دروغ درمانی روحانی و هو شدن از دو سو – تیک تاک
تیک تاک – دروغ درمانی روحانی و هو شدن از دو سو
گزارش و گفتگو با احمد گل افشار
نشست خبری که آخوند روحانی روز دوشنبه (۲۲مهر) پس از بیست ماه برگزار کرد تا با دروغ درمانی بر بحرانهای گریبانگیر رژیم سرپوش بگذارد و وضعت انفجاری موجود را عادی و رو به راه جلوه دهد، آنچنان مفتضح بود که نه تنها از جانب باند رقیب مورد حمله و تمسخر قرار گرفت، بلکه حتی ایادی و رسانههای باند خودش هم آن را تحمل نکردند و با طعنه و ریشخند نسبت به او و اظهاراتش واکنش نشان دادند. بحث و گفتگوی امروز ما به همین موضوع اختصاص دارد. ابتدا گزارشی در این باره:
روحانی در مقدمهیی که قبل از سؤال وجواب خبرنگاران گفت، مدعی شد که رژیم و مشخصاً دولت او موفق شده شرایط سختی را که از بعد از قیام دی ماه۹۶ بر رژیم حاکم شده بوده با موفقیت پشت سر بگذارد و آن را به تاریخ بسپارد. دولت تدبیر و امید در ۵۵ ماه اول، یعنی از آغاز دولت یازدهم در خرداد۹۲ تا دی۹۶ مسیری را طی کرد که همه شاخص های سیاسی، امنیتی، منطقه و بویژه اقتصادی مسیر صحیح و درست و مثبت خودش را طی کرد.
اما از دی ماه۹۶ ما وارد شرایط جدیدی شدیم، کبریت این شرایط ابتدا در داخل و سپس از خارج زده شد و ما وارد سال۹۷ شدیم با شرایط بسیار سخت و مشکل. روحانی سپس با ارائة یک مشت آمار و ارقام ساختگی، سعی کرد این ادعا را که شرایط سخت را پشت سر گذاشته، اثبات کند. از اردیبهشت سال۹۸ شاخص های ما مسیر و حرکت درستی را طی میکند. یعنی تورم نقطه به نقطه ما از ۵۲درصد امروز رسیده به ۳۴درصد.
در زمینه صادرات و واردات ما شرایط مناسبی داریم، مناسب تر از سال گذشته، همه آمارها و ارقام ها و شاخص های اقتصادی به ما میگوید که ما در مسیر آرامش اقتصادی در حال حرکت هستیم، . کلیت نشست خبری روحانی دروغ درمانی روحانی و ارائة آمار و ارقام پوچ از بهبود اوضاع از سوی هر دو باند رژیم مورد تمسخر قرار گرفت. روزنامة حکومتی ابتکار ادعاهای روحانی را در مقالهیی با عنوان «این اعداد بیاثر» تخطئه کرد.
روزنامة حکومتی رسالت (۲۳مهر) از باند خامنهای نوشت: رسالت: نه سؤالات چنگی به دل می زند نه جواب های روحانی .گویی در این ۲۰ماهی که از آخرین نشست خبری رئیس جمهور گذشته دل و دماغی برای داغ شدن فضای رسانه ای وجود ندارد. وقت جلسه تمام می شود و بسیاری از سؤالات خبرنگاران از جمله سؤال ما بی پاسخ می ماند ».
و روزنامة آفتاب یزد (۲۳مهر) همسو با روحانی هم نوشت: «این مصاحبههای تشریفاتی که خبرنگاران تعیین میشوند و سوالات مشخص دارند خیلی افکار عمومی را در این شرایط اقناع نمی کند، چون مردم تمام دغدغهشان آن چیزی است که به عینه در سیاست و بر سر سفرهشان در حوزه اقتصاد میبینند». روحانی در این نشست خبری، از حرف قبلیاش که از مجلس اول تعریف و تمجید کرده بود، غلط کردم گویی کرد.
روحانی در رد ضرورت نظارت استصوابی و شورای نگهبان گفته بود مجلس اول که این چیزها نبود، بهترین مجلس بود چرا که حتی مجاهدین هم در آن ثبت نام کرده بودند. روحانی در نشست خبری دیروز خود گفت: علی رغم اینکه برخی تفسیر و تحلیل هایی راجع به صحبت های من کردند من بحثم این نبود که فلان نهاد خوب عمل می کند یا نمی کند همه نهادها برای ما محترم هستند سر جای خودشآن طبق قانون اساسی و امیدواریم همه طبق چارچوب قانون عمل کنند ».
روزنامة جهان صنعت (۲۳مهر) در صفحه اول خود با تیتر درشت «اعتراض یک تدارکاتچی» نسبت به این عقبنشینی زبونانه واکنش نشان داد. و یکی دیگر ار روزنامههای همسو با روحانی آرمان (۲۳مهر): اظهارات روحانی در نشست خبری روز دوشنبه را چنین جمعبندی کرد: «از نظر روحانی نه مشکل و مسالهای در سیاست خارجی ایران وجود دارد و نه ایران با کشورهای همسایهاش در اختلاف و تنش به سر میبرد و نه سایه درگیری در اطراف کشور وجود دارد و نه تحریمها که معلول دشمنی با غرب هستند، اقتصاد ایران را با دشواری مواجه کردهاست.
نه صفهای طولانی در برابر سفارتخانههای کشورهای غربی از سوی ایرانیان تحصیلکرده و نسلهای بعد از انقلاب تشکیل شده و نه شکاف طبقاتی رو به افزایش است و نه فساد هر روز ابعاد تازهای پیدا میکند ... و نه هیچ مشکل و مسأله دیگر... روحانی امیدوار است با اینگونه سخن گفتن اسباب رضایت خاطر برخی گروهها را فراهم آورد».
این گزارش را دیدیم، با این گزارش و حملاتی که به روحانی و حرفهای او در نشست خبری دیروز، حتی از طرف باندهای متحد و همسو با خودش هم شده، این سؤال مطرح میشود که اصلاً چرا روحانی به صحنه آمد؟ هدفش و حرف اصلیاش در این نشست خبری که پس از ۲۰ ماه برگزار میکرد چه بود؟ و آیا حرفهایی که زد میتواند حاکی از خط و برنامهیی باشد؟ اینها از جمله سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با احمد گلافشار در میان میگذاریم.
ج: هدف روحانی که در همان صحبت مقدماتی خودش گفت خیلی ساده این بود که بگوید «ما یک شرایط بسیار سخت و تاریخی اقتصادی و سیاسی و امنیتی را پشت سر گذاشتیم». و بعد با به قول خودش امیددرمانی اما در واقع دروغ درمانی با دوز بالا ، تلاش کرد با یک مشت ادعا و آمار و ارقام مسخره و سراپا جعلی همین را اثبات کند.
یکی از ایادی روحانی هم در روزنامة آفتاب یزد امروز (۲۳مهر) با اشاره به این که روحانی بعد از نزدیک به دو سال نشست خبری برگزار کرد، علتش این بود اما همین ادعاهای مسخره نشان میداد که شرایط از قضا بدتر و وخیمتر شده و همین علت اصلی به صحنه آمدن روحانی بود. مثلاً در مورد این که وضع اقتصادی بهتر از قبل شده و این ادعای مسخره که ارزش پول ملی و غیره... ابتذال این ادعاها نمایانتر از آن است که نیازی بهطرح سؤالاتی از این قبیل باشد که چه معجزهیی رخ داده که بهرغم تشدید تحریمها و عمیقتر شدن رکود و تسریع آهنگ نابودی تولید،
یکباره شاخصهای اقتصادی بهبود وضعیت را نشان میدهند؟! واقعیت این است که هر قدر شرایط بحرانیتر و رژیم متزلزلتر میشود، بههمان نسبت ادعای قدرت و ثبات نیز غلیظتر میشود، بگذریم که واقعیت چنان سیاه و زمخت و ابعاد آن چندان بزرگ است که از زیر این دود و دم قدرت و ثبات دروغین، بهوضوح بیرون میزند. کمااینکه روحانی در همین کنفرانس نمایشی آنجا که در مورد بودجه و نفت مورد سؤال قرار گرفت، با فراموش کردن ادعای اول خود ناچار گفت: «واقعاً در یک شرایط سختی ما قرار گرفتهایم».
