ما انگیزه ای برای دشمنی با این کشورها نداریم، اما آنها تحت اراده آمریکا هستند و در جهت خواست آمریکا علیه ما عمل می کنند».
اظهارات خصمانه خامنهای در تضاد با اظهارات روحانی و مواضع وزارت خارجه رزیم است. از این رو کارشناسان سیاسی خود رژیم نیز شانسی برای نخستوزیر پاکستان که خودش را در این سفر «تسهیل کننده و نه میانجی» نامیده، نمیبینند.
گفتگوی سیاسی
این گزارش رو دیدیم و قسمتهایی از حرفهای دیروز خامنهای رو شنیدیم، این حرفها در چه اتمسفر و فضایی بیان میشه و معناش چیه؟ این فضای دو گانهیی که در همه جا و بخصوص در سیاست خارجی رژیم میبینیم، ناشی از چیه و نهایتاً رژیم در تحولات منطقهیی و بینالمللی چه سمت و سویی داره و به کجا داره میره؟ اینها سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با میثم ناهید در میان میگذاریم. با ما همراه باشید.
س: این روزها در مجلس ارتجاع، رسانههای نظام و مواضع سران رژیم در رابطه با شرایط سیاسی کاملاً ضد و نقیضه. جریان چیست؟
ج: بله این فضای دوگانه هست. زیاد و عمیق هم هست. اصلا جای دوری هم نریم. همین دیروز که نخستوزیر پاکستان به تهران رفت و خودش گفت هدفش باز کردن راه مذاکره هست، روحانی بحث از این کرد که «هر گونه حسن نیت و کلام طیب، پاسخش هم پاسخ طیب و شایسته خواهد بود». یعنی چراغ سبز مذاکره داد.
اما وقتی عمرانخان به دیدار خامنهای رفت، خامنهای حرف از این زد که هر کس شروع کنندة جنگ با ما باشد پشیمان خواهد شد و... در موارد دیگر هم همینطور است. برای نمونه به رسانههای رژیم که نگاه کنیم، از یک طرف در برابر وضعیت خفگی اقتصادی نظام میگن باید بریم مذاکره کنیم. از یک طرف میگن هر کس بگه مذاکره کند خائن هست و حسابی جلوی مسیر مذاکره سد میبندند.
یا در موضوع دیگری که همین الان مطرح هست، یعنی اف.ای.تی.اف. بهرحال این یک بحران ۲ساله روی میز رژیمه. اما همین امروز هم مواضع دوگانه و کاملا متضاد باهم میگیرن. برای نمونه آخوند مصباحی مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت میگه: «بر اساس آیین نامه مجمع تشخیص مصلحت نظام، نظر شورای نگهبان در مورد پالرمو و سی اف تی حاکم است و این دو لایحه تایید نشده به حساب میآید». یعنی میگه نمیپذیریم.
اما از اون طرف هاشمزایی عضو مجلس ارتجاع هشدار میده: «اگر به طور کامل به اف ای تی اف نپیوندیم، کره زمین هم با ما کار نخواهد کرد». بعد هم میگه «حتی کشورهای دوست مثل چین و روسیه هم با ایران کار مالی انجام نمیدهند».
تازه اینها سیاستهای کلان رژیمه که تا این حد در رابطهش دوگانهگویی میشه. هر جای دیگه هم دست بذاریم شاهد این وضعیت هستیم.
س: مگر تعیین کنندة سیاست در رژیم، بخصوص در سیاست خارجی خود خامنهای نیست؟ و ته خط مگر این خامنهای نیست که خط تعیین میکند و میبْرد؛ در این صورت دوگانگی چه معنایی داره؟
ج: این دوگانگی در خود خامنهای هست. که تنها تصمیمگیرندة این رژیم دیکتاتوری است. اما دو گانگی و تناقض در خود خامنهای، علتش بر میگرده به وضعیت و شرایط رژیم. از یک طرف: رژیم به خاطر دو پارامتر به نقطة خفگی شدید اقتصادی رسیده است: تحریمهای شدید و فساد افسارگسیخته (که خامنهای گفت اژدهای هفتسر)
وقتی هم میگوییم خفگی یعنی کارد به استخوان نظام رسیده. از درون خود نظام هم به این وضعیت اعتراف میکنند. چندی پیش روزنامة حکومتی فرهیختگان نوشت: « مرور وضعیت اقتصاد کشور: افزایش بیش از ۳۰ درصدی نرخ تورم در یکسال اخیر و ثبت رکورد بالای ۴۰ درصد در ماههای گذشته... میزان نقدینگی به مرز دو هزارهزار میلیارد تومان رسیده است که مانند آب جمع شده در پشت سد، خطر سیل تورمی آن وجود دارد». (۳۱شهریور)
خب راه برون رفت از این وضعیت، (دست کم در وجه تحریم) مذاکره هست. مذاکره هم یعنی تن دادن به ۱۲ شرط آمریکا. پس این یک وجه واقعیت رژیم. وجه دیگه اصلیترین اهرم بقای رژیم هست. یعنی جنگافروزی-تروریسم- سرکوب گروگانگیری و در یک کلام یک رژیم بحرانزی. ابزارهایی که اگر از رژیم بگیریم از درون فروخواهد پاشید. این ابزارها هم همه در سپاه پاسداران نهادینه شده. یعنی رژیم با سپاه این مسائل رو پیش میبره.
