کتاب مصدق و رضاخان یک گواهی تاریخی-۲۲ مهر ۹۸

کتاب مصدق و رضاخان یک گواهی تاریخی


معرفی کتاب مصدق

کتاب «مصدق ورضاخان  یک گواهیتاریخی» از انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران منتشر شد

این کتاب برگرفته از مستند تلویزیونی است که در پاییزسال ۱۳۹۷ از

سیمای آزادی -تلویزیون ملی ایران پخش و در سایت مجاهد هم گذاشته شد.

متن  این کتاب ویراستاری شده  مستند تلویزیونی است که از گفتار به نوشتار تبدیل شده است.

این کتاب در یک مقدمه و ۸ فصل به همراه یک ضمیمه شامل بخشی از دفاعیات مسعود رجوی

 

در بیدادگاه نظامی شاه در بهمن ۵۰ تنظیم شده است.

 

عناوین فصل‌های کتاب عبارتند از:


ماجرای ذبح یک انقلاب عظیم

ایستادگی مصدق

پایان حقارت بار کار دیکتاتور

رضاشاه و راه‌‌‌آهن

رضاشاه و خیانت در قراردادهای نفتی

فساد مالی و سیاسی رضاشاه

رضاشاه بانی روش های نوین در سرکوب

شادی ملی پس از اخراج رضاشاه از ایران

مقدمه کتاب، شرح مختصر و کاملی است از آنچه که در آن مقطع

تاریخی بر سر ایران و انقلاب کبیرمشروطه آمد

انقلابی که گرچه نهایتا در خون نشست و با همدستی استبدادسلطنتی و ارتجاع مذهبی و استعمار و

مزدورانش در رسیدن به اهدافش شکست خورد اما سیمای ایران و حتی آسیا را کاملا دگرگون کرد.

به علت همین اهمیت بود که شاه و شیخ و استعمار با تمامی مزدورانشان

کمر به محو انقلاب مشروطه بسته و نهایتا قزاق بی‌سر و پایی به اسم رضاخان را بر سر کار گماشته

و هنگامی هم که کارشان با وی تمام شد

همچون برگ‌ کاهی او را به زباله‌دان انداختند و پسرش را جایگزینش کردند.

این کتاب ضمن نشان دادن برخی جلوه‌های این اهمیت کلیدی، تلاش می‌کند آخرین تلاش‌های پیشگامان آزادی ایران

برای نجات انقلاب مشروطه را از میان نطق‌های دکتر مصدق که در آخرین پرده انقلاب

در مقابل رضاخان قزاق ایستاد نشان دهد.

خیانت به انقلاب مشروطه 

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

چگونه یک قزاق، شاه شد؟!

قانون گذاری برای انتقال سلطنت به رضاخان در «حوض‌خانه» مجلس انجام شد!

آیت‌اله کاشانی حامی سلطنت رضاخان

مصدق در مخالفت با سلطنت رضاخان گفت: خوب آقای رئیس الوزرا سلطان می‌شوند...

آی امروز در قرن بیستم هیچ‌کس می‌تواند بگوید یک مملکتی که مشروطه است پادشاهش هم مسئول است؟!...

این ارتجاع و استبداد صرف است... مملکت بعد از ۲۰ سال و اینهمه خونریزی سیر قهقرایی بکند و مثل زنگبار بشود؟!

که گمان نمی‌کنم در زنگبار هم این طور باشد!!!

بنده اگر سرم را ببرند تکه تکه‌ام بکنند زیربار این حرفها نمی‌روم. پس چرا خون شهدای

آزادی را بیخود ریختید؟ چرا مردم را به کشتن دادید؟

مصدق در نطق‌های خود در سالهای بعد داستان سازندگی‌های منتسب به رضاشاه و راه‌آهن و

خیانت‌های نفتی رضاشاه را به روشنی باز کرد. نکاتی که اسناد و مدارک تفصیلی آنها را می‌توان در این کتاب یافت.