ج: هم اشاره کرد و هم نکرد، یکی از روزنامههای همسو با روحانی جهان صنعت (۲۳مهر) در این مورد نوشت: « حسن روحانی دیروز سخنی که برایش مسوولیتآور باشد نگفت یا دستکم اظهارات مسوولیتآور و وعدههای تعهدآور را با اماواگرهای فراوان بیان کرد مثل وقتی که از وی صریحا پرسیده شد آیا ایران گام چهارم را برمیدارد؟ او ترجیح داد این سوال را نشنیده بگیرد و از جواب دادن به آن خودداری کند».
موضع روحانی و حرفهایش در این قبیل مصاحبههای نمایشی و نشستهای خبری که تازه بعد از ۲۰ماه برگزار کرد، آن قدر لو رفته و مبتذل است که یکی از روزنامههای باند خودش (آرمان۲۲مهر) از قبل پیشبینی کرد که روحانی در این نشست خبری چه خواهد گفت و نوشت: «به احتمال زیاد امروز نیز شاهد خواهیم بود برای نمونه احتمالا رئیسجمهور درخصوص مسأله حمله ترکیه بهمناطق کردنشین سوریه خواهند گفت کهایران طرفدار گفتوگو و صلح است و نگرانیهای ترکیه باید رفع شود.
درخصوص وضعیت زنان خواهند گفت که قبول داریم مشکلاتی جدی وجود دارد اما این دولت گامهایی مثبت برداشته است...». روضهخوانی شیخ حسن روحانی مطابق همین پیشبینی بود؛ الا این که حتی در همین حد هم وارد مسائل جدی نشد و بهموضوعاتی که نسبت بهبحرانهای گریبانگیر رژیم بیشتر حاشیهیی محسوب میشوند پرداخت. البته آدم لازم نیست غیبگو یا تحلیلگر سیاسی باشد تا از قبل بفهمد که مثلاً روحانی در نشست خبری یا در مصاحبه مطبوعاتی چه خواهد گفت.
کمااینکه در مورد حقوق شهروندی و حقوق زنان گفت: «من فکر میکنم قدمهای خوبی نسبت بهحقوق زنان نسبت بهحقوق اقلیتها نسبت بهفضای مناسب و باز برای گفتگو در دانشگاهها در فضای جامعه بهوجود آمده، اما در عین حال ما با مشکلاتی هم مواجه هستیم». خب حالا این را مقایسه کنید با حرفهای روحانی در همین نشست خبری دیروز؛روحانی در مورد حملة ترکیه به کردها در سوریه گفت: « ترکیه یک نگرانیهایی را دارد نسبت به شمال سوریه اصل نگرانی را ما میپذیریم هر کشوری ممکن است نگرانی امنیتی باشد ما در اصل این هدف مشکلی با ترکیه نداریم دولت ترکیه دولت دوست ما هست اما شیوه ای که آنها انتخاب کردند ما آن شیوه را نمی پذیریم».
دو دوزه بازی و حقهبازی را میبینید؟ در حالی که در رسانهها و خبرگزاریها وسیعاً نوشتهاند که حمله ترکیه به شمال سوریه با اطلاع و هماهنگی رژیم بوده و رژیم هم همان طور که از همین صحبت روحانی برمیآید بر نگرانی ترکیه و حملهاش برای رفع این نگرانی صحه میگذارد و از طرف دیگر برای مردم کرد اشک تمساح میریزد. در حالی که خود رژیم به طور متوسط هر روز ۴تن از کولبران محروم کرد را به گلوله میبندد و کشته و مجروح میکند.
ج: باند خودش انتظار داشتند که روحانی حرفهایی بزند که لااقل برای آنها درآمد تبلیغاتی برای نمایش انتخاباتی پیش رو داشته باشد و در این رابطه روحانی با شگردهای موج سواری که در آن تبحر دارد، روی موج تنفر عمومی از ولی فقیه سوار شود و حرفهایی مثل اردیبهشت ۹۶ که گفت یک عده بجز «زندان و اعدام» کار دیگری بلد نیستند بزند یا حداقل در همان حد حرفهای چند روز پیش که اسم مجاهدین را آورد و علیه شورای نگهبان و نظارت استصوابی حرف زد،
حرفهایی بزند، ولی نه تنها روحانی در این زمینه هیچ حرفی نزد، بلکه از همان حرف چند روز پیش خودش هم عقبنشینی و غلط کردم گویی کرد و گفت: «علیرغم اینکه برخی تفسیر و تحلیل هایی راجع به صحبت های من کردند من بحثم این نبود که فلان نهاد خوب عمل می کند یا نمی کند همه نهادها برای ما محترم هستند».
یکی از دکانهای باند اصلاح طلب حقوق شهروندی است که البته در آستانة انتخابات باز میکنند و روحانی در این مورد هم آنها را ناامید کرد. روزنامة حکومتی جهان صنعت نوشت: «اگر دیروز درباره حقوق شهروندی و مسوولیت رییسجمهور درباره احقاق این حقوق سوال نمیشد بعید به نظر میرسید که حسن روحانی برنامه یا ارادهای برای ورود به این مساله داشته باشد چنان که در مقدمه سخنانش نیز از ورود به اینگونه مسائل پرهیز کرد و ترجیح داد عمل نکردن به وعدههایش در این باره همچنان مسکوت بماند...».
ج: در واقع روحانی هیچ جایی در رژیم ندارد. پروژة روحانی در واقع یک پروژة سوخته محسوب میشود و روحانی دیگر به لحاظ سیاسی جنازهیی بیش نیست. این است که در رژیم از طرف هر دو باند، هیچ خریداری ندارد. در خارج و در بازار سیاست مماشات هم هیچ خریداری ندارد. شاخصش همین سفر این بار او به نیویورک بود که البته خود او هم که میدانست در این سفر هیچ چیز عایدش نخواهد شد در مورد انجام این سفر تردید داشت. عملاً هم دیدیم که در این سفر جز تحقیر و توسری چیزی نصیبش نشد.
چرا این طور است؟ به خاطر این که تمام سرمایة روحانی و دار و دستة او برجام بود، وقتی برجام با بیرون رفتن امریکا سوخت و پوسته و جنازهیی از آن بیشتر نماند، در واقع روحانی هم جنازه شد. البته این فقط شکست روحانی نیست. وضعیت روحانی و شکست و به پایان رسیدن تاریخ مصرف آن، نمادی است از شکست و پایان عمر نظام ولایت فقیه، چرا که بر کسی پوشیده نیست که این خود خامنهای بود که مذاکرات برجام را تحت عنوان «نرمش قهرمانانه» تئوریزه کرده بود آن را در تمامی جزئیات اداره کرد و پس از نهایی شدن توافق وین،
از آن به عنوان یک چتر امنیتی ـ سیاسی و استمرار سیاست مماشات، تضمین فروش نفت برای مصارف سرکوبگرانه و جنگ افروزانه در خدمت حفظ نظام، بهره برداری کرد. اما با خروج آمریکا از برجام در ۱۸اردیبهشت۱۳۹۷ دفتر حسابهای رژیم به کلّی درهم ریخت و از آنجا به بعد رژیم بر سر یک دو راهی قرار گرفته که یک راهش تسلیم و ذلت و به قول خامنهای تنزل بیپایان و دست آخر نفی نظام و سرنگونی آن به دست مردم ایران و مقاومت آزادیستان است و راه دیگرش خفه شدن بر اثر تحریمه اقتصادی و انزوای سیاسی است که این راه هم به قیام تودههای به جان آمده و به قول خود رژیم به صحنه آمدن ارتش گرسنگان است.
خامنهای معجونی از ژست قدرت و ضعف و وحشت – تیک تاک
دریوزگی، دروغدرمانی و بیراهحلی
گزارش و گفتگو با احمد گل افشار
نشست خبری که آخوند روحانی روز دوشنبه (۲۲مهر) پس از بیست ماه برگزار کرد تا با دروغ درمانی بر بحرانهای گریبانگیر رژیم سرپوش بگذارد و وضعت انفجاری موجود را عادی و رو به راه جلوه دهد، آنچنان مفتضح بود که نه تنها از جانب باند رقیب مورد حمله و تمسخر قرار گرفت، بلکه حتی ایادی و رسانههای باند خودش هم آن را تحمل نکردند و با طعنه و ریشخند نسبت به او و اظهاراتش واکنش نشان دادند. بحث و گفتگوی امروز ما به همین موضوع اختصاص دارد. ابتدا گزارشی در این باره:
خبر و نظر:
روحانی در مقدمهیی که قبل از سؤال وجواب خبرنگاران گفت، مدعی شد که رژیم و مشخصاً دولت او موفق شده شرایط سختی را که از بعد از قیام دی ماه۹۶ بر رژیم حاکم شده بوده با موفقیت پشت سر بگذارد و آن را به تاریخ بسپارد. دولت تدبیر و امید در ۵۵ ماه اول، یعنی از آغاز دولت یازدهم در خرداد۹۲ تا دی۹۶ مسیری را طی کرد که همه شاخص های سیاسی، امنیتی، منطقه و بویژه اقتصادی مسیر صحیح و درست و مثبت خودش را طی کرد.
اما از دی ماه۹۶ ما وارد شرایط جدیدی شدیم، کبریت این شرایط ابتدا در داخل و سپس از خارج زده شد و ما وارد سال۹۷ شدیم با شرایط بسیار سخت و مشکل. روحانی سپس با ارائة یک مشت آمار و ارقام ساختگی، سعی کرد این ادعا را که شرایط سخت را پشت سر گذاشته، اثبات کند. از اردیبهشت سال۹۸ شاخص های ما مسیر و حرکت درستی را طی میکند. یعنی تورم نقطه به نقطه ما از ۵۲درصد امروز رسیده به ۳۴درصد.
در زمینه صادرات و واردات ما شرایط مناسبی داریم، مناسب تر از سال گذشته، همه آمارها و ارقام ها و شاخص های اقتصادی به ما میگوید که ما در مسیر آرامش اقتصادی در حال حرکت هستیم، . کلیت نشست خبری روحانی دروغ درمانی روحانی و ارائة آمار و ارقام پوچ از بهبود اوضاع از سوی هر دو باند رژیم مورد تمسخر قرار گرفت. روزنامة حکومتی ابتکار ادعاهای روحانی را در مقالهیی با عنوان «این اعداد بیاثر» تخطئه کرد.
جوابهای روحانی
روزنامة حکومتی رسالت (۲۳مهر) از باند خامنهای نوشت: رسالت: نه سؤالات چنگی به دل می زند نه جواب های روحانی .گویی در این ۲۰ماهی که از آخرین نشست خبری رئیس جمهور گذشته دل و دماغی برای داغ شدن فضای رسانه ای وجود ندارد. وقت جلسه تمام می شود و بسیاری از سؤالات خبرنگاران از جمله سؤال ما بی پاسخ می ماند ».
و روزنامة آفتاب یزد (۲۳مهر) همسو با روحانی هم نوشت: «این مصاحبههای تشریفاتی که خبرنگاران تعیین میشوند و سوالات مشخص دارند خیلی افکار عمومی را در این شرایط اقناع نمی کند، چون مردم تمام دغدغهشان آن چیزی است که به عینه در سیاست و بر سر سفرهشان در حوزه اقتصاد میبینند». روحانی در این نشست خبری، از حرف قبلیاش که از مجلس اول تعریف و تمجید کرده بود، غلط کردم گویی کرد.
روحانی در رد ضرورت نظارت استصوابی و شورای نگهبان گفته بود مجلس اول که این چیزها نبود، بهترین مجلس بود چرا که حتی مجاهدین هم در آن ثبت نام کرده بودند. روحانی در نشست خبری دیروز خود گفت: علی رغم اینکه برخی تفسیر و تحلیل هایی راجع به صحبت های من کردند من بحثم این نبود که فلان نهاد خوب عمل می کند یا نمی کند همه نهادها برای ما محترم هستند سر جای خودشآن طبق قانون اساسی و امیدواریم همه طبق چارچوب قانون عمل کنند ».
اعتراض یک تدارکاتچی
روزنامة جهان صنعت (۲۳مهر) در صفحه اول خود با تیتر درشت «اعتراض یک تدارکاتچی» نسبت به این عقبنشینی زبونانه واکنش نشان داد. و یکی دیگر ار روزنامههای همسو با روحانی آرمان (۲۳مهر): اظهارات روحانی در نشست خبری روز دوشنبه را چنین جمعبندی کرد: «از نظر روحانی نه مشکل و مسالهای در سیاست خارجی ایران وجود دارد و نه ایران با کشورهای همسایهاش در اختلاف و تنش به سر میبرد و نه سایه درگیری در اطراف کشور وجود دارد و نه تحریمها که معلول دشمنی با غرب هستند، اقتصاد ایران را با دشواری مواجه کردهاست.
نه صفهای طولانی در برابر سفارتخانههای کشورهای غربی از سوی ایرانیان تحصیلکرده و نسلهای بعد از انقلاب تشکیل شده و نه شکاف طبقاتی رو به افزایش است و نه فساد هر روز ابعاد تازهای پیدا میکند ... و نه هیچ مشکل و مسأله دیگر... روحانی امیدوار است با اینگونه سخن گفتن اسباب رضایت خاطر برخی گروهها را فراهم آورد».
گفتگوی سیاسی
این گزارش را دیدیم، با این گزارش و حملاتی که به روحانی و حرفهای او در نشست خبری دیروز، حتی از طرف باندهای متحد و همسو با خودش هم شده، این سؤال مطرح میشود که اصلاً چرا روحانی به صحنه آمد؟ هدفش و حرف اصلیاش در این نشست خبری که پس از ۲۰ ماه برگزار میکرد چه بود؟ و آیا حرفهایی که زد میتواند حاکی از خط و برنامهیی باشد؟ اینها از جمله سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با احمد گلافشار در میان میگذاریم.
س: هدف روحانی از برگزاری این نشست خبری چه بود، محور اصلی صحبتش چه بود؟
ج: هدف روحانی که در همان صحبت مقدماتی خودش گفت خیلی ساده این بود که بگوید «ما یک شرایط بسیار سخت و تاریخی اقتصادی و سیاسی و امنیتی را پشت سر گذاشتیم». و بعد با به قول خودش امیددرمانی اما در واقع دروغ درمانی با دوز بالا ، تلاش کرد با یک مشت ادعا و آمار و ارقام مسخره و سراپا جعلی همین را اثبات کند.
یکی از ایادی روحانی هم در روزنامة آفتاب یزد امروز (۲۳مهر) با اشاره به این که روحانی بعد از نزدیک به دو سال نشست خبری برگزار کرد، علتش این بود اما همین ادعاهای مسخره نشان میداد که شرایط از قضا بدتر و وخیمتر شده و همین علت اصلی به صحنه آمدن روحانی بود. مثلاً در مورد این که وضع اقتصادی بهتر از قبل شده و این ادعای مسخره که ارزش پول ملی و غیره... ابتذال این ادعاها نمایانتر از آن است که نیازی بهطرح سؤالاتی از این قبیل باشد که چه معجزهیی رخ داده که بهرغم تشدید تحریمها و عمیقتر شدن رکود و تسریع آهنگ نابودی تولید،
یکباره شاخصهای اقتصادی بهبود وضعیت را نشان میدهند؟! واقعیت این است که هر قدر شرایط بحرانیتر و رژیم متزلزلتر میشود، بههمان نسبت ادعای قدرت و ثبات نیز غلیظتر میشود، بگذریم که واقعیت چنان سیاه و زمخت و ابعاد آن چندان بزرگ است که از زیر این دود و دم قدرت و ثبات دروغین، بهوضوح بیرون میزند. کمااینکه روحانی در همین کنفرانس نمایشی آنجا که در مورد بودجه و نفت مورد سؤال قرار گرفت، با فراموش کردن ادعای اول خود ناچار گفت: «واقعاً در یک شرایط سختی ما قرار گرفتهایم».
س: در میان حرفهای پر طول و تفصیلی که روحانی گفت، آیا به بحرانهای اصلی گریبانگیر رژیم یا به مسائل حاد روز هم اشاره کرد؟ دربارةاین موضوعات چی گفت؟
ج: هم اشاره کرد و هم نکرد، یکی از روزنامههای همسو با روحانی جهان صنعت (۲۳مهر) در این مورد نوشت: « حسن روحانی دیروز سخنی که برایش مسوولیتآور باشد نگفت یا دستکم اظهارات مسوولیتآور و وعدههای تعهدآور را با اماواگرهای فراوان بیان کرد مثل وقتی که از وی صریحا پرسیده شد آیا ایران گام چهارم را برمیدارد؟ او ترجیح داد این سوال را نشنیده بگیرد و از جواب دادن به آن خودداری کند».
موضع روحانی و حرفهایش در این قبیل مصاحبههای نمایشی و نشستهای خبری که تازه بعد از ۲۰ماه برگزار کرد، آن قدر لو رفته و مبتذل است که یکی از روزنامههای باند خودش (آرمان۲۲مهر) از قبل پیشبینی کرد که روحانی در این نشست خبری چه خواهد گفت و نوشت: «به احتمال زیاد امروز نیز شاهد خواهیم بود برای نمونه احتمالا رئیسجمهور درخصوص مسأله حمله ترکیه بهمناطق کردنشین سوریه خواهند گفت کهایران طرفدار گفتوگو و صلح است و نگرانیهای ترکیه باید رفع شود.
درخصوص وضعیت زنان خواهند گفت که قبول داریم مشکلاتی جدی وجود دارد اما این دولت گامهایی مثبت برداشته است...». روضهخوانی شیخ حسن روحانی مطابق همین پیشبینی بود؛ الا این که حتی در همین حد هم وارد مسائل جدی نشد و بهموضوعاتی که نسبت بهبحرانهای گریبانگیر رژیم بیشتر حاشیهیی محسوب میشوند پرداخت. البته آدم لازم نیست غیبگو یا تحلیلگر سیاسی باشد تا از قبل بفهمد که مثلاً روحانی در نشست خبری یا در مصاحبه مطبوعاتی چه خواهد گفت.
نگرانی های ترکیه
کمااینکه در مورد حقوق شهروندی و حقوق زنان گفت: «من فکر میکنم قدمهای خوبی نسبت بهحقوق زنان نسبت بهحقوق اقلیتها نسبت بهفضای مناسب و باز برای گفتگو در دانشگاهها در فضای جامعه بهوجود آمده، اما در عین حال ما با مشکلاتی هم مواجه هستیم». خب حالا این را مقایسه کنید با حرفهای روحانی در همین نشست خبری دیروز؛روحانی در مورد حملة ترکیه به کردها در سوریه گفت: « ترکیه یک نگرانیهایی را دارد نسبت به شمال سوریه اصل نگرانی را ما میپذیریم هر کشوری ممکن است نگرانی امنیتی باشد ما در اصل این هدف مشکلی با ترکیه نداریم دولت ترکیه دولت دوست ما هست اما شیوه ای که آنها انتخاب کردند ما آن شیوه را نمی پذیریم».
دو دوزه بازی و حقهبازی را میبینید؟ در حالی که در رسانهها و خبرگزاریها وسیعاً نوشتهاند که حمله ترکیه به شمال سوریه با اطلاع و هماهنگی رژیم بوده و رژیم هم همان طور که از همین صحبت روحانی برمیآید بر نگرانی ترکیه و حملهاش برای رفع این نگرانی صحه میگذارد و از طرف دیگر برای مردم کرد اشک تمساح میریزد. در حالی که خود رژیم به طور متوسط هر روز ۴تن از کولبران محروم کرد را به گلوله میبندد و کشته و مجروح میکند.
س: چرا روحانی و حرفهایش در این کنفرانس خبری، این طور از طرف رسانههای باند خودش هم هو شد؟
ج: باند خودش انتظار داشتند که روحانی حرفهایی بزند که لااقل برای آنها درآمد تبلیغاتی برای نمایش انتخاباتی پیش رو داشته باشد و در این رابطه روحانی با شگردهای موج سواری که در آن تبحر دارد، روی موج تنفر عمومی از ولی فقیه سوار شود و حرفهایی مثل اردیبهشت ۹۶ که گفت یک عده بجز «زندان و اعدام» کار دیگری بلد نیستند بزند یا حداقل در همان حد حرفهای چند روز پیش که اسم مجاهدین را آورد و علیه شورای نگهبان و نظارت استصوابی حرف زد،
حرفهایی بزند، ولی نه تنها روحانی در این زمینه هیچ حرفی نزد، بلکه از همان حرف چند روز پیش خودش هم عقبنشینی و غلط کردم گویی کرد و گفت: «علیرغم اینکه برخی تفسیر و تحلیل هایی راجع به صحبت های من کردند من بحثم این نبود که فلان نهاد خوب عمل می کند یا نمی کند همه نهادها برای ما محترم هستند».
یکی از دکانهای باند اصلاح طلب حقوق شهروندی است که البته در آستانة انتخابات باز میکنند و روحانی در این مورد هم آنها را ناامید کرد. روزنامة حکومتی جهان صنعت نوشت: «اگر دیروز درباره حقوق شهروندی و مسوولیت رییسجمهور درباره احقاق این حقوق سوال نمیشد بعید به نظر میرسید که حسن روحانی برنامه یا ارادهای برای ورود به این مساله داشته باشد چنان که در مقدمه سخنانش نیز از ورود به اینگونه مسائل پرهیز کرد و ترجیح داد عمل نکردن به وعدههایش در این باره همچنان مسکوت بماند...».
س: خب وقتی روحانی از طرف باند خودش هم این طور ریشخند میشود و مورد طعنه و تمسخر قرار میگیرد، قاعدتاً بایستی از طرف باند خامنهای مورد حمایت و استقبال قرار بگیرد، در حالی که میبینیم از طرف این باند هم مورد حمله قرار میگیرد؛ در نتیجه این سؤال به وجود میآید که بالاخره جای روحانی در نظام کجاست؟
ج: در واقع روحانی هیچ جایی در رژیم ندارد. پروژة روحانی در واقع یک پروژة سوخته محسوب میشود و روحانی دیگر به لحاظ سیاسی جنازهیی بیش نیست. این است که در رژیم از طرف هر دو باند، هیچ خریداری ندارد. در خارج و در بازار سیاست مماشات هم هیچ خریداری ندارد. شاخصش همین سفر این بار او به نیویورک بود که البته خود او هم که میدانست در این سفر هیچ چیز عایدش نخواهد شد در مورد انجام این سفر تردید داشت. عملاً هم دیدیم که در این سفر جز تحقیر و توسری چیزی نصیبش نشد.
چرا این طور است؟ به خاطر این که تمام سرمایة روحانی و دار و دستة او برجام بود، وقتی برجام با بیرون رفتن امریکا سوخت و پوسته و جنازهیی از آن بیشتر نماند، در واقع روحانی هم جنازه شد. البته این فقط شکست روحانی نیست. وضعیت روحانی و شکست و به پایان رسیدن تاریخ مصرف آن، نمادی است از شکست و پایان عمر نظام ولایت فقیه، چرا که بر کسی پوشیده نیست که این خود خامنهای بود که مذاکرات برجام را تحت عنوان «نرمش قهرمانانه» تئوریزه کرده بود آن را در تمامی جزئیات اداره کرد و پس از نهایی شدن توافق وین،
چتر امنیتی سیاسی
از آن به عنوان یک چتر امنیتی ـ سیاسی و استمرار سیاست مماشات، تضمین فروش نفت برای مصارف سرکوبگرانه و جنگ افروزانه در خدمت حفظ نظام، بهره برداری کرد. اما با خروج آمریکا از برجام در ۱۸اردیبهشت۱۳۹۷ دفتر حسابهای رژیم به کلّی درهم ریخت و از آنجا به بعد رژیم بر سر یک دو راهی قرار گرفته که یک راهش تسلیم و ذلت و به قول خامنهای تنزل بیپایان و دست آخر نفی نظام و سرنگونی آن به دست مردم ایران و مقاومت آزادیستان است و راه دیگرش خفه شدن بر اثر تحریمه اقتصادی و انزوای سیاسی است که این راه هم به قیام تودههای به جان آمده و به قول خود رژیم به صحنه آمدن ارتش گرسنگان است.
مطالب مرتبط :
خامنهای معجونی از ژست قدرت و ضعف و وحشت – تیک تاک
دریوزگی، دروغدرمانی و بیراهحلی