خب تناقض از اینجا بیرون میاد. از یک طرف رژیم برای برون رفت از خفگی نیاز به باز شدن راه مذاکره داره، از یک طرف مذاکره یعنی دست برداشتن از این ابزارهای بقای نظام. خب این وضعیت باعث شده در رژیم شاهد این دوگانهگویی باشیم.
اما این دوگانهگویی خودش بازتاب وجود یک دوگانة عمیق در تمامیت رژیم و مشخصا شخص خامنهای هست. که بین تصمیم میان باز کردن راه تنفس رژیم (مذاکره) و از دست دادن اهرمهای بقای نظام (تنزل بیپایان) گیر کرده.
س: شما میگید این دوگانگی در خود خامنهای است. اما دیروز که صحبت کرد حرفهاش یکدست بود. چیزی که میبینیم تضاد و تناقض بین حرفهای خامنهای و روحانی و وزارت خارجة رژیمه؛ این رو شما چطور توضیح میدهید؟
ج: اینکه میگید تضاد بین حرفهای خامنهای و... هست، یعنی بین باندهای نظام، اول اینکه خود باندهای متخاصم نظام هم گواه همون تناقض ریشهای در رژیم هستن. چون اینها باندهای خود رژیم هستن. از خود رژیم زاده شدن. اما از این که بگذریم، وقتی میگید تضاد بین حرفهای خامنهای هست با روحانی و ظریف، باید اول به یک سوال پاسخ بدیم. آیا تناقض در ذات نظامه، یا رژیم در پروسه دچار تناقض شده؟
وقتی میگیم رژیم در پروسه دچار تناقض و دوگانه شده، یعنی گویا به مرور زمان بر اثر فشارها طرفهایی در رژیم پیدا شدن که طرفدار مذاکره هستن. مثلا روحانی و ظریف یا دوران خاتمی. اما مگر این واقعیت دارد؟ مگر همین روحانی و ظریف یک خط در میان خودشون رو به سپاه نمیچسبانند؟ مگر خود ظریف به صراحت نگفت بین من و قاسم سلیمانی هیچ فرقی نیست؟
مگر چندی پیش موسوی سخنگوی وزارت خارجه نظام نگفت پاسداران حرفهای نظام (منظور ستیزهجویی با جهانه) رک میزنن، ما در وزارت خارجه همین حرفها رو میزنیم، فقط در زرورق دیپلماتیک می پیچیم! و اونجا هم تاکید کرد بین ما و سپاه هیچ فرقی نیست؟ مگر خود خاتمی با اون همه ژست و فیگور اصلاحات تاکید نمیکرد من تدارکاتچی ولی فقیه هستم؟ مگر قالیباف افشا نکرد که خود خاتمی به سپاه دستور داد دانشجویان را در تیر ۷۸ سرکوب کنند؟
بنابراین این حرف که گویا در رژیم طی پروسه جناحی پیدا شده که حرفش فرق داره و دنبال مذاکره هست، نه تنها غیرواقعی، بلکه ترفند خود رژیمه. برای چی؟ برای اینکه در مانورهای سیاسی جهت سوخترسانی به سیاست مماشات، وانمود کنند که هستند در رژیم کسانی که میشه برای اصلاحات روشون سرمایهگذاری کرد، پس براندازی و سرنگونی نیازی نیست، پس باید مانع دشمن نظام (مجاهدین ومقاومت ایران) شد که بیشکاف بر طبل سرنگونی تمامیت نظام میکوبند.
تناقض ذات نظام
درحالیکه واقعیت همان است که تناقض در ذات خود نظام است. رژیمی که به خاطر ماهیت قرونوسطاییاش، مجبوره برای تحمیل خودش به جهان امروز از سرکوب و تروریسم و کشتار استفاده کنه، اگر از اینها دست برداره فرومیپاشد.
اگر هم ادامه دهد خفگی اقتصادی امانش نمیدهد.
این تناقض را هم همه جا میشود دید. مگر روشن نشد که در جریان سفر روحانی به نیویورک خود خامنهای پشت این بود که ملاقات و مذاکره با آمریکا صورت بگیرد؟ خود خامنهای چندی پیش گفت. اما بعد که ترامپ نپذیرفت تحریمها را بردارد بهم خورد. خود رسانههای نظام هم به این وضعیت بحرانی اعتراف میکنند. برای نمونه: خب این دوگانه یکی از بازتابهایش فرسودگی در رژیم و به طور مشخص سپاهه.
برای همین دیروز خامنهای هر چند ژست قدرت میخواست بگیرد، اما مجبور بود به وضعیت بحرانی و ریزش و وارفتگی در بدنه رژیم اعتراف کند: «اولین آماج تهاجم دشمن عبارت است از فکر شما، از ذهن شما، از آنچه حاکم بر اندیشهی شما است؛ این اوّلین آماج دشمن است. وقتی فکر عوض شد، به طور طبیعی عمل عوض خواهد شد.
نگذارید فکرها را عوض کنند، نگذارید انگیزهها را ضعیف کنند؛ نگذارید قدرت درونی ایمان و همّت عالی شما را دشمن با ترفندهای خودش از بین ببرد». به ویژه این حرفها هم نشان میدهد در سپاه چه وضعیت بحرانی هست، هم نشان میدهد چه دشمنی در برابر نظام هست که به قول خامنهای: همیشه در سنگرش برای براندازی بیدار است.
مطالب مرتبط:
عبور از مرز سرخ و تشدید بحران درونی – تیک تاک
خامنهای خطاب به پاسداران: غفلت مطلقاً مورد قبول نیست