خیانت در ساخت راه‌آهن

در بخش دیگری از کتاب می‌خوانیم:

«دکتر مصدق در خاطرات خود توضیح داده و نوشته است:

«در جلسه ۲ اسفند ۱۳۰۵ مجلس شورا گفتم

برای ایجاد راه، دو خط بیشتر نیست: آن که ترانزیت بین‌المللی دارد ما را به بهشت می‌برد،

و راهی که به‌منظورسوق‌الجیشی ساخته شود، ما را به جهنم و علت بدبختی‌های

ما هم در جنگ بین‌الملل دوم همین راهی بود که

اعلیحضرت شاه فقید ساخته بودند. و اکنون آنچه از این راه‌آهن ایران عاید می‌شود،

مبلغی در حدود ۲۸۰میلیون تومان است که ۵۵درصد آن صرف هزینه‌های اداری...

و ۴۵درصد بقیه به مصرف تعمیرات رسیده است. و از بابت سود سرمایه و استهلاک، دیناری عاید

دولت نشده و باری است که باید به دوش مالیات‌دهندگان گذارده شود.

ساختن راه‌آهن در این خط، هیچ دلیلی نداشت جز این‌که می‌خواستند از آن استفاده سوق‌الجیشی کنند و

دولت انگلیس هم در هر سال مقدار زیادی آهن به ایران بفروشد و از این راه پولی را

که دولت از معادن نفت می‌برد، (دوباره)‌ وارد انگلیس کند...».

«هر چه کرده‌اند خیانت است و خیانت. با این‌که همگان به سودمندی راه‌آهن شرق و

غرب چه از لحاظ تجاری و چه از لحاظ نظامی آگاه بوده و اعتقاد داشتند که این مسیر

کاربردهای فراوانی دارد، ولی رضاشاه آن را نپذیرفت. این موضوع... ناشی از نفوذ

انگلیسی‌ها بر دستگاه سیاست‌گذاری رضاشاه بود» (ایرج افشار، خاطرات و

تألمات دکتر محمد مصدق، تهران، چاپ پنجم ص ۳۵۱ به بعد).

خیانت نفتی رضاشاه

دکتر مصدق در مجلس چهاردهم، ابعاد خیانت رضاشاه در مورد قرارداد نفت را افشا کرد و گفت:

«اگر امتیاز دارسی تمدید نشده بود، در سال ۱۹۶۱ به بعد، دولت نه تنها به صدی ۱۶ عایدات

حق داشت، بلکه صدی صد عایدات حق دولت بود... بنابراین،

صدی ۸۴ از عایدات که در ۱۹۶۱ حق دولت می‌شود،

بر طبق قرارداد جدید، کمپانی آن را تا ۳۲سال دیگر می‌برد.

۱۲۶میلیون لیره انگلیسی از قرار(لیره‌ای) ۱۶۰بیلیون

و ۱۲۸میلیون ریال می‌شود و تاریخ عالم نشان نمی‌دهد که یکی از افراد مملکت، به وطن خود در

یک معامله، ۱۶بیلیون و ۱۲۸میلیون ریال ضرر زده باشد. و شاید ما در

روزگار دیگر نزاید کسی را که به بیگانه چنین خدمتی کند»!

غارت‌گری رضاشاه

در این کتاب در باره ثروتی که رضاشاه از غارت اموال مردم برای خود به‌هم زد

اسنادی گردآوری شده که نشان‌دهنده چهره واقعی رضاشاه است

قتل مخالفان،

ممنوعیت‌ خرید و فروش آزاد گیرنده رادیو

و ممنوعیت مسافرت بین شهری بدون ویزای رضاخانی!

همچنین در این کتاب اسنادی در باره قتل‌های سیاسی

توسط رضاشاه و به فرمان او مطرح شده

که وجه دیگری از دیکتاتوری وی را نشان می‌دهد

عکس سندی که خرید و فروش رادیوی معمولی در مملکت را مشروط به اجازه مکتوب شهربانی

رضاشاه کرده و مسافرت بین شهری را مستلزم کسب

ویزای بین‌شهری از شهربانی‌های رضاشاهی

نموده وجوه دیگری از دیکتاتوری رضاشاه است که کمتر در باره آنها صحبت شده است

پایان بخش کتاب قسمتی از دفاعیات مسعود رجوی در بیدادگاه نظامی شاه در سال۱۳۵۰  است که

 

اشاراتی به مضامین مطرح شده در این کتاب و گواهی‌های تاریخی دکتر مصدق دارد.

 

مطالب مرتبط :‌


کتاب «مصدق و رضاخان یک گواهی تاریخی»

گواهی تاریخی-نگاه مصدق به رضا شاه-قسمت اول

لطفا به اشتراک بگذارید: